امنيتي تهديدات
(2) امنيت و بينالملل روابط
را خود كه ميآوريم نويسنده چند از مثالهايي اينجا در
ميكنند بيان هارمن و اسموك.نميدانند پوزيتيويست -پست
(واقعي صلح) حقيقي امكان در عقيده اين گسترده حضور عدم كه
اهداف گونه اين عملي پيشرفت در موانع مهمترين از يكي
بپذيرند مردم بيشتر اگر كه است معني بدين اين.ميباشد
محتملتر واقعا موضوع اين است ، امكانپذير واقعي صلح كه
از مهمتر بهمراتب اجتماعي ساختارهاي.شد خواهد
بهوسيله كلاسيك تفسير يكميباشند ژئوپليتيك ساختارهاي
وابستهاي واقعيت هيچ ميگويد كه شده ارائه ونت الكساندر
آن مرج و هرج اغلب ، ;وجودندارد بينالمللي مرج و هرج در
.ميسازد را آن دولت كه است چيزي
بيشتر.ميباشد هويت اجتماعي ، ساختار مركزي اجزاي از يكي
حول بينالمللي سياستهاي كه عقيدهاند اين موافق مردم
هويت نفوذ.است گردش در ميناميم مليت را آن ما كه هويتي
مشاهده قابل وضوح به سياسي و اقتصادي اجتماعي ، روابط در
حقوق جنبش از قبل متحده ايالات جنوب در بودن سياه.است
نژادي تبعيض فروپاشي از پيش جنوبي آفريقاي در و مدني
بدون ميشدكه اقتصادي و سياسي اجتماعي ، جايگاه يك باعث
به وادار را او فرد ، يك خواست و مهارت انتخاب ، به توجه
نيز اين از پوزيتيويستها پست.ميكرد سخت كارهاي انجام
همه كه است اين اساسي نكته ميگويند آنها.ميروند فراتر
اين اوقات بعضي كه هستيم چندگانه دارايهويتهاي ما
يا) آنها از يكي اوقات بعضي در و هستند كشمكش هويتهادر
كه دارند وجود زيادي مثالهاي.ميشوند سركوب (آنها اغلب
در بودن آلماني و يهودي:كرد بيان نمونه براي ميتوان
يك ;استالين حكومت تحت بودن روسي و كولاك ;نازي آلمان
در ;پات پول حكومت تحت كامبوجي يك و متوسط شغلي طبقه عضو
شده سركوب شدت به هويت يك افراطي ، وضعيتهاي اين از يك هر
.است
ادبيات براي مفهومي فضاي كه بود هويت مطالعه و بررسي در
واقعگراها كه همانگونه.گرديد ارائه فمنيستي جامع
و دولتها بين مراتبي سلسله روابط پايه بر را توقعاتشان
ميدهند ، ناهمسطحقرار روابط پايه بر ماركسيستها
بطن در كه را جنسيت مراتب سلسله قادرند نيز فمنيستها
گرفتهاند جاي جهاني سياستهاي اقدامات و نظريهپردازيها
كه را بستري دهندتا اجازه ما به و داده قرار موردتوجه
بهخوبي درارتباطند بانفوذ سيستمهاي اين تمام آن در
و واقعگراها با فمنيست ، تحليلگران تمام.كنيم مشاهده
اما ;همعقيدهاند هستند قدرت اهميت به معتقد كه آنهايي
:تحليلگران كه ميكنند بحث فمنيستها
آن واقعي حد از كمتر را قدرت تنوع و مقدار عمل در"
از را زنان قدرت كه ميرسد نظر به.ميكنند برآورد
آنها براي را كمي اختيار و ميكند محروم زمين مالكيت
باقي كارگران و سربازان به جنسي خدمت جهت در تنها
گروههاي از را زنان قدرت ، كه ميرسد بهنظر.ميگذارد
مقامهاي به دسترسي از و داشته دورنگه كشورشان ديپلماتيك
كه است اين بر فرض.ميسازد محروم جهاني بانك بالاتر
در را محلي زنان و مردان بين نابرابري مورد در بحث قدرت
اين دستورالعمل از -فئودالي جوامع همچون -صنعتي جوامع
".ميدارد نگه دور جوامع
را موضوع اين.نميآيند بهچشم بينالملل روابط در زنان
والتز ، نوشته "جنگ و دولت انسان ، " همچون آثاري در ميتوان
اي شيوه در غلط تفكر نماد بهعنوان آن از فمنيستها كه
ياد ميگيرد شكل آن در بينالملل روابط مطالعه كه
و بينالمللي انديشه خداوندان" كتاب همچنين و ميكنند
.كرد مشاهده تامپسون كنث نوشته "بينالمللي تفكر پدران
در نظراتي كه هستند مردان تنها كه است اين حقيقت آيا
جايگاه پس است ، چنين اگر دارند؟ بينالملل روابط مورد
شد؟ خواهد چه بينالملل روابط در زنان
تاكيد امنيت ، در خشونت خاص جنسيتي ماهيت بر فمنيستها
امنيت به كه ميكنند بحث فمنيستها اين بر علاوه.دارند
در فمنيستي نگرش.شود نگريسته وسيعتر عرف يك در بايستي
يا و ملي بينالمللي ، حوزه در خشونت كه ميكند بحث امنيت
در بايستي خانواده خشونت.هستند مرتبط هم با خانوادگي
در موضوع اين ;بگيرد قرار مدنظر بزرگتر قدرت روابط بستر
سطوح همه در مرد قدرت آن در كه شده جنسيتي جامعه يك درون
.داد خواهد رخ نيز دارد تسلط
بينالملل روابط توسعه از مختصر برداشت اين ميتوانيم ما
نهايي نظر اظهار يك با را آن درون امنيتي مطالعات نقش و
.برسانيم نتيجه به
آن تكامل معني به بينالملل روابط توسعه ديرينهشناسي
و كاملتر عقايدونظريات كه است معني بدين بلكه نيست
نيز نظريات و كردهاند تغيير عقايد.شدهاند پيچيدهتر
ضرورتا اما گذاشتهاند ، تاثير يكديگر بر اوقات بعضي در
نيامده بهوجود ديالكتيكي توسعه يك عقلاني ، يا پيشرفت يك
تاريخي اولويت حقيقت در شد دنبال بالا در كه آنچه.است
بين در موجود چالشهاي و بينالملل روابط اساسي مفاهيم
بدين بينالملل روابط بررسي در الزاما.ميباشد آنها
فمنيست يك تحليل.دارد وجود نيز چندي ناگفتههاي شيوه ،
امنيتي ، مطالعات و بينالملل روابط پيرامون تفكر توسعه از
درصدد ماآورد خواهد بهوجود را متفاوتي نقشهاي
تلاش در بلكه ;نيستيم رهيافتهايي چنين ساختن نامشروع
آنگاه و كنيم شروع امنيتي مطالعات سنتي هسته از تا هستيم
.كنيم عمل امنيت بديل (نظريات) تصورات طريق از
امنيت مفاهيم
درباره چندي مفاهيم تئوريكي ، رقابت اين در كه است واضح
از سلسله يك بخش اين در ما و ميآيد بهوجود امنيت
اين البته.ميكنيم مطرح كلي بهصورت را مختلف رهيافتهاي
مراجع از نوع حدود 441 لوي جك.است گسترده بسيار موضوع
جنگ ، تجربي و نظري مطالعات در كه ميبرد نام را مختلف
تنها كار اين چون و بوده جزئي وي مطالعاتدارند مشاركت
به تنها لوي ، تصميم بنابر و شده انجام محقق يك توسط
.است شده محدود است ، انگليسي كاريشان زبان كه اداراتي
براساس اول بخش دواست شده تقسيم بخش چهار به جنگ اين
مرجع هدف آيا:كه است مقدمه قسمت در شده مطرح سوال دو
نوع چه اينكه و ميباشند؟ افراد و مردم دولتها ، امنيت
بررسي سوم بخش گيرند؟ قرار بررسي مورد بايستي تهديدهايي
در را موثري نقش ميتوانند جنگ و ناامني آيا كه ميكند
صلح معناي بيان به آخر بخش و كنند؟ ايفا بينالملل روابط
.ميپردازد است دستيابي قابل صلح اين آيا اينكه و
امنيت مرجع نقطه
.ميباشد دولت امنيت ، مرجع نقطه واقعگرايي ، رهيافت در
قرار بررسي مورد جهت سه از را كشورها عليه تهديدات بوزان
پايه عليه ;(مليگرايي) دولت ايده عليه تهديد:ميدهد
دولت نهادي تجلي عليه و;(منابع و جمعيت) دولت فيزيكي
آيا كه موضوع اين سر بر هنوز حال بههر.(سياسي سيستم)
از بخش هر آيا اينكه و است كافي جهان كل براي تعريف يك
بحث هستند ، امنيت از متفاوتي عقايد و نظرات مسلتزم جهان
هستند نئورئاليستها اغلب اول ديدگاه طرفداران.دارد وجود
بيان و مينگرند سلطه ابزار بهمثابه سيستم به كه
مرجگونه و هرج ماهيت از ناشي جا هر در امنيت كه ميكنند
.است سيستم آن
تفاوت معتقدند كه دارند قرار كساني بعدي ديدگاه در
زياد قدري به يافته توسعه كشورهاي از سوم جهان دولتهاي
كار به آنها براي متفاوتي امنيتي مفاهيم بايستي كه است
وجود فاحشي نظرهاي اختلاف موضوع اين در حال هر به.رود
و كرده معرفي مرجع نقطه عنوان به را دولت بعضيهادارد
.دارند تاكيد سومي جهان دولت بلوغ عدم و آسيبپذيري بر
قابليت به سوم جهان امنيت كه ميكند بحث ايوب مثال براي
كهيا برميگردد ، خارج در چه و داخل در ، چه آن شكنندگي
نظر از هم را دولت يك ساختارهاي تا دارد را آن توانايي
رژيمهاي همچنين و كرده تهديد نهادي نظر از هم و سرزميني
نتيجه ، دركند تضعيف يا و بپاشد هم از را حاكم
آن كه اجتماعياي واكنشهاي و سازي دولت روند بايستههاي
بر را عظيمي بار ميكند ايجاد [شكنندگي قابليت همچون]
به قادر معمولا دولت كه ميكند ، تحميل دولت نهادي نظام
سوم جهان دولت كنترل عدم كه بنحوينيست آن موثر اداره
توانايي عدم آن ، از مهمتر حتي و فضايبينالمللياش بر
سامانمند فشار برابر در سازي دولت روند حفظ در موثر
كه شد خواهد همهگيري امنيتي مشكل به منجر بينالمللي ،
وضعيت يك امنيت اينرو از.ميباشد حل قابل غير اساسا
بيرون از سوم جهان دولتهاي وضعيت آن در كه است سياسي
تهديدي چنين نيز داخل از اما ميشوند ، واقع تهديد مورد
پايين سياسي تاثير خاطر به اغلب تهديدات اين و دارد وجود
يك براي مشروعيت ، وجود عدم و اجتماعي انسجام سطح بودن
همچون انديشمندان ديگر نظر از اما.ميآيد بوجود رژيم
بلكه سوم ، جهان دولتهاي نه اصلي ، مرجع نقطه بال نيكول
در) ديدگاه اين در رژيم امنيت.ميباشند حاكم رژيمهاي
كه چرا است برخوردار اساسي اهميت از (ادبيات نوع اين
دولت ، خطمشي هدف سوم جهان كشورهاي از بعضي در است واضح
بر نخبگان كنترل تضمين بلكه نبوده ، شهروندان امنيت حفظ
.ميباشد قدرت
را امنيت مرجع هدف بوزان " هراس و دولتها مردم ، " كتاب در
كتابهاي از يكي در وي حال اين با.ميكند بيان دولت
عليه تهديد هنگاميكه كه ، ميكند اشاره نكته اين به اخيرش
تا جامعه اهميت رود ، شمار به حاكميت عليه تهديد دولت ، يك
تهديد جامعه ، يك براي ديگر سوي از ;ميرود بالا دولت سطح
در حفظ قابليت اجتماعي ، امنيت.ميباشد هويتش عليه اصلي
زبان ، سنتي الگوهاي تكامل جهت در پذيرش قابل وضعيتهاي
.ميباشد ملي و مذهبي رسوم و آداب و هويت و اجتماع فرهنگ ،
نظر در بدون مرجع ، نقطه بسط راه چندين از يكي تنها اين
از را تحليل تا بود برآن كلودزيچ.ميباشد دولت گرفتن
عنوان به امنيتي سياست كه نحوي به.سازد خارج دولت سطح
تعيين همچنين و تاثيرگذاري براي دولتها و گروهها فعاليت
تشكيل اجزاء يا و بينالمللي امنيت سيستم كلي ساختار
از را پا بعضيهاشود تعريف متناسب ، شيوه به آن دهنده
مردم بر مبتني رهيافتهاي روي بر و گذاشته فراتر اين
.ميكنند بحث دارند ، تاكيد دولت بر كه آنهايي از بيشتر
فمنيستي چشماندازهاي كه ميدارد اظهار بوث ميان اين در
.ميباشند مردم بر مبتني رهيافت نوع هر دهنده تشكيل
:فمنيستها
در كه ناامنيهايي از را جنسي ناامنيهاي تفكيكپذيري
دارندرد وجود اكولوژيكي و اقتصادي امنيتي ، حوزههاي
سوءاستفاده و سلطه بر غلبه بدون مشكلاتي چنين ;ميكنند
قابل غير ميدهد ، رخ حوزهها اين از يك هر در كه زنان از
كه است فرض اين بر مبتني مفهوم بدين امنيت.ميباشد حل
صلح به دستيابي براي جنسي عدالت شامل اجتماعي عدالت
.است ضروري
امنيت بايستي مرجع نقطه كه باورند براين تحليلگران ديگر
از تهديدهايي باعث جدي طور به ديدگاه اينباشد افراد
شامل خطرات ديگر انواع و ناتواني بيماري ، قحطي ، قبيل
رهاسازي كه ميگويد بوث كن.ميگردد بيكاري و ورشكستگي
از (گروهها و افراد همانند) مردم ساختن آزاد يعني
كه آنچه انجام از را آنها كه وفيزيكي انساني محدوديتهاي
.ميدارد باز دارند دوست
نه ميشود واقعي امنيت ايجاد باعث كه است رهاسازي اين
.امنيت يعني رهاسازي تئوريك ، نظر از.نظم و قدرت
.ندارد وجود مرجع نقطه برسر توافقي هيچگونه نتيجتا ،
:ميكند بيان جاب كه همانگونه
چهار عنوان به دولت و رژيم ملت ، شهروند ، افراد اصل در
اهميت داراي تواما ميتوانند كه هستند مطرح امنيت مرجع
براي.هستند شناسايي قابل نيز بيشتري مراجع البته.باشند
مجزا مذهبي و قومي هويتهاي با گروههايي از كه جامعهاي
چرا است خطر در نيز گروهها اين دروني امنيت شده ، تشكيل
پيچيدهتر را ، مختلف بازيگران بين رقابت و نقش ايفاي كه
.ميسازد حلتر قابل غير و
هيچگونه اما باشد نداشته وجود توافق مرجع نقطه برسر شايد
.ندارد وجود مرجع نقطه انتخاب در نيز كمبودي
امنيتي تهديدات ماهيت
نظرات ميشود تهديد ايجاد باعث چيزي چه اينكه مورد در
در جنگ از تهديد ، پيرامون كلي تحليل.دارد وجود متفاوتي
.دولتها بين نظامي كشمكش:ميشود شروع آن سنتي مفهوم
مطالعه قلب در جنگ شد ، مطرح بالا در كه همانگونه
كه زمان هر يعني قراردارد ، بينالملل ، روابط دانشگاهي
اينكه سر بر اما.است شده شروع [جنگ] آن كند فكر شخص
هابز.ندارد وجود توافقي هيچ است معني چه به جنگ تهديد
:كه ميكند بحث
در جنگ و درگيري براي را اساسي دليل سه ميتوانيم ما
سوم و بياعتمادي دوم ;رقابت اول:بيابيم انسان طبيعت
;ميسازد مهاجم آوردن ، دست به براي را انسان اولي.افتخار
نتيجه در..شهرت كسب براي سومي و امنيت كسب براي دومي
همگي كه عمومي قدرت يك بدون انسان كه زماني است واضح
در آنها ميكند ، زندگي كند حفظ وحشت و رعب از را آنها
جنگي چنين و دارد نام جنگ كه ميگيرند قرار موقعيتي
.باشد ديگري انسان هر عليه انساني هر طرف از ميتواند
.است كلاسيك واقعگراي انسان يك تحليل نظريه ، اين
نشدهاند محدود دولت و قانون بهوسيله كه انسانهايي
بروز خود از را (مرجگونه و هرج) رفتارهايي و حركات
ناامني و تهديدات نتيجه ، در و جنگ به منجر كه ميدهند
.ميشود
پيشبيني را جنگ موجود ، هرجومرج به توجه با ما كه هرگاه
قلمرو همچنين و جنگ براي تداركات زمان آن در ميكنيم ،
يك عنوان به جنگشد خواهد حساس و مهم بسيار استراتژي ،
براي خشونتآميز هدف يك به شدن تبديل احتمال يعني تهديد
مگر نيست چيزي جنگ":ويتز كلاوز وان كارل نظر از.ديگران
جنگ خاتمه باعث بيشماري دوئلهاي وسيعتر سطح يك در دوئلي
نفر دو كشتي تصور ميتواند آن از كلي تصوير اما شدند
از استفاده با تا ميكند سعي طرف دو از يك هرباشد
خواستههايش انجام به ناگزير را ديگري خود ، بدني نيروي
تحميل و ميرود شمار به جنگ ابزار زور اينرو از...سازد
".آن هدف مقابل طرف به خواستههايمان
ريشه كه دارند عقيده -گيلپين خصوصا -گراها واقع ديگر
توسعه به گرايش دليل به.است اقتصادي نابرابري تهديدات
امنيت بر را مهمي تاثيرات جهان ، اقتصادي عملكرد نابرابر ،
بينالمللي توازن در تغيير.گذاشت خواهد بينالمللي
ميسازد ايمنتر را دولتها از بعضي نظامي ، قدرت و اقتصاد
.ميدهد افزايش را ديگر برخي ناامني حاليكه در
امروز امنيتي مطالعات:منبع
پورموسوي الله فتح سيد:ترجمه / تريف تري:نوشته
دارد ادامه
|