معاون رمضانپور اصغر علي با گفتوگو
اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت فرهنگي
ايران فرهنگي نظام در كتاب آسيبشناسي
اسلامي ، انقلاب از بعد سياسي و اجتماعي تحولات :اشاره
عرصه در معنيداري تحولات سبب اخير درسالهاي بويژه
مناسبات در تحول با البته تغييرات اين و است شده فرهنگ
جهاني ارتباطات سهلشدن و گسترش و جهاني فرهنگي
طبقه يافتن قوام با كه همچنان.است نبوده بيارتباط
نزديك رابطهاي هم كشور در عالي آموزش گسترش و متوسط
.است داشته
اين.است بوده محتوايي تحولي شاهد كشور در كتاب نشر عرصه
و تبيين.است شده متجلي كتاب كاركرد نوع در عمدتا تحول
و تغيير اين بررسي و ايران در نشر فرآيند بازخواني
در آن چشماندازهاي ترسيم نيز و كتاب عرصه در تحولات
رمضانپور علياصغر با حاضر گفتوگوي موضوع دهه 80 ، آغاز
به كه است اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت فرهنگي معاون
.ميگذرد نظرتان از ايران كتاب جشن مناسبت
انديشه و فرهنگ
مرحله چند گذشته سال طي 10 در و نشر و كتاب حوزه در *
و مشكل موضوع ، يك عنوان به را نشر كه اين اول.دارد وجود
خاص گونهاي آن ، براي سپس و گرفتيم نظر در بحران حتي
را آن مشكلات كه كرديم سعي و گرفته نظر در شناسي آسيب
و ناشران سخنان عطف نقطه دورهاي در ;كنيم اولويتبندي
اقتصادي لحاظ به نشر صنعت كه بود اين نشر كارشناسان
در دارد ، دولتي حمايتهاي به احتياج و است ضعيف بسيار
در شد ، حل بعد مدتي البته و شد بحران كاغذ مسئله دورهاي
كرد ، پيدا تخفيف اندكي مالي و فني مسائل وقتي دورهاي
شكلي خود براي هم مسئله اين آمد ، ميان به مجوزها بحث
وضعيت اين از اندازهاي تا ناشران از مهمي بخش كه گرفته
يك عنوان به شما از كه شناختي به توجه با دارند ، رضايت
روند از شما شخص كه وقوفي نيز و داريم فرهنگي كارشناس
كه بپرسم ميخواستم داريد ، كشور در كتاب و نشر فعاليتهاي
نقادي و ارزيابي چگونه را نشر كنوني وضعيت و موقعيت
بايد حوزه اين در كه كارهايي چشمانداز اصولا و ميكنيد
يابد؟ انتقال سطحي چه به سطحي چه از ميبايست شود انجام
دو در ميگوييم ، سخن ايران نشر از وقتي ميكنم فكر من -
به توجه نخست سطح ;كنيم صحبت آن از ميتوانيم سطح
دستاورد يك مثابه به كتاب مصرف و توزيع توليد ، سازوكار
.فرهنگي
و رسانه يك عنوان به كتاب كليت به توجه و نگاه ;دوم سطح
من گمان به.است كشور فرهنگي نظام در رسانه اين موقعيت
و فرهنگ وزارت برنامهريزي وارد ما نشر كه سالي 15
و نقد مورد ميتوان منظر دو اين از را شده اسلامي
.قرارداد ارزيابي
كه سطحي درباره توضيح به آنكه از پيش ميخواهم ، اجازه من
توليد ، سازوكارهاي سطح) ;بپردازم بود شما نظر مورد مشخصا
مربوط مسائل بازار ، به مربوط مسائل كتاب ، مصرف و توزيع
زيبايي امور و قلم اهل صنفي امور و ناشران صنفي امور به
صحبت دوم سطح آن درباره كه است بهتر (..و كتاب شناسي
به نگاه ما كاستيهاي جمله از من ، نظر به كه چرا كنيم ،
كه دوم سطح و منظر به كه بود اين نخست سطح مسائل حل
فرهنگي نظر از آن موقعيت و رسانه يك عنوان به كتاب تحليل
نگاه اعتباري به نكرديم ، عمل است ايران در تفكر نظام و
از كه ورزيديم تلاش كمتر و بود دروني نگاه نشر به ما
و تحليل مورد را آن و بيفكنيم نگاهي نشر مسئله به بيرون
.بدهيم قرار ارزيابي
صاحب ماتمدني كه ميدهد نشان ما تاريخي پيشينه به نگاهي
مختلف تمدنهاي از كه كلي دستهبنديهاي درهستيم كتاب
;ميشود محسوب تازهاي نسبتا پديده كتاب دارد ، وجود
لاتين آمريكاي و جنوبي آمريكاي فرهنگ از وقتي نمونه براي
نيمه از كه است تازهاي بسيار پديده كتاب ميكنيد صحبت
فرهنگ در قرن 19 اواخر از عمدتا و تدريج به قرن 18 دوم
چين در وضعيت همين.ميكند پيدا را خود خاص جاي ديار آن
شكل به سنتها و شفاهي فرهنگ غلبه درآن كه دارد وجود هم
شعر نقش همانند كه گويي گزيده صورت به و اجتماعي آيينهاي
مكتوب فرهنگ و كتاب بر بيشتري غلبه است ، ما فرهنگ در
.دارد
از ما فرهنگ در كتاب موقعيت كه است بنيادي چنين بر
براي را خاص تعريفي و ميشود ناشي ما فرهنگ ويژگيهاي
كه تاريخي منظر از صرفنظر اماميكند ايجاد ما فرهنگ
از جديد ، دوره در است ، مطرح كتاب به نسبت ما فرهنگ در
به كتاب كه امروز ، به تا مشروطيت از پيش پرشور سالهاي
و قبلي موقعيت از كتاب شد ، رايج ايران در تازهاش معناي
پيدا انتقال تازه موقعيت يك به سنتي ، رسانه يك مثابه به
از اجتماعي منزلت ايجاد ابزار به عصر اين در كتابكرد
.شد مطرح جديد علم و تجدد طرفداران و روشنفكران سوي
شد تعريف ما جامعه در كتاب براي كه تاريخي موقعيت اين
كتاب و نشر پيشينه اينكه آن و است اجتماعي معناي يك حامل
در را كتاب و نخبگان روشنفكران ، بين رابطه ايران در
جدا كاملا سطح دو با ما اساسي چنين بر.كرد پررنگ ايران
از پيش سالهاي در ايران در تفكرياش معناي به نشر از
كتابهاي كه كتاب از سطحي ;بوديم روبهرو انقلاب
عنوان با آنها از كه ديگر سطح و ميشد تلقي روشنفكرانه
كه ارگانيكي رابطه اين ميكردند ، ياد عوامپسند كتابهاي
هيجدهم قرن اواخر از و اروپا در كتاب ، از سطح دو اين بين
.نداشت وجود ايران در بوديم ، شاهد
بود؟ چه آن علت *
.داشتند ايران در نخبگان و روشنفكران موقعيتيكه به -
موقعيت با انقلاب از پيش در كتاب وضعيت تعبيري به
نسبت انقلاب از پيش مدرن شبه نظام در نخبگان و روشنفكران
ساخت با ارگانيك پيوند عدم نوعي دچار كه داشت مستقيمي
كه برخيها خلاف بر من.بودند كشور رسمي فرهنگي و آموزشي
عمدتا رسمي ، غير و رسمي فرهنگ دوگانگي اين معتقدند
پيروزي از قبل كه معتقدم است ، انقلاب پيروزي از پس محصول
شدت كه است طبيعي اما داشت ، وجود دوگانگي اين نيز انقلاب
خصوص به و انقلاب پيروزي از پس اندازه به آن حدت و
.نباشد جنگ از پس سالهاي
كه عاملي عنوان به را كتاب بايد سطحي چنين در بنابراين
نظام با نخبگان و روشنفكران ميان مناسبات تعامل نتيجه
زمان آن در كه الگويي.آورد شمار به است كشور فرهنگي
نام انديشهها پيامبران عنوان به كتاب از ميشد دنبال
بود ، بديهي ما براي قبل از كه را مسائلي كه ميشد برده
از پيش ما موضع تعبيري به.ميكردند يادآوري ما به
و هستيم شاه طرفدار يا ما مثلا كه بود روشن كتاب خواندن
را كتاب داشتيم ، كه موضعي همين براساس و شاه مخالف يا
موضعگيري براساس كتاب با ما رابطه و ميكرديم انتخاب
.ميشد تعريف و ميگرفت شكل اجتماعي
...بود ايدئولوژيك رابطه اين كه معتقديد يعني *
وضعيت اينآن همه نه اما بود ايدئولوژيكي آن از بخشي -
علت و شد تشديد شدت به انقلاب پيروزي از بعد سالهاي در
از كه اخيري سال تمام 15 در دوگانگي نوعي شاهد ما اينكه
اين در:است همين نيز بوديم ميكنيم صحبت ايران در كتاب
گسترش براي دولتي و فرهنگ رسمي نظام سو يك از سال 15
در چالشهايي ديگر سوي از و ميداد انجام فعاليتهايي كتاب
كتاب تعبيري به.ميكرد بروز نظام برابر در و مسير اين
عمل ما موضعگيريهاي براي پرچمي مثابه به دوره اين در
سال 10) اخير سالهاي در ما كه مثبتي تحول اماميكرد
هستيم ، آن شاهد (خرداد دوم از پس سالهاي در عمدتا و اخير
شكاف اين كردن پر حال در تدريج به كتاب كه است اين
رسمي موضعگيريهاي در پرچم به شدن تبديل از كه شكافي)
بين رابطه ديگر سمت در كه همانگونه.است (ميشود ناشي
;است تغيير حال در مردم توده و عوام و نخبگان و روشنفكران
را جامعه يك فرهنگي ساختاراجتماعي ريشههاي چه اگر
تغيير اين اما داد ، تغيير و كرد تبديل سرعت به نميتوان
دهه در ما كه آنچه من نظر به.ميشود حس و ديده تدريج به
روبهرو آن با فرهنگي و اجتماعي تحولات دليل به اخير
رسيده اوج به خاتمي آقاي جمهوري رياست از پس كه بوديم
به كه است رسانهاي عنوان به كتاب دوباره شكوفايي است ،
و علم و تفكر صحنه در گستردهخودش و متعدد كاركردهاي
.ميشود متوجه ما جامعه
داده ماهيت تغيير توصيفي روش به بيانيهاي روش از يعني *
است؟
حالت به ما ، بيانيههاي خدمت در رسانهاي حالت از -
.ميشود تبديل متقابل انديشيدن براي رسانهاي
تعامل ايجاد كه خود اصيل كاركرد به كتاب گفت ميتوان *
ميشود؟ نزديك است ،
.باشد داشته ارزشي بار قدري ميتواند ، اصيل -
بخش كه آمارهايي اما باشد ، صحيح شايد جهتي از شما سخنان*
ارشاد و فرهنگ وزارت مجموعه زير كتاب خانه را آن اعظم
را شما گفتههاي خلاف امري ميكند ، ارائه اسلامي
در كتاب اول پخش كه ميگويند آمارها.بازميتاباند
از كه تصويري چنين با.است نسخه تا 400 وضعيت 300 بهترين
كاهش و ايستايي نيز و داريم دست به كتاب توزيع كميت
تحول از ميتوان چگونه نسخه ، سطح 2000 تا كتاب شمارگان
كه سياستهايي خاطر به چه اگر گفت؟ سخن كتاب حوزه در
حتي و ناشران اكثر است ، كرده اعمال مميزي حوزه در ارشاد
همين از را خود فكري نيازهاي ميتوانند خوانندگان
بازارهاي به مراجعه به نيازي و كنند تامين رسمي حوزههاي
است اين شده ما تعجب اسباب كه آنچه اما ندارند ، غيررسمي
تعداد از همچنان مثبت ، سياستهاي اين تمامي عليرغم كه
ميشود؟ كاسته كتاب خوانندگان
فعلا ما كه هستيد اولي سطح به بحث انتقال حال در شما -
تا بزنم مشخصي مثال است بهتر.نميگوييم سخني حوزه آن در
در فلسفي كتابهاي تنوع به اگر.شويد متوجه مرا منظور
به شهريور 1320 كه را دورهاي كنيد ، نگاه مختلف دورههاي
ايران در فلسفي آثار رويكرد كه بگيريد نظر در را است بعد
درباره لطفي ، مرحوم خاطرهاي است ، سياسي رويكرد عمدتا
چون ما:ميگويد و ميكند ذكر افلاطون آثار ترجمه
دامن جامعه سياسي فضاي در را تازهاي توجهات ميخواستيم
آثار اين البتهزديم آثار اين ترجمه به دست بزنيم ،
در است ، ايران در فلسفي ترجمههاي غنيترين از نمونهاي
حزب توسط كه ماركسيستي آثار ترجمه از موجي دوران اين
.مييابد راه بازار به ميشد ، زده دامن ايران در توده
لحاظ به نازل و پايين سطح آثار عمدتا البته آثار اين
ديگر دوره.است فهم عوام و روان و ساده اما علمي ، مرتبه
تلاش از خود كه است پنجاه و چهل دهه اواخر سالهاي در
(كتاب نشر و ترجمه بنگاه همانند) ترجمه مهم بنگاههاي برخي
ترجمه ما و مينشيند بار به اندكاندك كه ميشود ناشي
شاهد را غرب تفكر حوزه در كلاسيك آثار و كتابها از بعضي
چهارم دوره و بگيريد نظر در دهه 60 را سوم دوره.هستيم
و محتوي لحاظ به را دورهها اين وقتي.دهه 70 نيز را
دهه در ما كه درمييابيم ميكنيم ، مقايسه كتابها عناوين
ترجمه رويكرد و هستيم روبهرو آثار ترجمه تنوع با 70
به را خود جاي بود ، حاكم سياسي مد به توجه با كه آثار
به كه داده ايران در فلسفي و فكري مختلف نحلههاي تلاش
مشترك زبان كردن پيدا و همزباني بيان براي ابزاري دنبال
تلاش دوره اين در كه ميكنم احساس من.هستند خودشان بين
را جامعه در گفتوگوي براي مشترك زبان كردن پيدا براي
كه نيست اين معناي به تلاش اين البته.ميكنيم حس بيشتر
است ، شده روبهرو اقتصادي استقبال با نيز كتاب بازار در
فرهنگ و تفكر عرصه در كه ميكنم صحبت كساني تلاش از بلكه
براي راهي ميخواهند و خلاقيت اهل دردمند ، ايران ،
.كنند پيدا فرهنگي درون گفتوگوي و همزباني
از فراتر كه كردند تعريف خود براي را مسالهاي گروه اين
براي است تلاشي است ، ايدئولوژيك و سياسي بيانيههاي
اگر.داريم ما كه فرهنگي و فكري هويت به نسبت بازنگري
بالا سطوح در نخبگان از گروهي به دورهاي يك در تلاش اين
صحنه به تلاش اين كتاب طريق از امروز اما ميشد محدود
دقيقتر ، تعبيري به.است شده كشانيده و داده سوق اجتماع
اجتماعي ، گفتوگوي براي رسانهاي عنوان به ايران در كتاب
بايد خودش هويت به نسبت بازنگري دوره در جامعهاي هر كه
.ميكند نقش ايفاي بگذارد ، سر پشت را آن
سخن آن از كه نقشي ايفاي اين براي شما عيني شاخصهاي *
چيست؟ ميگوييد
ترجمه و تاليف حوزه در كتاب تنوع شاخصها اين از يكي -
از) كوچك و متعدد تلاشهاي با كه است اين ديگر شاخص.است
خويش انديشه بيان عنوان به را كتاب (كميت و تيراژ لحاظ
گرفت نتيجه ميتوان كه است بنيادي چنين بر.ميگيرند پي
در كتاب آفرينش در قلم اهل و نويسندگان مشاركت ميزان كه
بازيميكردند ، ناشران اين از پيش كه سهمي با مقايسه
پديده با شما اينكه دلايل ازجمله.است افزايش درحال
هستيد ، روبهرو فكري حوزههاي همين در كمفروش كتابهاي
تقاضاهاي فشار دليل به مجبورند ، ناشران كه است اين
قبل از آنها خود كه بدهند تن كتابهايي به تفكري و فرهنگي
چنداني توفيق فروش ، بازار در كتابها اين ميدانند ،
.زنند سرباز آنها انتشار و چاپ از نميتوانند اما ندارند ،
و كلامي فلسفي ، اجتماعي ، ) فكري حوزههاي در شما اگر
نگاهي ما موفق ازناشران بسياري كارنامه به (ديني
مشكلات گرفتار آنها عموم كه درمييابيد بيندازيد ،
تنوع كه است اين هم آن مهم دليل يك و هستند اقتصادي
كنار در مجبورند و دارند را حوزهها اين در كتاب عناوين
جالب.ندارد فروش كه كنند منتشر كتاب تعدادي پرفروش كتاب
فروش كتابها اين كه ميدانند ناشران اين اينكه ، توجه
بدون و سنتي نيز ايران در كتاب توزيع سامانه و ندارد
به دست آگاهي چنين به توجه با چرا اما است ، كارايي
را كار اين اگر چون ميزنند؟ كتابها اينگونه انتشار
به.بازميمانند ايران در فرهنگ و تفكر گردونه از نكنند
مولفههاي از فراتر را خود كه است مجبور ناشر تعبيري
به من را تحول اينبكند كتاب عرصه وارد و ببيند اقتصادي
بستر ما هرچند ميدانم ، شكوفايي نوعي فرهنگي و فكري لحاظ
اين از اقتصادي بهره گرفتن براي را لازم اقتصادي و صنفي
و مطبوعات مورد در مثال براينبرديم كار به را شكوفايي
كه داشتهايم را روزنامهاي كمتر استثنايي ، موارد جز به
ادامه مداوم صورت به و هزار بالاي 300 تيراژ با بتواند
همين ما روزنامهخوانان واقعي ظرفيت آيا اما.دهد حيات
به اجتماعي فضاي به توجه با و من گمان به !نه است؟ تيراژ
بسيار ما روزنامهخوانهاي ظرفيت كه بگويم ميتوانم جرات
به روزنامهها زماني است ، كمااينكه اين از فراتر
كه ميدهد نشان امر همين و رسيدند بالا بسيار تيراژهاي
ظرفيت كه نسبت همان به اما دارد وجود بالقوه ظرفيتهاي
موانع دارد وجود ايران در روزنامهخواني براي بالقوه
موانع اين و ;دارد بروز و حضور هم ايران در نشريه توزيع
روزنامه ، بدون محتاج بالقوه ظرفيت كه ميشوند باعث
.بمانند باقي استفاده
دارد ادامه
|