خرافات تاريخي زمينههاي
نامه ايران
خرافات تاريخي زمينههاي
(بخش واپسين) - ايران در خرافات پديدارشناسي
:درآمد
جاري اسفندماه دوم تاريخ در كه مقاله اين بخش نخستين در
يا خرافه جايگاه به اشاره با نويسنده رسيد ، چاپ به
خاستگاه و مفاهيم بررسي به مردم فرهنگ گستره در خرافات
مطلب ، بخش واپسين در اينك.پرداخت ايران در آن تاريخي
مي اشاره آن تاريخي زمينههاي از ديگر برخي به نويسنده
.كند
***
آزمايش ايراننتيجه در بومي باورهاواعتقادات از برخي
و بازمانده و انفرادي و مذهبي خانوادگي ، روزانه ،
آنها از بعضي حتي و است ايراني و هند نژاد از يادگارهايي
خانواده كوچ زمان مربوطبه)بشر ابتدايي دوره يادگارهاي
اعتقادات است ، مانند (ايران فلات آرياييبه
با صحبت اژدها ، ماه ، خورشيد ، درباره موجود وافسانههاي
(14)... و گياهان و جانوران
ناشي ميتوان را ايران در خرافي ازباورهاي ديگر برخي
مادر واقع در آشوركه و كلده همسايگانيمانند هجوم از
خداهاي با بيگانه اقوام اين.دانست بودند ، جادو و خرافات
ونحس سعد قربانيها ، به مربوط باورهاي همچنين ترسناكشان
بر وغيره انسان سرنوشت در ستارهها تاثير ساعتها ، روزها ،
.تاثيربسزاييگذاشتهاند ايرانيان
خرافات تنها نه بيگانه ملل كه است آن توجه قابل مساله
آثار بردن بين از براي آوردند ، بلكه ايران براي زيادي
ايراني ريشه و اصل كه را آنچه تا نمودند كوشش نيز ايران
اسكندر مثال ، بهعنوانآورند در اجنبي بصورت داشته ،
كسي همان يافته ، بيجا شهرت ادبياتايران در كه يوناني
كه آن حال ملعونميناميدند ، را ايرانياناو كه است
.ميگيرد خودش به جانب به صورتپيغمبرحق اسلام از بعد
كنيم يكديگرمقايسه با رستمرا و هرگاهاسكندر
نسبت اسكندر به كه جعلي اغلبافسانههاي كه ديد خواهيم
(15).نيست نامي رستم داستان به بيشباهت ميدهند
همه كه است بوده كاروانسرايي ايران سرزمين تعبيري به
رومي ، يوناني ، آشوري ، كلداني ، مانند بشري قافلههاي
با يا و انداخته بار آن در پي در پي مغول و ترك يهودي ،
خود نوبه به كدام هر و (16)آميزشداشتهاند و تماس هم
.افزودهاند آن به چيزي
قرن ميتوان تغييراتناچيز پارهاي از اغماض كمي با
قبيلهاي جامعه نمونه رابراحتييك هجري پنجم چهارمو
تلقياشاز طرز تبع به انسان جامعهاي درچنين.دانست
نهادها ;نيست خود اجتماعي اصلاحنهادهاي به قادر جهان ،
تغييرات به توانا را ناپذيرميپنداردوخود اصلاح را
واقع ، نظامهاي در.نميبيند اجتماعي نظامهاي درون در
شدهاندو تعيين قبل از چنينجامعهاي براي اجتماعي
.برد سر به اجبار به را زندگي آن در كه موظفاست بشر
مرموزو نيروهاي دست به جامعه اين در اصلي حاكميت
خواست كشاورزي ، بروزآفات هم.است افسانهاي نامرئيو
حاكميت هم و است ارادهانسان از خارج و غيرانساني عناصر
در مغول خان چنگيز و غزنوي محمود چون افرادي سياسي
در غزنوي محمود پيروزي منظرهم اين از.سياسي نظامهاي
شكست بودهوهم خراسانخواستخداوند امراي بر مرو
صورت مشيتاو سلجوقيانبه دست به مرو در غزنوي مسعود
خود قدرت از خارج را اينها دوي هر جامعه ، .پذيرفتهاست
نظام دراين.ميكند نتيجهتجربهناپذيرتلقي در و
معناي به تقدير البته.تقديرند بسته دست همگان معمولا
از و است خداوند اراده براساس چيز همه كه خود عميق
همين در ليكن ;است صحيح امري ميكند الهيپيروي قوانين
نيز او آزادياراده و انسان تقدير ، مسئوليتاجتماعي
قبيلهاي فرهنگ كه اينجاست اصلي نكته.است شده تصريح
.بيند نمي اصلا نيز را اختيار و ميداند جبر را تقدير
از را اجتماعي امور جريان سير معمولا قدري و قضا فرهنگ
-فردي مسئوليت كل از معمولا و ميبيند خارج خود تصرف حد
عوامل دست به را اجتماع امور اداره و ميكشد دست اجتماعي
تغيير جهت در تلاشي فرد اين بنابر.ميگذارد وا ماورايي
با ندارد ، آن سودمندي به نسبت تصوري چون.نميكند امور
اصلاح فكر از اجتماعي كارهاي زمينه در نظر همين اعمال
ترك با و ميسپارد دل تنبلي به و ميشود خارج آنها
محتوماز تقدير و سرنوشت به پرداختن و مسئوليت
(17).ميگريزد تعقل و فكر و مسئوليتپذيري
در تدريجا انحطاط و فساد كه است بعد به دوره اين از
شيخان و مييابد راه غيره و فتوت و ملامت طريقههاي اصول
فريفتاري به و ميشوند پديدار پليد فتوتداران و دروغ
وجود سبب و ظهور مجال كمتر زمان آن تا آنچه و ميپردازند
بعضي و ميگردد آشكار كمسرمايگي ، و بيمايگي يعني داشت ،
حوالت و بيحجت دعوي بينات و معجزات اصحاب و نمايان عالم
آنها نيز نامرادي فقرو گرفتار عوام و ميكنند بيبرهان
(18).ميشوند پذيرا را
قرون در كه روزافزوني مشكلات و پريشاني سخن ، ديگر به
تدريجي فقر مغول ، و ترك اقوام هجوم چون هجري هشتم و هفتم
بازرگانان و ايتالياييها تجارت شكوفايي علت به اقتصادي
غرب ، محصولات رقابت ،(پرتغال و اسپانيا) ايبري جزيره شبه
و علوم تا شد باعث غيره و اسلام امپراتوري تقسيم و تجزيه
تاريك و تنجيم سحر ، شعبده ، رمل ، جفر ، چون خفيه فنون
.بگيرد رونق ايران در انديشي
همپيماناني به سياست عرصه در كه دريافتند مغولان
و تسليم به و كنند سرگرم و بيحس را مردم كه نيازمندند
چون و آوردند روي صوفيان به رو اين از.وادارند رضا
بودند ، محتاج مختلف حكومتهاي حمايت به پيوسته نيز صوفيان
كه است دوره همين در.ميگشت ميسر گروه دو اين نزديكي
تاسيس در مذهبي داعيهداران هنرنمايي بازار بهويژه
علوم و است گرم ولايت و نبوت و مهدويت دعوي و فرقهها
مييابد فراوان رواج حروف و اعداد علم و طلسمات و غريبه
و بهطلسم خويش خواستهاي تحقق براي سلاطين بعضي حتي و
مردم"مثال عنوان به.ميشوند متوسل جنبل و جادو تعويذ ،
حوادث رهبر تقدير ، قدرت كه بودند دلخوش اين به نهم ، قرن
ابزار فقط و ندارد ارزشي خود خودي به شمشير نيروي و است
.است تقدير تحقق
پرورش در كوشش و تعمق با ميتواند آدمي شرايطي چنين در
دلالت با و حروف و اعداد كمك به رواني مكاشفه نيروي
است طبيعي اوضاع اين در.يابد دست آينده راز به ستارگان
يافته عملي جنبه ايام درآن كه صوفيانه كرامتهاي منزلت كه
.رود بالا ميكرد ، جلب را توجهشان و مجذوب را عامه و بود
اميران نزد ويژه به صوفيان اجتماعي منزلت دليل ، همين به
(19)".نمود ترقي ترك نژاد كلا و مغول
و بدوي ديگران از بيش مغولان كه است اين امر واقع
از (خان غازان) آنها شاهان از عدهاي و بودند خرافاتي
(20).داشتهاند كامل اطلاع علم اين
مردم مغول از قبل كه ميدهد نشان نيز داستانها مطالعه
بهم مردم فكري تعادل آنان ، حمله از بعد ولي بودند ، آرام
قضاي به را مردم كشتار ، و كشت غارت ، و قتل ;ميخورد
عاميانه داستانهاي در پس آن از و ميكند معتقد آسماني
اين در.ميآيند در ابر لكه صورت به جادوگرها ديوها ،
ديده بسيار داستانها در شاخدار دروغهاي و انحطاط دوره
(21).ميشود
و عجيب توجيهات مردم تودههاي اذهان در بعد ، به آن از
آثار درميكند پيدا شگرفي گسترش و پيشرفت غريب
معجزات و كرامات عامهپسند ، تصوف دوران آن از باقيمانده
.مييابد فوقالعاده اهميت صوفيه طرايق و سلسلهها اولياي
تاريخي واقعيت ميان هست نسبتي و رابطه ادوار ، اين در
كه اعصاري در ديگر ، بياني به.عيني واقعيت با زمانه
ركود و زوال به مردم تودههاي اذهان در خردگرايي
غلبه حتي و غريب و عجيب توجيهات پيشرفت ميان ميگرايد ،
و سياسي ساختارهاي انحطاط يا رفت پس و اوقات بعضي در آن
.كرد ملاحظه ميتوان تناظري و نسبت ادوار همان در اقتصادي
(22)
افرادي به بهسهولت بازار و كوچه در زمان اين در
.است ستارهشناسي و فالبيني آنها پيشه كه برميخوريم
دادن بيني ، سركتاب فالبيني ، صورت به پيشه اين بقاياي
ما جامعه در هنوز...و قهوه فال كفبيني ، مار ، مهره
(23).ميخورد چشم به كمابيش
خاشعي رضا
:پينوشتها
.ص 21 پيشين ، هدايت ، -14
.ص 19 منبع ، همان -15
ص 9 منبع ، همان -16
.ص 28 منبع ، همان -17
از تحليل و تجزيه" غلامحسين ، ساعدي ، ._ه داويديان ، -18
دوره سخن ، نشريه ،"روانشناسي مبناي بر امالطبيان و آل
.ص 18 بهمن 1344 ، شماره 1 ، 16 ،
ويراستار ، نشر تهران ، مردم فرهنگ زمينه جلال ، ستاري ، -19
.ص 589 1370 ،
محمد ترجمه ايران ، در مغول تاريخ بارتولد ، اشپولر ، -20
.ص 197 فرهنگي ، 1365 ، علمي موسسه تهران ، ميرآفتاب ،
اصفهان ، 1354 ، عوام ، جامعهشناسي نصرالله ، پورافكاري ، -21
.ص 191
.ص 608 پيشين ، ستاري ، -22
- ني نشر تهران ، خودكامگي ، شناسي جامعه علي ، رضاقلي ، -23
1371- دوم چاپ
نامه ايران
گاتها
دكتر:گزارش زرتشت ، مينوي هاي سروده ;گاتها:كتاب نام
تومان بها800 فرزين ، :ناشر سوم1376 ، چاپ.وحيدي حسين
ايران فرهنگ از بازمانده متنهاي كهنترين جمله از "گاتها"
اوستا جمله از و ايرانشناسان از بسياري باور بهاست
بوده زرتشت سرودههاي فراوان احتمال به گاتها شناسان ،
نسبت انتزاعيتر انديشههايي و كهنتر زباني از كه چرا
متن اين از تاكنون.است برخوردار اوستا ، بخشهاي ديگر به
.است شده ترجمههايي فارسي و اروپايي زبانهاي به
آزاد دوستخواه جليل و رضي هاشم پورداود ، استاد ترجمههاي
.است دسترس در فارسي به كهن متن اين از نيز
ترجمه به ساده و روان نثري ارائه با حاضر ، كتاب مترجم
تطبيقي واژهنامه كتاب پايان در نيز.است زده دست گاتها
توضيحاتي مترجم و شده داده انگليسي و نو فارسي اوستا ،
.است آورده گاتها اسطورهاي و خاص نامهاي از برخي درباره
ايران در جامعه و دولت
نشر افشار ، حسن ترجمه كاتوزيان ، همايون علي محمد دكتر
صفحه ريال ، 462 قيمت 27500 مركز ،
غالبا ايران جامعه و سياست دولت ، درباره جديد مطالعات
جامعه مطالعه براي كه است گرفته انجام نظريههايي برپايه
نظريهها آن ناكامي باعث همين و آمدهاند پديد اروپايي
اجتماعي و تاريخي رويدادهاي و پديدهها از برخي تبيين در
به توجه با كتاب اين در كاتوزيان دكتر.است شده ايران
عرضه زمينه اين در متفاوت و جديد نظريهاي واقعيت ، اين
طور به نظريه اين حاضر ، كتاب پيوسته تناوب كه است كرده
و ايران تاريخ از تطبيقي شواهد تحليل با و كامل و تفصيلي
عصيان ، مشروعيت ، قانون ، مالكيت ، چگونگي زمينه در اروپا
نظريه اين ازآن ، پس.است شده عرضه غيره و اجتماعي تحرك
مورد در ايران ، تاريخي شناسي جامعه الگوي عنوان به
و ميشود بسته كار به ايران نوزدهم قرن پايان رويدادهاي
در كوتاه نسبتا دوره اين رويدادهاي از فراواني شواهد
به نيز شده ياد نظريه.ميآيد دست به ديدگاه آن تاييد
اجتماعي و سياسي تحولات و وقايع تحليل و فهم در خود نوبه
كتاب ، اين مخاطبان و خواننده طيف.راهگشاست دوره اين در
ايران تاريخي شناسي جامعه و ايران معاصر تاريخ پژوهندگان
.است
نوروز همايش نخستين
:ناشر نوروز ، همايش نخستين مقالات مجموعه:كتاب نام
نوبت مردمشناسي ، پژوهشكده كشور ، فرهنگي ميراث سازمان
تومان بها2200 ، نسخه شمارگان2000 ، بهار 1379:چاپ
نخستين گذشته سال فرهنگي ، ميراث مردمشناسي پژوهشكده
همايش اين در.كرد برگزار جمشيد تخت در را نوروز همايش
شد ، برپا گذشته اسفندماه تا 25 از 24 روز دو مدت به كه
درباره سخنراني به ايران از انديشمنداني و پژوهشگران
و اسطورهشناختي روانشناختي ، مردمشناختي ، جنبههاي
و سي سبب ، اين ازپرداختند ديرپاي جشن اين انسانشناختي
كتاب در همايش دفتر به رسيده مقالههاي ميان از مقاله سه
به را نوروز گردآمده ، مقالههاي.شدهاند گردآوري حاضر
كدام هر و نگريسته فرهنگي پوياي و زنده ميراث يك عنوان
برخي.يازيدهاند دست آن در كاوش به ويژه چشماندازي از
نخستين درباره:است قرار اين از مجموعه اين مقالههاي از
;بهار جشن نوروز ، :(همايش دبير گزارش) نوروز همايش
فراهاني ، فاطمه:معنوي و شفاهي ميراث از عالي نمونهاي
نادر:بصري جاحظ التاج كتاب در و شيعه روايات در نوروز
باز زمين به نو سال با كه ايزداني سردشتي ، كريميان
تخت و "سياوشان نوروز" آموزگار ، ژاله دكتر:ميگردند
بر انسانشناختي نگاهي حصوري ، علي دكتر:جمشيد
آغاز فكوهي ، ناصر دكتر:نوروز جشن سياسي اسطورهشناسي
:مصر در نوروز رزمجو ، شاهرخ:هخامنشي دوره در نو سال
فرهنگ حوزه در نوروز و موسيقي بهبهاني ، اخوان عبدالهادي
...و وجداني بهروز:ايراني
فرهنگي ، ميراث مردمشناسي پژوهشكده سوي از نيز امسال
خارجي و ايراني پژوهشگران از دعوت با نوروز جهاني همايش
در اسفندماه تا 24 از 22 روز دو مدت به جهان سراسر از
.شد خواهد برگزار بم ارگ
|