متوازن توسعه با خشونت از جلوگيري
جهاني بانك مقر در ملل سازمان كل دبير كوفيعنان سخنراني
اشاره
مراحل تمام كه است ملل سازمان كل دبير تنها عنان كوفي
.است گذرانده ملل سازمان در را خود ديپلماتيك و اداري رشد
ملل ، سازمان دبيركل غالي پطروس كلي دبير دوره در وي
فرصت عنان شغل.بود صلح حفظ امور در كل دبير معاون
مناطق از ديدار با وي آن سايه در كه است بوده مغتنمي
خشونتبار ، درگيريهاي از مملو و زده آشوب و بحراني
توسعه ديگر عبارت به يا و صلح و توسعه وثيق ارتباط
اين ارتباط.است كرده مشاهده نزديك از را جنگ و نيافتگي
بخش ميان پنهان و آشكار همكاري نوعي هم به مقوله دو
.است كرده ايجاد ملل سازمان بانكي و وپولي سياسي
بانك مقر در كوفيعنان سخنراني برگردان كه متنحاضر
توسعه مقوله به بيشتر توجه واقع در است واشنگتن در جهاني
.است نو ملي منازعات از پيشگيري در
دعوت من از حاضر جمع در سخنران اولين عنوان به كه مفتخرم
سازمان ضروري بخشهاي از يكي جهاني بانك.است آمده عمل به
جهاني بانك ماموريت است ، بوده خود حيات تاريخ درطول ملل
منافع از بهرهوري براي دنيا ملل تمامي ساختن قادر در
يكي فقر ، از همنوعانمان از نفر ميليونها رهايي و توسعه
.است بوده ملل سازمان ماموريتهاي حياتيترين از
با تنگاتنگ ارتباط در ما كه نيست ذكر به لازم بنابراين
-افراد و -آراء دائمي تبادل در و ميكنيم فعاليت يكديگر
احتمالا شما از برخي كه همانگونه.ميبريم سر به
مقام سابق معاونان از يكي اخيرا اينجانب دريافتهايد ،
سازمان توسعه برنامه مشاور عنوان به را جهاني بانك رياست
.برگزيدم ملل
به دستيابي براي مبارزه" بين ارتباط ملل سازمان موسسين
پيشرفتهاي به دستيابي براي مبارزه" و "امنيت و صلح
آن از.بودند دريافته بهوضوح را "اقتصادي و اجتماعي
جبهه دو هر در واقعي توسعه دهه شاهد 5 ما سو بدين زمان
آن از مرفهتر و صلحآميزتر جهاني شرايط كل در.بودهايم
و صلح در موفقيت اين اما بوديم ، شاهد در 1945 كه است
حدود حاضر حال در.است نشده تقسيم درستي نسبت به رفاه
حدود 8/2 در چيزي يعني زمين كره انسانهاي از نيمي
زنده براي دلار از 2 كمتر روزانه بادرآمد نفر ميليارد
.ميكنند تلاش ماندن
نيم و پنج آمده ، عمل به برآوردهاي از يكي اساس بر
دست از را زندگيشان دهه 1990 جنگهاي خلال در نفر ميليون
دليل به -انسان تعداد همين مواقع اغلب در.دادهاند
دليل به يا زادگاهشان از ، اخراج عزيزانشان مرگ يا جراحت
كشيده تباهي به زندگيشان -دارائيشان و اموال رفتن بين از
توسعه حال در كشورهاي در مناقشات اين اغلب.است شده
كشورهاي فقيرترين از كشور از 20 بيش.ميپيوندد بهوقوع
تجربه را خشونتباري منازعات گذشته ، دهههاي در جهان ،
برنامههاي آن در كه آفريقايي كشور از 45.كردهاند
درگير كشور درآمده ، 18 اجرا مورد به ملل سازمان توسعهاي
انحاء به نيز ديگر كشور يازده و بودهاند داخلي منازعات
.بودهاند مواجه سياسي بابحرانهاي مختلف
نيز فقر و نميشود محسوب فقر دليل تنها جنگ كه است روشن
بود ، چنين اگر.نيست جنگ آورنده بوجود عامل خود نوبه به
را خدا.ميبودند جنگ درگير ميبايست فقير كشورهاي تمامي
خود خودي به نابرابري همچنين.نيست چنين اين كه شكر
جنگ و فقر ارتباط.كند توجيه را جنگ وقوع نميتواند
.است تعابير اينگونه از پيچيدهتر
دشمن بدترين جنگ:است مسلم و روشن كاملا چيز يك اما
مرگ باعث تنها نه مدت طولاني سياسي منازعات.است توسعه
يك فيزيكي ساختهاي زير منازعات اين بلكه است بشر نوع
منحرف را كشورها اين اندك منابع ميكند ، نابود را كشور
نابود را آنها غذايي منابع و اقتصادي حيات و ميسازد
بهداشتي خدمات و پرورش و آموزش جنگها اين اصولا.ميكند
.ميسازد روبهرو وقفه با را
جنگهاي يا ملي آزاديبخش جنگهاي است ممكن مواقع برخي در
بهاي به و خشن روشهاي با چند هر -را ملت يك دفاعي
اغلب اما دهد ، پيوند هم به -فراوان انساني هزينههاي
به نه غيرنظامي مردم كه هستند داخلي جنگهاي اخير مناقشات
واقع جنگها اينگونه مستقيم هدف آگاهانه بلكه تصادفي طور
براي اعتماد زمينههاي تنها نه جنگها اين.ميشوند
بلكه ميبرند بين از را كشورها اين در سرمايهگذاري
در را معمول اجتماعي روابط كرده ، سست را اجتماعي اعتماد
به جنگها اين.ميدهد كاهش را دولت مشروعيت و شكسته هم
جاي به درگير طرفهاي زيرا مييابند ، پايان سختي
در صلح ، برقراري از پس ميبايست مرزها پشت به عقبنشيني
.دهند ادامه خود زندگي به يكديگر كنار
پرهزينه و مدرن جنگافزارهاي با كه دولتها بين جنگ
نسبت حداقل ولي هستند ، مخرب بسيار چند هر ميگيرد ، انجام
در فارس خليج جنگ.ميباشند مدت كوتاه داخلي ، جنگهاي به
!كنيد مقايسه كوزوو در درگيري و مناقشه با را سال 1991
سلاحهايي با فقير كشورهاي در جنگها شاخصترين امروزه اما
.هستند سهلالوصول و ارزان كه ميپيوندند وقوع به
ادامه قرنها حتي يا سالها جنگها اينگونه مخرب پيآمدهاي
.بنگريد سودان و آنگولا افغانستان ، به:مييابند
گسترده رنج با مقابله به ملل سازمان در ما تلاشهاي اغلب
.شدهاند متاثر جنگها اين از كه ميشود معطوف مردمي
بتوان كه راهحلهايي به دستيابي براي ملل سازمان همچنين
كرد ، فصل و حل صلحآميز شيوههاي با را منازعات اينگونه
.ميكند تلاش
نه اما است ، بيهوده اغلب و طولاني هميشه تلاشها اين
و روزنامهها عناوين و تيترها كه نااميدكننده آنقدر
تعداد به گذشته سال طول 9 در.ميكنند عنوان اخبار
از بيش ميزان اين شده ، امضا صلح توافقنامه بسياري
.است شده امضا گذشته دهه سه در كه است صلحي توافقنامههاي
با گسترده بسيار تبليغات با توافقنامهها اين از برخي
.درآمدهاند اجرا به آنها بيشتر اما شدهاند ، مواجه شكست
يعني:دارد دنبال به جديدي مسائل و تكاليف پيروزي ، هرچند
پس صلح تحكيم" عنوان به آن از ملل سازمان در ما كه آنچه
و نود دهه بدعت اساسيترين اين.ميكنيم ياد "مناقشه از
از.است بوده دهه اين ابتكارات پيشرفتهترين از يكي
-شما و ما شرقي ، تيمور و كوزوو تا السالوادور و ناميبيا
موازات به و يكديگر با تنگاتنگ ارتباط در -جهاني بانك
و دولتي غير سازمانهاي نه و -دولتها محلي ماموران
كساني ياري به داريم تلاش -عادي شهروندان از گروههايي
جنگجويان بين هستند ، اضطراري كمكهاي نيازمند كه بشتابيم
سلامت و كنيم خنثي را زميني مينهاي كنيم ، برقرار صلح
دعوت مصالحه به را درگير طرفهاي كنيم ، تضمين را انتخابات
كه دهيم تشكيل را بيطرفي (شهرباني) پليس نيروهاي كنيم ،
اساسي موارد در را رساني خدمات و باشند آرامش و نظم حافظ
ما اينكه دشوارتر اما مهمتر همه از.كنيم برقرار نو از
چيز هر از بيش كه جوامعي ميان و درون در ميكنيم تلاش
بسيار عنصر كه را اعتماد ديدهاند ، صدمه جنگ از ديگري
و وظايف اين ميان.كنيم پايهريزي نو از است ارزشمندي
وسيعي بحثهاي درازمدت توسعه به دستيابي براي ما تلاشهاي
مرحله از درگذار موفقيت" يا "شكافها پركردن" درباب
از دو اين كه است اين من نظر اما.است گرفته در "انتقالي
"صلح تحكيم" و "بحرانها مديريت".ناپذيرند تفكيك يكديگر
اگر.باشد "توسعه استراتژي" روند از بخشي ميبايست
واحد استراتژي يك زمينه در توافق و تدوين از قبل كشورها
در موجود بحرانهاي و مناقشات تمامي تا بمانند منتظر
منتظر ابد تا ميبايست تقريبا شود ، فصل و حل كشورشان
شعلهور و شروع از كنيم سعي است خوب چقدر امابمانند
.كنيم جلوگيري مناقشات اين شدن
و جزئيات بيان با شما ساختن متقاعد براي ندارم نظر در من
اين با شما همگي زيرا دهم ، هدر بيهوده را وقتتان ارقام
امكانپذير امر اين آيا كه اينجاست سوال.موافقيد مسئله
را آن وقت تاكنون گيرندگان تصميم آيا اينكه يا است ،
بينديشند؟ مسئله اين به جدي بطور بخواهند كه داشتهاند
به سياستمداران ساختن متقاعد كه ميشود عنوان چنين گاهي
است آن شبيه مناقشه ، وقوع از جلوگيري درباب سرمايهگذاري
و كهولت دوران براي تا بخواهيم نوجوان يك از كه
.كند پسانداز خويش بازنشستگي
يك بشريت براي امر اين و نابجاست بدبيني اين معتقدم
و امكانات تمامي از ما اگر حتيميشود محسوب ضرورت
نبايد باشيم ، برخوردار مناقشه از جلوگيري جهت لازم منابع
مردم ميان صورتيكه در.كنيم غلو تواناييهايمان مورد در
با مواجهه براي واقعي توافق و خواست يك كشور يك دولت و
آغاز براي را زمينه و بوده بحرانزا است ممكن كه مسائلي
خارجي عوامل باشد ، نداشته وجود سازند ، فراهم مناقشه يك
كار نميتوانند باشند ، مطلع و نوعدوست كه هم چقدر هر
تنها بلكه نيست ، ياسآور بيان اين.دهند انجام مهمي
.ضروري و لازم احتياط يك گرفتن نظر در براي است هشداري
ميبايست جنگها از جلوگيري در موفقيت براي كه است روشن
اين البته.بشناسيم خوب را جنگها اين زمينهساز عوامل
اين كه محققيني بين معمول طبق و پيچيدهاند بسيار عوامل
در اما دارد ، وجود عقيده اختلاف ميكنند ، بررسي را مسائل
هيچ اولاهستيم اجماع يك ظهور شاهد ما كليدي نكات برخي
مناقشات تمامي كننده تشريح تنهايي به نميتواند عاملي
براي تنهايي به نميتواند راهحلي هيچ بنابراين و باشد
سياستهاي.گيرد قرار استفاده مورد جنگها اين از جلوگيري
هر و منطقه هر خاص شرايط گرفتن نظر در با بايد بازدارنده
مدنظر واحد آن در را مختلف موضوعات و شوند طراحي كشور
جدا و شناسايي:معتقدند محققين اغلب ثانيا.دهند قرار
مناقشات بروز احتمال كه -درازمدت و ساختاري عوامل كردن
باعث كه كوچك عوامل از -ميكند تشديد را خشونتبار
عوامل تمام.است مفيدتر ميشوند ، مناقشات شدن شعلهور
كه روشي و اجتماعي و اقتصادي سياست با ميبايست زيربنايي
همخواني ميجويند بهره آن از خود جامعه اداره در جوامع
روشهاي و امنيت بين ارتباط كه اينجاست.باشند داشته
.ميشود پديدار وضوح به توسعه
عمل به "ملل سازمان دانشگاه" سوي از كه جامعي تحقيق در
كه است آمده چنين شد ، خواهد منتشر جاري سال در و آمده
به نميتواند غني و فقير بين (بيعدالتي) تساوي عدم
چيزي آن بلكه.باشد خشونتآميز مناقشات زمينهساز تنهايي
نابرابري" عنوان تحت محققين اين سوي از كه است خطرناك
تخصيص معناي به اصطلاح اين و:ميشود ياد آن از "افقي
به خود كه است گروههايي ميان امكانات و قدرت ناعادلانه
از -زبان يا مذهب نژاد ، لحاظ از جمله از -مختلف دلايل
بين نژادي مناقشات اينگونه.هستند متمايز يكديگر
جهات از يا جهت يك از كه ميپيوندد وقوع به گروههايي
اين از يكي كه وقتي.دارند تفاوت يكديگر با متفاوت
ديگر يا است گرفته قرار تبعيض مورد كند احساس گروهها
دست از امكان كه برخوردارند خاصي امتيازات از گروهها
بسيار مناقشه بروز دارد ، وجود برايشان امتيازات اين دادن
عواملي دليل به گاهي كه -تورمي ركود شرايط.است محتمل
ميدهد ، رخ -تجاري شرايط تخريب مانند -دولت ازكنترل خارج
.كند آماده مناقشه براي را زمينه ميتواند زياد احتمال به
اين كسب براي تلاش شود ، كميابتر و محدودتر منابع چه هر
براي ممكن روش هر با جامعه نخبگان و ميشود خشنتر منابع
.ميجويند سود خود ويژه قدرت از امكانات اين به دستيابي
بهويژه شود ، طولاني اقتصادي ركود شرايط كه صورتي در
پيشين اقتصادي ناگوار وضعيت از اقتصادي بحران كه زماني
در دولت توانايي زوال به منجر مهم اين ميكند ، سقوط نيز
حفظ به قادر ديگر كه جايي تا شد خواهد خويش جامعه اداره
به سياسي خشونت كه حقيقت اين لذا.بود نخواهد عمومي نظم
از ناشي بيشتر ميپيوندد ، وقوع به فقير كشورهاي در كرات
شديد اقتصادي شكاف كردن پر در شكست خصوصا و حاكميت ضعف
به فقر تا است افقي نابرابريهاي شكل به غني و فقير بين
شود ، اداره خوبي به كه فقيري كشورآن معمول شيوه
رهايي براي كشوري چنين.بگيرد را مناقشه جلوي ميتواند
.دارد بيشتري شانس فقر از
شروع براي مناقشات بلندمدت ، عوامل اين وجود صورت در حتي
اين.نيازمندند مدت كوتاه كننده تحريك عامل يك به عملا
نارضايتيهاي آمدن جنبش به و تحرك از اغلب محرك عامل
گروه يك رسانههاي برخي دشمنانه تبليغات و رقيب نخبگان
ميرود گمان كه لحظهاي درميگيرد سرچشمه ديگري عليه
نظر به كه كوچكي نسبتا وقايع سلسله شد ، خواهد آغاز جنگ
همه خشونت ميتواند ميكند ، تاييد را فرضيه اين ميرسد
شود آغاز جنگ وقتي اما.شود موجب را گستردهاي و جانبه
سوي از عملي هر.دربرميگيرد را جامعه كل وحشت و تنفر
طرف نگراني و شده محسوب ديگري ضد بر تهديدي طرفين از يكي
.انگيخت برخواهد را مقابل
موسوي سوده:ترجمه
دارد ادامه
|