شروع ناقابل نقطه تا با 2 من گرفتاري
...شد
شما با سخني
!قندي؟ خروس يا است گرانتر همراه تلفن
!...جواب همگويي و درج گرنمايي
!...خودمان براي سوزن يك
...بعد تا باشيد داشته را نوبرانه اين
!نرود يادتان فتوكپي لطفا
شروع ناقابل نقطه تا با 2 من گرفتاري
...شد
نقطههاي) سيمين اسم به بود دختري.نبود يكي بود يكي
همين از ماجرا تمام كه بخوانيد دقت با و درست را اسمش
هم آن ميكرد زندگي خودش براي كه (ميشود شروع نقطهها
تصميم دولت سالها از بعد !"سجلي" گرفتاري بدون زندگي
كه بود سجلها كردن نو همين در و كند نو را ها"سجل" گرفت
از تا دو طفلكي و شد سيمن به تبديل سيمين ناگهان
.افتاد نقطههايش
صاحب اسم سر را بلا اين "احوال سجل" مامور گرچه
.ميكشيد سجل صاحب خود را جورش بايستي اما بود سجلآورده
و عريض سازمان آشناي مامور يك پيش برد را سجل بنابراين
بارش با را شتر خانم اي گفت ماموركشور ثبتاحوال طويل
!ميخوريد را ناقابل نقطه تا دو غصه شما وقت ميخورندآن
به نقطه تا دو و گرفت را سجل شيوا ، گفتار اين متعاقب و
را بلا آن آساني آن به يكي آن:بفرما گفت و كرد اضافه آن
را بلا اين آساني بهمان هم يكي اين و ميآورد اسم سر
سيمين سر را بلا اين مامورانش كه دستگاهي.ميكند تكميل
خود سجل صاحب كه شدند مدعي پا يك حال آوردند بيتقصير
."بگرداند بلا" بايد
شهرستان به و كرد كلاه و شال بيتقصير ناچارمشاراليهاي
بود شده هم استان باشد ادب حالا كه شناسنامه صدور محل
اسناد در بردن دست اتهام و همان مراجعهكرد مراجعه
من پيغمبر به پير ، به كه آيه و قسم چه هر !همان دولتي
كه روزي از امان اماندارد دولتي اسناد جعل از خبر روحم
.نيست جلودارش كسي ديگر درآيد حركت به سالاري ديوان چرخ
محكومش و نموده دادگاه روانه را ما بيتقصير مشاراليهاي
معضل اين هفته يك اقامت و سفر هزينههاي باتمام.ساختند
.نبود حل قابل آساني اين به
همه اين موجب و تقصيرات اين تمام مرتكب خود كه دستگاهي
چنان ميخواهد معذرتخواهي عوض به شده معنوي و مادي زيان
ماه يك از متجاوز از بعد.شود تاريخ عبرت كه بگيرد نسقي
ميفرمايند و برنداشته بينقطه سيمين سر از دست هنوز
نام به سالهاست كه او.كند نام تعويض درخواست بايستي
شده ، استخدام كرده ، تحصيل كرده ، ازدواج شده ، ناميده سيمين
!كند انتخاب نامي چه بفرماييد حال...و شده بازنشسته
كه نيندازد ديوانسالاران گير را تنابندهاي هيچ خدا
!رستم هفتخوان از بدتر دارند دستگاهي و سازمان
باشد داشته موضوع به چشمي گوشه احوال ثبت سازمان اگر
بيچاره كه باشد.رسيد خواهد عرضشان به امر سوابق كليه
.نسازند بلا گرفتار چنين احوال ثبت ماموران را ديگري
!"سابق" سيمين
شما با سخني
صفحه اين درباره
زباني شيرين با است تلخ حق چون
داني سانكه آن سركنم حكايت
طنزپردازي و لطيفهگويي شوخطبعي ، در ديرباز از ايرانيان
و طنز بسيار ، مشكلات عليرغم هم هنوز و بودهاند شهره
.دارد بسيار رواج ما روزانه محاورات و مكالمات در شوخي
سخنگاه صفحه" براي كه نامههايي ميان در اعتبار همين به
مطالب به ميكنيم دريافت همشهري عزيز خوانندگان از "آزاد
كه همچنان و برميخوريم مثل و شعر شوخي ، و طنز با آميخته
و انتقادها مشكلات ، دادهاند ذوق ، ترجيح اهل
براي نيز ما كنند ، مطرح طنز چاشني با را پيشنهادهايشان
با و طنز چاشني با را صفحه اين بار ، يك روز هر 15 تنوع
همشهري خوانندگان ارسالي نامههاي ميان از برگزيده مطالب
پارهاي دليل به كه شماره اين استثناي به و ميكنيم عرضه
آزاد ، سخنگاه آينده ، در ميشود ، منتشر شنبه روز مشكلات ،
گونه بدين "پنجشنبه ويژه" عنوان با را پنجشنبه روزهاي
به عزيز خوانندگان شما همكاري.كرد خواهيم عرضه و آماده
همچنين و كاريكاتور طرح ، عكس ، نوشته ، ارسال صورت
اين بهتر انتشار در را ما راهنماييهايتان و پيشنهادها
.داد خواهد ياري صفحه
!قندي؟ خروس يا است گرانتر همراه تلفن
مردم ميان در "قندي خروس" درباره كه را مثالي ما همه
نميكند كار خوب ساعتش كه يكي به.شنيدهايم دارد ، رواج
حالا !بخر قندي خروس بده را ساعتت برو فلاني:ميگويند
از و الكترونيك فيزيك كارشناس ستايش احمد آقاي
ذكر با مفصلي ، نامه يك در همشهري ، خوانندگانپرسابقه
تلفن همان يا موبايل بحث "قندي خروس" ماجراي از خيري
برقراري جاي به روزها ، اين كه كشيدهاند پيش را همراه
نظر مورد مشترك:ميفرمايد يكريز شهروندان ، ميان ارتباط
!...الخ و پيجينگ تو ريسپانس نو !نميباشد دسترس در شما
باقي دارندگانش براي دستگاه اين حمالي تنها ترتيب اين به
وزن كيلو يك نزديك كه قديميتر گوشيهاي بخصوص ميماند ،
اين.بگذارد جيبش كدام در را آن نميداند آدم و دارند
اوايل چرا:ميپرسد و شده عصباني هم قدري محترم خواننده
همراه تلفن آنها به كه گرفتيد مردم از پول همه آن سال
.بدهيد
اگر حالا مخابرات ، شركت وعده خلف و واگذاري بحث از غير
درد بهچه پس باشد ، اينگونه همراه تلفن وضع است قرار
.ميخورد مردم
از بكاهيم ، عزيز خواننده اين عصبانيت از اينكه ، براي
:ميگيريم كمك ايشان خود نامه مقدمه
داد بايد.كرد بايد چه نميكند ، كار خوب همراه تلفن وقتي
!خريد قندي خروس و
"والسلام"
!...جواب همگويي و درج گرنمايي
ضيافت به را ما عزيز خوانندگان كه ديگري شاعر اما
غلامحسين" آقاي كرده ، دعوت خود پروپيمان شعر و اديبانه
شعر از بيتي چند خواندن.است كرمانشاه خوب شهر از "توانا
مفيد صفحه اين در جا محدوديت به توجه با شاعر ، اين بلند
روزنامه شاعر ، مخاطب كه توضيح اين بابود خواهد فايده
:است همشهري
قلوب روشنيبخش كلامت هر
جان و جسم نورپاش پيامت هر
بيشتر جرات به كن را حق حرف
بيان هر با ادا كن را خود دين
ميان در باشد اصلاحات بحث
آن و اين حرف گشته محافل در
(1)مردهاند خمسين الف ساليانه
دخان آثار و سيگار ره از
اختران تمام تعداد به پس
سوداگران بر باد نفرين و لعن
جواب همگويي و درج گرنمايي
نشان دادي خود ز را حسننيت
:پانوشت
.است نفر هزار پنجاه منظور -1
!...خودمان براي سوزن يك
به جوالدوز يك و بزن خودت به سوزن يك گفتهاند قديم از
عمومي روابط به سوزن يك كه است آن وقت حالا ديگري ،
خوب بسيار چرا؟ ميپرسيد لابد بزنيم ، منطقه 11 شهرداري
:ميدهيم توضيح
همه كه "مردم با" ستون به تلفني مراجعه با خوانندهاي
ساز و ساخت به ميشود ، درج همشهري صفحه 16 در روزه
به است ، كرده اعتراض تهران كوچههاي از يكي در بيرويه
ساختمان زيادي تعداد باريك ، كوچه يك در چرا كه علت اين
و عبور مشكل فردا تا ميشود ساخته برجآسا و مرتبه چند
روابط توضيح بخوانيد اما بيايد ، پيش مشكلات ساير و مرور
:را منطقه 11 شهرداري عمومي
در ساختماني نخاله و مصالح هيچگونه آمده عمل به بررسي با
كه رفته بين از فوق كوچه آسفالت فقط.ندارد وجود كوچه
داخل كانيو احداث از پس كه دارد آسفالت روكش به نياز
خواهد اقدام مزبور كوچه آسفالت به نسبت انشاءالله كوچه
.شد
...بعد تا باشيد داشته را نوبرانه اين
است نامي مطبوعات طنزنويسي عرصه در "كرماني داروگر ناصر"
طنز چاشني با شعري صفحه اين براي و كرده لطف حالا و آشنا
جا كمبود با كه دليل اين به و عجالتا.است فرستاده
چند شاعرگرانمايه ، اين از عذرخواهي با و هستيم روبهرو
براي باشد نوبرانهاي تا ميكنيم درج را شعر از بيتي
:فرابرسد ناصرخان شعرهاي كامل چاپ براي فرصت كه بعدها
است آلوده طرف هر از بزرگ تهران شهر
است دوده جا همه پايين اگر بالا ميروي
بزد كوهستان و صحرا در خيمه و رفت كه هر
است آسوده خاطرش و است خوش او روزگار
نهاد خيابانها در تهران به نتوان دگر پا
(1)!است محدوده نقطه آن روي خواهي كجا هر
:پانوشت
!است ترافيك طرح محدوده منظور -1
!نرود يادتان فتوكپي لطفا
فتوكپي برگ چند هميشه كه باشد شده توصيه هم شما به شايد
كه ادارهاي هر به چون باشيد ، داشته كيفتان در شناسنامه
به.ميخواهند فتوكپي شما از همه از اول بگذاريد قدم
نامه از بخشي ،"آفتاب دليل آمد آفتاب" معروف مثل مصداق
:كردهايم انتخاب برايتان را زير
"بسماللهالرحمنالرحيم"
ولي بگويد را حق بتواند كه است كسي مردم زيانكارترين
نگويد
((ع)علي امام)
ارباب از اضافي مدارك دريافت ما اداري نظام عادات از يكي
براي.بودند كرده سرقت را شناسنامهام.است شده رجوع
مشهد منطقه 3 احوال ثبت اداره به المثني شناسنامه گرفتن
مراجعه كه اتاقي هر به.كردم مراجعه عبدالمطلب فلكه در
فايلها ، روي اتاقها ، كنار و گوشه و ميزها روي ميكردي
ميرسيد نظر به كه بود مداركي كپي از پر پنجرهها پشت
نميشود رجوع آنها به هيچگاه و نبوده نيازي آنها به هرگز
ديگر فتوكپي چند شناسنامه صفحات تمامي فتوكپي بر علاوه و
نياز شما كار براي اصولا بيآنكه ميكنند مطالبه شما از
مسئول از اگر ميكنيد مراجعه كه اتاق هر بهباشد آن به
چه براي را آنها كه بپرسيد مدارك اين دريافت مربوطه
خونسردي كمال در و جانبي به حق قيافه با ميخواهيد؟
به را سرتان خوب.بيفتد راه كارت نميخواهي مگر ميگويد ،
فتوكپي تحصيلي ، مدرك آخرين شامل فتوكپي كلي نياورم درد
پايان كارت شناسنامه ، توضيحات قسمت و دوم و اول صفحه
كپي همه اين ميدانيد آيا.گرفتم ازدواج قباله و خدمت
عصر در آيا.دربردارد هزينهاي چه رجوع ارباب براي
!متوسلشويم؟ كهن شيوههاي هنوزبايد ، بهاين هم رايانهها
رسولي حسين
|