قرآني مفاهيم برگردان
قرآن مفهومي مترجم غراب كمالالدين با گفتوگو
مفهومي ترجمه مباحث درباره حاضر گفتوگوي :جستارگشايي
...و كلمات مفاهيم انتقال زمينه در آن ، در كه است قرآن
ترجمه چگونگي درباره گفتوگو اين در.است شده بحث
كساني بين را ارتباط و فاصله نزديكترين قرآنكه مفهومي
پي در آنچه.ميكند ايجاد قرآن متن با نميدانند عربي كه
غراب كمالالدين استاد با گفتوگو جلسه چند حاصل ميآيد
.ميشود گرامي خوانندگان تقديم كه است
معارف گروه
اصلي زبان از حروف و كلمات مفاهيم ، انتقال را ترجمه اگر *
از رايج تعريف اين بين تفاوتي چه بدانيم ، ديگر زبان به
هستيد؟ قائل قرآن ترجمه با ترجمه
مقدس متن يك.است متن تقدس در تنها من ، تفاوت نظر به-
آينده و سرنوشت با است مترتب آن بر ديني حساسيتهاي كه
عموم سرنوشت با ترجمهها ، اماساير دارد سروكار انسانها
همچنان ما.است همين در تفاوت و ندارند سروكار خوانندگان
را چه آن امانت حفظ با داريم وظيفه متن يك ترجمه در كه
منتقل است آورده خودش زبان در و كرده درك نويسنده كه
داريم وظيفه بالاتري درجه در هم قرآن با رابطه در كنيم ،
.نماييم منتقل ممكن شكل زيباترين به را آن كه
دارد وجود قرآن از رايج ترجمههاي در كه محدوديتهايي *
آن موجب آيا است ، آن كلمات بودن مقدس همان بيشتر و
درستي به نتوانند محدوديت ، اين در مترجمين كه نميشود
و منتقل خود ترجمههاي در را آيات واقعي منظور و مفاهيم
كنند؟ ارائه
همين از هم قرآن مترجمين و ترجمه واقعي مشكلچرا-
عمدهاي تفاوت و است مقدسي متن متن ، .ميشود ناشي ديدگاه
به ديگر ، مقدس متون.دارد ديگر متونمقدس ساير با هم
و آيات خود صورت قرآني ، علوم علماي اصطلاح به و واقع
به وحي در چنانچه عبارتي به يعني نيست ، توقيفي كلمات ،
آنچه ميگويد ، پيروانش به ايشان كه داريم (ع)عيسي حضرت
خارج من زبان از كه آنچه و بنويسيد ميگويم من كه را
به حواريون از برخي حالا خوب.است خداوندي وحي ميشود
برخي و نوشتهاند است ، فرموده عيسي حضرت كه صورتي همان
خانه در را خودشان استنباط بعدا و رفتهاند هم
به را محتوا كه كردهاند سعي هم آنها همه و نوشتهاند
وجود انجيل ابتدا 15 در همين براي و كنند حفظ درستي
با آن آيات صورت كه انجيل به 4 اكنون البته كه است داشته
ما 14 آنكه با اما.است يافته كاهش است ، متفاوت يكديگر
ندارند فاحشي اختلاف هم با هيچكدام داريم قرآن از روايت
و پس حد در حتي و است كلمات تلفظ تفاوت حد در باشد اگر و
است ، توقيفي هم وحي صورت قرآن در.نيست هم آيات شدن پيش
حق است ميرانده زبان بر را آيات كه اكرم پيامبر يعني
كه بفرمايد كسي به نميتوانسته و است نداشته جابهجايي
تفاوت اين بنابراين ، .بنويسيد بعدا برويد را آيات اين
ترجمه جهت اين از و دارد وجود مقدس متون ديگر و قرآن بين
تا كه ترجمههايي.است مقدس متون ساير از دشوارتر قرآن
و گرفته صورت قديم در كه ترجمههايي چه شده قرآن از حالا
دليل همين به شده انجام اخير سالهاي كه ترجمههايي چه
به كلمه برابر در مترجم آيات ، صورت و كلمات بودن مقدس
ساير و ما زبان در و ميكرد مسئوليت احساس آن كلمه
دوران ، يكاست شده منتقل غموض ، و ابهام با ديگر زبانهاي
هم آيه به آيه ترجمه حتي داشتند وسواس بس از مترجمين
كلمه يا لفظ به لفظ صورت به را آيات ترجمه و نميكردند
تا اينكه از بگذريم.مينوشتند آيات ذيل در كلمه به
دوراني چه شود ترجمه نيز كلمه به كلمه حتي قرآن بخواهد
.است شده آن با مخالفتهايي چه و است گذاشته سر پشت را
آيه به آيه ترجمه كمتر ما معاصر ، دوران تا كه گفت ميشود
درهم آيه يك در را الفاظ بخواهد كه ترجمهاي داريم ،
نبود كند ، ايجاد آيه آن فارسياز روان سياق يك و بريزد
تحتاللفظي ، معروف ترجمههاي از يكي هم اواخر همين تا و
خوبي كار و دارد مقبوليت هم همچنان كه است معزي ترجمه
نميتوانست ، لفظ به لفظ ترجمههاي آنكه دليل به اما.است
كند ، آشنا قرآن پيام و متن با را زبان فارسي خواننده
من كه زدند سليستري و روانتر ترجمههاي به دست مترجمين
.ميگذارم آيه به آيه ترجمههاي را ترجمهها اين نام
البته.كلمه به كلمه ترجمه از رفتن فراتر گام يك يعني
قمشهاي الهي ترجمه مانند داريم هم تفسيري ترجمههاي خوب
و دارند زياد تفسيري ، عنصر اينها كه بهبودي ترجمه يا
خلاصهالتفسير يا است موجز تفسير يك بيشتر گفتكه بايد
.كرد اطلاق نميشود آنها به هيچوجه به صرف ترجمه ولي
باشيم داشته قرآن ترجمه به منطقي نگرش يك بيائيم ما اگر*
مقدس مجموعه يك قرآن كه را نقلگرايانه منظر تعبيري به و
برويم عقلگرايانه و منطقي ديدگاه با و كنار بگذاريم است
لفظ به لفظ ترجمه آيا فضايي چنين در قرآن ترجمه سراغ
مفهومي؟ ترجمه يا و آيه به آيه ترجمه يا است مفيد
را اين جواز من نظر به نه و ميتوانيم نه صورت هر به ما-
برخورد عقلگرايانه كاملا قرآن مقدس متن با كه داريم
كنار كلا را متن بودن مقدس حساسيت آن عبارتي به يا كنيم
صورت هر به چون بكنيم نميتوانيم را كار اين ما.بگذاريم
هر به و كرده مسئوليت احساس متن آن به نسبت ما مترجمين
ترجمه به دست آن از پس و هستند قائل تقدس آن صورتبراي
احساس هم ديگري متن هر به مترجمنسبت البته ميزنند
و ماست كتابپايهزندگي چون متن اين ، اما دارد مسئوليت
يك با خودبهخود ميكند تعيين را ما سرنوشت عبارتي به
ميتوان بگوئيم ندارد امكان كه ميشويم روبهرو فرايندي
كرد نگاه صرف عقلي كاملا صورتيكمتن به قرآن متن با
مترجمي هر.باشيم نداشته برابرش در را قداست حالت آن و
نيست هم مطلوب و ميلرزد جهت اين از ودلش دست بيايد كه
پبامد زيرا شود گرفته قرآن از تقدس يعني عنصر اين كه
در مسئوليتي احساس هيچگونه كه عده يك كه دارد را هايي
ترجمه به دست ديگري منظورهاي براي نميكنند قرآن تقدس
.بزنند قرآن
آن از من.برويم پيش گام به گام مقدار يك دهيد اجازه-
بخواهد قرآن مترجم اگر كه ميكنم تاكيد تقدس روي جهت
كاملا را متن اين كه است ناگزير بشود رساتر ترجمهاش
باشد قائل ديني عميق احترام آن براي و باشد داشته قبول
يك و است زنده قرآن.بزند حرف او با هم پيام آن خود تا
ديگر كتابهاي.ميزند حرف ما با كه است زنده موجود
در كنيم ترجمه را كتاب يك ما است ممكن.نيستند اينگونه
نداشته تعهدي تنها نه آن اصلي نويسنده به نسبت حاليكه
به اما بيايد نيايدوبدمان هم خوشمان اصلا بلكه باشيم
احساس اتفاقا و كنيم ترجمه را كتابش ديگري منظورهاي
كتاب از بخشهايي ترجمه مثل.باشيم داشته هم مسئوليت
آنكه براي كردند ترجمه خيليها خوب كه شيطاني آيات
تقدس به شدن قائل.كنند نقد آنرا تا ميگويد چه بفهمند
مترجم كه ميشود باعث تقدس ، عنصر اين داشتن قبول و قرآن
شدن دخيل با كه رود بالاتر دركش و شده بازتر روحش و دست
.ميكند ترجمه بهتر او ترجمهاش در اينها
كاملا متن خود به اگر قرآن مترجم كه است اين من حرف
و درميآيد آب از بهتر ترجمهاش باشد ، داشته ديني اعتقاد
ترجمه سر يك چون ميكنند ترجمه اعتقاد بدون كه آناني
غير آنها ترجمه قرآن ، از مترجم فهم به برميگردد قرآن
نيستند مقدس جملات و كلمات.درميآيد آب از فهم قابل
مقدسي متن قرآن خود.قرآن خود نه و قرآن ترجمه در البته
.شوند حفظ بايد يعني هستند ، مقدس هم الفاظ و كلمات كه است
در ولي نگيرد صورت آنها در تغييري هيچگونه عبارتي به
كردهاند پيدا كه ازساختاري خارج قرآن كلمات ترجمه ،
را تاكيد اين من هم موردقرآن در.ندارند تقدسي هيچگونه
قرآن آيات و كلمات خود عبارتي به كه تقدسي كه دارم
لباس و صورت جملات و كلمات اين كه است اين براي يافتند
تقدس بنابراين شدهاند ، نازل كه هستند مفاهيمي و معاني
ترجمه در هم ما قصد و است مفاهيم و معاني آن از اصلي
اينجاست ، نكته.باشد مفاهيم و معاني اين برابر در بايد
شدند ، نازل عربي زبان به چون اصل در مفاهيم و معاني اين
ساختار همان با جز و كلمات همان با جز نميتوانند
طول در كه بهويژه شوند ، بيان شدند نازل كه ويژهاي
مترجمين كه وسواسي ديگر سوي از.شدهاند حفظ هم قرنها
و صورت روي و ميدهند و داده خرج به ما حال و قديم
موارد از بسياري در دارند دقت عربي آيات و جملات ساختار
مجموعهاي يا سوره يك از كه مفهومي و معنا كه شده موجب
.نشود قرباني است بوده خداوند منظور و مراد آيات ، از
نهفته تضاد عدم و مفهوم و معنا نشدن قرباني اين براي *
منظوري و مراد با آيه به آيه حتي و لفظ به لفظ ترجمه در
كرد؟ بايد چه اند داشته ( ص) اكرم پيامبر مثلا كه
لفظ به لفظ ترجمه زماني يك ما كه است اين من حرف عمده -
آيه به آيه ترجمه بايد اينكه به رسيديم امروز و ميكرديم
بند به بند ترجمه سوي به رفتن من نظر به بعدي گام.بكنيم
به وافي آيه به آيه ترجمه ميبينيم كه آنجا يعني.است
بندبه ترجمه رابرساند ، قرآن پيام نميتواند و نيست مقصود
كوتاه سورههاي در كنيد ، دقتدهيم انجام را بند
مثلا هم انتها تا ميشود شروع ازابتدا پيام ميبينيد
جابهجايي به نباشيم ناگزير هيچ هم ما و بوده دست يك
باشيم نداشته آن درك در مشكلي هيچ ترجمه پايان تا و آيات
جاها گاهي ولي باشد ، هم ترجمه پايان آيه هر پايان و
تنگناهايي يك دارد عبارتيدشواريهايي يك كه ميبينيم
و مفهوم همان فارسي زبان در كه شده بيان جوري يك و دارد
البته.ميشود بيان ديگري ساختار و الگو يك با معنا همان
متني از مترجم درك به برميگردد من نظر به بخشاش يك اين
را محتوا بفهمد ، را پيام اول بايد مترجم.دارد رو پيش كه
حفظ با خودش زبان به را آن كند سعي بعد و كند درك خوب
بخواهيم كه لحظهاي از.بياورد در كرده ، درك كه امانتي
ميشويم ، اضافات و حذف به ناگزير دهيم انجام را كار اين
در اندكي مقدار به را كلماتي كه ميشويم ناگزير يعني
كنيم حذف اصلي متن از را كلماتي يا كنيم وارد ترجمهمان
دهيم صورت ادغامي درآيات اينكه يا بيندازيم عبارتي به و
.كنيم موخر و مقدم را آيات از برخي يا
.بود خواهد نظر اين راهگشاي اندازهاي تا مثال يك *
اگر را فارسياش سياق كه ميزنم مثال را ناس سوره من -
عربياش سياق در.شود فارسيتر شايد كنيم جا جابه ما
.مردم پروردگار به ميبرم پناه بگو):كه ميفرمايد
در كه دروني وسوسهگر آن شر از.مردم خداي.مردم پادشاه
(.پري يا باشد جن از.ميخزد انسانها سينه
يك و كنيم فارسيتر بخواهيم ما اگر را اين فارسي سياق
كه باشد ميتواند دست اين از بكنيم تاثيرگذارترش مقداري
يعني نخست آيات به برگردد بعد و بدهد ادامه چهارم آيه از
در كه دروني وسوسهگر آن شر از بگو):كه بفرمايد اينطوري
يا باشد پري چه ميكند وسوسه و ميخزد انسانها سينه
انسانها ، پروردگار كه ميبرم پناه خدايي آن به من انسان ،
اينجا در كه ميبينيد (است ايشان خداي و آنان مالك
ساختار ، اين.ميشود آيات جابجايي و ميگيرد صورت تغييري
نميگويم من البته.بود خواهد هم تاثيرگذارتر و فارسيتر
جهت از حتي كردم عرض شما خدمت نمونه عنوان به كه آنچه
ترجمه در نه ، باشد ، درست فارسي ، معادلهاي گذاشتن
.كنم بيان را اصلي الگوي دارم سعي من و دارد ريختوريز
شمادر كه منظوري سوره ، همين عربي الگوي در آيا
اگر و است همان زبانها عرب نظر از كرديد ، بيان فارسي
شما كه گونه اين به ميشد ، نازل فارسي زبان به قرآن
ميشد؟ نازل كرديد ترجمه
ميخواهيم كه ميشويم متني يك وارد كه زماني ما ببينيد -
به يا تفسيري فاز يك وارد خود به خود بكنيم ترجمهاش
متني يك با خود به خود من يعني.شديم هرمنوتيكي اصطلاح
به الگو حالا اينكه.كنم دركش بايد نخست كه هستم مواجه
هست كه صورتي همان به و نشود اصلاريخته يا ريخته هم
فهميدهام چه من كه دارد اين به بستگي همه اينها بيايد
باشد داشته قصدي همان خداوند اگر و سوره يا و آيه آن از
آن عربياش خوب گفتهايم ، فارسي در الان ما عبارتي به كه
فقط موضوع اين و گفتم من اينكه هم فارسياش و ميشود
سوره آن از دريافتي چه دركي ، چه من كه دارد اين به بستگي
.باشم داشته آيات مجموعه يا و
حالا كرديد ، ارائه سوره اين ترجمه در شما كه مفهومي اگر*
آيا برگردانيد ، عربي زبان به بخواهيد شما و بوده برعكس
شد؟ خواهد قرآن همانند آيات ترتيب
بايد ميگوئيم ما كه است اين من حرف.بشود است ممكن-
كه نميگوئيم كرد ، پيدا ترجمه زبان در را آن مناسب الگوي
.است مطلقي و ثابت الگوي ما ، سوي از شده ارائه الگوي اين
اين براي حالا تا كه الگوهايي اين كه ميگوئيم داريم ما
و پيام.نيستند فارسي زبان الگوهاي اينها شده ارائه
كه است اين من حرف.بود خواهد نارسا پيام اين بنابر
ترجمه بخواهيم ما كه مادام زلزال ، سوره ترجمه در مثلا
لفظ به لفظ ترجمه يا بدهيم ارائه سوره اين از آيه به آيه
پيام ابهت آن و عظمت آن نميتوانيم هيچوجه به دهيم ارائه
خوانندگان به را است نهفته سوره اين در كه تكاندهندهاي
از و ميدهم ارائه نمونه يك مندهيم انتقال زبان فارسي
بهترين از يكي از هم آنكرد خواهم ذكر كاستيهايش
براي خودم من و شده زلزال سوره از كه ترجمههايي
يعني ميكنم ، استفاده بسيار آن از فارسي معادليابيهاي
به وقت هر و هست هم خودم مرجع ترجمه اين بگويم ميخواهم
ترجمه اين به است غلط ترجمهام كنم احساس كه برسم جايي
به آيه ترجمه ، اين كه دارم قبول بس از ميكنم ، رجوع
از حالا تا كه است ترجمهاي بهترين و دقيقترين آيهاش
آن به راجع هم بزرگان از بسياري و شده ارائه كرديم قرآن
به زمين كه آنگاه):كه ميفرمايد.نوشتهاند مقالاتي
فرموده اضافه هم شديد كلمه يك و (شود لرزانيده خود لرزش
خود شديد لرزش به زمين كه آنگاه):ميشود كه كروشه داخل
آن از شما و است؟ فارسي جمله اين كجاي.(شود لرزانيده
در شما كجا و ميفهميد را زمين خوردن تكان سخت اين كجا
ساختار در كه روانشناختي بار آن ترجمه اين خواندن حين
مسلط يا باشيد زبان اگرعرب.ميكنيد احساس هست عربياش
تكان چقدر آيه اين كه ميفهميد باشيد ، عربي زبان به
تكان نه و دارد را روح آن نه فارسياش ترجمه.است دهنده
پيامهاي آن قرآن ، پيام از بخش يك هميشه را ، ما ميدهد
لابهلاي در هستكه روانشناختي معاني يا روانشناختي
و گرديده بيان زبان ويژه ساختار با و است شده تنيده آيات
روح يك آيات آن مجموع به و دارد قرار كلمات سر پشت در
كه است پيام آن اصل از بخش يك روح اين و ميبخشد ديگري
از پيام آنكه براي كه هستيم ناگزير ما.بشود ترجمه بايد
.كنيم پيدا را فارسياش الگوي نرود ، بين
جايگزيني زلزال ، سوره يعني اخيرتان مثال همين براي آيا *
گرفتهايد؟ نظر در بالا ، شده واقع نقد مورد ترجمه براي
به كه زلزالها اين اينجا در ميكنم پيشنهاد مثلا من-
كه ميكند را كاري همان و آمده تاكيدي مطلق مفعول عنوان
بگذارد را شديد كلمه دربرابرش بايد كرده احساس ما مترجم
حدودي تا آنكه براي ميكنم ، پيشنهاد من كه نمونهاي اما
زمين كه زمان آن):كه بگوئيم بايد برساند را عظمت آن
من كه سخت كلمه اين.است فارسي اين (بخورد سخت تكاني
كه ميكند را كاري همان فارسي در گذاشتهام اينجا
آن.ميكند عربي زبان در (منصوب صورت به مصدر) زلزالها
را زمين شديد لرزش و ابهت و بدهد نشان را شدت ميخواهد
به مصدر يك آوردن با فارسي اينجاودر در ما.دهد نشان
در اصلا.ميدهيم نشان آنرا منصوب غير يا منصوب صورت
سختي و شدت صورت اين به كه نداريم الگويي ما فارسي زبان
به) ميكنيم تكرار دوباره را جمله يا ما دهد ، نشان را
آن بتواند كه ديگري كلمات از اينكه يا (ترجيعبند صورت
."سخت" كلمه همين مثل ميكنيم استفاده بكند توصيف را
نميدهد ، "زلزال" كلمه معني هرگز "سخت" كلمه اينجا مسلما
نقش به اينجا در نيز ما و ميكند ايفا را همان نقش ولي
.(بخورد سخت تكاني زمين كه زمان آن)ميدهيم اهميت كلمه
در هم را روانشناختياش بار كه ميكنيم سعي كلمه همين با
.بكنيم حفظ ترجمه
داريم كساني چه براي كنيم فراموش نبايد كه ميكنم فكر
عالمانه تفنني كار يك ترجمه شما نظر به.ميكنيم ترجمه
خاص؟ مخاطبين براي و مسئولانه كار يك يا است
كساني براي است مسئولانه كار يك اصل در ترجمه من نظر به
سطحي ياآشنايي ندارند كامل آشنايي اصلي زبان آن با كه
.كنند درك نميتوانند خوبي رابه آن صورت هر به و دارند
اگر بنابراين.پيام انتقال اين به بكند كمك بايد ترجمه
خوب بكنيم نگاه آن به عالمانه كار يك ديد به بخواهيم ما
خيليهاي و ميشوم مسابقه عرصه اين وارد هم بنده بله
براي را معادلها بهترين ميآيند و ميشوند وارد هم ديگر
به آيا كه ببينيم بايد ما ولي ميكنند پيدا ترجمه ، اين
كه زبان ياانگليسي زبان فارسي متوسط خواننده درد
نه ، يا ميخورد بگيرد ، متن خود از بهراحتي نميتواند
.دهيم انجام را ترجمه او ادراك سطح براي بايد
بهرسي مير حسين سيد: گو و گفت
دارد ادامه
|