نديديم خيري دنيا از
است؟ مفيد شما سلامت براي خوشبيني آيا
شد حريق طعمه خاوران جاده در كارخانه 2
درآمد پاي از مسلح سارق
شدند غرق آب در كودك 3
روزنامهنگاران به پيجر واگذاري
توقيف "امروز ايران" دانشجويي نشريه
شد موقت
نديديم خيري دنيا از
زندگي يك گزارش
:اشاره
نوع با را شما كه است صفحهاي عنوان "زندگي يك گزارش"
مرداني و زنان زندگي.ميكند آشنا زندگي از ديگري
زندگي شيرين و تلخ حوادث كوران در كه مقاوم و سختكوش
و درهمشكسته كشتي توانستهاند و شده آبديده فولاد چون
.برسانند نجات ساحل به را خود زندگي آسيبديده
خودشان به را سختكوش مردان و زنان اين سرگذشت روايت
و كلام لحن و حوادث رخداد ترتيب در و كردهايم واگذار
تا دادهايم انجام را پيرايش و ويرايش كمترين آنها گويش
آنها روحيات و خصوصيات از چيزي
اين ناشنيده آواي انعكاس مطلب اين و نگذاريم فرو
.باشد ناآشنا چهرههاي
گزارش حضوري گفتوگوي يا و نامه با ميتوانيد نيز شما
.بگذاريد ميان در ما با را خود زندگي
صحبت زني با اتوبوس مسافران بيشتر شدم متوجه دفعه يك
كردم ، دقت كه خوب.ميشناختند را او همه انگار.ميكنند
تهران ، مثل بزرگي شهر در كه شدم كنجكاو.است مسن زني ديدم
شد معلوم كردم ، جو و پرس كمي است؟ ممكن چيزي چنين چطور
آن مسير در كه امامزادهاي در هفته از روزهايي در زن كه
امامزاده آن از را او مردم و مينشيند است ، اتوبوس خط
.ميشناسند
كنار كه جواني زن.رفتم امامزاده به روزها ، آن از يكي
.رفت زود داشت ، كار خانم..:گفت بود نشسته امامزاده حرم
داشتي؟ كارش
.كنم صحبت او با زندگيش مورد در ميخواستم
دردت به كه ندارم سرگذشتي چنان آن منم.رفته كه اون
خيلي او.بزن حرف خانم..با بيا بعدازظهر ولي.بخوره
.داره سرگذشت
چي":گفت.آمد استقبالم به خوشرويي با رفتم كه بعدازظهر
به)آقا اين سرگذشت ميخواهي بپرسي؟ من از ميخواهي
"كنم؟ تعريف برات را (ميكند اشاره امامزاده
.برميدارد قدم سبكي با.ميآيد نظر به نشاط با خيلي)
چند از بيش كه دهاني با.ميرود راه ابرها روي انگار
(.ميزند لبخند مدام نمانده ، باقي آن در دندان
***
ارباب وقتها اون.ميكرد كار دستچين.بود رعيت پدرم
كه گردو داشتم ، گردو درخت اگر من مثلا.بود رعيتي
ميداد گردو تا دو ده كدخداي با مياومد ارباب ميرسيد ،
كه گندم جور ، همين هم گندم.برميداشت خودش يكي رعيت ، به
اين رو تا دو ميكرد ، پيمانه و ميزد سبد ميدادن ، باد
زمين.طور همين عدس و لوبيا.ور اون رو ميگذاشت ، يكي ور
ارباب ميكشيد ، رعيت را زحمت رعيت ، مال درخت رعيت ، مال
داشتي ، گوسفند اگه.برميداشت مالياترو مياومد
.ميبردن برميداشتن شو روغن
***
هشت شش ، خرج چيزا اين بودن رعيت شوهراشون كه زنايي برا
را بچهها.ميشدن گرسنه ماه هشت از بعد.بود ماهشون
شمال طرف ميرفتن راه پياده روز سه ميگرفتن دوش
ميموندن بودن ، بزرگ اگه بچهها.ياچايچيني برنجكاري
تا رفتم راه روز سه خودم منميكردن رعيتي پدرشون پهلوي
رودخانه كنار شب.بود حامله زن يه.رودخونه لب رسيدم
بچه ناف كه نداشتيم وسيلهاي.آورد دنيا به را بچهاش
.داشتيم نگه نافشو شمرون پيچ تا اينجا از.ببريم را
يه.رسيديم آبادي يك به تا يواش يواش دستشوگرفتيم
.اومد جا حالش ذره يه تا خورد زنه داديم آبجوش ليوان
گرفت ، جون تا خورد ، داديم نون تكه يه گشتيم جاها اون
الان 59بود سالم نه.بودم كوچيك من.ديگه بود جنگل
كم پول ميدوني شمال ، رفتيم جور اين ما دفعه دوسالمه
.بود
***
پاچال" ميكردن؟ كار چه لباس براي ما مادراي ميدوني
گودي يه.داشت خودش خونه تو كسي هر بود ، خونه تو "كرباسي
پايه.بود پاچال تو نخريسي كارگاه.تنورنون مثل بود
لب دو ميذاشتيم قرقره تا دو.بود پاچال دوطرف دستگاه
نخ جوري اين.ميداديم حركت پايههارو پاها با.پاچال
و پيرهن كرباس از و ميكردن درست كرباس ميبافتن پنبه
خودشون چادررو.ميكردن تن بچههاشون ميدوختن شلوار
بند و پارچه خودشون بدوزن شلوار ميخواستن.ميبافتن
زناشون.نداشتن كه پول.بخرن نميرفتن.ميبافتن شلوار
.بود اينها كارشون شب تا صبح
ميريختن آرد من پنج كنن ، عروسي ميخواستن دخترا وقتي
ميتونه پخت نون كرد خمير اگه اين ميگفتنتشتي تويه
.داره نگه شوهر نميتونه نه اگه.داره نگه شوهر
***
تا دو برادريم دونه يه الان.برادر يه بوديم خواهر تا سه
مادرم.ندارم كسيرو هيچ كه الانشدن مرحوم بقيه.خواهر
من.كرده فوت تازه خواهرم يه كرده فوت كه بودم ساله هفت
.ندارم سواد.كرد فوت امسال بزرگتره.بودم وسطي
.نبود راضي بيامرز ، خدا پدرم ، مكتب ، برم ميخواستم
براي ميگفتم بگيره؟ ياد سواد دختر داره معني چه ميگفت
كارها مينويسه ، نامه دختر ميگفت.ميگرفت ايراد چي؟
.بود خون قرآن خودش پدرم.ندارم دوست من.ميده صورت
.شد مرحوم پدرم كه بود ماهه سه برادرم.ميخوند رساله
سالش پدرم 45.بود سالم من 13.كرد بزرگ رو برادرم مادرم
زحمت خيلي.ميكرد رعيتي تنها مادرم ، پدرم از بعد بود
ميكرد ، آبياري ميرفت ميبست پشتش برادرمرو.ميكشيد
تمام خاطرات اين يادآوري با دفعه يك).ميداد آب درختارو
بغضش ميشود ، غم از پر ميدهد ، صورتش دست از را نشاطش
(.ميگيرد
اندازهخودمباز به.ميكردم كمكش من.بود دوشش بچهرو
تاريك غصه از چهرهاش.نميكند رهايش بغض.ميگيرد صدايش
.نميريزد اشك اما.ميشود
***
منظور)اينو من ميگفت پدرم.بود گرفته زن من عموي پسر
پسر.نيست نگهدار زن اين.نميدم زن ( است برادرزادهاش
بزرگ خواهر عقب بود اومده.بده طلاق زنشو ميخواست عموم
.نميدم زن رو برادرزاده اين گفت.نداد من پدر كه.من
خيلي مادرم كرد ، فوت كه پدرم.نيست نگهدار زن اين
سالش بود ، 40 داده طلاق زنشو كه عمو پسر.بود آبرودار
عموم گفتنشست مادرم زيرپاي اومدسالم من 13.بود
مارو هيچي ، ميزنم ، آتيش خونهتو ندي هم تو اگه نداده ،
تيز داس يه عموم پسرنميرسيد عقلم منم.اين به دادن
خوردت تورو ما نري اين خونه اگه گفت من به گرفت ، دست
.نيست روز دو هست روز يه ديدم.اون خونه رفتم منم.ميكنيم
و دارم چي هر ديدم.كردم تحقيقات.بوديم ديوار به ديوار
سال هفتنداشت بچه.ميكشيد ترياك.فروخته برده ، ندارم
.هستي من زن تو گفت نه داد خرج نه.مادرم خونه كرد ول منو
بود برده رو همه.بوديم هم با ماه دو و سال يه فقط
طرف رفتم مادرم همراه من سال هفت از بعد.بود فروخته
.كردم فراهم پولي كاري ، برنج شمال
.بريم بيا مني زن گفت.من عقب اومد دارم پولي يه شنيد
وارد بهشدت ، هيجاني ، .ميشود برانگيخته چهرهاش ناگهان)
خودش مقابل درست را شوهر چهره گويي تو.ميشود كلامش
چي هر گفتم (.كند دفاع خودش از جد به بايد و ميبيند
هفت از بعد.رفتي سال هفت كردي ول زنتو تو.گفت قانون
.ميگيرم قانوني نوشته.ندارم حرفي من گفت قانون اگه سال
نگاه منو دفعه يك قاضي گفتم ، يواش من تا.دادگاه رفتيم
چرا گفت مرده به.كرد نگاه اونو دفعه يك.ميز پشت كرد ،
ميخوام.منه زن هم الان گفت آمدي ، الان نيامدي ، سال هفت
طرف از كنه شوهر بره اگه زن اين گفت قاضي.ببرم بردارم
دويوم ، .ندادي خرجي اينو سال شماهفت چونميتونه قانون
سالي.بدي تومن هزار هفت بايد خونهات ببري بخواهي اگر
تو سال هفت بايد سيوم ، .ميخوره زن اين كه تومن هزار
پول نه گفت برگشت.كردي روسرگشته زن اين كه بخوابي زندون
.ميرم زندون دارم ، نه
اگر گفت.ميدم طلاقش گفت.ميبريم ما نري تو گفت قاضي
اين هستي راضي شما خانم گفت قاضي.باشد رضايت به طلاق
پول من گفت.محضر رفتيم آمديم.بله گفتم.بده طلاقت مرد
را محضر پول خوردي ، منو زندگي تمام تو گفتم.ندارم محضر
.نشدم هم دار بچه.كردم خدا به واگذار تورو.ميدم خودم
.بودم مادرم پهلوي الموت تو سال هفت
***
هنوز مادرم.تهران بود اومده بود كرده شوهر كوچيكه خواهر
جوان.نشستم خواهرم خونه رفتم طلاق از بعد.بود الموت
خونه خواهرم.بگيرم خونه خودم برم نميتونستم. بودم
بعد.بود سالم كردم270 اجاره خواهرم از اتاق يك.داشت
لحظهاي.ميشود غمگين دوباره جمله اين گفتن با) طلاق از
تلاش.ميدهد ادامه تلخ و سنگين بعد.ميكند مكث كوتاه
به نگاهي با فقط و بگيرد فاصله خاطراتش با كه ميكند
.ميكردم نظافت خونه يه توي (.بگويد باز را گذشتهآنها
.ميرفتم روز سه هفتهاي پنجاهتومن روزي ميرفتم روزا
صبح هشت ساعت.بودم آشنا خانمي يه با جمشيد تخت خيابون
باز)...ميداد تومن ده روزي.برميگشتم شب هشت ميرفتم ،
(.نميريزد اشك ولي ميكند بغضميشود غصهدار چهرهاش
خونه سال هشت هفت.خرجم ميشدهم خونهم كرايه هم اون ،
كه ميكردم كار مردم توخونههاي جور همون.موندم خواهرم
گلوم.كردن جواب دكترا بيمارستان بردن منو.شدم مريض
دكترا آقاجون گفتم(امامزاده)آقا اين به.بود شده بسته
.كردن جواب منو
شفا منو اگه گفتم بيمارستان ، تخت رو شب نصفه سه ساعت
داد ، منو حاجت آقا.نميكنم ولت زندهام كه مادامي دادي
اتاق يك امامزاده طرف از.اينجا اومدم.شدم خوب شب همون
فرش اتاقو.نميدادم كرايه.بودم نشسته حياط همين.دادن
.بودن كرده مرتب.كردهبودن
***
.كردن تميز براي اومدن ديگه نفر دو يكي ساله پنج چهار ،
اينجا از حقوقهستم بيمه بودم تنها اين از تاقبل
ده.نگرفتم هيچي كردم كار دوره اون سال پنج.ميگيرم
آقا چون.گرفتم تومن ماهي 700 ميكردم كار ديگه ساله
تا.نده چقدر بده ، چقدر نگفتم من بود داده منو حاجت
الان.هزارتومن كردن 50 الان.تومن هزار كردن 18 كمكم
اتاق يه.آقاست مال خونه.هستم امامزاده نزديك توكوچه
.ميبرم آب پايين ميآم.نداره لولهكشي آب.داره بالا
يك فقط خدا از.ميدم برق و آب پول فقط.نميدم اجاره
داشته سعادت اگه.خيري به عاقبت يه ميخوام ، سلامتي
از هيچي ديگه كنم ، زيارت سيدالشهدا قبر كنار برم باشم
.دنيا اين از نديدم خيري ساعتهيچ اين تا.خوام نمي خدا
.آقاست همين من زندگي دلخوشي فقط
ارثي كيان مهوش
است؟ مفيد شما سلامت براي خوشبيني آيا
ببينند را ليوان خالي نيمه كه دارند تمايل افراد از بعضي
.را آن پر نيمه ديگر بعضي و
ميكنند پيشبيني را تيره و شوم سرنوشتي اغلب اول ، گروه
مقابل در را درخشان آينده و پيروزي هميشه دوم ، گروه و
و بدبين افراد عنوان به را گروه دو اين ما.دارند
سلامت بر ميتواند تفاوتها اين آيا.ميشناسيم خوشبين
.است همينطور كه ميرسد نظر به باشد؟ داشته تاثيري فرد
مقايسه در خوشبينها ، كه برميآيد چنين موجود شواهد از
گزارشهاي و جسماني بيماري از كمتري گزارشهاي بدبينها ، با
و خوشبيني كه وقتي حتي.ميدهند خود سلامت از بيشتري
نظر از گروه دو كه باشد شده بررسي موقعي و قبل از بدبيني
.باشند نداشته تفاوتي يكديگر با سلامت و بيماري نشانههاي
و خوشبيني نظر از را دانشگاه دانشجويان بررسي يك در
اندازهگيري تحصيلي نيمسال آخر هفته چهار از قبل بدبيني
در جسماني نشانگان نظر از افراد اين كه دريافتند و كردند
خوشبينها ، يعني.بودند متفاوت يكديگر از كلاسها پايان
بيماري از را كمتري نشانههاي بدبينها ، با مقايسه در
.كردند گزارش
از بعد خوشبينها بهبود به مربوط يافتههاي سرانجام ،
افراد با مقايسه در كه ميدهد نشان كرونر سرخرگ جراحي
سريعتري پيشرفت و بهتر سلامت از عده اين بدبين ،
از بدبينها و خوشبينها كلي ، طور به.بودهاند برخوردار
بامشكلاتاستفاده آمدن كنار در متفاوتي راهبردهاي
برنامهريزي خود كارهاي براي خوشبينها مثلاميكنند
خود افكار و ميكنند مشخص آينده براي را اهدافي ميكنند ،
بر بدبين افراد ميكنند ، متمركز اجرا دست در كار به را
يا و ميكنند تمركز دلتنگي و ناآرامي مانند خود احساسات
براي كه امكاناتي مورد در تا ميكنند تلاش فعالانه
از استفاده كه ميرسد نظر به.نكنند فكر دارد آنهاوجود
ميتواند مشكلات با آمدن دركنار متفاوت راهبردهاي اين
.باشد داشته فرد سلامت بر عمدهاي تاثير
كارور و شيپرو:منبع/ اسماعيلي غلامعلي
شخصيت روانشناسي از نقل به
شد حريق طعمه خاوران جاده در كارخانه 2
توليدي دوكارخانه خاوران جاده آتشسوزي در:اجتماعي گروه
كارگران از نفر دو و سوخت پزشكي لوازم و تينر و چسب
.ديدند آسيب آتش با مبارزه هنگام
از يكي سوله داخل از آتش شعلههاي ناگهان ديروز عصر
كارگران ابتدا.يافت گسترش بسرعت و شد بلند كارخانهها
تن دو حريق اطفاي جريان در كه كنند خاموش را آتش خواستند
شدند سوختگي دچار حكمآبادي و عبدي نامهاي به آنها از
.يافتند انتقال بيمارستان به كه
اطفاي براي تهران آتشنشاني و 21 ايستگاههاي 37 ، 15
.رفتند حادثه محل به حريق
بطور آتش شعلههاي ماموران فعاليت از بعد دقيقه چهل حدود
اين در.شد مهار مذكور كارخانههاي سوله دو هر در كلي
مواد بزرگ بشكه دهها صنعتي ، ماشينآلات تعدادي آتشسوزي
.سوخت آتش در پزشكي لوازم زيادي مقادير و شيميايي
خسارات و آتشسوزي علت مورد در آتشنشاني عمليات معاون
پيرامون تحقيق و نيست معلوم حريق علت:داشت اظهار وارده
كارشناسان از اكيپي سوي از هماكنون آتشسوزي چگونگي
.دارد ادامه آتشنشاني
موقع به كنترل در آتشنشانان تلاش از تقدير ضمن طاهرزاده
حريق گسترش از جلوگيري در بسزايي تاثير كه حريق مهار و
به بارها و بارها ما:گفت داشت عمده خسارات واردآمدن و
گوشزد را حريق وقوع خطر صنعتي و توليدي واحدهاي اينگونه
همكاري آماده سازمان اين كارشناسان كه كردهايم اعلام و
سيستم طراحي و حريق از كننده پيشگيري تجهيزات تامين جهت
ايمني آموزشهاي ارائه و واحدها اين جهت مناسب ايمني
.هستند كاركنان
خواست واحدها اينگونه مسئولين و مالكين از خاتمه در وي
سازمان به مراجعه با وديگران خود جانومال حفظ براي كه
پيشگيري كارشناسان نظارت تحت و مشاوره با و آتشنشاني
رعايت و خود اماكن ايمنسازي به نسبت سازمان اين
آينده در تا نمايند اقدام مربوطه ايمني دستورالعملهاي
.نشوند مشكلات اين دچار
درآمد پاي از مسلح سارق
سرقت گوناگون سوابق داراي كه مسلحي سارق:اجتماعي گروه
نيروي تلاش با ميگريخته قانون چنگال از همواره و بوده
به.افتاد بهدام الشتر ، شهرستان توابع از رباط انتظامي
از احشام ربودن در خود ، سرقت آخرين در وي ايسنا ، گزارش
از همدستش ، بههمراه فرار حين در كه داشت دست روستا يك
شليك با و گرفت قرار تعقيب تحت رباط انتظامي نيروي سوي
.درآمد پاي از گلوله
موجبات مسلح ، سارق اين شدن كشته است حاكي گزارش اين
.آورد فراهم را منطقه مردم خشنودي
شدند غرق آب در كودك 3
كودك سه جداگانه حادثه دو در:همشهري خبرنگار - همدان
غرق آب چاه و استخر آب در بياحتياطي دليل به روستايي
.شدند
ساكن زارعي رضا نام به ساله سه بچهاي پسر اول ، حادثه در
شهرستان توابع از سو شيرين روستاي
غرق منزل داخل چاه در سقوط براثر بازي هنگام كبودرآهنگ
سعيد بهنامهاي پسربچه دو ديگري حادثه در همچنينشد
ساكن فتحعلي فرزند محمدي سعيد و حمزهعلي فرزند محمدي
.شدند غرق و افتاده استخر داخل در بياحتياطي علت به ديزج
همدان انتظامي نيروي سياسي عقيدتي عمومي روابط گزارش به
بياحتياطي اثر در فقط و نبوده مشكوك مذكور كودك سه فوت
.است بوده والدينشان سوي از مراقبت عدم و كودكان خود
روزنامهنگاران به پيجر واگذاري
مابين في آمده بعمل توافقهاي براساس:اجتماعي گروه
شركت و ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن رفاهي كميته
دستگاه دريافت متقاضي كه انجمن اعضاي كليه صنعت ، استيمان
انجمن دفتر به مراجعه با ميتوانند ميباشند پيجر
ثبت به را خود تقاضاي (ارديبهشت يكشنبه 2 روز تا حداكثر)
.برسانند
نحوه ايران نگاران روزنامه صنفي انجمن دبيرخانه گزارش به
اقساطي و (فوري) نقدي صورت دو به پيجر دستگاه واگذاري
:ميباشد ذيل بشرح آنها از يك هر شرايط كه بود خواهد
كه ميباشد ريال پيجر 1330000 دستگاه نقدي فروش قيمت -1
فوري بصورت كه دستگاههايي تعداد.است سريع واگذاري قابل
ترتيب در نام ثبت زمان و بوده محدود ميشود ، داده تحويل
.بود خواهد موثر واگذاري
كه ميباشد ريال دستگاه 1450000 اين اقساطي فروش قيمت -2
قسط 250 در 4 مابقي و نقدا مبلغ اين از ريال هزار 450
قسط ، آخرين دريافت از پس.ميشود دريافت ريال هزار
.شد خواهد داده تحويل متقاضيان به پيجر دستگاه
توقيف "امروز ايران" دانشجويي نشريه
شد موقت
دانشجويي ، نشريات بر هياتنظارت راي پي در:اجتماعي گروه
دانشكده در كه "امروز ايران" هفتهنامه انتشار مجوز
مدت 4 به مييافت ، انتشار مشهد فردوسي دانشگاه ادبيات
.شد لغو ماه
بر نظارت هيات دبير ابراهيمي ، مهندس ايسنا گزارش به
از:داشت اظهار مشهد ، فردوسي دانشگاه دانشجويي نشريات
در كه گرديده وارد نشريه اين به اتهام نظارت 4 كميته سوي
دو از نشريه مسئول مدير صالحي ، حسين آقاي دفاعيات پي
مقاله درج جمله از ديگر اتهام دو در و گرديده مبرا اتهام
.شد شناخته محكوم استبدادي حكومتهاي
حضور دليل به نظارت كميته همچنين:افزود ابراهيمي مهندس
تخلف سابقه نداشتن نيز و كميته در مقرر موعد در ايشان
كتبي اخطار از بعد نشريه اين انتشار عدم و نشرياتي
آييننامه اجرايي دستورالعمل ماده 6 از بند 8 براساس
در جاري مطبوعات قانون برطبق و دانشجويان اسلامي تشكلهاي
اين موقت توقيف بر راي دانشگاه سال 1364 دستورالعمل
از شماره دومين انتشار پي در سياسي و فرهنگي هفتهنامه
.شد داده جاري سال خرداد تاريخ 20 تا ماه مدت 4 به آن
گو و گفت در امروز ، ايران مديرمسئول صالحي ، حسين همچنين
كميته سوي از صادره حكم تاييد ضمن ايسنا خبرنگار با
كميته درخواست بر بنا:گفت دانشجويي ، نشريات بر نظارت
در توضيحات از پارهاي براي مشهد فردوسي دانشگاه انضباطي
و كردم مراجعه كميته اين به چاپشده مقالات و نشريه مورد
.دادم پاسخ نيز مسئولين سئوالات به
|