|
|
رسانهها نظريه پيدايش و تودهاي جامعه
:اشاره در جمعي ارتباط وسايل كاربرد بحث رسانهها پيدايش با و جامعه افراد بر تاثيرگذاري چگونگي و اجتماعي نظم ايجاد رشتههاي متخصصان و دانشپژوهان سوي از مخاطب جذب .شد مطرح اجتماعي ارتباطات علوم و جامعهشناسي (علمي) روش كاربرد از كه است متفكراني جمله از كنت آگوست مفهوم يك و نمود جانبداري جامعه ، برايمطالعه اثباتي كنت ، نظر از كه مفهوم اين بهكرد ارائه جامعه از ارگانيك كار هم با آن خاص اجزاي و دارد را خود خاص ساختار جامعه آن تشكيلدهنده اجزاي از بيش چيزي جامعه كل و ميكنند .است تاكيد حد از بيش تخصصگرايي زيانبار فكري پيامدهاي بر او پيشبرد براي نظريهپردازان استفاده مورد ايده اين.داشت اوليه تفكر در كه گرفت قرار "تودهاي جامعه" مفهوم مقاله.بود بسيار اهميت حائز رسانهها ، كاربرد پيرامون .است پرداخته موضوع اين به حاضر انديشه و فرهنگ گروه براي جمعي ارتباط وسايل پيامدهاي تبيين منظور به تلاش در طي است ، گرديده معطوف آنها سوي به توجهشان كه مخاطباني و فرضيات انديشهها ، از گستردهاي مجموعه گذشته سالهاي و منتقدان پژوهشگران ، .است گشته پديدار مختلف نظريههاي تاثير پيرامون خويش نظري انديشه و تفكر در علاقهمندان طبيعت مفاهيم تاثير تحت بيش و كم جملگي گروهي ، رسانههاي گرفتهاند قرار جامعهاي ماهيت نيز و بشر ابناي بنيادين .است داشته عصرشانوجود در كه فردي روانشناختي سازمان و اجتماعي نظم كه نمونهها اين شاهد را رسانهها ظهور كه قرني طي مينمايند ، تبيين را پيدايش با.گذاردهاند پشتسر را عمدهاي تحولات بود ، آنها كاربرد نحوه شناخت براي مبرمي بسيار نياز رسانهها ، فرد بر آنها تاثيرگذاري چگونگي و اجتماعي نظم آن درون در .گشت پديدار اجتماعي ، روند نيز و جامعه اعضاي فرد تصورات و عمومي دانشرفتاري نظريه ميان فاصل حد چه اگر اما است نبوده روشن كاملا هيچوجه به جمعي ارتباط روند ارتباطات رشته دانشجويان آن در كه راههايي دادن نشان حائز داشتهاند ، قرار عمومي نظريهپردازان تاثير تحت سازد روشن حدودي تا است ممكن امر اين.است بسيار اهميت كه كساني ديگر يا و رسانهها پژوهشگران و محققان چرا كه كردهاند ، اظهارنظر جمعي ارتباطات روند ماهيت درباره علوم واسطه به.دارند زمينه اين در ويژهاي ايدههاي نظريه حق در بسياري تاثيرگذار كمكهاي متعدد ، رفتاري ادامه در اين ، وجود بااست آمده عمل به جمعي ارتباطات كلي ماهيت درباره جامعهشناختي نظريههاي برخي مطلب منجر تودهاي جامعه مفهوم پيدايش به سرانجام كه جامعه به نيز مفهوم اين.گرفت خواهد قرار بررسي مورد گرديد ، وسايل نفوذ درباره اوليه تفكرات در عمدهاي نقش خود نوبه .است نموده ايفا جمعي ارتباط جمعي ارتباطات نظريه برابر در كلي نمونههاي اين يكيدارد اساسي اشكال دو فاصلها حد اين دادن نشان هيچ در و هيچگاه جامعه ماهيت به مربوط نظريههاي كه واقع در.است نداشته يكساني شكل زمان از برههاي سازمان متفاوت ، نظري گرايشهاي داراي جامعهشناسان از را اجتماعي روابط متحول الگوهاي و اجتماعي روندهاي انديشه تاريخ به توجه با جملگي و مختلف ديدگاههاي جامعه به مربوط نظريههايمينمايند مشاهده جامعهشناسي بر كه بودند تكاملي عمدتا نمونههايي نوزدهم ، قرن در .بودند آمده وجود به پيچيده يافته تشكل الگوهاي مبناي تازهاي ايدههاي كمي ، پژوهشي فرآيندهاي پيدايش بعدها ، تاثير جامعه ماهيت تحليلهاي بر اصولا كه داد ارائه به جامعهشناسي نظريه در جديدي اختلافنظرهاي و گذاشت .آورد وجود نمادين ، تعاملگرايي كشمكش ، الگوهاي پيدايش اواخر ، اين در نظامهاي به توجه رشد و كاربردي ساختاري نمونههاي پديد ديگري نظرهاي اختلاف و تفاوتها هم باز اجتماعي .است آورده يا نظريه هيچگونه واقع در سكه ، روي آن در كه اين ديگر وجود جمعي ارتباطات درباره شدهاي عنوان قوي نظريههاي داراي كه نهادي هيچ نيز حاضر حال در حتي.است نداشته قرار همگان توافق مورد و بوده نسبي يكپارچگي و انسجام جمعي ارتباطات نظريه را آن بتوان واقعا كه باشد داشته درباره گفت بايد خاطر اطمينان براي.ندارد وجود دانست ، ميگيرد ، صورت جمعي ارتباطات آن طي كه شيوهاي بسياري انرژي ;است داشته وجود زيادي بسيار گمانهزنيهاي يك آن در كه نحوهاي به مربوط ضداتهامات و اتهامات روي يا بگذارد تاثير گروهها و افراد بر ميتواند رسانه ادراكي طرحهاي گاهي ، از هر و است گرديده صرف نگذارد ، از مرحلهاي به توجه با گسترده فرضيههاي حتي يا متفاوت بررسي و بحث مورد رسانهها ، از جنبهاي يا جمعي ارتباطات از اساسي مجموعهاي همچنين ، .است گرفته قرار بسيار خاص اثرات يا روندها كه است داشته وجود تجربي دادههاي .ميسازد مشخص را ارتباطات را جمعي ارتباطات نظريه عبارت كه وجودي با هم باز ولي مجموعه پيدايش اثر بر آن زمينه ميبريم ، كار به نيز هم به درون از نهاد كلي ، تصورات و مفاهيم از استانداردي كلي ، تشريحي چارچوب يك يا فرضيهها ، از پيوستهاي .است نگشته منسجم و يكپارچه چه دقيقا كه خصوص اين در كه گفت ميتوان حتي واقع در ميدهد ، تشكيل را جمعي ارتباطات حوزه اصلي موضوع چيزي به نويسندهاي دهه 1950 اواخر تا.ندارد وجود اتفاقنظر از كلي به حوزه اين كه شد مدعي حتي "برلسون برنارد" نام .است رفته ميان كار بالا ، شده ياد توافق عدم و ناهماهنگي به توجه با و جامعه ماهيت به مربوط كلي انديشه بين روابط كردن دنبال جمعي ارتباطات نفوذ و ماهيت خاصتر برداشتهاي و تفسيرها يك اين وجود اين با.نميرسد نظر به دلگرمكننده چندان دگرگون جمعي ارتباطات به مربوط تفكر.است ضروري كار اين رغم به.است نبوده اتفاقي تحول يك اين و گرديده و بوده نامنظم و هموارهوقفهآميز تحول اين كه واقعيت پيشرفت و مترقيانه تحول به شبيه چيزي احتمالا هست ، اثرات و بيانيهها به مربوط ايدههاي مورد در فزاينده با مقايسه در اكنون معلوم ، قرار از.است داشته وجود آنها به چيزهاي آورديم ، بهعمل دهه 1920 در كه اقداماتي سال 1940 در كه آنچه به نسبت ما ;ميدانيم بيشتري مراتب .ميدانيم بيشتر نيز ميدانستيم ، سال 1980 در حتي يا و ما كه ببينيم و گرفته نظر در را تحول اين جهت بايد ولي دريابيم وضوح به كه هنگامي تنها.است رسانده كجا به را چه اجتماعي روندهاي ماهيت مرتبطبا اصلي ادعاهاي كه به مربوط فرضيههاي چرا كه بفهميم ميتوانيم است ، بوده اهميت.است گرديده تنظيم هست ، كه سان بدان جمعي ارتباطات ارتباطات نظريه و كلي نمونههاي ميان روابطي چنين ايجاد نگرشي با بيشتر وضوح به بخواهيم كه نيست آنچنان جمعي مربوط انديشه بر كه كنيم بررسي را عواملي نمايانه ، واپس است ممكن بلكه.گذاردهاند تاثير گذشته در رسانهها به ادعاهاي و كنيم وضع درآينده مناسبتري نظريههاي به ديدگاه ، اين با.نماييم درك خوبي به را اساسيشان اجتماعياي تحول و ساختار كلي نمونههاي بررسي نفوذ به مربوط توضيحات نخستين جريان در كه ميپردازيم .است گذارده تاثير پژوهشگران و دانشجويان بر رسانهها تودهاي جامعه مفهوم و تكاملي نمونه به روز كه نهادي ;يافته سازمان و بزرگ است نهادي جامعه به اوليه ملاحظه دو اين.ميگردد پيچيدهتر روز بنيانگذاران فكري نظامهاي كه گشتند بدل شالودهاي درباره گمانهزني.گرديد استوار آن مبناي بر جامعهشناسي (آن احتمالي پيشرفت طرز يا تحول شيوه) اجتماعي نظم ماهيت مقالههاي موضوع بشر ، تجربيات رسيدن ثبت به آغاز از بنيانگذاري اين ، وجود با.است داده تشكيل را فلسفي بالاخص كه روشمند انضباطي اقدام يك منزله به جامعهشناسي نخست نيمه تا داشت ، اختصاص اجتماعي روندهاي مطالعه به "دي بنجامين" كه زماني همان در تقريبا يعني نوزدهم قرن نيويورك خيابانهاي در خود پني يك روزنامه فروش به .نشد عملي ورزيد مبادرت ارگانيسماشتراكي از كنت نظر مورد مفهوم او را جديد عرصه اين نام كه دارد شهرت اين به كنت اگوست (علمي) روش كاربرد اوهمچنيناز.است تعيينكرده عمده تاثير.نمود جامعه ، جانبداري مطالعه براي اثباتي اجتماعي ، بررسيپديده و مطالعه كنتبركار اگوست فلسفي باشد ، ذات به قائم كه آن از بيش علمي بهگونهاي مفهوم" يك خود متعدد نوشتههاي در وي همه ، اين با.بود استفاده مورد كه گنجاند نيز را "جامعه از ارگانيك .گرفت قرار پيشگام جامعهشناسان بهعنوانيك جامعه مفهوم كه نبود كسي نخستين كنت ادعاي يك صورت به را آن وي بلكه برد كار به را ارگانيسم پيامدهاي كه است اين در ايده اين اهميتآورد در بنيادين ميتوان را اجتماع سادهتر ، بيان به.دارد دنبال به مهمي "ارگانيسماشتراكي"يك يعني ارگانيسم از خاصي نوع صرفا نبودكه معني بدان اين كنت ، نظر از.كرد تلقي بيولوژيكي ارگانيسم ميانساختار كلي وتشابهي همانندي وجود بشري جامعه يك و خاص جانور يا گياه يك قبيل از فرد ، دارد ، را خود خاص ساختار جامعه كه بود اومعتقد.دارد وكلجامعه ميكنند كار هم با آن اجزايخاص يا قطعات كه اين استونيز آن تشكيلدهنده اجزاي از بيش چيزي ويژگيها اين كلي ، بهطور.است تكامل و تطور درحال جامعه را جامعه لذا و ميآيد حساب به ارگانيسمها خصوصيات نظر در با البته -كرد طبقهبندي براساسآنها ميتوان اصولي تفاوت خاصارگانيسم انواع ساير با كه اين داشتن .دارد كه وكاربردهايي اهداف وظايف ، شديد تنوع از كنت .شد شگفت در آمدند ، مي حساب به جامعه يك مشخصكننده به ميتواند گروهي يا فرد هر چطور كه اودربارهاين ميكند دنبال را خود خاص اهداف كه برسد نظر به گونهاي سيستم يك ايجاد همانا آن كلي نتيجه حال ، عين در ولي اصول از يكي.كرد ايراد سخناني ;است هماهنگ كاربردي اين مسبب كه(ارگانيسم همانند) جامعه بنيادينسازمان چيزي مزبور اصل.گرفت قرار وي توجه مورد شدت به است ، امر كه كاربردهايي تفاوت كنت ، عقيده به.كردن تخصصي جز نبود ثبات كليد تنها نه ميگيرند عهده بر دلخواه به مردم نيز آن احتمالي سازمانزدايي كليد بلكه جامعه مستمر .ميشد محسوب به از كه كرد مشاهده عمدهاي پايداري و كنتهماهنگي مي نشات افراد ، تخصصيتوسط شدنكاربردهاي گرفته عهده است شدهممكن تخصصي اقدامات اين كه معتقدبود او.گيرد ..." آن در كه بگذارد تاثير كليجامعهاي تعادل بر آنها شريرترينوناقصترين حتي فردي ، سازمانهاي تمامي واقع مفيد صلاحعمومي و خير براي نهايت در است ممكن نيز ".شوند حد از بيش شدن تخصصي پيامدهاي مشاهده خطراتي نيز كارها حد از بيش شدن تخصصي در كنت رشته دانشجوي براي نكته اين كه افزود بايد.كرد از ايده همين زيرا است چشمگير اهميت حائز ارتباطاتجمعي جامعه" مفهوم پيشبرد جهت نظريهپردازانبعدي سوي تفكر در تودهاي جامعه ايده.شد گرفته كار به تودهاي مهمترين.داشت بسيار اهميت رسانهها ، اوليهپيرامون غيرتاثيرگذار اجتماعي سازمان كه بود اين مزبور ايده عنصر نظام تا كند برقرار افراد ميان كافي روابط نتوانست اين در كنت.آورد بوجود را اجتماعي كنترل ثابت و يكپارچه :ميگويد خصوص شرارت نامناسب ، بسيار بهگونهاي اقتصاددانان ، از برخي نشان خاطر را مادي كار اغراقآميزياز بخش هاي كار پراهميتتر زمينه همان به توجه با ومن ساختهاند حال در كه - را تخصص روح زيانبار فكري علمي ، پيامدهاي چنين اصل بايد.كردهام گوشزد -ميشود واقع غالب حاضر نظام هدف كنيمتا برآورد مستقيم طور به را تاثيري حفظمستمر براي شرايطلازم و بايستهها خودجوشما دچار همواره وتحليل ، ما تجزيه در.نماييم درك را جامعه -فردي اختلافات بشرقاعدتا كارهاي وتوزيع تفرقهايم مستلزم آنها نگهداشتن محدود كه را -فكريواخلاقي از اعم اگر. ميگردد است ، موجب دائمي انضباط و نظم يك وجود و دقت مفيدياز روح طرف يك از ظايفاجتماعي و تفكيك كه است آن به متمايل ديگر طرف از آورد ، پديد عمل ظرافت و ساخته محدود ميخوانيم ، عمومي يا كلي روح كه را چه هر .بردارد ميان از پيامدهاي از وانتقادآميزي گسترده بحث به ادامه در كنت او.ميپردازد كار تقسيم مساله حد از بيش گسترش احتمالي نظام در خويش لحاظموقعيت از افراد چه هر كه است معتقد مردم ساير از شناختشان باشند ، عدم بيشباهتتر اجتماعي كهافراد برد پي امر اين به او.شد خواهد بيشتر نيز يكديگر با بيشتري مناسبات است ممكن مشابه تخصص داراي ديگر از است ممكن نسبت همين به اما سازند برقرار ميتوان رو اين ازبگيرند فاصله گروهبنديهايجامعه ميتواند آن كمك به تنها عام جامعه كه اصلي گفتآن ديگر نظر نقطه يك استاز ممكن گسترشيابد ، و توسعه مجموعهاي به آن ساختن وبدل جامعه گسستنآن هم از به يكساني انواع از تقريبا كه شركتهايغيرمرتبط ، از .نمايد تهديد نيستند ، تكامل (نمونه اين مطابق) كه حالي در اجتماعي ارگانيسم مي پديد ثبات و هماهنگي نيز كار تقسيم طريق از مييابد ، ازحد ، بيش توسعه داردكه وجود آن امكان حال درعين.آورد و اجزا بين ارتباطكارآمد مبناي زدن هم بر طريق از سقوط سازمانزداييو به ارگانيسم ، اين منفرد قسمتهاي جامعه ، ارگانيك ماهيت قبولفرضيه به توجه با.گردد منجر ولي.ميرود پيش به تعريف ، طبق كار شدن تخصصي مفهوم جامعه تزايد افتراقروبه و تفكيك به فزاينده شدن تخصصي كه برسد حدي افتراقبه تفكيكو اگراين.ميگردد منجر به مختلفنظام قسمتهاي و اجزا ميان كارآمد روابط آن در ارگانيسم اين هماهنگي و تعادل صورت درآن افتد ، مخاطره آثار و نوشتهها در امر اين.خطرخواهدافتاد به نيز اوليه ازنكات يكي و ميگردد پديدار نظريهپردازانبعدي حساب به تودهاي جامعه پيرامون وتبادلنظر بحث اساسي و .ميآيد درباره خويش نظريات كنت اگوست كه يادآورياست به لازم .بخشيد تكامل سالهاي 1930 طي در را جامعه ياطبيعت ماهيت تاثير تحت را اروپا صنعتي انقلاب كه آن از قبل امر اين شدن بابتتخصصي از كنت.بود افتاده اتفاق دهد ، قرار نگراني احساس ميديد ، خود روي پيش كه اي جامعه روزافزون بعد كه اجتماعي پردازان نظريه از دسته آن اماميكرد مواجه كار تقسيم در افزايششديدي واقعيت با آمدند وي از همراه به خود با شدنرا صنعتي جديد روند كه شدند گسترش پيامدهاي تاثير تحت عميقا آنها كه اين.ميآورد .نبود تعجبانگيز داشتند ، قرار تقسيمكار بيدخت نورايي حسن:ترجمه / ديفلور ملويل:نوشته |
|