رهبري معظم مقام امام به فردا جمعه نماز
ميشود اقامه
عليه اسلامي كشورهاي بسيج براي ايران تلاش
اسرائيل
نيازمند زندانيان به جمهوري رئيس كمك
رئيس با سودان و الجزاير سفراي ديدار
جمهوري رئيس دفتر
براي مجلس مصوبه رد از راد شكوري انتقاد
خارجي سرمايهگذاري جلب
بن اجلاس نتايج از دولت هيات استقبال
قضائيه قوه رئيس با كويت سفير ديدار
افغانستان بازسازي در ايران:فيشر يوشكا
داشت خواهد بزرگي اقتصادي سهم
پاييز اين بهار ، آن
جنبش عملكرد و آفات در بازانديشي
دانشجويي
سوم تكان ;پاريس مه 1968 جنبش
قدرت از رهايي روش سه
چشمانداز
آفريقايي اتحاد از آرمانخواه دانشجويان
بشرجهاني حقوق تا
ايراني دانشجويان به شليك نخستين
:درپيتصويبقانونضدتروريسمصورتگرفت
دانشجويان فعاليت بر نظارت افزايش
آمريكا در خارجي
به رفاه و آموزش لاتين آمريكاي دانشجويان
سياست جاي
فرهنگي تجربه يك
از جهاني هراس هنديقرباني دانشجويان
لادن بن
آزاد بازار نظام در دانشجويان
آموخت كلينتون دختر كه درسي
عالمانه كنكاش يا ادعانامه
يادداشت
فردا مساله و امروز دانشجويان
رهبري معظم مقام امام به فردا جمعه نماز
ميشود اقامه
سالروز با همزمان :اسلامي جمهوري خبرگزاري -تهران
نماز قدر وليالي (ع)علي حضرت متقيان مولاي شهادت
آيتالله حضرت امامت به تهران هفته اين جمعه
به.ميشود اقامه اسلامي انقلاب معظم رهبر خامنهاي
اين به اطلاعيهاي تهران جمعه نماز ستاد مناسبت همين
:كرد صادر شرح
الرحيم الرحمن الله بسم
با مصادف كه رمضان مبارك ماه از جمعه سومين در
و ميباشد (ع)علي حضرت الموحدين مولي شهادت سالروز
با تهران جمعه نماز قدر ، ليالي با همزمان همچنين
تهران دانشگاه درمحل روزهدار مومنين حضورگسترده
.شد خواهد برگزار
نماز ميرساند انقلابي و مسلمان امت اطلاع به
آيتالله حضرت امامت به تهران هفته جمعهاين
.شد خواهد اقامه اسلامي انقلاب معظم رهبر خامنهاي
سالروز و رمضان ماهمبارك بانوزدهم همزمان همچنين
مراسم (ع)علي حضرت الموحدين مولي خوردن ضربت
قشرهاي حضور با ديروز حضرت ، آن سوگواري و عزاداري
رهبر خامنهاي آيتالله حضرت حضور در مردم مختلف
برگزار (ره)خميني امام حسينيه در اسلامي انقلاب معظم
.شد
عليهمالسلام بيت اهل مداحان از يكي مراسم دراين
مرثيهخواني به (ع)علي حضرت اميرالمومنين عزاي در
.پرداخت
عليه اسلامي كشورهاي بسيج براي ايران تلاش
اسرائيل
بن حمد شيخ با گفتگو در ديروز ايران خارجه امور وزير
كنفرانس سازمان دورهاي رئيس - قطر خارجه وزير جاسم
شد اسلامي كشورهاي اضطراري اجلاس تشكيل خواستار - اسلامي
ارتش دريايي و هوايي موشكي ، تهاجم پي در:سياسي گروه
مقر و غزه به حمله بويژه فلسطيني سرزمينهاي به اسرائيل
فعالكردن براي را خود آمادگي ايران خودگردان ، دولت
.كرد اعلام اسرائيل بر فشار و اسلامي كنفرانس سازمان
شيخ با گفتگو در ديروز ايران خارجه امور وزير خرازي كمال
سازمان دورهاي رئيس - قطر خارجه وزير جاسم بن حمد
كشورهاي اضطراري اجلاس تشكيل خواستار - اسلامي كنفرانس
.شد اسلامي
خواستار سهشنبه روز خودگردان دولت رئيس عرفات ياسر
وزير سخنان رويتر خبرگزاري.بود شده اجلاسي چنين تشكيل
.خواند عرفات ياسر از وي حمايت را ايران خارجه
نيز خود بلژيكي همتاي ميشل لوئي با ديدار در خارجه وزير
.فراخواند اسرائيل با جديتر برخورد به را اروپا اتحاديه
مواضعي با بايد اروپا اتحاديه:گفت باره اين در خرازي
كند وادار را اسرائيل فلسطين ، مردم از حمايت در قويتر
.كند متوقف را خود تجاوزات تا
كنوني خرازي ، وضع به پاسخ در هم بلژيك خارجه امور وزير
با اروپا اتحاديه:گفت و كرد توصيف نگرانكننده را
.است مخالف منطقه در تشنج افزايش
بر مصر منافع حافظ دفتر سرپرست ديدار در نيز مجلس رئيس
تاكيد اسرائيل برابر در اسلامي كشورهاي هماهنگي ضرورت
.كرد
جايگاه به اشاره با ديدار اين در كروبي ايرنا ، گزارش به
آفريقا ، و عرب دنياي اسلام ، جهان در مصر والاي و رفيع
دو ويژه نقش و خواند ارزشمند و تاريخي را كشور دو روابط
اسلامي و جهاني تمدن شكلگيري در را مصر و ايران كشور
.كرد توصيف اهميت با بسيار
افزايش به اشاره با همچنين اسلامي شوراي مجلس رئيس
كشور ، دو پارلماني و سياسي مقامات ديدارهاي و رفتوآمدها
خاورميانه خصوص در مصر و ايران مواضع و ديدگاهها نزديكي
بينالمللي مسائل نيز و فلسطين انتفاضه از حمايت بهويژه
براي كشور دو مسئولان جدي عزم و قاطع اراده نشانه را
سياسي ، مختلف زمينههاي در فيمابين روابط گسترش و توسعه
.دانست پارلماني و فرهنگي اقتصادي ،
قبال در مصر مقامات مواضع از خشنودي ابراز ضمن كروبي
را اشغالي فلسطين در جاري روند انتفاضه ، مساله
.خواند فاجعهآميز
توجه قابل سهم به اشاره با نيز سليمان علي اسماعيل شوقي
تقويت جهاني ، و اسلامي تمدن پيريزي در مصر و ايران
در را كشور دو بيشتر چه هر نزديكي و فيمابين همكاريهاي
اهميت با اسلامي امت و اسلامي جهان منافع تامين راستاي
.خواند
وجود به اشاره با تهران در مصر منافع حفاظت دفتر سرپرست
و تهران مواضع هماهنگي كشور ، دو ميان فراوان مشتركات
انتفاضه بهويژه خاورميانه مسائل قبال در را قاهره
تمامي از كه كرد خاطرنشان و داد قرار تاكيد مورد فلسطين
تمام در دوجانبه روابط تعميق و تحكيم براي خود توان
.كرد خواهد استفاده طرفين علاقه مورد زمينههاي
نيازمند زندانيان به جمهوري رئيس كمك
از ريال ميليون پانصد مبلغ جمهوري رئيس خاتمي محمد آقاي
به رسيدگي مردمي ستاد به را جمهوري رياست نهاد بودجه محل
.داد اختصاص نيازمند زندانيان به كمك و ديه امور
ماه در سال هر و است شده فعال سال 1378 از ستاد اين
و نهادها مردمي ، كمكهاي جمعآوري با رمضان مبارك
ديه زندانيان آزادي به نسبت غيردولتي و دولتي سازمانهاي
.ميكند اقدام نيازمند و
رئيس با سودان و الجزاير سفراي ديدار
رئيسجمهوري دفتر
جداگانه طور به ديروز الجزاير و سودان سفراي:سياسي گروه
.كردند ديدار جمهوري رئيس دفتر رئيس خاتمي علي با
در الجزاير سفير حجار عبدالقادر ديدار در خاتمي علي
هرگونه و جبران را گذشته فترت بايد كشور دو:گفت تهران
همكاريهاي توسعه راه در را بروكراتيك و اداري مانع
و ديپلماسي دستگاههاي نقش وي.بردارند ميان از دوجانبه
در كشور دو خواست تحقق جهت در را الجزاير و ايران اجرايي
.كرد ارزيابي موثر بسيار روابط ، جانبه همه گسترش زمينه
و روابط گسترش خواهان ديدار اين در نيز الجزاير سفير
و ايران بلندپايه مقامهاي تماسهاي و وآمد رفت افزايش
در سودان سفير التني ديدار در خاتمي عليشد الجزاير
ايران خارجي سياست اصول از را تنشزدايي و خردورزي تهران
از حمايت و فلسطين مردم حقوق از دفاع:گفت و دانست
.است ايران اسلامي جمهوري سياستهاي از فلسطين انتفاضه
در ايران سياستهاي و مواضع مثبتخواندن ضمن نيز التني
.شد كشور دو روابط گسترش خواستار منطقه حوادث قبال
براي مجلس مصوبه رد از راد شكوري انتقاد
خارجي سرمايهگذاري جلب
مجلس ، رئيسه هيات عضو راد ، شكوري علي :سياسي گروه
را مجلس مصوبات رد براي نگهبان شوراي اخير دلايل
.دانست شورا درعملكردآن جديدي عطف نقطه
درشناخت نگهبان شوراي ميرسد نظر به:گفت وي
تطبيق براي دار مرجعصلاحيت عنوان به خود جايگاه
و شده اشكال دچار اساسي ، قانون و باشرع قوانين
.دارد خود الخطابي فصل شان از نادرستي برداشت
:افزود كرد ، گومي و گفت ايرنا با كه تهران نماينده
مورد درگذشته كه شورا آن دليل ، نظرات بههمين
اعتراض با امروز بود ، مجلس اكثريت جناح انتقاد
.است شده مواجه نيز اقليت فراكسيون اعضاي
فصل نظرات اظهار اقتضاي:كرد خاطرنشان راد شكوري
عقلايي قانون ، باطن و ظاهر به تقيد بر علاوه الخطابي
خود جايگاه اعتبار ضامن تاخود است آن بودن منطقي و
.باشد
شان كهدارنده است آن فاحش اشتباه وي گفته به
پيش نظراتش ازاينكه اطمينان با فصلالخطابي
از بينياز را خود خواهدنشست ، كرسي به و خواهدرفت
را خود استدلال پايههاي بداند ، سايرين متقاعدكردن
.باشد بياعتنا ديگران تعجب به ونسبت نسازد محكم
:افزود مجلس در خرداد دوم جبهه فراكسيون رئيس نايب
شوراي تخلفات به مرجعرسيدگي اينكه دليل به
خود تنها نه آنها نشده ، بيني پيش قانون در نگهبان
مرجعرسيدگيكنندهاي هيچ به پاسخگويي به رامقيد
راتوسعه خود اختيارات دامنه بلكه نميدانند ،
.دادهاند
رد در نگهبان شوراي اخير نظر مجلس ، در تهران نماينده
نيز و سوم برنامه ماده 187 حذف بر مجلسمبني مصوبه
بر دليلي را خارجي سرمايهگذاري حمايت و تشويق طرح
.دانست مدعا اين
مجمعتشخيص تشكيل فلسفه اساسا:گفت راد شكوري
نگهبان ، شوراي كه بوده اين نظام مصلحت
اظهارنظر اساسي قانون و شرع احكام صرفادرمحدوده
از ناشي كه ثانوي حكم بهعنوان را مصلحت و ميكرد
مشخصي موضوع و مصداق مورد در مختلف احكام ضرب حاصل
.نميداد قرار نظر مد بود ،
اساس ، برهمين:كرد خاطرنشان مجلس رئيسه هيات عضو
نمودند ، اظهارنظر كار درموردقانون (ره)امام كه زماني
كافي خود نظر تغيير براي را آن نگهبان شوراي سخنگوي
مصلحت تشخيص مجمع تشكيل به اقدام (ره)امام لذا.ندانست
.نمودند
پروا بدون نگهبان اكنون ، شوراي:كرد اضافه وي
كه درحالي موضوعاتشده و مصاديق واردحوزه
.راندارد موضوعات و درمصاديق كارشناسي ذاتاصلاحيت
مصوبه رد دلايل به خرداد دوم فراكسيون رئيس نايب
منع:گفت كردو اشاره خارجي سرمايههاي جلب در مجلس
يا اقتصاد به سلطه برزمين ، احتمال بيگانگان استملاك
منافع به تجاوز يا كشور اتباع اضراربه اجانب ، نفوذ
.داشت خواهند وجود همواره كه هستند احتمالاتي عمومي ،
.باشد قانون يك رد مبناي نميتواند اينها
"صحيح اقتصاد در اخلال" عبارت به همچنين شكوريراد
آمده مجلس به نگهبان شوراي نامه در كه كرد اشاره
براساس نگهبان شوراي نيست معلوم:داشت اظهار و بود
.است داده تشخيص را صحيح اقتصاد صلاحيت ، كدام
فاقد نگهبان شوراي اعضاي:گفت مجلس رئيسه هيات عضو
از بايد نياز صورت در و.هستند زمينه دراين تخصص
ذاتي صلاحيت داراي رسمي دستگاههاي كارشناسيهاي
.كنند زمينههااستفاده دراين
ديگري جالب استدلالهاي اينها ، بر علاوه:افزود وي
.است شده مطرح نگهبان شوراي توسط نيز
هيچكس است آماده اساسي قانون چهلم اصل در اينكه يكي
يا بهغير اضرار وسيله را خويش حق اعمال نميتواند
.دهد قرار منافععمومي به تجاوز
بن اجلاس نتايج از دولت هيات استقبال
والمسلمين حجتالاسلام رياست به ديروز عصر وزيران هيات
.داد جلسه تشكيل رئيسجمهور خاتمي محمد سيد
بينالمللي و داخلي رويدادهاي بررسي از پس جلسه اين در
نتايج و افغانستان وضعيت از گزارشي خارجه امور وزير
جلسه اين در دولت هيات.كرد ارائه دولت هيات به بن اجلاس
.كرد اعلام بن اجلاس نتايج از را خود حمايت
آثار و فلسطين وضعيت آخرين از گزارشي جلسه اين در همچنين
و فلسطينيان كشتار و فلسطين به اسرائيل تجاوزگرانه حملات
.گرديد ارائه عرفات ياسر مقر قراردادن هدف
تقبيح و اسرائيل تجاوزات شديد محكوميت ضمن دولت هيات
و اسلامي كشورهاي از اسرائيل حامي قدرتهاي مواضع
اروپا اتحاديه بهويژه بينالمللي مجامع و غيراسلامي
سركوبگرانه اقدامات قاطع مواضع اتخاذ با تا خواست
و كنند محكوم را رژيم آن هدفمند ترورهاي جمله از اسرائيل
باقي ناشنيده همچنان فلسطينيان مظلوميت صداي نگذارند
.بماند
اجلاس زودتر هرچه تشكيل ضرورت بر جلسه اين در همچنين
.گرديد تاكيد اسلامي كنفرانس سازمان
در شركت به مردم عموم توصيه ضمن دولت هيات جلسه اين در
كاركنان و كارمندان نمود تصويب قدر ليالي در احيا مراسم
سوم و بيست و نوزدهم روزهاي در ميتوانند سال هر دولت
و شوند حاضر كار سر در تاخير ساعت دو با رمضان مبارك ماه
.كنند جبران ديگر روزهاي در را تاخيري مدت
نيز اجرايي دستگاههاي پيشنهادهاي از تعدادي جلسه اين در
.شد تصويب و مطرح
افزايش منظور به شد مقرر مصوبات اين از يكي براساس
يارانه محصول اين صادركنندگان به كشمش محصول صادرات
لايحه از ديگري تبصرههاي همچنين.گردد پرداخت صادراتي
.گذشت وزيران هيات تصويب از سال 81 بودجه
قضائيه قوه رئيس با كويت سفير ديدار
قوه رئيس با ديروز كويت جديد سفير الضفيري:سياسي گروه
.كرد گفتوگو و ديدار قضائيه
قضايي معاضدت بر تاكيد با ديدار اين در شاهرودي آيتالله
دو قضايي معاضدت پيشنويس:گفت كويت و ايران كشور دو
و بحث مورد است شده تدوين سابق كه كويت و ايران كشور
امضاي شاهد نزديك آينده در و گرفته قرار كشور دو بررسي
.بود خواهيم معاضدت اين
در كه حقوقي جديد مسائل به اشاره با قضائيه قوه رئيس
حقوقي مستحدثه و جديد مسائل:گفت ميشود مطرح اسلام جهان
دنبال را آن بينالمللي كنوانسيونهاي و سازمانها كه
و تعريف اسلامي كشورهاي ارشد قضات بوسيله بايد ميكنند
كردن محكوم براي جهاني قدرتهاي دستاويز تا شود ارزيابي
.نشوند حقوقشان از جهان مسلمانان كردن محروم و اسلام
اين كرد اميدواري ابراز ديدار اين در نيز كويت جديد سفير
روابط و امضاء كشور دو بين سريعتر چه هر قضايي معاضدت
قوه رئيس از وي.كند ايجاد كشور دو بين قضايي حقوقي جديد
ديدن كويت قضايي دستگاه و كشور از تا كرد دعوت قضائيه
.كند
افغانستان بازسازي در ايران :فيشر يوشكا
داشت خواهد بزرگي اقتصادي سهم
افغانستان بازسازي آلمان ، خارجه امور وزير فيشر ، يوشكا
حتم طور به كار اين:گفت و خواند ثمر مثمر ايران براي را
.داشت خواهد همراه به اقتصادي مزاياي و سودها
بن ، در افغانستان كنفرانس پايان از پس ديروز فيشر
:گفت و خواند بزرگ موفقيت يك را افغانستان بازسازي
نقش امر اين در ميتوانند نيز افغانستان همسايه كشورهاي
.كنند ايفا بزرگي اقتصادي سهم و
پاييز اين بهار ، آن
ايران دانشجويي جنبش هاي انگاره در تحول به نگاهي
آغاز هيجان و شادماني با سال 1358را بهار ايرانيان ،
جمهوري سيماي آن از پس چندي و ايران ملي تلويزيون.كردند
دادگاه كنار در را مسلمان چريكهاي دلاوريهاي اسلامي ،
سروده سال آن در ; ميداد نمايش چپگرا ماركسيستهاي
خسرو با همنشيني از را خود شهرت عمده كه دانشيان كرامت
و شد استفاده انقلاب سرود بود ، در آورده دست به گلسرخي
."باد خجسته بهاران":است شده تكرار بهمني هر در تاكنون
.بودند ماركسيست دو هر دانشياناستفاده و گلسرخي
به اجتماعي ، ميدانهاي از ايرانيان همنشيني اين
تصاوير آرمانخواه ، جوانان و يافت راه هم دانشگاهها
حياطهاي.نشاندند ديوارها و در بر را خود قهرمانان
و مشهد تبريز ، اصفهان ، شيراز ، تهران ، دانشگاههاي درندشت
رفتگان و جانباختگان همه تصاوير براي بزرگ شهرهاي ديگر
، نواب بهرنگي صمد شريعتي ، علي احمد ، آل جلال:داشت جا
صفار بخارايي ، رضايي ، برادران احمدزاده ، برادران صفوي ،
زيرا ;نپائيد ديري همنشيني اين اما...و اندرزگو هرندي ،
از را خود صفوف ميبايست لاجرم و داشت ايدئولوژي انقلاب
.كرد مي جدا ديگران
نظريهپرداز ، تنهايي به خود كه اسلامي انقلاب بنيانگذار
بهاقتضاي بود ، انقلاب رهبر و مبارزه استراتژي طراح
ديگران ، برابر در را مسلمان انقلابيون صفوف پيشامدها ،
پيروزي از پيش كه فرآيند اين.ميكرد متمايز و مستحكم
شورشهاي از پس و بهار 58 در بود ، آغازشده انقلاب
اين بر.گرفت شتاب گنبد و كردستان در انقلاب ضد مسلحانه
خارج گردونه از جماعتي انقلاب ايدئولوژي حكم به و اساس
كند ، پر را جماعت اين خلا ميبايست كه نيرويي.شدند
در كه بودند دانشگاهها اسلامي انجمنهاي عضو دانشجويان
انقلاب رهبر نزد را خود نمايندگان بزرگ ، دگرگوني هنگامه
.بگيرند رهنمود تا فرستادند
تحكيم برويد":بود كننده تعيين و نافذ كوتاه ، فرمان ،
سال در 22 كه شد گروهي عزيمت نقطه همين و "كنيد وحدت
شكل را ايران دانشجويي جنبش رسمي شاخه تحولات همه اخير
.است داده
با سال 58 در را خود فعاليت وحدت ، تحكيم دانشجويان
دو كه مليون و ماركسيستها عليه عقيدتي و سياسي كارزار
اين.كردند آغاز بودند ، دوران آن در ديگر سياسي شاخه
توقف و فرهنگي انقلاب بعد ، سال بهار در فرجامش كه نبرد
بلامنازع حاكم را وحدت تحكيم بود ، دانشگاه علمي فعاليت
فترت عصر پايان از پس كه داددانشجوياني قرار دانشگاهها
به گذاشتند گام دانشگاهها به سال 62 پائيز در دانشگاهها
انبوه.داشتند متفاوت گرايشهايي اجتماعي ، تكثر تبع
روستايي ، يا شهري) گوناگون خاستگاههاي با كه جواناني
دانشگاهها به (غيرانقلابي يا انقلابي تهيدست ، يا توانگر
و متحدالشكل گروهي برابر در را خود ناگهان گذاشتند ، پا
.يافتند متفقالقول
يافته شهرت "تحكيميها" به تدريج به كه متحد گروه اين
اصلي جريانهاي تابع حكومت ، اجزاي ساير مانند بودند ،
*چپگرايان" كه هنگامهاي در.ميكردند عمل حاكميت درون
(قضايي عالي شوراي نخستوزيري ، مجلس ، ) حكومت اركان بر
اين.بود دار ميدان و وحدت ، منتقد تحكيم دفتر بودند ، مسلط
پيدايش با اما بود ، بلامنازع سال 1367 تا ميدانداري
همگن سازمان سياسي ، قدرت در شكاف علني رگههاي نخستين
آغازين ، شكاف آن محصولخورد ترك هم وحدت تحكيم دفتر
سياسي تطور كه بود گروهش و "طبرزدي حشمتالله"
موضوع ميتواند تاكنون ، سال 1368 از آن ايدئولوژيك
گروه اين به ديگركه تازماني اما ;باشد جداگانه نوشتاري
طبرزدي گروه كه كند كفايت را ما تذكار اين شايد بپردازيم
پيام" نشريه با و ايران دانشجويي طيف راست منتهياليه از
در يعني طيف ديگر سوي در اكنون و كرد آغاز "دانشجو
.دارد قرار (راديكال) ريشهگرا طلبان دگرگوني جايگاه
نمايندگي نميتواند انشعابي گروه شد ، معلوم كه بعد چندي
شود ، عهدهدار را اسلامي انقلاب به وفادار دانشجويان
حكومتي چپگرايان همپيمان كه وحدت تحكيم دفتر مركزي هسته
حكومت راست شاخه با كه دانشجوياني و رفت را خود راه بود
اسلامي جامعه" نام به ديگر تشكلي داشتند پيوندهايي
رخ هنگامهاي در همه اينهانهادند بنيان را "دانشجويان
مبارز روحانيت جامعه) حاكم روحانيان اصلي شاخه دو كه داد
انتخابات نخستين برگزاري براي (مبارز روحانيون مجمع و
آماده اسلامي جمهوري بنيانگذار ارتحال از پس پارلماني
كرده دوپاره را حاكم روحانيان كه تضادي همان.ميشدند
اين در.كرد تقسيم جناح دو بين نيز را دانشجويان بود ،
اما ;گرويدند چپگرا شاخه به دانشجويان بيشتر تقسيمبندي ،
به را چپگرايان كه جنگ از پس اجتماعي -سياسي دگرگونيهاي
.كرد را كار همان نيز آنها دانشجويي شاخه با كشاند ، انزوا
اسلامي جامعه دانشجويان كه تا 1374 سالهاي 1368 در
به وحدت تحكيم دانشجويان يافتند ، تسلط (راستگرا)
اكثريت و ميزدند سر افتاده ، جدا و تحقيقاتي ي موسسهها
.ميكشيدند انتظار و ميخواندند درس دانشجويان خاموش
زمزمههايي با همزمان سال 1374 در اخير گروه انتظار
دانشجو هزاران ناگهان و رسيد پايان به پنجم مجلس درباره
بيرون فرهنگي انقلاب عهد از مانده جا به وسكون سكوت از
آيا":شد زده اصلاحطلبانه پرسش جرقه نخستين و آمدند
اصلاحي تغييرات ايجاد و موجود امكانات از بهرهگيري
؟"نيست انقلابي قهر از بهتر تدريجي
سوي به را آنها پرسش ، اين به دانشجويان مثبت پاسخ
مامن و ماوا "انجمنها" و كرد گسيل اسلامي انجمنهاي
بيشترين هزينه ، كمترين با ميخواستند كه شد دانشجوياني
تازه خودآگاهي ايجاد با همزمان.كنند ايجاد را تغييرات
روي حاكم اكثريت ميان در نيز خفيف زلزلهاي دانشجويان در
ميان رفسنجاني هاشمي اول دولت از كه كشاكشي.داد
در بود شده آغاز "حكومت سنتي لايههاي" با "تكنوكراتها"
جدايي ، اين محصول.انجاميد طيف دو اين جدايي به پاييز 74
تشكيل و راستگرايان چنبره از اجرايي مديران سيلوار خروج
بعدها و "سازندگي خدمتگزاران" نام به جنجالآفرين گروهي
.شد "سازندگي كارگزاران"
در تهران مردم اسلامي ، جمهوري تاريخ در بار نخستين براي
رنگهاي با انتخاباتي تبليغاتي تابلوهاي شاهد زمستان 74
صرفا پرچم ، گويي آن از پيش.بودند ايران پرچم و روشن
اصراري كسي و بود شده پذيرفته اساسي قانون اجبار بنابه
.جويد بهره ملي همبستگي نماد عنوان به آن از نداشت
به هنوز زمان آن در كه اصلاحطلب دانشجويان به تحول اين
آغاز نجواها و بخشيد تازه جاني نميشدند ، خوانده نام اين
كه گروهي نظر از پرسش اين كيست؟ آينده جمهور رئيس:شد
خوانده محافظهكار و راست جناح مانند نامهايي با بعدها
در ترديدي هيچ آنها زيرا ;مينمود كودكانه قدري شدند ،
جمهوري رياست انتخابات در نوري ناطق علياكبر پيروزي
در كه بود واداشته را نوري ناطق دلگرمي ، همين و نداشتند
رفتارهايي اسلامي ، شوراي مجلس بر رياستش آخر سال دو
از ميكوشيد او.دهد نشان خود از هم دولت رئيس همسان
رياست كاخ به مجلس از انتقال ايام در رفسنجاني هاشمي
.نبود بهنگام الگوبرداري اين اما.بگيرد الگو جمهوري
را آن اسلامي جمهوري مخالفان كه خرداد 76 ، دوم انتخابات
از بيش را دانشجويان كردند ، تعبير مشروعيت همهپرسي
و شوق به را خود جاي پيشين رخوت ناگهان.آمد خوش ديگران
در حضور براي دانشجويان نخست انگيزه سياست ، و داد شادي
كه ميداد رخ حالي در همه تحولات ، اينشد دانشگاهها
در آن جهاني معناي به دانشجويي جنبش نام به پديدهاي
مبتني آنكه از بيش دانشجويان رفتار و نداشت وجود ايران
.بود شده استوار مفرط عملگرايي بر باشد سياسي نظريهاي بر
بودند دانسته و كنند ايجاد تغيير ميخواستند فقط آنها
.است امكانپذير حكومتي نهادهاي درون از فقط دگرگوني كه
درهاي كه وحدت تحكيم دفتر عضو دانشجويان تركيب بدينسان
روي به -اسلامي جامعههاي -راستگرا رقيبان از بيش آن
به موازنه كفه و يافت تغيير تدريج به بود باز منتقدان
جنبش مقطع ، اين در.شد سنگين مستقل دانشجويان نفع
داشته ساماندهندهاي يا نظريهپرداز آنكه بدون دانشجويي
را دانشجويي مبارزه نوين الگوهاي غريزي ، طور به باشد
است نشده مدون هنوز كه الگو اين براساس.پذيرفت
به را همنوا اجتماعي -سياسي نقش دو كوشيدند دانشجويان
تعهدات و مادي تعلقات نداشتن علت به ابتدا.بگيرند عهده
.شدند نو طرحهاي پيشتاز ،(اداري ملاحظات و خانواده) عرفي
چالش به سياسي قدرت آنها در كه گردهماييهايي نخستين
دانشجويان دوم كاركردگرفت شكل دانشجويان توسط شد كشيده
واسطهگري آن از پس سالهاي و خرداد دوم از پيش ماههاي در
تا مقطع اين در دانشجويان.بود سياسي احزاب و جامعه بين
هم انتخاباتي فهرستهاي شكلدهي در كه رفتند پيش آنجا
.شدند دخيل
را آنها ايران تاريخي شرايط شايد كه ماموريت ، دو اين
كاركرد دو از را دانشجويي جنبش ميكرد ، اجتنابناپذير
.كرد دور داشت ، بيشتري سنخيت آن ماهيت با كه ديگر
دوري علت به و بازماندند كادرسازي از دانشجويي تشكلهاي
شدند روبهرو وضعي با ناگهان جهان ، در نو نظري منابع از
.نهادند آن بر "اصلاحات بنبست" كه ، نام
بارها وحدت تحكيم دفتر گوناگون شاخههاي كه بنبست اين
نشان وضوح به را خود گذشته شهريور كردهاند ، تكذيب را آن
كه گيلان نشست كرد ادعا بتوان شايد كه بهگونهاي ;داد
بدنه اكثريت و شد برگزار وحدت تحكيم رهبري اكثريت توسط
گروهي ميان در انشقاق اوج نقطه نپذيرفت ، را آن تشكل اين
سالهاي در را خود بديل اما بيهمتاست هنوز گرچه كه است
.است پرورده دامن در اخير
دانشگاههاي اسلامي انجمنهاي ميان در كه بديل اين
علامه شيراز ، نصير ، خواجه شريف ، صنعتي پليتكنيك ،
معلم تربيت اراك ، مازندران ، اروميه ، زنجان ، طباطبايي ،
نگاهي ارائه با ميكوشد است ، روييدن حال در..و تهران
كه پوستهاي از را خود دانشجويي ، جنبش ويژه كار به تازه
اينكه.كند رها است نداشته آن گيري شكل در سهمي
ميشوند ، متهم مذهبيها -ملي با همسويي به گاهي دانشجويان
جديد ، وضع براي دانشجويان.است تلاش همين به اشارتي
نقد ميرود ، گمان اما.نكردهاند وضع چارچوبي هنوز
كاري و ساز يافتن و جهان و ايران دانشجويي جنبش تاريخي
كوششهايي اصلي وجه دو كنوني احوال و اوضاع با منطبق
.است شكلگيري حال در روزها اين كه باشد
اخير دهه چهار در ايران ، آن تبع به و جهان دانشجويي جنبش
زماني كه است پيموده الگويي با منطبق را راه از پارهاي
مقطع آن در.نيست چنين ديگر امروز اما مينمود شكوهمند
و آفريقا و آسيا آزاديبخش جنبشهاي تاثير تحت كه
نظري مبناي شد ، پيموده غرب انقلابي نظريهپردازان
سياسي نظامهاي همه در":بود اين دانشجويي فعاليتهاي
كلنجار هم با اصلاحطلب و محافظهكار جريان دو جهان
و باليدن حال در انقلابي نطفه يك آنها كنار در و ميروند
دانشجويانمعمولا نظامي ، چنين در.است خروشيدن آماده
به و ميكنند پيدا گرايش انقلابي هستههاي سوي به
".ميانديشند شگرف دگرگونيهاي
-سياسي شكست تاثير تحت عمدتا و اخير سال در 10 مبنا اين
جاي سرمايهداري ، اردوگاه از سوسياليسم اردوگاه اقتصادي
جهان تازه مبناي اين براساس.داد تازه مبنايي به را خود
بر حاكم روح و گذاشته سر پشت را انقلابي ايدئولوژي عصر
بين پيشين رويارويي فضا اين در.است اصلاحطلبي زمانه ،
نطفه امادارد وجود دگرگونيخواهان و محافظهكاران
زيرا.نميكند نمو بگيرد ، هم اگر و نميگيرد شكل انقلابي
انقلابي قهر با ميكوشيدند روزي كه اجتماعي نيروهاي همان
با را خود هدفهاي امروز بستانند ، رقيب از را قدرت
فراهم بشر دانش مدد به كه موثرتر ابزارهاي از بهرهگيري
هاول واتسلاو جديد دوران درميكنند پيگيري است ، آمده
را كاسترو ، فيدل جاي اورتگا دانيل و چهگوارا ارنستو جاي
به را خود جاي كرده گره مشتهاي و تفنگها و ميگيرند
آزادي دانشجويان ، فضايي چنين در.دادهاند مذاكره و قلم
نوع رستگاري و اجتماعي عدالت مقدمه را اقتصادي رونق و
.ميدانند دمكراسي گسترش در را بشر
جنبش كرد ، ادعا جسارت قدري با بتوان شايد فرض اين با
در و شكافت خواهد را كنوني پوسته بزودي ايران ، دانشجويي
خزان كه انداخت خواهد نو طرحي جهاني ، تازه گفتمان قالب
انسان شايسته كه زند پيوندي بهار 58 با گونهاي به را 80
.باشد
صدري محمود
استفاده آنها از ايران سياسي متون در كه تعابير برخي *
به فيالمثل.نيستند خود موضوع واقعي بيانكننده ميشود
اين آنكه حال ;ميشود گفته "چپ" ايران حكومت از شاخهاي
پس احوال و اوضاع كه اقتصادي شعارهاي پارهاي جز به شاخه
ديگري مانيفيست ميداد ميدان آن به جنگ و انقلاب از
.است نكرده ارائه
اين جناح اين خود و ميشود ناميده "راست" نيز ديگر شاخه
راستگرايي نه آنكه حال ميكند تعبير توهينآميز را واژه
ميشود ناميده راست كه جناحي نه و است ناشايست پديدهاي
.است اقتصادي -سياسي شده شناخته نحله اين پيرو
دچار سرنوشت همين به كه است ديگري اصطلاح محافظهكاري
تعابير ، اين از استفاده كه است اين واقعيت.است شده
در كه اميد.است نامگذاري براي صرفا و ناگزير انتخابي
سپس و كنيم تبيين را مفاهيم اين ابتدا مناسب فرصتي
تا.بيابيم باشد ايران سياسي جناحهاي خورند كه نامهايي
سيدمحمد پيرامون مجموعه قراردادي ، صورت به و زمان آن
آنها راديكال شاخه و اصلاحطلبان كلي عنوان با خاتمي
يا راستگرا اصطلاحا خاتمي دولت منتقد جناح و چپگرايان
.شد خواهند ناميده محافظهكار
جنبش عملكرد و آفات در بازانديشي
دانشجويي
از بسياري سياسي معادلات در كه دانشجويي ، جنبشهاي
به بينالمللي سطوح در گاه و -ايران جمله از -كشورها
و آمده وجود به زماني هرگاه ، از بيش دارند ، نقش نوعي
و سياسي مطالبات و خواستها كه ميكنند پيدا گسترش
مجراي نتوانند (خاص اقليتي گاه و) جامعه اكثريت اجتماعي
در روشنتر عبارت به.بيابند جامعه در را خويش طرح صحيح
و باشند نيافته توسعه جامعه ، سياسي ساختارهاي كه شرايطي
تمام بتوانند كه فعال احزاب نظير سياسي ، تخصصي نهادهاي
قرار خود فعاليتهاي پوشش تحت را اجتماعي گسترهمطالبات
ناچار به عملكنند ، ضعيف يا باشند نداشته دهند ، وجود
ديگري نهادهاي به نيز اجتماعي - سياسي خواستهاي پيگيري
به ;شد خواهد تحميل و منتقل دانشگاهها و مطبوعات نظير
نيم از بيش در نيز ما دانشجويي جنبش كه گفت بايد تاكيد
بوده اصلاحي جنبشهاي و تحولات پيشتاز همواره گذشته قرن
البته.عرصه اين ماب چريك فدائيان نيز ما دانشجويان و
كلان و گزاف هزينههاي راه اين در دانشجويي جنبش چه اگر
و اهميت با بسيار اما گرديده ، متحمل را مادي و انساني
حداقل كه نوعي به ;است شده ظاهر اثر واجد و قدرتمند
فعال حضور لزوم منكر نميتوان روي هيچ به كنوني درشرايط
.جنبششد اين
يكي ;باشد حضور اين توجيهگر ميتواند دليل دو حداقل
انتقال.جنبش اين كمنظير سياسي سلامت ديگري و قدرت
پرتوان جوان ، مجموعهاي به جامعه نهان و آشكار خواستهاي
حساس شده ، سازماندهي نيمه و مجتمع و متمركز پرانرژي ، و
عالي ، تفكر و درايت و هوش صاحب انساني ، كژيهاي مقابل در
دربيان جسور لذا و روزمره دلمشغوليهاي از فارغ
دانشجويي دوره خاص معلومات و معارف با آشنا و احساسات
اين ، كنار در و است بخشيده جنبش اين به بيبديل قدرتي
و آرمانگرايي يعني جنبش اين فرد به منحصر خصوصيات
بندهاي و قيد از رهايي خلوص ، و راستي انديشي ، ايدهآل
و زشتي مظاهر مقابل در حساسيت محوري ، فرد و گروهي و حزبي
سرشار ازاحساسات برخورداري عين در بسيار دقت و عقلانيت
منفعت جمله از موجود سياسيكاريهاي معمول آفات از را آن
سلامت و داشته دور به انديشي مصلحت و دنياگرايي و پرستي
و قدرت همين منظر از.است بخشيده آن به كمنظيري سياسي
بيش بسيار وراندماني توان حتي سيستم اين كه است سلامت
ديگر متفاوت و مشابه نوع هر يا و حزبي سياسي سيستمهاي از
بروز ازخود مدت كوتاه در اصلاحات پتانسيل زمينه در را
مصلحان حتي كه روست همين از و داد خواهد و داده
نتوانستهاند و هيچگاهنخواستهاند نيز جامعه نيكانديش
.كنند چشمپوشي قدرت ازاين
روز تناسب به مقدمات ، اين ذكر از پس كه پرسشي مهمترين
آن كاركرد و جنبش اين آيا":كه است آن ميباشد طرح قابل
خواهد جامعه و خويش سود به و ميشود ارزيابي مثبت همواره
دوباره تا است لازم سوال اين به پاسخ براي."خير؟ يا بود
اين سلامت و قدرت مولفههاي و پيدايي شرايط و ماهيت به
مختصرا خويش زمان به نگاهي نيم با و بازگرديم جنبش
جنبش اصل بتوان است ممكن شرايطي چه در كه كنيم بررسي
يا و قدرت در ضعف لحاظ به را آن كاركرد يا و دانشجويي
:كرد ارزيابي منفي سلامت ،
نگاهي مقوله اين به زير ، سرفصل چند طي در كردهايم سعي
:باشيم داشته اجمالي
از بسياري در دانشجويي مطالبات كه نكته اين قبول با -1
گرفتن نظر در با و جامعهاند خواستهاي انعكاس موارد ،
ميتوان كرد رامتحول جامعه ارزشي نظام ميتوان آنكه
جامعه ، ارزشي نظام تحول احتمالي ازنتايج يكي كه گفت
از كه است بديهي.است دانشجويي جنبش آرمانهاي در تغيير
ارزشي ، تغيير فرايند اين است ممكن سنتي ارزشهاي ديد منظر
نيز آن تالي به انتفاء اين لذا و گردد ارزيابي منفي
(1).شود داده سرايت
در زورمدارانه و اقناعي غير سياستهاي گرفتن پيش در -2
و (دانشگاهيان ازجمله) جامعه منتقد و متفكر قشر برابر
و بيان و عقيده آزادي قانوني و خدادادي حق به تعرض
و تفسيق و تكفير چماق از استفاده با (2)انتقاد ،
استدلالهاي جاي به ناموجه مصلحتانديشانه برخوردهاي
در قشريمسلك ، مدعاي پر متنسكان تكريم و تعظيم و كافي
به كه آنچه خلاصه ، طور به و متفكران راندن حاشيه به جهت
سياست اتخاذ است ، موثرتر برآن و مرتبطتر دانشجويي جنبش
تا شد خواهد باعث دانشگاهي محيطهاي در (3)"سياستزدايي"
جنبش محيط در "آرماني ارتجاع" عنوان تحت مسالهاي
شرايط در كه جنبش اين كه بدينمعنا:كند بروز دانشجويي
سياست ، پيگير عرصه در بيان و عقيده نسبي امنيت و آزادي
با خواهدبود "گسترانه عدالت و عدالتخواهانه" آرمانهاي
انديشههاي (مستقيم غير يا مستقيم) سركوب شرايط آمدن پيش
قبل ، مرحله يك به را خويش آرمانهاي اجبارا انتقادي ،
خواهد رجعت "بيان و انديشه عرصه در آزاديخواهي" به يعني
ماهيت بر منفي تاثير مستقيما چه اگر شرايط اين و داد
ديگري آفات موجبه علت است ممكن اما داشت نخواهد جنبش
:آنكه جمله از.باشد جنبش براي
نه آبشخورهاي از پرسشگريدانشجويان و دانايي عطش -الف
.گردد اشباع موهوم سرابهاي گاه بلكه و زلال چندان
از اشتباه به را مقدسات از سوءاستفاده تاوان جنبش ، -ب
ديني نظام يك در اين و (4)ستانيد خواهد تقدس واقعي مظاهر
مشروعيت كاهش از است عبارت آن و دارد نيز واضحتري معني
ونيز نظام آن پايههاي عقلاني مشروعيت نيز كاريزماتيكو
."تقدسزدايي" شعار يافتن مقبوليت
ظلم احساسات غليان و دانشجويان گرفتن قرار مظلوم با -ج
سوءاستفادههاي براي زمينه آنها ، سلطه نافي و ستيزانه
داده شرح كه احساسي فرايند يك از استفاده با سياسيون ،
.ميگردد فراهم شد خواهد
آرمانهاي با ازهمسو اعم) سياسي بزرگ و كوچك گروههاي -3
به دانشگاهها به (آن با متفاوت و متضاد يا و دانشجويي
سازماندهي قابليت كه سياسي نيروهاي تجمع پايگاه يك منزله
قدرت به توجه با و مينگرند داراست را بالايي بسيار
روبه عمودي تحرك به خويش ميل نيز و جنبش اين بيبديل
بدنه در نفوذ به شديدي تمايل قدرت ، مراتب سلسله در بالا
صورت در امر اين.دارند دانشجويي حركت رهبري كادر يا و
به دانشجويي جنبش براي را خطر دو از يكي حداقل تحقق
و جنبش فكري و سياسي استقلال نفي يكي:داشت خواهد همراه
چگونه؟ اماآرمانها وابتذال استحاله ديگري
;ميرود پيش به (عقلاني نه و) احساسي كاملا فرآيند اين
پارهاي شناخت با ميتوانند سياسي گروههاي كه نحو بدين
ابراز و دانشجو جوان قشر ميان در موجود احساسات از
شرايط تناسب به گاه و واقعي گاه) آنان با مشترك احساسات
آنان با "احساسي همدلي" كسب به موفق (متظاهرانه و موجود
و خواستها آنان ، با (5)"روابط تقويت" با نتيجتا و گشته
همين ازمجراي و مرحلهاي طور به را خويش ديگر آرمانهاي
بعدي مراحل.نمايند القاء دانشجويان به احساسي همدلي
دستكاري و تحريك اجتماعي عوامل وجود با.سادهترند بسيار
فرايند و محيط يك در دانشجويان زياد تعداد تجمع مانند ،
قابل غير سرعت و شدت با احساسات اين اجتماعي ، مقايسه
(6) "متناوب تهييج" به بايد البته:ميشوند تكثير توصيف
پايدار احساسات اين تا پرداخت احساسات اين (7)"تحريك" و
افراد براي البته اينها و برسند نظر به معتبر و واقعي و
و افتادهاند پا پيش و ساده اموري سياست فنون به آشنا
لايههايي روزافزون اقبال ميتوان منظر اين از تنها
مراحل.نمود توجيه برخيرا به كشورمان دانشجويي ازجنبش
رهبري كادر و بدنه به نفوذ و سازي ازكادر نيزعبارت بعدي
راستي استقلال ، مدت كوتاه در حداقل كه است دانشجويي جنبش
تاثير تحت را جنبش ناب آرمانخواهي همه از مهمتر و خلوص و
به دانشجويي جنبش عملكرد آنكه بر علاوه.داد خواهد قرار
بازيهاي خاص درشيرينيهاي شدن غرق و حزب يك شاخه صورت
انديشهاي عميق فعاليت از ماندن فراغ لذا و سياسي روزمره
خالي درون از را حركتها ميتواند مدتي از پس.فكري و
.نمايد فكري عميق خلا يك با مواجه را جنبش و كرده
دانشجويي جنبش اقتدار و سلامت حفظ جهت در تلاش روي هر به
مرتبطين تمامي دوش به است ممكنوظيفهاي درجه اعلا در
تنها و دانشجويان خود عهده به همه از بيش و امر اين با
دغدغههاي تا است ممكن آنان خود تيزبيني و هوشياري با
.برداشت روي پيش از را راه اين آينده براي موجود
عليپور محمدتقي
:پاورقيها
سهامي رفيعپور ، شركت فرامرز ، دكتر تضاد و توسعه:ش.م -1
از بعد جامعه ارزشهاي مجدد دگرگوني) فصل 33 انتشار ،
. (1368
جمهوري اساسي قانون..و اصول 8 ، 9 ، 23 ، 24:رك -2
. اسلامي
و دانشآموزان جمع در رهبري معظم مقام سخنراني ش.م -3
دستهايي كند لعنت خدا" مثال عنوان به دانشجويان ، 12/8/72
دانشگاه و ما جوان قشر كه ميكنند و كردند تلاش راكه
"....كند سياسي غير را ما
دانشجويان با رهبري معظم مقام پاسخ و پرسش:ش.م -4
اساسي نكته" مثال ، عنوان به شريف 1/9/78 صنعتي دانشگاه
يا دين يا ازولايت طرفداري عنوان به كسي اگر كه جاست اين
ميكند عمل بد فلانكس از يا اسلامي ازنظام يا اسلام
شخص اين طرفداري مورد كه حقيقتي آن به را بدي اين نبايد
"...بدهيم سرايت است ،
رفيعپور ، شركت فرامرز دكتر جامعه ، آناتومي:ش م و7 و 6 5
. صص 118113.انتشار سهامي
سوم تكان ;پاريس مه 1968 جنبش
.گذراند سر از را بحرانبزرگ چند و 20 قرون 19 در اروپا
دروني تكانهاي آن مورد سه بحران ، همه اين ميان از اما
اگر كه بود اروپا در اينها ، انقلابهاي 1848 نخستين.بود
تصور امروز كه شكلي به را جهان سيماي ميشد ، پيروز
سوسياليستهاي سال آن در.ميداد تغيير مينمايد ، ناپذير
حكومتها عليه اروپا نقاط وديگر آلماني و فرانسوي
داشتند ، را كارگران جهاني جامعه تشكيل سوداي و شوريدند
تاكنون زمان آن از كه ماركس كارل.خوردند شكست اما
ميرود ، شمار به سوسياليسم بزرگتريننظريهپرداز
را اروپا سراسر كه كرد توصيف شبحي را سال 1848 انقلابات
.است دربرگرفته
سرمايه و برد در به جان بحران آن از اروپا هرحال به
.گذاشت بيستم قرن پابه پيروزمندانه داري ،
سوسياليستهاي كه روسيهبود انقلاب دروني ، تكان دومين
تعبير سرمايهداري قدرتنمايي به پاسخي را جهانآن
به كه روسيه انقلاب.آمدند وجد به دادنش رخ واز كردند
پاكسازي با سال 1936 در انجاميد ، شوروي اتحاد تشكيل
اميد"كمونيست بهحزب بيايمان عناصر" خونبار
با عدالتپرور و انساني حكومت تشكيل به را سوسياليستها
ايام همين در.داد سوسياليسمبرباد ايدئولوژي به اتكا
چه:بنيادين پرسش اين شدبا آغاز فكري جوششي اروپا در
جباريت يابيماما سوسياليستيدست عدالت به كه كنيم
نشود؟ دامنگيرمان عقيدتيآن -سياسي
گوناگوني پيشنهادهاي شد ، داده پرسش اين به كه پاسخهايي
جنبشهاي تا وآزموده رسمي دمكراسي -سوسيال بر مشتمل
و هرج است شايع كه آنگونه نه و دولت قدرت نفي)آنارشيستي
.برميگرفت در را (طلبي مرج
از يكي ماركوزه هربرت كه مداوم نقد و قدرت نفي پيشنهاد
سرعت به واروپايي آمريكايي دانشجويان بين بود آن واضعان
.شد آنها اصلي شعار و كرد باز جا
آن به نوشتار اين آغاز در كه سوم تعيينكننده تكان
نقد انديشه تاثير تحت ميلادي سال 1968 در اشارهشد
سال آن در فرانسويايجادشد ، دانشجويان توسط مداوم ،
برگرفتو در را جهان غرب تا شرق دانشجويي شورشهاي
در دانشجويان كه اي رهاييبود"رهايي" آن اصلي جهتگيري
بيان ، آزادي يعني رايج آزاديخواهي با بودند ، آن پي
از رهايي خواستار آنها.داشت تفاوت اينها نظاير و انديشه
جهاني مستقر نظم بر كه بلايايي.بودند جبري هرگونه سيطره
.ميداد ميدان بيمرز آزاديخواهي اين به بود شده عارض
ويتنام در كه ناحقي خونهاي" به اشاره با دانشجويان
وانتظار ميدانستند جنايتكار آمريكارا "ميشد ريخته
همپيمان آنها با آمريكا عليه درنفرت جهان رهبران داشتند
ميكوشيد كه ومقالاتي نطقها در ماركوزه هربرت.شوند
غرب جهان كند وعامهفهمشان دهد تنزل را آنها فرهنگي زبان
اجباري مصرف كاسبكارانه ، جامعه" تعابيريمانند با را
"تهيدستان درحضور اسراف اجتماعي ، اختناق توليد ، حفظ براي
.گرفت انتقاد شلاق زير
به است ، بوده ضعيفانخوشايند براي همواره كه تعابير اين
در وكارگران دانشجويان وشعار يافت هوادارانبسيار سرعت
جهان شهرهاي از بسياري آن بهتبع خيابانهايپاريسو
.شد
جامعه گوناگون همراهيطيف پاريس مه 1968 ماه جنبش ويژگي
تابورژواهاي گرفته كارگر طبقه وتهيدستان واماندگان از
خود مراد پي در يك هر اينان.بود دانشجويان دلزدهبا
.بود دولت اجبار از رهايي آنها همه نهايي هدف اما بودند
متفاوت ، خواستههاي اين براي سرمايهداري عقلانيت اما
براي محدود دادن امتياز همانا كه ديد تدارك مشترك پاسخي
به كه شد تصويب قوانيني.بود كامل سقوط از جلوگيري
عقيدههاي اظهار براي بيشتري آزادي واستادان دانشجويان
ديگر قوانيني و آكادميكميداد چارچوبهاي از خارج شخصي
وعده دو همين.ميداد افزايش را كارگران دستمزد كه
را دانشجويان -خشونتبار كمتر و هوشمندانه- سركوب دركنار
.بازگرداند كارخانهها به را كارگران و درس كلاسهاي به
براي هوشمندانه سركوب همان و كوچك امتيازهاي همين البته
بود فرانسويها محبوب زماني كه دوگل ژنرال كنارهگيري
را فرانسه بيستم قرن چهره ناميترين و كرد كفايت
.بعد ماه چند 13 هر - كرد خانهنشين
قدرت از رهايي روش سه
سياسي مبارزه جديد روشهاي بر تحليلي
منافع حول دولت ، دخالت از فارغ مايلند نوعا جامعه افراد
ميتواند پيوند اين.كنند برقرار پيوند يكديگر با مشترك
.باشد داشته دو اين از آميختهاي يا معنوي مادي ، خصلت
در نيز گاهي و متفاوت گاه همسو ، دولت با گاه افراد منافع
متفاوت منافع كه مواردي در آنها علت همين به.است تعارض
طرق به خود مقاصد پيشبرد براي دارند ، دولت با متعارض يا
راهها ، اين از يكي.ميكنند چارهانديشي مختلف
نوشتار اين هدف.است (N.G.O) غيردولتي ايجادسازمانهاي
غيردولتي سازمانهاي چندگانه كاركردهاي و ضرورت تبيين
معمولا غيردولتي سازمانهاي كاركرد و جايگاه تبيين.است
:ميشود آغاز پرسشها اين با
جامعه سازمانهاي كدامند؟ آن هدفهاي و چيست مدني فعاليت
رابطهاي چه سياسي فرآيندهاي و دولتي سازمانهاي با مدني
نهاد و سياست در نقشي چه مدني جامعه سازمانهاي دارند؟
و محروم گروههاي به كمك و فقر كاهش با ارتباط در دولت
روشهايي چه سازمانهابا اين ميكنند؟ ايفا آسيبپذير
ميكنند؟ تقويت را احزاب و افراد
تحقيق مستلزم فوق سئوالهاي از قسمتي يا همه به پاسخگويي
آن از قبل همچنين.است مدني جامعه وسيع حوزه در بررسي و
بتواند كه شود تهيه مدني جامعه سازمانهاي از طرحي بايد
نيز و كند ترسيم را مدني جامعه سازمانهاي توانايي حدود
منابع و مدارك به استناد با دقيقي توضيحات و مطالعات
دانشوران ، مدني ، نهادهاي رهبران از باشيم ، داشته موجود
نمايندگان بازرگانان ، وكلا ، خبرنگاران ، دولت ، اعضاي
چه جامعه در كه بپرسيم همه از...و تحصيلكردگان مجالس ،
جامعه واكنش و كنش از همچنين است ، دادن رخ حال در اتفاقي
جامعه فعاليت انواع بتوانيم نيز و شويم مطلع دولت و مدني
.كنيم توصيف گوناگون سطوح در را مدني
اين كلي روح به دادن پاسخ راههاي عينيترين از يكي اما
شناسايي نباشد ، پاسخ دقيقترين لزوما شايد كه پرسشها
آنها دستهبندي و مدني وسازمانهاي نهادها كاركرد
:آنهاست كاركردهاي براساس
مدني ، جامعه سازمانهاي دسته گستردهترين:اول گروه
و مذهبي خيريههاي.اجتماعياند و مذهبي سازمانهاي
.سازمانهاهستند اينگونه نمونههاي سوگواري ، دستجات
همياري ، سازمانهاي خدمات ، تامين سازمانهاي:دوم گروه
دسته اين در قومي ، و فرهنگي سازمانهاي و دفاعي گروههاي
.ميگيرند قرار
-سياسي جنبشهاي نياز براساس كه هستند نهادهايي:سوم گروه
مانند مدني نافرماني جنبشهاي.ميگيرند شكل اجتماعي
پيشين ديكتاتور "ميلوشويچ بودان اسلو" گذشته سال آنچه
دسته نهادهاي عالي نمونههاي از كرد ، سرنگون را يوگسلاوي
.هستند سوم
مدني ، سازمانهاي انگيختهترين خود:مذهبي سازمانهاي -الف
شكل اجمالي طرحهايي يا و قبلي طرح بدون كه هستند آنهايي
مذهبي ، آيينهاي اجراي عهدهدار مذهبي محافل.ميگيرند
ايران ، در هستند ، تشكلها اينگونه رايج و مشخص نمونههاي
مستقر خيريه صندوقهاي تكايا ، و مساجد در مستقر هياتهاي
و مراجع ، بيوت آنها تابعه نهادهاي يا و مساجد در
از نيستند ، دولت نگين زير كه علميه حوزههاي از بخشهايي
اين.روند مي شمار به مدني نهادهاي گونههاي اصيلترين
نقش در مذهبي ، مناسبتهاي در اينكه بر علاوه نهادها گونه
سقفهايي زير را مومنان و ميشوند ظاهر سازماندهنده
همياري ، از انواعي با نياز وقت به ميكنند ، متشكل
.ميرسانند مدد را افتادگان
عموميتري مدخل ذيل اگر غيردولتي سازمانهاي از دسته اين
تحليل "اجتماعي ديدگاه ازمنظر مدني نهادهاي" نام به
.ميشود مشخص بهتر كاراييشان شوند ،
و دولت فاصل حد مدني جامعه اجتماعي ، تحليل منظر از
و خانوادهها افراد ، يعني اجتماعي كوچكتر واحدهاي
چارچوب اين در.ميگيرد قرار اجتماعي پراكنده گروههاي
.دارند اصلي ويژه كار دو مذهبي مدني نهادهاي تحليلي ،
در خود افراد به كه هستند مومنان از انجمني اينكه نخست
اينكه دومميدهند قلب قوت و جسارت نيرو ، غير ، برابر
قدرت قاهره قوه از هراس هنگام به مردم كه هستند مامني
كاركرد.ميبرند پناه آنها به لگامگسيخته و مهذب غير
ديني حكومتي حتي كه است قوي چنان مذهبي نهادهاي دوم
كند مستحيل خود در را آنها است نتوانسته هم ايران مانند
از خارج را خود نميتواند سياستمداري هيچ هنوز و
.بينگارد ديني ، مدني نهادهاي تعلقات ، و تمنيات چارچوبهاي
ما نيز سياسي منظر از ديني ، مدني نهادهاي كاركرد تحليل
خواهد رهنمون شد ، گفته آنچه مانند كمابيش نتيجهاي به را
پاره مدني نهادهاي كه است براين ناظر سياسي منظر.كرد
حقوق تحقق ابزار موثرترين و شهروندي زندگي ضروري و حياتي
ديني مدني نهادهاي هم منظر اين از.است شهروندي برابر
تشخص دولت برابر در خود اعضاي به كه هستند سازمانهايي
معنوي و تشكيلاتي نفوذ از بهرهگيري با و ميدهند سياسي
سياسي و اجتماعي حقوق مراعات و كردن لحاظ به را دولت خود
.ميكنند وادار شهروندان
مدني نهادهاي براي كه كلي تعاريف در -صنفي سازمانهاي -ب
اينگونه كه است اين مكرر فرضهاي از يكي ميشود ، ارائه
نظام مضار دهنده كاهش مردمي ، نيروي كننده تقويت نهادها
دولت تقسيمهاي دوره كردن محدود و بازار گسيخته لگام
.است شهروندان عليه
تعريف اين واقعي اصليو ترجمان صنفي نهادهاي سازمانهاو
حوزه كردن ملموس و كوچك با نهادها اينگونه زيرا.هستند
دستور با مذاكرهاي به را دولتها خود ، اعضاي مطالبات
يا آن نتيجه هرحال به كه ميكشانند محدود و مشخص جلسه
.كنندگان تقاضا ادعاي تثبيت يا است دولت عقبنشيني
ايراني نمونه و كارگري اتحاديههاي مداوم چانهزنيهاي
ازنمونههاي يكي دولت و كارفرمايان با "كارگر خانه" آن
اين اصلي ويژگي.است صنفي مدني نهادهاي و مطالعه قابل
و مجلس مصوب مقررات و قوانين كشيدن چالش به سازمانها
همين ;است قانونگذاران و كارفرمايان انساني وجدان تحريك
قواعد و قانوني تاسيسهاي از آميختهاي كه دوگانه كاركرد
.است كرده دوچندان را صنفي مدني نهادهاي نيروي است اخلاقي
را دولتها سويي از نهادها ، همين طريق از كارگران
با ديگر سويي از و ميگذارند فشار تحت مستقيم بهطور
از حمايت به را آنان مردم عدالتخواهانه احساسات تحريك
.ميدارند وا خود
از كارگري اتحاديههاي بسان هم قومي و فرهنگي تشكلهاي
همدردي جلب و دولت بر مستقيم فشار) وجهي دو همينسازوكار
و شهرستانها مردم فشار.ميگيرند بهره (شهروندان
قالب در معمولا بيشتر ، امكانات اخذ براي استانها
.مييابد تبلور تشكلها اينگونه
به تهران در كه قومي و منطقهاي مذهبي تشكلهاي انواع
همين به ميكنند ، دنبال را هدف همين ميشوند ، يافت وفور
مذهبي نهادهاي فهرست ذيل همزمان ميتوان را آنها دليل
.كرد دستهبندي قومي -فرهنگي مدني نهادهاي و ملي
نهادهاي از دسته اين كاركرد:مدني -سياسي جنبشهاي -ج
مدني نهادهاي مانند نتيجه ، و ماهيت لحاظ به مدني
(صنفي تشكلهاي و مذهبي سازمانهاي) دوم و اول دستههاي
آنها با تاثيرگذاري حوزه و كار شيوه لحاظ به اما ;است
نهادهاي تاثيرگذاري ، مراتب سلسله نظر از.دارد تفاوت
نهادهاي آنها ، از پس مدنياند ، تشكلهاي محدودترين صنفي
رادربرميگيرند وسيعتري حوزه كه ميگيرند قرار مذهبي
فراگيرترين را آنها بتوان ايران ، مانند جوامعي در شايد و
قرار مدني -سياسي جنبشهاي دو اين از پس.ناميد تشكلها
عمل مرحلهاي صورت به مدني نهادهاي شكل اين.دارند
جامعه از گوشهاي هيچ بر نخست مرحله در.ميكنند
يا و جغرافيايي كانون را آن و گذاشت انگشت نميتوان
آرام كاركرد فهم براي بلكه.خواند اجتماعي جنبش تشكيلات
دامنهدار مطالعهاي به ميبايست اجتماعي جنبش تدريجي و
رضايتمندي ميزان مطالعه ، اين درزد دست آماري و
در بايد اجتماعي -سياسي نهادهاي و زندگي از شهروندان
مطالعه اين هنگام دليل ، همين به.گيرد قرار توجه كانون
روابط بر ناظر كه كلي اسلوبي بر را تحقيق ميبايست لاجرم
خواه كه اسلوب اين در.نهاد بنا باشد شهروندان و دولت
بود ، خواهد دمكراسي -ليبرال انگارههاي از برشي ناخواه
نظام مشروعيت درجه اجتماعي ، جنبش مطالعه محك و ميزان
ميزان انتخابات ، اعتراضي ، تجمعات و راهپيمايي.است سياسي
آنها شنوي حرف و حكومتي رسانههاي از شهروندان استقبال
تبيين براي اندازهگيري قابل ملاكهايي سياسي ، رهبران از
.است رابطه اين
-دولت رابطه ما ، زمان به نزديك و عيني نمونههاي از يكي
.است "ميلوشويچ بودان اسلو" عهد يوگسلاوي در ملت
به نتوانستند رسمي ابزارهاي قالب در كه وقتي يوگسلاوها
كرد دهنكجي آنها انتخاب به ميلوشويچ و برسند خود خواسته
را "كوشتانيتسا ووسيلاو" پيروزي كه رفت پيش آنجا تا و
.آوردند رو خاموش اعتراض به ناميد غرب با وي تباني محصول
خاموش اعتراض كلاسيك ، نظريههاي قالب در و سياسي عرف در
چارچوب در اما است ، سياسي صرفا رفتاري يوگسلاوها
سرد ، جنگ عصر از پس بينالمللي فضاي در و جديد انگارههاي
اين در يوگسلاو ، شهروندان زيرا.است مدني رفتاري اين
ما":گفتند ميلوشويچ به بود پاياني و دوم مرحله كه مرحله
نشانه تو سوي به را آن داشتيم اگر نه و داريم سلاحي نه
به خود جان يعني داريم ، كه سلاحي تنها با ما.ميرفتيم
حمله ;بروي تو تا ميمانيم خيابان در آمدهايم ، خيابان
".نميدهيم پاسخ نيز تو مسلح مردان هجوم به و نميكنيم
سلاح با متفاوت سلاحي با ميكوشد كه جديد جنبش منطق اين
سالهاي در كه است دستاوردي برود ، منازعه ميدان به رقيب
"نافرماني جنبش" گاندي ، مهاتما احترام به ظاهرا و اخير
نه -مدني نهاد نوعي فيالواقع جنبش اين.است گرفته نام
در را جهاني ميتواند آن جغرافياي كه است -مدني سازمان
همدرد ، گروهي جمعي توافق فقط آن برگ و ساز زيرا ;برگيرد
دوست كه را آنكس كه است بيسلاح حال عين در و همهدف
او از را قدرتش بلكه نميگيرند را جانش نميدارند ،
.ميستانند
هاشمي اعظم
غيردولتي سازمانهاي كارشناس
چشمانداز
برگزيد؟ خواهند را راه كدام دانشجويان نهايت در
دانشگاه سپهر به سبز جنبش اميد چشم
كه منظر هر از ايران ، در دانشجويي جنبش تاريخ:ابتدا
هم شايد چه اگر چشم ، پرآب است داستان يكي شود ، نگريسته
براي باشد شوقي اشك ميكند جاري را چشم آب اين كه آنچه
جنبشهاي بيگاه و گاه سو وآن سو اين كه اميدي آتش
نهايي فرجام كه نيست ترديدي ولي برافروختهاند ، دانشجويي
.است بوده حسرت و ناكامي جنبشها اين اغلب
كاري ايران در دانشجويي جنبش گذشته با نوشته اين اما
بيتابانه شور و درون آتش بدانيم ميخواهيم.ندارد
.بكند ميتواند چه پس اين از ايران مشق و درس اهل جوانان
سال دو يكي در شايد نيست آنچه لزوما هم ما "پس اين از"
روزگار اقتضاي بدانيم ميخواهيم اصولا.دهد رخ نزديك
چه بيرقدار نهايت در دانشجويي جنبش كه ميكند ايجاب
.باشد آرماني
كه بوده گونهاي به جهان اخير دهه دو سياسي تحولات:بعد
را مردمسالار حكومتهاي استقرار و مردمسالاري بسط
حتي كه حالي در.است نمايانده اجتنابناپذير
گردن طريق از صرفا ميكوشند نيز سنتي راديكاليستهاي
آرمان برآوردن براي چارهاي تحزب بازي قاعده به نهادن
دو بين چالش ميرسد نظر به كه حالي در نيز و بيابند خود
روشهاي بروز با نهايت در "برابري" و "توسعه" آرمان
حل "آن از قدري و اين از قدري" به معتقد تكنوكراتيك
از بهرهگيري دوران ديگر كه مينمايد اينگونه.شد خواهد
جريانهاي به تحركبخشي براي دانشگاه سپهر متراكم انرژي
چندان ديگر سپهر اين در قاعدتا و است شده سپري سياسي
.سياسي پرشور آرمانطلبيهاي آن از بود نخواهد نشاني
همهگيري تاريخ را بيستم قرن آغازين دهههاي اگر
ويژگي كه نيست ترديدي بدانيم ، جهان در دانشجويي جنبشهاي
نگرههاي با آنها ملازمه دههها اين جنبشهاي غالب
آمريكاي كشورهاي اغلب در حتي.است بوده چپگرا راديكال
بعضا نظامي ديكتاتوريهاي سلطه از رهايي كه نيز لاتين
و استقلال آزادي ، است ميكرده ايجاب آمريكا به وابسته
كمتر هم باز باشند ، دانشجويان طلايي اهداف ناسيوناليسم
چه اگرباشد نداشته چپگرا وجه كه بوده دانشجويي حركت
و آزادي وجه با چندان چپ آرماني جامعه اصولا
روح گفت ميتواناست نميشده تعريف ناسيوناليسم
تا ميكرد ، متمايل چپگرايي به را جوانان كه عدالتخواهي
فروپاشي اما يافت ، تداوم نيز بيستم قرن دهههاي واپسين
ماركس "سرمايه" كه چالشهايي ورطه به را چپ انگاره شوروي
بود ، نكرده تجويز آنها براي سرراستي چندان دستورالعملهاي
را بيستم قرن واپسين دهه دو رو بدين هم.درافكند
شدن دور و چپ از دانشجويي جنبشهاي سرخوردگي عصر ميتوان
گويي شوروي فروپاشي با.ناميد عدالتخواهي آرمان از آنها
در كه بود اينگونه و كشيد ته نيز جنبشها اين چراغ سوخت
قرن ديگر دهههاي همه از كمتر جمعي رسانههاي نود دهه
.كردند منعكس را دانشجويي جنبشهاي با مرتبط اخبار بيستم ،
روي پيش پرسش اين سو اين به نود دهه نيمه از:ديگر
آرمان كدام كه داشته قرار اجتماعي جنبشهاي تحليلگران
ديگر سوم هزاره از دههها نخستين در كه بود خواهد فراگير
افكند؟ درخواهد ولوله دانشگاه سپهر در بار
خود طبل بر ميان ، اين در سياسي نحله هر مدعي بيترديد
سده در دانشگاه سپهر ميكند حكم منطق اما.كوفت خواهد
ذهن.درنيايد خاص نگره يك سيطره به هرگز يكم و بيست
بزرگي آرمانهاي حتي را يكمي و بيست قرن انسان منشورين
تنهايي به نيز توسعه عدالت ، برابري ، آزادي ، همچون
قطعا رو ، پيش در جهان.درآورند سلطه به توانست نخواهند
.بود خواهد پيچيده و لايه چند معنوي ، آرمانهاي عصر
قطعا رو ، پيش در مركب آرمان فراگيرترين:همچنين
انگيزانندههاي از كدام هر براي كه باشد آرماني ميبايست
جامعه.باشد قائل مستقل فره و ارزشغايي سياسي بزرگ
نه يابد ، تحقق بيآزادي نه ميبايست آرمان اين آرماني
همچنين آرمان اين.بيبرابري نه بيتوسعه ، نه بيمعنويت ،
بحران يعني بشر روي پيش در چالش اساسيترين به بايد
ميرسد ، نظر به.گويد پاسخ زيستمحيطي چالشهاي فراگير
ميكوشد سبزگرايي بيرق و بينشان فعلا و نامكتوب آرمان
بيآزادي سبز آرماني جامعه.بركشد وادي اين به را خود
حق كه است آزاد جامعه يك در تنها زيرا نمييابد ، تحقق
بيمعنويت جامعه اين ميماند ، محفوظ موجودات همه حيات
معنويتگرايي تنها زيرا پيوست ، نخواهد وقوع به هرگز نيز
ستيز به را او كه غرايزي از رهايي به را آدمي ميتواند
اصل ديگر برابري.كند رهنمون واميدارد ، حيات اركان با
برابر جامعه يك در تنها زيرا است ، سبز جامعه بنيادين
از را آدميان كه رسيد رفاه و صلح از غايتي به ميتوان
جامعه.بپرهيزاند حياتمندان ، همه با آزمندي و ستيزي ديگر
حياتي نميتواند توسعه وادي از گذر با جز سبز ، همچنين
سبز ، جامعه البته ، و آورد فراهم خود هموندان براي پايدار
هنجارهاي نقض آن در زيرا است بشري جامعه پايدارترين
قانوني و سياسي فرهنگي ، لايه چند راهكارهاي با پايداري
.ميرسد ممكن حداقل به
تشكل حدود 150 ميان از ميدهد نشان آمار:سرانجام
ايجاد اخير دهه در جملگي كه كشور ، موجود زيستمحيطي
.دارند دانشجويي خاستگاهي آنها درصد نود از بيش شدهاند ،
كشور در قشر پايدارترين حاضر حال در دانشجويان واقع به
چه اگرميآيند شمار به سبز آرمانهاي از صيانت براي
هيئت در ايراني دانشجويان سبزگرايي كه است مانده بسيار
بيترديد ، اما بركشد قامت اجتماعي و سياسي موثر جنبش يك
كجا هر از بيش ايران ، در سبز جنبش فراگيري انتظاران چشم
دل است ، رسته دانشگاهها در كه نورس نهالهاي اين به
.بستهاند
بگستراند ريشه دانشجويي محيطهاي در نتواند سبزگرايي اگر
تن خاك ، و آب اين زخمي زيستبومهاي بركشد ، قامت و
زيستمندان بسيار چه.دامنگير قهقراي از كشيد برنخواهند
برخاسته افق در كه گردوغباري اين به دوختهاند چشم كه
.است
كرمي ناصر
آفريقايي اتحاد از آرمانخواه دانشجويان
بشرجهاني حقوق تا
: اشاره
بيستم ، قرن سياسي فعالان ايدئولوژيك -سياسي انگارههاي
.است شده تحول دچار پيشين دورههاي در آنها همگنان از بيش
جهاني پرشتاب تحولات از تابعي كه انگارهها تغيير اين
يادآوري از مردم از بسياري شده موجب بيستماست قرن در
همين از تابعي هم دانشجويي جنبش.باشند بيزار خود گذشته
.است وضع
و لاتين آمريكاي دراروپا ، بويژه -جهان دانشجويان زماني
راهها را ناسيوناليسم نيز اندكي سوسياليسمو -آسيا شرق
امروز اما ميدانستند امپرياليسم بر ابزارهايغلبه و
درراس و دموكراتيك انواع به را خود جاي انگاره اين
.است داده بشري حقوق آنها
بينالملل عفو دبيركل پيرسان با اخيرا كه زير گفتوگوي
داده قرار اينترنتياش سايت روي را آن وي و شده انجام
.بازمينماياند را واقعيت اين از گوشهاي
ناگهاني سياسي ، رفتارهاي مانند بشر حقوق به شما توجه *
است؟ درست.شد شروع
كه بودم اقبال خوش دانشجويي ، دوران خلال درزود خيلي -
جنبش در من.بودم تحصيل سرگرم فرانسه در مه 1968 در
جنبش زمان آن در.ميكردم فعاليت آفريقاييها دانشجويي
جنبش اينسرداشت در پانآفريقايي سوداي آفريقا دانشجويي
دانشجويان تمام بلكه نبود خاصي آفريقايي كشور به محدود
ميخواندند ، درس فرانسه در كه آفريقا تمام از آفريقايي
سياه قاره اتحاد جنبش اين هدف.بودند سهيم جنبش اين در
.بود
بسيار نيز دانشجويي سياسي كارهاي در دانشجويي ، دوران در
و حزبي سياسي فعاليتهاي در هرگز اما بودم ، درگير
علاقه آن به اصولا و نبوده سهيم سياسي ساختارهاي
گوناگون ، جنبشهاي در همواره من فعاليت.نداشتهام
يا آفريقايي پان جنبش توسعه ، جنبش يا دانشجويي جنبشهاي
.است بوده بشر حقوق جنبش
هدفي همگي آنها -هستند فراملي واقعا جنبشها اين تمام *
.دارند ملت -كشور فراي
سطح در يا باشد آفريقا سطح در آنكه از فارغ.دقيقا -
ملت -كشور چارچوب در گرفتن قرار از همواره بشر ، حقوق
عنوان به پايبنديام به همواره و كردهام محدوديت احساس
آنان مذهب و مليت از صرفنظر خود ، همنوعان به پايبندي
.نگريستهام
چه.است دشوار سال 1968 فهم امروزي دانشجويان براي *
تاثير شما بر دهه 60 سياسي فعاليتهاي دوران از چيزي
گذاشت؟ زيادي
در ريشه كه اقتداري هرگونه به اعتماد عدم ميكنم فكر -
سال 1968 تحولات.باشد نداشته دموكراسي و پاسخگويي
فرانسه جنوب در"بوردو" شهر در.بود خودجوش تحولاتي
.نميشد ديكته پاريس از كارمان دستور اما داشتم ، اقامت
همكاري نتيجه ميداديم ، انجام بوردو خيابانهاي در آنچه
آنچه ميكنم فكر بنابراين.بود بوردو دانشجويان مجموعه
به باور است ، خودجوشي به باور است ، باقيمانده من در
كنيد ، بسيج را مردم اگر اينكه به باور و مردم توانايي
سال 68 جنبش ميكنم فكر و آوريد پديد دگرگوني ميتوانيد
در نه تغييرات اين اگر حتي بود ، تغييراتي موجد قطعا
مسلما.بودند جوامع فرهنگ در بلكه سياسي ساختارهاي
دانشجويان بين تعامل و دانشگاه فرهنگ در بودند تغييراتي
.ميكردند اداره را دانشگاه كه كساني و
كار مستقيمابه آيا كرديد؟ چهكار تحصيل پايان از پس *
پرداختيد؟ توسعه
دانشكده به.بود تجارت رشته در من اوليه تحصيلات.بله -
بوردو بازرگاني دانشكده از وقتي و ميرفتم بازرگاني
و دادم ادامه را درسم رفتم ، پاريس به شدم ، فارغالتحصيل
حرفه نخستين كه خواندم درس حسابداري رشته در.گرفتم مدرك
گرفت مرا وقت از سال ده رشته اين در تحصيل اتمام.است من
كه نيست كاري اين شدم متوجه كردم ، تمام را درسم وقتي و
بكنم حسابداري كار نميخواهمدهم انجام باشم داشته دوست
بر خود سود افزايش براي كه كنم شركتهاكمك به و
هرگز واقع در بنابراين.آورند فشار كارگران شانههاي
.نكردهام حسابداري كار
وارد و برگشتم كشورم به رساندم ، پايان به را تحصيل وقتي
يك اينشدم بينالملل توسعه تحقيق مركز اسم به سازماني
حال در كشورهاي به كمك هدف با كه است كانادايي سازمان
.است علمي توانايي ايجاد براي توسعه
يافتن منظور به بومي تحقيقات انجام سازمان اين ديگر هدف
اقتصاد عمومي ، سياستگذاري عرصه در كه است مشكلاتي راهحل
توسعه فناوري ، عرصه در يا مسكن سياستهاي آموزش ، كلان ،
در صنعتي يا كشاورزي توسعه زمينه در مناسب فناوريهاي
كار سازمان اين در سال پانزدهدارد وجود آنها برابر
آفريقا در افراد متعهدترين با دوره اين در مسلما و كردم
در كه بودند پژوهشگراني و دانشمندان اينان.شدم آشنا
كه كساني ميكردند ، كار دشوار بسيار شرايط در دانشگاه
و عالي زندگي اروپا و آمريكا دانشگاههاي در ميتوانستند
هستند پايبند خود قاره به بسيار باشند داشته مناسب شرايط
در را خود علني فعاليتهاي ميكوشند مشكلات تمام رغم به و
نميشود ، ختم نوآوري ايجاد به واقعا كه دهند انجام محيطي
.سياسي محيط يا باشد مدنظر اقتصادي محيط چه حال
چيست؟ آنان آرمانگرايي ريشه نظرشما به *
به.است مورد دو يا يك از بيش آرمانگرايي ريشههاي -
كسي هر فردي تاريخ و شخصي مكاشفههاي و تجربهها من گمان
ميان در من آنچه امااوست آرمانهاي كننده تعيين
پايبندي يافتم ، مشترك آرمان عنوان به آفريقايي دانشجويان
آفريقاي ميكردند گمان آنها.آفريقاست اتحاد به آنها
فناپذير مسلما روبهروييم ، آن با ما امروز كه شده تجزيه
.است پراكندگي همين سياه قاره نيافتگي توسعه راز و است
ايراني دانشجويان به شليك نخستين
ارائه از را ايران سال 1332 ، مرداد آمريكايي 28 كودتاي
استقلال آوردن بدست براي آن از پيش سال چند كه راهي
رژيم.بازداشت بود كرده آغاز بينالمللي صحنه در بيشتر
به ناگزير بود داخلي مشروعيت فاقد كه آنجا از كودتا ،
بنابراين شد ، بينالمللي قدرتهاي سوي از حمايت دريافت
.گرفت پيش در را ايران در آنان شده تخريب منافع بازسازي
انگليسي ، و آمريكايي استعمارگران اساسي هدفهاي از يكي
منظور بدين ;بود غرب به ايران نفت جريان بازگرداندن
كه را بريتانيا و ايران سياسي روابط نخست شد گرفته تصميم
در بود ، شده قطع مصدق دولت بهابتكار سال 1331 پاييز از
نيز مقاومت نهضت رهبري.كنند تجديد دوباره آرام ، محيط
جهانيان گوش به را ايران مردم اعتراض صداي داشت قصد
با ميخواستند كه را ، واشنگتن و لندن تلاش و برساند
را خود نظر مورد امتيازات كودتا ، رژيم دادن جلوه مشروع
.كند خنثي آورند ، دست زاهدي ، به -شاه ازحكومت
از دانشجويان از بسياري و سياسي مستقل شخصيتهاي مردم ،
براي رژيم تلاش و كودتا از پس آمده بوجود سياه فضاي
بودند آمده بهستوه غربي قدرتمند كشورهاي منافع تامين
بروز را خود اعتراضات و مخالفتها موقعيتي هر ودر
.ميدادند
به اعتراض بهعنوان تهران ، دانشجوياندانشگاه تظاهرات
كه ايران در انگليس سفارت جديد كاردار رايت ، دنيس ورود
اعتراضات گونه همين از يكي شد آغاز آذر 1332 روز 14 از
علوم ، سياسي ، علوم و حقوق دانشكدههاي دانشجويان.بود
خود دانشكدههاي در داروسازي و فني ، پزشكي دندانپزشكي ،
.كردند برپا مقاصدآن و كودتا رژيم عليه پرشوري تظاهرات
و شد كشيده دانشگاه از خارج به تظاهرات ماه آذر روز 15
و مجروح را شماري دانشجويان ، با خورد و زد در پليس ،
.كرد زنداني و دستگير را گروهي
دانشگاه داخل در سربازان تعداد آذر ، دوشنبه 16 روز
دانشجويان بين روز آن ظهر از پيش.يافت افزايش
نظامي ، فرمانداري ماموران و علوم و حقوق دانشكدههاي
يكي حضور بهعلت فني ، دانشكده در ولي داد روي برخوردهايي
كه دانشجوياني دستگيري براي كلاس ، سر در گروهبانان از
دانشجويانبا.كشيد خشونت به كار بودند ، داده شعار
استادشان با مشاجره و درس كلاس در مزبور گروهبان مشاهده
بيرون كلاس از بودند ، معترض درس محل به او ورود به كه
در.كردند اعتراض دانشگاه در نظاميان حضور عليه و آمدند
سرسرا در و كردند تعقيب را دانشجويان نظاميان ، اوان همين
كه بستند گلوله به مسلسل با را آنها فني دانشكده سالن و
بزرگنيا ، مصطفي نامهاي به دانشجويان از تن سه نتيجه در
مجروح نيز ، عدهاي و كشته قندچي احمد و رضوي شريعت مهدي
.شدند
روز حادثه تهران ، دانشگاه وقت رئيس سياسي اكبر علي دكتر
:است كرده نقل شرح بدين را آذر 16
جلو از (نظاميان) آنها كه هنگامي آذر ، روز 16..."
مسخره را آنها دانشجو چند ميگذشتند ، فني دانشكده
وبه رانند مي زبان بر زنندهاي كلمات گويا و ميكنند
را آنها سربازان.ميشوند(فني) دانشكده وارد سرعت
درميآيد صدا به دانشكده زنگ هنگام اين در.ميكنند دنبال
دانشكده سرسراي در و ريخته بيرون كلاسها از دانشجويان و
تيراندازي.ميشوند گلاويز آنها با و روبهرو سربازان با
آنها و ميكند اصابت دانشجو سه به و ميگيرد صورت مفصلي
با رسيد ، بيدرنگ من به كه گزارشدرميآورد پاي از را
و كردم وشديدااعتراض گرفتم تلفنيتماس زاهدي سپهبد
من شما ، انتظامي مامورين وحشيانه حركات اين با" گفتم
"باشم عهدهدار را دانشگاه امور اداره نميتوانم ديگر
آنجا امور اداره از راسا ، دولت بود ، خواهم متاسف" گفت
روساي جلسه در روز ، آن فرداي.."ماند نخواهد عاجز
بحث خود ، خطمشي و جريان اين درباره ساعت دو دانشكدهها ،
بعد.استعفادهيم جمعا كه بود اين فكر نخستين.كرديم
كه بود خواهد اين قطعياش نتيجه كنارهگيري اين كه ديديم
دانشگاه استقلال و شد خواهد برآورده دولتها هميشگي آرزوي
كشيده زحمت استقرارواستحكامش در سال دوازده قريب كه را
غيرنظامي يك يا نظامي ، يك و برد خواهد بين از بوديم ،
نتيجه در..گماشت دانشگاهخواهند رياست به را قلدر
خالي را سنگر شد ، گرفته تصميم ملاحظات و مذاكرات اين
.بپردازيم مقاومت به و نكنيم
عمل به نسبت داشتم نظر در و خواستم وقت شاه از
و نداد مجال شاه.كنم اعتراض انتظامي قواي جنايتكارانه
دستهگلي چه اين" گفت و گرفت پيش دست من ، رسيدن محض به
صد چند.دادهاند آب به شما فني دانشكده همكاران كه است
اين كه انداختهايد نظامي چهار سه جان به را دانشجو
ميشود معلوم:گفتم "آورد؟ بار به را نامطلوب نتيجه
عرض به پرداخته ، و ساخته خواستهاند ، كه آنطور را جريان
حكم هم عقل نگفتهاند ، دروغ نه ، ":گفت شاه.رساندهاند
بوده ، چه هر":گفتم (...) "است بوده همين جريان كه ميكند
شدهاند عزادار خانواده سه كه است اين نتيجهاش
"...سوگوارند و ناراحت ودانشگاهيان
هيات جلسه در را مذاكراتش چگونگي تهران ، دانشگاه رئيس
گوش ، تا گوش وزرا ، ...":است كرده نقل شرح بدين دولت ،
(زاهدي فضلالله) نخستوزيربودند دراز ، نشسته ميزي دور
...كردند تاسي او به وزيران برخاست ، جاي از من احترام به
وزير به نوبت..است دانشگاه درباره گفتوگو شد معلوم
وشدتي حدت با او.رسيد هدايت (عبدالله) سپهبد جنگ ،
نتيجه چنين سخنانش پايان در و كرد حمله دانشگاه به بيشتر
قطع را شود ، آن فاسد بدن اعضاي از عضوي اگر" گرفت
لزوم صورت در هم را دانشگاه.بماند سالم بدن تا ميكنند
به "..كرد منحل و برد بين از مملكتبايد حفظ براي
اولا ;است تامل قابل جنگ وزير تيمسار نظر:گفتم آرامي
آن احتمالي قطع امكان و بدن عضو يك به دانشگاه تشبيه
"معالفارق قياس" را اين.نيست صحيح بدن ، عضو قطع مانند
مقاومت خود از ميكنند ، قطع كه را بدن عضو.ميگويند
و بيجان و جامد ميشود جسمي قطع از پس نميدهدو نشان
ودانشجو استاد هزاران از كه دانشگاه كه صورتي در بياثر ،
قرار حمله مورد اگر گرديده ، تشكيل پويا و زنده كارمند و
و كرد خواهد دفاع خود از و پرداخت خواهد مقاومت به گيرد ،
زير شد خواهد آتشي گردد ، خاموش موقتا اينكه فرض به
ديدها البته...گرديد خواهد شعلهور سرانجام كه خاكستر ،
و وافكار احساسات زاويهمخصوص از كس هر ;است مختلف
..ميپردازد قضاوت به و امورمينگرد خويشبه ارزشيابيهاي
در مصدق سقوط از پس كه انتظامي مامورين روز ، آن فرداي
دكتر) "..كردند ترك را آنجا بودند ، يافته راه دانشگاه
صفحات 234 لندن ، 1366 زندگي ، يك گزارش ;سياسي اكبر علي
(تا 238
در سرعت به دانشجويان شدن كشته و آذر تظاهرات 16 خبر
و اروپا دانشگاههاي از بسياري و يافت انتشار جهان سراسر
مراسم در.كردند همدردي ابراز تهران دانشگاه با آمريكا ،
و تهران مردم از تن هزار دهها شهدا ، روز سومين بزرگداشت
عبدالله امامزاده در شهيدان مزار سر بر شهرستانها
حركت از داشتند قصد كه انتظامي مامورين كوشش گردآمدند ،
با كنند ، جلوگيري شهرري دانشجويعازم هزاران دستهجمعي
شهيد ياران با وداع مراسم دانشجويان.شد روبهرو شكست
به اعتراض بهعنوان و كردند برگزار شكوهمندانه را خود
در شركت از روز پانزده مدت كودتا ، دولت جنايتهاي
.كردند خودداري درس كلاسهاي
در"تاريخي مقاومت" روز يك بهعنوان آذر 1332 حادثه 16
بهرغم ساله ، همه پس آن از.شد ثبت تهران دانشگاه تاريخ
وديگر تهران دانشگاه دانشجويان ساواك ، و رژيم كوشش
روز آن شهيدان ياد به تظاهراتي و مراسم ايران دانشگاههاي
ملت مبارزات تاريخ در عطفي نقطه آذر كردند160 برپا
.ميشود محسوب نيز كودتا رژيم با مقابله در ايران
"ايران ساله پنج و بيست سياسي تاريخ" كتاب از برگرفته
نجاتي غلامرضا مرحوم تاليف
صورت ضدتروريسم قانون تصويب پي در
دانشجويان فعاليت
بر نظارت افزايش:گرفت
آمريكا در خارجي
وي.است ميسوري دانشگاه در مهندسي دانشجوي القحطاني علي
.دارند چكار او كارنامه با آمريكايي مقامات كه نميداند
عنوان به را وي كه كارتي حمل به اجبار امكان از القحطاني
.است ناخرسند ميكند ، معرفي عربستانسعودي اهل خارجي يك
شد ، تصويب آمريكا اخيرادر كه جديدي قانون براساس
به شاغل خارجي دانشجويان ميليون نيم حدود و القحطاني
بيشتري نظارت معرض در كشور اين دانشگاههاي در تحصيل
كه است شده ايجادنگرانيهايي باعث امر اينهستند
آنان شخصي حريم((شهريور11سپتامبر بيستم واقعه پيامدهاي
نقض گرفتهاند ، انس آن با كه را آزاديهايي ساير نيز و
.ميكند
دريافتند آمريكايي بازپرسان كه آن از پس رويتر ، گزارش به
روز را مسافربري هواپيماي چهار كه نفري از 19 يكي دستكم
آمريكا وارد دانشجويي رواديد با ربودند ، بيستمشهريور
.شدند خارجي دانشجويان دريافتسوابق خواستار بود ، شده
به اطلاعاتمربوط مهاجرت اداره ومقامات افبيآي
را خارجي دانشجويان كارنامه و كلاسها برنامه رواديد ،
از بيش دانشجويان از درصد حدود 4/3.كردهاند مطالبه
.هستند خارجي آمريكا دانشگاهدر 4000
اينقبيل معمولاانتشار شخصي حريم قوانين كه وجودي با
عنوان با بندي ميكند ، ممنوع دادگاه حكم بدون را سوابق
كه است شده افزوده جاري قوانين به بهداشت و امنيت
.ميكند ملزم مدارك اين ارائه به را دانشگاهها
شنود در را بازجويان اختيارات تروريسمجديد ضد قانون
صدور ومقررات ميدهد افزايش شناسايي و مكالمهتلفني
.ميكند تشديد حملاتديگر از جلوگيري اسم به را رواديد
.خواندهاند مدني حقوق مختلكننده را اقدامات اين بسياري
از 5000 بازپرسي بر داير كل اشكرافتدادستان جان دستور
در جنجال به چنديندانشجو ، ازجمله آمريكا ساكن خارجي
شش توقف براي آمريكا كنگره در طرحي.افزود زمينه اين
.شد رد دانشجويي رواديد درصدور ماهه
داد نشان شد ، انجام خارجي دانشجويان با كه مصاحبههايي
افزايش منظور به كه را دولت اقدامات اين آنان از بسياري
اين از اما ميپذيرند ، اكراه با ميگيرند ، صورت امنيت
.شود پايمال حقوقشان روند اين در كه هستند نگران
علل به كه اقدامي هر":گفت زمينه اين القحطانيدر
به وقتي اما باشد ، عاقلانه بايد ميشود ، اتخاذ امنيتي
ميكنند ملزمشان و ميدهند شناسايي كارت خارجي دانشجويان
اين است ممكن كنند ، استفاده آن از عمومي مكانهاي در
قرار اتهام مظان در هميندليل به صرفا دانشجويان
".بگيرند
در خارجي دانشجوي حدود 1300 نگراني بازتاب وي نظريات
طراحانقانون از يكي حال ، اين با.ميسورياست دانشگاه
را شده ياد اطلاعاتي پايگاه:گفت كنگره در شده ياد
.كرد خاصي ، ايجاد قومي گروه به توجه بدون ميتوان
كه شد دانشگاهي محيطهاي سايريندر خشم باعث قانون اين
رئيس بياتي جوليا.دارند طغيان روحيه سنتي طور به
مورد در ما":گفت زمينه اين در دانشجويانآمريكا انجمن
نگران بسيار دانشجويان مدني آزاديهاي و شخصي حريم نقض
".هستيم
امكان كه شده ياد قانون:كرد خاطرنشان دانشجويان انجمن
تروريسم در دخالت به كه را كسي هر بازداشتطولاني
بر زيانباري نتايج ميتواند داند ، مي موجه باشد مظنون
.دارند قرار اخراج معرض در كه باشد داشته خارجي دانشجويان
از 000/550 تعدادي كم دست ميدهد نشان قولي نقل شواهد
كشور اين در گرفتند آمريكاتصميم در خارجي دانشجوي
.نباشند شهريور بيستم از رخدادهايپس شاهد تا نمانند
كلرادو 41 دانشگاه خاورميانهاي دانشجوي مثلااز 250
دانشگاه خاورميانهاي دانشجوي از 130 نيمي حدود و نفر
آمريكا و صرفنظركردند تحصيل ادامه واشنگتناز ايالت
اماراتي دانشجويان افراد اين از شماري.كردند ترك را
پيوند هنوز و بودند شده آمريكا وارد تازگي به كه بودند
جورج دانشگاههاي در.بودند نكرده برقرار محيط با استواري
زيادي تعداد داراي دو هر واشنگتنكه در آمريكن و تاون
آن از هدف كه شد اجرا برنامههايي هستند ، دانشجويخارجي
.بود دانشگاهها اين ترك از خارجي دانشجويان بازداشتن
مسئولان حضور با گردهماييهايي ميسوري ، دانشگاه در
و رخدادها مورد در بحث آن از هدف كه شد برگزار دانشگاه
دانشجويان به نسبت منفي واكنش هرگونه ايجاد از جلوگيري
در ونگراني روحي فشار خانواده ، خواستهاي امابود خارجي
خاورميانهاي دانشجوي از 160 نفر شد 33 امنيتسبب مورد
.دهند انصراف دانشگاه اين در تحصيل از ميسوري دانشگاه
بيستم وقايع پي در كه كينهتوزانهاي جرم دهها ميان از
.بود دانشگاهها در آن مورد چهار داد ، رخ آمريكا در شهريور
حمله ميسوريمورد دانشگاه خارجي دانشجويان از هيچكدام
گزارش پليس به تهديد مورد چهار وقوع اما نگرفتند ، قرار
.شد
كه ندارد وجود دليلي ميگويند خارجي دانشجويان از برخي
كه آن به توجه خصوصبا به كنند ، رها دانشگاهرا
اما.كردهاند صرف را زيادي وقت و پول آنها از بسياري
فروشگاه به شب كه دارند بيم آن از ميگويند ديگر برخي
.بروند
به را چيزي هيچ":گفت ساله هندي 35 دانشجوي لوپز شولش
اقدامات نميرويم ، بيرون شب.نميكنيم اتفاقواگذار
".گرفتهايم پيش در احتياطي
اگر است حيف:گفت ميسوري دانشگاه رئيس پاچكو مانوئل"
وي ".بگيرند دانشگاه اين ترك به تصميم خارجي دانشجويان
.ميرفت شمار به خارجي دانشجوي سابقا خود
شباهتها از اولي دست روايت خارجي دانشجويان":گفت پاچكو
وجود مردم مختلف انواع بين كه ميدهد ما به تفاوتهايي و
".دارد
و شهريه براي دلار ميليارد سالانه 11 خارجي دانشجويان
علاوه به.ميكنند آمريكا اقتصاد وارد زندگي سايرمخارج
تشكيل را دكتري دوره دانشجويان چهارم يك خارجي دانشجويان
پژوهش و تدريس دستياران ، از غني مجموعهاي كه ميدهند
.هستند كمهزينه
را دانشجويان مدني حقوق جديد قانون كه آن صرفنظراز
مورد را آن كارايي القحطاني نميكند ، يا نقضميكند
قانون همهاين نميكنم فكر":گفت او ميدهد ، قرار پرسش
فكر اينجا مردم ميرسد نظر به.باشد مقصود به وافي
هويت فقط تروريسم.هستند تروريسم قربانيان تنها ميكنند
جهاني مشكل يك اين بلكه نميدهد ، قرار هدف را آمريكايي
".بيابيم آن براي پاسخي بايد كه است
به رفاه و آموزش لاتين آمريكاي دانشجويان
سياست جاي
براي درمبارزه لاتين آمريكاي مردم
را رسا و روشن پيام عالي ، اين آموزش به خود حق احقاق
اول جهان پايه دون كارگران نميخواهند ديگر كه ميفرستند
باشند
سالگرد دهمين بزرگداشت به آمريكا مطبوعات كه زماني در
"من تيانآن" ميدان واقعه و چيني دانشجويان جنبش
و اعتصابات مورد در كم بسيار كه است جالب پرداختهاند ،
رخ لاتين آمريكاي سراسر در كه متعدد دانشجويي تظاهرات
نيكاراگوئه ، مكزيك ، در دانشجويان.ميشود گزارش ميدهد ،
سازيهايي بسيج بزرگترين درگير اكوادور و آرژانتين شيلي ،
وجودي با و بودهاند حال به تا سال 1968 از دست اين از
تلاشي هيچ است ، گذاشته جاي به كشته چندين شديد سركوب كه
گسترده ناآراميهاي و وقايع اين بين ارتباط برقراري جهت
.است نگرفته صورت لاتين آمريكاي در
جديد مقاومت جنبشهاي اين كه است اين نشده گفته آنچه
خدمات از كه است آزاد بازار اصلاحات به مستقيم پاسخي
.است ملي صنايع سازي خصوصي مبلغ و ميكاهد اجتماعي
بومي مردم و دهقانان دانشجويان ، كارگران ، ائتلافهاي
.نشود نئوليبراليسم فداي آنها حقوق كه هستند خواستارآن
مكزيكو ، خودمختار ملي دانشگاه دانشجويان مكزيكوسيتي ، در
دانشجو هزار كه 267 لاتين آمريكاي دانشگاه بزرگترين
روز 20 از شهريه دريافت پيشنهادي طرح به اعتراض در دارد ،
اعلام عمومي اعتصاب شوراي.زدند اعتصاب به دست آوريل
شود ، تضمين بايد مكزيكيها رايگان عالي آموزش حق است كرده
شكل اين به دانشگاهها در دهه چندين وضع ، كه همانگونه
فرانسيسكو دانشگاه رئيس كه است مدعي شورا اين.است بوده
.كند خصوصي را دولتي دانشگاه اين دارد قصد خفا در بارنس
بخش خصوصيسازي براي دولت طرح مشابه را اقدام اين شورا
در نفر هزار صد مه ، روز 12 در.دانست برق نيروي و درمان
به خشونت كه وجودي با.كردند راهپيمايي اعتصاب از حمايت
سوي از دانشجويان رهبران است ، نداده رخ گسترده طور
و گرفته قرار فيزيكي تعرض و حمله مورد ناشناس مهاجمان
.شدهاند ربوده
كه كرد برگزار غيررسمي پرسي همه شورا اين مه ، در 27
درصد كردند890 شركت آن در نفر هزار ميشود 700 برآورد
را رايگان عمومي آموزش بايد فدرال دولت كردند تاكيد آنان
.كند تضمين
.شود داوطلبانه شهريه پرداخت كرد پيشنهاد بارنس ژوئن ، 2
مثبتي نشانه را امر اين ازدانشجويان برخي كه وجودي با
تقاضاي به هنوز بارنس است معتقد شورا كردند ، تلقي
بحث در شركت براي اصولا و است نداده پاسخ دانشجويان
هفته هشتمين وارد اعتصاب آنكه با همزمان.ندارد تمايل
گرفته جدي چقدر را ماجرا بارنس نيست معلوم هنوز ميشود ،
.است
از دانشجويان كه است داده رخ نيكاراگوئه در مشابه قيامي
به ملي ازبودجه درصد اختصاص 6 درخواست با آوريل اوايل
.زدهاند تظاهرات به دست دانشگاهها
خلال در.شد روبهرو سركوبگرانه اقدامات با درخواست اين
روبرتو نام به دانشجويي آوريل ، روز 20 در تظاهراتي
كشته شورش ضد پليس پلاستيكي گلوله شليك اثر در گونزالز
.شدند بازداشت نفر و 77 زخمي ديگر نفر روز ، 21 همان شد ،
طور به دانشجويان كه داد رخ آن از پس برخوردها اين
تصرف به را ماناگوآ مركزي بانك ساختمان آميز مسالمت
جمهوري رئيس "لاكايو آلمان و آرنولد".درآوردند
آن قتل مورد در را جامع تحقيق انجام دستور نيكاراگوئه
مقتول دانشجوي براي كه يادبودي مراسم در.داد دانشجو
در كه است همكاري سومين اين":دانشجوگفت يك شد ، برگزار
فصل و حل كه چيزي است ، شده كشته براي 6درصد مبارزه راه
".است آسان خيلي آن
از دانشگاهها به دولت يافته تخصيص بودجه كه شيلي در
از 400 بيش است ، يافته تقليل نصف به دهه 1960 سالهاي
دست مه ماه اوايل از دولتي دانشگاه چندين دانشجوي هزار
بودجه خواستهاند دولت از آنان.زدند اعتصاب به
دانشجويان براي بيشتري وبورسهاي دهد افزايش را دانشگاهها
خشونت به پليس دخالت با آنها تظاهرات.بگيرد نظر در
پرتيو منكو دانيل نام به دانشجويي مه ، در 19 و گراييد
از پسگرفت قرار هدف صورت ازناحيه اريكا شهر پليس توسط
جمهور رئيس "فراي ادواردو"داد ، رخ بعد دوروز كه منكو مرگ
دهد ، افزايش آتي سال در را دانشگاهها بودجه كرد وعده شيلي
.نكرد راذكر افزايش ميزان كه چند هر
مبارزات درگير دانشجويان نيز اكوادور و آرژانتين در
به اكوادوري دانشجويان مه ، روز 19 دربودهاند مشابهي
ودانشآموزان كردند اعتراض شهري اتوبوسهاي كرايه افزايش
رئيس منم كارلوس طرح به اعتراض در آرژانتيني آموزگاران و
آموزش بودجه از دلار ميليون كاهش 280 براي كشور جمهوري
گردن با آرژانتين كنگره.زدند تظاهرات به دست سال 1999
بودجه دلاري ميليون كاهش 280 مردم ، درخواست به نهادن
.كرد لغو مه روز 12 را آموزش
آمريكاي مردم عالي ، آموزش به خود حق احقاق براي درمبارزه
ديگر كه ميفرستند را رسا و روشن پيام اين لاتين
.باشند اول جهان پايه دون كارگران نميخواهند
فرهنگي تجربه يك
روبهرو فروش بحران با كشور نشر كه گذشته سال چند در
شناخته ناشران اقرار و اذعان به و ساله هر و است بوده
ذهن پرسش يك است ، كرده طي را نزولي روند فروش كشور ، شده
به توجه با كه است داشته مشغول خود به را فرهنگ آگاهان
تيراژ چرا دانشجو ، قشر بهخصوص كتابخوان ، جمعيت افزايش
هر كشور نشر فرهنگي بخش پيكر و كمتر روزبهروز كتاب
هنوز متاسفانه.ميشود گذشته سال از نزارتر و نحيف ساله
با مطابق و اصولي كاري معيار و بنياد بر كه پژوهشي
است نگرفته انجام زمينه اين در باشد ، تحقيق استانداردهاي
نپذيرد ، تحقق صورت پژوهش اين كه زماني تا البته و
برخي اماداد دست به زمينه اين در دقيقي داوري نميتوان
استدلال با را ما ميتواند گريخته و جسته تجربيات
تاريك بام اين بر نوري و شود رهنمون نتايجي به استقرايي
يكي كه بود كتابي نمايشگاه تجربهها ، اين از يكي.افكند
و معتبرترين از يكي در كشور شده شناخته ناشران از
حدود ناشر اين.كرد برپا كشور دانشگاههاي پرجمعيتترين
سياست حوزه دو در عمدتا كه كتابهايي از عنوان تا 50 40
به را بود رسانده چاپ به اخير سال دو در و جامعهشناسي و
يكي در بهشتي شهيد دانشگاه دانشگاهي ، جهاد مسئولان مدد
به (دانشگاه ويترين بخوانيد) همگان ديد معرض در نقاط از
در ماه دو مدت به نمايشگاه اين.نهاد دانشجويان تماشاي
عنوان تنها 6 مدت اين پايان در و بود برپا دانشگاه اين
را تومان هزار يازده بر بالغ رقمي كه رسيد فروش به كتاب
.ميشد شامل
تعميم قابل صددرصد شكلي به نميتواند فوق تجربه چه اگر
همين تحليل از اما باشد ، دانشجويان و دانشگاهها ساير به
جمله از كه رسيد توجهي درخور نتايج به ميتوان تجربه
:است ذيل موارد آنها
انگيزهاي دانشجويي ، هيچ جامعه اتفاق به قريب اكثريت:اول
تاريخ يا جامعهشناسي و سياست حوزه جدي آثار مطالعه براي
.ندارند
فروشي كم و نشر بحران اصلي علت عدهاي كه سخن اين:دوم
آزمون اين با ميدهند ، نسبت كتابفروشي نبود به را كتاب
.ميگيرد قرار جدي ابطال و تهديد معرض در
اين ميتوان هم اطلاعرساني با معتقدند گروهي اينكه:سوم
چرا ميپيمايند ، خطا به ره قرار از نيز گشود را كور گره
دانشگاه ديد و نقطه بهترين در دانشجو هزار كه 15
.كنند رويت را كتابها اين ميتوانستند
نوع و مخاطبان جنس و است راكد كتاب تقاضاي بازار:نتيجه
زماني تا لذا.است مانده باقي ناشناخته نيز آنها تقاضاي
نيازهاي و نشود شناخته مشخص و دقيق طور به بازار اين كه
و وقت اتلاف جز راهها ، اين تمامي نشود ، طبقهبندي آنها
.بخشيد نخواهد ديگري ثمر سرمايه
مختاباد سيدابوالحسن
از جهاني هراس هنديقرباني دانشجويان
بنلادن
اين سال 1968 مصوب قانون موجب به گذشته مهر هند 5 دولت
غيرقانوني ، فعاليتهاي از جلوگيري زمينه در كشور
مدت رابه (SIMI)هند دانشجويان اسلامي نهضت فعاليتهاي
.كرد ممنوع دوسال
سال آوريل در تاسيس زمان از هند دانشجويان اسلامي نهضت
گسترده حضور با مسلمان دانشجويان بزرگ انجمن يك به 1977
تعدادي كه آن از پس ممنوعيت اين.شد تبديل هند سراسر در
تحريك مسئول سازمان اين كردند اعلام هند ملي حكومتهاي از
پس نيز و دارد برعهده را آنها مناطق در خشونتآميز اعمال
ارتباط مزبور نهضت كه اين بر مبني رسمي اتهامات طرح از
گفته طبقشد اعمال دارد پاكستان اطلاعاتي سرويس با محكمي
نهضت فعاليت ممنوعيت به تصميم هند ، كشور وزارت مقامات
تحقيقات كه شد اتخاذ آن از پس هندي دانشجويان اسلامي
ميكند ، حمايت تجزيهطلبي از سازمان اين كه كرد ثابت
بينالمللي اسلامي نظم يك براي و ميزند دامن را خشونت
.ميكند كار
اين كه است اين شده سازمان اين متوجه كه ديگري اتهامات
كمك لادن بن اسامه و طالبان به راديكال دانشجويي سازمان
و گذشته چندسال انفجارات از وبامجموعهاي كرده
.دارد ارتباط اخير اجتماعي ناآراميهاي
آزاد بازار نظام در دانشجويان
جنبش يك آزاد بازار هوادار دانشجويان سازمان يا سايف
اين.است شدن جهاني و فراگير حال در كه است دانشجويي
جهان دانشگاههاي و كالجها از بسياري در هماينك جنبش
چالش طرحهاي در ميدهد اجازه دانشجويان به و است فعال
جوامعي در كه بدهند آموزش را كساني و كنند شركت برانگيزي
.دهند خرج به ابتكار ميكنند زندگي كه
دانشگاههاي در اما شده ثبت آمريكا در كه سازمان اين
هدفهاي دارد ، شعبه نيز آسيا شرق و لاتين آمريكاي اروپا ،
:است كرده تشريح اينگونه را خود
سازمانهايي آزاد بازرگاني نظام در دانشجويي تشكلهاي
شركتها و بنيادها افراد ، سوي از كه هستند انتفاعي غير
اينگونه از نمونهاي كه سايف شعار.ميشوند حمايت
را فرصتها بهترين دانشجويان براي":است اين تشكلهاست ،
باشند داشته اثر خود جوامع در بتوانند تا آوريد وجود به
راه از را ارتباطاتي مهارتهاي و دستهجمعي كار رهبري ، و
بازرگاني نظام اصول تدريس و مهارتها بردن كار به آموزش ،
يعني سايف تيم طريق از ماموريت اين ".فراگيرند آزاد ،
با كه دانشگاهها و كالجها علمي هيات اعضاي و دانشجويان
كنند پيدا فرصتهايي دانشجويان ميخواهند ميكنند ، كار هم
.كنند تدريس آموختهاند ، كه را چيزهايي كه
سايف فعاليت.دارند حضور جهان كالج در 1000 سايف تيمهاي
از هم شهريهاي هيچ.ميكند قبول را تحصيلي رشتههاي همه
و پژوهشگر يك فرد ، يك اينكه براي.نميشود دريافت اعضا
سال در را ويژه طرحهاي كار ساعت بايد 50 شود سايف محقق
و ميشوند كار براي شرايط حائز افراد ، آن از پس.بگذراند
.ميشود سايف اطلاعاتي پايگاه وارد آنها كار و حال شرح
ميتوانند هستند شركت از 100 بيش كه سايف سرپرستان آنگاه
.كنند استخدام را پژوهشگران اين
عمل جاها ساير از فراتر گام يك سايف "بريج بين" كالج در
براي لازم تواناييهاي و مهارتها توسعه بر علاوه":ميكند
به را فناوريها آخرين ميكنيم سعي نيز ما بازرگاني ، جهان
كالج تيمبرسانيم تودهها به را خود پيام تا بريم كار
ما.ميكند تلقي جدي بسيار را خود مسئوليت بريج بين
شده طراحي جامعه و كالج براي كه داريم را "ك12" طرحهاي
بازرگاني نظام براي را فرد بازرگاني و اجتماعي رهبران و
ميكنيم سعي ، طرحها اين ازطريق ما.ميكند تربيت آزاد
دفاع خود كالج برنامههاي از و كنيم خدمت خود جامعه به
".نمائيم
نائيني علوي سعيد:ترجمه
آموخت كلينتون دختر كه درسي
ندارد دوست را آمريكاييها كسي آكسفورد در
دانشگاه در را تحصيل كه پيش ماه دو از كلينتون چلسي
و است آموخته مهم عبرت درس كميك دست كرد ، آغاز آكسفورد
كشوري در حتي ندارند ، دوست را آمريكاييها همه ، اينكه آن
.ميشود محسوب خارج در واشنگتن دوست بهترين كه
ساله دختر 21 براي درس اين آلمان ، خبرگزاري گزارش به
اين در تحصيل با اكنون كه آمريكا پيشين جمهوري رئيس
است ، گذاشته پدرش راه در قدم انگليس قديمي دانشگاه
نشريه در اخيرا كه مقالهاي در چلسي.است بوده دردناك
نوعي با روز هر":نوشت شد ، درج نيويورك چاپ (سخن) تاك
احساس اين اوقات گاهي.ميشوم روبهرو ضدآمريكايي احساس
روزنامهنگاران سوي از گاهي است ، دانشجويان ساير سوي از
بودن خارج اكنون.صلح از طرفداري تظاهرات سوي از گاه و
نظامي عمليات از كه كساني دست از آشكارا وي ".است دشوار
.است آزرده ميكنند ، انتقاد افغانستان در آمريكا
بينالمللي ، روابط ليسانس فوق ساله دو دوره آغاز از پيش
انگليسيها از بيشتري هرچه تعداد با بود گرفته تصميم چلسي
بين ميخواهم كه ميفهمم حالا":ميگويد ويشود آشنا
به من اندازه به ميكنم فكر كه مردمي.باشم آمريكاييها
شمار چرا بفهمد نميتواند چلسي ".ميانديشند كشورمان
تنها انگيزههاي انگليسياش همكلاسيهاي از زيادي
اين":ميگويد او.ميبرند سوال زير را جهان ابرقدرت
معتقدند همه كه اين.ميآورد خشم به مرا حرفها قبيل
ميشود ، مرا مناقشه اين وارد مزاجي دمدمي روحيه با آمريكا
افغان مردم به توجه بدون آمريكا كه فكر اين و ميكند گيج
".است توهينكننده ميكند ، عمل
جنگ ضد تظاهرات با واداشت را وي كه بود چلسي احساسات اين
از نفر چهار و وي.كند مخالفت آكسفورد شهرداري برابر در
جمعيت به خطاب آمريكا پرچم دادن تكان با هموطنانش
"بگيريد؟ را بنلادن اسامه ميخواهيد چطور پس":ميگفتند
جنگ" به موسوم دانشجويي اقدام محلي گروه رئيس سالمون هلن
.كرد توصيف خندهدار را چلسي اقدام "كنيد متوقف را
معتقد هستهاي سلاح خلع براي فعاليت گروه عضو ليزهاچينز
با را آمريكا سياستهاي از انتقاد جوان كلينتون:است
.است گرفته اشتباه آمريكايي ضد روحيه
از را پا آكسفورد آمريكايي سياهپوست استاد فارلي جاناتان
نفر ميليونها.چلسي بكش ، خجالت:گفت و گذاشت فراتر اين
دلايل به كه هستند آدم آمريكاييها مانند دقيقا كه هستند
"دمكراسي براي جنگ" واقعا اين آيا كه ميپرسند مختلفي
خواهد ايمن را آمريكا كه وحشت عليه جنگي نيست ، يا است
آفريقايي آمريكايي نفر ميليونها از من.نيست يا است كرد ،
جنگ اين با كه ميكنم صحبت ديگر نفر ميليونها و تبار
.هستند مخالف
:داد ادامه نوشت ، گاردين روزنامه در كه مطلبي در فارلي
جنگ طرفدار اردوگاه در را آمريكاييها همه لطفا چلسي ، پس
اين كلينتون بيل آزادمنشانه خصلتهاي از يكي...نياور جمع
جنگ با ميخواند ، درس آكسفورد در وقتي كه است واقعيت
اين زماني هم تو چلسي شايد.كرد مخالفت ويتنام در آمريكا
.بكني را كار
در پيشين جمهوري رئيس كه دهه 1960 پاياني سالهاي در
ويتنام جنگ با مخالفت در انگليسيها تظاهرات بود ، آكسفورد
اعتراضهاي از خشونتآميزتري گاه و سرسختانهتر ماهيت
.داشت افغانستان عمليات به جاري
اين در سالهاي 701968 خلال در كه كلينتون
خود دوره دانشجويان با ندرت به ميكرد ، تحصيل دانشگاه
سال خلال 8 در رفته هم روي چلسي اما.داشت ناهمخواني
محيطي در پدرش ، جمهوري رئيس زمان در خود شخصيت شكلگيري
.شد بزرگ امن
قدري كوشيد وي آن ، به نسبت واكنشهايي و چلسي سخنان از پس
جمعآوري براي بعدا كه مراسمي در ويكند مافات جبران
لندن در شهريور بيستم حادثه قربانيان براي مالي كمك
هم پدرم خوشحالم ، واقعا خوشحالم ، من":گفت شد ، برگزار
هم جديدي ، دوستان گفت چلسي ".است خوشحال بسيار بسيار
در:گفت او.است كرده پيدا انگليسي هم و آمريكايي
بيدار روز هر.نميكنم زندگي ترس از هالهاي در آكسفورد
از زيادي حمايت آكسفورد در.ميكنم را زندگيام و ميشوم
.ميشود من
محيط در زندگي.باشد داشته نياز حمايت اين به چلسي شايد
فقط كلينتون دوشيزه و است تنهايي متضمن آكسفورد روشنفكري
.است گذاشته سر پشت را خود ساله دو دوره از ماه دو
نعيمي وحيدرضا:مترجم
عالمانه كنكاش يا ادعانامه
ديگر ميبخشندوگاه اعتبار نوشتهها به نامها گاهي
ما تصميمهاي احتمالابر اصل اين.نامها به نوشتهها
.ميگذارد تاثير مجله و كتاب ، روزنامه خريد هنگام
از را"هويدا معماي" كتاب بار نخستين براي كه روزي
اثري نظرم به ديدم همكاري ميز روي دور نسبتا فاصلهاي
پيرامونش شايعه هزارگونه كه مردي باب در آمد بازاري
كنم لمس را آن كه نداشتم را رغبتاين حتي.بود پراكنده
نويسندهاش شنيدم بعد دقايقي وقتي اما.بزنم ورقي يا
.شدم شگفتزده است"ميلاني عباس"
زبان از بار نخستين.ميشناختم را وعلايقش ميلاني عباس
شنيده تهران دانشگاه سياسي وعلوم حقوق دانشكده در و او
برايم جمله آن و"ميكند مسخ را جباريتزبان" كه بودم
به معبري و توتاليتاريانيسم مطالعه بر بود ماخذيشده
.سياسي تفكر سوي
در استالينيسم عليه را او سترگ ادعانامه نيز اين از پيش
دانشگاه رخوت سالهاي در.بودم خوانده"آگاه نقد" مجموعه
قالب در ميدادند ترجيح قلم اهل (تا 62 58) روزنامه و
ودامن كنند وگو گفت"آگاه كتاب" و آگاه نقد مجموعههاي
.بكشند كنار داشت سياستزدگي بوي و رنگ آنچه هر از را خود
نزديك او به بتوانم كه آن از پيش زيرا ;نميشناسد مرا او
را او -اما -من.شد وكشور دانشگاه ترك به ناچار شوم
در تجدد پديده تبيين در پردامنهاش سهم از و ميشناسم
معماي" خواندن كفايتميكردكه سابقه اين.آگاهم ايران
تمامش كه آنگاه و كنم آغاز درنگي بيهيچ را"هويدا
مالش را وگردنم صورت كشيده عضلات بزنم ، قدم برخيزم ، كردم
در كتاب پاياني فصل دو مطالعه طول در بغضيكه با دهمو
.آويزم در بود شده جمع گلويم
بود اين آمد ذهنم به كتاب خواندن از پيش كه پرسشي نخستين
من وامثال من براي سالها كه هويدا اميرعباس زندگي در كه
قدرت به ذليلانه سرسپردگي و شخصيتي وانهادگي مظهر
را ميلاني عباس بتواند كه وجوددارد چيزي چه بود ، بيلگام
به تذكرهنويسي قلم و كشد سياسيفرو نظريههاي عرش از
.دهد دستش
كساني باب در اما بود نوشته تذكرههايي هم آن از پيش او
شادمان ، معاصران ، از:داشتهاند ايران تجدد در سهمي كه
و عروضي نظامي سعدي ، متقدمان از و ;سيرجاني سعيدي يوسفي ،
از پس كه حكايتيداشت هويدا به توجهش اما.بيهقي
نگارش از انگيزهاش باب در نويسنده.دريافتم خواندنش
تاريخمان بايد كه رسيدم نتيجه اين به":است نوشته كتاب
خانه نوعي به كه پذيرفتم.وبسنجيم بخوانيم نو از را
و فرضيات نظرمرسيدكه به.محتاجيم تكانيتاريخي
هركس شناخت و گذاشت وابايد را پيشين جزميات و گمانها
و بياغازيم دكارت پيشنهادي روش از پيروي با نو ، از را
همه كه ميدانستم لازم روشعلمي ، جستجوي ميگفتدر
چيز همه در و بگيرم نپذيرفته ناديدهو را فرضياتپيشين
ارزيابيذهن در نيز ماذهنيتيشكاك وجود در جز كنم شك
كنيم شروع فرض اين با گمانم ، بايد ، به كس زندگيهر و
".نميدانيم اش درباره اعتمادي و اعتنا قابل چيز هيچ كه
هويدا امامعماي و...
عباس) راوي پيشگفتار بر است مشتمل هويدا معماي كتاب
هويدا ، عباس امير زندگي باب در فصل شانزد و(ميلاني
هجري تا 1356 سالهاي 1343 در پهلوي محمدرضا نخستوزير
.شمسي
انگيزه.نگارش روش و انگيزه بر است شرحي پيشگفتار ،
اما.شد نقل راوي زبان پيشتراز كمي كه است همان كمابيش
و شفاهي تاريخ مكتوب ، تاريخ از است تلفيقي نگارش روش
.اجتماعي -فلسفي تبيين
ماركسي -سنتيهگلي با عميق فلسفي پيوندهاي علت به راوي
پژوهش ميكوشد ايران در تجدد مساله به فراوان دلبستگي و
هم.ديالكتيكيبگنجاند قالبي در را هويدا زندگي باب در
يكي قدرت درچنبر گرفتار انسانهاي خلقيات رو ، اين از
بر بنيادكتاب استو "هويدا معماي" پايدار رگههاي از
شده نهاده ايران در قدرت زيرساختهاي در تحليلدگرگوني
كه است پيشگفتارگفته در راوي ، كه است حالي در اين.است
از زدودنغبار براي است كوششي بلكه نيست ، تاريخ كارش
درست اما ميشناسند را او ميكنند گمان همه كه چهرهاي
.نميپندارند
كتاب ، شانزدهم و پانزدهم چهاردهم ، دوازدهم ، هشتم ، فصلهاي
رويارويي به هشتم فصل.است كتاب بخشهاي ترين درخشان
پيرامون كه اجتماعي عقبمانده قشرهاي با ايراني نوگرايان
خلال در فصل اين در.شدهبودند ، ميپردازد متمركز شاه
منصورو حسنعلي كه "مترقي كانون" شكلگيري دلايل بررسي
تلاشهاي از تحليلي بودند ، آن اصلي سازماندهندگان هويدا
قدرت از شاه هراس و شود مي ارائه ايران متوسط طبقه ناكام
فصل.ميشود بازنمايانده متخصصان ، و دانشوران يافتن
شاه محمدرضا گسيخته لگام خودكامگي بر است شرحي دوازدهم
شاه فصل اين درنيافت ديگران با مشورت به نيازي هرگز كه
كاسه همه سقوط از پس كه شده تشبيه"جني دره" مرد به
.شكست چونهويدا كسي سر بر را كوزهها
انقلابيون به تسليمهويدا شرح پانزده و چهارده هاي فصل
كه است گونهاي به وقايع فصلها دراين.اوست محاكمه و
بزرگ ، جمعهاي در شدن گم هنگامه در را آدميان ناشنوايي
ارائه نكته اين براي كه درخشاني نمونه.مينماياند باز
وي به هويدا نخستوزيري از پيش كه است اتهامي داستان شده
اما كرد تكذيب بعد روز يك زننده واتهام شد زده
.نپذيرفتند را تكذيب آن هويدا محاكمهكنندگان
توده حزب ارگان"مردم" روزنامه كه است قرار اين از جريان
اتهام به هويدا ازجمله ايراني پنجاه بهمن 1325نوشت در 14
مجله.شدهاند بازداشت پاريس در ارز و طلا قاچاق
شايعهاي مبناي و كرد بازنويسي را خبر اين "خواندنيها"
اين نادرستي به بعد چندي مردم روزنامه.شد هويدا عليه
تكذيب اين به هيچكس اما كرد تكذيب را آن و برد خبرپي
ماده عنوان به شايعه اين كه گونهاي به.نكرد اعتنايي
.شد خوانده انقلاب دادگاه در هويدا كيفرخواست پانزدهم
دادگاه تكيه:ميگيرد نتيجه اينگونه حادثه اين از ميلاني
آن بيعنايتي از نشاني سويي از بياساس ، شايعات اين به
سويي از ;بود وقضاوت عدالت مقدماتي بديهيو اصول به
اوهام سياست ، عالم در كه بود ديرين اصل اين مويد ديگر
خود اندازه به ذهنشاناغلب شبهات و شايعات و مردم
".دارند اهميت واقعيت
:دارد عنوانيهراسانگيز كتاب پاياني و شانزدهم فصل
از فصلي كاكيتوس يخزده درياچه."كاكيتوس زده يخ درياچه"
.است ( دوزخ بخش) الهي كمدي در ""دانته" نام به تريلوژي
باشد ، صرف روايتگري است ، كوشيده كتاب سراسر در كه راوي
نفرت و بغض با و ميگذارد كنار را طرفي بي فصل دراين
خاطرات از بخشهايي از بهرهگيري با ميلاني.ميكند آغاز
:ميكند شروع اينگونه را هويدا معماي پاياني فصل خلخالي ،
خود آنچه وصف با هويدا دوم دادگاه از روايتشرا خلخالي
هجدهم روزميآغازد بود خورده ناهار براي روز آن
زندان به بعدازظهر يك خلخاليحدود.فروردين 1358بود
باقي غذايي.رفت زندان آشپزخانه به.بود گرسنه.رسيد قصر
شويد با پلو باقالي غذا روز آن" كه شنيد اما.بود نمانده
زمينه تهيه به و"خوردم پنير و نان من" ، ميگفت".بود
خيالي و نمادين ابعاد نبايد البته.پرداختم دادگاه
اول سطر دو در هم آن را ، پنير و نان به خلخالي اشارت
...گرفت ناديده هويدا ، دوم دادگاه روايتشاز
وسند عكس صفحه و 25 نوشته صفحه ميلانيدر 549 عباس تلاش
دروغ ، به آغشته ايرانيان ما تاريخ دهد نشان كه بوده اين
پيشگفتار در كار همانآغاز اودر.است كژتابي تحريف ،
محقق كار ديروز تاريخ كه داشت نبايد شكي:مينويسد راوي
و داغ بيم از قلم و سياست اهل.ميكند دشوار را امروز
اسنادومدارك حتي گاه و خصوصي ويادداشتهاي نامهها درفش ،
پنهانشانميدارند چنان يا ميكنند نيست يا را ، عمومي
سنت تنها نه.ميانجامد نابوديشان به عملا كه
خاطرهنويسي ، حفظ بلكه بوده ، مهجور ايران در آرشيوداري
هم "نقاد زندگينامهنويسي"حتي روزانه ، يادداشتهاي
...نداشت اعراب از محلي چندان هيچكدام
آخر سخن
;نبود بررسي و نقد شد گفته"هويدا معماي" وصف در آنچه
روايتگر هدفهاي و انگارهها از بخشي بازتاباندن بلكه
بسياري زبان كتاب ، از دراينبود هويدا اميرعباس زندگي
تاريخي قرائن گاه كه شده ادعاهايي ديگر كسان عليه كسان
يافت آنها از نشاني گاه و كند مي تاييد را آنها مكتوب
كاررا محض سلامت ادعاي راوي كه آنجا از اما.نميشود
حقيقتاز به دستيابي براي است صرفامدعي بلكه ندارد
"هويدا معماي" به هم ما است ، نكرده فروگذار كوششي هيچ
،(نيست اعتنا محل شفاهياش نوع كه) تاريخ عنوان به نه
كاهلي مينگريمعليه ادعانامهاي عنوان به بلكه
در آنچه درباره عالمانه كنكاش براي آرمانگرايان
كردن خارج ميافزاييمكه آن بر و; ميگذرد پيرامونشان
سهم گرفتن وناديده ومكان زمان ظرف از سياسي شخصيتهاي
به را ما آنان ، واراده گفتار رفتار ، شكلدهي در تاريخ
. نميپذيرند را ديگران لغزش كه ميكند تبديل عناصري
سابق دانشجوي
يادداشت
فردا ايران و فنسالاران
سازمان عصر" كتاب در 1941 غربي انديشمند برنهام ، جيمز
در قدرتمند كتابي انتشار ، زمان در كه -را "دهندگان
شاهد كه وي.كرد منتشر -شد معرفي ماركس سرمايه برابركتاب
نقش غربي دولتهاي كه ميديد و بود غرب بحران 1930
كارل پيشبيني با.ميگيرند عهده بر اقتصاد در بيشتري
درحال سرمايهداري نوشت ، خود كتاب در و شد همراه ماركس
بر كه كرد ديگري پيشبيني يك برنهام اما.است احتضار
دوره در رسيدكه نتيجه اين به برنهام.بود ماركس راي خلاف
بلكه كارگران ، دست به نه قدرت سرمايهداري ، زوال از پس
.افتاد خواهد دهندگان سازمان و مديران چنگ در
زيادي حد تا برنهام دوم پيشبيني كه داد نشان زمان گذشت
دموكراسي كه كشورهايي در ويژه به و اگرچه.است بوده درست
نفوذي آن در آزاد انتخاب سازوكار و نيست نهادينه آنها در
كامل گذاشتن كنار توانايي هنوز فنسالاران قدرت ندارد ،
قدرت اخير ، دهههاي طي اما ندارد ، را سياستمداران
و است رفته پيش به آسا غول گامهايي با فنسالاري ،
به تصميمگيري ، علمي شيوههاي با كه هستند فنسالاران
نيمهباز و باز جامعههاي.ميدهند نشان راه سياستمداران
سازمان و فنسالاران شگرف قدرت شاهد اكنون امروز دنياي
علوم ويژه به خود مادي حيات گوناگون عرصههاي در دهندگان
مديران و فنسالاران سازماندهي قدرت.هستند مملكت اداره
دردنياي صنعتي و مالي تجاري ، اقتصادي ، بنگاههاي ويژه به
سازماندهي جايگزين بالايي نسبتا تااندازههاي امروز
مديران سازماندهندگانو فنسالاران ، .است شده دولت
قادر را آنها كه دارند فوقالعادهاي تواناييهاي
قدرت سطح بالاترين در انتخابات برندگان حتي ميسازد
تعيين خود آتي منافع اساس بر زيادي اندازه تا را سياسي
جنگ پايان از پس سالهاي در ويژه به ايراني جامعه.كنند
قدرت افزايش شاهد مرور به ايران ، عليه عراق تحميلي
تصميمگيري و تصميمسازي گوناگون عرصههاي در فنسالاران
هنوز ايران ، در سياسي قدرت اگرچه.هست و بوده كلان سطح در
اما است ، بياعتماد آن به و ندارد سرسازش سالاري فن با
اجتماعي ، سياسي ، تغييرات روند.دارد نياز آن به سخت
جهت و سو يك از گذشته دهه در ايراني جامعه فرهنگي
ميدهد نشان ديگر سوي از جهاني جامعه تحولات و تغييرات
قدرت درمعادلات را اول حرف فنسالاري ، قدرت آينده در كه
و مطمئن ميتوانند اكنون ايراني دانشجويان.زد خواهد
وسوي سمت و امروز دنياي پيچيدگيهاي كه باشند اميدوار
واقعي قدرت كه است گونهاي جهان و ايران در آتي تغييرات
آموزش مراكز در امروزه كه كساني همه.بود خواهد آنها دست
اميدواري اين كنار در ميكنند تحصيل رشتهاي هر در عالي
و نيرو همه بايد است كرده ارمغان آنها براي زمان جبر كه
تا بگذارند دانش و فن كارآمد آموختن جهت در را خود توان
مديريت را بتوانندآن و افتد آنها چنگ به قدرت كه زماني
.كنند
جنانصفت محمدصادق
فردا مساله و امروز دانشجويان
(كار جوياي) بيكار انساني نيروي ميليون از 3 بيش اينك هم
نفر هزار از 200 بيش سالانه و دارد وجود كشور در
.ميشوند كار بازار وارد نيز فارغالتحصيلدانشگاهي
بيكار جمعيت درصد حدود 9 بيكار دانشگاهي فارغالتحصيلان
پذيرش ظرفيت تا 1375 دهه 1365 در.ميشود شامل را كشور
برابر پنج به كشور دولتي و خصوصي بخشهاي در دانشجو
.داد سرعت را قشر اين بيكاري شدت و يافت افزايش
اين در دانشجو پذيرش سياست كارشناسان ، اظهارنظر به بنا
از پس اما كرد ، كند حدودي تا را بيكاري روند چند هر دهه
كه امروز به تا و شد خارج دست از آن مهار ديگر بار چندي
مسائل مهمترين از يكي به فارغالتحصيلان بيكاري معضل حل
.دارد ادامه گسيختگي لگام اين شده ، تبديل مسئولان روي پيش
در انساني نيروي تربيت و جذب روند به اجمالي نگاهي با
كه درمييابيم (دولتي يا خصوصي بخش از اعم) دانشگاهها
تعداد تناسب عدم جامعه از قشر اين بيكاري دليل مهمترين
درصد اينك 46 هم.است جامعه واقعي نياز با دانشجو جذب
جمله از انساني علوم رشتههاي فارغالتحصيل دانشجويان
فارغالتحصيل دانشجويان آمار و ميشوند محسوب بيكاران
.ميشود نزديك معضل اين به رفته رفته نيز علوم ساير
بخشهاي برنامه روشن اعلام جهت شفاف و دقيق طرحهاي نداشتن
نيروي جذب منظور به -خدمات كشاورزي ، صنعت ، -اقتصادي مهم
درست راهحل به دستيابي جهت در مفقوده حلقههاي از متخصص
.است فارغالتحصيلان بيكاري معضل رفع
فعال صنايعي ما كشور در هماينك كارشناسان برخي باور به
روند با بلكه نيست اقتصادي هيچوجه به تنها نه كه است
جهان در امروزه.ندارد تناسبي هيچگونه نيز جهاني اقتصاد
پيشرفته صنايع مدرن ، ارتباطات رايانه ، فضا ، -هوا صنايع
فهرست صدر در پيشرفته بيمههاي و بستهبندي و غذايي
پديده اين است ممكن و دارند قرار اقتصادي فعاليتهاي
به را كشور ايران ، اقتصاد فعلي روند ادامه كنار در جهاني
.براند جهاني اقتصاد حاشيه
اما كرد ، پيشنهاد ميانبر راه نتوان شايد اقتصاد براي
را كارخانهها و پژوهشگاهها درهاي:گفت ميتوان احتمالا
كاهش را توليد هزينه.بگشاييد مبتكران و متفكران روي به
به را باقيكار و بفروشيد مرغوب و ارزان كالاي دهيد ،
هيچ كه است داده نشان جهاني تجربه.واگذاريد بازار
.نميفهمد را اقتصاد منطق بازار ، اندازه به دولتمردي
در و است مدرنيزاسيون طبيعي هزينه كوتاهمدت در بيكاري
اكنون كه نخست مرحله در.بهرهوري رشد عارضه درازمدت
مرحله در و است تحمل راه ، تنها سرميبرد به آن در ايران
بيكاران ميبايست است صنعتي پيشرفته كشورهاي خاص كه دوم
بحران تا داشت نگه سرپا بيكاري بيمههاي با مدتي را
.كند فروكش
مريمرضايي
|