منشور ( آخر بخش ) انتخابات و رسانهها
رسانهها انتخاباتي و تبليغاتي فعاليت
چيست؟ اسطوره
منشور ( آخر بخش ) انتخابات و رسانهها
رسانهها انتخاباتي
و تبليغاتي فعاليت
اشاره
دكتر ديدگاههاي"انتخابات و ها رسانه" مطلب نخست شماره در
در ها رسانه نقش درباره جهانگرد مهندس و راد محسنيان
در شد ، مطرح آن ، كردن عقلاني و سالم انتخابات يك برگزاري
.گذرد مي نظرتان از دست اين از ديگري ديدگاههاي ادامه
انديشه گروه
در را مردمي و مستقل رسانههاي نقش:فرقاني محمدمهدي
قرار ارزيابي مورد زمينه چند در ميتوان انتخابات جريان
:داد
ميان آزاد و سالم رقابت امكان ساختن فراهم:الف
به آنها اطلاعرسانيدرباره عدالت تامين و كانديداها
.مردم
اين به مردم ، دسترس در مختلف گزينههاي دادن قرار:ب
به خود انتخاب قدرت و انتخاب حق از بتوانند مردم كه معنا
خود صلاح و خير جهت در را آنچه و كنند استفاده احسن نحو
.كنند عمل ميدانند جامعه عمومي مصلحت و
كهمردم ، نحوي به جامعه ، در"خردانتخاب" بردن بالا:ج
ملي مصالح و منافع به توجه با را گزينه مناسبترين
آنها كننده ، گمراه و ناقص مبهم ، واطلاعات كنند انتخاب
.نكند رادچاراشتباه
ظرفيتها ، زمينه اطلاعرسانيدر شفافسازيفضاي:د
برنامهها ، معرفي و بالقوهكانديداها وتواناييهاي افكار
جدي مقولههاي مورد در بويژه آنها وعلايق ديدگاهها
مردم حرمت عدالت ، قانون ، ودموكراسي ، آزادي همچون واساسي
و فكري نخبگان به نگرش شايستهگرايي ، آنها ، خصوصي حريم و
... و فرهنگ اقتصاد ، خارجي ، سياست سياسي ،
و تنشها كاذب ، هيجانهاي ايجاد از پرهيز: _ه
تعقل ، بر احساسات غلبه بينتيجه ، و فرساينده درگيريهاي
و كافي صحيح ، اطلاعات به مردم دسترسي طريق از تنها كه
در واقعگرايي نيز و عميق تحليلهاي ارائه و بهنگام
.است ميسر كانديداها با برخورد
مورد در خاص جناحي و سياسي گرايشهاي اعمال از پرهيز:و
موضع بودن شفاف و مستقل و غيرحزبي ملي ، رسانههاي
مردم خطاي ضريب رساندن حداقل به منظور به حزبي رسانههاي
.مشاركت و تصميمگيري در
دو از انتخابات در عمومي مشاركت ارتقايسطح و افزايش:ز
كنار در"انتخاب خرد" كه نيست ترديديكيفي و بعدكمي
و خاصدارد اهميتي مردم ، مشاركتفيزيكي ميزان و كميت
.سنگينيدارند مسئوليت زمينه اين در رسانهها
مسئولان عملكرد به نسبت مراقبت و نظارت اعمال:ح
وكاهش ومسئوليت قدرت ، اختيار صاحبان ودستاندركارانو
بر آنها خاص ومنافع علايق و خواستها امكانتحميل
.جمعي خرد و انتخابات جريان
قبال در مردم وهوشيارسازي آگاهسازي ونيز افشاگري:ط
و سالم مسير از انتخابات انحرافجريان و سوءاستفادهها
.آن صحيح
ترسيم و وانسجامملي تقويتوحدت آرامش ، حفظ:ي
صرفنظر ، ملي كلان مصالح و منافع روشناز چشماندازهاي
.خاص گروههاي و افراد وتمايل خواست از
ما مطبوعات از بسياري كه ميرسد نظر به حاضر حال در
حال هر در اما دارند را بالقوهاي ظرفيت قابليتو چنين
و حساس نقش به ازپيش بيش انتخابات ، جريان ميبايستدر
ملي رسانه كه نيز سيما و صدا.باشند واقف خود سرنوشتساز
وظيفه اعتبار به هم و قانون حكم به ميبايستهم است
منشورفعاليت" عنوان به را فوق دهگانه بندهاي خود ملي
برخي البتهوجود.كند رعايت"انتخاباتي و تبليغاتي
گروهي و جناحي فشار ، منافع گروههاي نقش خاص ، گرايشهاي
موانع از بخشي عنوان به ميتوان را قدرت ودغدغهكسب
.برشمرد اهداف اين تحقق
اصلي عناصر از جزيي عنوان به رسانهها:رستگار ليلا
شوق ايجاد اساسيدر نقش ميتوانند سياسي ارتباطات نظام
حضور براي را آنها و باشند داشته مخاطب تودههاي بين در
ميتواند پيامگيران بسيج.برانگيزند جمعي مشاركت اين در
اقناعي و آموزشي نقش از بهرهگيري و شناخت ايجاد طريق از
اين در مطبوعات قدر هر.گيرد انجام جمعي ارتباط وسايل
منطقيتري و حرفهايتر شيوههاي از اشتياق ، ايجاد
و يكسويه ارتباطات بر تكيه جاي به و كنند استفاده
دوسويه ، تحليلهاي ارتباطات عمق ، بر كم تهييجي شيوههاي
انتخاب انتخابات ، اجزاء اصيل ويژگيهاي و عميق ، آموزش
منافع مراقبتاز و شرايطبومي بر منطبق حركت شيوههاي
بستر از كه است طبيعي كنند ، تاكيد جامعه ، عمومي
از بسياري متاسفانه كه كردهاند ، عبور عقلانيتري
برخي كمآگاهي يا و ناآگاهي بستر در ما رسانههاي
برانگيختگيسطحي بر ، بيشتر انتخابات ، زمينه مخاطباندر
جهت در تا سرمايهگذاريميكنند پيامگير تودههاي
در واقعي مشاركت انگيزشحس پيامگيرانو آگاهي تعميق
.آنان
شرايط در ما بگويم بايد پرسش اين دوم بخش به پاسخ در
متاسفانه.داريم قرار ارتباطات نظام بابت از خاصي بسيار
.ميدهد را مستقل رسانههاي رشد اجازه كمتر موجود شرايط
و حكومتي رسانههاي يا بيشتر داريم ، امروز ما آنچه
و حزبي رسانههاي يا و است حرفهاي نيازهاي از غيرمستقل
گرو در را رسانهاي نيازهاي است طبيعي كه جناحي
اندكي نشريات و ;ميدهند قرار جناحي و حزبي خواستههاي
در دارند حزبي ، وجود يا حكومتي وابستگيهاي از مستقل كه
اين براي و ميكنند ايستادگي سختي به مشكلات چنبره
.ميپردازند نيز سنگيني بهاي ايستادگي ،
خود كليدي نقش برايايفاي رسانهها اينكه باره در اما
ميكنم اشاره تنها من دارند ، خود پيشروي را موانعي چه
در انتقاد" مقوله در راد محسنيان دكتر كه پژوهشي به
بررسي 162 كه شده مطرح پژوهش اين دردارد "مطبوعات 78
در 3 فقط كه است آن از حاكي ايران ، مطبوعات تاريخ ساله
تكثر با همراه آزادي از مطبوعات مدت ، اين از درصد
داشتهاند ديگري روزگار بقيه ، درصد و 97 بوده برخوردار
توصيف متمايز دوره يازده صورت به تحقيق اين در كه
:شدهاند
مطبوعات -فحاش 3 و آزاد مطبوعات -دولتي 2 مطبوعات عصر -1
دوم عصر -خودسانسور 5 و آزاد مطبوعات -خفقان 4 در
-فحاش 7 و آزاد حزبي مطبوعات -خفقان 6 در مطبوعات
انقلاب پيروزي با هشتم مرحله -زده 8 غرب و خنثي مطبوعات
شده مطرح آزاد متكثر مطبوعات عنوان به و اسلاميآغاز
متعدد مطبوعات -بسيجگر 10 و پردهپوش مطبوعات -است 9
و حزبي كاركرد با آزاد متكثر مطبوعات -سانسور 11 خود
نشريه هفده همزمان بستن با بهار 79 از كه دوازدهم دوره
.است خارج تحقيق اين محدوده از و شد آغاز
كه است اين موانع اين از يكي تنها كه ميبينيد پس
آزادي شرايط عام ، بهطور رسانهها و خاص بهطور مطبوعات
كه است رسانههايي اصلي نياز كه كردهاند تجربه كمتر را
.كنند عمل خويش وظايف به درستي به ميخواهند
بيامان سيطره كه داريم قرار شرايطي در ما امروز *
زمينه در و يافته روزافزون گسترش جهان ، سراسر در اطلاعات
تحولي ارتباطي و اطلاعاتي تكنولوژيهاي و اطلاعرساني
سياست ، عرصههاي كليه كه گونهاي به ;پديدآمده شگرف
اين.است داده قرار تحتالشعاع را غيره و فرهنگ اقتصاد ،
اين از عقبافتادگي و بيتوجهي آثار همچنين و مساله
ميكنيد؟ ارزيابي چگونه را جهاني تحولات
ما رسانههاي عقبماندگي آثار مورد در:شكرخواه يونس -
اين بگويم بايد ژورناليسم ، عرصه در جهاني تحولات از
در حاضر ، حال در نيست ، محتوايي ، زياد جنبه از فاصله
اين كه است شده حاكم تحليلي روزنامهنگاري نوع يك ايران
جهان در اخبار به دسترسي منابع چون و است قوت نقطه يك
-تحليلي برخورد اين طبعا است ، شده بيشتر مردم براي معاصر
مميزه يك -است اينترنت نظير الكترونيك رسانههاي خلا كه
تكنولوژيك جنبه از معتقدم اما.اتكاست قابل نقطه يك و
در.است ديجيتال روزنامهنگاري منظورم.هستيم عقب بسيار
منوال همين به وضع اگر و ماندهايم عقب خيلي زمينه اين
دچار هم بينالمللي ارتباطي جنبه از حتي بماند باقي
.شد خواهيم اشكال
در آسيبشناختي پرسش يك كه شما پرسش اين ميكنم فكر من
و بررسي چندين به نياز است ديجيتال ژورناليسم زمينه
تكرار فقط.نيست كوتاه پرسش يك حوصله در و دارد سمينار
ولي.نداريم چنداني مشكل مساله ، محتوايي جنبه از ميكنم
خيلي روزنامهنگاري تكنيكهاي همچنين و تكنولوژيك جنبه از
اطلاعرساني سرعت به بهخصوص امر اين و داريم گرفتاري
دمكراسي كالاي گرانبهاترين اطلاعات گفتم.ميزند آسيب
بايد و هست هم شدني فاسد كالا اين ميكنم اضافه و است
با فقط و فقط هم سرعت اين و برسد مخاطبان دست به زود
دست به ارتباطي ديجيتال و مدرن تكنولوژيهاي به شدن مسلح
.ميآيد
قسمت در نوعي به شما ، سوال اين مورد در:جهانگرد مهندس -
شدهايد متذكر نيز شما كه همانطور ولي شد صحبت اول
بهقدري (ICT) ارتباطات و اطلاعات فناوري گستره امروز
زمينههاي تمام در تاثيري چنان ICT انقلاب و شده فراگير
گذاشته هنر حتي و اقتصاد فرهنگ ، سياست ، قبيل از جامعه
انكار آن گرفتن نديده و تاثير اين از كردن گذر كه است
.است واقعيت
و معماري فرهنگ ، گرايشها ، ايدهها ، و اخبار ارائه امروزه
صورت به اطلاعرساني شبكههاي و اينترنت طريق از هنر
شبكه طريق از كه اقتصادي تراكنشهاي.ميشود انجام وسيع
.بالاست باوري غيرقابل صورت به ميگيرد انجام اينترنت
اينترنت طريق از آموزش يا و دور راه از آموزش بحث
مطرح محور يك عنوان به دنيا دانشگاههاي اغلب در تقريبا
و اطلاعات فناوري نيز اجتماعي شئونات ساير در و است
.است بوده تاثيرگذار ارتباطات
اطلاعات فناوري زمينه در بسياري تحولات نيز ، ما كشور در
داراي كشور حاضر حال در.است گرفته صورت ارتباطات و
و است (ISP) اينترنت خدمات ارائه مركز كثيري تعداد
زيادي خصوصي و دولتي سازمانهاي و ادارات شركتها ،
.كردهاند ايجاد اطلاعرساني شبكههاي
مخابرات شركت) تلفن و تلگراف و پست وزارت مجموعه در
آمده بهوجود اينترنت براي محكمي استخوانبندي يك (ايران
ولي.است راهاندازي حال در كشور IP ملي شبكه نيز و است
را خود سريعتر هرچه تا باشيم داشته بيشتري تلاش بايستي
صورت در كه چرا ;كنيم نزديك جهاني استانداردهاي به
بايستي را بسياري هزينههاي استانداردها اين به نرسيدن
بهطور.بپردازيم تكنولوژيكي و اقتصادي زمينههاي در
و ارتباطات كاربرد يعني) الكترونيكي تجارت بحث مثال
مراكز ايجاد نيز و تجارت امر در الكترونيكي اسناد انتقال
است جدي آنقدر (الكترونيكي امضاي و اسناد گواهي تصديق
جاري كشور در را امور اين نتوانيم ما كه صورتي در كه
نگوئيم اگر كشورها ساير با ما مالي مراوده ;سازيم
از.بود خواهد هزينهآور و مشكل بسيار است ، غيرممكن
اطلاعرساني مراكز ايجاد عدم صورت در نيز فرهنگي ديدگاه
نيازهاي پاسخگوي ميتوانيم چگونه خارجي ، و داخلي بعد از
داشته انتظار يا و باشيم آنها سوالات پاسخگوي و جوان نسل
تحقيق براي صرفا بيروني سايتهاي به آنها رجوع باشيم
.باشد
امكان زمان ، هر از بيش مردم امروز:فرقاني مهدي محمد -
مقايسه نتيجه در و متعدد مجاري از متنوع ، اطلاعات دريافت
را اطلاعرساني مجاري ساير با داخلي رسانههاي عملكرد
حيث از حاضر حال در ما كه نميرسد نظر به.دارند
نيز و اطلاعرساني زمينه در فيزيكي امكانات و سختافزاري
.باشيم داشته جدياي مشكل اطلاعات ، دريافت
توسعه نگاه.است بينشي و فرهنگي فكري ، مساله اصلي ، مساله
كالاي" مثابه به را اطلاعات اطلاعرساني ، عرصه به نيافته
عامل را آن انتشار اساسا و ميبيند "انحصاري" يا "ممنوع
امروز كه حالي در.ميشناسد ملي امنيت و ثبات تزلزل
آنها "آمادگي" و مردم "آگاهي" سايه در ملي ثبات و امنيت
تامين نشده ، پيشبيني موقعيتهاي با شدن روبهرو براي
مشروع و طبيعي حق يك امروز مردم "اطلاع كسب حق".ميشود
هر و است بينالمللي عرصه در شده شناخته رسميت به و
عمل عمومي مصالح برضد شود اصل اين تحقق مانع كه عاملي
.كرد خواهد
عدم و توليد عدم اطلاعرساني ، عرصه در ما عمده مشكل
-علمي گره يك نخست ، وهله در اين و است اطلاعات توزيع
نيز مشكل اين حل و تكنولوژيك و ابزاري نه است ، فرهنگي
.است وتدريجي زمانبر
كيهاني معصومه
چيست؟ اسطوره
به ميتوانيم ما كه بهايي بيشترين و اسطوره بارز اهميت
از است قصهاي معمولا اسطوره كه است اين بدهيم آن
;ميشود بيان دراماتيك شكلي در كه پيوسته هم به رويدادهاي
و ميانه تا ابتدا از كه طرحي دارد ، را خودش قهرمانان
;يوناني مشهور اسطورههاي.ميگيرد بر در را داستان پايان
كه است دليل همين به و سادهاند و روشن داستانهايي
حال عين در.باشند نيز ما بحث مورد اسطورههاي ميتوانند
بحث ، مورد اسطورههاي كه نيست معني اين به مطلب اين
بعضي.هستند خيالپرداز شخص ذهني محصول و ساخته
هم به رويدادهايي هستند ، معني اين به يقينا اسطورهها
اسطورهها بيشتر اما نيافتادهاند ، اتفاق هرگز كه پيوسته
كه دارند مردمي وجود بر دلالت ;سياسي اسطورههاي خصوصا
اتفاق دقيقا كه رويدادهايي و زيستهاند راستي به
آنچه آوردن حساب به با موافقتي است ممكن ما.افتادهاند
و دارند وجود آنها اما ;باشيم نداشته افتاده ، اتفاق كه
در واقعي دادههاي اسطورهساز اوقات اكثر.نيستند تخيلي
كننده تفسير همواره او بلكه ;نميكند ابداع را داستانش
كه است مشخصي تمدن و فرهنگ از شده گرفته كه است واقعياتي
اين نشاندهنده چيزي چهاست متعلق آن به دادهها اين
مورد اين در ميباشد؟ اسطوره شمار در دادهها اين كه است
صورت به را آن اسطوره كه است دادهها دراماتيك شكل همانا
مطلوب نتيجه است ، كرده حفظ تبيين قابل و منطقي استدلالات
قابل حقايقي صورت به كه است استدلالي مباحثات كار اين
كه است اين به بسته حقايق اين پذيرش و درآمدهاند قبول
اسطوره كلي طور بهشوند واقع قبول مورد حقايق صورت به
كه كساني تجربيات دهنده توضيح كه است قبول قابل وقتي
آن انطباق كه منطقي مفهوم برانگيزنده و باشد كرده ، معرفي
.باشد ممكن ذهن با
از يكي اما نيست ، كلابحثبرانگيز اسطوره از ديدگاه اين
.گذاشتهاند صحه آن بر عمدتا شناسان اسطوره كه است مطالبي
ميدهد امكان ما به كه است اين مطلب اين فايده بيشترين
انواع از تنها نه.دهيم تميز يكديگر از را اسطورهها
از بلكه دارد ، قرار آن حاشيه در كه منطقي بحثهاي
به.هستند نامفهوم غالبا كه داستاني متفاوت گونههاي
مقاصد براي كه گونهاند رويا افسانههاي ديگر عبارت
هستند نامتعارفي اسطورههاي موضوعات اين و شده بيان خاصي
از جدا آنها اصلي منظور و شدهاند معرفي غيرواقعي كه
بر كه است مفاهيمي داراي كنندهشان ، سرگرم جنبه
.است شده ارجحداده تعليمي و مهذب و اخلاقي داستانهاي
اسطورههايي شبه ديگر تعبير به تمثيلها و ضربالمثلها
همراه به داستان روايت حين در را منطقي مقاصد كه هستند
اندرز يا اخلاقي قواعد تشريح آنها اصلي غرض اما.دارند
داستانهاي صحيح روايت با ميتواند كار اين.است دادن
.بگيرد انجام خوبي به تخيلي
داستاني روايت شده ، استنباط كه طور آن سياسي اسطورههاي
داشته وجود موارد از بسياري در كه است سياسي جامعهاي از
مورد دوباره بايد حال كه شده حفظ و شده ابداع گذشته در و
.گيرد قرار نو قرائتي
است سياسي جامعه به مربوط عبارتي به قرائت ، يا روايت اين
اين آمد ، خواهد وجود به دور چندان نه آيندهاي در كه
شان دانش تكامل و انسانها آگاهي منظور به اسطورهها
اسطورهها ، اين روايت طبق هرحال به.شدهاند روايت
نظر به مطلوب و دلخواه چيزي مثابه به سياسي جامعه
وجود مدار بر آنها حاكميت محور كه جوامعي در.نميآيند
سياسي نظر از يا كه دارد قرار سياسي گروههاي و احزاب
قانون و نظم رعايت فرط از يا شدهاند گرفته ناديده
است ممكن سياسي گروههاي اين شدهاند ، بياثر و بيفايده
برقرارند سياستها اين كه موقعي تا كه برسند نتيجه اين به
و ندارد وجود آنان دلخواه امنيت و آزادي به رسيدن امكان
سياستها اين كه ميشود برقرار نيازشان مورد آزادي هنگامي
از جدا يا باره اين در اسطورهها از بسياري.شوند دگرگون
ژرمني اسطورههاي).هستند نظريات اين كننده تشريح اينها
.(قبيلاند اين از ملياناليستها و مسيحي اسطورههاي يا
تلقي سياسي ضد بيشتر بايد قوي ظن به اينچنيني اسطورههاي
عهده از سرانجام آنها از كمي تعداد.سياسي تا شوند
به و برآمدهاند داشتهاند سياسي جوامع در كه وظايفي
.هستند ما بررسي در جايگاهي داراي كه است دليل همين
جوامع در كه مردمي براي نميتواند قطعا سياسي اسطوره
در.باشد داشته كردن عنوان قابليت ميكنند زندگي سياسي
پيدا مردمي ميان در را مخاطبانش غالبا سياسي اسطوره واقع
دور چيزي سياسي جامعه كه اينست شخصيشان تفكر كه ميكند
به.است نيامده دست به هنوز اينكه يا و بوده دسترس از
ندرت به اسطورههايي چنين تجويزي فعاليت نوع دليل همين
باشند سياسي موجوديت طالب كه گروههايي است ، سياسي فعاليت
فكر است ممكن سازند ، متوقف را سياسي روند اميدوارند يا
فعاليتي نوع و سياسي اسطوره در اساسي و عمده وجوه كنند
خلاصه.باشد جنگ و آشوب كردن ، مهاجرت ميكند تجويز كه
است مردمي داستان شكل بدين سياسي اسطورههاي آنكه كلام
فعاليتهاي در هرگز و ندارند سياسي جامعه از تصوري كه
.نبودهاند شريك سياسي
افسانه سياسي اسطورههاي ;مطلب اين از فراتر بسيار
انفرادي.دارد خودش به مخصوص قهرمانان.است خاص گروههايي
يا طبقهاي نژادي ، و ملي و قبيلهاي صورت به بلكه نيست
بر در را مهاجرين و تبعيديان از مجموعهاي احتمالا حتي
مييابند نماد اسطوره در غالبا ، خاص موارد اين.ميگيرد
به كه است اسطوره در موجود گروههاي از تصويري اين اما
تحليل و تجزيه آخرين در و هستند اسطوره مقاصد حامل نحوي
عمل سياسي اسطوره در قهرمانان مثابه به كه گروههايي
به اسطوره مقاصد اجراي كه گروههايياند ميكنند
.است شده گذاشته عهدهشان
وقايعي دهنده توضيح سياسي اسطوره اسطورهها ، ساير نظير
تجربه كننده عرضه كار اين و ميكند معرفي وي كه است
اين با اسطوره.هستند منسجم بسيار كه است خاصي گروههاي
آن در كه دنيايي شناخت در شاياني كمك گروهها اين به كار
دادن توانايي وسيله به اينچنين كاريميكند ميبرند بسر
مثابه به كه است كنونيشان وضعيت مشاهده در گروهها به
است ممكن سياسي اسطوره است ، آمده در داستان يك از بخشي
وجود به گروه يك چگونه كه باشد مطلب اين دهنده توضيح
چيزهايي چه كه دهد توضيح است ممكن.چيست مقاصدش و ميآيد
را خودشان گروهها اين چرا و است گروهها اين دهنده تشكيل
غالبا بلكه ;تقريبا نه و كردهاند درگير فعلي معضلات در
.است آنان نهايي پيروزي نويدبخش و گروهها اين مدافع
همان به ;است آينده كننده برآورد اسطوره كلام خلاصه
ما كه همانطور و است درك قابل حال كه شفافيتي و روشني
بلكه نيست ، تبيين يا توضيح تنها محاسبه اين شدهايم قانع
.است منطقي توافق يك
گروههايي يكپارچگي به كمك حتما كه قلمرويي گسترش و بسط
به كمكي ميتواند چالش و مبارزهطلبي اصليترين در كه
اوضاع تغيير جهت در همديگر با اجتنابناپذير توافقي
سياسي اسطوره كه جايي در و باشد نامطلوب و ناخوشايند
است ، موجود غالبا كه است سياسي جوامع از افسانهاي وراي
و شده شمرده نيز جوامع اين مقدس قانون است ممكن
و مقصدشان به اطمينان با كه باشد گروههايي الهامبخش
.ميروند پيش به دستاوردهايشان پيشبرد و پيروزي
و معمولي توصيفي غالبا شد ذكر كه اسطورهاي هاي ديدگاه
از پارهاي است ممكن مطلوب وضعيتي در.دارد طبيعي
پيچيده و بغرنج موضوعاتي داراي غالبا كه باشد تئوريهايي
رفتارو غايت نهايت در اسطورهسازي ، .است لزوم حد از بيش
- جنگ از بيشتر نه و كمتر نه اسطورهساز.انسانهاست كنش
مشكلاتي.ميدهد قرار توجه مورد را مرج و هرج و اعتصاب
هيچ كه است اسطورههايي درك در مواجهايم آن با ما كه
روبرو آن با انسانها كه مخاطراتي و معضلات با تفاوتي
پديدههاي ساده ، كاملا اسطورهها ، يقين به ندارند ، هستند
را آنها كه آرزومنديم ما اگر و تاريخياند خارقالعاده
توجه آنها وقوع تاريخي و دقيق موقعيت به بايد ;بفهميم
.كنيم مبذول كافي
اصلاني صارم مهناز:ترجمه/تودور هنري:نوشته
|