ايران به لحاظ دانشمندان و مهندسان شاغل در فعاليت هاي تحقيق و توسعه وضعيتي به مراتب بدتر از كشورهاي با درآمد متوسط دارد. در كشورهاي داراي درآمد متوسط هزينه پژوهش نسبت به توليد ملي ۲ برابر اين رقم در ايران است
معضلات فرهنگي در كنار نارسايي هاي تشكيلاتي و ضعف ارگانيزم اقتصاد دولتي عرصه را براي فعاليت هاي پژوهشي بسيار تنگ كرده است
علي دهقان
«تمام پيشرفت اقتصادي دنياي غرب ناشي از بها دادن به دانش، انديشه و پژوهش هاي علمي است نه هيچ چيز ديگر».
اين جمله اي است كه چندي پيش از سوي يك چهره آشناي برجسته ترين محافل اقتصادي معتبر جهان در گفت وگو با نشريه اي غربي مطرح شد و شايد بتوان به جرا‡ت گفت كه گوياي واقعيتي است كه توسعه چندبعدي كشورهاي پيشرفته را رقم زده است.
مي گويند الگوهاي توسعه امروزي و روند شتاب بخشيدن به خط و سير تحركات صعودي شاخص هاي اقتصادي، از نيمه دوم قرن بيستم شكلي تازه گرفت و قالب هاي جديدي براي مفاهيم و روش هاي توسعه به وجود آمد. يعني دوراني كه هنوز گرد و غبار دومين جنگ نفس گير جهاني بر زمين آرام نگرفته بود اما برجسته ترين تريبون هاي جهان از آينده اي سخن گفتند كه انفجاري بزرگ را بر بدنه الگوهاي پيش برنده توسعه تجربه خواهد كرد.
«جغرافياي انديشه اقتصادي جهان پوست مي اندازد» درست عين عبارتي بود كه در فاصله سال هاي پاياني دهه ۱۹۴۰ تا اواخر دهه ۱۹۵۰ دائم از سوي صاحب نظران جامعه شناس اقتصادي مطرح مي شد. آتشي را كه ماشين جنگي هيتلر و ثروت سنگين وزن حزب سوسيال ناسيوناليسم آلمان برافروخته بود به جايي منتهي شد كه با فاصله كوتاهي از مرگ ديكتاتور مجنون آلمان در يكي از سياه چال هاي پايتخت مخروبه او، به كلي مفهوم واژه اي به نام انسان را دستخوش تغيير قرار داد. انساني كه بيش از چند ميليون نفر آن تنها در فاصله سال هاي ۱۹۳۵ تا ۱۹۴۶ (پايان جنگ جهاني) چشم بر جهان فرو بستند، توسط بزرگترين توسعه سازان و تحليلگران اقتصادي مبنا، مبدا‡ و اصلي ترين سكوي پرتاب توسعه اقتصادي و اجتماعي معرفي شد. اين روند به جايي انجاميد كه صاحبان اقتصاد كشورهاي در حال توسعه براي عينيت بخشيدن به مشاركت، آزادي و تحقق حقوق شهروندي انسان(كه آن را اصلي ترين لازمه توسعه مي دانستند) پيشروي در ميدان پرش با مانع تحقيقات علمي و توليد دانش كاربردي را تسهيل كردند و امروز به اعتراف برجسته ترين صاحب نظران اقتصادي، فناوري و انديشه كاربردي به كارآمدترين سلاحي تبديل شده است كه به باور والتر ليپمن (صاحب نظر توسعه و پژوهشگر آمريكايي) قلب فعاليت هاي صنعتي و توليد كالاها و خدمات است.
انسان ،زيربناي توسعه
يك تحليلگر مسائل اقتصادي در اين باره مي گويد: «امروز توليد دانش كاربردي كه اصلي ترين مؤلفه در به حركت درآوردن چرخ هاي صنعتي هر كشوري است مهمترين برنامه كشورهاي پيشرفته براي توسعه اقتصادي است».
وي تصريح مي كند: «اين كشورها با قبول اين اصل كه انسان زيربناي اصلي توسعه است سهم بسزايي براي آزادي و مشاركت او در فرآيند توسعه قائل هستند، از اين رو با تخصيص منابع مالي براي گسترش فعاليت هاي پژوهشي و در نهايت افزايش توليد دانش كاربردي مسير دستيابي به اين تعاريف نوين را كوتاه مي كنند».
اين تحليلگر مسائل اقتصادي يادآور مي شود: «توليد دانش و حركت صعودي فعاليت هاي پژوهشي در كشورهايي داراي رشد منفي و يا بسيار اندك است كه الگوهاي توسعه آنان برمبناي آزادي و كرامت انسان شكل نگرفته است. به طور طبيعي در اين كشورها حتي با اختصاص منابع قابل توجهي براي تحقيقات علمي باز هم اتفاق جدي در اين زمينه رخ نمي دهد چون در اكثر مواقع اين وجوه در اختيار افراد حائز شرايط قرار نمي گيرد».
آژانس هاي بين المللي امروز با سنجش وضعيت علوم مختلف، عمليات پژوهشي و دانش كاربردي در هر كشوري، ميزان دستيابي آن كشور به مفاهيم نوين توسعه اقتصادي و اجتماعي را اندازه گيري مي كنند. تعداد پژوهشگران و دانشمندان، ميزان پيشرفت هاي علمي، بودجه هاي پژوهش و رشد دانش اطلاعات و ارتباط، شاخص هايي هستند كه اين بنگاه هاي بين المللي با استفاده از آن نموداري از وضعيت توسعه كشورهاي مختلف را ترسيم مي كنند. اين عمليات در واقع اصلي ترين بخش ارزيابي توسعه انساني در نقاط متعدد جهان است كه هر سال توسط آژانس هاي وابسته به سازمان ملل منتشر مي شود و در نهايت به عنوان يك نقشه جغرافياي اقتصادي از وضعيت كشورهاي مختلف در اختيار سرمايه گذاران جهاني قرار مي گيرد تا خط و سير حركت سرمايه هاي مولد اقتصادي خود را مشخص كنند. از سوي ديگر مي توان گفت كه اين ارزيابي ها بهترين امكان را در اختيار صاحبان اقتصادي كشورها قرار مي دهد تا با قياس وزن توسعه اقتصاد و تجارت خود با ديگر كشورها در تشخيص، تغيير و تعيين مسير توسعه بهينه اقدام كنند.
جدول شماره يك كه از تازه ترين نماگرهاي توسعه جهاني سال هاي ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ اخذ شده نسبت مخارج تحقيق و توسعه به توليد ناخالص ملي و تعداد دانشمندان و مهندسان شاغل در فعاليت هاي پژوهشي و تحقيقاتي در كشورهاي مختلف را نشان مي دهد.
براساس اين اطلاعات ايران به لحاظ دانشمندان و مهندسان شاغل در فعاليت هاي تحقيق و توسعه (به ازاي هر يك ميليون نفر) وضعيتي به مراتب بدتر از كشورهاي با درآمد متوسط دارد به نحوي كه در كشورهاي داراي درآمد متوسط هزينه هاي پژوهش نسبت به توليد ملي دو برابر اين رقم در ايران است. در گزارش آژانس هاي تحقيقاتي جهان، كشورهاي با درآمد متوسط، كشورهايي معرفي شده اند كه تكيه اي سنگين به منابع نفتي و درآمدهاي ناشي از فروش منابع طبيعي ندارند. اين موضوع در واقع بيانگر آن است كه علي رغم وجود درآمد نفتي، متوليان اقتصادي ايران نتوانسته اند تراكم بهينه اي را در بخش نيروي انساني فعال در امور پژوهش، توليد دانش كاربردي و تحقيقات به وجود آورند.
يك پژوهشگر اجتماعي در اين باره مي گويد: «بخش اعظم اين مشكل در ايران به دليل ضعف فرهنگي است. به عبارتي، بسياري از فعالان اقتصادي و صنعتي ايران اصلا دركي نسبت به فوايد فعاليت تحقيقاتي و پژوهشي ندارند، چون در پي آن هستند كه با يك حركت ضربتي به سودهاي آني دست پيدا كنند».
وي اضافه مي كند: «به عبارتي چون در كشور ما همواره نسبت به امنيت سرمايه گذاري هاي اقتصادي نگراني هاي زيادي وجود داشته است اكثر فعالان اقتصادي كسب سود در كوتاه مدت را به انجام فعاليت هاي سخت حتي با به دست آوردن سود بيشتري در بلندمدت ترجيح مي دهند».
اين كارشناس مسائل اقتصادي و اجتماعي تصريح مي كند: «از سوي ديگر، به صورت تاريخي بسياري از فعالان ايراني داراي روحيه حجره اي و بازاري هستند حتي اگر تحصيلات عاليه هم داشته باشند حاضر به صرف مبلغ قابل توجهي براي كارهاي تحقيقاتي نيستند چون نسبت به آن آگاهي ندارند».
او مي گويد: «در اين كشور هيچ گاه بين دانشگاه، صنعت، امور اقتصادي و حتي فعاليت هاي خدماتي رابطه اي معقول وجود نداشته است».
وي خاطرنشان مي سازد: «اين تازه شرايطي است كه اغلب در بخش هاي خصوصي حاكم است، در بخش هاي دولتي و مراكز علمي و دانشگاهي وابسته به دولت وضعيت به مراتب بدتر است چون به دليل نقايص قانوني و وجود رانت هاي متعدد آن قدر تبعيض بين محققان دستگاه هاي مختلف وجود دارد كه كمتر منابع قابل توجهي در اختيار افراد با صلاحيت براي تحقيق قرار مي گيرد».
شاخص ديگري كه در تعيين جايگاه توسعه اقتصادي هر كشور به كار مي رود تعداد مقاله هاي علمي مورد تأييد نشريه ها و بنگاه هاي تخصصي- علمي و تعداد اختراعات ثبت شده توسط پژوهشگران، دانشمندان و محققان هر كشوري است. آمارهاي منتشر شده توسط سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور نشان مي دهد كه تا پايان دهه ۹۰ ميلادي از كل مقاله هاي علمي منتشر شده در نشريه هاي معتبر جهان ۳/۸۵ درصد متعلق به پژوهشگران و دانشمندان ساكن و يا تبعه كشورهاي با درآمد بالا، ۰۵/۱۲ درصد توسط محققان كشورهاي با درآمد متوسط و ۶۵/۲ درصد توسط پژوهشگران ساكن يا تبعه كشورهاي با درآمد پايين بوده و سهم ايران در پايان سده بيستم از اين مجموعه فعاليت هاي علمي فقط ۶ صدم درصد بوده است.
يعني ايران در فعاليت هاي علمي و تبادل آرا و نظرات تحليلي در عرصه جهاني سهمي به مراتب كمتر از كشورهاي با درآمد پايين دارد. بسياري از كارشناسان از فقدان بودجه كافي در امر تحقيقات و نبود يك سازماندهي منظم براي جهش در امور پژوهش (كه از ديگر شاخص هاي معتبر در تعيين جايگاه توسعه هر كشوري هستند) به عنوان اصلي ترين دليل اين تفاوت فاحش ياد مي كنند. به طور كل منابع مالي مورد نياز براي پژوهش از دو بخش دولتي و غيردولتي تأمين مي شود. بررسي ها نشان مي دهد در ايران اصولا نمي توان ارزيابي دقيقي از منابع پژوهشي مربوط به بخش غيردولتي به دست آورد. بودجه دولتي در امور تحقيقات نيز در لوايح بودجه سالانه كل كشور نشان داده مي شود. براساس اطلاعات موجود، بودجه تخصيص يافته توسط دولت براي تحقيقات به توليد ناخالص داخلي طي سال هاي ۷۵ تا ۸۰ بين ۲۹/۰ و ۴۳/۰ (كمتر از نيم درصد) در نوسان بوده است. اين رقم در سال ۸۰ و سپس ۸۱ توانست نسبت به توليد ناخالص داخلي از سقف ۶۴/۰ درصد عبور كند. همچنين در دهه هاي اخير بزرگترين تحول در بستر فناوري اطلاعات و ارتباطات صورت پذيرفته است و اكنون اين شاخص از ديگر عامل هاي اصلي رشد و پيشرفت اقتصادي به شمار مي آيد. ضريب پوشش تلفن، تعداد رايانه، تعداد كاربران اينترنتي، تعداد تلويزيون و اموري از اين دست، زيرمجموعه هاي مهم اين شاخص هستند. بررسي هاي موجود نشان مي دهد در دوره ۱۳۷۲ تا پايان ۱۳۸۱ ميزان سرمايه گذاري (به قيمت هاي ثابت سال ۱۳۶۹) در بخش ارتباطات با نوسان هاي قابل توجهي همراه بوده اما در مجموع يك روند افزايشي را تجربه كرده است. سهم سرمايه گذاري در اين بخش نسبت به كل سرمايه گذاري ناخالص كشور از ۳/ ۱ درصد در سال ۷۲ به ۴ درصد در سال ۸۱ رسيده است. همچنين در سال ۸۱ سرمايه گذاري در بخش تجهيزات ارتباطات ۸۴ درصد از كل سرمايه گذاري در فناوري اطلاعات و ارتباطات را به خود اختصاص داده است. از سوي ديگر در سال ۷۹ معادل ۲ ميليارد ريال اعتبارات بودجه اي براي تحقيقات اطلاع رساني و انفورماتيك درنظر گرفته شده است كه اين رقم در سال ۸۰ يك افزايش ۱۹ درصدي را تجربه كرده است. اعتبارات تخصيص يافته در اين بخش در سال ۸۱ نسبت به سال ۸۰ از رشدي معادل ۳۸۰ درصد برخوردار شده است.
عرصه اي تنگ براي پژوهش
با اين اوصاف آنچه تحليلگران اقتصادي كشور و يا حتي نماگرهاي توسعه جهاني از وضعيت تحقيق، پژوهش و توليد دانش كاربردي در ايران ترسيم مي كنند نگراني هاي فراواني را موجب شده است. به نظر مي رسد معضلات فرهنگي در كنار نارسايي هاي تشكيلاتي و ضعف در ارگانيزم اقتصاد دولتي امروز محدوده اي را به وجود آورده كه عرصه را براي فعاليت هاي پژوهشي تنگ كرده است. به نحوي كه در اين آشفته بازار اقتصادي كشور، بسياري از افرادي كه تمايلي براي انديشيدن دارند، عبور از خطوط مرزي را تنها راه رسيدن به هدف خود معرفي مي كنند. براساس آمارهاي موجود تنها ۱۸۲۶ استاد ايراني در دانشگاه هاي آمريكاي شمالي مشغول به كار هستند. در عين حال در كل دانشگاه هاي علوم پزشكي و غيرپزشكي ايران ۱۵۰۰ استاد وجود دارد. از سوي ديگر ايران به تازگي موفق شده است به لحاظ مهاجرت تحصيل كردگان، اعضاي هيأت علمي دانشگاه ها و منتخب المپيادهاي علمي در بين ۱۵۰ كشور جهان مقام نخست را كسب كند. ايرانيان مقيم آمريكاي شمالي به ميزان ۲۵ سال درآمدهاي نفتي ايران سرمايه انباشته اند. اين در حالي است كه اگر سرمايه هم وطنان مقيم اروپا و ساير نقاط جهان را به اين رقم اضافه كنيم رقم به دست آمده آن قدر چشمگير است كه پذيرش آن را اندكي با مشكل مواجه مي كند.
اين اطلاعات نگرش منفي به وضعيت اقتصادي ايران و در را‡س آن شرايط تحقيق، پژوهش و توليد دانش كاربردي نيست بلكه تنها واقعيتي است كه شايد حالا زمان پذيرش آن فرا رسيده باشد. پذيرشي كه منجر به گشودن راهي براي عبور از نقطه نه چندان مطلوب و آفت زده فعلي است.
يك كارشناس اقتصادي در جايي مي نويسد: «به هيچ چيز در اين كشور به اندازه تحقيقات و كار پژوهش بي اعتنايي نشده است. چون هم از سوي رگه هاي مسموم فرهنگي آسيب هاي بسيار ديده و هم اين كه هيچ گاه مسؤولان نسبت به نتايج آن درك و باور مناسبي نداشته اند».
وي مي گويد: «امروز در شرايطي هستيم كه حاضريم اتومبيل را با كيفيت كمتر و به قيمت بسيار بالاتر از قيمت هاي جهاني خريداري كنيم اما حقوقي كه به يك محقق پرداخت مي شود يك دهم يا يك صدم حقوق پژوهشگران ديگر نقاط جهان است».
اين پژوهشگر علوم اقتصادي تصريح مي كند: «بسياري از محققان ايراني حاضر شده اند با يك صدم حقوق و منزلت در قياس با كشورهاي ديگر در كشور خود كار كنند. اما نتايج فعاليت آنان به سخره گرفته مي شود و يا در خيلي از مواقع توسعه سازان بدون توجه و اهميت قائل شدن براي كار علمي آنان بناي توسعه را مي گذارند».
وي اضافه مي كند: «در چنين شرايطي بسيار طبيعي است كه اين پژوهشگران جلاي وطن كنند. از سوي ديگر عدم شايسته سالاري از ديگر عوامل مهم در يأس متفكران كشور است آن وقت در اين فضا برخي از افراد وجود دارند كه به خود جرا‡ت مي دهند با حالتي خاص بسياري از پژوهشگران را مورد مؤاخذه قرار دهند».
تاريخ ايران را كه ورق مي زني پر است از مفاخري كه از جان خود براي پژوهش و تحقيقات علمي مايه گذاشته اند. اما اين تاريخ است و مربوط به گذشته هاي بسيار دور كه هرچه دست را سايه بان چشم مي كني نمي تواني گرد و غبار حضور آنان را ببيني. البته در دوران امروز و عصر ديجيتال، اقتصاد نوين و اينترنت هيچ كوتاهي در بزرگداشت آنان صورت نگرفته است و هر كس مي خواهد، مي تواند تا حد بسيار زياد مدح هاي الوان در وصف آنان بشنود. اين كه مي گويند «گناه نبود پژوهشگر در حد مطلوب، و عزمي براي استارت انديشه تحقيقاتي را نيز بايد به پاي طلاي سياه يا همان نفت (كه بلاي جان انسان شرقي شد) نوشت»، شايد بخش بزرگي از واقعيت باشد. چون اين مسأله را به اثبات رساند كه مي توان بدون تكيه بر تحقيقات علمي، مرزهاي كشور را به روي تمام نيازهاي مصرفي گشود. اما به نظر مي رسد اين همه ماجرايي نيست كه امروز مي گويند بسياري از محققان را به نقطه اي نامعلوم در افق آن سوي مرزهاي كشور پرتاب كرده است.
هنوز هم انديشمندان براي چرخش قواي فكري خود هزينه هاي سنگيني را متحمل مي شوند. آيا مي توان گفت كه دوران كج انديشي رو به پايان است؟
جدول ۱- تعداد دانشمندان و مهندسان در فعاليت هاي تحقيق و توسعه و نسبت مخارج به توليد ناخالص ملي
نسبت مخارج به توليد ملي (درصد)
|
دانشمندان و پژوهشگران (به ازاي هر يك ميليون نفر)
|
كشور
|
۴۸/۰
|
۵۶۰
|
ايران
|
۳۵/۲
|
۳۱۶۶
|
كشورهاي با درآمد بالا
|
۳۵/۲
|
۳۱۷۵
|
كشورهاي عضو همكاري هاي اقتصادي
|
۹۲/۰
|
۷۸۸
|
كشورهاي با درآمد متوسط
|
|
جدول ۲- تعداد كامپيوتر به ازاي هر هزار نفر جمعيت
۲۰۰۰
|
۱۹۹۹
|
۱۹۹۸
|
۱۹۹۷
|
۱۹۹۶
|
كشورها
|
۶۲
|
۵۵
|
۴۸
|
۴۱
|
۳۳
|
ايران
|
۴
|
۳
|
۳
|
-
|
-
|
كشورهاي فقير بسيار مقروض
|
۳۹۲
|
۳۴۶
|
۳۰۶
|
۲۶۷
|
۲۳۲
|
كشورهاي با درآمد بالا
|
۴۴/۲
|
۲
|
۱
|
-
|
-
|
توسعه نيافته ترين كشورها
|
۳۳
|
۲۷
|
۲۲
|
۳
|
۲
|
كشورهاي با درآمد كم
|
۳۳
|
۲۷
|
۲۲
|
۱۹
|
۱۵
|
كشورهاي با درآمد متوسط
|
۷۸
|
۶۸
|
۶۱
|
۵۴
|
۴۸
|
جهان
|
|
جدول ۳- صادرات محصولات با فناوري بالا (درصد از كل صادرات صنعتي)
۲۰۰۰
|
۱۹۹۹
|
۱۹۹۸
|
۱۹۹۷
|
كشورها
|
۸۸/۱
|
۴۹/۰
|
۱۳/۰
|
۰۸/۰
|
ايران
|
۲۲
|
۹۱/۲۳
|
۸۳/۲۲
|
۱/۲۲
|
كشورهاي با درآمد بالا
|
-
|
۰۴/۷
|
۳۹/۵
|
۲۲/۶
|
كشورهاي با درآمد كم
|
۱۱/۱۶
|
۷۴/۱۹
|
۷۱/۱۷
|
۶۸/۱۶
|
كشورهاي با درآمد متوسط
|
۹۷/۱۹
|
۷/۲۲
|
۴۲/۲۱
|
۶۶/۲۰
|
جهان
|
|
جدول ۴- وضعيت كاربران اينترنت (درصد به كل جمعيت)
۲۰۰۰
|
۱۹۹۹
|
۱۹۹۸
|
۱۹۹۷
|
۱۹۹۶
|
كشورها
|
۰۷/۰
|
۰۴۱/۰
|
۰۴۲/۰
|
۰۳۱/۰
|
۰۱۷/۰
|
ايران
|
۷۳
|
۷۸
|
۸۴
|
۸۸
|
۹۰
|
كشورهاي با درآمد بالا
|
۸۲/۲۳
|
۳۹/۱۹
|
۷۶/۱۳
|
۵۷/۱۰
|
۸۳/۸
|
كشورهاي با درآمد متوسط
|
۵۵/۲
|
۹۷/۱
|
۵۲/۱
|
۳۹/۱
|
۱۲/۱
|
كشورهاي با درآمد پايين
|
|