گشوده واقعيت به كه دريچهاي سينما ،
ميشود
مديريت پيام
فرهنگي دستبرد
گشوده واقعيت به كه دريچهاي سينما ،
ميشود
تمدنها گفتوگوي و سينما بينالمللي همايش از گزارشي
بينالمللي همايش فجر فيلم نوزدهم جشنواره برپايي طول در
و مهاجراني دكتر حضور با تمدنها گفتوگوي و سينما
در.شد برگزار جشنواره خارجي ميهمانان و داد سيفالله
ملي مركز رئيس مهاجراني ، همايشدكتر گشايشاين مراسم
دريچه به آن از سينما كه نگاهي به تمدنها گفتوگوي
فيلمهاي از مثالي با و كرد اشاره مينگرد ، واقعيت
واقعيت ، به چنين ، اين فيلمسازاني:كرد تاكيد ايزنشتاين
.ميكردند نگاه ميانديشيدند خود آنچه منظر از
ابزاريكه عنوان به سينما از ادامه در مهاجراني دكتر
بردو نام نميكند ، استفاده ارتباط براي كلمه از تنها
گنجانده سينما در هفتهنر همه و موسيقي نقاشي ، :افزود
رادنبال كاملي دارد ، نگاه سعي چنين اين سينما و شدهاند
.كند
و سينما زمينه در سخنراني به تقوايي ناصر همايش اين در
سرزمين در هنر انواع به اشاره با و پرداخت ما جهاني زبان
جهان در و گرفت شكل ايران در كه ويژهاي سينماي به ايران
در ايران سرزمين معرف عنوان به سينما اين از شد ، معرفي
گفتوگوي بحث در مهمي ابزار را آن و برد نام جهان
.كرد عنوان تمدنها
سينما"موضوع به همايش اين بعدي سخنران احمدزاده ، عليرضا
عنوان به سينما:كرد اشاره و پرداخت "سينما عصر انسان و
اقتصادو به عملي والتزام حد از بيش كه پديدهاي
در جز و شده دور فرهنگ و هنر از آورده ، روي تكنولوژي
تاريخ در كه فيلمهايي با و گذرا و محدود زمانهايي
به سينمايي دانشكدههاي در صرفا و شدهاند گم سينما
.ميآيند در نمايش
اين در:گفت و كرد تاكيد جدي رسانه اين در بازنگري به وي
.هستيم ها گرايش و ماهيت شناخت از ناگزير راستا
و سينما"موضوع ظهربه از بعد همايش در ناصري حسين دكتر
عنوان مقالهاي ارائه با پرداختو "سينما عصر انسان
بيستم قرن انسان نماي تمام آيينه را سينما اگر:داشت
تحولات با همراه كه آن چه;نگفتهايم گزاف بناميم ، سخن
.است گرديده متحول نيز سينما سده ، اين انسان
عصر انسان به مقاله اين ارائه با ناصري حسين دكتر
و تجليات ويژگيها ، تمام با كه (بيستم قرن)سينما
در و كرد اشاره دارد ، تمايز قديم انسان با اختلافاتش
انسانمداري ، :گفت بيستم قرن انسان ويژگيهاي معرفي
از...و انسان حقوق به اعتقاد دنيويگرايي ، عقلگرايي ،
.است عصر اين انسان ويژگيهاي
تقارب چگونگي به مقالهاش پايان در ناصري حسين دكتر
و كرد اشاره جديد قرن آغاز در سينما وسيله به فرهنگها
باورهاي و منويات كجاها ، ودر اندازه چه تا سينما:گفت
اين پاسخ در و ميكشد؟ تصوير به خود در را معاصر انسان
زمين مغرب عالمان فلسفي ديدگاههاي منكر نميتوان سوال
.شد
به ايران از "ديباج موسي"دكتر همايش اين در است گفتني
از فرزانهفر امين "ايران سينماي ديدن فلسفي" موضوع
ارائه در تحولاتي كليشه ، ساخت ، فرهنگ ، " موضوع به آلمان
.پرداختند سخنراني به "بيگانه
همايش روز نخستين سينمادر مولف فيلمساز تقوايي ، ناصر
سرزمين در:گفت تمدنها گفتوگوي و سينما بينالمللي
هنر و وطني هنر بومي ، هنر دارد ، وجود هنر نوع سه ايران
وطني هنر دارد ، را خودش اصالت ما ملي هنر:افزود وي.ملي
شدن مشابه به كه است شدن صنعتي دوران غربزدگي حاصل ما
.است شده گرفتار غرب هنر با
فراهم ايران سينماي براي اعتباري آنچه:گفت تقوايي ناصر
فيلمهاي نخستين به اشاره با وي.است ملي هنر است ، كرده
و "دوايي آقاي" سپنتا ، آقاي فيلم از ايران در شده ساخته
نام ايران سينماي شاخصههاي عنوان به "اوهانيان آقاي"
ايران در ديگري تازه پديده هر همچون "سينما":وگفت برد
فيلم در را پديده اين مثال و شد مواجه بدبينانه ديد با
.ديد ميتوان "سينما اكتور ناصرالدينشاه"
و آمريكا كه نكته اين بر تاكيد با ادامه در تقوايي ناصر
سينماي:كرد نشان خاطر هستند ، سينما اختراع مدعي اروپا
خصوص به ايرانيان دوندارد ، اين به ربطي ايران
ايجاد را ايران سينماي خودشان ايران مقيم ارمنيهاي
.كوشيدند آن ابزار توليد در حتي كردند
جوانان ورود با را ايران سينماي جديد موج كارگردان ، اين
دوره آن در:گفت و دانست همراه رشته اين در تحصيلكرده
باعث همه كه آمد وجود به فيلم براي آموزشي كانونهاي
.شد هنر اين فرهنگي رونق
كردن وارد و ايران سينماي در دوم نسل ورود تقوايي ، ناصر
كردن فهم قابل در موثر عاملي را آن در ملي بيان و زبان
سال كه سال اين در:افزود و دانست امروز دنياي براي آن
معرفي در ايران سينماي گفت ، ميتوان تمدنهاست گفتوگوي
.است كرده ايفا را بزرگي نقش دنيا به سرزمينش
در سينما هنر براي كه اجتماعي و سياسي شرايط به تقوايي
بايد:گفت و كرد اشاره است ، شده ايجاد مختلف دورههاي
؟!نشد باز سينما به اول درجه هنرمندان پاي چرا پرسيد
.بود هنرمندان روي بر حكومتي موج ورود آن دليل
نويسندگان كه بحث اين به اشاره با ادامه در تقوايي ناصر
عاملي اين:افزود فيلمسازاننشدند ، با همكاري به حاضر
مجبور كارگردانان خود كه بود مولف فيلمسازان ايجاد براي
.شدند فيلمنامههايشان نوشتن به
.نيست ما سينماي براي توجيهي اين البته ، :گفت پايان در وي
وجود به جامعه در را سليقه بحران يك گفت ميتوان تنها
و ملت يك سليقه يعني ملت يك فرهنگ كهالبته است آورده
.است سليقهتر با كه است فرهنگ با ملتي
ژاپن كشور از بينالملل ، مسابقه داور "وادا اميكو"
مدير "بيگناردي ادن" و سوئيسي منتقد "ريختر رابرت"
داشتند ، حضور همايش در كه نيز ايتاليا لوكارنو فستيوال
.گفتند سخن سينما طريق از تمدنها گفتوگوي درباره
دانشكدههاي از فارغالتحصيل لباس ، طراح اميكووادا ،
درباره سينما بينالملل مسابقه داور و ژاپن كيوتو هنرهاي
لباس طراح عنوان به:گفت سينما طريق از تمدنها گفتوگوي
...و ريكيو پيترگريناوي ، كوروساوا ، اكيرا فيلمهاي در
با و كردم كار مختلف كشورهاي براي داشتمو حضور
ابزار را سينما واقع در داشتم ، ارتباط مختلف مليتهاي
.ميدانم تمدنها گفتوگوي
توكيو در سينما طريق از را ايران بار ، نخستين:افزود وي
چند هر شدم آشنا ايران خود و ايراني فيلمسازان با و ديدم
.بودم نديده را ايران امروز از پيش
بحث در سينما ارتباط درباره سوئيسي منتقد ريختر ، رابرت
بحث اين با ميتواند سينما:افزود تمدنها گفتوگوي
به موقعيت اين در فرهنگها كه دليل اين به باشد ، مرتبط
نحوه با آن تماشاي با و مينشيند ديگر فرهنگهاي تماشاي
.ميشوند آشنا يكديگر زندگي و فكر
زندگي انعكاس و ميشود زاده محيطش از فيلم هر:گفت وي
ميبينيم را ايراني فيلمهاي اگر و است كشور آن اجتماعي
چين ، از فيلمهايي ديدن با درمييابيم را ايرانيان زندگي و
متوجه را آنها اجتماعي زندگي وضعيت نيز...و آمريكا
.فرهنگهاست ارتباط نوع يك اين و ميشويم
مطلب اين بيان با لوكارنو فستيوال مدير ،"بيگناردي ادن"
شده شناخته خيلي ايران سينماي پيش ، سال دوازده تا كه
تمدنها گفتوگوي ارتباط در سينما قدرت درباره نبود ،
فيلمهايش ، معرفي با توانست ايران سينماي:داشت اظهار
ايتاليا ، در ما و بشناساند غربيها به را خود فرهنگ
.كرديم كشف خوبش كارگردانان طريق از را ايران
ايران سينماي آثار كه نكته اين به اشاره با همچنين وي
غرب در نئورئاليسم دوران سينماي ياد به را ايتاليا مردم
ديگر كه بود سينمايي ساده ، سينماي اين:افزود مياندازد
اين و بودند آن دنبال به مردم و نداشت وجود ايتاليا در
ايتاليا در ايراني ويژگي با ديگر بار را نئورئاليسم
.كردند تماشا
بعد حاصل را ايتاليا نئورئاليسم "لوكارنو" فستيوال مدير
انقلاب دليل به را ايران نئورئاليسم و دوم جهاني جنگ از
و كرد عنوان دوران اين در ايران شرايط و ايران اسلامي
و ميدهد نشان را سينما پويايي سينما ، شيوه اين:افزود
كشف جديد ويژگيهاي با سينمايي دنيا در روز هر كه اين
.ميشود
"فرشيد"
مديريت پيام
طلبي رفاه
ميكند تهديد را حكومتها كه آفاتي خطرناكترين از يكي
و دنيا زخارف به آنها ارشد مديران و مسئولان سرگرمي
و ازآلام غفلت آن زيان حداقل كه است ثروت و مال جمعآوري
نيز رهبري معظم مقام كه خطري ، .است محرومان رنجهاي
و دنياخواهي":دادهاند هشدار آن بروز به نسبت بارها
جمهوري در مسئول براي دنيا فريبنده زخارف دنبال به دويدن
به دنيا ، به پرداختن است ، منفي نقطه يك و نقص اسلامي
از بيش -خود به پرداختن و مالاندوزي و مال به شهوات ،
و ميانديشد دين و خدا و هدف و جمع به انسان كه آنچه
مالي فسادهاي از اعم اخلاقي فساد به شدن دچار ميپردازد ،
آرماني كاخ كه هستند چيزهايي همه و همه...و اداري و
".ميكنند ويران را حقيقتي هر و اسلام و انقلاب
حضرت آن كه ميبينيم نيز (ع)علي امام حكومتي سيره در
و تقوا به را خويش كارگزاران همواره كه اين بر علاوه
طلبي رفاه مقابل در ميكند ، توصيه طلبي دنيا از پرهيز
.ميدهد نشان واكنش شدت به خود حكومت مسئولان
ميهماني يك به حضرت آن فرماندار حنيف بن عثمان كه هنگامي
:ميفرمايد چنين او به نامهاي در حضرت ميرود ، مجلل
و خوانده سفرهاي به را تو بصره جوانان از يكي شنيدهام"
برايت كه حالي در شتافتهاي ، آن سوي به سرعت به تو
بزرگ كاسههاي و شده چيده سفره بر رنگارنگ غذاهاي
بپذيري را گروهي دعوت تو نميكردم گمان من و آوردهاند
".باشند خوانده را توانگران و رانده را بينوايان كه
در آيا":مينويسد بصره فرماندار به ديگري نامه در حضرت
مسكين ، همسايه ، از را آن و غوطهوري نعمت در كه حالي
اختصاص خود به و ميداري باز يتيم و بيچاره فقير ، ضعيف ،
را دهندگان صدقه اجر تو براي كه طمعداري ميدهي ،
".بنويسند
خبر من به" است آمده نامه همين از ديگري قسمت در
..ميكني مصرف رنگارنگ طعامهاي روز يك در تو كه دادهاند
و ميگرفتي روزه خدا براي روزها بعضي اگر ميشد چه
ميخوردي ، ساده غذاي و ميدادي صدقه داري آنچه از مقداري
".است چنين صالحين رويه زيرا
توكلي هادي
فرهنگي دستبرد
انتشاراتي يك از سرقت حاشيه در
شكستن با دزدان گذشته پنجشنبه شب نيمههاي:اول
كشور اول طراز ناشران جمله از كه ني ، نشر دروپنجره
دو كامپيوتر ، و 8 شدند مجموعه وارد ميرود ، بهشمار
ديسكهاي تمامي اسكنر ، مركزي ، تلفن فكس ، دستگاه چاپگر ،
تومان ميليون حدود 15 جمعا كه) حروفچيني سوابق نوري ،
انتشاراتي محوطه در كه خودرويي همراه به را (داشت قيمت
خودروي ني نشر مسئولان بعد روز.كردند سرقت داشت قرار
از هنوز اما كردند پيدا رشديه ميدان در را انتشاراتي
مسئولان چه اگر است ، نشده خبري شده ربوده ابزار مابقي
و مركز آگاهي اداره در شكايتي پرونده دو انتشاراتي اين
.است رسيدگي حال در كه دادند تشكيل تركمنستان منطقه آگاهي
در نيز ايرانيان جامعه انتشارات براي وضعيت همين البته
.آمد پديد شب همان
دارند ، جدي بروزي و حضور نشر كار در كه آنهايي:دوم
اين بردو مي بحرانيبسر شرايط در كشور نشر كه ميدانند
هستند ، فرهنگي كار پي در كه ناشراني براي البته بحران
اول پخش سرانه كه اوضاعي چنين در.است سختتر و صعب بسي
وامهاي با عمدتا ناشران و ميرسد ، نسخه به 300 كتاب
ميدهند ، ادامه خويش كار به سنگينتر بدهيهاي و سنگين
فرهنگ اهل براي را عميق تاثري و تاسف ، ناشران از دستبرد
.ميگذارد جاي به
حداقل و نكنند ضعيفكشي كه بخواهيم سارقان از ميبايست
معنوي و مادي بهره هيچگونه كه نرمافزارهايي از برخي
و طراحي كه گردانند باز مجموعه به را ندارد ، برايشان
هزينههاي زياد ، زمان بر علاوه آنها ، ساخت دوباره
را ديگر ناشران بايد كار اين چه اگر.ميبرد هم فراواني
و مطالب تمامي از مجددي ذخيره در كه كند هوشيارتر
.كنند تلاش شده حروفچيني كتابهاي
مختاباد ابوالحسن سيد
|