:پديدهاجتماعي يك به حقوقي نگاهي
اجباري ازدواج
پرازدحامي وسعت در جوانيام لحظات نيكوترين خواست كسي چه
و خواهش فرياد ، و سكوت واميد ، ياس فراخواني جز كه بگذرد
كينه و ستيز و كشاكش به نابودن و بودن و مقاومت
بود؟ شاهد نميتوان را آدميان وناسزاپراكني
كرد وادار ميديدم ، كودكي خواب هنوز كه كسيمرا چه
مردي از هيچ كه عشق از نه كه بدارم دوست را انساني
التماسميكردم ، را او نپيوستنبه زماني اگر و نميداند
سه كودك با ;تنهايي به نه هم آن ;را او از جدايي اينك
ملتهب ، سرسراي اين به آمدم و رفت هر با كه سالهاي
.كند تجربه كوچكش قلب با را نوميدي ميرود
محبتگاه را مادرمقلبم كه شد آغاز زماني چيزاز همه
.ميداشتمش دوست نه و ميشناختمش نه هرگز دادكه قرار كسي
جسمي آزار وتنها ، تنها او نميكرد ، ابزار توصيه مادر ،
اين تحمل.ميشتافت يارياش به نيز پدر.روحي فشار و بود
.نبود ميسر فشار همه
تفاهم معناي جا همان.انجاميد درگيري به ازدواجمان شب
!كردم درك را خوشبختي عمق و عقيدهها همخواني خانوادهها ،
كردم ، تمرين نبود ، چارهاي ;بودم پذيرفته سرنوشتمرا
نخست كه نتيجهآن ;را همسرم به عشقورزي روزها و روزها
جايي به گريخت و فروخت را جهيزيهام سپس ازدواجم ، حلقه
او كه چرا ;نبود چنداندردآور او گريختن !نميدانم كه
!بود نيامده داشتن دوست براي
درد و وبدبختي رنج اين همه با كودكيكه و ماندم من
وپدر نميشود دور لبانش از لبخندشادي بيپدري ،
.ميكنند ساختنم و سوختن ترغيببه هنوز كه ومادري
و طلاق با را ازدواجم اجبارشانبه نميخواهندننگ
...ببينند پيشرو جداييام ، همواره
كه انسانهاست تضييعحقوق عيني مصداق "اجباري ازدواج"
.ميشود جامعه دختران گريبانگير اغلب
محمدسيفزاده ، دكتر گفته به بنا كه است پديدهاي اين
و ندارد ايران مدني قانون در جايگاهي هيچ دادگستري ، وكيل
سوي از اجبار به عقديكه هرگونه شرع ، و طبققانون
شناخته رسميت به و شده باطل گيرد ، صورت خانوادهها
.نميشود
شهلا كه چنان اجتماعي ، آسيب اين همه ، اين با اما
گريبانگيرحدود ميدارد ، اعلام جامعهشناس كاظميپور ،
وبه عشاير بويژه ابتدايي ، جوامع پسران و دختران درصد 60
در جوانان درصد دامنگير 20 ناصح ، حقوقدان ، عبدالعلي گفته
خود والدين تسليمخواست را آنان و ميشود شهرستانها
.كنند عمل اجداديشان سنت به تا ميكند
خواهد سختتر زماني معضل ، اين":ميافزايد كاظميپور
آن ، در كه جوامعي.دهد روي گذار درحال درجوامع بودكه
و مانده قشري عقايد و سنتي ديدگاههاي گرفتار خانوادهها
درنورديده و شكسته را آگاهي و مرزهايدانش فرزندان
".باشند
باتوصيف نيز خانواده قضايي رئيسمجتمع حميديان ،
"انسانها حق سركوب" كامل مظهر عنوان به "اجباري ازدواج"
نمونه عنوان به... و "گاو به گاو" چون ازدواجهايي از
خوزستان لرستان ، چون استانهايي عشاير اجباري ازدواجهاي
اساسي قانون اصول از بسياري":ميگويد يادكرده ، ... و
اجرا عشاير اين ميان در افراد وآزادي زنان حقوق درباره
".ميشود گرفته عقود ، ناديده دراكثر برائت اصل نميشودو
يادشده عمدهعوامل اقتصادي ، فقر و فرهنگي فقر
.است حقوقدانان سوي از اجباري ازدواجهاي
والدين مالي ناتواني":ميگويد دادگستري سرشت ، وكيل رحمان
سنين در اجباري ازدواجهاي فرزندان ، موجب معاش امرار در
فرزند بر سيطره از ومادر پدر كه دورهاي يعني پايين
".ميدهد روي ندارد مخالفت حق فرزند و برخورداراند
به مالي فقر به اشاره با نيز دادگستري وكيل سيفزاده ،
مورد در اغلب اجباريكه ازدواج عوامل از يكي عنوان
.عنوانميكند"دختران فروش"پديدهرا ميدهد ، اين دخترانروي
است عواملي جمله از نيز خويش حقوق با زنان آشنايي عدم
.است موثر اجباري ازدواج در كه
حتي -حاضر حال در":ميگويد باره اين در سيفزاده دكتر
".نيستند آشنا خود حقوق با زنان تحصيلكرده ، جوامع در
توجه مورد كمتر عقد ، صيغه در آنچه":ميكند تصريح وي
...نفسي زوجتك" عبارت گفتن با زن كه است اين ميگيرد قرار
اغلب كه حالي در ميآورد ، در خود ازدواج به را مرد "
و آورده در خود ازدواج به را زن مرد ، ميكنندكه تصور
غيرمنطقي اذهان برخي در نادرستي تصورات باعث امر همين
".كنند بيشتر را خود تحكم تا ميشود
صورت در ميتوانند دختران":حقوقدانميافزايد اين
قانوني ، موارد به توسل با ازدواجشان بودن اجباري اثبات
به تن كسانيكه اصولااغلب اما ;كنند باطل را خود عقد
تحمل به حاضر بوده ، عافيتطلب ميدهند ، اجباري ازدواج
".نيستند او پذيرش به قادر كه ميشوند فردي با زندگي
آشناييزنان نا دليل به روستاها ، در":ميگويد وي
;هستيم زنان بر مردان تحكم شاهد شدت به باحقوقشان
چه مرد شود پرسيده زنانآنجا از اگر كه بهگونهاي
اشتباهي ما گاه هر:ميگويند دارد؟ شما زندگي در نقشي
زندگي تامين درعين زنان اين.كنند تنبيه را ما كرديم ،
".محضاند تسليم مردانشان ، برابر در خانواده ، ومعيشت
در را "درجامعه زنان به نادرست نگاه" نيز ناصح دكتر
و ميداند موثر بسيار اجباري ، شكلگيريازدواجهاي
ديگراندر تصميمگيري لزوم بر مبني بينشي":ميگويد
اجباري ازدواج به منجر داردكه وجود وزنان دختران مورد
".ميشود
جزو ايران ، مدني قانون" كه اين بيان با حقوقدان اين
نام به پديدهاي وجود از "دنياست قوانين پيشرفتهترين
.ميكند تاسف ابراز اسلاميمان درجامعه "اجباري ازدواج"
اين در دادگستري ، وكيل حقوقيو مشاور كيهاني ، بتول
نكاح ، عقد مدني ، قانون ماده 1041 براساس":ميگويد باره
است صحيح مصلحت ، رعايت شرط به ولي اجازه با بلوغ ، از قبل
".است اجباري ازدواج يك زمينه واقع در اين كه
حتي ماده ، اين طبق اگر كه است باور اين بر حقوقدان اين
اين پيامدهاي دليل به دهد ، رخ اجباري ازدواج مورد يك
مجوز با فاجعه اين و داده رخ فاجعه ازدواجها ، گونه
.است بوده قانوني
فرزنداني تربيت آن ، تهديدامنيت بنيادخانواده ، شدن سست
از جنايت و جرم اعتياد ، فساد ، خودكشي ، طلاق ، بزهكار ،
كهحقوقدانان هستند اجباري پيامدهايازدواج جمله
.ميكند اشاره بدانها
كه اين بيان با خانواده ، قضايي مجتمع رئيس حميديان ، حسن
اجباري ازدواج و است واجبار تحميل از گريزان آدمي ، فطرت"
اظهار"انسانها طبيعي حقوق و گرفتنتمايلات ناديده يعني
سني فاصله دليل به بعضا اخلاقي تفاهم نداشتن":ميدارد
واعتقادات باورها عميق شكاف آن دنبال وبه همسران زياد
يكديگر از زوجين تنفر و رواني جسماني ، سلامت تهديد آنان ،
عدم قتل ، ارتكاب تهمت ، و افترا منزل ، از فرار همسرآزاري ،
سوء نتايج ،...و نفقه ندادن (زن يا مرد)همسر تمكين
".هستند اجباري ازدواج
و روانشناسان نظر آموزشتحت صاحبنظرانحقوقي ، عقيده به
تشكيل ناحيه ، هر اجتماعي بافت با جامعهشناسانمتناسب
قوانين اجتماعي ، تدوين معضلات قويپيگير و مسئول سازمان
رفتارهاي جامعه ، هدايت نادرست فرهنگهاي مناسب ، اصلاح
در دادنآنها سوق و رسانهها طريق از اجتماعي ناپسند
از بخشي ازدواج ، از پيش آموزش منطقي ، و سالم مسيري
.تحميلياست ازدواجهاي از پيشگيري راهكارهاي
:ميگويد باره اين در خانواده ، قضايي مجتمع رئيس حميديان ،
به فرهنگ تغيير اما ;شوند اصلاح بايد نادرست فرهنگهاي"
".زيادياست زمان ونيازمند نيست ممكن آساني
رسانههاي و انديشه كانونهاي فكري ، وظيفهمحافل وي
اجتماعي درست هنجارهاي و ترويجرفتارها را گروهي
ازازدواج پيش آموزش اجباري كلاسهاي ايجاد بر و ميداند
.ميكند تاكيد زندگي و
ازدواجهاي آمار دادگستري ، وكيل سرشت ، رحمان كه حالي در
ميكند ، اعلام درصد را 30 طلاق به اجباريمنجر
باازدواج زندگي ، ":ميگويد نيز حقوقدان سيفزاده ،
".شود زنان در بويژه واعتياد فساد موجب ميتواند اجباري
آموزش پرورشو و آموزش چون نهادهايي نقش بر تاكيد با وي
جوانان به سالم ازدواج اصول آموزش و بخشي آگاهي بر عالي
اغلب متاسفانه":ميگويد جامعه واقعيتهاي دادن ونشان
و است غيرواقعي و زمينه ، تصنعي اين در آموزشها
".ميكنند باور كمتر را آموزهها اين دانشآموزان
مرزهاي شكستن تا ما جامعه حقوقدان ، اعتقاداين به
زيادي فاصله كامل ، طور به آنها درنورديدن و غلط فرهنگ
.جامعه قضايي امنيت با مگر نميشود محقق امر واين دارد
مشاركت امور مركز رئيس و جمهور رئيس مشاور شجاعي ، زهرا
لزوم درخصوص بانوان ، مسئولامور عنوان به نيز زنان
از اجباري ، ازدواجهاي از پيشگيري براي خانواده آموزش
دختران براي ساده زبان به حقوق آموزش طرحهاي اجراي
زنان به نيز و پرورش و آموزش وزارت همكاري با دانشآموز
و ميدهد خبر سطحكشور در مربي هزار يك كمك با خانهدار
عمومي فرهنگ اصلاح آموزشها ، اين از هدف":ميكند تصريح
مبلغان گروهي ، هاي رسانه واسطه به بايد كه است جامعه
".گيرد صورت وهدايتگرانجامعه ديني
|