مقننه قوه استقلال ضامن مصونيت ،
پارلماني گفتوگوي
مقننه قوه استقلال ضامن مصونيت ،
خاص اجتماعي موقعيت كه است امتيازي دارنده مجلس نماينده
است آورده فراهم برايش او
زاده شكرچي محسن
احراز آن اهميت روزها اين كه حقوقي مهم مباحث از يكي
.است مصونيت موضوع ميشود
و است استثنائات زمره در مصونيت بيگمان جزا حقوق در
رخ جزايي قوانين بودن سرزميني براصل استثناء اين
سوم ماده در موصوف اصل بنابر كه توضيح بدين مينمايد
:كه آمده نحو بدين اسلامي مجازات قانون
حاكميت قلمرو در كه كساني كليه درباره جزايي قوانين"
جرم مرتكب ايران اسلامي جمهوري هوايي و دريايي زميني ،
ديگري ترتيب قانون موجب به آنكه مگر ميگردد اعمال شوند
".باشد شده مقرر
تابعيت آنكه از اعم ايران سكنه كليه اصل اين براساس
ايران جزايي قوانين تابع باشند نداشته يا و داشته ايراني
مصالح و نظم عناصر به توجه قانون حكومت اين علت كه هستند
از.است يكسان طور به قانون اجراي مفهوم و جامعه عامه
تعريف در اصولا حقوق علماي از بسياري كه نبريم ياد
قانون حد موضع در و رفتهاند قاعده همين بر نيز قانون
:ميدارند اعلام
برشمردن و قاعده يك اعلام از است عبارت قانون"
نيز ما فقهي قواعد پيشينه در امر اين "آن استثنائات
.دارد طولاني سابقه
قوانين بودن سرزميني اصل بر كه ميبينيم مقدمه اين با
اين كه شده وارد استثنايي ضرورت حكم به نيز جزايي
تقسيم گروه دو به كلي قاعده از شدن خارج و جدابندي
:ميشود
.نيستند جزايي قوانين تابع كشور يك ساكن افراد همه _ الف
قلمرو خارج در كه را جرايم از بعضي كشورها اكثر _ ب
اين بر ميدانند مجازات قابل نيز است يافته ارتكاب آنها
بيان بودن سرزميني اصل بر وارد استثنائات اول قسم مبادي
نيز حاضر بحث اصلي موضوع و است مصونيت همان كه ميدارد
.است قاعده بر وارد استثناء همين
:مصونيت تعريف
كه است امتياز نوعي مصونيت كه نظرند اين بر حقوق علماي
كمك يا و قضايي يا اجتماعي موقعيتهاي از بعضي در قانون
مبناي و ميگيرد نظر در موقعيتها اين كامل بودن موثر به
اين ايجاد در جامعه براي كه است فوائدي امتياز اين اعطاي
نوعي مصونيت اولا بنابراين.نمود خواهد رخ امتيازها
امتياز اين خاستگاه ثانيا ميشود ، محسوب امتياز و برتري
حمايت امتيازها اين وضع از مقنن هدف ثالثا است ، قانون
قضايي يا و اجتماعي موقعيتهاي قالب در كه است مصالحي از
علل همانند مصونيتها بيگمان.مييابد تجلي خانوادگي و
فردي با دادگاه مقام اين در كه هستند مجازات از معافيت
را تعقيب مصونيت از اطلاع مجرد به شده شناخته مقصر كه
اولويتهاي به توجه با قانونگذار زيرا مينمايد ترك
.است ندانسته شايسته مصون شخص درخصوص را تعقيب مهمتري
:مصونيت انواع
:دارند منبع و علت دو مصونيتها
عمومي بينالملل حقوق به مربوط استثنائات _ الف
قوانين بودن سرزميني اصل به مربوط استثنائات درخصوص
بايد را ديگر كشور در ساكن مجرم خارجي اتباع كه جزايي
اين براساس.است ديپلماتيك صورت به مصونيت دانست آن شامل
بتوانند كه آن براي خارجي دولتهاي نمايندگان مصونيت
دهند انجام نگراني و دغدغه كوچكترين بدون را خود وظايف
.هستند مصون جرم وقوع محل كشور در مجازات و تعقيب از
رفتار و بينالملل حقوق عادت و عرف مصونيت اين مبناي
قرارداد ماده 31 در چنانچه.دولتهاست تراضي و متقابل
:ميخوانيم مصوب 21/7/1344 وين
جزايي تعقيب مصونيت از پذيرنده كشور در سياسي مامور
از را سياسي نماينده جزايي مصونيت اين البته برخوردارست
بيگمان.نميسازد معاف خودش كشور در مجازات و تعقيب
زيرا ميدهد مصونيت به بسياري اعتبار قاعده اين اعمال
انجام محل كه كشوري در عملي كه ميافتد اتفاق بسيار
تابعيت محل سرزمين در اما ميگردد محسوب جرم است ماموريت
اين مجازات ميزان يا و نميشود محسوب جرم فعل آن مامور
يك سياسي مامور اگر چنانچه.است متفاوت بسيار كشور دو
كه درصورتي شود عمد قتل مرتكب ايران در اروپايي كشور
اعدام كيفر او مجازات گردد تعقيب ايران قانون برابر
مجازات اروپايي كشورهاي در اصولا كه درصورتي بود خواهد
.است گرديده منسوخ اعدام
اندازه بدان تا را مصونيت اين گستره بينالملل حقوق
خانواده اعضاي بلكه سياسي مامورين نهتنها كه است گسترده
در و برخوردارند مصونيت اين از نيز آنها كارمندان و
مزايا اين از نيز بينالملل ماموران موارد از پارهاي
و بوده جرايم تمامي شامل مصونيتها اين ميشوند بهرهمند
.است عمومي مطلقا
مصونيت اعمال درخصوص كه است ضروري نكته اين يادآوري
عضو دولتهاي و حقوق علماي بين اختلافنظري هيچ ديپلماسي
.ندارد وجود كنوانسيون
داخلي حقوق به مربوط مصونيتهاي _ ب
به مصونيت اعمال ذات شديم يادآور قبلا كه همانگونه
نشيب و پرفراز دوران طي در كه است بالاتري اهداف علت
پي رمزها و راز اين به جامعه دلسوزان حقوق تاريخ
حقايق از بسياري مصونيتها اين رفع صورت در كه بردهاند
آسيبهاي و تهاجمات از جامعه پيكره و ميكند جلوه وارونه
.ماند نخواهد مصون احتمالي
به مكلفند مسير يك در اتومبيلهاي كليه كه همانگونه
كار به را آن و كنند توجه بازدارنده و هشداردهنده علايم
يا و آتشنشاني نقليه وسايط كه هنگامي اما بندند
و بالاتر هدف علت به است حركت در بيمار حامل آمبولانس
به زمان شدن دست از صورت در آن دفع كه خسراني از جلوگيري
و ميگيرد ناديده را بايدها اين همه نيست ممكن هيچوجه
اين از كه ميكند تكليف و حق حريق اطفاء راننده به
آن و برسد آتش خانه به تا بگذرد تاملي بيهيچ گذرگاهها
مصونيتهايي داخلي حقوق در مبنا اين بر سازد خاموش را
نظر در اجتماعي حساس موقعيتهاي و مشاغل از برخي براي
.است شده گرفته
:خانوادگي مصونيت _ 1
حقوق در صرفا مصونيت نوع اين كه پندارند اين بر برخي
مصونيت كشور آن حقوق در زيرا است شده طرح و تفصيل فرانسه
است مشتركي مسئوليت و فاميل نزديك روابط و مظهر خانوادگي
مسئوليت اينميدهد پيوند بههم را خانواده يك اعضاي كه
و مواد 311 در چنانچهباشد اخلاقي يا و مالي است ممكن
مانع خانواده مشترك مسئوليت فرانسه مجازات قانون 312
و پدر بين يا و زوجين بين سرقت و بوده آنها كيفري مجازات
به نيز ايران حقوق در كه درحالي نميشود ، مجازات فرزندان
تاملي اندك با و ميكنيم برخورد خانوادگي مصونيت نوع اين
ماده 174 در دقيقا ايران قانونگذار كه ميشود دريافت
چنانچه.است فشرده پاي مهم اين بر اسلامي مجازات قانون
بدون خمر شرب مورد در غيرمسلمانان ميخوانيم ماده اين در
.شدهاند قلمداد معاف مجازات از تظاهر و تجاهر
:دادگستري وكلاي مصونيت _ 2
شغل اهميت به بنا امروز دنياي پيشرفته نظامهاي همه در
است دادرسي امور حساسترين از يكي كه دفاع امر و وكالت
قائل مصونيت وكالتي وظايف اعمال جهت در وكلا براي
حقوق بدويترين و بديهيترين از دفاع بيگمان.شدهاند
قضايي مصونيت نوع از دادگستري وكلاي مصونيت.است بشري
موضع در كه وكيل نوشتجات و بيانات آن مبناي بر كه است
منافع از دفاع يا و حقيقت تجلي و پرونده امر شدن روشن
.است مصون مجازات و تعقيب از مينويسد و ميكند بيان موكل
پيش بدانجا تا مصونيت اين حقوقي نظامهاي از بعضي در
دادگستري وكيل منزل تفتيش و بازجويي حتي كه است رفته
وكلاي كانون نماينده حضور با كه آن مگر نيست امكانپذير
دادگستري قضات از نفر يك حضور در هم آن و شهر آن
به دادگستري وكيل كه را مواردي مبنا اين بر.انجامپذيرد
آن بر مشروط ميدارد بيان خود موكل حقوق از دفاع منظور
و تعقيب قابل كلا باشد مطروحه پرونده محور حول در كه
آن اقتضاي وكالت نفس اصولا زيرا.ندانستهاند پيگيري
ارزشمند و مشكل مسئوليتهاي انجام موضع در وكيل كه دارد
براي و ندهد راه خود به را دلهرهاي و ترس كوچكترين خود
اقتدار كه كافي تضمينات موكل به مهاجم نيروهاي با مقابله
در بشود پيشبيني قانونگذار ناحيه از نمايد حفظ را وكيل
صيانت براي بلكه وكيل منافع حفظ جهت به نه راستا اين
قانونگذار ناحيه از مصونيت اين وكيل به مردم آحاد حقوق
باشد برخوردار مصونيت از دفاع موضع در تا است شده اعطا
امر دقايق نمودن روشن مصروف را خود توان و توش تمامي تا
و خاص تعبيري او گفته هر كه اين از و بنمايد وكالتي
بر را دفاع راه نهايتا و كند ايجاد شبههانگيز تاويلي
.نمودهاند پرهيز نمايد ، مسدود وكيل
مراجع تا دارد آن رسالت دادگستري وكيل برد نبايد ياد از
ناچار به رهگذر اين در و كند آگاه موارد از بسياري از را
باشد داشته آن دلهره اگر.بگويد را ناگفتهها از بسياري
راه از را او كه ميشود پايبندي اعلامات اين از هريك كه
نخواهد آزاد را او دست كه دستبندي يا و ميدارد فرو
مطروحه معضل يك حلاجي و بررسي به ميتواند چگونه گذاشت
كه است عاملي وكيل مصونيت.بايستد دفاع به دادگاه در
فشار تحت از را مقامات و ميكند آسان را حق احقاق
عمومي مقامات طريق اين بر و ميدارد برحذر وكيل قراردادن
مضيقه در براي را خدشهاي و فشار نوع هيچ نميتوانند
و آورند وارد او بر وي اظهارات بهانه به وكيل دادن قرار
به بتوانند وكلا تا است اطمينانبخشي دريچه اين بيگمان
.بپوشانند عمل جامه خود انساني و قانوني رسالت
مقام در مجلس نمايندگان مصونيت يا پارلماني مصونيت _ 3
نمايندگي وظايف ايفاي
توارد نحو به كه مقنن موردنظر مصونيتهاي از ديگر يكي
شده پذيرفته حقوقي پيشرفته نظامهاي تمامي در تقريبا
.است پارلماني مصونيت است
كه دريافتهاند بشري جوامع طولاني سالهاي طي در
از مصون خود اظهارات و نظر اعلام در بايد آنان نمايندگان
در كه همانگونه باشند عمومي مقامات پيگرد و تعقيب
در كه دادگستري وكيل افتاد مذكور دادگستري وكيل مصونيت
از دادگاه يك در قاعدتا و موضوع يك تنها و پرونده يك
بيگمان.است مصونيت داراي برميخيزد دفاع به خويش موكل
وظايف و شده انتخاب خويش موكلان بيشماري تعداد از كه آن
مختار و مجاز اساسي قانون صراحت به و ندارد مرزي و حد او
پرسوجو و نظر اعلام كشور موضوعات از هريك در كه است
قانوني صيانت اين از بايد اولويت قياس به.نمايد
و بايدها كوچك بركهاي سلامت براي ما اگر باشد برخوردار
بايد ترديد كمترين بدون ميگيريم نظر در را نبايدهايي
.نمائيم تدوين وسيعتري مقررات نيز بزرگ سرچشمهاي براي
موضوع در و محدود مدت به دادگستري وكيل كه شرايطي در
باورخردورزي كدام دارد مصونيت محدود مكان به و محدود
موكلين و نامحدود مسئوليت با كه مجلس وكيل كه ميپذيرد
مصونيت از ميكند وظيفه اعمال وسيع محدوده و بيشمار
نمايندگان كه است آن عامل مصونيت اين.نباشد برخوردار
وظايف ترس و دلهره بدون و كامل آزادي با بتوانند مردم
دهند انجام كامل و روشن طور به را خود وكالتي و نمايندگي
ضامن مصونيت اين كه نيست جايز ترديد هيچ موضوع اين در
و عده داراي كه قوا ساير مقابل در مقننه قوه استقلال
استبدادي دوران تحول تلخ تجربهبود خواهد هستند عده
مردمسالار حكومت در كه آورده ارمغان به را آموزه اين
اعتراض و انتقاد در كامل آزادي از مردم نماينده بايد
و نظرات نتواند كه نمايندهاي باشد مختار و آزاد كاملا
كه است مرغي همانند كند بيان راحتي به را خود انتقادات
رها ، چه ببندند را او پروبال اما كنند آزاد قفس از را او
را مصونيتي چنين اگر.باشد بريده پرش كه مرغي بسته ، چه
به قضاييه و مجريه قواي ساير نمائيم سلب مردم نماينده از
تنگ مردم منتخب نمايندگان بر را عرصه ميتوانند راحتي
.دارند روا اخلال وكالتي وظايف اجراي در و نموده
خطيب توسط مصونيت اين پيشنهاد بار نخستين است گفتني
مجلس ژوئن 1789 جلسه 23 در "ميرابو" فرانسه انقلاب معروف
قوانين در مصونيت اين و ميرسد تصويب به كشور اين موسسان
براساس.ميشود تاييد مجددا فرانسه كشور و 1881 1875
است نطقهايي به مربوط مصونيت اين كشور اين اساسي قانون
همينطور و ميشود ايراد كميسيونها يا مجلس در كه
مطبوعات در نماينده قول از مجلس امر به كه است مطالبي
.ميگردد منتشر خارجي يا و داخلي
اين در خود ماده 68 در نيز ايتاليا كشور اساسي قانون
را پارلمان نمايندگان...":ميدارد اشعار مورد
كه راياي و ميدارند ابراز كه عقايدي خاطر به نميتوان
قانون.كرد تعقيب ميدهند خود نمايندگي وظايف انجام حين
بههيچ ميداشت ، اعلام خود ماده 12 در نيز مشروطه اساسي
مجلس تصويب و اطلاع بدون كسي دستاويز هيچ به و عنوان
احيانا اگر.بشود آن اعضاي متعرض ندارد حق ملي شوراي
حين در و بشوند جنايتي و جنحه مرتكب علنا اعضا از يكي
سياست اجراي براي بايد باز شوند دستگير جنايت ارتكاب
كسب شرايط و طريقه كه باشد مجلس استحضار با او درباره
آييننامه در جزايي تعقيب شروع براي مجلس موافقت و نظر
."ميرسد تصويب به مجلس داخلي
در نيز ما كشور اساسي قانون در اصل اين مبادي اين بر
مورد وسيع بسيار دامنهاي با و صريح نحو به گذشته رژيم
.است گرفته قرار تصويب
اساسي ، قانون مدونين و فرهيخته قانونگذاران خوشبختانه
فراموشي به خود خلاق انديشه و ذهن در را مورد اين
مردم نظرات در آرا تكيه با كه نظامي در و نسپردهاند
به را امتيازاتي مردم نمايندگان براي است يافته تشكيل
منطوق وفق كه گرفتهاند نظر در اساسي قانون اصل 86 موجب
در نمايندگي وظايف ايفاي مقام در مجلس نمايندگان":آن
آنهارا نميتوان و آزاداند كاملا خود راي و نظر اظهار
در كه آرايي يا كردهاند اظهار مجلس در كه نظراتي سبب به
توقيف يا تعقيب دادهاند خود نمايندگي وظايف ايفاي مقام
".كرد
از مورد دو است لازم اصل تفسير و توضيح در ادخال از قبل
بحث در بودن تعرض غيرقابل.مصونيت 2.شود 1 تفكيك هم
چنانچه است نظر مطمح مجازات و تعقيب هرگونه اجراي مصونيت
ماده مطابق نوامبر 1957 فرمان 17 با اصلاحي ماده 41 در
اجراي فرانسه كشور اكتبر 1958 اساسي 4 قانون اول بند 26
از ناشي جرايم براي نمايندگي دوره پايان از بعد حتي تعصب
دستور به كه ديگري اسناد گزارش يا مقننه مجلس در اظهارات
.ميشود منع است شده چاپ مجلس دو از يكي
بازداشت و جزايي تعقيب بودن ، تعرض غيرقابل نهاد در اما
مجلس اجازه با جز آنان نمايندگي جريان دو مجلس نمايندگان
در است ملحوظ چنانچه.ميشود منع دارند تعلق آن به كه
صراحت به نهاد اين اصل 12 ايران گذشته رژيم اساسي قانون
يك نيز فرانسه كشور در.است بوده گرفته قرار پذيرش مورد
كه دارد وجود قانونگذاري مجالس اعضاي نفع به سياسي تضمين
اكتبر 1958 اساسي 4 قانون در تاريخي و سنتي تضمين اين
يك جلسات مدت در آن برمبناي كه است شده تكرار ماده 28
قابل است آن عضو كه مجلس اجازه بدون قانونگذاري عضو
است مجبور جرم از زيانديده يا دادستان و نيست تعقيب
و نمايد تقديم مجلس به "قانونگذاري مصونيت سلب" درخواست
موافقت مورد نمايندگان باراي مصونيت سلب اينكه از قبل
بند 4 براساس.نيست اجرا قابل تعقيب گونه هيچ نگيرد قرار
تعقيب اجلاس مدت از خارج در قانون همين ماده 26
اجلاس مجدد شروع از بعد معمولي طور به و است امكانپذير
مجلس درخواست صورت در وجود اين باميكند پيدا ادامه
دستگيري و شود معلق بعدي اجلاس مدت در ميتواند تعقيب
جرايم مورد در جز اجلاس مدت از خارج در حتي مجلس نماينده
به نماينده كه مجلس اداره اجازه با مگر نيست ممكن مشهود
.دارد تعلق آن
آنچه گفت بايستي بودن تعرض غيرقابل و مصونيت تفكيك با
معناي در مصونيت ميدارد اشعار ما اساسي قانون اصل 86
كه است امتيازي دارنده مجلس نماينده و است خود اصطلاحي
اين كه است آورده فراهم برايش او خاص اجتماعي موقعيت
آن تاثير به كمككننده و اجتماعي موقعيت اين حامي امتياز
.است
كه مصونيت اين تضييق از حاكي تفسيري روي هيچ به نبايد و
نماينده زيرا.بشود است ، نمايندگي وظايف اعمال اساسي ركن
و كند انتقاد كه مينهد گام مجلس در علت اين به دقيقا
و معضلات به نسبت و بنشيند داوري به را قوت و ضعف نقاط
در است بديهي دهد ارائه مرهم و درمان و راهحل مشكلات
بر انتقاد اين مجروحان و داد خواهد رخ جراحي نيز او كار
قوا ديگر تعرض از مصون بايد نماينده لذا برميآشوبند او
مصونيت اين كه شد يادآور بايد اصل اين تبيين در.باشد
و روزمره مسائل در نماينده ادخال از حاكي
به نسبت هرگز او است حاكمه قواي جاري سياستگذاريهاي
اساسي قانون انكار غيرقابل اصول يا و دين بنياني مسائل
قانون اصول تغيير كه ميداند خوبي به چه نميورزد دخالت
بلكه نيست نماينده وظايف و اختيار حيطه در اساسي
.است اساسي قانون محدوده در مجلس وكلاي اختيارات
پارلماني گفتوگوي
خراسان ميكشد طول ايران شدن ايالتي ده:كاشمر نماينده
كنيد تقسيم را
ديداري اكرم
هيات سوي از لايحهاي طي كه خراسان استان تقسيم موضوع
اين رسيدن از ماه دو از بيش گذشت از پس شد ، ارائه دولت
كار دستور در خارجي سياست و ملي امنيت كميسيون به لايحه
از موجود اخبار.است گرفته قرار اسلامي شوراي مجلس
حكايت لايحه اين با خراسان استان نمايندگان تمامي موافقت
اختلافاتي تقسيم جزئيات خصوص در هم هنوز حال عين در دارد
نمايندگان از يكي خباز محمدرضا باور به.ميشود شنيده
مردم براي نبايد شدن استان مركز مجلس ، در خراسان استان
در كه است بهتر خدمات ارائه و رسيدگي نحوه مهم.باشد مهم
.ميشود محقق دولت لايحه براساس خراسان استان تقسيم سايه
:ميخوانيد را گفتوگو اين
& & &
چه مجلس ، در خراسان مردم نمايندگان از يكي عنوان به &
داريد؟ خراسان استان تقسيم درباره نظري
و پيشرفت براي موضوعات ضروريترين از يكي معتقدم من
فكر به كه كساني.است آن تقسيم موضوع خراسان استان توسعه
را خود مساعي و تلاش تمام بايد هستند استان اين توسعه
فراهم زودتر هرچه را استان تقسيم زمينههاي و گيرند بكار
.كنند
استان زودتر هرچه تقسيم به معتقد دلايلي چه براساس &
هستيد؟
تقسيمات نخستين كه سال 1316 در كه است اين دليل بهترين
كه بود شده تقسيم استان به 10 كشور گرفت ، صورت كشوري
استان تاكنون ، 19 زمان آن از.بود خراسان استان ، نهمين
همانگونه خراسان ولي شدند تبديل استان به 1615 ديگر
مرز كيلومتر و 300 هزار يك كه استاني اداره.ماند باقي
تا شرقيترين فاصله و دارد ايران همسايه كشور سه با
فاصله و كيلومتر از 800 بيش آن نقطه غربيترين
است ، كيلومتر حدود 700 آن نقطه جنوبيترين تا شماليترين
تقسيم اين بنابر.است فرسايي طاقت و سنگين بسيار كار
و داد انجام ميتوان كه است خدماتي ضروريترين از استان
بيشترين ميپردازند مخالفت به اقدام اين با كه كساني
.ميكنند وارد استان مردم به را لطمه
مخالفتها اين شما نظر به.كرديد اشاره مخالفتها به &
دارد؟ سياسي جنبه
داشت سياسي جنبه نبود ، مجلس داخل در مشكل كه گذشته در
جنبه مخالفتها شده كشيده مجلس به موضوع وقتي از اما
.است كرده پيدا اجتماعي
ميدانيد؟ چه را مخالفتها علت &
ما كه دادند قول مردم به بيجهت عدهاي انتخابات از قبل
همين خاطر به بسا چه و ميكنيم استان مركز را شهر فلان
در را كارتوقعاتي اين با آنها.باشند گرفته راي هم قول
دست در توقعات اين اجراي امروز چون و كردند ايجاد مردم
كنند عمل خود قول به نميتوانند كه ميبينند و نيست آنها
هم مردم از بخشي.برآمدهاند موضوع اصل با مخالفت درصدد
ضرر نشود استان مركز آنان شهر اگر كه ميكنند تصور
به فينفسه خراسان استان تقسيم كه صورتي در كرد خواهند
اگر.ميكند روشن را نفع اين ساده مثال يك.است مردم نفع
فرزند الان 26 پدر اين كنيم تصور پدر منزله به را مشهد
.طاقتفرساست و سنگين بسيار آنها اداره و رسيدگي كه دارد
اعضاي از نفر حدود 1210 شود ، قسمت استان 3 اگر اما
بهتر خانواده افراد بقيه به لذا.ميشود كم خانواده
ببينيد.داشت خواهند بيشتر رفاه آنها و ميشود رسيدگي
به خدمات ارائه و رسيدگي بلكه نيست مهم بودن استان مركز
.ساخت محقق را آن ميتوان تقسيم با كه است مهم مردم
است بوده مطرح قبل مدتها از خراسان استان تقسيم موضوع &
شود؟ تنشزا و جنجالي موضوع اين كه شد باعث عواملي چه
خواهد تقسيم قسمت سه به خراسان استان دولت لايحه براساس
در يكي ديگر استان دو و مشهد مركزيت با استان يك.شد
مردم معتقدم من.شد خواهد تشكيل جنوب در ديگري و شمال
لحاظ از چون دهند وفق شرايط اين با را خودشان بايد
از بايد و بود خواهد مردم نفع به مديريت و بودجه رسيدگي ،
كاري كه مردم احساسات تحريك و اختلافات به زدن دامن
.كرد دوري است ، قبول غيرقابل و ناپسند
شده مطرح دولت سوي از كشور شدن ايالتي ده موضوع اخيرا &
ديده چگونه برنامه اين قالب در خراسان استان تقسيم.است
ندارد؟ منافاتي هم با آيا و است شده
مجلس ملي امنيت و خارجي سياست كميسيون رئيس پيش چندي
را كشور است قرار چون" كه نوشت دولت هيات به را نامهاي
استان تقسيم لايحه است خواهشمند كنيد تقسيم ايالت ده به
".شد خواهد كاري دوباره نوعي چون بگيريد پس را خراسان
موضوع" كه بود اين داد ميردامادي آقاي به دولت كه پاسخي
آن انجام و است فكر و ايده يك حد در كشور شدن ايالتي ده
استان است خواهشمند لذا كشيد خواهد طول متمادي سالهاي
ماه دو تاسف كمال با اما ".كنيد تقسيم زودتر را خراسان
لايحه به ملي امنيت و خارجي سياست كميسيون در كه است
و تخصصي كميته البته.ندادهاند راي خراسان استان تقسيم
بايد الان و كردهاند تصويب را لايحه اين تقسيمات كميته
.شود مطرح كميسيون صحن در
زمينه اين در ميتوان ديگري اقدام آيا قانوني لحاظ از &
كرد؟
يا طرح اگر مجلس داخلي نامه آيين ماده 46 براساس
يك حتي شود معطل كميسيون در ماه دو از بيش لايحهاي
صحن به اول شور براي كه كند تقاضا ميتواند هم نماينده
تقسيم استان زودتر چه هر كه معتقدم من بنابراين.بيايد
مطالبات هم و يابد التيام ديرينه كهنه زخم اين هم تا شود
.شود داده پاسخ بيشتر رفاه براي مردم منطقي و صحيح و درست
|