پنجشنبه ۲۱ فروردين ۱۳۸۲ - سا ل يازدهم - شماره ۳۰۱۸ - April.10,2003
محيط زيست
Front Page

كودكان؛ قربانيان اصلي آلودگي محيط زيست
008515.jpg
سازمان بهداشت جهاني درخواست نموده كار سريع بين المللي براي از ميان برداشتن خطراتي كه سالانه ۵ ميليون كودك را بيشتر در كشورهاي فقير مي كشد، انجام شود.
به گزارش خبرگزاري رويتر از ژنو، اقدامات ساده براي بهسازي زيستگاه كودكان يعني جايي كه آنان زندگي كرده، آموزش ديده و بازي مي كنند، مي تواند از بروز عفونتهاي تنفسي، مالاريا و اسهال كه بزرگترين كشندگان كودكان در جهان هستند جلوگيري كند.
خانم گروهارلم برانتلند، مدير كل سازمان بهداشت جهاني در بيانيه اي كه به سبب روز بهداشت جهاني انتشار يافته خاطر نشان كرده است ؛ «بزرگترين تهديدها براي بهداشت كودكان در جاهايي وجود دارد كه بايد سالمترين باشند - يعني خانه، مدرسه و جامعه.»
اداره بهداشت سازمان ملل برآورد مي كند كه كودكان زير ۵ سال حدود ۱۰ درصد جمعيت جهان را تشكيل مي دهند اما ۴۰ درصد بيماران جهان را شامل مي شوند. حدود يك سوم اين بيماريها به دليل عوامل زيست محيطي به وجود مي آيند.
آلودگي هواي درون منزل، كه به دليل سوختهاي كثيف خانگي توليد مي شود، مي تواند منجر به عفونتهاي حاد تنفسي شود. اين بزرگترين كشنده كودكان است كه سالانه جان دو ميليون كودك زير ۵ سال را مي گيرد.
دسترسي نداشتن به آب آشاميدني سالم و تجهيزات دفع فاضلاب اغلب منجر به بيماري اسهال مي شود، كه سالانه ۳/۱ ميليون كودك را مي كشد، در حاليكه مالاريا سالانه يك ميليون مرگ و مير كودكان را به همراه مي آورد، كه بيشتر در زير صحراي آفريقا هستند.
اقدامات ساده و كم هزينه پيشنهاد شده براي پيشگيري از مرگ و مير كودكان عبارت بودند از: بهسازي تهويه خانه ها و اجاقهاي آشپزي، اطمينان يافتن از سالم بودن تجهيزات دفع فاضلاب و منابع و مخازن آب و توري كشي درها و پنجره ها براي مبارزه با حشرات موذي.
اما يونيسف، اداره كودكان سازمان ملل خاطرنشان كرده است: بايد تمركز بيشتر روي حمايت كودكان از سوءاستفاده، خشونت و بي توجهي صورت گيرد. اينها خطراتي هستند كه معمولا در برنامه ريزيهاي بهداشت عمومي به آنها توجه نمي شود.
حدود ۱۱ ميليون كودك پيش از پنجمين سال تولد مي ميرند، بيشتر به دليلهايي كه قابل پيشگيري و درمان هستند.
بنابه همين گزارش ميليونها كودك در دهه گذشته به سبب زخمي شدن در درگيريها مرده اند و ۱۸۰ ميليون كودك كار مي كنند.

مهاجرت هاي ناگزير
پيامد فروپاشي زيستبوم ها
008510.jpg
پس از گذشت بيش از دو سال از زماني كه در اثر انفجار يك راكتور اتمي در اوكراين، ابرهايي از مواد راديواكتيو از كيف تا كراكوف پخش شد، مقامات شوروي اعلام كردند كه قصد دارند شهر چرنوبيل را كه در مجاورت آن قرار دارد نابود كنند. اعلام حكم مرگ اين شهر آخرين شعله هاي اميد ساكنان قبلي اين شهر ده هزار نفري براي بازگشت به خانه هايشان را خاموش كرد. چون وخيم ترين فاجعه هسته اي جهان شهر آنها را براي هميشه آلوده كرده است مجبورند در جاي ديگر ساكن شوند.
اين مردم به رغم تمام تعاريف مرسوم پناهنده محسوب مي شوند. طبق نظر دكتر يني كه از جانب عموم پذيرفته شده است پناهندگان مردمي هستند كه پناهگاهي امن را جستجو مي كنند تا از وحشت تعقيب و آزار سياسي- نژادي و مذهبي در امان باشند و يا كساني هستند كه به علت جنگ يا ستيزه هاي داخلي خانه و كاشانه خود را رها مي كنند. ولي اين تعريف قراردادي يك دسته جديد و رو به  رشد از پناهندگان، يعني پناهندگان زيست محيطي را ناديده مي گيرد. در سراسر جهان مناطق وسيعي هستند كه روز به روز براي سكونت انسانها نامناسبتر مي شوند. اين سرزمينها يا در اثر تخريب درازمدت محيط زيست و يا در اثر حوادث كوتاه مدت ولي فاجعه آميز ويران شده اند. براي مثال در سر تا سر جهان سوم روشهاي دوام ناپذير بهره برداري از زمين توانايي نظامهاي زيستبومي را براي نگهداشت حيات كاهش داده است. به همين ترتيب تكنولوژي هاي پرخطر گاه به گاه حوادثي را موجب شده اند- مانند انفجار چرنوبيل- كه براي مدتهاي مديدي كل نواحي اطراف خود را غيرقابل سكونت ساخته اند. به علاوه اين خطر وجود دارد كه بالا آمدن سطح درياها كه ازگرم شدن كره زمين ناشي مي شود منطقه قابل سكونت سياره ما را به شدت كاهش دهد.
رشد فزاينده تعداد مردمي كه تنزل بر وضع محيط زيست آنها را به گريز واداشته به مسئله پناهندگان جهاني كه هم اكنون مورد بحث و اختلاف است بعد جديدي مي بخشد. تعداد كساني كه بنابر طبقه بندي هاي سنتي پناهندگان با حمايت و كمك نيازمندند هم اكنون به بيش از ۱۳ميليون نفر مي رسد و تعداد اين افراد بخصوص در جهان سوم روز به روز در اثر جنگها و قيامها، حكومتهاي مستبد و بدتر شدن شرايط اقتصادي افزايش مي يابد. در همين احوال كشورهايي كه پناهگاه سنتي اين مردم بودند به طور روزافزوني مي كوشند اين نوع مهاجرت را محدود كنند.
اكثر حكومتها زوال محيط زيست را به عنوان علت مشروعي براي مهاجرت پناهندگان به رسميت نمي شناسند. مثلا نه اداره دولتي پناهندگان آمريكا و نه كميسيون عالي پناهندگان سازمان ملل هيچ يك اطلاعاتي در اين مورد گرد نمي آورند. با وجود اين تعداد پناهندگان زيست محيطي- كه اكنون تعداد آنها به ۱۰ ميليون نفر تخمين زده مي شود- با تعداد كساني كه رسما به عنوان پناهنده پذيرفته شده اند خيلي تفاوت ندارد و يقينا از آن هم پيشي خواهد گرفت.
اگر توجه كنيم كه مردم قبل از اينكه به علت يك خطر زيست محيطي دست به فرار بزنند تا چه حد با مشكلات مي سازند درمي يابيم كه معيارهاي جامعه در مورد قابليت سكني پذيري تا چه اندازه سست است. مردم معمولا حاضرند طيف وسيعي از خطراتي را كه سلامتي و طول عمر آنها را تهديد مي كند تحمل كنند. شاهد مدعا آنكه در سرتاسر جهان شهرهاي پرجمعيتي كه دچار آلودگي هوا و آب هستند قاعده به شمار مي روند نه استثناء و در بسياري كشورها ميليونها نفر از مردم خانه هاي خود را در مناطقي بنا كرده اند كه در مسير سيل و بهمن هستند. بنابراين در مقابل هر پناهنده زيست محيطي هزاران نفر ديگر هستند كه زندگانيشان هر روزه به علت شرايط غيربهداشتي و مخاطره آميز با خطرهاي زيادي روبه روست.
چون مهاجرت آخرين راه چاره مردم است و زماني صورت مي گيرد كه شرايط زيست محيطي آنقدر بد مي شود كه ديگر حيات مردم آشكارا در خطر مي افتد، افزايش تعداد پناهندگان زيست محيطي را بايد شاخص برجسته شدت و وسعت تخريب محيط زيست سراسر جهان به شمار آورد.
جمشيد ثابتان فدائي

زباله، مشكل روزافزون كلان شهرها
008655.jpg
اشاره: توقف طرح تفكيك زباله از مبدأ در شهرك قدس (غرب) تهران بنا به خبري كه در آغاز اين هفته انتشار يافت، گوياي اين واقعيت است كه طرح تفكيك زباله از مبدأ، در كلان  شهر تهران در دور بسته آزمون و خطا گرفتار شده است. جمع آوري و دفع زباله به روش كنوني، نه تنها بهداشتي نيست، بلكه به دليل محدوديت مكان هاي دفن، حتي اجراي روش هاي سنتي در آينده مقدور نخواهد بود. اجراي طرح تفكيك زباله از مبدأ نيازمند يك برنامه هماهنگ، منضبط و در برگيرنده منافع اقتصادي براي شهروندان است. به گونه اي كه خريد مستمر مواد تفكيك شده همچون كاغذ و مقوا، شيشه، چوب، فلز و پلاستيك و... از شهروندان، انگيزه كافي براي اجراي سراسري اين طرح را به وجود مي آورد.
وضعيت كنوني جمع آوري و دفن زباله در تهران در آستانه بحران قرار دارد و زمان آن فرارسيده كه، روش هاي پيشرفته تفكيك زباله از مبدأ در اين شهر وسيع و پرجمعيت هر چه سريع تر به اجرا درآيد. متاسفانه در ميان انبوه شايعات مبني بر وجود منافع كساني كه با روش هاي غيربهداشتي و از طريق تفكيك زباله سود مي برند، بخشي از واقعيت ها در مقابل ديدگان مردم قرار دارد. شهروندان به وضوح مي بينند كه عده اي كيسه هاي زباله را در مقابل خانه ها شب يا روز مي كاوند و اشياء گوناگون از قبيل كاغذ و مقوا، پلاستيك را با خود مي برند. اينان در حكم پياده نظام سودبران پشت پرده زباله در تهران مي باشند كه به سهم خود مانع از اجراي طرح سراسري تفكيك زباله از مبدأ مي شوند.
به اين دليل، اراده اي نيرومند لازم است تا اين طرح در تهران و ديگر شهرهاي كشور به اجرا درآيد و سلامتي و بهداشت مردم بيش از اين به خطر نيفتد. نوشته اي كه پيش رو داريد نتايج اجراي آزمايشي طرح تفكيك زباله از مبدأ را در يكي از مناطق تهران بررسي كرده است.
ساختن آسفالت از بطري هاي كهنه از سوي شركت هاي عمراني انگلستان مورد استقبال قرار گرفته است. ساختن آسفالت از بطري هاي كهنه در حالي صورت مي گيرد كه در كشورما هنوز براي اين معضل چاره انديشي نشده است. حجم توليد زباله در شهري مانندكلان شهر تهران و استانهاي شمالي كشور آسانترين و كم هزينه ترين راه براي دفع و دفن زباله يعني تخريب بخشي از جنگل و حفر زمين براي دفن زباله هارا پيش روي مسئولين نهاده است.
در ظاهر راهي جز دفن زباله ها در دل جنگل يا ريختن آنها در آب رودخانه ها نيست و ظاهرا دفن آنها راحت ترين راه است. در حالي كه به علت شرايط خاص آب و هوايي منطقه شمال كشور و بالا بودن سطح آبهاي زيرزميني، دفع زباله ها موجب آلوده شدن آبهاي زيرزميني مي شود.
از آنجايي كه محل دفن اين زباله  ها فاصله چنداني با محل زندگي انسانها ندارد سلامتي و بهداشت جمعيت انساني در معرض خطر قرار مي گيرد. علاوه بر اين زباله هايي كه به اين صورت دفن مي شوند قابل تجزيه نيستند و مشكلات بي شماري به بار مي آورند. محل كنوني دفن زباله در تهران، يعني زمينهاي كهريزك هم با مشكلات زيست محيطي روبه رو مي باشد.
براي حل مشكلات حاد دفن زباله در مناطق شمالي كشور، طرح هاي تبديل زباله به كمپوست در دو شهر شمالي در دست بررسي است كه به هر حال، يك گام مثبت است، اما جلوگيري از مسأله آلودگي ها از جمله آلودگي هوا و انتشار بو و نفوذ شيرابه به زمين نياز به حل پايه اي و اصولي دارد و طبق نظر بسياري از كارشناسان روش «امحاي بيولوژيكي و مكانيكي زباله» راهي جهت كنترل و امحاء زباله است. در اين روش زباله ها دفن نمي شوند بلكه با به كارگيري برخي روش ها، كم حجم شده و در نتيجه از آلودگي زيست محيطي كاسته شده و از پراكنش گازهاي سمي نيز جلوگيري مي كند.
در كشور ما همين مقدار كمي هم كه بازيافت زباله انجام مي پذيرد بهداشتي نيست. به طور مثال جعبه هاي شيريني شانه هاي تخم مرغ، نايلونهاي مشكي كه از محصولات بازيافتي هستند بسيار آلوده مي باشند. گاه شايعاتي به گوش مي رسند كه حاكي از اين است كه عده اي ضايعات بيمارستاني را خريداري و اهتمام به بازتوليد اين محصولات مي نمايند.
خريد زباله هاي خشك در چارچوب طرحهاي اقتصادي، استفاده از ماشينهاي ويژه در ساعتهاي مشخص مي تواند يكي از مهمترين انگيزه همكاري هر چه بيشتر مردم با كاركنان شهرداري باشد. اجراي موفقيت آميز اين طرح مستلزم رعايت پاره اي نكات است. مجزا نمودن ضايعات عفوني بيمارستاني و آزمايشگاهي و دفن آنها به صورت بهداشتي و گذاردن سطلهايي ويژه براي مشاغل زباله ساز از قبيل سبزي  فروشي ها، ساندويچي ها و ... از آن جمله است.
طبق آمار ۳۰% از زباله هاي توليد شده در كشور، مواد خشك و قابل بازيافت مثل كاغذ، مقوا، پلاستيك و شيشه مي باشند كه در صورت تفكيك از مبدأ حجم قابل توجهي از زباله ها را كاهش مي دهد كه از زباله هاي تر و باقيمانده نيز مي توان براي تهيه كودهاي مطلوب در كشاورزي استفاده نمود.
چندي پيش در نيمه دوم سال «۱۳۸۰» ستادي با عنوان «ناحيه سبز» در ناحيه يك شهرداري منطقه شش شروع به كار نمود كه يكي از فعاليت هاي آن تفكيك زباله هاي تر و خشك از مبدأ است. در اين مدت با همكاري اهالي ساكن در آن منطقه ۲۸۵ تن زباله خشك جمع آوري شد كه اين گوياي اين حقيقت است كه ۲۸۵ تن زباله اي كه مي بايست زير خاكها دفن مي شد كه از اين راه به چرخه طبيعت بازگشته اند.
از ميان يكصد شهروندي كه مورد پرسش تلفني گوياي «ناحيه سبز» قرار گرفته اند۹، درصد شهروندان آگاهي خود را نسبت به مضرات زباله هاي خانگي در حد خيلي پاييني دانستند كه ۳ درصد آنها آقايان و ۶ درصد را خانم ها تشكيل مي دادند.
۷۳ درصد از پاسخ دهندگان معتقد بودند كه از مضرات زباله هاي خانگي اطلاع كافي دارند كه ۲۰ درصد آنها آقايان و ۵۳ درصد خانمها بودند و ۱۸ درصد آنها سطح آگاهي خود را نسبت به مضرات زباله هاي خانگي درحد متوسطي دانستند.
۱۱ درصد از ميان يكصد نفر مورد پرسش قرار گرفته شده اظهار داشتند از نحوه جمع آوري زباله خشك رضايت ندارند كه ۱ درصد آنها را آقايان و ۱۰ درصد را خانم ها تشكيل مي دادند آنان دلايل خود را چنين دانستند.
۱- مأموران زباله هايي را كه مورد استفاده آنها نيست دركوچه مي ريزند.
۲- كمبود مخزن در مقايسه با حجم كاغذ موجود در زباله ها.
۳- منظم نبودن در روز و زمان و نبردن سبد هاي زباله هاي خشك.
۶۹ درصد افراد از نحوه جمع آوري زباله هاي خشك اظهار رضايت داشتند و اين طرح را طرح  خوبي براي بازگشت سرمايه هاي ملي و منبع درآمدي براي كشور دانستند كه ۲۰ درصد آقايان و ۴۹ درصد خانم ها بودند و معتقد بودند اين طرح مي بايست در تمامي مناطق تهران به اجرا سپرده شود.
۳ درصد از يك صد نفر در خصوص ادامه همكاري با طرح «ناحيه سبز» تمايلي به ادامه همكاري نداشتند كه ۱ درصد آقايان و ۲ درصد خانم ها بودند و علت عدم همكاري خود را نارضايتي از عدم رسيدگي به مشكلات مشتركين اعلام كرده اند.
۹۰ درصد از شهروندان رضايت خود را جهت همكاري اظهار داشتند كه ۲۳ درصد آنها آقايان و ۶۷ درصد خانم ها بودند و ۷ درصد از شهروندان تا حدودي تمايل به همكاري داشتند و همكاري خود را مشروط بر همكاري متقابل دانستند كه ۲ درصد آنها آقايان و ۵ درصد خانم ها بودند.
طبق آمار موجود دانش آموزان نيز در اين طرح مشاركت داشته اند كه آموزش آنها از همان مدرسه بهترين بازده را خواهد داشت.
هاجر احدي

|   اجتماعي    |    اقتصادي    |    انديشه    |    خارجي    |    سياسي    |    شهري    |
|   علمي فرهنگي    |    گلستان كتاب    |    محيط زيست    |    ورزش    |    ورزش جهان    |    صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |