نابينا هنرمند ازدو مجلس رئيس تجليل
خوانندگان نگاه از شدم زن كه روزي
شد تصويب فيلمنامه بانك اساسنامه
شد منتشر سينما سال كتاب
كيارستمي ازنگاه رياحي نفيسه آثار
مقدس دفاع سينماي بر مروري
نابينا هنرمند ازدو مجلس رئيس تجليل
از تن دو از اسلامي شوراي مجلس رئيس:هنري گروه
.كرد تجليل نابينا هنرمندان
با مراسم اين در كروبي مهدي والمسلمين حجتالاسلام
فرود" و "زنگنه پري" از معلول ، هنرمندان تشويق
اهداي با موسيقي عرصه نابيناي پيشكسوتان ،"گرگينپور
.كرد تجليل جوايزي
نمونه را هنرمند معلولين اسلامي شوراي مجلس رئيس
از بسياري تلاش ، و اميدواري:گفت و دانست اميد بارز
.ميكند جبران را كاستيها و ناكاميها
خوانندگان نگاه از شدم زن كه روزي
!پنهاناند آبيها...
-مخملباف محسن همسر -مشكيني مرضيه ساخته" شدم زن كه روزي"
تهيهكننده است ، گرفته مخملباف سينماي از زيادي تاثير
دخالتهايي نيز سميرا و ميثم است ، مخملباف فيلم خانه آن
.مياندازد "دستفروش" ياد به را ما فيلم دارند ، آن در
" سكوت" فيلم به را ما نوجوانان و كودكان دنياي به پرداخت
با زيادي همخواني فيلم سوررئاليست فضاهاي.ميكند رهنمون
به خاص عنصري از همگي اينها كه دارد ، "تختهسياه" فضاهاي
امر يك اين البته ميكند ، حكايت مخملباف سينماي نام
محسن توسط آن فيلمنامه كه زيرا ;است معمول و طبيعي
اوست ، هم فيلم محتواي و فن جهتدهنده و شده نوشته مخملباف
دموكراسي تست جغرافيايي حوزه همان در فيلم اين لوكيشن
از برگرفته نيز فيلم نمادين و تصويري بيان شيوه و است
.است مخملباف سينماي شاخصههاي همان
همه از بيشتر فيلم اين در كه است برجستهاي عنصر تقابل ،
نسل دو تقابل وتجدد ، سنت تقابلميآيد چشم به چيز
پرداختي و نگرش با اكثرا تقابل اين كه هم ، از متفاوت
ابزاري يكي كه اسب و دوچرخه تقابل است ، شده بيان سمبليك
و سنتي دنياي به مربوط ديگري و مدرن دنياي به مربوط
طرز نماينده سوارند نمادها اين روي بر كه سواراني قديمي ،
اسبها تاز و تاخت در كه خشونتي هستند ، نيز تفكرشان
مردسالارانه جامعه خشن تفكر طرز تداعيكننده است نمايان
حين در كه دوچرخهسواران آرام و نرم حركت و است سنتي
طرز بيانگر هم ، ميآيد بهنظر نرم بسيار هم گرفتن سرعت
تفكر طرز مقابل در كه است هميننسل نرم و تسامحگرا تفكر
قرار سنتي مردان ومصلحتگراي خيرخواهانه ظاهر به خشن
محدوديت كه هستند زنان اول اپيزود در البته.است گرفته
خود كه زناني ميكنند ، ايجاد كودكان آن مقابل در
را المانها همان تا آمدهاند و هستند روش اين قربانيان
پسركي و دخترك معصوم و پاك ذهن در شده ، تزريق آنها به كه
انساني و عاطفي و صميمي ارتباطي صداقت و پاكي روي از كه
ذهنيتي تخم غلط سنت.كنند كردهاند ، تزريق برقرار هم با
ميكارد ، آنها ضمير و ذهن در را بيدليل سوءظني و ناروا
فيلم اين در البته ميايستد ، پاك ارزشهاي اين برابر در
حياتي برابر در مكاني زماني موقعيت اين در نميتواند سنت
مينمايد معقولتر و منطقي و است آن خواهان فرد كه تازه
دوچرخهسواري با كه سنتي مردان آهو اپيزود در.بايستد
تا كنند منع كار اين از را او نميتوانند مخالفاند آهو
زبان از بعدا ولي ميگيرند نيز را دوچرخهاش كه آنجا
با آهو كه ميشنويم بعدي اپيزود در دوختر دو آن از يكي
كه مقصدي به و داده ادامه مسيرش به ديگر دوچرخهاي
.است رسيده داشت راه سر در محدوديتهايي
در ايراني زن زندگي به سينمايي پرداختي شدم ، زن كه روزي
و غلط فرهنگ در ريشه كه محدوديتهايي محدوديتهاست ، گستره
و رنگ هيچگونه و دارند مكاني موقعيتهاي همان نابجاي
ويرانگر و مخرب عناصر اين.نيافتهاند ديني صبغه
تفكر پرداخته و ساخته فقط غلط رسومي و آداب بهعنوان
كه است ناب انساني تفكرات با ناسازگار و غيرمعقول
فيلم.است كرده رسوخ مردمان اين ضمير و ذهن به ناآگاهانه
است ، پرداخته تفكرات طرز اين بازتابهاي و نقد به درواقع
اپيزود در كه آنجاست و ميآورد بار به كه ويرانيهايي به
در كه كلان ثروتي به پيرزن كه آنجا است ، آمده هم سوم
است بوده ارثاش و حق حقيقت در بوده ، محروم آن از گذشته
يافته نميدهد ، دست مزه ديگر و يافته دست آن به دير ولي
چيزي ولي ميخريد ، خريد ميبايست كه را آنچه همه است ،
بود ، رفتهاش دست از زندگي بخرد ، كه نميآمد يادش كه
حسرت در عاقبت نميداد ، مزه ديگر كه زندگي شيريني
در كه است ايراني زن پيرزن ، آن.ماند همان يادآوردن
او و شد پرداخته آن زندگي دورانهاي به پيشين اپيزودهاي
ميبايست كه مقطعي همان در او رويههاست ، همان حاصل
و بود شده تثبيت ميكرد ، برآورده آنجا در را نيازهايش
تجملات و آرايش فكر به حالا پيرزن كه مينمايد آنجا اين
و غيرمعقول بسيار سن آن در او براي كه چيزي بود ، افتاده
روانشناختانه جنبه يك اين اما.مينمايد جلوه فرامنطقي
نشده باز مقطع همان در او گرههاي چون كه است قضيه به
بالاخره و است كور گرههاي آن دچار هنوز نتيجه در است ،
.كند باز را آن بايد
همچنين -عام مخاطب بيشتر- مخاطب توجه جلب براي فيلمساز
در مطلب كردن حك بر تاكيد و آن خستگي و ملال زدودن براي
البته است ، پرداخته وشيرين موقع به طنزهايي به مخاطب ذهن
نابازيگران از گيرايي بازيهاي است نتوانسته كارگردان
هم مينمايد كند بسيار كه فيلم آهنگ ضرب و ريتم بگيرد ،
پرداخت اين از بهتر ميبايستي كه فضاهايي اين هيجان از
.است كاسته ميشد ،
تلخ طنزي هستيم ، مواجه آن با فيلم اين در كه طنزي البته
را پيرزن ناكاميهاي طنز طريق فيلمسازاز.است وگزنده
كه است نبودها و نداشتنها همان خاطر به ميكند ، بيان
كه حالي در ميگيرد ، قرار طنز موقعيتهاي همان پيرزندر
به نگاه در كه جانكاه رنجي و درد اما است ، متبسم همواره
گذر در كه دارد دردي از حكايت و است نهفته متبسماش ظاهر
.است افتاده روحاش به خورهاي چون زمان
است ، مثلا ضعيف فيلمبسيار آدمهاي از بعضي شخصيتپردازي
است ، شده خلق فيلمنامه در كه نيست پيرزني آن پيرزن شخصيت
هم آهو شخصيت همچنان است ، شده خوبي پرداخت حسن شخصيت اما
و پويايي سمبل اينجا در كه آهو ندارد ، را او تحركهاي
را او كه مرداني و غلط سنتهاي آن با افتادن در و حركت
و ابهت آن مينمايد ، تحرك كم بسيار است ، كردهاند احاطه
.ندارد ميداشت بايستي كه لازم جسارت
عمل بجا و خوب بسيار نمادها خلق در فيلمنامه نويسنده
تفكر ، طرز دو نماد عنوان به ودوچرخه اسب نمادهاي كرده ،
به و شده بسته چوبهايي با اول پلان در كه سياه پارچه آن
است خوبي نماد است ، شده فرض قايق روي بر بادباني عنوان
است نمادي يعني ميدهد ، سوق برداشت اين سوي به را ما كه
است ، آسمان و دريا آبي نمادش اينجا كهدر را عشق آبي كه
مادر ، خلافانتظار بر كه سياه است ، پارچه گرفته ما از
و فروخت بان قايق پسرك آن به ارزان و مفت را آن دخترك
بازدارنده است ، بازدارنده باز سياه پارچه آن گفت بايد
هنر و سينما و ادبيات در كه آسمان و دريا آبي رنگ بازتاب
آبياتپيدا چهره عشق ، آي /عشق آي است ، عشق نماد ما
كه نما همان است ، همين فيلم آخر و اول واقع در نيست ،
پس ميگيرد ، پايان هم نما آن وبا ميشود آغاز آن با فيلم
آبيها انعكاس كه سياهيهاست همان به پرداخت فيلم عصاره
.گرفتهاند ما از را
موجودبه واقعيتهاي ارائه براي فيلمساز فيلم اين در
را آنها فقط فيلمساز البته است ، شده متكي سوررئال فضاهاي
فيلمنامه نويسنده به منوط اصلي هنر و است كرده پرداخت
سينما ودراماتيك بصري طرح در چنين اين را واقعيت كه است
روي بر فيلم اواخر در مخصوصا سوررئال فضاهاي است ، ريخته
دستي قطارچرخهاي و ساحل در بساط همه آن گستردن و دريا
و همه ميكردند ، حمل را پيرزن وسايل كه بچهها سيار يا
وعدم توجه باعث كه بخشيدهاند ، خاصي فضاي فيلم به همه
واقعيت همه اينها واقع در.ميشوند موضوع از مخاطب خستگي
از رگههايي ذهنيكه پرداختي و شده بازسازي كه است
.است شده داده آن به دارد واقعيت
اين فيلمنامهضربهزده در حقيقت عنصر به كه نكتهاي اما
تركمني مردان از جنوب سرزمين در دوم اپيزود در كه است
كه اين و است ، آمده نماهايي ندارند ، آنجا به ربطي هيچ كه
محيط به مربوط چهرهاش و فيزيكي شاخصههاي كه هم داماد
حمل خود با را بودن تركمن عنوان است جغرافياييجزيره
وصلتنامعمول اين از نويسنده فيلمسازو هدفميكند
.نيست روشن
شكريپور مختار
شد تصويب فيلمنامه بانك اساسنامه
طرح ثبت بر علاوه پس اين از ايران سينماي فيلمنامه بانك
و طرح ثبت و پذيرش به نسبت سينمايي فيلمنامههاي و
پويانمايي ، مستند ، داستاني ، كوتاه فيلمهاي فيلمنامههاي
اقدام نيز تلويزيوني مجموعههاي و فيلمها كليپ ، ويديو
مطلب اين اعلام ضمن سينما خانه عمومي روابط.كرد خواهد
مركب فيلمنامه بانك امناي هيات بهمن ، جلسه 28 در:افزود
سينما ، خانه مديره هيات سينمايي ، معاونت نمايندگان از
اتحاديه و كارگردانان كانون فيلمنامهنويسان ، كانون
قبلا كه شده اصلاح اساسنامه تصويب ضمن تهيهكنندگان ،
و بررسي سينما خانه مديره هيات و سينمايي معاونت توسط
بانك مديرعامل عنوان به را مصطفوي فريد بود ، شده تاكيد
.برگزيد فيلمنامه
محسن امنا ، هيات رئيس عنوان به اسفندياري عبدالله همچنين
بانك بازرس عنوان به دهقاني بهرام و خزانهدار دامادي
.شدند انتخاب فيلمنامه
شد منتشر سينما سال كتاب
طبق كه كتاب اين.شد منتشر ايران سينماي سال 1379 كتاب
فصل شامل 3 ميشود منتشر فيلم ماهنامه سوي از سال هر سنت
و سياستگذاريها به "مرور 78" عنوان با اول فصل.است
و زن" عنوان با دوم فصل.دارد اختصاص سال رويدادهاي
ميپردازد ايران سينماي در زنان مسايل بازتاب به "سينما
كتابهاي مرور به دارد عنوان "فرهنگ" كه آخر فصل و
اختصاص ايران سينماي دستاندركاران فرهنگ و سينمايي
.است يافته
تومان قيمت 2500 به و صفحه در 404 ايران سينماي سال كتاب
.است گرفته قرار علاقهمندان دسترس در
كيارستمي ازنگاه رياحي نفيسه آثار
در ايران انيماتور بانوي اولين خاطره و ياد گراميداشت
.شد برگزار تهران نمايي پويا بينالمللي جشنواره دومين
براي "رياحي نفيسه"مرحومه پويانمايي آثار مراسم ، اين در
هنر اين به وعلاقهمندان دانشجويان و كارشناسان استادان ،
.درآمد نمايش به
در كه كشورمان فيلمسازمولف كارگردانو "كيارستمي عباس"
نفيسه فعاليتهاي و خدمات پيرامون داشت حضور مراسم اين
رشته در هرگز كه بود گونهاي به رياحي شخصيت:گفت رياحي ،
او و نميشد كاري رقابتهاي و اختلافات وارد خود هنري
.كرد كار كامل آرامش در سال سالهاي
و رنگ "رياحي"مرحومه انيميشن كارهاي:افزود كيارستمي
ودر نبود ايراني الزاما شخصيتهايش و داشت جهاني بوي
آنها درپاي يا و نمدي كلاه بچهها سر كمتر هم نقاشيهايش
.كرد پيشرفت جهان روز هنر با دقيقا او.ميپوشاند گيوه
بانويانيماتور اولين رياحي ، نفيسه نقش درباره وي
همچون ايشان:گفت پويانمايي سينماي پيشرفت در ايراني
خودش خط هنري ، عرصه اين پيشكسوتان و فعالان از ديگر برخي
از كاري تا بودكه امروز شبيه كمتر.ميكرد پيگيري را
تلاش افراد تمام ميكند ، پيدا خطي يك و ميشود موفق شخصي
الان كه ميتوانمبگويم.نمايند پيروي آن از تا ميكنند
روندپيشرفت در رياحي مرحوم تاثير و نقش به كه است زود
در ببينيم بايد كه چرا كنيم قضاوت پويانمايي سينماي
تاثير او آثار از كساني چه و چقدر آينده سينماي
.ميپذيرند
عضو ويدرگذشت سرطان اثر بر گذشته ماه آبان رياحي نفيسه
.بود تهران پويانمايي جشنواره نخستين داوران هيات
مقدس دفاع سينماي بر مروري
و آثار حفظ بنياد همكاري با مقدس دفاع سينماي انجمن
گفتوگوهاي و نقدها مقالات ، مجموعه مقدس ، دفاع ارزشهاي
در و كرده جمعآوري را گذشته دهه دو در مقدس دفاع سينماي
.است رسانده چاپ به "صلح براي جنگ" عنوان تحت جلد سه
مقاله مقدس ، 33 دفاع سينماي نقد جلد 42 سه اين در
دفاع فيلمسازان با گفتوگو و 25 مقدس دفاع سينماي درباره
نقدهاي و مقالات اوليه منابع.است رسيده چاپ به مقدس
دفاع سينماي جشنواره هشتمين به رسيده آثار از مجموعه اين
و نقد بهترين جايزههاي خود سال نخستين در كه است مقدس
.بود داده اختصاص خود به را مقاله
كوشش به تومان قيمت 5700 به زمستان 1379 جلد سه اين
به مقدمه در فراستي.است رسيده چاپ به فراستي مسعود
آورده پاياني بخش در و پرداخته جنگ سينماي آسيبشناسي
ماست سينماي ملي ژانر مهمترين كه مقدس دفاع سينماي:است
بين از براي خود هنري و آرماني ملي انجامرسالت براي
ايجاد نيازمند اول قدم در فرهنگي تاريخي انقطاع بردن
راه تا است شفاف و جدي گفتوگوي و شاداببحث فضاي
شاهد ما و شود هموار ملي فعال سينماي يك شكلگيري
جهاني بعد و ملي مقياس در دفاعمان جنگ خور در فيلمهاي
.باشيم
|