بوتزاتي دينو آثار مترجم با گفتوگو
بي هاي لحظه انتظار در ايتاليايي نويسنده
مداوم هاي نگراني و پايان
در عاشقانه داستانهاي و جليلي ابوالفضل
پاريس
بوتزاتي دينو آثار مترجم با گفتوگو
بي هاي لحظه انتظار ايتالياييدر نويسنده
مداوم هاي نگراني و پايان
نويسندهبرجسته بوتزاتي دينو شدن شناخته:اشاره
وي اثر دو از خوب ترجمه مرهون عمدتا ايران در ايتاليايي
كه گفت ميتواناست تاتارها صحراي و داستان شصت يعني
رماني ترجمه پس از اثر دو اين مترجم ابراهيم محسن
آن مفاهيم انتقال در فضاسازي كه لايه چند و شگفتانگيز
.است برآمده دارد اساسي نقش
فارسي مترجم سوي از بوتزاتي بنياد جايزه دريافت بهانه به
تاتارها ، صحراي پيرامون مبسوطي نسبتا گفتوگوي اثر ، اين
ريشههاي امروز ، جهان در ايتاليايي ادبيات جايگاه
افتراق و نزديكي نقاط و ايتاليايي رمانهاي و داستانها
كه دادهايم انجام ايراني انسان دنياي با بوتزاتي دنياي
.ميخوانيد
ادبيات گروه
است؟ نمادين داستان يك "تاتارها صحراي" از شما تلقي آيا
بيشترين كلي طور به بلكه تاتارها ، صحراي تنها نه بله ،
به تاتارها صحراي و هستند نمادين بوتزاتي دينو آثار
نوع اينميشود تلقي او آثار تمامي در عطفي نقطه عنوان
بارنابوي" يعني او اثر نخستين همان از نمادين نگاه
"كهن جنگل راز" در بعد و ميشود شروع (1933) "كوهستانها
.ميكند پيدا ادامه (1937) كهنه و قديمي جنگل راز يا و
كجاست؟ نمادها اين تاويل و تفسير حوزه *
كه انتظارهايي سرنوشت ، درك غيرقابل و مرموز عملكردهاي -
زندگي ، لحظههاي نكردن درك دشمنيها ، نميپيوندد ، وقوع به
وقايع وقوع است ، رفته دست از كه چيزهايي براي حسرت
واقعيت خيانت ، يكديگر ، درك عدم و نسلها تفاوت نامنتظر ،
در كه است موضوعهايي عمده از قبيل اين از مواردي و مرگ
و غيرمستقيم راهي از او.ميشود مشاهده نويسنده اين آثار
به عمدتا كه را روزمره وقايع از بسياري موثر ، بسيار
گي روزمره عادات دچار يا و نميشوند ديده يا تكرار لحاظ
لحاظ به و ميدهد قرار نظر دقت و بازبيني مورد ميشوند ،
ذهن در ماندگار تاثيرهاي غيرمستقيم ، دادن توجه همين
مثل ميكند ، مطرح بوتزاتي كه مسائلي.ميگذارد خواننده
لحاظ به كدام هيچ زندگي ، معمول اضطرابهاي تنهايي ، مرگ ،
كشف.است اشاره و كشف همه ، بلكه نيست ، بدبينانه نگاهي
تكرار ، لحاظ به اما دارد ، وجود كه موضوعهايي دوباره
اشاره و ;شدهاند خارج ما روزمره حواس حوزه از و نامريي
.كردهايم عادت ديگران مرگ به ما.آنها متفاوت ديدن به
.دارد وجود هم ما براي مرگ بدانيم كه نكردهايم عادت
به بيشتر و كنيم فرار موضوعهايي چنين از داريم دوست
وجود آنها در زيبا واقعيتهاي اگر كه بپردازيم مسائلي
نداريم دوست.باشد داشته وجود زيبا فريبهاي ولي ندارد ،
در.بيندازد زندگي ناخوشآينديهاي ياد به را ما كسي
كه لحظاتي قدر ناخوشآيند ، واقعيتهاي درك با كه حالي
ميرود ، هدر به آن ارزشهاي از شدن بيسرشار و بيتوجه
.ميشود دانسته بيشتر
زمان ، سريع گذر بيسرانجام ، انتظارات مرگ ، مساله طرح
بدبينانهاي نگاه لحاظ به آن ، شبيه مسائل و تنهايي
نگاه بلكه.نيست هستي دانستن وحشتناك و فجيع شوپنهاوري ،
كه ميكند وقايعي متوجه را انسان كه است مثبتي بدبينانه
به ميتواند آنها دوباره بازبيني با و شدهاند فراموش
.برسد زندگي زيباي لحظات درك
اهداف و خاص پوچگرايي نوعي مايههاي با تفكر نحوه اين *
به مسبوق ايتاليا ، ادبيات در نمييابند ، تحقق كه عجيبي
است؟ سوابقي چه
مشخصه كه پوچگرايي عنوان به جرياني ايتاليا ، ادبيات در-
در را آن ميتوانيم اما.ندارد وجود باشد ادبي دوره يك
،(19691912) لوچوپيكولو مثل نويسندگاني آثار از برخي
(19691911) شرباننكو جورجو ،(19751902) ساتا سالواتوره
آمده ايتاليا به اكتبر انقلاب از پس و بود روسيالاصل كه
كه (19851912) مورانته السا "تاريخ" كتاب در و ;بود
شد ، باعث را بسياري بحثهاي كتاب اين ريشهاي بدبيني
عامل و علت منزله به بوتزاتي درباره چه آن ببينيم ،
كه اوست شخصي زندگي به مربوط بخشي كنيم ، تلقي ميتوانيم
و كودكي زندگي از جايي در مهمي اثراتبسيار ميتواند
او آثار تمام در صورت اين به كه باشد گذاشته او خانوادگي
براي كاملا ميتواند حتي علت اين و گذاشتهاند تاثير
به مربوط كه را عامل دو من اما.بماند پوشيده هم عمر همه
.ميدانم مهم بسيار ميشود ، او آشكار و اجتماعي زندگي
طول تا 1918 و شد شروع در 1914 كه اول جهاني جنگ نخست
در بوتزاتي.شد جنگ وارد آوريل 1915 در ايتاليا و كشيد
آغاز در يعني بود ، او نوجواني و كودكي دوران كه دوره اين
شهر در او داشت ، سال دوازده پايان ، در و سال هشت جنگ ،
قسمت و اتريش مرز در و ايتاليا شمال در واقع بللونو
در كه اين نه البتهميكرد زندگي آلپ كوههاي جنوبي
به نزديك بسيار بيترديد ولي بود ، جنگ با مستقيم تماس
جنگ در كه هركس است بديهي وبود آن از ناشي عوارض و جنگ
خاصي حساسيتهاي داراي و ميكند زندگي جنگ حاشيه در يا و
كند پيدا نجات آن كابوسهاي از نميتواند هرگز باشد ، هم
دوم ، مورد.ميشود او تاريخي حافظه وارد واقعه اين و
نشر از جلوگيري و سانسور و ببندها و بگير و فاشيسم
طول تا 1944 از 1922 كه بود آن تبعات و مخالف نشريات
بسياري و كرد جلوگيري آثار از بسياري انتشار از و كشيد
يك حتي اما.شدند تبعيد روانه گينزبورگ مثل نويسندگان از
دليل همين به.نشد كشته فاشيسم دوران در هم نويسنده
آثار لابهلاي در پوچگرايي نوعي و بدبيني از اثراتي
ترس از حسي فاشيسم چون.ميشود ديده دوره اين نويسندگان
احساس ، اين بيترديد و ميآورد وجود به ناامني و وحشت و
ريشه هنرمند و نويسنده روح و جان و جسم در هركس از بيش
بنابراين ميكنند ، خلق اثر اقشار ، اين چون و ميدواند
.باشد پيرامونشان مسائل از دور به نميتواند آثارشان
آغاز در و داشت سال هشت اول ، جهاني جنگ شروع در بوتزاتي
دو با زندگي ، مهم مقطع دو در يعني.سال شانزده فاشيسم ،
خانوادهاي به بوتزاتي گرچه.ميشود روبهرو مهم مساله
تفكرات با او ، خاص حساسيتهاي اما داشت تعلق مرفه بسيار
و طبقه به وابستگيهايش و رفاه وراي درونگرايانه ، و خاص
متمايل را او طبيعتا حساسيتها ، نوع همين.بود خانواده
پاسخ او حساسيتهاي به كه ميكرد نويسندگاني آثار به
و معمايي پليسي ، داستانهايي با پو آلن:مثل.ميدادند
كه تمثيلي بسيار آثاري با سوئدي استيونسن.غريب و عجيب
مهم اعضاي از اسكاروايلد ، .بود فرويد نظرات پيشتاز
سرپيچي بورژوازي اصول از كه جرياني يا و دكادنتيسم
استاندال ، كيپلينگ ، .اجتماعي آثاري با ديكنز ، .ميكرد
از بسياري و چخوف گوگول ، داستايوسكي ، بالزاك ، فلوبر ،
نويسندگي سبك نظر از كدام هر كه موقع آن مطرح نويسندگان
در كدام هر و بودند شايستهاي مقام داراي ديدگاهشان و
بسياري.بودند نوشته تخيلي آثاري فعاليتشان ، از دورهاي
منتقدين متاسفانه كه كافكا ، همينطور و نويسندگان اين از
و ميكردند مقايسه كافكا با را او هميشه ايتاليايي
بوتزاتي براي كدام هر ميرنجاندند ، بسيار را بوتزاتي
كسي براي مطالعات اين.داشتند مناسبي و مهم دستاوردهاي
اساسي مسائل به تفكر به شروع سالگي ، پانزده چهارده در كه
.بودند مفيد بسيار است ، كرده
است؟ زنده كشور اين در همچنان فكري نحله اين آيا *
شده واقع مغضوب منتقدين جانب از زيادي سالهاي بوتزاتي-
نئورآليسم يعني دوره آن بزرگ جريان دو با همسو چون.بود
صحراي همان كه بوتزاتي مهم كتاب.نبود ماترياليسم و
فاصله به آن متعاقب و شد چاپ سال 1940 در بود تاتارها
عرصه حتي و برافراشت قد نئورآليسم مقتدر جريان سال ، چند
نوشتن دوره ، اين در.گرفت دراختيار تماما هم سينمارا
آن از مهمتر و نميشد محسوب صوابي كار تخيلي رمانهاي
بهعنوان ماترياليسم با سنخيتي هيچگونه كه آثاري نوشتن
كه منتقديني نزد خود خودي به نداشت ، غالب فلسفي تفكر
.ميشد تلقي سياسي الحاد نوعي داشتند ، سياسي جهتهاي
البته.است ديني معرفت نوعي داراي بوتزاتي كتابهاي
در.نيست خودمان جامعه در دين تعريف ديني ، معرفت منظور
.ميبينم خودم تعريف بنابر مدرنيسم پست نوعي بوتزاتي آثار
اين بلكه.زمين به نه و است آسمان سمت به نه كه نگاهي
هم به جا آن در آسمان و زمين كه است افقي به نگاه
بيشتر خود شناخت به نسبت ميتواند كس هر افق و ميپيوندد
بوتزاتي.باشد داشته تمايل زمين به بيشتر يا و آسمان به
ميكنند سئوال او از وقتي.نبود ماترياليست نويسندهاي
مثل باشم مذهبي هم اگر ميدهد جواب هستيد ، مذهبي شما كه
جانسن يا جانسهنيو اين.هستم "جانسهنيو كورنهليو"
.شد محكوم ارتداد به كه بود كسي كورنهليس
هنري و ادبي و فلسفي جريان دو اين بوتزاتي دوران در
آثار كه آن با و كرد جذب خود به را نويسندگان بيشترين
گرفته قرار موردتوجه ايتاليا از بيشتر فرانسه در بوتزاتي
يك" بهنام بوتزاتي آثار از يكي كامو آلبر حتي و بود
برده صحنه بر و كرده ترجمه سال 1953 در را "باليني مورد
.بود نويسنده اين گرفتن ناديده در سعي معهذا بود ،
فضاي نئورآليسم ، رسيدن انتها به و چپ فروپاشي از پس اما
و بوتزاتي مثل نويسندگاني آثار به توجه براي تازهاي
ميرسد ، از 1980 بعد به كه دوره اين در.آمد پيش كالوينو
بوتزاتي آثار از پاهايي رد نويسندگان ، از برخي آثار در
.ميخورد چشم به
اين.كنم اشاره (1946) پاتزي روبرتو به بايد باره اين در
مشغول روزنامهنگاري كار به بوتزاتي ، مثل هم نويسنده
رمان.ميكرد كار هم كرريئرهدلاسرا روزنامه در و بود
اولين كه است (1985) "امپراتور جستجوي در" پاتزي ، مشهور
در رمان ، اين داستان.ميشود محسوب نويسنده اين رمان
صحراي.دارد تاتارها صحراي با تفاوتهايي اول ، نگاه
جستجوي در" و ميآيد تخيل زاييده رماني نظر به تاتارها
از هنگي سرگذشت رمان ، اين.است تاريخي رماني "امپراتور
امپراتور وقتي كه است امپراتوري روسيه ارتش برجسته افراد
از عبور با ميگيرد تصميم ميشود ، بلشويكها زنداني
تاريخي شبه درواقع رمان اين.برود كمك طلب به مرزي مناطق
صحراي در.است تخيلي تاتارها صحراي همانند بيشتر يا و
او سفر كه ميكند احساس دروگو جوواني تاتارها ،
ايپسيلانتي سرهنگ امپراتور ، جستجوي در.است بيبازگشت
و رسيد خواهد دير كه ميكند پيشبيني و احساس
مرگ سوي به ميكند ، تحميل افرادش به كه را پيادهروياي
تمام و شده گرفته ناديده زمان رمان ، دو هر در.بود خواهد
رمان ، دو هر در.است شده متمركز داستان فضاي روي توجه
در.ميشوند واهي يا و واقعي اتفاقات قرباني سربازاني
همراهي مرگ موقع در را آنگوستينا اشباحي تاتارها ، صحراي
"اينياتيك" زنانه ، امپراتور ، توهماتي جستجوي در.ميكنند
ديده دشمني رمان دو هر در.ميكنند بدرقه را "ميشا" و
.نميشود
و ميشود ديده رمان دو اين ميان بسياري مشترك وجوه
تاتارها صحراي مكان كه اين ازجمله دارد هم تفاوتهايي
.است سيبري امپراتور جستجوي در مكان و فضا و است تخيلي
كلاديو و مانفرديني فرانكو جان مثل جواني نويسندگان
و تجربهگرايانه روانشناختي ، رمانهاي نفي با لولي ،
از هم و محتوايي نظر از هم فرانسه ، نوي رمان سرد فضاهاي
و بوتزاتي مدرنيستي پست سبك به زيادي توجه تكنيك ، نظر
آلن حضيض و اوج و توطئه و طرح و رماننويسي سنتي تكنيك
.است بوده تاثيرگذار بسيار هم بوتزاتي بر كه داشته پويي
ويتوريو پيئر از بايد هشتاد دهه مطرح نويسندگان از
درگذشت سالگي سيوشش در كه ببرم نام (19911955) توندللي
زير نويسندگان به مختص كه مجلاتي و نوشت رمان چندين و
داستانهايي مجلات ، اين درميكرد منتشر سال پنج و بيست
با زيادي محتوايي شباهتهاي آنها در كه ميرسيدند چاپ به
در.پيداميشود "بوتيكراز" خصوصابا بوتزاتي ، آثار
نوي رمان شخصيتهاي وبيتفاوت سرد نگاه داستانها اين
و جستجوگر ازچشمهاي جهان بلكه.ندارد وجود فرانسه
استفانو همينطورتخيلات.ميشود ديده دروگو پرسشكننده
نهنگ شباهتهاي يا و "دريا بارپايين" رمان در (1947) بني
با (1943) تابوكي اثر "پورتوپيم زن" رمان سخنگوي
."كولومبره"
چنين.ميرسد نظر به رمزگونه بسيار تاتارها صحراي فضاي *
هاي تجربه ديگر عبارت به يا است؟ شرايطي چه معلول فضايي
است؟ بوده چه رمان اين نگارش درباره نويسنده
زندگي روزه هر تكرار محصول را تاتارها صحراي بوتزاتي ، -
از يعني سال 1928 ، از بوتزاتيميداند وهمكارانش خود
گزارشگروارد و روزنامهنگار عنوان به سالگي دو و بيست
روزه وشدهايهر آمد اين.شد "دلاسرا كرريئره" روزنامه
ميآيند روز همهر آنها كه ديدنهمكاراني روزنامه ، به
بزرگي انتظارحادثه در هم همه و ميشوند بازنشسته بعد و
اوليهاي طرح فكر به را بوتزاتي هستند ، زندگيشان در
.كند بيان را مصداقي چنين انداختكه
ماهها:ميگويد رابطه همين در مصاحبهاي طي بوتزاتي
آيا ميپرسيدم خودم از من و ميگذشتند سالها ميگذشتند ،
دوران اميدهاي و آرزوها و گذشت خواهد طور همين هميشه
روز هر كه همكارانم مثل هم من نپيوندندو وقوع به جواني
بهبازنشستگي ميدهندو انجام را پيش روز كار همان
!نيابم دست آرزوهايم به و شوم نزديك ميشوند ، نزديك
اين راه در خيليها و نميافتاد هرگز اتفاق اين اما
كه نميشد باورشان هرگزهم و ميشدند قرباني آرزوها
وادار همهرا كه چيزي آن اما.افتاد نخواهد اتفاقي
يافتن دست اميد بدهند ، ادامه روزه هر حركت اين به ميكرد
به سرانجام كه حادثهاي انتظار در.آرزوهايشانبود به
تكرار همين از داستان ابتدايي طرح.پيوست خواهد وقوع
و قلعه به روزنامه فضاي بهتدريج ، بعد و شد گرفته الهام
.درآمدند قلعه آن سربازان صورت به گزارشگران و نويسندگان
خصوصا نظامي ، محيط بوتزاتي ، خود قول به هم باز چون
كه اولاين.ميداد او به امكان دو مرز ، در قلعهاي
دوم و بود روزنامه محيط از خشكتر نظامي ، بسيار محيط
بود سربازيتوانسته خدمت ماه خاطرشانزده به او كه اين
.كند درك را محيط آن روح خوبي به
بيپايان ، انتظارهاي موضوعاتيچون تاتارها ، صحراي در
از شدن جدا مفرط ، تنهايي زمان ، گذر مداوم ، نگرانيهاي
برخي براي كه عاداتي از شدن جدا پيشين ، محيطهاي و فضاها
همه با شدن بيگانه است ، سخت يا و غيرممكن تغييرشان
عظيم موضوع ونهايتا آنها با مشترك زبان ونداشتن آدمها
بهعنوان داستان ، قهرمان دروگو ، جوواني و است مطرح مرگ
پافشاري آرمانهايش به رسيدن براي عمر همه كه است نمادي
در ماندن توهم.نيست چيزي توهم جز كه آرماني.ميكند
برآنها ، غلبه و رسيدنآنها با تا تخيلي ، دشمني انتظار
و تاتار هيچ صورتيكه در.درآيد حماسي قهرماني بهصورت
.است دروگو ذهن زاييده دشمن اين و ندارد وجود دشمني هيچ
تنهايي به مربوط چيز هر از قبل اثر ، اين در تنهايي موضوع
او ازكودكي.تنهاست شخصيت يك دروگو.ميشود انسان ذاتي
را او كودكي ميتوانيم او جواني از اما نداريم ، اطلاعي
كه طور همان.محيطش با بيگانه و تنها كودكي:بزنيم حدس
آثار بيشتر در.بزنيم حدس ميتوانيم بوتزاتي خود درمورد
در كه ناپذيروجوددارد چاره عظيم تنهايي يك بوتزاتي ،
.نيست شدني زايل پيوندي ، ودرهيچ جمع
اسلامي رضا حميد:از گو و گفت
دارد ادامه
در عاشقانه داستانهاي و جليلي ابوالفضل
پاريس
كه پاريس در عاشقانه داستانهاي بلند پروژه در:هنري گروه
تهيه "نوم" بهنام فرانسوي سينمايي سازمان يك توسط
داستان يك هركدام جهان كشور چند از فيلمساز ميشود ، 20
پاريس شهر ناحيه با 20 رابطه در عاشقانه پنجدقيقهاي
بلند فيلم يك بهصورت كه مجموعه اين در.ميسازند
ايران كشور از جليلي ابوالفضل ميشود ، تدوين سينمايي
فيلمبرداري.ساخت خواهد پاريس نه ناحيه در را داستانش
شروع پاريس 8 در ووديآلن پروژه با هماكنون مجموعه اين
داستانها كل فيلمبرداري تابستان 2002 فصل اواسط تا و شده
.ميرسد پايان به
|