فراموشي غبار در شهرستانها
فجر تئاتر جشنواره از كوتاه
فراموشي غبار در شهرستانها
پيشكسوت كارگردان و نويسنده نامور محمدهادي با گفتوگو
گرگان تئاتر
بسيار شهرستان تئاتر به توجه گذشته سال چند در :اشاره
شهرستان از نمايش چند هرساله اگرچه است ، شده اندك
نبود كه آنچه اما است ، صحنه روي به فجر تئاتر درجشنواره
معين و درازمدت سياست يك وجود ميشود ، حس آن فقدان و
نمونه براي است ، شهرستانها تئاتر به سامانبخشي براي
تومان ميليون به600 نزديك سالانه بودجه در درحاليكه
بودجه در رقم اين است ، شده گرفته درنظر كشور تئاتر براي
است ، آمده "كشور تئاتر گسترش و تحول" عنوان با سال 80
اختصاص شهرستان به بودجه اين از نسبتي چه نيست مشخص
مركز مديران.تهران يا مركز به آن از نسبتي چه و مييابد
رشد از ميكشانيم ارقام و آمار به را سخن هرگاه نيز
با وقتي اما ميگويند ، سخن شهرستان تئاتر چنددرصدي
روبهرو ارشاد كل مديران حتي يا و بازيگران و كارگردانان
براي خاص بودجهاي اختصاص عدم از گلهمنديها ميشويم ،
مجلس در كه بودجهاي درهرحال ميشود ، آغاز تئاتر
و تمركز و است ايرانيان تمامي به متعلق ميرسد ، بهتصويب
مدون سياست فقدان و ازبيسياستي يا بخش يك در آن تخصيص
بوروكراسي هميشگي و مزمن درد آن به يا و ميكند حكايت
و آمار ارائه پي در همهگاه كه بازميگردد هنري مديريت
همانند است طبيعي و است انتخابدانهدرشتها و ارقام
جلب براي و جعبه روي بر را درشتها دانه كه ميوهفروشي
نميورزند ، تعمق و دقت كار در كه آنهايي ميچيند ، مشتري
و ميگذرند و ميبينند صحنه بر را درشت دانه چند هرساله
اما است ، توسعه و رشد روبه كشور تئاتر كه ميبرند گمان
شوند نزديكتر و ورزند دقت اندكي مديران و افراد همين اگر
زيرين لايههاي در برانند ، عقب به را دانهدرشتها و
با زير گفتوگوي...و نيست خوب چندان كهوضع ميبينند
شهرستان تئاتر شاخص ازچهرههاي يكي نامور محمدهادي
شده انجام شهرستانها تئاتر وضعيت و سياستگذاري درباره
نمايشي با امسال فجر جشنواره در نامور.ميخوانيد كه است
.دارد حضور (گلستان استان) گرگان از
بگوييد؟ خود تئاتري فعاليتهاي سابقه و چگونگي از ابتدا *
با را تئاتر كار سال 50 از و هستم نامور هادي محمد
تجربه اولين سال 54 در.كردم آغاز بازيگري
در بنداب نمايش با را خود كارگرداني و نمايشنامهنويسي
صحنه روي به تهران در شهرستانها تئاتر جشنواره نخستين
آقاي نوشته رامين و ويس نمايش نيز بعد سال در بردم ،
بيشترين.كردم كارگرداني جشنواره همين در را حضرتي پرويز
صالح نمايش.ميشود منحصر انقلاب بعداز به من فعاليت
از و درآمد اجرا به تبريز جشنواره اولين در كه آسيابان
مه ، در زنگ صداي چون نمايشنامههايي.شد پخش هم تلويزيون
و سنگ طولاني ، دشت بعداز ساده ، ماهيگيران ، حكايتي گازر ،
كارگرداني نيز را بعضي و نوشته را بعضي كه آبي نيلوفرهاي
شركت فجر سراسري جشنوارههاي در همه كه كردهام ،
دريافت به موفق نمايشنامهها اين از بعضي.كردهاند
مرد ، بازيگر برگزيده ، برگزيده ، كارگردان متن چون جوايزي
.شدهاند صحنه طراحي زن ، موسيقي ،
و شيوه چه به تئاتر حوزه در سياستگذاري شما نظر به *
استفاده نهايت استعدادها از كه گيرد انجام بايد روشي
گيرد؟ صورت
سالن احداث:كرد خلاصه راستا اين در بايد را سياستگذاري
اجراي براي مجرب كادر و نمايشنامهنويس پرورش تئاتر ،
و علاقهمند نيروهاي گردهمآيي كانون تئاتر سالن.تئاتر
چند طي در كه باشند داشته عنايت برنامهريزان.است مستعد
يا شده احداث شهرها از بسياري در فرهنگي مجتمعهاي سال
طراحان ، آگاهي عدم علت به متاسفانه.است احداث حال در
است ، نمايش براي استفاده غيرقابل سالنها اين از بعضي
مجرب كارشناسان از تئاتر سالن ساختن در ميشود پيشنهاد
نيازمند ما امروز تئاتر ازطرفي.شود استفاده رشته اين در
از كه سال از 22 بعد.است خلاق و آگاه نمايشنامهنويسان
دست يك انگشتان اندازه به ميگذرد اسلامي انقلاب
را صحنهاي نمايش يك ويژگيهاي اثرش كه نمايشنامهنويسي
شايد.ندارد وجود باشد داشته ميشناسم معيارهاييكه با
من بهنظر.است داغ خارجي نمايشهاي بازار دليل همين به
ميشود تشكيل نمايشنامهنويسان از حمايت براي كه كانوني
حمايت در را مستعد نويسندگان و داشته ويژه اختيارات بايد
و مدون بايد حمايت اين.دهد قرار خود معنوي و مادي
.نكند تصرف و دخل آن در سليقهها اختلاف تا باشد قانوني
نيز كارآزموده كارگردان و بازيگر پرورش درباره اصل همين
است سهلالوصول هنرها ساير به نسبت چون تئاتراست صادق
تئاتر عرصه به كه بچههايي. ميكند ايجاد جاذبه زود خيلي
اين.بروند صحنه به بلافاصله ميخواهند ميگذارند قدم
يك اكنون تئاتر علمي آموزش است ، آور زيان ما تئاتر براي
.گيرد قرار كار دستور در بايد كه است مهم ضرورت
پيشرفت گذشته سالهاي در كشور تئاتر معتقدند بسياري *
بلكه نيست ريشهاي تئاتر پيشرفت معتقدند برخي داشته
چيست؟ باره دراين شما نظر.است روبنايي حركتي
آتش بر دستي مركز از دور گوشه اين در ما كه آنجا از
آشكار اما كرد قضاوت باره دراين ميتوان سختي به داريم
يا تكانده را خود غبار و گرد سالتئاتر چهار سه اين است
به غبارروبي اين از مهمي بخش گرچه. دارد قصدي چنين
دست فراموشي غبار در هنوز شهرستانها و ميشود خلاصه مركز
سرشناس چهرههاي از بسياري كشاندن و ورود ميزنند پا و
پيشرفت گواه اگرچه تئاتر ، صحنه به تلويزيون و سينما
به كه ميكند ايجاد انگيزه تماشاگر در اما نيست ، تئاتر
ما امروز تئاتر معضل اما.بياورند هجوم تئاتر سالنهاي
بودجه يك فقدان بلكه نيست ، گروه اين يا گروه آن رويآورد
زارزار شهرستاني هم و دارد ناله مركزنشين هم كه است مدون
حيات ادامه به قادر دولت حمايت بدون تئاتر.ميكند گريه
را خود جاري هزينههاي بايد تئاتر بگويم نيست ، اينكه خود
وقتي تا.است بعيد تصوري كند ، تامين بليت فروش طريق از
نيابيم دست ملي تئاتري به (خطا و آزمايش) كردن تجربه با
نياز كه بهگونهاي كند جلب خود به را زيادي مخاطبان كه
خطا و آزمايش برانگيزد ، آنها در را تئاتر سالن به آمدن
مملكت تئاتر متوليان يابد ، ادامه بايد دولت حمايت در
ناشناخته چهرههاي سرشناس چهرههاي كنار در نكنند فراموش
نفس خاطر به را تئاتر كه دارند وجود هم دلسوختهاي اما
دسته نميدانند ، اين تئاتر جز هم كاري و ميخواهند تئاتر
ميسازند ، آن زياد و كم با و تئاترند ياور حال همه در
تئاتر نفع به هم شود عاشقان اين به ويژهاي عنايت اگر
.آن زمامداران نفع به هم است
هستيد؟ روبهرو مشكلاتي چه با شهرستاني هنرمندان شما *
شد ، برپا شهرستان تئاتر جشنواره اولين كه سال 54 از
آموزش عدم بودجه ، نبودن.شدهاند تكرار پيوسته مشكلات
و منابع فقدان سالن ، كمبود شهرستاني ، هنرمندان به علمي
نقادي ديد كه بهگونهاي تبادلنظر نبود معتبر ، ماخذ
با برخورد در مديران مشكلات كند ، تقويت را تئاتر هنرمند
...و تئاتر
.داريم رو پيش نيز را روز تئاتر مشكل ما اينترنت عصر در
مملكت تئاتر مشكلات شهرستان بچههاي مشكلات عام طور به
جدي تئاتر مقوله با بايد دولت ميكنم گمان من.ماست
سر بر را انديشهاش هنرمند كه اندازهاي به كند برخورد
.نبازد پيشافتاده دغدغههاي
را ، شهرستانها نمايشي هنرهاي مركز معتقدند بسياري *
چيست؟ شما نظر است ، كرده فراموش
!دم ز ني گردد گنده سر از ماهي
.نميشود منحصر تئاتر به فقط ما مملكت در سالاري مركز
در تنهاش و سر كم و بيش چيزي هر باشيد داشته عنايت اگر
محق را خود مركز هميشه.شهرستان در باقي و است مركز
مصداق هم تئاتر درباره موضوع اين دهه دو اين در.ميداند
ميشود چشمي گوشه شهرستان تئاتر به گاهي اگر.است داشته
در تئاتر اگر عقيدهاند اين بر عدهاي.است سليقه ازسر
محتمل نيز شهرستان تئاتر اصلاحات اميد شود اصلاح مركز
ميكند آبياري را باغي وقتي باغبان معتقديم ما اما.است
دو اين گرچه نميكند تفاوتي خودرو پيچك و صنوبر او براي
.نمينوشند آب نسبت يك به
شهرستاني هنرمند كم ، بودجه سالن ، كمبود به توجه با *
ميدهد؟ ادامه خود كار به چگونه
درصد پنجاه از بيش رطوبتي با سرد سالن يك در ما زماني يك
الان ميكرديم ، كار كردكوي در گرمكننده وسيله هيچ بدون
.ميسوزد عشق با شهرستان تئاتر چراغ نداريم ، ابايي هم
به تمهيداتي است خوب چه.است علاجناپذير هم عشق بيماري
.شود كاسته عاشقان اين رنج از تا شود گرفته كار
داشته ويژگي چه ميبايست حمايتي سياستهاي شما نظر به *
ميگردد؟ كساني و نمايشها چه شامل و باشد
از دسته آن حامي تئاتر سياستگذاران بايد من عقيده به
كردهاند خرد استخوان راه اين در كه باشند هنرمنداني
وزحمت رنج با سالها طي كه است تجربياتي آنان سرمايه
ديگران هدايت جهت در اندوختهاند آنچه با و اندوختهاند
دارد ، نياز تجربه اين به ما امروز تئاتر.ميگيرند بهره
يك ويژگي.نشود اعمال سليقه هم نمايشنامهها از حمايت در
عالمانه ارتباطي تماشاگر با كه هميناست خوب نمايش
در و بكشاند تئاتر سالنهاي به مستمر را او كند ، برقرار
است روبرو آن با امروزين انسان كه مشكلاتي با رويارويي
... و برانگيزاند وي در را پرسشگري حس و دهد ياريش
وشهرستان تهران تئاتر ميان نسبتيبايد چه شما ديد از*
باشد؟ بودجه تخصيص لحاظ به
مستقلبا اجرايي دستگاه يك بايد شهرستان معتقدمتئاتر
درد كه باشد داشته شهرستان بطن از مسئوليبرخاسته
به يا دستگاهاجرايي اين.كند درك را شهرستاني هنرمند
مستقل بودجهاي شهرستان ، بايد تئاتر اداره ديگر تعبيري
به رسيده آن وقتنمايد برنامهريزي آن براساس و داشته
چنين تاسيس.باشند داشته جدي برخورد مسئولين موضوع اين
بهاين است ، اولا اهميت درخور جهت دو ادارهاياز
ميدهد نشدهخاتمه يا شده فراموش تئاترشهرستان كه هياهو
ديگر.ندارد برنامهريزيمستقل و بودجه واقعا چون
تعالي و رشد زمينه و شده واقع مركز با رقابت در اينكه
.ميشود فراهم شهرستان تئاتر بيشتر
سينما افول با شهرستان تئاتر افول باشيم داشته خاطر به
بسياري كه چرا بود ، خواهد همراه مدت دراز تلويزيوندر و
وتلويزيونهنرمندان سينما دستاندركاران و بازيگران از
.بود خواهد چنين هم آينده در البته كه هستند ، شهرستان
تئاتري لحاظفعاليتهاي از گلستان استان شهرگرگانو*
دارند؟ وضعيتيقرار چه در
هجوم اعجابانگيز نكته.عالي بسيار وضعيتي در
استان در ما.است تئاتر عرصه به جوانان تحسينبرانگيز
فعاليت داريمكه نمايشي گروه شانزده از بيش گلستان
و پرسش اين در كه است همان هم آنها مشكلات دارند ، مستمر
ايناستانسرمايهگذاريجدي روي اگر شد ، گفته پاسخ
داشته مركز گروههاي از بسياري با همسري دم ميتواند شود
.باشد
به شد ، برپا شما شهر در سوره تئاتر جشنواره پيش چندي *
مناطقدر جشنوارههاوجشنواره گونه اين برپايي شما نظر
دارد؟ مزيتهايي چه كشور استانهاي
روبهرو نزديك از سوره باجشنواره كه بود بار اولين من
گرميتئاتر بازار به حركتيكه معتقدمهر ولذا ميشدم
با اما.است بينجامد ، درخورتقدير شهرستانها بخصوصدر
و مادي نظر از اندك بضاعتي با گروهها اينكه به توجه
.است غرورآفرين ميدهند ارائه مخلصانه را تلاشي چنين علمي
تبادل چون محاسني داشتن ضمن جشنوارهها چنين برپايي
ديد منطقه ، تقويت هر تئاتر ويژگيهاي با آشنايي افكار ،
در خود به نسبت بازيگران -كارگردانان نويسندگان ، نقادانه
.است نهفته آن در بزرگهم عيب يكديگر ، يك روياروييبا
خطر اين شود خلاصه جشنوارهها به نفستئاترفقط اگر
زندگي كه استانهايي و شهرها در مخاطبانما داردكه وجود
زماني نمايش كه حالي در.گردند فراموش كلي به ميكنند
طور به مخاطبان تمام براي ميكندكه رشدپيدا امكان
شدن تمام با اينكه نهشود اجرا سال طول در مستمر
.دستبگذاريم روي دست ديگر جشنوارهاي تا جشنوارهاي
چه به كار اين از غير و داريد اجرا دست در آثاري چه *
مشغوليد؟ حرفهاي
نوشته (ديپلمات) نام به كوتاه داستاني حاضر درحال من
ضبط براي درآوردهامو نمايشنامه صورت به را چخوف
براي تلويزيونيهم سريال يك هستم ، كار مشغول تلويزيوني
براي كاريهم.دارم نوشتن درحال مازندران استان شبكه
اجرا دست مركزشددر طرف از كه عنايتي با فجر جشنواره
پيش كه مشكلاتي بر بتوانيم و باشد عمر اگر البته.دارم
و آموزش در دبيري هم بنده حرفه.آييم فائق داريم رو
فارسي تدريسادبيات متوسطهبه سطح در و است پرورش
.هستم مشغول
مختاباد ابوالحسن سيد :گفتوگو
فجر تئاتر جشنواره از كوتاه
تهراني ، شهروندان اغلب براي چه اگر باران و برف بارش *
مخمصهاي در را تئاتر اهالي اما بود ، مبارك و يمن خوش
نمايشهاي بازيگران خصوص به افكند ، پيشبيني غيرقابل
آنها اجراهاي از بسياري باران و برف دليل به كه خياباني
مسئولان گفته به.نشد برگزار يا و افتاد تعويق به
قرار برگزاري روزهاي در خياباني نمايش حدود 900 جشنواره
اجرا به تهران دانشگاههاي باز محوطههاي و پاركها در بود
.درآيد
تئاتر اهالي تعجب اسباب نيز نامگذاريها برخي برگزاري *
حال مشمول نام تغيير اين كه خصوص به است ، آورده فراهم را
"مكبث" نمايش.شود شكسپير ويليام آثار شاخصترين از يكي
مترجمان ، شناختهترين از نفر چند سوي از و نام همين به كه
همين به نيز سالها و شدهاست ترجمه فارسي زبان به
با) "مكبت" عنوان با بار است ، اين رفته صحنه روي به عنوان
در پور مهندس فرهاد كارگرداني به و (!كمتر يكنقطه
كارگردان كه نيست مشخص.است رفته صحنه به سو چهار تالار
تغييري چنين چرا زبانشناس ، نه و است مترجم نه كه نمايش
.است داشته روا شكسپير مرحوم نمايش نام در را
و 12 روزهاي 11 در بود قرار كه آرژانتين نمايش گروه *
از كند ، اجرا را خاطره بذرهاي نمايش چهارسو سالن در بهمن
كه نمايشي هنوز.است شده منصرف نوزدهم جشنواره به آمدن
.است نشده مشخص شود ، اجرا نمايش اين جاي به بايد
|