شنبه ۳ اسفند ۱۳۸۱ - شماره ۲۹۸۶-Feb,22.2003
خط پايان
پيكان پس از دو سال انتظار قهرمان شد
000055.jpg
رقابت هاي ليگ برتر واليبال ايران با انجام يكصدوده بازي به پايان راه اين فصل خود رسيد و در خاتمه يك دوره بازيهاي فشرده و نزديك كه در چند دوره گذشته ليگ برتر بي سابقه بود، پيكان پس از دو سال انتظار، گوي سبقت را از صنام ربود. صنام قهرمان دو ساله ليگ برتر در شرايطي امسال به نيابت قهرماني بسنده كرد كه اين فصل هم با حفظ استخوان بندي چند ساله اش و جذب «بهنام محمودي» ستاره پرورش يافته در باشگاه رقيب بخت اول قهرماني به شمار مي رفت. در رقابت شطرنج گونه دو رقيب سنتي واليبال ايران، پيكان حساب شده تر ظاهر شد و يك لغزش در حاشيه درياي خزر موجب شد تا صنام از صدر جدول دور شده و حتي پيروزي آنها در آخرين بازي جام هم نتواند مانع از دستيابي حريف به جام قهرماني شود. چنين بود كه حتي باخت سه بر دو پيكان در بازي تشريفاتي روز آخر خللي در قهرماني پيش هنگام اين تيم وارد نساخت و حريف هميشگي شان را در انديشه تغيير ساختار فرو برد. همان راهي كه دو سال پيش پيكان پيمود و با كنار زدن بازيكنان قديمي اش «دور» را به جوانان داد و ثمره اش را پس از دو سال با كسب قهرماني ديگر در رقابت هاي ليگ برتر ديد. حالا صنام هم به همان ايستگاهي رسيد كه پيكان قبلا رسيده بود.
علي شاكري
البته ليگ برتر اين فصل تفاوتهاي عمده اي با دوره هاي پيش پيدا كرده بود كه فقط مختص به تغيير نگرش در نزد دو تيم هميشه مدعي پيكان و صنام نبود. اگر در دوره هاي گذشته همه هيجان و جذابيت ليگ برتر در رقابت دو تيم پيكان و صنام خلاصه مي شد، اما اين بار رقابت همه تيم هاي حاضر در ليگ برتر از صدر تا ذيل را در بر گرفت و شور و نشاطي خاص به مسابقات اين فصل بخشيد. واليبال ما سالها انتظار چنين فصلي را مي كشيد، سالي كه هيچ تيمي در حاشيه امنيت نبود و هيچ تيمي خود را پيشاپيش برنده نمي دانست.
ترس و هراس را حتي به خوبي مي شد در چهره تيم هاي بالاي جدولي در پيكار با تيم هاي قعرنشين خواند. واقعيت آن كه اين بار سرنوشت قهرماني دو تيم مدعي در رويارويي با هم مشخص نشد و اين بار تيم هاي ديگر بودند كه تكليف قهرماني را روشن ساختند. اين يكي از امتيازات بزرگ ليگ برتر واليبال در اين فصل بود كه بايد براي سالهاي بعد تقويت و استمرار يابد. ليگ باشگاهي واليبال در ايران سالها به دليل تجمع نخبگان اين رشته در چند تيم، فاقد آن شور و نشاطي بود كه در تعريف مسابقات باشگاهي شنيده و خوانده بوديم، اما ورود و درخشش جوانان و جسارت مربيان همراه با اوجگيري واليبال ايران در ميادين بين المللي باعث شد تا معادلات كهنه چندين ساله بر هم بريزد و بازيهاي باشگاهي در آستانه تحولي تازه قرار گيرد.
... يكي از آن راهها
حركت جديد ايجاد شده در واليبال باشگاهي هنوز هم با الگوبرداري درست از كشورهاي صاحب واليبال، همانطور كه در طبقه بندي مسابقات از آنها پيروي و ليگ برتر را در كنار ليگ يك با هدف پويايي بيشتر راه اندازي كرد مي تواند باعث انجام تحولات اصولي تر در اين ورزش شود. يكي از اين راهها ايجاد محدوديت تيم ها در گرفتن بازيكنان شاخص است. فاكتوري كه در اكثر ليگ هاي معتبر دنيا در حال اجراست و براساس آن تيم ها برحسب موقعيت خود در جدول قادر به جذب بازيكنان جديد مي شوند. با اجراي چنين روشي هيچ تيمي بدل به زنگ تفريح حريفان نخواهد شد و فاصله بين تيم هاي بالا و پايين جدول به حداقل نيز مي رسد. (البته اين روش به شكل ناقص چند سالي در واليبال تهران هم آزمايش و به حال خود رها شد.)
در اين خصوص در هفته هاي آينده بيشتر خواهيم نوشت. با اين مقدمه در اين شماره به ارزيابي تيم هاي تهراني شركت كننده در ليگ برتر مي نشينيم كه نيمي از سهميه تيم هاي حاضر را تشكيل مي دادند و در شماره بعد نگاهي خواهيم داشت به موقعيت تيم هاي شهرستاني در اين ليگ.
پيكان
پيكان در اين فصل تيمي بدون نوسان بود كه براي همه بازيهايش برنامه داشت. ستونهاي اين تيم نيز روي دوش جواناني بنا شده بود كه براي مطرح شدن انگيزه بالايي داشتند. طي نزديك به چهار ماه كار آنها فقط تمرين و انجام مسابقه بود. اين تيم با برخورداري از فاكتور سرويس، ساعد و دفاع روي تور همه تيم ها را عذاب داد و كمتر دچار مخاطره شد. خيلي ها تصور مي كردند كه با رفتن محمودي به صنام، پيكان از نقطه نظر فني و روحي دچار مشكل خواهد شد، اما مسئولان اين تيم كه نزديك به دو سال در سايه صبر و تلاش روي جوانان سرمايه گذاري كرده بودند، در اين فصل مزد زحمات خود را گرفتند.اگرچه سعيد رضايي، محمود افشاردوست و پيمان اكبري در زمره بازيكنان با تجربه بودند و حسين معدني هم كه در آخر دوران بازيگري اش با متانت همراه و همدل با مربيان پشتوانه روحي مناسب براي هم تيمي هايش محسوب مي شد اما پيكان موفقيتش را بيشتر مرهون بلندپروازي و خودباوري جوانان بود. جواناني كه هم قهرماني در ليگ برتر بزرگسالان و هم جوانان را در يك فصل به اين باشگاه هديه كردند. در اين تيم عليرضا بهبودي پس از دو فصل سكاندار اصلي شد. بهبودي با كسب روحيه لازم بدل به بازيسازي فكور و با تجربه ،همان پاسوري كه همگان چنين توقعي از او داشتند.او جدا از طراحي حملات پيكان، تكنيك بالايي در نواختن سرويس هاي پرشي ويران كننده داشت. قد و قامت بلند او هم به او اين امكان را مي بخشيد كه در دفاع وسط تور خوش بدرخشد.
در قطر بهبودي، محمد سليماني جانشين محمودي با تجربه شده بود. سليماني با پروازهاي ديدني پشت خط خود همواره يكي از امتياز آورترين بازيكنان تيمش بود. سليماني اگر ضعف ساعد و دفاع را ترميم كند، سالها مي تواند در آسمان واليبال ايران و آسيا يكه تازي نمايد.
محمود افشاردوست به عنوان يكي از دو بازيكن قدرتي پيكان در كنار پيمان اكبري يكي از برترين هاي اين فصل بود. سعيد رضايي با تجربه در كنار سعيد مصطفي وند مناسب ترين زوج سرعتي بازيهاي ليگ برتر را تشكيل مي دادند كه قادر به شكافتن هر دفاعي بودند. اين دو هم خوب سرويس مي زدند و هم در دفاع وسط تور نقش آفريني مي كردند. پيكان در روي نيمكت هم دستي پر داشت. روح الله كوليوند، افشين عليايي، ميكائيل يولمه، علي فتاحي، آندره كاپشوف در كنار معدني قوت قلب مربيان اين تيم در مواقع ضروري بودند.
احسن الله شيركوند به عنوان ليبرو نقشي پررنگ در موفقيت هاي تيمش داشت. او جدا از وظايف اصلي اش در دفاع داخل ميدان و دريافت با ساعدهاي جفت و جور اجازه فرود توپ به زمين را نمي داد. تضمين كننده اصلي اين قهرماني در حقيقت همدلي كادر مربيان و سرپرستي پيكان بود كه متشكل از حسين مهران پور، حسين حسيني، علي ستوده روان و بهمن سلطاني يك آن آرام و قرار نداشتند. آنها به خوبي از عهده وظايف محوله برآمدند و پيكان پس از دو سال رنگ قهرماني را ديد.
صنام
تيم مدافع عنوان قهرماني با حفظ تركيب سال پيش خود و افزودن بهنام محمودي هرگز گمان نمي كرد كه در محاسباتش دچار اشتباه شود. صنام اتفاقا خوب آغاز كرد و تنها در گام پاياني نيم فصل و شروع دور برگشت لغزيد. همين دو لغزش كافي بود تا قهرماني از چنگ اين تيم پركشد. هماهنگ  شدن محمودي با تيم جديد هفته ها طول كشيد. مصدوميت هاي پياپي مهره هاي كليدي و احساس امنيت داشتن چند بازيكن و نبود بازيكنان همطراز با بازيكنان اصلي از جمله مشكلاتي بود كه صنام در اين فصل با آن دست و پنجه نرم كرد و درست در لحظاتي به آن رسيد كه كار از كار گذشته بود. صنام در اين فصل درست در همان نقطه اي ايستاد كه پيكان دو سال پيش در اين ايستگاه متوقف شد.
در جمع بازيكنان صنام از محمد تركاشوند، مرتضي شياري و تا حدودي فرهاد ظريف مي توان به عنوان بازيكنان موفق ياد كرد. شايد هم كسب دو عنوان قهرماني پياپي و حضور با تجربگان شاخص كه از بازيهاي زياد دچار اشباع شده بودند بتوان به عنوان علل ناكامي اين تيم ياد كرد. وگرنه «كارخانه» همان كارخانه پارسال و سالهاي پيش بود و شايد هم او نياز به همكاراني تازه و با انگيزه تر داشت. صنام با اين وجود همانند پيكان با دو شكست به كار خود خاتمه داد، اما رقيب سنتي اش با ديده جدي تري به حريفان نگريست و كمتر تن به كارهاي ريسكي برابر رقيبان داد.
بزرگترين مشكل تكنيكي صنام در دريافت و آن هم برابر تيم هايي بود كه بازيكنانش در اين تكنيك تبحر خوبي داشتند. شايد اگر صنام پس از رفتن منظمي و معززي خواه، خداپرست را از دست نمي داد، قهرماني سوم هم دور از دسترس نبود.
پاس
پاس با وجود همه تغييرات صورت داده در كادر مربيان و بازيكنان به همان عنوان سومي سال پيش رسيد. ليگ برتر واليبال دو سالي است كه با ورود سبزقباها رنگ و بوي رقابتي جدي تر به خود گرفته است. پاس اگر دورانديشي بيشتري در فصل نقل و انتقالات از خود نشان دهد چه بسا مي تواند يكپاي قهرماني نيز به شمار رود. واقعيت آن كه پاس با «امير حيدري» سرمربي اسبق تيم ملي نظم بهتري داشت. پاس اگر به جوانانش در اين فصل بيشتر بها مي داد چه بسا در سال آينده مي توانست صاحب چند بازيكن كليدي شود، بازيكناني كه همه فاكتورهاي لازم را براي درخشيدن با خود داشتند. محمد شريعتي و محمد منصوري دو بازيكن محوري پاس بودند كه در اين فصل بيشترين نگاه را با خود كشيده و همواره در زمره بهترين هاي تيم خود و ليگ برتر جاي داشتند.
برق
برق جوانترين تيم ليگ برتر در اين فصل با وجود ارائه بازيهاي درخور توجه در جاي چهارم ايستاد. اين تيم با يك مربي بي ادعا به نام شهنازي و جواناني چون مقبلي، مقرب، پزشكي، مهدوي، صادقي، حسني و خداوردي حتي مي توانست به مقام بهتري نيز برسد كه كم تجربگي و بد آوردن در چند بازي اين موقعيت را از اين تيم ستاند. برق با جوانانش و تجربه به دست آمده در ليگ اين فصل، در سال آينده مي تواند يكي از مدعيان اصلي واليبال باشگاههاي ايران شود.
سايپا آذين
سايپا آذين تيمي كه با پيمودن تدريجي مراحل ترقي از دسته هاي پايين به بالاترين سطح مسابقات باشگاهي رسيده بود، در ميان تيم هاي مركز نشين از نظر امكانات با آنان هرگز قابل قياس نبود. اين تيم محوريت خود را بر روي دو بازيكن قديمي به نامهاي رحيمي و نائيني استوار ساخته بود و در كنار آنها تني چند از جوانان با آتيه نيز ميدان ديدند. سايپا با مربي جوانش «سبزي فروشان» و سرپرستي فوتبالي به نام خضرايي بازيكن سابق استقلال در همانجايي ايستاد كه بايد مي ايستاد. اين تيم نيز با نگاهي دورنگرانه مي تواند پايه هاي موفقيت را براي سالهاي آتي بريزد.
ادامه دارد

واليبال
فوتبال داخلي
فوتبال خارجي
|  فوتبال داخلي  |  فوتبال خارجي  |  واليبال  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |