موزه اخير ساله چند فعاليتهاي از گزارشي
نوين عرصهاي به ورود تهران
معاصر هنرهاي
دادرس رسالت
موزه اخير ساله چند فعاليتهاي از گزارشي
نوين عرصهاي به ورود معاصرتهران هنرهاي
اخير ، سالهاي در معاصر هنرهاي موزه مثبت فعاليت نيست شكي
و هنرمندان كه هنري محفل عنوان به را مكان اين
داشتند را مدرن هنرهاي با ارتباط امكان هنري دانشجويان
تاثيرگذار نقش است نتوانسته موزه چرا اما.است شناسانده
كند؟ ايفا انتظار حد از بيشتر مدرن هنرهاي عرصه در را خود
شناخت عدم و غيركارآمد سياستهاي اتخاذ نواقص ، كمبودها ،
دلايلي رئوس شايد هنرمند ، جوانان توان و استعداد از
ابراز سوال اين برابر در مسئولان و موزه مديران كه باشند
منتقدي هر از بهتر (موزه مسئولان و مدير) آنها.ميكنند
و برنامهها نتوانند تا ميشود باعث عواملي چه ميدانند
.كنند عملي را خود مترقي و سازنده پيشنهادات
بخصوص مردم بين پلي همچون ميتواند معاصر هنرهاي موزه
ارتباطي نقشي پيشرو هنرمندان و هنر به علاقهمند جوانان
مينامند ، "موزه" را آنجا اسم ، در چه اگر.باشد داشته
دارد كه امكاناتي و فضا به توجه با موزه اين عملكرد اما
بيشتر كه شود ارائه هنرياي اتفاقات و امور شده باعث
هنري مركز مثل فضايي ;است هنري همايش مركز يك موضوع
مدرن هنرهاي معرفي به مشخص طور به كه پاريس در "پمپيدو"
موزه تاسيس از هدف طرفي ، از.ميپردازد جوان نسل براي
كه فعاليتهايي كرد قبول بايد نبود ، هنري آثار نمايش تنها
پيشبيني گنجايش از بيشتر ميگيرد صورت موزه در روزه همه
هنرهاي موزه كه است رسيده فرا زماني حال ، .است آن شده
رشد با همگام تا كند انتخاب را سياستي و برنامه معاصر
همچون تا باشد آنها نيازهاي پاسخگوي هنري ، جامعه و مردم
هنري مركز تاثيرگذارترين و مخاطب بيشترين داراي گذشته
.باشد ايران در
هنري ، دانشكدههاي و دانشگاهها نزديكي در موزه گيري قرار
و خاص و عام مخاطب براي محل بودن آشنا مستقل ، فضاي وجود
تشكيل را آن بالقوه امكانات موزه محل به آسان دسترسي
فضاي ، اين بيشتر بودجهاي اختصاص با نبايد آيا.ميدهند
و مدرن هنري آثار تعداد آيا داد؟ گسترش را صميمي و آشنا
بايددر هستند فعال ايران در كه هنر اين از شاخههايي
فعال شده ساخته پيش سال سي حدود كه متعارف فضاي همين
درآيند؟ عمومي نمايش به و باشند
و مسابقات دربرگزاري ناموفق و موفق تجربههاي طرفي ، از
در ميتواند تجسمي هنرهاي عرصه در متعدد سالانههاي دو
.باشد موثر كارآمد ، و جديد برنامهاي تدوين
از تجسمي هنرهاي درمسابقات جوان كنندگان شركت بيشتر وقتي
خواهان و دارند شكايت داوري و انتخاب كميتههاي
چرا شدهاند ، مسابقات داوران و برگزاركنندگان جوانگرايي
است؟ نداده روي مهم اين در چشمگيري تغيير و اتفاق هنوز
مشخصي هدف و تعريف مسابقاتاز اين از تعدادي وقتي
مسئول و كننده شركت افراد همه بين در و نيستند برخوردار
چرا هست ، فعاليتبخصوصي انقطاع يا حيات ادامه برسر بحث
جاري بودجه و سرمايه امور اين براي هنوز موزه مسئولان
و بينالمللي معاصر هنرمندان كمرنگ حضور ميكنند؟ صرف
و علاقهمندان شده باعث آنها هنري آثار و نمايشگاهي
اينترنتي مختلف سايتهاي از را خود خواستههاي دانشجويان
ما معاصر هنرمندان تا است عاملي امر همين و كنند تامين
اثر خود ، ميان زنده ارتباط و هنري محافل در حضور فرهنگ
.كنند فراموش را مردم و هنري
و فرهنگ وزارت معنوي -مالي حمايتهاي نبايد آيا طرفي ، از
بيشتر موزه مسئولان و مدير فعاليتهاي از اسلامي ارشاد
اجرا روز نياز مطابق را خود جديد طرحهاي آنها تا شود
نيز همگاني رسانههاي بخصوص و مردمي حمايت قطعا كنند؟
البته شود ، تلقي موزه مجدد احياء در موثر عامل ميتوانند
احساس معاصر هنرهاي موزه در هنري رنسانس يك نيازبه اگر
.باشد شده
پي در معاصر هنرهاي موزه فعاليتهاي از چشماندازي اكنون
نشانگر فعاليتها اين برشمردن كه ميشود ارائه
.است كشورمان هنري مهم مركز اين تواناييهاي
هنري گروه
جهاني معتبر نمايشگاههاي در موزه مشاركت (الف
از ارزشمندي بسيار ازمجموعه تهران معاصر هنرهاي موزه
همچون جهان مدرن پرآوازه و بزرگ هنرمندان برجسته آثار
از يكي.است برخوردار..و گوگن لوترك ، رنوار ، پيكاسو ،
در مشاركت بينالمللي ارتباطات عرصه در موزه فعاليتهاي
اخير سالهاي در مهم اين و است جهاني معتبر نمايشگاههاي
اين گنجينه به متعلق خارجي ارزشمند آثار سپاري امانت با
و نفيس تابلوي يك گذشته سال دو در.است يافته تحقق موزه
معاصر هنرهاي موزه مجموعه از "گوگن پل" از ارزش با بسيار
سوئيس كشور در هنرمند اين آثار مجموعه نمايشگاه در تهران
هيچ در اثر اين زيادي سالهاي آنكه دليل به و كرده شركت
توجه درمركز بود ، نشده ديده جهاني نمايشگاه
سال همچنين.گرفت قرار منتقدين و مطبوعات بازديدكنندگان ،
نمايشگاه در شركت براي پيكاسو از نفيسي تابلوي گذشته
داده امانت بارسلون در پيكاسو موزه به هنرمند اين ويژه
ايران به نمايش ماه چهار از پس مذكور تابلوي و شده
بنام آمريكايي هنرمند از نيز ارزشمند تابلوي يك.بازگشت
از ديگر ارزشمند تابلوي دو آن از پس و "وارهول اندي"
نمايشگاههاي در "روتكو مارك" او هموطن شهير هنرمند
تهران معاصر هنرهاي موزه از سوئيس بازل شهر در اختصاصي
نمايش از پس مذكور آثار كه شده گرفته امانت به
اروپايي رسانههاي توجه مورد بسيار كه خيرهكنندهاي
حال در.شدهاند داده عودت موزه به گرفتاخيرا قرار
اسپانيايي معروف ساز مجسمه از مجسمه يك نيز حاضر
.است نمايش حال در پاريس شهر در "چيليدا ادواردو"
توسط قيمتگذاري از پس آثار سپاريها امانت اين كليه در
طرف اعتبار و نمايشگاه شرايط بررسي و موزه كارشناسان
خطرات كليه براي متقاضي موسسه سوي از آن ، كننده برگزار
قانوني تشريفات كليه انجام از پس و شده بيمه احتمالي
در كشور آن سفارت و موسسه يا موزه آن نماينده تحويل
.ميشود تهران
مرزها فراسوي ايران ، هنر (ب
بطور ايران هنرمندان آثار گذشته سال دو خلال در
حضور اين.يافت حضور جهان مختلف كشورهاي در بيسابقهاي
صورت به گاهي و گروهي نمايشگاههاي برپايي صورت به غالبا
رويدادهاي در حضور يا و مهم بيينالهاي در شركت
اتفاق به قريب اكثريت تاكنون.است بوده هنر بينالمللي
از بسياري و ميانه آسياي كشورهاي و منطقه عربي كشورهاي
هنرمندان ميزبان آمريكايي و آفريقايي اروپايي ، كشورهاي
.بودهاند ايراني
نمايشگاه برگزاري 35 به تاكنون سال 78 از كه اقدامات اين
شگفتي با توام وسيع استقبال با اكثرا انجاميده خارجي
مجامع بياطلاعي كه بطوري شدهاند مواجه بازديدكنندگان
انقلاب از پس ايران هنري و فرهنگي تحولات به نسبت جهاني
درخشان جرقهاي با تجسمي ، هنرهاي عرصه در بخصوص اسلامي
هنري جامعه از بالنده و پويا تصويري به اخير ، مدت طي
دنيا نقاط اقصي در هنر به مندان علاقه اذهان در ايران
.است شده تبديل
در ايران معاصر هنر حيثيت ارتقاي بر علاوه برنامهها اين
عدم دليل به كه نيز را آثار اين مادي ارزش جهاني ، سطح
قابل بطور بود ، مانده متوقف نازلي درحد تبليغ و معرفي
.است داده افزايش ملاحظهاي
هاي نمايشگاه برگزاري در خارجي موسسات مشاركت راستاي در
خود نوبه به مساعي تشريك اين كه ايران هنر به مربوط
زير برجسته هاي نمايشگاه به ميتوان است مغتنم بسيار
:كرد اشاره
هنري فرهنگي مجموعه در "ايران معاصر هنر" نمايشگاه
با "ايران باغهاي از نسيمي" نمايشگاه لندن ، باربيكن
مركز در ايران هنرمندان آثار از متنوعي مجموعه نمايش
آمريكا ديگر ايالت شش در كه واشنگتن مريدين بينالمللي
نگاه" نمايشگاه بالاخره و آمد درخواهد نمايش به نيز
آثار از بزرگي مجموعه آن در كه "عكاسي انقلاب و ايراني
نمايش به پاريس الكتراي تالار در ايران برجسته عكاس 43
همچنان كه پاريس و واشنگتن نمايشگاه دو.است شده گذاشته
استقبال با آنها كننده برگزار مسئولان گفته به است داير
"ايران معاصر هنر" نمايشگاه.شدهاند روبهرو فزايندهاي
كننده بازديد آمار 46000 با نيز لندن باربيكن مركز در
آن براي را نمايشگاه يك از ديدار براي بيسابقه ركوردي
معتبر روزنامههاي از بسياري و گذاشت جاي بر مركز
معاصر هنر ويژگيهاي خود يادداشتهاي و نقدها با انگليسي
.دادند قرار تحليل و بحث مورد را ايران
و فرانسه و آمريكا انگلستان ، در اخير نمايشگاه سه برپايي
نويد اين آورد عمل به ازآنها كه تحسيني با توام استقبال
آنها متاع كه پيداشت در ايراني هنرمندان براي را
زودي به بيشتر اهتمام صورت در و داشته جهاني مشتاقاتي
.نورديد رادرخواهد اعتبار و شهرت از درخشاني عرصههاي
ايران مفهومي هنر نمايشگاه (ج
مرداد از 2 آن نمايشگاه كه Conceptual Art يا مفهومي هنر
تهران معاصر هنرهاي موزه در بار نخستين براي مهر تا 19
جنبههاي آن در كه است هنري بيان از شكلي ميشود ، برگزار
نيروي آن بجاي و يافته تنزل حدي تا كار فيزيكي و ظاهري
در.ميگيرد قرار توجه مركز در انديشمندانه قدرت و ذهني
ساختار حتي نه و است شكل نه مفهومي هنر اصلي ماده واقع
توجهات وسيعترين هنر اين ;زبان و انديشه بلكه زيبايي ،
جهان هنري مراكز مهمترين در بيستم قرن آخر دهه سه در را
از صرفنظر ايران ، در ليكن است داده اختصاص خود به
و دانشگاهي درمراكز پراكنده محدودو بسيار تلاشهاي
.نشد ورزيده بدان نسبت جدي هنرياهتمام مجامع برخي
خوبي محمل دليل همين به و است محور موضوع مفهومي هنر
از هم و اجتماعي و انساني مفاهيم متعهدانه بيان براي
تحقق متعالي شكلي در را هنر حقيقي رسالت است قادر اينرو
از گرفتن فاصله براي انديشمندانه تلاشي هنر اين.بخشد
پويش.است هنر براي هنر جريان و موضوع بدون و محض هنر
واقع در و بوده همراه مدرنيسم افول با غرب در مفهومي هنر
محسوب هنر در مدرن تفكر نارساييهاي عليه واكنش نوعي
.ميگردد
سنتهاي و فرهنگ معرفي در ذاتي وسيع نيروي داراي هنر اين
كه همانگونه.است هنرمند ذهني و روحي عوالم بيان و مختلف
ميشود ، دريافت نمايشگاه اين در درآمده نمايش به آثار از
و راهها به هرگز مختلف مضامين طرح براي هنرمند تلاش
از هنرمند و نبوده محدود هنري بيان در قراردادي روشهاي
مدد خود پيام انتقال براي وسيلهاي و مواد شيء ، هرگونه
و ساده تنديسهاي نمايشگاه ، آثار از برخي در.جويد
حاليكه در ساخته ، مطرح را هنرمند ذهنيتهاي مينيماليستي ،
جادويي كاركرد و معاني براي آماده حاضر اشياء برخي ، در
.گرفتهاند قرار استفاده مورد خود خاص
مراكز تمامي امروز كه غيرتجسمي است هنري مفهومي هنر
اين قطعا.است ساخته معطوف خود به را دنيا تجسمي هنرهاي
هنر نوع اين به بخشيدن اعتبار در مهمي گام نمايشگاه
هنري و ذهني خلاقيتهاي تمامي منشا و شده محسوب پيشگام
.بود خواهد ايراني انديشمند هنرمندان
در مفهومي هنر بررسي عنوان با همايشي مهرماه در همچنين
داير كشور برجسته كارشناسان و استادان حضور با موزه محل
.شد خواهد
دادرس رسالت
دادخواه علي محمد سيد
پيشهاي.نيست دادرسي شغل اهميت به حرفهاي هيچ بيترديد
.ميباشد امنيت و نظم استقرار و عدالت اجراي آن هدف كه
پيكره بر عميقي و شگرف تاثير آن ، اقدام هر كه شغلي
آتيه به نسبت قانون اثر كه همانگونه.داشت خواهد اجتماع
آغاز آنها ابلاغ پي از نيز محاكم تصميمات تاثيرگذاري است
.ميگردد
از خود ، ويژگيهاي و مسائل با متناسب شغلي هر البته
بايد آن ، متصدي كه است برخوردار حساسي و خطير موقعيتهاي
اشتباه به تا بندد كار به را خود فراست و دقت نهايت
ضرر جبران موجبات چند هر نياورد بار به زياني و نيفتاده
چنين داوري امر در ولي باشد ميسور آينده در وارده زيان و
در تصميم اتخاذ از پس:اولا كه چرا ندارد وجود چيزي
نظر اظهار از فراغ ، قاعده وفق دادرس راي ، صدور و پرونده
اصل وجود عليرغم:ثانيا و است ممنوع مجدد تصميمگيري و
قابل دعاوي از برخي دعاوي ، به مرحلهاي دو رسيدگي
دستور مانند احكام از برخي:ثالثا و نميباشند تجديدنظر
.مييابند اجرا قابليت ، صدور از پس بلافاصله موقت
جامعه روح و عمومي وجدان بر قاضي راي كه اثري طرفي از
در پزشك يك اگر.ميكند دوچندان را موضوع اهميت ميگذارد
را نفر يك به اضرار موجبات نمايد سهلانگاري خود كار
از مقررات و قوانين رعايت عدم كه حالي در ميآورد فراهم
موجبات تنها نه متخذه ، ناصواب تصميم نتيجتا و دادرس سوي
اسباب بلكه ميآورد فراهم را دعوي اصحاب حق تضييع
ارزشمندترين اين عدالت ، تحقق از جامعه ياس و نااميدي
.ميشود موجب را بشري آرمان
بالاي اجتماعي طبقات از كه موبدان نيز باستان ايران در
تاكيد همه اين.بودند قضا امر متولي ميشدند محسوب جامعه
كه است آراسته مقامي و نشان به دادرس كه است آن بيانگر
.بودهاند متصف بدان بشري جوامع نخبگان و اديان بزرگان
.ميشود ممتاز حرف ساير از قضا مشغله مبادي ، اين بر
از سره تشخيص و تكليف و حق موضع در خدايي پيشه اين زيرا
جان ملكه بايددر رهگذر اين در كه برميدارد گام ناسره
به التفات عدم برابر كه باشد حاكم احتياط اين قاضي
با انسانها عمدتا ديگر طرف از.نگردد باطل حقي موضوعي ،
نوسان دستخوش باورها اين اگر ميكنند زندگي اعتقاداتشان
نشان عكسالعمل و شده خاطر آزرده شدت به گردد بيتوجهي و
اصل رعايت دادرس خطير و مهم رسالتهاي از يكي.ميدهند
كه است سمتي به دادرسي سير هدايت و دادرسي در بيطرفي
.باشد نگرديده ضايع كسي از حقي هيچ
دعوا اصحاب حقوق رعايت و عادلانه دادرسي تضمين منظور به
:ميدارد مقرر اصل 35 در ايران اسلامي جمهوري اساسي قانون
وكيل خود براي دارند حق دعوا طرفين دادگاهها همه در
باشند نداشته وكيل انتخاب توانايي اگر و نمايند انتخاب
بنابر.گردد فراهم وكيل تعيين امكانات آنها براي بايد
مرحله در حتي و دعاوي در وكيل حضور از جلوگيري اين
شمار به آن منطوق و اساسي قانون مخالف مقدماتي تحقيقات
اين در و كند دفاع قانون از كه است دادرس بر.ميآيد
بندد كار به نحو بهترين به را تفويضي اختيارات راستا
نه است جامعه اختيار در عدالت اجراي منظور به دادرس زيرا
اين بنابر.دادرس اختيار در جامعه
به طرفين به مطروحه پرونده به رسيدگي در دادرس ميبايست
محترم را دعوا اصحاب طرف دو هر حقوق و بنگرد مساوي ديده
اگر و بدهد اظهارات بيان و دفاع فرصت آنها به.شمارد
اين با قانون وفق طلبند مهلت مناسب ، دفاع تدارك براي
.نمايد موافقت درخواست
نميشود محسوب دادرس اخلاقي تكليف يك هرگز حق از دفاع
قضا امر دلسوز و آگاه متصدي عنوان به است مكلف وي بلكه
.داريد وكيل انتخاب حق شما كه شود يادآور دعوا اصحاب به
از دور به و عادلانه رفتاري انتظار دارند حق جامعه افراد
.باشند داشته قضا امر متصديان از را پيشداوري گونه هر
متهم بازجويي و احضار هنگام به مختلف حقوقي نظامهاي در
اين حقوق علماي كه مينمايد انتخاب متعددي روشهاي
تقسيم مختلط و اتهامي تفتيشي ، گروه سه در را نظامها
روشهاحضور اين همه در حاضر حال در اما داشتهاند
.دانستهاند لازم قانوني نظرهاي تجديد آخرين در را وكيل
يك اساسي قانون اصل 35 در مقيد "بايد" ميرسد نظر به
اساسي ، قانون چون و ناممكن آن از عدول و است "امري" مساله
آن برخلاف نميتوانند عادي قوانين و است برتر قانون
بر كه مدونهاي هر پس درآيند اجرا موضع به و شده تصويب
موضع در آن اعتبار باشد اساسي قانون منظور و روح خلاف
اطلاعرساني وكيل وظيفه بالاترين آنكه بويژه است ترديد
تعريف در چه سازد آگاه مسائل به نسبت را مراجع كه است
كامل اطلاع و دقت صرف با كه است كسي وكيل شده اعلام وكيل
كند همكاري قانون و عدالت اجراي براي خداوند به ايمان و
كه مواردي در را مراجع ديگر موهبتهاي و هوش قدرت به تا
.سازد آگاه نيافتهاند آگاهي
در بسيار ممارست كه را وثوق مورد منبع اين ما اگر حال
بيگمان سازيم دور خود دسترس از است ، نموده پرونده موضوع
.ساختهايم مخاطره دستخوش را افراد حقوق حفظ و عدالت تحقق
گرانقدر فقهاي توصيه عليرغم جوان قضات از برخي اينكه
نميدهند نشان خوش روي دعوي اصحاب مدافعان به اسلامي
ميسازد وارد افراد مسلم حقوق به جبرانناپذيري لطمات
وكيل وجود بر طورگسترده به اصل 35 در اساسي قانون زيرا
كه ميداردكسي اعلام كه جايي تا است فشرده پاي
وكيل او براي بايد كند وكيل انتخاب به اقدام نميتواند
را وكيل نقش همان تقويت ،"امري بايد" اين.نمود تعيين
متكاي از گذشتهنمايد آگاه را مراجع كه ميسازد متبادر
وكيل حضور ضرورت نيز غيرديني نظامهاي در اسلامي ، متون
سر اصول اين از كه صورتي در نمودهاند تاكيد قوانين را
.ساختهايم وارد خدشه قضا دستگاه عظيم اعتبار به بپيچيم
دستگاه متوليان طرف از اخيرا كه نويدهايي با خوشبختانه
ناحيه از كه خوري در پيگيريهاي و ميشود داده قضا
رخ فرخنده طليعه اين ميآيد عمل به مجلس قضايي كميسيون
اصل 35 وفق دادگاهها همه در وكيل حضور با كه مينمايد
.نماند ناگفته حقي اساسي قانون
|