تعادل زيربناي مردم آگاهانه رضايت
( آخر بخش ) تعادل و قدرت نسبت
قانوني و اخلاقي دولت يك شد ، تامين مردم رضايت همينكه *
افراد رضايت هنگاميكه و آيد بهوجود ميتواند عادلانه و
و مهم نكته بود ، خواهد غاصب و ستمگر حكمران ، نباشد موجود
بهعنوان مردم آگاهانه رضايت كه است اين اينجا در اساسي
علت:ويژه كار دو داراي مداوما اجتماعي تعادل مباني
.باشد كارآمد سياسي سازمان مبقيه علت و موجده
به ابتدا ،"تعادل و قدرت نسبت" مقاله نخست بخش :اشاره
به قوا تعادل چون موضوعاتي با آن نسبت سپس و قدرت تعريف
يافت اختصاص مكانيكي و ارگانيك روابط اساس و پايه عنوان
كرد تحليل و تجزيه نميتوان را قدرت مفهوم كه شد مطرح و
به اول:است رايج مفهوم اين درباره متمايز تصور سه اما
شبيه متحرك نيرويي منزله به دوم دارايي ، و تملك عنوان
و ويژگي مثابه به سوم و الكتريكي مدار يك در برق جريان
شد عنوان فرانكل ديدگاه از همچنين.انساني روابط مشخصه
پديده يك عنوان به قدرت درباره مختلفي تعاريف چند هر كه
توانايي بر آنها همه اما ميشود ، ارائه اساسي و سياسي
مطلوب ، دلالت رفتار انجام بر ديگران واداشتن و نفوذ
كاملا اجتماعي عوامل ويژه به آن گوناگون منابع و ميكند
نقش مقاله ، اين آخر بخش در.وابستهاند يكديگر به
در و كارآمد سياسي سازمان دولت ، احزاب ، صنفي ، نهادهاي
.ميگيرد قرار بررسي مورد قوا تعادل در مردم رضايت نهايت
انديشه گروه
سياسي سازمان و دولت يك آن راس در و مزبور نهادهاي
دولت.ميباشند مطرح كشور قدرت منابع مثابه به كارآمد
ميان هماهنگي و توازن دربرقراري مهمي نقش اصولا كارآمد
و منطقهاي ملي ، اهداف و يكسو از كشور توان و قدرت
كوشش است ممكن كشورها برخي.دارد ديگر سوي از بينالمللي
يا منطقهاي صحنه در را بزرگ قدرت يك نقش نمايند
براي را لازم شرائط كه حالي در نمايند ، ايفا بينالمللي
را سياستي كشوري اگر اين بنابر.باشند نداشته آن انجام
و همخواني آن موجود امكانات و قدرت با كه كند دنبال
قرين زياد احتمال به سياستي چنين باشد نداشته هماهنگي
وارد لطمه كشور اعتبار و قدرت به و بود نخواهد موفقيت
.شد خواهد كشور بنيه تضعيف موجب و ساخت خواهد
قادر كه است اين كارآمد سياسي سازمان شرايط از ديگر يكي
ايجاد تعادل و توازن قدرت ، مختلف منافع و عناصر بين باشد
منابع لحاظ از اينكه علت به تنها لزوما كشور يك.كند
به است فراوان نسبتا جمعيت داراي و است ثروتمند طبيعي
.نميشود نائل بينالمللي مناسب جايگاه و ملي قدرت حداكثر
تداوم و حمايت جلب كارآمد ، سياسي سازمان سوم شرط
و است خارجي و داخلي سياستهاي به نسبت مردم (6)رضايت
دقت و احتياط و است ظريفي بسيار و مشكل كار اين البته
.است رضايت بر دولت اساس لاك ، نظر از.ميطلبد را لازم
اخلاقي دولت يك شد ، تامين مردم رضايت همينكه او نظر به
هنگاميكه و آيد بهوجود ميتواند عادلانه و قانوني و
.بود خواهد غاصب و ستمگر حكمران ، نباشد موجود افراد رضايت
آگاهانه رضايت كه است اين اينجا در اساسي و مهم نكته (7)
كار دو داراي مداوما اجتماعي تعادل مباني بهعنوان مردم
.باشد كارآمد سياسي سازمان مبقيه علت و موجده علت:ويژه
در مردم كه بود خواهد صورت اين به وضعيت اين مقابل نقطه
و ناآگاهانه يا آگاهانه زمان ، از مقطع يك يا حادثه يك
رضايت اعلام سياسي سازمان و ايده يك به نسبت هيجانزده
بيش هنگاميكه اتوريتاريان سازمان ادامه ، در.مينمايند
تافته را خود شد مستقر و كرد پيدا قدرت اندازه از
ميپندارد مبقيه و موجده علت بهعنوان مردم از جدابافته
و نميكند اعتنايي و توجه مردم رضايت عدم يا رضايت به و
استنكاف عموم خير گرفتن درنظر و سليم عقل بهكارگيري از
و شخصي منافع تامين آن ، غرض و غايت ترتيب بدين و ميورزد
در كه امكاني هر عملا و ميشود !ملي منافع اسم به باندي
فرد خواستههاي تحقق راه در ميخواهد را دارد وجود كشور
.بهكارگيرد خود فرقهگرايانه يا
سطوح ارتباطات ، و اطلاعات انقلاب براثر آگاهيها افزايش
فرهنگي و اقتصادي سياسي ، فعاليتهاي از پيوستهاي هم به
به انسانها مشترك نياز بهوسيله كه ميآورد بهوجود را
يكديگر با قدرت واقعيت و آزادي و عدالت آرمان دادن آشتي
و وابستگي روزافزون افزايش با هماكنون.مييابند پيوند
جوانب برغم بينالمللي و داخلي متغيرهاي متقابل نفوذ
و قدرت ميان توازن جستجوي ضرورت انساني ، روابط گسسته
.ميشود احساس ديگري زمان هر از بيش (قوا تعادل) عدالت
كه ميآورد بهوجود را خاصي احوال و اوضاع قوا ، تعادل
تاثير و عدالت و قدرت ميان استوار رابطه تحقق موجب
.ميشود يكديگر بر دولتها و مردم متعادل و متقابل
تعادل.است ضروري امري امنيت ، و صلح حفظ براي قوا تعادل
هرگاه اينكه بر مشروط ميكند عمل افراطگري ضد قوا ،
خورد برهم دليل هر به اجتماعي نيروهاي ميان قوا موازنه
ناشي آگاهانه واكنش و تفكر حاصل كه تعادل جديد رشته يك
هنر ، از اعم قدرت مختلف حوزههاي متعادل تعاملات از
هرگونه.شود جايگزين متعاقبا است اقتصاد و سياست فرهنگ ،
و زندگي تعادل جايگزيني ، اين در بيجا و نامناسب وقفه
قواي توازن و روشي و بينشي فكري ، قواي تعادل شامل بقاء
تنازع به عملا را پويايي و حركت به منتج فكري -جسمي
خود بهنوبه بقاء تنازع شرايط.ساخت خواهد مبدل بقاء
اعمال و سطحينگري ترويج و انديشه آزادي با مخالفت مختص
بقاء تنازع.است جامعه از وسيعي سطح در بيبنياد رفتار و
"ميكند توجيه را وسيله هدف ، " كه بينش اين محصول عمدتا
.است
:نتيجه
دكترين طبقنيستند مانعهالجمع پديده دو قدرت و عدالت
و اعتدال مراعات به منوط قدرت حقيقي كارآمدي قوا ، تعادل
حكومت از برخورداري براي موثر و صحيح راه.است عدالت
گروه يك يا فرد يك بهوسيله آن غصب از جلوگيري و متعادل
و متعادل درك اولا كه است آن ناكارآمد و خودخواه (فرقه)
بهگفته.باشد داشته وجود جامعه در قدرت مفهوم از درستي
درك از غفلت اندازه به سياسي امور در چيز هيچ دال رابرت
تصميمات و استراتژي دچار را انسان قدرت ، مفهوم صحيح
.نميكند خطا و نامطلوب
گمراهي دچار قدرت مفهوم درباره اگر كه است معتقد دال
جهت كه ابزارهايي و اهداف درباره خواهناخواه شويم
به كه وسايلي همچنين و ميگيريم بهكار اهداف به دسترسي
قرار استفاده مورد اجتماعي تحول و تغيير ايجاد منظور
رابطه همين در وي.شد خواهيم اشتباه مرتكب نيز ميدهيم
اصلاحطلباني اسامي از پر تاريخ فراموشخانه كه ميگويد
جامعه ، در نتوانستهاند قدرت ناصحيح درك اثر در كه است
بهخاطر را زيادي عده تاريخ نيز و كنند ايجاد تغييري
تحقق به موفق قدرت ، داشتن دست در عليرغم كه..دارد
و سياسي نظام ثانيا (8).نشدهاند خود اهداف و آرمانها
و موازنه كه باشد بهگونهاي بايد جامعه در قانوناساسي
و كند برقرار قدرت منابع و مباني و عناصر ميان معادلهاي
و كند نظارت ديگر قواي بر بتواند حكومت قواي از يك هر
اين در.گيرد قرار نظارت تحت قوا همان جانب از متقابلا
جامعه متعادل نخبگان و مردم عادلانه قضاوت و نظارت ميان
بسزايي اهميت از آن بهموقع تصحيح و دولت عملكرد به نسبت
بهمثابه كه آنجا از و مجموع در قوا تعادل.است برخوردار
عميق اثري ازخود ميتواند است جامعه و مردم براي عنصري
بگذارد برجاي تحليل مختلف سطوح در تحرك و قدرت روابط بر
و خودسريها عليه وعدالتخواهانه منصفانه نماد به هرآينه و
طريق از قوا تعادل ديگر بهعبارت.شود تبديل خودراييها
و اقدامات بر مردم نظارت و قدرت متوازن و متقارن توزيع
و مردم به نسبت بياعتنايي از مانع حكومت تصميمگيريهاي
افراط و اجتماعي شرائين تصلب از و ميشود آنان حقه حقوق
تقليل يا ممانعت كه بديهياست.ميكند جلوگيري تفريط و
تعريف نيازمند تفريط ، و افراط تاريخي و طولاني عارضه
و جامعهشناختي بعد از بويژه) همهجانبه و دقيق
خطمشيها ، شناخت قالب در افراطگرايي (سياسي روانشناختي
و افراطگرايي عيني مصاديق و منابع الگوها ، مكانيسمها ،
بازدارندگي بهمنظور موثر روشهاي اجراي و طراحي آن پي در
تعادل.است اجتماعي مختلف سطوح در تفريط و افراط كنترل و
ذيل نمودار در ميتوان را مردم و حكومت روابط در قوا
تعادل ممارست دوره گذراندن نمودكه اضافه و كرد تصوير
و توسعه درحال كشورهاي دروني روابط در بويژه قدرت پوياي
مناسبات در نهايتا و يكديگر با كشورها اين روابط در نيز
.است ضروري و لازم و حائزاهميت بسيار جنوب و شمال
قدرت تقاضاي و حمايت
دولت
مردم
كرماني توكلي حميد
: پانوشتها
ترجمه.ملتها ميان سياست.مورگنتا.جي هانس:به رك -6
خارجه ، امور وزارت انتشارات و چاپ موسسه ;تهران.مشيرزاده
.(صص 258253).1374
علي ترجمه.سياسي انديشه خداوندان.جونزت.و:به رك -7
(335-صص 336) اميركبير ، 1362:تهرانجلد 2.رامين
ترجمه.سياست جديد تحليل و تجزيه.دال رابرت:به رك -8
.(ص28).ظفريان ، 1364
انديشه تازههاي
|
فارسي ادبيات در جامعهشناسي
قيمت صفحه ، نور ، 213 آواي انتشارات ستوده ، هدايتالله
11000ريال
است كاري ادبي ، ديدگاه از تنها اثر ، يك تبيين و مطالعه
آن عهده از خوبي به سخنسنج و صاحبنظر اديبان كه
اين خودگواه آنان پرثمر و خستگيناپذير تلاش و برميآيند
پيچيده كلاف خود زندگي مظاهر كه آنجا از اما ;است حقيقت
پديدهها و امور روابط گوناگون شبكههاي از سردرگمي و
بيشتري تلاش و كوشش به جامعهشناسي ديدگاه از هستند ،
.دارند نياز ژرفنگري و ريشهيابي براي
بسيار اجتماعي واقعيتهاي كرد فراموش نبايد رو اين از
طبيعت در ريشه سويي از پيچيدگي اين و پيچيدهاند
شناخت عدم از ناشي ديگر سوي از و دارد اجتماعي پديدههاي
.است آنها از ما
اسير را خود نبايد اجتماعي ، پديدههاي تحليل در لذا
و بخش سه در حاضر كتاب رويكرد اين با.كنيم محدوديت
و بخشها بين كرده سعي نويسنده و شده تنظيم فصل سيزده
.نمايد برقرار ارگانيك رابطه كتاب ، فصلهاي
خودكامگي و استبداد روانشناختي تحليل
دانش ، و ادب نشر صاحبي ، علي دكتر ترجمه اسپربر ، مانس
صفحه ، 130 قيمت6000ريال
جوان اسپربر.يافت تولد ميلادي سال 1905 به اسپربر مانس
بر حاكم جاري شرايط از كه آزردگيهايي و مصائب دليل به
سوي به گرايشهايي بود ، ديده زيستاش محل جامعه
رواج اروپا سراسر در پيش از بيش كه سوسياليسم انديشههاي
.گذاشت زيادي تاثير اسپربر بر بود يافته
را آدلر تئوري داشت سعي وي بود ، آدلر شيفته اسپربر
.بندد بكار خودكامه شخصيت به پيبردن براي خود راهنماي
زندگي در كه هدفي طريق از فرد هر بودشخصيت معتقد وي
.مييابد انسجام و وحدت دارد
دروني رواني نيروهاي تعامل بر كه فرويد برخلاف اسپربر
اهميت اجتماع و فرد بين روابط به بيشتر ميكند ، تاكيد
كليدي مفاهيم تئوري بيشتر فهم براي راستا اين در.ميهد
فردي و شخصيتي تناقضهاي سپس و ميشود تعريف كتاب در وي
بعدي فصلهاي در سپس ميگيرد ، قرار بررسي مورد خودكامگان
مطلقه قدرت سوي به رفتن و خودكامگي زمينه و بستر كتاب
در كه ساختاري و او رفتاري شيوههاي و فردخودكامه توسط
مورد است ، مردم اجماع و اقبال مورد و ميكند زيست آن
.ميگيرد قرار شكافي كالبد
زمين ايران تاريخي مرزهاي و فرهنگي گستره
/زمين ايران تاريخي مرزهاي و فرهنگي گستره:كتاب نام
پژوهشهاي دفتر:ناشر /همايون تكميل ناصر دكتر:نويسنده
.تومان بها490 /چاپ1379 تاريخ /فرهنگي
از كه "زمين ايران تاريخي مرزهاي و فرهنگي گستره" كتاب
پژوهشهاي نشر دفتر "ميدانم؟ چه ايران از كتابهاي" رده
مرزهاي و فرهنگي قلمروهاي درباره است پژوهشي است ، فرهنگي
.اسلام از پس دوران تا باستان دوران از زمين ايران تاريخي
جغرافيا و طبيعت از" عنوان با فصل شش در كتاب رو اين از
از" ،"جامعه پويايي و شكلگيري" ،"هويت و فرهنگ تا
وحدت و حكومتي تمركز" ،"همجوشي و مهاجرت تا شكلگيري
"باستان عصر در زمين ايران تاريخي مرزهاي چگونگي" ،"آرمان
در و يافته سامان "اسلامي اعصار در ايران مرزهاي "،
درباره تاريخي بررسيهاي نتيجهگيري از پس سخن پايان
كشورهاي نقش به ايران تاريخي مرزهاي و فرهنگي گسترههاي
كنوني و جغرافيايي مرزهاي تعيين در استعمارگر و سلطهگر
.است رفته اشاره گذرا
|
|