انتقادي تئوريهاي پيرامون بررسي
در نيافتگي توسعه بومي عوامل
توسعه
پيرامون -مركز نظريه چارچوب
:اشاره
بر غرب سلطه جريان و شرق عقبماندگي ريشههاي بررسي در
سوي از كه ميكنيم برخورد گوناگوني تحليلهاي به آن ،
علوم و بينالملل روابط بويژه مختلف علوم انديشمندان
يافتگي توسعه بين اينها از برخي.است شده طرح اقتصادي
در و نميبينند رابطهاي هيچ شرق نيافتگي توسعه و غرب
از ناشي را شرق نيافتگي توسعه ديگر گروهي آنها ، مقابل
شده منجر غرب يافتگي توسعه به كه ميدانند روندي همان
به ديدگاه دو هر كه است اين جا اين در مهم نكته.است
عوامل اول ديدگاه كه طوري به شدهاند ، بيان افراطي صورت
نيافتگي توسعه داخلي و بومي عوامل دوم ديدگاه و خارجي
اين با حال.است گرفته ناديده را توسعه حال در كشورهاي
تئوري" چارچوب در دوم رويكرد شده سعي زير مقاله در توضيح
گرفته قرار بررسي مورد "پيرامون -مركز" نظريه و "وابستگي
طرحو نئوماركسيست انديشمندان از تن چند نظريههاي و
.گردد نقد آن منتقدان ديد زاويه از سپس
انديشه گروه
."توسعه نظريههاي" فروپاشي دهه با بود مصادف دهه 1970
تلاش راستاي در دوم جهاني جنگ از پس كه نظريهها اين
ارائه توسعه حال در كشورهاي توسعه منظور به بينالمللي
پول بينالمللي صندوق و جهاني بانك هماهنگي با شدند ،
طريق از آمريكا متحده ايالات.شدند هدايت و برنامهريزي
طرح چون برنامههايي قالب در مالي كمكهاي ارائه
همچنين و..و چهارترومن اصل مارشال ، طرح فولبرايت ،
خط در توسعه ، زمينه در آكادميك راهبردهاي برنامهريزي
يك هيچ عملا وجود ، اين با.گرفت قرار تلاشها اين مقدم
سالهاي 901945 طول در نتوانست توسعه حال در كشورهاي از
عوض در و دهد جاي يافته توسعه كشورهاي ليست در را نامش
بحران با كشورها اين دوره اين پاياني دهههاي در
مفهوم كه بود شرايطي چنين در.شدند روبهرو خود بدهيهاي
رودلف" توسط تا 1920 سالهاي 1900 طي كه "امپرياليسم"
"لنين ايليچ ولاديمير" و "بوخارين نيكلا" ،"هيلفردنيگ
از 1970 پس سالهاي در بود ، شده ماركسيسم فكري نظام وارد
زمان همين در.بازگشت بينالملل روابط صحنه به مجددا
و "وابستگي تئوري" ديگران و نئوماركسيست نظريهپردازان
ميان نقش تمايز عدم دليل به را "هژموني" نظريه همچنين
ارائه امپرياليسم ، تئوري در پيرامون نظام و مركز نظام
.كردند
الگوي مانند توسعه حوزه صاحبنظران الگوهاي بررسي
كه ميدهد نشان..و روستو "خيز" الگوي يا لرنر "نوسازي"
در حتي و داشته توجه كشورها داخلي حيطه به تنها آنها
جوامع تمام توسعه براي واحدي روند الگوها ، اين از بسياري
است روندي آنها اتفاق به قريب اكثر در كه كردهاند مطرح
.است رسيده امروزي جايگاه به تا كرده طي را آن غرب كه
براي عرصه توسعه ، نظريههاي شكست با و شرايطي چنين در
خارجي عوامل بر تاكيد با "نيافتگي توسعه" نظريههاي طرح
از غير مسائلي در را عقبماندگي ريشههاي كه شد مساعد
الگوهاي و دانسته توسعه حال در كشورهاي داخلي اوضاع
.دادند قرار انتقاد مورد را غربي توسعه
:ميكند قضاوت اينگونه دوران اين درباره ،"هيوز دادلي"
توسعه حال در كشورهاي اكثر در پذيرش مورد اقتصادي الگوي"
و ساكسون انگلو جامعه صنعتي پيشرفته اقتصادي الگوي همان
در]...است بوده (خصوصي بخش)بازار اقتصادي نظام بر مبتني
متفاوت اجتماعي ساختارهاي و نهادها وجود علت به [حاليكه
حل به قادر اقتصادها اين توسعه ، حال در كشورهاي در
براي جدي كوشش بايد مورد اين در و نيستند آنها مشكلات
غني كشورهاي ميان بينالمللي اقتصادي روابط چگونگي شناخت
(1)".گيرد صورت فقير و
اصلي علت كه شد بيان نظر اين نيز سوم جهان كشورهاي در
كه است نهفته واقعيت اين در ما اساسي پيشرفت عدم
مسيحي فرهنگ شرايط به مربوط دموكراتيك مفاهيم ميخواهيم
زندگي شيوه در كه آن بدون سنتي ، خاور در را صنعتي باختر
در كنيم ، اقتباس آوريم بوجود را دگرگونيهايي خود سنتي
محيطي شرايط با متناسب رشد الگوهاي نيازمند ما كه حالي
.هستيم خودمان
غربي توسعه راه كه توسعه نظريههاي برابر در اين بنابر
روابط منتقدان ميكردند ، پيشنهاد سوم جهان به را
جهان با فراصنعتي جهان روابط كه كردند ادعا بينالمللي
بدين.زايش نوع از نه است هضم و جذب نوع از توسعه حال در
سيستم تحليل و برابري قدرت سومي جهان ضعيف سيستم كه معني
نابرابر رابطه يك در و ندارد را فراصنعتي جهان قوي
كردن طي با فراصنعتي ، جهان قوي سيستم اطلاعاتي ، -اقتصادي
در و آمد بوجود غرب و شرق برخورد از بعد كه خاصي فرآيند
به را سومي جهان ضعيف سيستم رسيده ، نقطه اين به حاضر حال
دوم مرحله در.ميسازد وابسته عبارتي به و كرده جذب خود
فراصنعتي جهان قوي سيستم با را خود سومي جهان ضعيف سيستم
ميشوند آماده كامل جذب براي آن ارگانهاي و داده تطبيق
سيستم در كاملا ضعيف سيستم نهايي ، مرحله در بالاخره و
عنوان تحت آن از كه است چيزي همان اين و شده هضم قوي
.ميشود ياد حاضر حال در "سازي جهاني"
درحال كشورهاي نيافتگي توسعه ريشه كه نظريههايي از
جستجو بينالمللي نظام روابط نابرابري در را توسعه
اما.كرد اشاره پيرامون -مركز الگوي به ميتوان ميكند
از پس جهان اوضاع بر مروري است نياز الگو اين طرح از قبل
و مفاهيم طرح براي زمينه تا گيرد صورت پانزدهم قرن
.شود فراهم الگو اين مفروضههاي
بزرگي استعماري قدرتهاي ظهور دوره ميلادي پانزده قرن
اروپاي در بريتانيا و فرانسه اسپانيا ، پرتغال ، هلند ، چون
و سياسي جغرافيايي ، حوزه گسترش در سعي كه بود غربي
و صفوي قدرت دو دوران اين در البته.داشتند خود اقتصادي
شرق ، ديگر پرتوان امپراتوري.داشتند حكومت شرق در عثماني
را جهان انگلستان كنار در هجدهم قرن در كه بود روسيه
تا زمان اين در انگلستان و روسيه رقابتميكرد كنترل
قطب دو صورت به دو اين و بود برقرار بيستم قرن ميانه
.داشتند نظارت جهان بر قدرتمند
به هجدهم قرن در صنعتي انقلاب وقوع اوضاع ، اين در
جهان اوضاع بر تاثيرگذاري در بالايي توانمندي انگلستان
و كرده متحول را تجارت و توليد ساختارهاي توانست و داد
دوره اين در.شود جهان مختلف مناطق وابستگي هم به موجب
.بود شرق و غرب در فراواني مستعمرات داراي انگلستان
از بينالمللي سازمانهاي ظهور و عيار تمام جنگهاي بروز
و داد تغيير بيستم قرن در را يارگيري شكل حوادث ، اين دل
روس.شد حاكم بينالمللي روابط بر "ايدئولوژيك ساختاري"
در روز آن بريتانياي و شوروي قالب در ديروز انگليس و
ظهور براي را راه و شده متحد هم با نازي آلمان خطر برابر
قرار خود كنترل در پس آن از را جهان اوضاع كه ابرقدرتي
پس كه بود جديدي نيروي متحده ايالات.كردند هموار داد ،
.شد مسلط جهان سياسي و اقتصادي اوضاع بر دوم جهاني جنگ از
بريتانيا جانشين دوم جهاني جنگ از پس كه متحده ايالات
قطبي دو نظام كمونيستي ، شوروي با رقابت در بود ، شده
انقلاب وقوع ميان اين در و كرد ايجاد را پويايي
سرمايهداري مسير كردن طي براي زيادي توانايي انفورماتيك
رسانههاي و داد قرار متحده ايالات اختيار در جهاني
رقابت.كردند ايفا تجاري حوزه در مهمي نقش ارتباطي
دهه تا كمونيستي جهان و كاپيتاليستي دنياي ايدئولوژيك
شمار بر داشت سعي يك هر و داشت ادامه بيستم قرن آخر
و فكري حوزه در چه و اقتصادي حوزه در چه خود پيروان
(ناتو)"شمالي آتلانتيك" پيمان دو.بيفزايند ايدئولوژيكي
.بود قدرت ابر دو اين بين رقابت از نوع اين نماد "ورشو" و
و شده نابود دوم جهاني جنگ از پس كه ژاپن و آلمان
سازندگي و بازسازي با بود شده غارت آنها ملي داراييهاي
با "اروپا اتحاديه".شدند تبديل اقتصادي غولهاي به
ايالات با و گرفت شكل اروپا اقتصادي قدرتهاي همكاري
نظام و ميكرد نقشآفريني كمونيستي شوروي برابر در متحده
.بود تاآخردهه1980برجهانحاكم سرد جنگ درچارچوب دوقطبي
و سوسياليستي شوروي اتحادجماهير دهه 1990 اوايل در اما
ژئوپوليتيك جهان در قطبي دو نظام و فروپاشيده ورشو پيمان
"ايدئولوژيك" ساختار از بينالملل روابط شكل و رفت بين از
شدن حاكم و سال 1995 در جهاني تجارت سازمان تاسيس با
گرچه و يافت تحول "ژئواكونوميك"ساختاري به برجهان آمريكا
موانع برفراز زدن پل ازطريق ميكند تلاش امروز آمريكا
قدرت مراكز اما بدهد ساختار اين به گونه هرم شكل گمركي
كه وجوددارند امروز جهان در چندگانهاي اقتصادي
.ميسازند منتفي را آمريكا تلاشهاي بودن امكانپذير
در نشيب و فراز چندقرن از برآمده كه فضايي چنين در
و اقتصادي ايدئولوژيك ، كشمكشهاي و بينالمللي روابط
از ديگري گروه سلطه زير كشورها از گروهي است ، جغرافيايي
و اقتصادي اجتماعي ، ساختارهاي و گرفته قرار كشورها
آنها به كه بود قدرتهايي شرايط از تابعي آنها سياسي
در آنها استقلال شرايطي چنين در.داشتند وابستگي
طريق از آنها سرنوشت و رفته بين از مذكور حيطههاي
و است استثماري رابطهاي كه ميخورد رقم رابطهاي
آنها ، به وابسته چندمليتي وشركتهاي قدرتمند كشورهاي
منتقل خويش وطن به را حاشيهاي مناطق مازاد سرمايه
.ميكنند
به وابستگي نظريههاي جمله از كه پيرامون -مركز الگوي
آن برملاكردن و رابطه اين فهمي باز در سعي ميرود ، شمار
روابط اوضاع به وقتي پيرامون -مركز مفهوم حقيقت در.دارد
داراي كه سيستم دو آن در كه ميشود اطلاق بينالمللي
بسيار شرايطي در نيستند مشابه منطقي -اطلاعاتي محتواي
كشورهاي ،(متروپل)مركز كه طوري به دارند ، قرار هم از دور
حاكم سرمايهداريبرآن اقتصادي نظام كه است فراصنعتي
و است رسيده خارجي سرمايهگذاري مرحله به و است
مرحله در آن اقتصاد كه است كشوري (حاشيه)پيرامون
.است شده ادغام جهاني اقتصاد در و دارد قرار پائينتري
مبادله نظر از سيستم دو اين رابطه شرايط اين در است مسلم
را ضعيف سيستم مولد ، سيستم يا كه معني بديناست بحراني
بيتفاوتي دليل به آنها بين ارتباط يا ميكند ، حل خود در
در سيستمقويتر اينكه يا و ميشود قطع قويتر سيستم
تا ميدهد توانايي ضعيف سيستم به محدودي چارچوب
.بخشد رونق را خود توسعه و رشد برنامههاي
هر در و سرگذاشت پشت را دوره چهار پيرامون -مركز رابطه
.است بوده خاصي قواعد و رفتارها بر مبتني رابطه اين دوره ،
صنعتي انقلاب از پيش دوره -از1 عبارتند دوره چهار اين
دوره -فراصنعتي4 انقلاب دوره -صنعتي3 انقلاب دوره -2
.انفورماتيك انقلاب
بين اساسي برخوردهاي هنوز كه صنعتي ازانقلاب پيش دوره در
به غرب جامعه سياسي قدرت بود ، نيامده پديد وشرق غرب
تلاش بود ، معدني ثروتهاي عمدتا كه ثروت منابع دنبال
را خام مواد "مركز"جامعه صنعتي انقلاب دوره در.ميكرد
تخريب با و كرده جذب بود پيرامون جامعه ثروت مبناي كه
مصرف نيروهاي به تبديل را آنها جامعه ، اين مولد نيروهاي
دوره در.ميكند خود توليدي كالاهاي براي بازاري و كننده
جامعه در محدودي توليدي ساختارهاي فراصنعتي ، انقلاب
فروش به "مركز"جامعه به اشتياق دليل به "پيرامون"
ترجيح مركز و ميآيد بوجود مدرن ، تكنولوژي با كالاهايي
در.باشد كالا مصرفكننده و خريدار حدودي تا خود ميدهد
دائمي خريدار "پيرامون جامعه"انفورماتيك ، انقلاب مرحله
شكل اطلاعات فروش به اتكا با "مركز" و است فني دانش
.است ساخته متحول را پيرامون -رابطهمركز
جامعه دو كه دورهاي فاصله چه هر گفت بايد رابطه اين در
محروميت باشد ، بيشتر ميبرند سر به آن در پيرامون و مركز
آشكار و آمده بيرون پنهاني حالت از پيرامون جامعه در
.ميشود
ضعيف نظام يك برابر در مولد ، نظامي كه هنگامي بنابراين
ميشود برقرار آنها بين خاصي جريان ميگيرد ، قرار توليدي
گفته "خام مواد با مصرفي توليدي كالاي تبادل"آن به كه
جوامع به را جديد زندگي نوعي جريان اين.ميشود
ماهيتا جوامع اين سيستم چون و ميكند تحميل عقبمانده
و شده وابسته خام مواد از حاصل ثروت به است غيرمولد
كه خام مواد اقتصادي ارزش حذف با كه است طبيعي بسيار
قديمي سنتهاي به كننده حمله جديد فرهنگي عناصر پشتوانه
مزبور جامعه فرهنگي هويت تمامي يكباره به ميباشد ،
به نه پيرامون جامعه انساني نيروي كه طوري به فروريزد ،
كرده درك را زندگي جديد شكل نه و دارد پايبندي گذشتهاش
.است نموده سازگار آن با را خود و
ميتوان عمده گرايش دو به وابستگي تعاريف بررسي در
وابستگي ريشههاي جستوجوي در سعي اول گرايشكرد برخورد
دارد پيرامون و مركز سيستم دو بين بينالمللي مبادلات در
در مسئله اين بروز در را پيرامون كشورهاي داخلي عوامل و
رابطه نوعي است معتقد دوم گرايش اما.نميگيرد نظر
ايجاد به كه آمده بوجود كشورها داخل در ساختاري استثماري
.است شده منجر بينالملل روابط در وابستگي
از كه شاخه يك.است مطرح فكري شاخه دو دوم گرايش در
اشاره "گوندرفرانك آندره" به ميتوان آن نظريهپردازان
بقاي از ناشي نيافتگي توسعه كه را استدلال اين كرد ،
جريان از شده جدا مناطق در سرمايه كمبود و سنتي نهادهاي
ناشي نيافتگي توسعه"است معتقد و كرده رد است تاريخ اصلي
اقتصادي توسعه موجب كه هست و بوده تاريخي روند همان از
.است سرمايهداري توسعه نفس آن و (2)".است گرديده نيز
اقتصاد با پيرامون پيوند است معتقد ديدگاه اين
در فزايندهاي طور به را كشورها اين مركز ، سرمايهداري
"نيافتگي توسعه"مفهوم و ميدهد قرار نيافتگي توسعه راستاي
تعاريف دوم گرايش در كه ديگري شاخه.ميكند مطرح را
،"سميرامين" كه است تفكري دارد قرار وابستگي
جمله از "فالتو هندريك" و "فرناندوكاردوزو"
مبنا اين بر آنها كلي اعتقاد.هستند آن نظريهپردازان
پيرامون كشورهاي نابرابر ، مناسبات رغم به كه است استوار
كه مييابند دست سرمايهدارانه توسعه از صورتهايي به
از مستقلتري مراحل به آنان دستيابي جهت در ميتواند
ارائه را "وابسته توسعه"مفهوم و باشد مفيد اقتصادي توسعه
"وابسته توسعه"تداوم اينها حال ، عين در اما (3).ميدهند
از عقبتر همچنان پيرامون آن طي كه كرده پيشبيني را
مركز بوسيله آن صنعتي توليدات تركيب و ميماند مركز
مردم تودههاي شديد حاشيهنشيني تداوم و شده تعيين
.است اجتنابناپذير
پل" كه نئوماركسيسم مكتب بررسي به اينجا در توضيح اين با
از "گوندرفرانك آندره" و "امين سمير" ،"باران
حوزه در و ميآيند شمار به آن نظريهپردازانبرجسته
همچنين و ميپردازيم ميگيرد قرار وابستگي نظريههاي
محققان و نظريهپردازان از كه را گالتونگ يوهان ديدگاه
روابط تحول در جمعي ارتباط وسايل براي و ساختارگراست
.ميگيرد قرار بررسي مورد قائلاست مهمي نقش بينالمللي
آزاده.خ
دارد ادامه
:پانوشتها
علي دكتر ترجمه توسعهنيافتگي ، معماي ان ، پي ماتور ، (1)
سازمان انتشارات يوسفي ، محمدقلي دكتر و بانويي اصغر
.و 27 صص28 ،(1376) بودجه و برنامه
متعارض نظريههاي -رابرت فالتزگراف ، -جيمز دوئرتي ، (2)
وحيد و طيب عليرضا ترجمه ،(جلداول) بينالملل روابط در
.ص 370 ،(1376) قومس نشر تهران ، بزرگي ،
روابط در نظريهپردازي حسين ، سيد سيفزاده ، (3)
سمت ، انتشارات تهران ، قالبهايفكري ، و مباني بينالملل ،
.ص 106105 ص
|