ايران سينماي نگار تاريخ
سالروز مناسبت به حاتمي علي آثار و زندگي به نگاهي
درگذشتش
سينمايي شهرك ساخت حاتمي ، يادگارهاي بزرگترين از يكي *
درباره متعددي فيلمهاي ساخت جايگاه كه شهركي.است غزالي
شد ايران معاصر تاريخ
كوچه شاهپور ، خيابان تهران ، در سال 1323 در حاتمي علي
صفحهآراي وپدرش خانهدار مادرش.شد متولد ارديبهشت
.بود چاپخانه
را اوميشود مبتلا سختي بيماري به سالگي ده در حاتمي
او خود.ميبرند قاجار نسل از پزشكي مداوانزد براي
و زندگي با آشنايي زمينهساز خانه آن در زندگي:ميگويد
كمكفراواني بعدها آشنايي اين و بود قاجار اشرافي فرهنگ
.كرد او تاريخي فيلمهاي فضاسازي به
او مورد در سينمايي كتابهاي نويسنده "حيدري غلام"
آغاز سالهاي از هنر و بهنمايش حاتمي علاقه:ميگويد
بهنوشتن شروع جواني سالهاي در او.شد شروع جواني
در دوستانش همراه به را آنها و كرد كوتاه نمايشنامههاي
را وي نمايش ، به او شوق نگذشتكه مدتي.ميكرد اجرا محله
.كشاند لالهزار تماشاخانههاي به
محله به تهران برق شبكه رسيدن با بود مصادف ايام اين
.محله آن خانههاي به شدنراديو وارد و شاهپور
حاتمي علاقه شديدترشدن موجب راديويي ، نمايشنامههاي پخش
اوليه اصول آموختن براي او و نمايشميشود هنر به
اما ميرود تهران هنرستانهنرپيشگي به نمايشنامهنويسي
.ميشود تعطيل بعد روز چند هنرستان اين
آنجا در دراماتيك ، هنرهاي آزاد هنرستان تاسيس از پس
.ميكند ثبتنام
و ميشود هنرستان رئيس علاقه موجب حاتمي پشتكار و علاقه
پذيرفته دراماتيك هنرهاي دانشكده در ميكندتا ياري را او
.شود
تحت بشدت را او اگزوپري ، سنت نوشته كوچولو شازده خواندن
ايراني افسانههاي در او ميشود وباعث قرارميدهد تاثير
با را نخستيننمايشنامهاش ارديبهشت 1344 در.كند تحقيق
هنرهاي نمايش تالار در و مينويسد "ديب" عنوان
.ميكند دراماتيكاجرا
آغاز را نمايش متنهاي نوشتن كه زمان همان از حاتمي
زبان ويژگي كه بوده سبكي يا زبانخاص جستجوي در ميكند
.باشد داشته را ايراني ادبي سنت و فصيح
دارد نام جمعه شب عشقي حماسه او ، كامل فيلمنامه نخستين
مينويسد ، خود خاص سبك به توجه با سال 1346 در آنرا كه
فيلمي آن از داريوش هژير ميپسنددو را آن رهنما فريدون
.ميسازد كوتاه
با را خود تلويزيوني مجموعه نخستين ساخت آن ، از پس
آن ، از قسمت يك فقط ولي ميكند ، طاهريآغاز جواد همراهي
.ميشود ساخته آشپزي جنگل نام با
آموزشي فيلمي روستا ، تلويزيون تاسيس با همزمان سپس
را اسمش ولي ميسازد ، كزاز و دهان ، دندان بهداشت درباره
.نميكند درج آن در
.ميآورد روي تبليغاتي فيلمهاي ساخت به مدتي آن از پس
در رويهاي تغيير و نميكند ارضاء اورا كار اين اما
.ميشود ايجاد او زندگي
كردم احساس زمان يك از من":ميگويد مورد اين در حاتمي
با كردم سعي زمان همان از و فرهنگيهستم هجوم معرض در
ساير و فيلمها ، نمايشنامهها درباره تحقيق و تاثيرپذيري
".كنم پخته را خود هنرها ،
.ميكند پيدا گرايش عرفان به امر اين اثر در
مثال بهطور داشته وجود عرفان به توجه هميشه من آثار در"
هفت از است ناچار معشوق به رسيدن براي حسني كچل ، حسن در
اما نيست عشق شهر هفت همان منظورم البته.مرحلهبگذرد
جاي سينما شايد.دارد خود در عرفانرا از ريشههايي
با عرفان چون اما نباشد عرفاني مضامين براي مناسبي
زيرا باشد سينما الهامبخش ميتواند شده عجين زندگيما
".دارد ما ملي و قومي فرهنگ زندگيو در ريشه هنري هر
شخصيت مورد در كشور تئاتر و سينما بازيگر "سيامي مهدي"
خاصي هويت ما سينماي به حاتمي علي":ميگويد حاتمي
هيچ تقريبا استكه ويژه نگاهي او ، نگاه.ميبخشد
حاكي كچل حسن در او عارفانه ديد.نداشت ديگري فيلمساز
من نظر به و كشوراست اين فرهنگ و تاريخ با او ازآشنايي
كارگردان اين كارهاي بهترين نهتنها كچل حسن و دلان سوته
و زبان حاتميهستند كشور سينماي بهترينهاي جزو بلكه
بر انتقاد اين كه چند هر دارد را خود خاص نگرش زاويه
حاتمي زبان از داستانهايش شخصيتهاي تمام كه است اووارد
ما سينماي تاريخنگار حاتمي حال اين با ميكننداما صحبت
".است ماندگار و سينماييدوستداشتني او سينماي و است
مانند خواستگاري و باباشمل كچل ، حسن در حاتمي كاري سبك
تا است سخنوري و نقالي از متاثر نمايشنامههاينخستيناش
حاتمي.كند كسب بينندگانرا پنداري همذات بتواند
گفتهاو به.ميداند سينما اصلي معيار را تصويرپردازي
.دارد اهميت سينما در چيزي هر از بيش تصوير
حسن نام به حاتمي علي سينمايي فيلم اولين سال 1349 در
معرفي نوآور سينماگري عنوان به را او ميشودو ساخته كچل
تثبيت طوقيجايگاه فيلم ساخت با آن از پس و ميكند
را خود خاطر تعلق نيز طوقي در حاتمي.ميكند كسب شدهاي
بهجاي او فيلم مامور و ميدهد نشان تاريخي بهشواهد
.است امنيه ژاندارم ،
ايراني تاريخي گذشته به خود خاطر تعلق درباره او
اين فرهنگي ارزش پر بهدنبالمفاهيم من":ميگويد
چيز همه كهچقدر ميبينم ميرود پيش هرچه و هستم مرزوبوم
ما اگر معماري ، در مثال بهطور.است شده بنا حكمت با
و بيروني اندروني ، داراي قديمي خانههاي ميبينيم
اخلاق ، به ميشود مربوط كه دارد حكمتي هستند پنجدري
حياط وارد شما اگر.مردم خلقوخوي و فرهنگ اعتقاداتو
يك از چون ميزند را شما آفتابچشم شويد ، ايراني خانهاي
شما باعثآزار روشنايي آن از پس و ميگذريد تاريك هشتي
باشد حياط در بيحجابي زن اگر اينكه براي چرا ميشود ،
خاصي ميزانسن جستجوي در هميشه من بپوشاند ، را خود بتواند
هماهنگ ما معماري و زندگي با كهبتواند هستم سينما در
".باشد
غربي شده تجربه سينماي از كه ايراني فيلمسازان از او
فيلمسازان اكثر است معتقد و ميكند ميكنندانتقاد تقليد
اين چشمانداز ظواهر تاثير و فرنگي فيلمهاي تماشاي با
.ميگيرند قرار تاثير تحت فيلمها
ما فرهنگ با سنخيتي كه ميگيرند وام فرهنگي از آنها
اين سنتهاي و قصهها آدمها ، از كهميتوان حالي در ندارد
سينما در كه است ايننوآوري گرفت ، الهام پهناور سرزمين
كهبارها چيزي از كوركورانه تقليد نه ميشود پيشرفت باعث
.ميدهد كهنگي بوي و شده استفاده
حال عين در و است حاتمي اصلي دلمشغوليهاي از يكي تاريخ
.ميشود محسوب نيز او كاري مسائل بحثبرانگيزترين از يكي
سلسله يك حاوي ميبرد فيلمهايشبهكار در او كه تاريخي
جدا تخيلاو و بدعت و بديهه از كه است محقق واقعيتهاي
محل دارد واقعي تاريخ با او فيلمهاي كه تناقضي.نيست
.است سينما منتقدان از ايرادبسياري
ميكند پا به فراواني سروصداي ستارخان فيلم در بحث اين
جواب در او.ميگيرد قرار موردانتقاد بهشدت حاتمي و
است مشروطهنبوده جنبش سياسي بررسي من هدف":ميگويد
مانند آدمهايي عاطفي و انساني جنبههاي ميخواستم بلكه
ذوق كه بود اين من تلاش.دهم نشان را او ياران ستارخانو
سناريو زمينه در ناچيزم كمكتكنيك به را خلاق و شاعرانه
".نباشد تاريخبيگانه با هم چندان كه طوري گيرم ، بهكار
سينمايي شهرك ساخت حاتمي ، يادگارهاي بزرگترين از يكي
.است غزالي
تاريخ درباره متعددي فيلمهاي ساخت جايگاه كه شهركي
.شد ايران معاصر
موضوعي هر هركس كه كرديم طراحي بهگونهاي را شهرك ما"
وجود امكانش بكشد تصوير به قديمخواست تهران در كه را
سينما پيشرفت حركتيبراي ميتواند شهرك اين.باشد داشته
".باشد
تلويزيوني مجموعه فيلمبرداري براي را شهرك اين حاتمي
.ساخت يافت ، تغييرنام هزاردستان به كهبعدها ابريشم جاده
اين ساخت براي سيما مسئولانشبكه 2 موافقت جلب از پس او
آنجا درميشود ايتاليا راهي سند و عكس مقداري با مجموعه
گروهش با همراه است ، يك درجه دكوري طراح كه كورنتا جاني
آن از هم ماكتي و تهيه شهرك از كوچكي نقشهبسيار
وليالله و ميآورد بهايران را آن هم حاتمي.ميسازند
حاتميكار آن از پس و ميكند آغاز را شهرك ساخت خاكدان
مجموعههاي ماندگارترين از يكي كه را مجموعه اين ساخت
را ايران تاريخ از برهه يك و ميكند استآغاز تلويزيوني
.ميكشد بهتصوير وتعبيرخودش ديد با البته
از يكي آن ، فيلم ساخت و تختي پهلوان جهان فيلمنامه
اين روي عجيبي وسواس او.است حاتمي جالبزندگي موضوعات
فيلم اين ساخت آغاز آستانه همدر بار چند و داشت شخصيت
.شد متوقف توليد كار مختلفي ، دلايل به
بررسي و مطالعه ميگويد خود وسواس اين درباره او
كه چرا ميرسد بهنظر آسان آغاز تختيدر مانند شخصيتهايي
مستندات و حداقلمدارك معاصر سرشناس افراد مورد در پژوهش
.ميدهد قرار پژوهشگر دسترس در را تازهاي و زنده
در تختي پهلوان جهان.باشد استثنايي مورد يك اماشايداين
.است بوده پهلواني و قهرماني تودههانشانه باور و ذهن
به كه فيلم اين ساخت فراوانكار وقفهاي از پس سرانجام
ميرفتآغاز بهشمار خود براي فيلم محبوبترين وي گفته
بيماري بار اين و بود شده طلسم كار اين انگار ولي.شد
در و شد كار دوباره ركود و انگلستان به باعثسفر سرطان
و برساند پايان به را فيلم ندادتا كفاف عمرش نيز بازگشت
بعدها ماندو ناتمام سرانجام تختي پهلوان جهان فيلم
حاتميدر كه آنچه از متفاوت فيلمي آن براساس بهروزافخمي
.ساخت داشت نظر
سه و فيلم كشور 11 بزرگ فيلمساز اين تلاشهاي حاصل
كه ناتمام فيلم يك و فيلمنامه دو استو تلويزيوني مجموعه
.گفت وداع را سال 1375دارفاني آذرماه در و نداد مهلتش اجل
:از عبارتند حاتمي تلويزيوني مجموعههاي و فيلم اسامي
سينمايي فيلم كچل ، حسن ،(تلويزيوني ، 1346) آشپزي ، جنگل
سينمايي فيلم ، باباشمل ،(1349) سينمايي فيلم ، طوقي ،(1348)
فيلم /، خواستگار(1351) سينمايي ، فيلم /، قلندر(1350)
، مثنوي(1351) سينمايي ، فيلم ، ستارخان ،(1351) سينمايي ،
مجموعه) صاحبقران ، ، سلطان(تلويزيوني ، 1353 مجموعه) معنوي ،
، حاجي(1356) سينمايي ، فيلم دلان ، ، سوته(تلويزيوني ، 1354
الملك ، ، كمال(تلويزيوني ، 1360) سينمايي فيلم واشنگتن ،
فيلم برگشته ، ازفرنگ ، جعفرخان(1363) سينمايي فيلم
،(1366/1358) تلويزيوني ، فيلم ، هزاردستان ،(1367) سينمايي
(1371) سينمايي ، فيلم ، دلشدگان ،(1369) سينمايي فيلم مادر ،
بهروز سرانجام و ماند ناتمام كه سينمايي ، فيلم تختي ، و
.برد پايان به را آن افخمي
|