ارتباطات انتقادي تئوريهاي
را وارتباطات جامعهشناسي تئوريهاي محققان ، :اشاره
اهداف آنها از دسته يكميكنند تقسيم دودسته معمولابه
پيشبينيپديدهها فهميا توصيف ، تشريحو معينيمانند
اجتماعي زندگي ديگرنيزاصلاح دسته و ميكنند دنبال را
مجموعا كه تئوريها از دوم دسته.گرفتهاند هدف را
نقدكشيدن به هدفشان ميشوند ، ناميده انتقادي تئوريهاي
و نامطلوب ، بيعدالتي وضعيت كه است قالبي اجتماعي اعمال
مقاله در.تاييدميكنند را آن يا و شده باعث را ياتعدي
و كرده دنبال را هدففوق انتقاديكه تئوري سه حاضر
كه تئوريها اين.ميشوند معرفي دارند ، غرب درجامعه ريشه
دربرميگيرند را تئوريها مجموعهاياز يك هر خود
سركوب)خاموش تئوريگروه فمينيسم ، تئوريهاي:از عبارتند
تئوري شماره اين درفرهنگي مطالعات تئوريهاي و (شده
.ميگذرد نظرتان از فمينيسم هاي
وانديشه فرهنگ گروه
رواست آيا كه دارند اختلافنظر پرسش اين جواب در محققان
از جامعه جهتاصلاح در تلاشها دادن جهت براي
آشكاري و قوي ارزشهاي داراي كه شود استفاده تئوريهايي
سنتي دانشمندان از بسياري وهمينطور رفتارگرايان هستند؟
باشند ، ارزشهاخالي از بايد تئوريها دارندكه اصرار ديگر ،
طور به تئوريها ، در ايدئولوژيك جهتگيريهاي چون
لطمه ناب دانايي و خالص بركشفحقايق اجتنابناپذيري
.ميزند
معتقدندهمه هستندكه انتقادنگري محققان بحث ، سوي آن در
آنها.ميكنند عمل ارزشي تئوريپردازان ، همه و تئوريها
تئوريپردازاناز و تئوريها اغلب ميدارندكه اظهار
تاثير آشكار حقايق كشف و كارشان ارزشهايشانبر كه اين
واقعا آنها كه درحالي.برائتميكنند اعلام ميگذارد ،
.گرفتهاند تاثير اينذهنيت از
قرار بررسي تئوريانتقاديمورد سه مقاله اين در
تئوري يك واقع در كه فمينيسم ، نظريههاي ابتدا ، .ميگيرد
جنسيت بر كه تئوريهاست از دسته يك بلكه نيست ، منفرد
تئوري ، دومينميشود مطرح متمركزاست ، قدرت يعني وحاصلش
ميكند ادعا كه است (شده سركوب)خاموش گروه تئوري
مردان زيرا شدهاند ، سركوب زنان ، مانند گروههايمعيني
تجربههاي نامگذاري توانايي گروه ، يك عنوان به سفيدپوست
مطالعاتفرهنگي تئوريهاي وبالاخره ، داشتهاند را جهان
است روشهايي كردن برملا هدفشان كه كرد خواهيم مطالعه را
برده قدرتشانبهكار موقعيت حفظ براي ممتاز گروههاي كه
استفاده ايدئولوژيهايفرهنگي كنترل براي آنها از و
باهم مهمي جنبههاي از تئوري سه اين چه اگر.ميكنند
تاكيدمشتركشانبر آنهادر متفاوتند ، اما
در را نابرابري كه موجود قدرت روابط انتقادومخالفتبا
.شبيهاند ميشوند ، باعث جامعه گروههاي ميان
فمينيسم تئوريهاي
تعاريف دارند ، وجود كه فمينيستهايي تعداد به بيترديد
توصيفهاي محدوده.است گرفته فمينيسمصورت از مختلفي
از مانندانزجار مفاهيمسادهاي از فمينيسم ، از آنها
كه ميشود اطلاق افرادي برداشت به و شده شروع...مردان
شيوههاي تمامي ارزشي برابري بهعنوان فمينيسمرا معناي
تلاش همچنينشامل و ميگيرند انسانها وتمامي زندگي
تمامي بر كه ستمي ظلمو كاهش براي كه ميشود افرادي
.ميكنند كوشش ميرود ، (ومرد زن از اعم)انسانها
اين با حتم بهطور كنيد ، تعريف را فمينيسم شما طور هر
پيوند جنسي نابرابري و جنسيت با آن كه هستيد موافق موضوع
در غرب ، جامعه در فمينيسمريشه تئوريهاي.دارد
زمان آن كهدر سده 18دارد اوائل يعني دور گذشتههاي
از رايججامعه تعريف باربا اولين براي زنان از عدهاي
حق اصلي ، مساله زمان ، آن دربرخاستند مبارزه به زنان
به پرداختن و دانشگاهي آموزش در شركت مالكيتشخصي ، راي ،
مورد متفاوتي مسائل امروزه اما.بود سودمند حرفههاي
در حاضر درحال زنان چون.دارد قرار فمينيستها توجه
مالكيت راي ، حق از اول جهان وديگركشورهاي متحده ايالات
سودمند فعاليتهاي انجام و دانشگاهها به رفتن شخصي ،
يكسانيدر بازنمود هنوز زنان چه اگر.برخوردارند
برابر احترام از اما ندارند ، قانونگذاريجامعه نهادهاي
و كار براي حقوقبرابر درس ، دركلاس يكسان برخورد ونحوه
حرفهاي پيشرفت و مجالها براي يكسان فرصتهاي
با يكساني سهم زنان نيز بخشها از بعضي در.برخوردارند
.ندارند بچه از ومراقبت درخانهداري همسرانشان
خصوصي زندگي حوزه در ومردان زنان بين نابرابري ادامه
براي.دارد قرار آن وتئوريهاي موردنقدفمينيسم وعمومي
ما فمينيسم ، تئوريهاي يافتههاي و ماهيت ، اهداف فهم
بردهاند كار رابه آن محققان كه كليدي مفاهيم
.ميدهيم موردمطالعهقرار
جنسيت
مطالعه فمينيسمرا نظريههاي كه افرادي از بسياري
و زنان روي آنها دارندكه اشتباهعقيده به نكردهاند
توجه مورد "جنس" چه اگر بايدگفتدارند تاكيد مردان
آنها تمركزتحقيق در دارد ، اما فمينيسمقرار محققان
.فمينيسماست فعاليت اصلي مفهوم "جنسيت" عوض در.نيست
كه را وفعاليتهايي هويتها ارزشها ، از سيستمي جنسيت ،
ايجاد است ، شده معين ومردان زنان براي اجتماعي نظر از
ميدهد ، شرح را فردي ويژگي يك كه جنس برخلاف.ميكند
بدون و شده توليد اجتماعي موازين طبق كه معاني به جنسيت
تحميل آنها بر شود ، محسوب افراد فطري ويژگي اينكه
است ودائمي قطعي كه جنس ، برخلاف.دارد اشاره ;ميگردد
فرهنگها جنسيتاز ،(شود داده تغيير جراحي با اينكه مگر)
بوده ومتغير سيال مجزا ، فرهنگ يك به عمومي ودورانهاي
.است مداوم تغيير براي وموضوعي
طور به جنسيت ميدهندكه نشان فمينيسم تئوريسينهاي
ساختاري روابط و ومردان زنان كه اجتماعي روابط در عميقي
مثال عنوان به.است نهفته ميكند ، تعريف را آنها بين
زنان و گستاخ مردان كه دارد انتظار رفته هم روي جامعه
اين بر را خود روابط زنان و بوده مستقل مردانباشند مودب
زنان و بوده قوي فيزيكي نظر از مردان دهند ، سازگاري اساس
و پاكدامن زنان و بوده فعال و آگاه ، مردان باشند ، ظريف
زنان و داشته كنترل خود احساسات بر مردان.باشند نكتهبين
جامعه ، كلي انتظارهاي اين.باشند پراحساس عاطفي لحاظ از
.است جنسيت فرهنگي ماهيت نمونه
مردسالاري
"مردسالاري" فمينيسم ، تئوريپردازي در كليدي مفهوم دومين
وسيله به سلطه" معني اصطلاحبه اين دقيقا ، .است
را مهم ايده اين بخش مهمترين تعريف ، اين.است"پدران
نظام فعاليتهاي و ارزشها ، نهادها كه ميسازد روشن
مردان علايق و ارزشها تجربهها ، كننده منعكس مردسالار ،
كه درحالي.است انحصاريشان حق حافظ و گروه بهعنوانيك
انكار را زنان علايق و ارزشها تجربهها ، همزمان بهطور
مردسالاري ، .ميكند تحقير يا و گرفته كرده ، ناديده
نابرابري كه است فعاليتهايي و ساختارها از كلي سيستمي
فرصتهاي و پايگاهها مسئوليتها ، تجربهها ، بين را
.ميكند تاييد ومردان زنان بويژه جامعه ، مختلف گروههاي
يا ارزشها ، ديدگاهها ، به مردسالاري عامه ، نگرش برخلاف
مردسالاري ، بلكه ندارد ، اشاره مذكر افراد رفتارهاي
به نه اجتماعيدارد ، سيستم يك به جنسيت ، اشاره همانند
بنابراين ، .پايگاههايشان و عقايد رفتارها ، يا افراد
مردسالارانه ، مردسالاريوارزشهاي از فمينيسم انتقادهاي
از آنها عوض ، در ;نميدهد قرار راموردحمله مردان فرد فرد
عنوان به مردان علائق و ديدگاهها منعكسكننده كه سيستمي
ابتدا كه آنسيستمي و ميكنند انتقاد است ، گروه يك
زندگي بر غرب فرهنگ در روزگاري كه بهوسيلهمرداني
مردان آيا اينكه حال.گرديد ايجاد داشتند ، سلطه عمومي
ميكنند؟ خلق را پدرانشان اجتماعي سيستم همانند امروزي ،
.است تحقيق قابل و باز سوال يك اين ،
گفتمان مردسالارانه نظام
نظام وجود دليل به زيادي حد تا مردسالارانه سيستمهاي
ليتلجان استفان.كردهاند پيدا دوام گفتمان مردسالارانه
از مجموعهاي" گفتمان مردسالارانه نظام يك كه كرد ، تشريح
واقعيت از مردسالارانه تعريفي كه است زباني قراردادهاي
نمادين متقابل كنش تئوري اگر كه صورتي در ".ميدهد ارائه
كليدي زبان ، كه كرد خواهيد درك باشيد ، داشته خاطر به را
در را اجتماعي ارزشهاي و معاني ما زيرا است ، معني براي
اين ، بنابرآموختهايم ديگران با متقابل كنش از دورهاي
غالب فرهنگ يك زندگي بر دورهاي هر در كه گفتماني نظام
دارند شركت گفتمان آن در كه را كساني همه ادراك است ،
.ميدهد شكل
مردانه يكنظام با غرب فرهنگ امروزه ، و تاريخ طول در
برتري مردانه علايق و ارزشها تجربهها ، به كه -گفتمان
خانم نظير مفاهيمي با همه ما.است داشته تسلط -ميدهد
كلمات اما هستيم ، آشنا مادري ميل و شدن مادر خانهدار ،
در خانوادگي زندگي در مردان مشاركت توصيف براي كمي موازي
ميل و شدن پدر خانهدار ، شوهر نظير كلماتي:داريم اختيار
تازه كاملا حتي و ندارند وجود واژهنامهها در پدرانه ،
.هستند
پردازان تئوري از بسياري شبيه فمينيسم ، تئوريسينهاي
از ديدگاههايمان عميقا زبان كه معتقدند ديگر ، ارتباطي
مردسالارانه يكنظام نتيجه ، در.ميدهد شكل را جهان
نظر نقطه يك از را جهان تا ميكند ترغيب را ما گفتمان ،
.كنيم درك مردانه
دانايي متعدد راههاي
براي متعددي راههاي متعقدند فمينيسم تئوريسينهاي اغلب
غلط يا درست مطلقا آنها از يك هيچ و دارد وجود جهان درك
بر ديدگاه تئوري تاكيد با مطابق موضوع اين.نيست
از مختلفي راههاي است معتقد كه گرفته ، صورت داناييها
ويژه شرايط به پاسخ در را آنها مردم كه دارد وجود دانايي
.دادهاند توسعه زندگيهايشان
شناسايي بر تحقيقها از زيادي مقدار اخير سالهاي در
اين.است شده متمركز كار و تجربه دانايي ، زنانه روشهاي
شيوههاي به يكسان توجه بدون زنانه شيوههاي بر تاكيد
به قبلا مردانه شيوههاي زيرا است ، درك قابل مردانه
واقعيت درك و شدهاند مدون غالب گفتمان نظام در خوبي
.است وسوسهانگيز آنها
كه دارند ادعا فمينيسم تئوريسينهاي ديدگاه ، تئوري در
و ميشوند ، تربيت مجزا گروه شش در معمولا مردان و زنان
و ارتباطي زندگي از متفاوتي شيوههاي آنها بنابراين
كه ميدهد نشان موجود تحقيق.ميدهند توسعه را تجربي
حس داراي روابط ، با سازگار هم ، به وابسته عموما زنان
در نتيجه به علاقهمند بالاخره و مساواتطلب ، همكاري ،
بر مردانه ، جهتگيريهاي مقايسه ، در.هستند فرآيندها
.دارند تاكيد...و كنترل رقابت ، استقلال ،
آشكار فمينيسم تئوري در انتقادي ضربه كه اينجاست در
خود حيات به دو هر مردانه و زنانه تصاوير اگرچه:ميشود
تصاوير تنها اما معتبرند ، يكسان طور به و ميدهند ادامه
.ميشوند تلقي ارزشمند و شده شناخته وسيع طور به مردانه
است ارزشمند غير غرب فرهنگ در معمولا ،"زنان كردن كار"
است ، مهم بسيار اگرچه بچهها ، از مراقبت و خانهداري و
پايگاه داراي شغلهاي به نسبت پايينتري پايگاه از اما
گفتمان ، مردسالارانه نظام يك در.است برخوردار عمومي
به روابط ايجاد براي آنان نگراني هم به زنان وابستگي
يك نه ميشود ، توصيف استقلال از آنها بودن بيبهره عنوان
بچهها پرورش به زنان رغبت ;ارتباط برقراري براي انتخاب
كسب به نسبت كمتر هستند ، كمك نيازمند كه افرادي ساير و
و مشاركتطلبي حس ;ميگيرد قرار ستايش مورد بالا درآمد
موفق از نگراني شكل به برابري به دسترسي زنانبراي تلاش
در.ميشود داده تغيير رقابتطلبانه استعداد فقدان و شدن
و شناخت خودشان اصطلاحات روي اينكه جاي به مورد هر
مردانه معيار خلاف زنان شيوههاي دهند ، انجام ارزيابي
زنسالارانه نظام يك در ما اگر.ميشود داده تشخيص
مرداني تحقير به بيشتر احتمالا ميكرديم ، فعاليت گفتمان
خانوادگي زندگي به بيتوجه شغلهاي روي كه ميپرداختيم
استعداد يك فقدان براي را مردان و بودند متمركز
همبستگي به بياعتمادي خاطر به همچنين و مشاركتطلبانه
.ميداديم قرار نقد مورد ديگران ، با
را مردانه ارزشهاي و معاني نميخواهند فمينيستها اغلب
مراتب سلسله كردن وارونه هدفشان همچنين.كنند نابود
نوع تابع مردانه علايق و تجربهها كه نحوي به موجود
محققان اغلب اصلي هدف عوض ، در.نيست گيرند ، قرار زنانه
زندگي كه جنسيتي بيعدالتيهاي كه است اين فمينيسم
براي كار اين البته.دهند كاهش كردهاند ، غرق را فرهنگي
تنهايي به زيرا نيست ، كافي بيعدالتيها كردن مستند
نقد به براي حتي آن.گيرد قرار تغيير منشا نميتواند
را تجربههايشان و زنان كه ساختارهايي و عملكردها كشيدن
نقطه نقد ، توصيفو گفت بايد.نيست كافي ميگيرد ، ناديده
را اجتماع نظام تا هستند بزرگ تلاشهاي براي لازم شروع
همه براي "برابري" ارزش كه طوري به نمايند ، ساختار تجديد
اعطا و شده شناخته رسميت به دارند حضور آن در كه كساني
.گردد
دارند اعتقاد ترپ رابرت و فوس كرن سونجيافوس ،
يك ابتدا ، .است مرحله دو حاصل فمينيسم تئوريپردازي
مشاركتها ، افزايش براي محققان آن در كه بود ، كلي مرحله
بردن بالا براي و فعاليت شيوههاي و ارزشها تجربهها ،
تلاش مردان ، و زنان بين موجود نابرابري از آگاهي سطح
آموزش روي فمينيسم كندوكاو از رشته يك مثال ، براي.كردند
در را پسران و دختران تفاوتهاي محققان و شد متمركز
جنسبراي هر آمادگي شيوههاي و مدرسه در رفتار چگونگي
تمام در.كردند ثبت را درس كلاسهاي در مشاركت و فراگيري
از تاثيرگذاري مجموعه فمينيسم محققان دوره ، اين
زنانه شيوههاي ميداد نشان كه كردند تركيب را بررسيها
اينكه و بوده ناكارآمد درس كلاسهاي از بسياري در ارتباط
همسن به نسبت كمتري گيرايي جدي طور به دختر دانشآموزان
نابرابريها ، از آگاهي افزايش.دارند خود پسر سالان و
فمينيسم تئوريپردازي از مرحله دومين براي لازمي پايه
.است
آزاده خليل:ترجمه/ وود.جولياتي:نوشته
دارد ادامه
|