مرد حبيب محبت بزم شمع كه آوخ
كربلا واقعه باره در فيلمي
شد منتشر هنر دريچه
بانگ سر
مرد حبيب محبت بزم شمع كه آوخ
سنتور نوازنده سماعي ، حبيب هنري فعاليتهاي به نگاهي
در اوبود سنتور رمزآشناي نوازندگان از يكي سماعي حبيب
حضور سماع پدرش.گشود برجهان چشم تهران در شمسي سال 1280
با مردي را اوبود شاه ناصرالدين دوره موسيقيدانهاي از
از حضور سماعنوشتهاند پاكدل ورزشكاري و ايمان
ايمان پاكي در كه بود نعمتالهيپور باخته پاك درويشهاي
عندليب به معروف سلطان زيور.بودند مشهور دل صدق و
و داشت دست سنتور زدن در نيز حضور سماع خواهر السلطنه
مايه را موسيقي حضور ، سماع ميگويندخواند مي آواز خوش
بزند ، ساز به دست ميخواسته وقت هر و ميدانست نفس تزكيه
براي سپس و ميكرد پيدا قلب حضور.ميگرفت وضو پيشاپيش
همه كه ميرفت فرو خود در قدري به و ميزد ساز خود دل
نكرد كفايت هم اين به او.ميكرد فراموش را مجلس حاضران
خانواده با و گذاشت كنار را ساز عمر ، اواخر در آخر دست و
.شد معتكف رضا امام جوار در و رفت مشهد به كن بنه و خود
و 5 دوران 4 همان از.يافت تربيت پدري چنين زيردست حبيب
بامقدمات ترتيب بدين.ميگرفت ضرب پدر ساز همراه سالگي
پدر از را سنتور سپس.كرد پيدا آشنايي نت شناخت و موسيقي
حبيب ساز سالگي و 14 در 13 كه طوري.گرفت ياد خوبي به
.داشت شنيدن
پرداخت ، تحصيل به موزيك مدرسه در مدتي سماعي حبيب
به شدن بزرگ از پس حبيب.گذراند پدر پيش را كامل امادوره
شهرت موسيقي در كه اين با او.شد علاقهمند ارتش در خدمت
در طريق اين از را خود راه ميتوانست و بود كرده پيدا
خدمت ماندو وفادار ارتش به همچنان اما كند ، مشخص زندگي
حبيب ناآرام روح شايد.داد ترجيح چيز همه بر را نظام در
به خدمت حين اوبود كشانده وسوي سمت اين به را او
اما ديد ، بسيار ناديدنيهاي و كرد سفر ايران ديگر شهرهاي
سازش.بود دلبسته سخت خود موسيقي دنياي و ساز به همچنان
از خود هنر دادن نشان جز نيز خدمت در.بود همراهش هميشه
استعداد و ممتد اثرتمرينهاي در.نميخواستند چيزي او
شهرتي به و نشست بار وبه كرد گل موسيقي در خارقالعاده
نواختن در سنتور و ضرب جز به سماعييافت دست بيمانند
.كرد پيدا شهرتي و رساند هم به نيزدستي ارگ و تار سه
دكتر روايت به.آمد تهران به مدتي از پس سماعي حبيب
و شد آشنا پروانه نام به خوانندهاي با او سپنتا ساسان
سماعي حبيب.شد وي شهرت سبب كه كرد پر او با صفحههايي
داير موسيقي كلاس صبا خان ابوالحسن راهنمايي به تهران در
حبيب تند خوي و خشن رفتار سبب به او درس كلاس اما.كرد
تحمل نميتوانستند را حبيب درس كلاس هنرجويان.نگرفت
.شد كشيده تعطيلي به كلاس درنتيجه و كنند
و آوردند را او كلاس تحمل كه بردهاند نام را نفر سه فقط
ميدانست خود شاگرد را آنها بحق ، استاد و رسيدند جايي به
كه عبدالرسولي مرتضي ظفر ، قباد مهندس:از عبارتند آنها و
سال در هم او كه برومند ونورعلي درگذشت شمسي سال 1373 در
.پيوست ابديت به شمسي 1355
در 18 كه را صبا حسين و ناظمي مهدي كامران ، طليعه اگرچه
از نيز را درگذشت مغز بيماري به شمسي سال 1339 ارديبهشت
.نوشتهاند سماعي حبيب شاگردان
اصغر با مشهد در نيز سال يك حبيب كه است يادآوري به لازم
(كمانچه معروف نوازنده ش ، سال 1374 خرداد درگذشت 20)بهاري
.بود كرده داير موسيقي آموزش كلاس
به گروهش و حبيب شد ، تاسيس راديو كه شمسي سال 1319 در
همكاري با را خود برنامه نخستين او.شدند دعوت راديو
از يكي منزل در شمسي درسال 1338 كه -وزيري قمرالملوك
(ش فوت 1360) اصفهاني تاج و -درگذشت شميران در بستگانش
.كرد آغاز
موسيقي اداره معاون من سال 1320":ميگويد سپنتا دكتر
حبيب با هم اداري جنبه از دوستي بر علاوه.بودم
به كني موافقت اگر كه خواستم او از روزي.سروكارداشتم
".دهم انتقالت هنر و فرهنگ وزارت
موسيقي آموزش كلاس و كرد قبول را پيشنهاد ابتدا حبيب
همچنان كه داد ترجيح و شد پشيمان زودي به اما شد ، داير
علاقه هرگز خود آثار گردآوري به حبيب.بماند ارتش در
اين از توجهي قابل همكار سبب همين به.نداد نشان
سماعي رديف صبا بعدها.است نمانده برجاي زبردست نوازنده
و نوشت موسيقي خط به بود ، نواخته عبدالرسولي چنانچه را
حبيب از يادگاري تا كرد چاپ فراوان دشواريهاي با را آن
.باشد
:ميگويد غزلي در حبيب رفيق شهريار كه نيست بيسبب
زندانيان به است دولتي چه/حبيب ساز و شهريار دل سوز صداي
.نصيب خاك
اداره معاون سال 1321 در وقتي":ميگويد خالقي روحالله
به كيپر لئون شوروي نامي آهنگساز بودم ، كشور موسيقي
موسيقي هنرستان وهنرجويان استادان شركت با و آمد تهران
سازهاي شنيدن به بسيار علاقه اظهار لئون.داد كنسرتي
اما.نيافت زيادي توفيق نداشت ، فرصت چون ولي كرد ، ايراني
ملي موسيقي اركستر سال 1323 ، ماه ارديبهشت دوم سفر در
در.داشت حضور كيپر لئون كه داد كنسرتي بار اولين براي
به لئون بعد روز.ميزد سنتور سماعي حبيب كنسرت دومين
".بود شده او هنر مجذوب كه آمد موسيقي اداره
بيمورد ولخرجيهاي سبب به -بيبديل هنرمند اين-حبيب
از.داشت مالي مشكل هميشه شخصي غيرعادي وگرفتاريهاي
با نيز راديو اداره.ميكرد بيشتري حقوق تقاضاي راديو
.كند تامين بحق را او نميتوانست اداري معيارهاي به توجه
دوستداران و كرد ترك هميشه براي را راديو حبيب آخر دست
.گذاشت بينصيب را خود
همه از هميشه بود ، طبيعي بدبين و ناراضي يك سماعي حبيب
او هنر قدر كه اين از و بود گلهمند جا همه و كس
.ميكرد باز شكايت و شكوه به زبان هميشه رانميدانند ،
داشتند ، را او حرمت پاس هنرشناس و هنرمند دوستان چه اگر
.نميكرد راضي را او كارها اين اما
قبول را خودكسي جز داشت ، ايمان خود هنر به سماعي حبيب
بار يك از بيش مهمانيها و دوستانه نشستهاي در.نداشت
و شيفته را حاضران همه بار يك همان و نميبرد ساز به دست
اين ميكرد ، غوغا واقعا زدن ساز در او چون.ميكرد مفتون
داده او به بخصوصي ديد زندگي در لااباليگري نوعي و غرور
.بود
خود آثار گردآوري اجازه او به پريشان روحيه همين شايد
.نميداد را
موسيقي انجمن تشكيل آغاز در حبيب:سپنتا دكتر گفته به
رونق بر حقيقت در ميكردو شركت آن كنسرتهاي در ملي
او از روحي گرفتاريهاي اما بود ، افزوده كنسرتها
.ميشد بدتر هم روزبهروز و نبود دستبردار
حبيب ميشناختند ، را حبيب كه كساني و دوستان صلاحديد به
از پسكرد سفر عتبات به ناراحتيها اين تسكين براي
همان حقيقت در و گذاشت زمين هميشه براي را ساز بازگشت
كارها اين اما كرد ، تكرار ديگر گونهاي به را پدر كار
.نكرد حل را او روحي مشكل
شب از ناشي ناراحتيهاي و مالي گرفتاريهاي جز به حبيب
درد اين ديد ، نيز را نينا نام به فرزندي داغ زندهداريها
بيقراري در حبيب روز و شبنبود التيامپذير ديگر داغ و
او دنبال به زودي به هم من":ميگفت هميشه و ميگذشت
".رفت خواهم
ماه تا 16مهر از 12 كه فردوسي هزاره درجشن":ميگويند
بود ، گرديده برپا ملي آثار انجمن همت به شمسي سال 1313
موسيقيدان و نويسنده و شاعر از كشور هنرمندان از بسياري
حبيب.بود سماعي حبيب ازجمله كه كردند شركت برنامه آن در
تمام سنگ ميزد ، خودساز دل خواست به كه برنامه اين در
جمله از كه واداشت تعجب و تحسين به را وحاضران گذاشت
و آلماني معروف نويسنده و شاعر هسه هرمان حاضرين ،
گفته كه بود وسيذارتا بيابان گرگ كتابهاي آورنده بهوجود
زمين مشرق موسيقي منشا كه طور همان ايراني موسيقي":بود
روزي همان اين و باشد افتخارايران موجب روزي بايد است ،
".ميشود عالم موسيقي جايگزين ايراني موسيقي كه است
نيز دلنشين و صميمي گرم ، آوازي نوازندگي ، بر علاوه حبيب
تاسيس از بعد سال يك را برنامهاش نخستين او است ، داشته
اجرا ايران راديو در شور دستگاه در ماه اسفند راديودر
حبيب متاسفانه.گرفت قرار دل اهل پسند مورد سخت كه كرد
هم واگر نكرد اجرا ديگر دست ، ازاين ديگري برنامههاي
.نكرد تجاوز خصوصي مجالس از كرد ، اجرا
روزگار ازبود ناراضي و بدبين هنرمندي سماعي حبيب گفتيم
ميكرد ، شكايت پيوسته خود بد ازبخت.داشت گلهها آن ومردم
نابودي به لحظه هر او لاغر و نحيف وجود ترتيب بدين
بدن ازاعضاي عضوي معالج ، دكترهاي گفته به كه ميشد كشيده
.بود نمانده سالم حبيب
ذاتالريه به سرماخوردگي اثر در مرگ از پيش سال يك او
كه سالگي مرز 44 در ش سال 1325 ماه تير در 20 و شد مبتلا
.درگذشت تهران در باشد ، هنرش شكوفايي دوران ميتوانست
آهنگ كه نظامي موزيك همراه جنازهاش.بود نظامي يك حبيب
سمت به ژاله خيابان از سپنتا دكتر گفته به مينواخت عزا
در خردسالش فرزند دركنار تا شد داده حركت گورستان
آرام (كشور هنرمندان و شاعران مجمع) ظهيرالدوله گورستان
.گيرد
:بود داده شهريار به صبا را خبر گويا
زد صلا دوش را تو مرگ صبا كه آوخ
زد صبا كه وصلايي صوت آن از فرياد
:گفت ديگر غزلي در شهريار و
خويش حبيب داغ به يتيم شد سنتور
خويش طبيب مرگ به ترانه شد بيمار
ميگريست سنتور ماتم به صبا ساز
خويش رقيب بدارد عزيز هنر آري
سر كس هيچ با كوتاهش عمر طول در كه بدقلق هنرمند اين
ربوده شهريار سخن شاعرشيرين از دل چگونه نداشت ، سازگاري
ديگر درغزلي.مهر به سر وحكايتي است ديگر حديثي كه بود
:ميگويد شهريار
مرد حبيب محبت بزم شمع كه آوخ
كرد تار شبهاي بلاكش را پروانه
مهيار عباس
كربلا واقعه باره در فيلمي
كشور جوان فيلمساز ساخته تازهترين "خاتون" كوتاه فيلم
است كربلا واقعه به نگاهي كه "برادرانابراهيمي آرزو"
.شد نمايش آماده
تصويركشيدن به در سعي فرماليستي بابيان فيلم اين
كه دارد كربلا واقعه در را خردسالي دختر تدريجي استحاله
.ميافتد اتفاق ظهرعاشورا يك در
و داده انجام روشن محسن را خاتون صداي باند طراحي
موسيقي فيلم اين براي دقيقه ده عليقليحدود محمدرضا
.است نوشته
قطع 35ميليمتري در را "خاتون" فيلم ابراهيمي برادران
.است ساخته نمايش آماده براي 13دقيقه
شد منتشر هنر دريچه
قزوين ، استان هنري فصلنامه اولين هنر ، دريچه اول شماره
به و مجلهاي قطع صفحه در 68 ماه 1379 شهريور تاريخ با
.شد منتشر تومان قيمت 300
ارشاد و فرهنگ كل اداره آن امتياز صاحب كه نشريه اين در
تجسمي ، هنرهاي درزمينه آثاري است ، قزوين استان اسلامي
شعر و داستاني ادبيات سينما ، خوشنويسي ، موسيقي ، نمايش ،
.است رسيده چاپ به
وزين بسيار مجله ، صفحهآرايي و تصاوير ظاهري ، شكل قالب ،
خوبي به هنري ذوق آن مختلف صفحات در و است توجه قابل و
محلي هنرمندان معرفي براين افزون.است شده گرفته كار به
آثار چاپ نيز و نشريه گوناگون قسمتهاي در قزوين استان
(...و نقاشي تابلوهاي خطها ، نمونه) هنرمندان برخي تجسمي
.است هنر دريچه مثبت ويژگيهاي ديگر از
بانگ سر
محتوا و فرم
نجوا - الف
دين ، بزرگان و معصومين ائمه اعياد در كه است سالي چند
در كه بيت ، اهل گويان مصيبت ذكر و خوانندگان از برخي
و ميكنند نوحهسرايي بزرگان آن درگذشت يا شهادت مراسم
همين ميان در سوزناكي و پرورده و پخته صداهاي كه الحق
به نيز اعياد مراسم در ميشود ، يافت خوانندگان از گروه
آن در خواندن آن با خواندن اين تفاوت.ميپردازند خواندن
زدن با همراهكنندگان و جلسه در حاضران اينجا در كه است
نشاط فضاي تا ميپردازند خواننده همراهي به كف و دست
.شود ايجاد آوري
ضربي قطعات يا و آوازها در كه ملوديهايي به نگاهي اما
ملوديها همين كه ميدهد نشان ميشود ، استفاده آنها آوازي
عمده تفاوت واقع در.ميروند كار به هم عزاداري مراسم در
شعر در اعياد ، خوانندگان با عزاداري خوانندگان ميان
اين نيز صداوسيما البته و ملودي در نه و است نهفته
غرض.ميكند پخش شبكه چند از و مستقيم صورت به را مراسمها
يا خوانندگان به جسارت و تعريض ، اينسخن از
نيست ، و نبوده مراسم گونه اين شركتكنندگان و شنوندگان
از شركتكننده يك كه است مسرتي و شادي احساس مهم كه چرا
مراسم اينگونه كه زماني تا و ميآورد دست به مراسم اين
حتي و گفت پاسخ آنها نياز بايدبه دارد ، خواستار و شنونده
اوقات سالم پركردن در سهمي كه را مراسم اين برگزاري
مسئولان به را نكتهاي اما ;نمود تشويق دارد ، فراغت
به مراسم اين اگر اينكه آن و كرد گوشزد صداوسيماميتوان
در كه موسيقي اجراي مراسم چرا ميشود ، پخش مستقيم صورت
اين هنرمندان فرهيختهترين سوي از و تهران بزرگ تالارهاي
از برخي وصف در اتفاقا و ميرود صحنه روي به بوم و مرز
ميشود ، اجرا و سروده نغمههايي و اشعار هم دين بزرگان
طبيعي.نميبندد نقش تلويزيون پرده بر خبري و اثر هيچ
كه همچنان است ، ايران مردم تمامي براي تلويزيون كه است
از برخي توليد و ساخت آنها ، برق قبوض و مردم اين جيب از
وجود هم طبيعي انتظار اين مييابد ، تداوم برنامهها ،
.شود گرفته نظر در هم مخاطبان ساير نيازهاي كه دارد
|