شده بندي بسته فرهنگ شكلگيري و رسانهها
(پاياني بخش) نگاهيبهنظريههاومبانيتحولاتتحقيقيرسانهها
نظري ديدگاههاي و مكاتب تحول سير بررسي دنبال به :اشاره
هاي بخش در اجتماعي تحولات در ها رسانه آثار درمورد
ظرفيتهاي داراي كه مكاتبي ، مقاله پاياني بخش در ، گذشته
فونكسيو مكتب ; هستند زمينه اين در اي نقادانه بالقوه
مكتب و انتقادي نظريه ، ( وظيفه اصالت ) ناليسم
اين متفكران تاكيد مورد اساسي مفاهيم همچنين و فرانكفورت
تك انسان" ، "توده فرهنگ" ، "فرهنگي صنايع" چون مكاتب
"فرهنگي امپرياليسم "و "شده بندي بسته فرهنگ" ، "ساحتي
. است گرفته قرار بررسي و بحث مورد
انديشه و فرهنگ گروه
رديابي براي ارتباطي و جامعهشناسي مكاتب بررسي در
و رسانهاي پيامهاي به نسبت انتقادي و منفي ديدگاههاي
را مكاتبي بتوان شايد اجتماعي تحولات در رسانهها نقش
نقادانهاي بالقوه ظرفيتهاي كردهاند سعي كه كرد جستجو
(وظيفه اصالت)فونكسيوناليسم مكتب.دهند نشان خود از را
براي چيز همه و بخشيده وحدت تحقيق ، مورد موضوعات به كه
حفظ پديدهدر يك نقش و ميشود جلوهگر نظام صورت به آن
برابر در ميكند ، ارزيابي مثبت كه است نظام تعادل
ميشود گفته و شده وارد آن بر كه انتقادهايي
محافظهكارانه گرايشهاي مدرن ، جامعه در فونكسيوناليسم
چون مفاهيمي بهكارگيري با كرده سعي ميكند ، تقويت را
از...و "وظيفه ضد" ،"بيساماني" ،"كاركردي ناسازگاري"
.دهد نشان نيز را پديدهها كشيدن نقد به "ظرفيت" خود
بهدست مكتب اين از دقيقتري قضاوت باشيم خواسته اگر اما
قابل نسبت به مورد اين در "گولدنر الوين" نظر آوريم
"جامعهشناسي قريبالوقوع بحران" كتاب در اواست قبولتر
واكنشي حقيقت در ساختاري فونكسيوناليسم":ميگويد خود
نظريهاي ماركسيسم اگر ;ماركسيسم داعيه برابر در بود
ميكرد ، محكوم را سرمايهداري كه بود عمومي
درباره عمومي نظريهاي به هم ساختاري فونكسيوناليسم
توجيه قدرها آن را سرمايهداري كه ميشد تبديل جامعه
سرمايهداري مشكلات بيشتر و (ميكرد اغلب اگرچه)نميكرد
(14)".كند محكومش آنكه بدون ميكرد تفهيم و تبيين را
را فونكسيوناليسم عليه بعدي استدلال "گيدنز آنتوني"
ارجاع درست تبيين لازمه":است معتقد او.است كرده ارائه
ميتوانيم را كاركردگرا تبيينهاي و است عمل و عامل به
برحسب چيزي وجود تبيين لذا.كنيم مجدد تعبير حيث ، اين از
.است علت تصور دادن نشان بيمعني دارد ، چيز آن كه كاركردي
داشته وجود چيزي كه آن مگر نميشود انجام كاركردي هيچ
وجود كه معلول پس باشد ، چيزي وجود علت كاركرد اگر.باشد
(15)".است كاركرد كه باشد علت بر مقدم بايد است
بازار قانون دانستن حاكم و تجاري نگاه اين:گفت بايد اما
و كرده دگرگون را نگرشها نحوه كه بود فرهنگ عرصه بر
ميان اين در.ساخت آشكار را اصيل انتقادي ديدگاههاي
ميشوند شناخته فرانكفورت مكتب عنوان تحت كه گروهي
كردند اعلام خود تحليلهاي در و شدند انديشه اين سردمدار
مفاهيم تجارتي اعلانات و تبليغات با مخفي دستگاههاي كه
.ميكنند تحميل ما بر جهان از را ما ذهني
در ميتوان را انتقادي ديدگاههاي واضح طور به اين بنابر
به پرداختن با داشتند سعي كه كرد جستجو گروهي انديشههاي
اعتقاد به زيرا بفهمند را تاريخ كل اجتماعي ، علوم همه
مكانيسم يك ضروري محصول عنوان به تاريخ فهم" آنها
و استقلال درك و اشياء نظام عليه خودشورشي اقتصادي ،
حال به تا آنچه كنيم فكر اينكه...است بشر نوع آزادي
آن براي مبارزه نوعي خود بود ، ضرورت يك افتاده ، اتفاق
".شود تبديل معنيدار ضرورت يك به كور ضرورت يك كه است
(16)
را جامعه بنياني مسائل تلاشند در انتقادي مكتب اصحاب
قانون چارچوب در را چيز همه آنها.دهند قرار بررسي مورد
انسانهاي سرنوشت آنچه معتقدند ، و ميكنند تحليل بازار
مستقل افراد ميان آزاد رقابت يك" ميزند ، رقم را امروزي
دستجاتي ميان در وبينالمللي داخلي منازعات بلكه ;نيست
;ميكنند اداره را اقتصادي نظامهاي و دولتها كه است
افكار كه آنچه و نيست اراده و فكر صاحب تنهايي به هيچكس
ديوانسالاري دستاورد جز چيزي ميشود ، ناميده عمومي
بين در.نيست خصوصي و عمومي از اعم حكومتها (بوروكراسي)
موجود ، جامعه از بيشتر جنايتكار ، (باندها) دستجات
(17)".دارد وجود همبستگي
مستقل و مجزا بررسي از قبل كه معتقدند فرانكفورتيها
توليد بر كه پرداخت نظامي كنكاش به بايد پديدهها
بايد "آدورنو" قول به عبارتي به.است استوار نفعپرستانه
حركت اجازه ماشين دنده و چرخ به كه را مخفي دستگاه
از بسياري كه مجارستاني ، "لوكاچ گئورگ"كرد كشف ميدهد
"هگل" انديشههاي تكميل به و داده شرح را ماركسيسم مضامين
و است مدرن جامعه ضد دارايآرائي پرداخت "ماركس" و
كه "لوكاچ" آراء است ، معنويت برهوت جهان اين است ، معتقد
مكتب انديشههاي در شد معروف "انتقادي نظريه" به
آنها كه طوري به كرد پيدا تاري و تيره شكل فرانكفورت
كه ميدانند "الكترونيكي غولي" صورت به را اجتماعي عالم
فرو را آنها و گرفته خود اعضاي از را احتمالي مقاومت
.ميبلعد
به ميتوان وابستهاند مكتب اين به كه متفكري عالمان از
،(ادبيات جامعهشناس) "لئولوونتال" ،"بنيامين والتر"
،(چين امور متخصص)"كاروتيفوگل" ،(روانكاو)"فروم اريك"
"ماركوزه هربرت" و "هوركهايمر ماكس" و "تئودورآدورنو"
به فرانكفورت مكتب ارتباطي نظريات اما.كرد اشاره
در ما توجه مورد كه است مربوط اخير متفكر سه انديشههاي
.دارند قرار مقاله اين
فرانكفورت مكتب انديشمندان بين در "آدورنو تئودور"
كلي طور به و موسيقي قلمرو در كه او.دارد خاصي جايگاه
به تا دارد سعي است ، كرده تامل فرهنگ جامعهشناسي
بر شدهو مدرن انسان فريب به منجر كه پنهاني كاركردهاي
كه او.بپردازد افكنده زيبايي نقاب زشت ، جامعهاي چهره
اعتقاد ميلادي پنجاه دهه در يعني خود علمي كار اواسط در
جنبههاي تمامي به ميتواند تجربي پژوهشهاي داشت
عجيب ، عقيده تغيير يك در بعدا.بخشد غنا جامعهشناسي
"غيرحساس و عقيم احمق ، " افرادي را طرفدارانتجربهگرايي
كه بود شده تازهاي بت تجربي پژوهش":كرد واعلام خواند
مخفي زيرنقابي را معاصر اجتماعي نظام حقيقي ماهيت
(18)".ميساخت
و "فرهنگي صنايع" حوزه در كه "هوركهايمر" و "آدورنو"
دارند اعتقاد كردهاند منتشر را آثاري "توده فرهنگ"
"اطلاعرساني" موسسات صنعت از جديدي بخش فرهنگي صنايع"
منافع رساندن براي كه سينماست و مطبوعات راديو ، مثل
فرهنگي ، صنايع اين نتيجه.ميافتد بهكار صنايع صاحبان
بازارهاي ايجاد فرهنگي ، محصولات تخديركننده توليد
فرهنگ حقيقت در.است سياسي سازگاري و تجاري وسيعتر
(19)".است اسيركننده و منفعل فرهنگ حاصل تودهاي
مكتب كه است اساسي مفاهيم از يكي "سلطه" بنابراين ،
رشد معتقدند آنهادارد فراواني توجه آن به فرانكفورت
و عمومي حكومتهاي وسيع دخالت و سرمايهداري انحصارهاي
موجب رسانهها طريق از بينالمللي و ملي عرصه در خصوصي
از تاسف اظهار با ماركوزه.است شده مردم زندگي بر سلطه
واقعي زندگي بين تضاد":ميگويد آمده ، بهوجود وضعيت
ميآورد فراهم را آن موجودامكان ثروت كه حياتي و مردم
كارگر طبقه اگر...شود نارضايتي براي كانوني است ممكن
اين نظام زيرا -زند اجتماعي تغيير به دست نتواند ديگر
به كه ديگر گروههاي برخي -است جاانداخته و خريده را طبقه
بقيه جنبان سلسله ميتوانند نشدهاند ادغام شكل اين
ملتهاي اقليت ، گروههاي دانشجويان ، روشنفكران ، :شوند
(20)".سوم جهان
نهضت ويتنام ، جنگ مثل ماركوزه معاصر تاريخي حوادث بررسي
شديد تاثير نشاندهنده همه دانشجويان قيام و مدني حقوق
را او شهرت كه است مهمي عوامل از يكي اين كه اوست نظريات
.رساند خود اوج به دهه1960 در
بحثقرار مورد را سلطه حوزه سه فرانكفورت مكتب اصحاب
و ادغام نحوه -ابزاري 2 عقل -عبارتنداز1 ميدهندكه
هاي رسانه و مدرن عمومي توسطفرهنگ نظام در مردم جذب
.است سلطه دنبال به كه شخصيتي ساختار نوع -ارتباطي 3
انسان" مفهوم دو از ميان اين در "ماركوزه هربرت"
و ميكند ياد "بستهبنديشده فرهنگ" و "تكساحتي
منظور.ميداند زمينه دراين عامل مهمترين را رسانهها
جوامع كه است اين "تكساحتي انسان" مفهوم از ماركوزه
خلاقيت و گرفته او از را انسان گوناگون تواناييهاي مدرن
و سرگرمكننده صنايع جمعي ، ارتباط دستگاههاي توسط انسان
مفهوم تشريح در.است رفته ميان از پرورش و آموزش همچنين
انسانها دارد ، اعتقاد ماركوزه نيز "شده بستهبندي فرهنگ"
را خود واقعي نيازهاي تبليغاتي ، پيامهاي تحتتاثير
كه دارند "كاذبي خواستههاي" ارضاي در سعي و نشناخته
.آوردهاند بهوجود آنها در را شعور اين رسانهها
اشاره "هابرماس يورگن" به ميتوان معاصر گران انتقاد از
مكتب دوم نسل اعضاي از يكي و اصلي وارث درواقع كه كرد
و پرداخته "روشنگري" پروژه از دفاع به او.است فرانكفورت
بلكه نخورده شكست نهتنها "مدرنيته پروژه" است معتقد
مدرنيته عبارتي به و است نپذيرفته تحقق هرگز كه گفت بايد
.است نشده كامل
روشنگري درواقع" كه ميكند استدلال اينطور هابرماس
و انحصار شامل فرآيند اين روي يك.است رويه دو فرآيندي
روي و ميگويند پسامدرن نويسندگان كه است مراتب سلسله
و آزاد جامعهاي براي بالقوه توان حاصل دستكم آن ديگر
(21)".است همهگير
اعضاي با مدرن سرمايهداري موضوع با هابرماس برخورد
اسلاف مانند اگرچه او.است متفاوت فرانكفورت مكتب پيشين
حتي و ميكند تاكيد ابزاري عقل و تكنولوژي سلطه بر خود
خطرناك را ابزاري عقل رشد وهمچنين دولت دخالت ميزان
پيدا "منفي آرمانشهر" است ممكن بهطوريكه كرده توصيف
در مرحلهاي چيز ، هر از راپيش مدرن سرمايهداري اما شود ،
.ميداند تكاملي رشد
از كه است انتقادنگري انديشمندان از نيز "شيلر هربرت"
به "فرهنگي امپرياليسم" تئوري نظريهپردازان مهمترين
پديده يك را فرهنگي امپرياليسم شيلر ، .ميرود شمار
و هدفمند امري را آن و نميداند برنامه بدون و اتفاقي
اقتصاد بر تسلط براي غربي كشورهاي سوي از سازمانيافته
معرفي ديگر ممالك به نسبت سياسي برتري كسب و كشورها ساير
آن نمودهاي از يكي كه امپرياليسمفرهنگي او.ميكند
تلقي مهم استعماري نظام فرآيند در را است "خبري سلطه"
و فراملي شركتهاي فزاينده نقش به خودرا توجه" و كرده
بينالمللي گسترش را آن و كرده معطوف بينالمللي بازار
از تازهاي مفهوم وي نظر بهميداند داخلي هيولاي
.است آمده بهوجود امپراتوري يا و امپرياليسم
به و بوده فرهنگ و ارتباطات از آن اجزاي كه امپرياليستي
(22)".ميزند حرف "كاركرد" از "قلمرو" جاي
جهاني نظام يك در گرفته نضج را فرهنگي امپرياليسم شيلر
عمده وظايف از آگاهي كنترل":ميگويد و ميداند
اداره نهايي هدف انفعال و است غرب گروهي رسانههاي
عنوان به) آمريكا در ارتباطات قالب و محتوا.انديشههاست
اداره خدمت در همه (فرهنگي امپرياليسم مركزي هسته
(23)".انديشهاند
اينطور ميتوان فوق انتقادي ديدگاههاي بررسي به توجه با
"رسانهها حكومت" مخالفان تمام مشترك ويژگي كه گرفت نتيجه
كه نحوي به "تكنولوژي" و "انديشه" ميان آنها كه است اين
.نميبينند تعادلي باشد ، انسانها تمام حيات كننده ميزان
روي بيشتر رسانهها انتقادي ادبيات معاصر جنبش پيشروان
تاكيد رسانهها مالكيت ماهيت در گسيختگي افسار مفهوم
توصيف هيولايي همچون را رسانهها دارند سعي آنها.دارند
گريز طبيعت را او بل و شده خارج انسان كنترل از كه كنند
.است نموده نيز
بويژه رسانهها منتقدان ديدگاههاي بررسي در كه اينجاست
آيا كه ميآيد پيش سوال اين فرانكفورت مكتب انديشمندان
انسان و هستند ضدتكنولوژي جنبش پيروان زمره در نيز آنها
آيا ميدانند؟ امروزي انسان از متمدنتر را گذشته اعصار
رسانه درآن كه "آرمانشهري" آنها انديشههاي كنه در
آيا ميرود؟ آرزو و شده تصوير ندارد وجود (تكنولوژي)
و دارند گذشته به نگاه تكنولوژي مخالفان همانند نيز آنها
جوامع" فرهنگ و "روستايي فرهنگ"، "بدوي جوامع" فرهنگ سه
معرفي زندگي در خود هدف عنوان به را "ميانه سدههاي
كه هستند انديشه اين پيرو نيز آنها بلكه نه ، يا ميكنند؟
انسان لازمه.است تكنولوژيك حيواني خويش سرشت به انسان"
باشيم يادداشته به بايد و است وي بودن تكنولوژيك بودن ،
ما مراد ميآوريم ، ميان به سخن تكنولوژي از كه هنگامي
اين اما (24)"نيست بشر تجلي مظاهر از يكي جز چيزي
.باشد انسان براي و انسان اختيار در بايد تكنولوژي
احراري ابراهيم
:ها پانوشت
از ;جامعهشناسي در مدرن نظريههاي -كريب اين -14
سروش انتشارات مهاجر ، محبوبه ترجمه پارسنزتاهابرماس ،
.ص 47 ،(1378)
.ص 64 منبع ، همان -15
در عمده گرايشهاي و بينشها پل ، لازارسفلد ، -16
.ص 110 معاصر ، جامعهشناسي
.ص 109 منبع ، همان -17
.ص 114 منبع ، همان -18
جمعي ارتباطات نظريههاي سيدمحمد ، طالشي ، مهديزاده -19
علامه دانشگاه اجتماعي علوم دانشكده انتشارات ،(پليكپي)
.ص 40 تحصيلي 781377 ، سال طباطبايي ،
پارسنز از ;جامعهشناسي در مدرن نظريههاي كريب ، اين -20
.ص 251 تاهابرماس ،
.ص 276 منبع ، همان -21
اخبار ساختار تطبيقي بررسي -نورالدين سيد رضويزاده ، -22
پاياننامه) كيهان و اطلاعات روزنامههاي در خارجي
علامه دانشگاه اجتماعي علوم دانشكده ،(ارشد كارشناسي
.ص 58 طباطبائي ،
.ص 58 منبع ، همان -23
نظريه ;آگاهي تا اطلاعات از محسن ، بصيري ، قانع -24
.ص 17 ،(1373) فرهنگي و علمي انتشارات -جزئي سه تعادلات
|