سياسي جرم و بغي تفاوت
انقلابي يابي سازمان
سياسي جرم و بغي تفاوت
( آخر بخش ) سياسي مجرمان
اشاره
سياسي جرم"سياسي مجرمان" مقاله دوم و نخست شماره در
امتيازات و سياسي جرم به رسيدگي ويژگيهاي و شد تعريف
مورد مختلف حقوقي و سياسي نظامهاي در سياسي مجرمان
و سياسي جرم به راجع ديدگاه دو همچنين.قرارگرفت بررسي
در شد ، واقع بررسي مورد اينباره در ديدگاه دو هر ادله
اسلام ، جزاي حقوق در بغي تحقق شرايط و بغي شماره ، اين
از محاربه و سياسي جرم و سياسي جرم و بغي تفاوت دلايل
.ميگذرد نظرتان
انديشه گروه
اسلام جزاي حقوق در بغي تحقق شرايط
كافر كننده قيام پس:باشد مسلمانبايد باغي -1
.شود محسوب باغي نميتواند
و علم با كسي اگر پس:نادرست تاويل و شبهه ايجاد -2
آن عليه بر حكومت ، حقانيت و مشروعيت به كامل ، آگاهي
عنوان تحت بايد و ندارد بغيرا مجرمانه عنوان كرد طغيان
.شود مجازات ديگري
حكومت عليه بر اگر پس:مشروع و عادل حكومت عليه طغيان -3
.است نشده محقق بغي گيرد صورت قيام نامشروع و ناعادل
درون در قيامكننده كه موقعي تا:حكومت از شدن جدا -4
محسوب باغي نكشيده ، كنار را خود و است اسلامي حكومت
.نميشود
زمان در قيام پس:گيرد صورت جنگ زمان در طغيان و قيام -5
.بود نخواهد بغي عنوان مشمول صلح
براي لازم قدرت قيامكنندهاي اگر:قدرت بودن دارا -6
.شود محسوب باغي نميتواند باشد نداشته را مبارزه
نميتواند انفرادي قيام پس:باشد دستهجمعي بايد قيام -7
.شود محسوب بغي شرط اين طبق
حضرت سيره از:شود شروع باغيان سوي از ستيز و جنگ -8
با برخورد و سركوب شرط كه كرد استنباط ميتوان (ع)علي
.آنهاست طرف از جنگ شروع باغيان ،
و شود مذاكره و بحث طغيانكنندگان با كافي اندازه به -9
بغي صورت اين غير در:شود داده تذكر آنها اشتباه دلايل
.است نيافته تحقق
والا شود جمع بايد شرايط اين بغي تحقق براي اين بنابر
.بود نخواهد بغي عنوان مشمول
سياسي جرم و بغي تفاوت دلايل
هم جرم بلكه نميشود محسوب سياسي جرم تنها نه بغي -1
عذاب كه است سياسي ممنوعه عمل يك بغي.نميشود محسوب
دليل همين به.ميكند آن مرتكبان دامنگير را شديدي اخروي
فقهي مباحث در جهاد به مربوط مباحث در بغي مبحث نوعا
جرم ، به ربطي جهاد بحث كه است واضح و ميشود آورده
.ندارد كيفري مقررات و مجازات
موضوعيت سياسي جرم تحقق در مذكور شرايط از كدام هيچ -2
مرتكب مثلا نيست لازم سياسي جرم تحقق در يعني.ندارد
...باشد دستهجمعي يا و باشد مسلمان
ولي ميشوند ، سركوب بغات بغي ، شرايط تحقق صورت در -3
كه حالي در.ندارد وجود يازخميها فراريان براي مجازاتي
كه شرايطي هر تحت در و كجا هر در مرتكب سياسي جرم در
گروهي باز وجود اين با.دارد را خود متناسب مجازات باشد
بغي كه معتقدند اسلامي حقوق برجسته صاحبنظران و فقها از
دليل (10).است سياسي مجرم همان باغي و سياسي جرم همان
و تاثير آن و دارد بغي با سياسي جرم كه است شباهتي آنان
.است حاكم سياسي قدرت با تقابل
محاربه و سياسي جرم
اصطلاح در و است ستيز و جنگ معناي به لغت در محاربه
كشيدن اسلحه يا سلاح آوردن بيرون"(11)از عبارتست محاربه
آسايش امنيت ، سلب وحشت ، و هراس ايجاد براي مردم ميان در
دارند ، نظر اختلاف فقها محاربه تعريف در "مردم آزادي و
قصد -دارد ، 1 اساسي ركن سه محاربه مشهور نظر طبق اما
پس قصد اين تحقق براي سلاح كردن علني -مردم ، 2 ترساندن
وحشت و رعب ايجاد جز قصدي و انگيزه كه است كسي محارب
براي اگر پس:عمومي جنبه بودن دارا -ندارد30 مردم
اين با.نيست محارب ببرد اسلحه به دست نفر يك ترساندن
است جرايمي از يكي محاربه جرم بگوييم ، ميتوانيم اوصاف
بحث مورد سياسي جرم عام و كلي عنوان قالب در ميتواند كه
صدمه ايراد انگيزه با سياسي جرم كه مواقعي در.گيرد قرار
و حقوق به رساندن آسيب با همراه نظام سرنگوني و
جرم با منطبق ميتواند گيرد صورت جامعه افراد آزاديهاي
اربعه نسب از محاربه و سياسي جرم رابطه پس.باشد محاربه
ممكن سياسي جرايم بعضي.است وجه من خصوص و عموم منطقي
هر پس ، .باشند نداشته برخي و داشته محاربه عنوان است
بايد و نيست محاربه سياسي جرم هر و سياسي جرم محاربهاي
سياسي جرم همان دقيقا نميتوان را محاربه بود معتقد
است متفاوت جرم محاربهدو و سياسي جرم واقع در.دانست
يعني باشد هم بر منطبق كاملا است ممكن خاص مواقعي در كه
تشكيلات و نظام متوجه و سياسي كاملا محاربه انگيزه
به راسخ اعتقاد با فردي كه صورت بدين (12).باشد سياسي
براي تنها و مطلوبتر سياسي و اجتماعي وضعيت يك ايجاد
سياسي و اجتماعي نظام برقراري و جامعه مصالح و منافع
را افراد اساسي آزاديهاي و حقوق آنان نظر در كه ويژهاي
به دست آشكارا ميكند ، تامين مطلوبتر و كاملتر نحو به
وارد عمومي اموال به هم صدمههايي و ميبرد اسلحه
در محاربه ميگردد ، نظام وجهه تضعيف موجب يا ميآورد
جرم عنوان مشمول قطعا باشد شرايطي چنين حائز كه صورتي
.بود خواهد هم سياسي
جرم همان را محاربه عدهاي است شده باعث كه مسالهاي
و قدرت با است ممكن محاربه كه است ارتباطي بدانند سياسي
جرم كه است تاثيري نيز و باشد داشته حاكم سياسي نظام
به.باشد داشته اجتماعي و سياسي نظام در است ممكن محاربه
.ميشود رفع شبهه اين شد مطرح كه دلايلي با ميرسد نظر
:ها پانوشت
قارنا الاسلامي الجنايي التشريع" عوده ، عبدالقادر -10
الطبعه -الرساله موسسه:، بيروت"الوضعي بالقانون
بغي" مرعشي ، حسن سيد -و 101 ص 100 اول ، ج العاشره 1989 ،
حقوقي و قضايي مجله ،"اسلام نظر از سياسي جرم يا
ص 1 بهار 71 ، شماره 3 ، دادگستري ،
.الناس لاخافه تجديدالسلاح -11
فيالارض وافساد محاربه جرم" حبيبزاده ، جعفر محمد -12
و جزا حقوق ليسانس فوق پاياننامه "اسلامي جزاي حقوق در
.و 129 ص 122 مدرس ، تربيت دانشگاه جرمشناسي ،
انقلابي يابي سازمان
(4) ايران مردم اسلامي انقلاب باره در هايي يادداشت
سازماندهي روند و عمل نحوه بودن ناآشكار و ناشناخته
به نوعا كه تحليلگراني براي ايران تجربه در انقلابي
كرده عادت "چريكي تشكلهاي" و "حزبي سازمانيابيهاي"
ترديد داشتن روا و سازمان فقدان معني به لزوما بودند ،
بلكه ;نيست "انقلابي بسيج سهگانه اركان نظريه" در
انقلابياست تشكل از بيسابقهاي و خاص نوع وجود بيانگر
نقش و است استوار "ديني پايگاههاي" ارتباطي مجاري بر كه
.ميكنند بازي "مومنين" آن ، در را اصلي
آن نوع طبيعيترين انقلابي ، سازمانيابي نوع كارآمدترين
روزمره زندگي در مردم كه روابطي و مناسبات آن يعنياست
بهتر معمولا ميگيرند ، كار به خويش عادي اجتماعي حيات و
اشتغالات لاجرم كه سازماني تا ميكند عمل روانتر و
رسميتري و متفاوت شكل و ميريزد هم به را مردم معموله
نوع اين "گسترش" و "دوام" اصولاميبخشد بدان
جدي دشواريهاي با رسمي و ضابطهمند سازماندهيهاي
.روبهروست
آنجا از ايران در انقلابي سازماندهي توانايي و كارآمدي
و "روحاني" ،"مسجد" ميان عادي مناسبات در كه ميشد ناشي
در جاري روابط اين و نيامد پديد تغييري هيچگونه ،"مردم"
قرار حادي دگرگوني و دستكاري نوع هيچ مورد ساليان ، طي
سياسي و ديني انگيزههاي ساختن وارد با تنها.نگرفت
بر درگير ، عناصر به جديد جهتگيريهاي القاي و قويتري
چنين وجود.شد افزوده مراوداتشان شدت و مشاركت ميزان
حتي كه ايران در گستردهاي شبكه و سازمان
آن نميتوانست نيز سركوبگرانه سياستهاي سختگيرانهترين
كسي اختيار در را مساعدي بستر بردارد ، ميان از را
اعتماد و كند برقرار ارتباط آن با بود قادر كه ميگذارد
شايستگي كه امام توفيق.نمايد جلب خويش به را آن توجه و
كه بود همين در كردند ، پيدا را بزرگي انقلاب چنين رهبري
تودهاي اقبال و اعتماد اين خويش عمل و سخن با توانستند
براي را گسترده شبكه اين اختيار و آورند دست به را
در بنيادين تحولي ايجاد منظور به عظيم ، حركتي سازماندهي
.گيرند دست به كشور ساختار
واقع در افتاد ، اتفاق قم در دي 56 در 19 كه آنچه
اين مانده متروك و بسته قفل گشودن براي بود مفتاحالفرجي
و دهه 40 اوايل ضربههاي دنبال به كه گسترده سازمان
و شديد احتياطكاريهاي و تشتت دچار آن ، از پس فشارهاي
شبكه آن و سازمان اين كه چيزيبود گرديده عافيتجويانه
تا خرداد 42 ميان واقع سخت دوران در را مردمي گسترده
آن در تداومبخش عامل دو اثر بقاي كرد ، حفظ زمستان 56
:بود
و افول شرايط در كه سازمان اين "ديني كاركردهاي" (1
عمل آن استمرار و بقا عامل مثابه به سياسي ، نشاط توقف
.ميكرد
و محيي با آن محدود ولو ارتباط و روحي پيوند حفظ (2
.تبعيد در خويش ذخيره
سازمان اين هم شرايط سختترين و دوره بدترين در حتي لذا
كشوراز سراسر در آن گسترده روابط شبكه و نپاشيد هم از
.نگسست هم
در روشني تصريح شاه ، دربار در انگليس سفير آخرين پارسونز
جهت تغيير به جملهاي يك همينعبارت در و دارد باره اين
تحولات مسير در مذهبي ، نيروهاي آمدن صحنه به با كه مهمي
او.است كرده اشاره خوبي به داد ، رخ ايران جامعه سياسي
ما همه شاه ، آزادسازي برنامه آغاز در":ميگويد
و دولت و او بين حكومت قدرت كه ميكرديم پيشبيني
را مخاطراتي و حوادث انتظار همهشد خواهد تقسيم پارلمان
به مذهبي عناصر ورود با ولي ;داشتند انتقالي دوران در
نيروي بر خميني طلسم و جذبه و اعتبار شدن افزوده و صحنه
هدايت كانال يك به تدريج مخالف ، به نيروهاي تمام آنها ،
(1363138)".شدند
غائله و ريشه بي شورش يك دي ميكرد ، 19 گمان كه رژيم
شورش ضد قواي بهموقع اقدام با كه است بيدنبالهاي
پي از كه مساعدي آجواي به است ، يافته خاتمه و شده سركوب
ايران آماده شدت به و مضطرب سياسي فضاي در حادثه آن
به چهلم مسري ، عارضهاي همچون كه التهاباتي و شد پراكنده
چندان مييافت ، انتشار مناطق ديگر مردم ميان در چهلم ،
نه كه بود بدانجا تا غروررژيم و سرمستي.نكرد توجهي
داشت ، جريان جامعه بطن در كه اتفاقاتي عمق از تنها
حتي بلكه ;گذشت آنها كنار از تغافل با و ماند بيخبر
حركت اين كردن محكوم در بلاد علماي و مراجع اعلاميههاي
قم شهداي بزرگداشت مجالس برپايي براي شهرها شدن آماده و
مردم قيام كه گاهي تا و نشد متوجه را حادثه اربعين در
از را خواب و پيوست وقوع به قم شهداي اربعين در تبريز
چهل فاصله در.نياورد خود به ربود ، در عمالش و شاه چشم
ايران مردم كه تبريز مردم خشمگنانه حركت تا قم قيام روزه
طي فرح و شاه ميبردند ، بسر ديگري خيزش زايش التهاب در
درصدد هند ، و آمريكا و مصر كشورهاي به خارجي سفر سه
كه چيزي كه آن از غافل ;بودند خويش جهاني موقعيت تحكيم
داخل در بلكه خارج در نه ميكرد ، تهديد را رژيم حيات
.داشت قرار مرزها
بود همان شد ، برده نام آن از كه شبكهاي و سازمان كاركرد
و آزادي پيام رساننده و حامل اربعينات ، ميان فاصله در كه
شكل التهابات ناقل و گرديد آماده جانهاي به آزادگي
رسمي غير شبكه اين.ديگر منطقه به منطقه يك از گرفته
امكان عدم و "حزبي سازماندهي" هرگونه غياب در مردمي ،
كارآمدترين البته "همگاني رسانهاي ابزار" به دستيابي
كار در ممكن مبلغ رساناترين و ناقل سالمترين و حامل
سربازان با قيام رهبري ميان ارتباط و پيوند برقراري
كه بود هم ابزار همين و بود كشور سراسر در خويش آماده
جهرم و يزد به تبريز و قم از را اربعينات سلسله نهايتا
.رساند اصفهان و
زند شجاعي رضا علي
|