دهيم عادت مطالعه به را خود فرزندان
مسئوليت و كاريابي غيرمجاز مراكز
اطلاع‌رساني
"ارتباطات" جهاني دهكده براي ديگري معني
فايده اين و خسارت آن
بيمه‌شدگان با نامناسب برخورد
دهيم عادت مطالعه به را خود فرزندان
مي‌بريم سر به بيست‌ويكم قرن سال‌هاي آغازين در اينكه با
موضوعاتي از يكي جوانان فراغت اوقات پركردن چگونگي هنوز
در.است داشته مشغول خود به را شناسان جامعه فكر كه است
براي هنوز است افزايش حال در بيكاران آمار كه ما كشور
توجه با.است نشده اساسي چاره‌انديشي فراغت اوقات پركردن
نشوند پر درست كارهاي با فراغت اوقات اگر اينكه به
حال هر در چون)مي‌كنند پر را آنها نادرست كارهاي لزوما
كه هستيم امروزه‌شاهد (شوند گذاشته سر پشت بايد نحوي به
كشور البته و توسعه حال در كشورهاي جوانان از عظيمي دسته
مخدر مواد به اعتياد بخصوص اعتياد به شديدي رويكرد ما
كردن مطالعه به اعتياد بين اين در.كرده‌اند پيدا
پس را ديگر به‌چيزهاي اعتياد چشمگيري نحو به مي‌تواند
بشر موجود اعتيادهاي انواع تمامي مقابل در تنه يك و بزند
.شود پيروز امروز
يك فرهنگي كاستي‌هاي زيادي حد تا مي‌تواند كه راههايي از
ارتباط يعني است فرهنگي تعامل كند جبران را اجتماع
فرهنگي تعامل.مختلف فرهنگ‌هاي بين زنده و دوطرفه
آنها از يكي كه شود انجام گوناگون راه‌هاي از مي‌تواند
در ديگران نظريات از شدن آگاه همان كه است كردن مطالعه
مطالعه.نباشد خواه باشد محض علمي خواه موضوع هر مورد
كه باشد داشته مي‌تواند ما زندگي در زيادي بسيار اثرات
.مي‌شود اشاره آنها به زير در
مجرد افراد در آمار طبق مخدر مواد و الكل به اعتياد
-تاسف كمال با -اگرچه) است متاهل افراد از بيشتر بسيار
مواد به معتاد بخصوص معتاد متاهلين ايران امروز جامعه در
داشته دلالت براين مي‌تواند موضوع اين (.هستند زياد مخدر
اينكه براي مي‌برند رنج تنهايي از كه كساني كه باشد
اين به.مي‌كنند انتخاب را..و سيگار باشند داشته همدمي
مي‌تواند كتاب از اعتمادتر مورد و بهتر چه‌همدمي ترتيب
عنوان به كتاب.نمي‌رساند آن خواننده به سود جز كه باشد
و كند برقرار ارتباط فردي هر با مي‌تواند مشترك دوست يك
ديگر كند عادت خواندن به كسي اگر و سازد بهره‌مند را او
پيدا را ديگر مضر البته و غيرلازم كارهاي انجام وقت
كاري هيچ انجام حالت اين در ديگر عبارت به كرد ، نخواهد
فكر كتاب.نمي‌شود شمرده مقدم مطالعه بر فراغت اوقات در
اعتياد آنكه حال مي‌كند تقويت و پروار را انسان روح و
.مي‌كند خطرناكي چرخه وارد را آدمي
ما مي‌گويند كه مي‌شود روبه‌رو افرادي با آدم اوقات بعضي
است صرف تلقين يك البته اين.نداريم را كاري هيچ حوصله
كردن مطالعه يعني آمد فايق مطالعه با آن بر مي‌توان كه
.يابد افزايش نيز خواننده فرد حوصله و صبر مي‌شود باعث
تا گرفتيد بدست كه را كتابي اولين بياوريد بخاطر شايد
براي كتابخواني تجربه اولين در.كنيد مطالعه تفنني بطور
بوده خسته‌كننده مي‌تواند كتاب صفحه اولين خواندن هركسي
بي‌حوصلگي بتدريج شد زده ورق صفحه اولين وقتي ولي باشد
به كه مي‌دهد كردن مطالعه براي تحمل و صبر به را خود جاي
نيز مطالعه از غير فرد اعمال بقيه در تحمل اين من اعتقاد
.داشت خواهد بازتاب
اينكه اول:است مفيد جهت چند از روزنامه خواندن
و مي‌يابند افزايش اجتماعي نتيجه در و فردي آگاهي‌هاي
آگاه هستند وقوع حال در كه اتفاقاتي از زنده بطور جامعه
زمان در بتواند جامعه مي‌شود موجب خود اين كه مي‌شود
عكس‌العمل داخلي و خارجي مشكلات و مسايل برابر در لازم
افكار روزنامه‌ها روزانه مطالعات اين بنابر.دهد نشان
كنترل عوامل از يكي خود اين كه مي‌كند حساس را عمومي
در دليل به روزنامه اينكه دوم.است حكومتي دستگاه‌هاي
مطالعه قابل چيزهاي ساير به نسبت بودن ارزانتر و دسترس
ايجاد روز طول در كه فراغتي اوقات مقطعي بطور مي‌تواند
.شود افراد وقت اتلاف مانع و پركند -كوتاه هرچند -مي‌شوند
هر كه بوده‌ايم مختلفي تمدنهاي شاهد ما تاريخ طول در
.كرده‌اند افول مدتي از پس و كرده‌اند ظهور زماني كدام
دوام‌تر با و ماناتر تمدنها از بعضي آنها ميان در
گذشت از بعد ما زمان در حتي آنها از بعضي كه بوده‌اند
.مي‌باشند توجه مورد تولدشان از سال هزار چند
در جامعه آن فرهنگي نخبگان را جامعه يك نويسندگان اگر
سبب به شود رايج و همه‌گير مطالعه كه زماني بگيريم نظر
مردم كتابها ، و مقالات نويسندگان با خوانندگان آشنايي
و طرززندگي كه جايي تا مي‌شوند نزديك آنها به به‌تدريج
از و مي‌گيرند قرار مردم زندگي سرلوحه آنان منش و روش
خواهد طي را نخبه‌گرا و نخبه‌پرور روندي جامعه رهگذر اين
فرهنگ و سازنده نمودي كشور اركان تمام در مهم اين كه كرد
.داشت خواهد ساز
بخصوص توسعه حال در كشورهاي تمام در كه روزي اميد به
كننده مطالعه افراد فزاينده رشد شاهد ايران عزيزمان كشور
به كتابها و مجلات روزنامه‌ها از شمارگان ديگر و باشيم
را ما كتابدوست ملت نيازهاي به پاسخگويي كفاف وجه هيچ
.ندهند
كاظمي عليرضا مهندس
مسئوليت و كاريابي غيرمجاز مراكز
اطلاع‌رساني
اجتماعي درستون "باشيد گوش‌برها مواظب" مقاله درج پي در
حاوي مقاله پنجم مورد شهريور 79 مورخ 12 همشهري روزنامه
خوانندگان سوءظن احتمال به بود ، نظر ناقصي و مبهم مطلب
در را خود فعاليت جديدا كه كاريابي مراكز به نسبت گرامي
جهت زير توضيحات است خواهشمند نموده‌اند آغاز كشور سطح
همان در و ممكن فرصت اولين در ابهام رفع و مقاله تكميل
.گردد درج ستون
داراي كشور سطح در مجاز غيردولتي كاريابي مراكز كليه -1
آدرس و نام بوده ، اجتماعي امور و كار وزارت از رسمي مجوز
همچنين.است شده اعلام رسمي طور به جرايد طريق از آنها
و ابلاغ مربوطه وزارتخانه طرف از آنها تعرفه‌هاي و ضوابط
كاريابي جهت كار متقاضيان اين بنابر.مي‌گردد نظارت
اجتماعي امور و كار كل ادارات به تنها مي‌بايستي
.كنند مراجعه مجاز كاريابي‌هاي گونه اين يا و استان‌ها
عنوان به نبايد وجه هيچ به كاريابي مراكز فعاليت -2
گونه اين فعاليت بلكه گردد تلقي فريب يا كلاهبرداري
از يكي عنوان به قانوني مجوزهاي اخذ صورت در مراكز
.است بيكاري مشكل حل جهت در زيربنايي و لازم حركت‌هاي
آگهي محتواي به توجه بدون مطبوعات از بسياري متاسفانه -3
زمينه در خصوصا رنگارنگ آگهي‌هاي درج به اقدام آن صحت و
نشريات خود مقاله ديگر مخاطب شايد و مي‌نمايند اشتغال
آگهي‌هاي درج هنگام به محترم جرايد است لازم.باشد
درج جهت حداقل و دهند نشان بيشتري حساسيت و دقت كاريابي
قرار توجه مورد نيز آن بودن قانوني و فعاليت مجوز آگهي
.گيرد
و كامل صورت به البته -ارشادي مقالات و تذكرات چند هر
طور به اما است كار جويندگان و خوانندگان روشنگر -صحيح
جهت مفيدتر و عملي‌تر اقدامي آگهي‌ها كنترل يقين
.گوش‌برهاست مقاله نويسنده قول به از جامعه پاك‌سازي
توجه آگهي وجه به تنها محترم روزنامه‌هاي است لازم -4
صحيح اطلاع‌رساني مسئوليت به نيز نگاهي نيم بلكه نكنند
.باشند داشته
موضوع اين طرح هنگام مقاله محترم نويسنده بود بهتر -5
غيرمجاز مراكز تبليغاتي وكانالهاي ريشه‌يابي به اولا
محترم خوانندگان به نيز را صحيح راه ثانيا و مي‌پرداخت
.مي‌شد يادآور
اصفهان -بهبهاني محمدحيدري
"ارتباطات" جهاني دهكده براي ديگري معني
وقتي نبود ، تلفن وقتي پسنديده ، بود عادتي نوشتن نامه
كبوتران ، پاي وقتي و بود درنيامده پرواز به هواپيمايي
حتي روزها آن بود ، آن‌زمان‌ها توي و من پستي صندوق
پست فراوان شاخه‌هاي روزها آن نبود ، هم راديو و تلويزيون
سازماني و نفرستاده بخش‌ها و روستاها به را خود انشعاب
و پيك و بود پيك روزها آن.بود نيافته تشكيل نام آن به
.پيك
نامه‌بر ، كبوتران از پيكهايي راهوار ، اسبهاي با پيكهايي
حال از هم همه روزها آن ماراتن ، دونده‌هاي با پيكهايي
بلكه رابطه گوناگون طرق به‌دليل نه داشتند ، خبر همديگر
بر و مي‌شد آغشته جوهر به كه پرهايي و ني‌ها وسيله به
يكي با و مي‌شد خشك بعد و مي‌آورد كلماتي پوستين ، صفحاتي
اين و مي‌رسيد مقصد به آنها سه هر با يا و پيك سه آن از
سرآغاز قصه اين نيست پيك و پست قصه تنها نوشتم كه
متعالي تفكر سبب به و روزافزونش گسترش با كه رابطه‌هاست
بر مهره‌اي و پيچي روز هر و شد تكميل‌تر روزبه‌روز انسان
از گاه بعضا كه وسايلي و شديم ما امروز و شد افزوده آن
.نداريم خبر حتي ارتباطات زمينه در وجودش
به را خود ارتباط برقراري وظيفه بشر كه شد اينگونه و
چگونه را نامه كه كرد فراموش كم‌كم بعد و سپرد چيزها
گرفتاري همه اين با" كه آمد نامه‌ها در كم‌كم و بنويسد
و امروز بينابين روزهاي آن نمي‌دانم "!ندارم نوشتن فرصت
فكر امروز بودند ، چگونه و شكل چه صندوقها پست ، روز اول
صندوقي آن مانند خيابانها ، كنار صندوقهاي همه كه مي‌كنم
يا است آويزان و شكسته درش كه صندوقي آن يا ندارد در كه
هر به و...يا كنده‌اند يا را آن از وجهي كه ديگري آن
باز صندوقي در مي‌بينم كمتر امروز خالي‌اند ، نيست ، حال
پستچي برزنتي كيسه‌هاي داخل درونش نامه‌هاي انبوه و شود
از پست صندوقهاي امروز كند ، پر را وآن بگيرد جاي
تمبرهاي به شده تزئين پاكتهاي و درشت و ريز نامه‌هاي
با ارتباطات جهان و شده‌اند لاغر تو ، و من از خوشگل ،
و شده كوچكتر و كوچك و كوچك سازش رابطه وسايل انواع
ديگري معني اينهم است ، گشته تبديل دهكده‌اي به ، واقعا
."ارتباطات" جهاني دهكده براي
توفيقي نوشين
فايده اين و خسارت آن
تازه كتاب مطالعه مشغول و نشسته خود كوچك مطالعه اتاق در
به رو كه پنجره‌اي شكستن صداي كه بودم شده‌اي منتشر
را سكوتم مي‌شد ، باز كوچه !فوتباليست و شلوغ بچه‌هاي
دستهايشان پسربچه دو شده خبر چه ببينم تا شدم بلند شكست ،
پايين در هم ديگر چندتاي و بالا در نفر يك كرده ، قلاب را
را شيشه كه اينها كردم تعجب !تشويق و مي‌كردند تماشا
نشو ناراحت آقا:گفتند ;نمي‌كنند فرار چرا شكسته‌اند
:گفتم ;كنيم درستش و بگيريم اندازه را شيشه جاي مي‌خواهيم
دقيقه‌اي چند بگذاريد فقط بكنيد مي‌كنيد ، كاري هر
اجازه آمدند شادي با ساعتي يك ربع سه بعد كنم ، مطالعه
بعد.انداختند جا تمام شوق و شور با را شيشه و گرفتند
درست شربت برايشان !بخوريم داريد هم شربت آقا:گفتند
شدند ، علاقه‌مند خيلي.دادم نشان برايشان كتابي چند كردم ،
اينجا كتابهاي از مي‌توانيد خواستيد ، وقت هر:گفتم
شنيديد ، شيشه صداي وقت هر هم شما:گفتند.كنيد استفاده
جا و مي‌خريم نو شيشه خودمان چون نشويد ناراحت
مطالعه و كتاب با پرشور كودك دو ساختن آشنا.مي‌اندازيم
سني شيطنت و سختگيري‌كنم زياد كه بود آن از ارزشمندتر
!برنتابم را آنها
باقرپور محمدرضا
بيمه‌شدگان با نامناسب برخورد
از اجتماعي تامين سازمان توسط ماهه هر كه مبالغي عليرغم
خدمات ساله همه متاسفانه اما.مي‌شود دريافت بيمه‌شدگان
غيرقانوني طرق به آن بر علاوه و مي‌يابد كاهش بيمه‌اي
از كامپيوتري پيشرفته سيستم از استفاده با را مبالغي
. مي‌كند دريافت شدگان بيمه
مجهز كامپيوتر به است سال يك از بيش كه تويسركان شعبه در
كامپيوتري صورت به آن اسناد و فيش‌ها تمام و است شده
.است نامناسب برخوردها مي‌شود ، صادر
بدهي روز پانزده بازنشستگي براي فردي اگر مثال عنوان به
اعتراض هم اگر و مي‌شود صادر ماهه يك فيش برايش دارد ،
ماه يك از كمتر فيش كامپيوتر مي‌شود گفته او كندبه
سه فيش دارد بدهي ماه دو كه ديگري فرد و نمي‌كند صادر
كه نيست كم قبيل اين از مواردي !مي‌شود صادر برايش ماهه
احتمالي سوءاستفاده و فردي خطاي بلاي سپر كامپيوتر
.مي‌شود
حق‌طلب.م
|
