ماركسيست نئو ورزان انديشه هاي نظريه
2 توسعه انتقادي تئوريهاي بررسي
در ، توسعه انتقادي هاي تئوري بررسي ادامه در: اشاره
پل كه ماركسيسم نئو مكتب هاي نظريه بررسي به شماره اين
پردازان نظريه از فرانك گوندر آندره و امين سمير ، باران
وابستگي هاي نظريه حوزه در و آيند مي شمار به آن برجسته
.پردازيم مي ، گيرند مي قرار
انديشه گروه
دهههاي در آنها علمي تلاشهاي عمده كه نئوماركسيستها
ماهيت افشاي هدفشان ميكند ، پيدا ظهور تا 1970 1950
داراي آنهاكه.است جهاني سرمايهداري سيستم استثماري
نشان طريق از داشتند قصد هستند سياسي آشكار گرايشهاي
نيافتگي توسعه در آن نقش و سرمايهداري نظام ماهيت دادن
.كنند هموار انقلابي تغييرات جهت را راه پيرامون كشورهاي
تاريخي ريشههاي داراي را نيافتگي توسعه نئوماركسيستها
اقتصادي مازاد دايم انتقال آن اصلي ويژگي كه دانسته
سرمايه انباشت ميزان آن نتيجه در و است مركز به پيرامون
كشورها اين سرانه درآمد ميزان و يافته كاهش پيرامون در
پيرامون و مركز بين رابطه اين.ميشود داشته نگه پايين
مانع امروز به تا و داشته وجود صنعتي انقلاب آغاز از
(4).است شده پيرامون در سرمايهداري توسعه
منافع پيرامون كشورهاي داخل در گروههايي بين ، اين در
و ميدانند بينالملل روابط موجود روند ادامه در را خود
راستاي در بالاخره نئوماركسيستها.دارند آن حفظ در سعي
توسعه به رسيدن براي كه ميگيرند نتيجه خود سياسي اهداف
جوامع در گستردهاي سياسي تغييرات بايد اقتصادي كامل
در سرمايهداري به وابسته حاكم طبقه تا دهد روي پيرامون
.شود ساقط كشورها اين
پيرامون -مركز رابطه از باران پل تحليل -الف
در ميشود معرفي نئوماركسيسم مكتب موسس كه باران پل آثار
-مركز روابط تحليل براي باران.شد منتشر دهه 1950
،"انحصاري سرمايهداري" واژه كليد چهار از پيرامون
.ميكند استفاده "اقتصادي مازاد" و "طبقه" ،"امپرياليسم"
اقتصاد انستيتوي در را خود دانشگاهي مطالعات كه باران پل
بود ، داده ادامه هاروارد دانشگاه و مسكو در پلخانف
تحليل انحصاري سرمايهداري و سرمايهداري ماهيت درخصوص
سازندگي ، عين در آن بودن ويرانگر بر مبني را ماركس
نظامي مظهر را امپرياليسم لنين ، از پيروي با و ميپذيرد
.دانستهكهدرپيكسبمازاداقتصادياست وسياسيسرمايهداري
از مازاد ، توزيع مساله دليل به طبقه از باران تحليل
دو ارائه به سپس باران.است برخوردار خاصي اهميت
مازاد" مفهوم دو و پرداخته اقتصادي مازاد از طبقهبندي
اين تشريح در.ميكند مطرح را "بالقوه مازاد" و "واقعي
كه محصولي بين تفاوت را "بالقوه مازاد" او مفاهيم
شرايط در استفاده قابل توليدي منابع كمك به ميتوان
مصارف جزء را آنچه و كرد توليد معين طبيعي و تكنولوژيكي
از را خود منظور و ميكند تعريف ميكنيم قلمداد اساسي
و جامعه در جاري واقعي توليد بين تفاوت "واقعي مازاد"
(5).مينمايد مشخص جاري واقعي مصرف
غربي امپرياليسم عصر در را نيافتگي توسعه ريشههاي باران
سرمايهداران آن در كه ميكند جستجو قرن 17و 18 در
مناطق با اجباري تجارت و غارت طريق از اروپا تجاري
ثروت جمعآوري به توانستند خود پيرامون جهان پرجمعيت
عقبماندگي شكلشناسي جهت در تلاش با سپس وي.بپردازند
توسعه چرا دهدكه پاسخ سوال اين به ميكند سعي
چرا و نيست پيشبيني قابل عمل در پيرامون در سرمايهداري
ميكند؟ روبهرو مانع با را پيرامون -مركز جديد روابط
پايينتر سطحي به "واقعي مازاد" كاهش در را اصلي مشكل او
اقتصادهاي در":است معتقد و ميداند "بالقوه" ميزان از
تشكيل براي بالقوه طور به كه مازادي نيافته ، توسعه
و اعتبارات بهره زمين ، اجاره صورت به است ، موجود سرمايه
مزد كار نيروي نظام بر مبتني توليد و تجارت از حاصل سود
جيب به را منافع اين كه اصلي طبقاتمييابد تحقق بگير
تجار داخلي ، زمينداران:ميشوند دسته چهار شامل ميزنند ،
(6)."خارجي انحصاري سرمايهداران و بومي
افزايش موجب را خارجي سرمايهگذاري افزايش هرگونه باران
:است معتقد و ميداند پيرامون اقتصاد بر مركز دول سلطه
قدرت همچنان اما داده تغييرشكل استعمار از پس امپرياليسم
اينطور خود بحث از او.است كرده تقويت و حفظ را خود
دنياي به عرضه براي چيزي سرمايهداري كه ميگيرد نتيجه
پيشرفت راه سر بر بزرگ مانعي اكنون و ندارد نيافته توسعه
-استالينيستي" شيوه عوض ، در بارانميرود شمار به انسان
گسترش و اجباري كردن اشتراكي بر مبتني كه را "فلدمني
توسعه براي است دولتي صنايع در سرمايه انباشت روند سريع
(7).ميكند پيشنهاد اقتصادي
-مركز نامتعادل روابط پايداري و گوندرفرانك آندره -ب
پيرامون
جوان دانشمندان از گروهي ظهور با مصادف دهه 1960 سالهاي
دهه 1950 اواخر در زيرا ;بود اجتماعي علوم تندروي و
آزادي جنبش و آمد سر به كارتي مك سياسي خفقان دوران
.گرديد مطرح كاليفرنيا بركلي دانشگاه در بركلي
كه بود جوان انديشمندان اين جمله از "گوندرفرانك آندره"
كرد سپري متحده ايالات در اقتصاد رشته در را خود تحصيلات
خود به را جوان نسل از زيادي گروه توانست او نظريات و
از بهرهگيري با لاتين آمريكاي به مهاجرت با ويكند جذب
نظريه شيلي و برزيل كشور دو داخلي و تاريخي تجربه
محدود را خود نظريه او چه اگركرد تدوين را خود وابستگي
صادق پيرامون جوامع اكثر در و نكرده كشور دو اين به
.دانست
لاتين ، آمريكاي اقتصادي تحولات روند بر تاكيد" با فرانك
تهاجم با منطقه اين اقتصادي وابستگي رابطه كه است مدعي
به او (8)".شد آغاز شانزدهم قرن در پرتغال و اسپانيا
در جهاني ، سرمايهداري با پيراموني كشورهاي پيوند دليل
را پيرامون -مركز روابط در تغيير هرگونه بروز عمل
.ميداند غيرممكن
برميشمارد اصلي عامل سه پيرامون ، نيافتگي توسعه براي او
شدن قطبي -تجارت 2 طريق از مازاد خروج -از1 عبارتند كه
اقمار و متروپل مراكز به آن تبديل و سرمايهداري
به سرمايهداري نظام اصلي ساختار استمرار -پيراموني 3
.ميشود منجر دوم و اول ويژگيهاي تداوم به كه نحوي
را جهاني سرمايهداري اقتصاد عوامل ، اين تشريح در فرانك
سلسله در كه ميكند قلمداد دستي يك و واحد كل صورت به
اين از بهرهوري با و دارد خاصي جايگاه وابستگي مراتب
مناطق از را هنگفتي مازاد مركز ، كشورهاي از يك هر جايگاه
طريق از آنها مازاد كه كشورهايي همهميكنند خارج حاشيه
تنها و بوده يافتگي توسعه به محكوم شود غارت تجارت
مازادشان از فراواني بخش كه متروپل مراكز از كشورهايي
.دارند را كامل توسعه امكان نيفتد ، جهاني سرمايه چنگ به
(9)
جهاني سرمايهداري نظام از هرمگونه تصويري فرانك گوندر
كه پيرامون روستايي مناطق آن قاعده در كه ميدهد ارائه
قرار دارند ، پيوند محلي متروپلهاي با تجارت طريق از
متروپلهاي اقمار از نيز محلي متروپلهاي اينميگيرند
اين كه ميآيند شمار به هستند منطقهاي شهرهاي كه بزرگتر
يا پايتخت) پيرامون ملي اقتصادهاي اقمار از نيز شهرها
مازاد سطحي ، هر در كه ميدهد توضيح اوهستند (اصلي بندر
غارت مركز توسط انحصاري تجاري روابط طريق از پيرامون
(10).ميشود
ركود مانند تاريخي دورههاي به فرانك گوندر آندره
كه دوم جهاني جنگ از پس سالهاي و ميلادي سالهاي 1930
توسعه از مشخص درجهاي به پيرامون از بخشهايي آن طي
اين در:ميگويد و ميكند اشاره شدند ، نايل يافتگي
شده سست پيرامون و متروپل مراكز ارتباطي بندهاي دورهها
راستاي در توليد و است گرفته وزيدن تحول و توسعه نسيم و
(11).ميشود شكوفا موقتا واردات ، جايگزيني
پايداري عامل را بينالملل تجارت حيات تجديد فرانك اما
رابطه ، اين نتيجه در است معتقد و ميداند پيرامون وابستگي
عنوان به خود سنتي نقش ايفاي به پيراموني اقتصادهاي
سرمايهداري متروپل به ارزان طبيعي منابع صادركنندگان
طبقه) "كمپرادوري بورژوازي" و ميپردازند بينالمللي ،
منافع كه (خارجي سرمايههاي به وابسته سرمايهدار
اقتصادي مراكز با همكاري به دارد تجاري -اقتصادي
.ميپردازد
-مركز نامتعادل روابط "بودن پايدار" فرانك دليل ، همين به
مشابه خود ، ديدگاه از و ميكند پيشبيني را پيرامون
كه كمپرادور بورژوازي":ميگيرد نتيجه اينطور باران ،
براي بايد است مسلط پيرامون بر و دارد تجاري خصلت عمدتا
".شود گذاشته كنار عادلانه و واقعي اقتصادي توسعه حصول
پيرامون كشورهاي در انقلاب وقوع تنها او بنابراين(12)
.ميكند معرفي نيافتگي توسعه راهحل عنوان به را
جهاني سرمايهداري ناهمگني و سميرامين -ج
پيرامون نيافتگي توسعه خصوص نيزدر "سميرامين" ديدگاههاي
عنوان به را او اما شد ، مطرح و 1970 دهههاي 1960 در
با اوميكنند معرفي وابستگي نظريههاي دهنده پيوند
و لنين امپرياليسم نظريه و ماركس نظري آثار مرور
از قبل نئوماركسيستهاي آثار بررسي همچنين و لوكزامبورگ
سعي "امانوئل آدگيري" و "فرانك" ،"باران پل" جمله از خود
.دارد توسعه انتقادي نظريههاي تركيب و نتيجهگيري در
كتاب مولف ، "گرستاين آيرا" براي كه پاسخي در وي خود
ديدگاه فرستاد ، "امپرياليسم و جهاني اقتصاد تئوريهاي"
نظريات اينگونه همواره من":كرد تشريح اينطور را خود
نظريات نوع از) ماركسيستي غير را توسعه مورد در خطي
كه جهاني سرمايهداري نظام ناهمگني بر و دانسته (روستو
سلطه زير شكلبنديهاي و مركزي سلطهگر شكلبنديهاي از
درون در.نمودهام تاكيد است ، گرديده تشكيل پيراموني
منازعاتو كه بودهام معتقد هميشه من چارچوبي چنين
كوچك محدودههاي در نميتوان را طبقاتي اتحادهاي همينطور
جهاني مقياسي در تنها آنها فهم و نمود ، تحليل "ملي"
كار تقسيم كه است براين من اعتقاد باز و است امكانپذير
و منازعات اين ازعملكرد ناشي بينالمللي (نابرابر)
(13)".است جهاني درمقياس طبقاتي اتحادهاي
كه ميكند ياد پيرامون -مركز روابط در دوره سه از امين
:صنعتي انقلاب تا شانزدهم قرن اوايل از-از1 عبارتند
غارت و استخراج بر كه مركز بهوسيله اوليه انباشت دوران
قرن اوايل از -است2 مبتني آنها جايگزيني بدون منابع
ميان است وقفهاي دوره اين:بيستم قرن اوايل تا نوزدهم
ظاهر به تجارت آن در كه جهان كامل فتح و صنعتي انقلاب
دوره اين:حاضر حال تا از 1900 - است 3 برابر و عادلانه
.است انحصاري سرمايهداري مرحله
درشرايط نيافتگي توسعه براي ساختاري نشانه سه به او
نابرابري -از1 عبارتند كه ميكند اشاره پيرامون معاصر
بودن گسسته هم از -مختلف 2 بخشهاي ميان توليد بهرهوري
(14).خارجي نيروهاي سلطه -ملي 3 اقتصادي نظام
توسعه در دوم جهاني جنگ از پس را عمده تحول دو سميرامين
مطرح پيرامون در وابسته توسعه و جهاني سرمايهداري
انقلاب ديگري و مليتي چند شركتهاي يكي:ميكند
نيروي) جديد شاخههاي به را صنايع ثقل مركز كه تكنولوژيك
.ميكند منتقل (الكترونيك فضايي ، تحقيقات اتمي ،
ساختاري امپرياليسم و گالتونگ يوهان -د
مطرح "پيرامون -مركز" حوزه در كه نفوذي با تئوريهاي از
امپرياليسم" عنوان تحت نروژي گالتونگ تئوريهاي است
و نظريهپرداز عنوان به كه گالتونگ.است "ساختاري
به حال عين در ميرود ، شمار به سياسي اقتصاد تحليلگر
همچنين و ارتباطي و فرهنگي امپرياليسم بر تاكيد خاطر
عنوان به ارتباطات محققان نزد در خود ، ارتباطي تحقيقات
به دهه 1960 طي در او.است مطرح نيز ارتباطي صاحبنظر يك
مجله با و پرداخت خارجي اخبار ساختار پيرامون تحقيق
اين در او تحقيقاتميكرد همكاري "صلح پژوهشهاي"
حوزه در معروفش الگوي ارائه براي مقدمهاي سالها
سوي از سال 1970 در كه كرد فراهم "امپرياليسمساختاري"
سياسي ، اقتصاد حوزه دانشمندان توجه مورد و شد مطرح وي
سوم جهان محققان بهويژه و بينالملل روابط ارتباطات ،
.گرفت قرار
كشورهاي با مركز تجاري روابط گالتونگ الگو ، اين در
كه ميداند وجهي سه ساختاري سلطه يك نشانگر را پيرامون
تقسيم نوعي بر مبتني كه عمودي كار تقسيم -از1 عبارتند
اساسي خام مواد توسعه ، كم كشورهاي آن طي و است جهاني كار
طرفي از و ميكنند تامين را صنعتي پيشرفته كشورهاي
.ميفروشند آنها به را خود توليدي كالاهاي صنعتي كشورهاي
راكدو ديگر قطب و است ثروتمند و پويا قطب يك نتيجه در
كشورهاي بين اقتصادي روابط فقدان:تفرقه -فقير20
و فرهنگي آموزشي ، اقتصادي ، روابط گسترش:نفوذ -پيرامون 3
(15).مركز كشورهاي و پيرامون نخبگان بين غيره
آزاده. خ
:پانوشتها
از تحليلي ;توسعه اقتصاد نظريههاي دايانا ، هانت ، (4)
ني نشر تهران ، ارمكي ، آزاد غلامرضا ترجمه رقيب ، الگوهاي
ص منبع ، همان (6)ص 180 منبع ، همان (5).ص 177 ،(1376)
حسين ، سيد سيفزاده ، (8).ص 185 منبع ، همان (7).182
فكري ، قالبهاي و مباني ;بينالملل روابط در نظريهپردازي
;توسعه اقتصاد نظريههاي دايانا ، هانت ، (9).ص 107
-ص 189 ص منبع ، همان (10).ص 188 رقيب ، الگوهاي از تحليلي
(13).ص190 منبع ، همان (12).ص189 منبع ، همان (11).188
امپرياليسم ، و جهاني اقتصاد تئورهاي گرستاين ، آيرا ،
هانت ، (14).ص 52 ،(1358) تندر نشر الف ، پيروز ترجمه
رقيب ، الگوهاي از تحليلي ;توسعه اقتصاد نظريههاي دايانا ،
نظريههاي رابرت ، فالتزگراف ، -جيمز دوئرتي ، (15).ص 200
.، ص375(اول جلد) بينالملل روابط در متعارض
|