پنجشنبه ۲۱ فروردين ۱۳۸۲ - سا ل يازدهم - شماره ۳۰۱۸ - April.10,2003
ميزان افت تحصيلي دانش آموزان كشور اعلام شد
008990.jpg
گروه علمي فرهنگي:ميزان افت تحصيلي دانش آموزان كشور در سال تحصيلي ۸۱-۸۰ براي مقطع ابتدايي حدود ۴ درصد، مقطع راهنمايي ۰۱/۱۲درصد و براي پايه اول دبيرستان حدود ۳۰ درصد بوده است.
به گزارش خبرنگار همشهري، به گفته معاون مطبوعاتي اداره كل روابط عمومي وزارت آموزش و پرورش، تعداد مردودين دختر و پسر كل مقطع ابتدايي ۳۲۳ هزار و ۲۳۷ نفر و درصد قبولي در اين مقطع ۸۸/۹۵ درصد، تعداد مردودين دختر و پسر كل مقطع راهنمايي ۵۹۱ هزار و ۹۰۶ نفر و درصد قبولي ۹/۸۷ درصد و تعداد مردودين دختر و پسر براي پايه اول دبيرستان ۴۷۶ هزار و ۶۱۱ نفر با درصد قبولي ۲۱/۷۰ درصد در اين سال برآورد شده است، كه اين ارقام با توجه به تغييرات جمعيت دانش آموزي در مقايسه با سال قبل آن (۸۰-۱۳۷۹) تغييراتي داشته و نشاندهنده نسبتي از رشد در درصد قبوليهاست.
براساس اين گزارش در سال تحصيلي ۸۰-۷۹ تعداد مردودين مقطع ابتدايي ۳۸۴ هزار و ۶۲۹ نفر و درصد قبولي ها ۲۹/۹۵ درصد بوده و در مقطع راهنمايي عده دانش آموزان مردود شده دخترو پسر جمعا ۶۵۱ هزار و ۴۰۲ نفر و درصد قبولي ۰۸/۸۷ اعلام شده است. همچنين در اين سال تعداد مردودين پايه اول دبيرستان، ۴۱۵ هزارو ۲۲۳ نفر و درصد قبولي ۹۴/۶۸ درصد بوده است.
گفتني است گزارشهاي آماري ارائه شده از سوي وزارت آموزش و پرورش حاكي از آن است كه در سال تحصيلي ۸۱-۸۰ نسبت به سال قبل آن، ميانگين حقوق و مزاياي فرهنگي به ميزان ۶/۲۷ درصد، پوشش تحصيلي ظاهري ابتدايي ۴/۲ درصد، پوشش راهنمايي ۶/۰ درصد و پوشش تحصيلي ظاهري متوسطه به ميزان ۳/۱ درصد رشد داشته است.
همچنين به منظور اصلاحات و تغيير ساختار اين وزارتخانه فعاليتهايي چون برگزاري همايش مهندسي ملي اصلاحات ، نگاه تربيتي به برنامه هاي آموزش و پرورش و ادغام امور پرورشي و آموزشي، تشكيل كميته اصلاح ساختار نيروي انساني، تقويت سازمان دانش آموزي، تشكيل سازمان آموزش و پرورش استانها به منظور تمركززدايي و تخصيص ظرفيت هاي جذب نيروي جديد صرفا به مناطق كمتر توسعه يافته از جمله فعاليت هاي انجام شده اعلام شده است.
براساس اين گزارش ارتقاي كيفي برنامه هاي درسي، ارتقاي كيفي نيروي انساني، توسعه مشاركت و آموزش دختران و توجه به مسايل معيشتي و رفاهي فرهنگيان از جمله اقدامات اساسي انجام شده در سال گذشته ذكر گرديده است.
در سال ۸۱-۸۰، پرداخت مطالبات فرهنگيان بابت يارانه مسكن تا مبلغ ۲۷۲ ميليارد ريال، افزايش سهم تحصيلات وام مسكن براي فرهنگيان به ميزان ۱۰۰ ميليارد ريال، پرداخت كمك هاي غيرنقدي به ميزان ۲۰۰ هزار ريال براي هر يك از معلمان در سال ۸۰ و ۶۰۰ هزار ريال تا پايان سال ۸۱، افزايش حجم تسهيلات قرض الحسنه فرهنگيان به مبلغ ۱۰۰ ميليارد ريال و افزايش فوق العاده شغل معلمان نسبت به ساير كاركنان دختر به ميزان ۷ درصد از جمله فعاليت هاي انجام شده به منظور بهبود وضعيت معيشتي فرهنگيان بوده است.

اعلام  شرايط  شركت  در آزمون  ورودي  مدارس  راهنمايي  نمونه  دولتي  تهران
گروه علمي فرهنگي: سازمان  آموزش  و پرورش  شهر تهران  شرايط شركت  در آزمون ورودي  مدارس  راهنمايي نمونه  دولتي  را اعلام  كرد.
به  گزارش  روابط عمومي  اين  سازمان ، محل  سكونت  و يا تحصيل دانش  آموزان  در يكي از مناطق  اعلام  شده  مي بايست  تحت  پوشش  واحد آموزشي  نمونه - دولتي  باشد.
نداشتن  سابقه  مردودي  و يا ترك  تحصيل  در طول  دوره  ابتدايي  و دارا بودن حداقل  معدل  ۱۷ در امتحانات  خرداد ماه ، از شرايط عمومي  شركت  در اين  آزمون است .
ادبيات  فارسي  با ضريب  ۲، تعليمات  ديني  با ضريب  ۱ ، رياضيات  با ضريب  ۴و علوم  اجتماعي  با ضريب  ۳ از مواد درسي  در اين  آزمون  بوده  و دروس  تاريخ ،جغرافيا و تعليمات  مدني  با ضريب  ۱ محاسبه  خواهد شد.
براساس  اين  گزارش  ، سئوالات  آزمون  ورودي  بر مبناي  دو سوم  از مواد درسي پايه  پنجم  و يك  سوم  از مواد درسي  پايه  چهارم  ابتدايي  خواهد بود.
اين  آزمون  صبح  روز جمعه  ۲۳ خرداد ماه  برگزار خواهد شد.
روابط عمومي سازمان  آموزش  وپرورش  شهر تهران  همچنين  زمان  برگزاري  امتحان درس  ديني دانش آموزان  اقليت  ديني  را كه  درمدارس  عادي  به تحصيل  اشتغال  دارند،اعلام  كرد.
بر اساس  اين  گزارش ، امتحان  دانش آموزان  دختر آشوري  در مجتمع آموزشي  حضرت مريم  و دانش آموزان  پسر در مجتمع  آموزشي  بهنام  ساعت  ۱۰ صبح ، ۳۰ ارديبهشت ماه  خواهد بود.
دانش آموزان  دختر و پسر ارمني  نيز در مدرسه  ارس  و آزمون  دانش آموزان  دختر زرتشتي  در مدرسه  گشتاسب  و دانش آموزان  پسر نيز در مدرسه  هرمز آرش ، صبح روز ۲۶ ارديبهشت  ماه  برگزار خواهد شد.
امتحان  دانش  آموزان  دختر كليمي  نيز در مجتمع  اتفاق  و دانش  آموزان  پسردر مجتمع  موسي  ابن  عمران  صبح  روز ۲۵ ارديبهشت  ماه  برگزار خواهد شد.

تخت جمشيد ؛ كهن ترين دروازه گفت وگوي جهاني
008500.jpg
اشاره: گفت وگوي بين اقوام مختلف و در جغرافياي پراكنده مي تواند محورهاي متفاوت داشته باشد. همان طور كه فرآورده هاي فكري و علوم انساني در اين ارتباطات دخالت مي كنند، فرآورده هاي صنعتي نيز مي توانند حضوري مؤثر داشته باشند. دستاوردهاي ديني و اجتماعي، تجارت همزيستي، تحول زيستگاه ها و همه و همه بخش هاي اساسي همزباني هاي بين المللي را تشكيل مي دهند. از اين ميان، ناگفته پيداست كه بيشترين سهم ايرانيان همانا تعالي فرهنگي در حوزه هاي انديشه و باور هاي بزرگ و پيشتازانه است.
«پارس» با داشتن عناصر بي بديل تاريخي و يادگارهاي ارزشمند از اقوام گذشته، همواره پايتخت فرهنگي ايران شمرده شده و مي شود. نگين ارزشمند اين پايتخت نيز مجموعه كم نظيري است كه در اين نوشتار از نگاهي ويژه مورد بررسي قرار مي گيرد. به اين ترتيب «پارسه» و «پارسيان» سهم چشم گيري از گويش عالم فهم و زبان گفت وگوي جهاني ايرانيان را به عهده دارند. با هم اين مطلب را مي خوانيم.
در بررسي فرهنگ جهاني ايرانيان، به قدرت رسيدن پارسي ها در ايران- در حدود سده پنجم پيش از ميلاد- از اين جهت كه دولتي تقريبا فراگير و جهاني تأسيس كردند و قسمت هاي عمده دنيا- غير از بخشي از يونان و...- را تحت سلطه و تأثير فرهنگ و بينش ژرف خود قرار دادند، داراي اهميت ويژه اي است. امپراتوري بزرگ هخامنشي، براي اولين بار در جهان باستان، باحكومت مركزي مقتدر، به عنوان مصداق واقعي جهان وطني مطرح مي شود. بررسي اين ويژگي ها از طريق مطالعه دو منبع اصلي يعني بقاياي معماري و همچنين معدودي كتيبه هاي ارزشمند كه تاكنون باقي مانده، در حقيقت مستندات ملموس و بازمانده هاي فيزيكي قابل اطمينان تحقيقات شمرده مي شوند. در اين ميان، تقريبا در بين اغلب محققان اين اتفاق نظر وجود دارد كه «تخت جمشيد» فشرده اي است از اين اطلاعات قيمتي. بنايي كه گويي براي همه زمان ها و همه انسان ها ساخته شده است و پيكره سترگ راه پله  ورودي آن- همه از تخته سنگ هاي يك تكه- هر دم آدمي را به دنيايي ديگر، دنيايي سرشار از يگانگي و جاودانگي خواهد برد.
«تخت جمشيد» بناي خيره كننده اي است كه در چهل و پنج  كيلومتري شهر شيراز امروزي و در نزديكي شهر مرودشت، بر صفه اي وسيع به ابعاد تقريبي ۲۷۴*۴۵۷ متر و با تسطيح حجم انبوهي از كوه، به دستور داريوش بزرگ- پسر ويشتاسب- از سال ۵۲۱ پيش از ميلاد ايجاد شده است. ساختمان هاي مجلل آن در طول چند قرن به تدريج شكل گرفته كه هر كدام به تنهايي قابل توجه و بحث معماري و آييني هستند. در اجزاي آن جلال و عظمت با دقت و ظرافتي غيرقابل توصيف درآميخته است. اين حجم از سنگ با نقوشي اين چنين دقيق و لطيف، كه حكايت از صبر و حوصله اي ستودني و مديريتي عالي دارد، واقعا نمي تواند نظيري داشته باشد. اتفاقي كه بدون اعتقادات قلبي ميسر نيست. جلاي سنگ هاي آن بي ترديد از شفافيت هنرمندان و انديشه هاي پاك سرچشمه گرفته است.
در زمستان و تابستان به ترتيب دو مركز بزرگ ايران باستان يعني «هگمتانه» (احتمال به معناي محل جمع شدن) يادگاري از حكومت مادها، در نزديكي شهر همدان امروزي و كاخ عظيم «آپادانا» در شهر تاريخي شوش دانيال- پايتخت قديمي عيلام، كه هنوز بقاياي اندك آن نشانگر وسعت و شكوه راستين آن در هنگام آباداني است- بي گمان دو پايتخت اداري- سياسي هخامنشيان بوده اند. بنابر اين مي توان به بناهاي بي نظير «تخت جمشيد» در مرودشت فارس با نگاهي فراتر از يك مركز قدرت حكومتي و سياسي نگاه كرد. خاطرات برگزاري مراسم مذهبي و آييني، از جشن ها تا تدفين  شاهان در دامنه كوه رحمت و... نيز دليل ديگري است بر اين كه مجموعه مذكور با انديشه اي فراتر از زندگي روزمره  اداره مي شده است. بسياري از جزئيات معماري نيز گواه اين انتخاب است.
آنچه باعث شده است كه اين مجموعه كاربري و توانايي عملكردي اين چنين وسيع را داشته باشد، در وهله اول، شايد نوع شكل گيري و ماهيت ويژه آن است در ارتباط با حضور ماورا ءالطبيعه و نيروهاي برتر زمين،كه در سرنوشت شهرها و زيستگاه هاي انساني به طرز عجيبي مؤثر بوده است. شهرهاي مصر باستان همواره به دست فراعن اداره مي شدند كه خود را خداي گونه مي پنداشتند. يونانيان در شهرهايي زندگي مي كردند كه به وسيله نيروهاي مادي و زميني اداره مي شد،در حالي كه خدايان شهر با چهره هاي انساني در دوردست شهر و در قله هاي كوههاي المپ به سر مي بردند. عيلاميان شهرهاي خود را به خدايان پيشكش مي كردند و هر كدام از اين شيوه ها به نوعي معماري شهري، شهرسازي و سيستم اداري و حكومتي خاصي منجر مي شود. در اين ميان اما قدرت در حكومت هخامنشيان و به طور اخص در تخت جمشيد به دست پادشاهي است كه اقتدار خود را در كنار سلسله مراتب اشرافي و فراتر از قدرت هاي مادي، مديون مذهب است. پادشاه واسطه مردم است با خدا و خود مقيد به آنچه در مذهب رسمي تكليف شده است. موبدان در اداره حكومت شركت دارند و با تكيه به سنت هاي اجدادي، نقشه هاي شهرها را تهيه و تقديس مي كنند. تعدد و موارد ذكر نام اهورامزدا در كتيبه هاي تخت جمشيد و ديگر يادگارهاي هخامنشي از زبان شاهان، گواه اين مطلب است. بديهي است كه اين نگاه، به تفكرات و عملكردهاي انساني و جهاني ويژه ختم خواهد شد.
گذشته از ظرافت، ابعاد و مقياس هاي اعجاب آور اين مجموعه، گزينش نام افسانه اي «تخت جمشيد» نيز سرنوشت آن را با اساطير كهن پارسي درآميخته است. اساطيري كه ريشه در پاك ترين نهادهاي آدمي دارد و هاله اي از قداست و معنويتي انساني را بر پهنه بهدينان گسترده است. هر گاه آدمي در مقابل عظمتي دست نيافتني، قرار گرفته، تخيل افسانه سراي خود را به كمك خوانده است. «جمشيد» صاحب جام سحر انگيز جم- مظهر بصيرت و طينت شفاف بني بشر- بعد از تهمورث در نهايت قدرت و شكوه بر تخت سلطنت مي نشيند. در زمان سلطنت او ناخوشي و مرگ، گرسنگي و تشنگي و... وجود نداشته و مردم در صلح و راحتي مي زيستند. پس او زمين را شكافته و سه برابر بر وسعت آن مي افزايد. مي گويند هرمزد به جمشيد خبر مي دهد كه زمستاني سخت در پيش است و رودها از شدت بارندگي طغيان خواهند كرد. بايد او قلعه مربعي بسازد و در آن آتشي روشن كرده، تخم حشم و چارپايان باركش و درختان زيبا و... را در آنجا گرد كند. در آنجا بماند تا پس از آن خرابي، زمين باز از مردمان مؤمن  آباد شود.(عصر اساطيري تاريخ ايران- حسن پيرنيا صفحه ۳۴ و ۳۵) از آنجا كه اسطوره ها ساخته انديشه هاي بلند و متحير است، اشتراكات بسياري در بين اقوام مختلف پديد آورده و نوعي پيوستگي جادويي ايجاد مي كند. اين پيوستگي- كه نمي تواند خارج از بحث باشد. هرگز مرزي نمي شناسد و دل هاي آدميان را در تمام گوشه هاي زمان و مكان در مي نوردد.(مقايسه كنيد با داستان طوفان و كشتي نوح- قلنا احمل فيها من كل زوجين اثنين) گزينش نام جمشيد كه بي ارتباط با قلعه مربع او نيست، از اين گونه شمرده مي شود. انتساب اين مجموعه به حضرت سليمان(ع) در بين عامه و مورخين با عنوان مزگت ويا مسجد سليمان(آنچنان كه ابن حقول در صوره الارض و مسعودي در مروج الذهب و ديگران نوشته اند) نيز از همين شيوه نگاه و انديشه قابل بررسي است.
غير از وجوه مقدس اين فضاها، بايد به رفتارهاي جهان وطني كه از اين مكان بروز مي يافته توجه كرد. نشانه هاي اين جهان وطني را مي توان در معماري، مذهب، داعيه شاهنشاهان هخامنشي، وقايع مربوط به لشگركشي ها، گسيل صنعت گران به ممالك دور و نزديك و... مشاهده كرد. هر كدام از اين عنوان ها خود محورهاي قابل بحثي هستند كه با ارائه مدارك معتبر، ايران و پارسيان را بر قله هاي رفيع بشردوستي و ايده هاي ناب انديشه فرامليتي مي نشاند. همچنين نبايد از نظر دورداشت كه اگرچه قصد پرداختن به ويژگي هاي كالبدي تخت جمشيد باشد، باز هم بررسي اين موضوع به شدت با شيوه هاي حكومت داري هخامنشيان و منش شاهان اين سلسله، درهم تنيده شده است. چرا كه عمده ساختار بيروني اين مجموعه در حقيقت تجسم عيني انديشه هاي دروني جامعه هخامنشي- متشكل از بزرگان، اشراف، رهبران مذهبي، شخص شاه، مردم و...- است.
دروازه ها و نقوش متعدد تخت جمشيد، آنجا كه كورش خود را شاه دادگستر جهان مي نامد، آن هنگام كه به لشگريان اجازه تخريب سرزمين هاي فتح داده نمي شود، احترام به مذهب و معابد سرزمين هاي فتح شده، تعمير بناهاي مصر، عمليات سترگ احداث كانال  بزرگ مصر به دستور داريوش (كه متأسفانه در نظام اقتصادي دنياي امروز به عكس بعضي كشورهاي قدرتمند، با وجود مدارك معتبر و كتيبه  داريوش در موزه قاهره، هيچ حقوق و مزيتي را براي بانيان اصلي اين كانال در امور كشتيراني به دنبال نداشته است) و تكميل كتابخانه و... همه و همه تنها گوشه اي از تفكر پيوستگي و فرض يكپارچگي جهان در نظام حكومتي و باور ايرانيان باستان است.
در بدو ورود به تخت جمشيد، در كتيبه اي منقوش بر دروازه ملل به سه زبان عيلامي، پارسي و بابلي نوشته شده است:
«به خواست اهورامزدا اين دروازه كه همه كشورها از آن مي گذرند من براي مردم ملل ساخته ام.»
استفاده از سه زبان رايج آن روزگار اثبات ادعاي جهاني بودن اين دروازه است. بي هيچ گفت  وگو تنها نمونه از تاريخ باستان است كه دروازه اي براي همه ملل ساخته شده است.(تخت جمشيد از نگاهي ديگر- حبيب الله پور عبدالله ص ۹۸) نوعي نشانه احترام عملي به همه مردم جهان و دعوت از آنها براي زندگي در جهاني كه متعلق به همه اقوام بزرگ و كوچك است. آنچه امروزه به رويايي دست نيافتني مي ماند. اين دروازه و دروازه هاي ديگر به نشانه ارتباط جهاني به سمت چهار گوشه دنيا گشوده مي شوند. اگرچه آخرين آنها قرباني حمله اسكندر شده است.
ايرانيان باستان با نگاهي فراملي همواره چشم به آباداني جهان دوخته بودند. مداركي موجود است كه نشان مي دهد بازسازي بناهاي «اور» و «بابل» به دست ايرانيان و فرمان شاهان ايراني انجام شده است. متن كتيبه منقوش بر پايه تنديس «اوزاهاس نيتي» در موزه واتيكان روم تأكيدي است بر اين شيوه نگاه:
آنچه در حمايت از ابنيه و در جهت تأمين نيازهاي مردم گوشه و كنار دنيا صورت مي گرفت بي شباهت به عملكرد افتخارآميز امروز سازمان جهاني يونسكو نيست.
بنيان فكري پادشاهان هخامنشي- نشسته بر اريكه تخت جمشيد- را مي توان از مقايسه دو نمونه بارز انديشه حكومتي در دنياي باستان به خوبي دريافت. «آشوربانيپال»در نبشته اي كهن، اعمال وحشيانه  جنگ را به عنوان افتخارات خود، چنين برمي شمرد و مي گويد:
«من شوش شهر بزرگ مقدس... را بخواست آشور و ايشتار فتح كردم... من زيگورات شوش را كه از آجرهايي با سنگ لاجورد لعاب شده بود، شكستم... معابد عيلام را با خاك يكسان كردم و خدايان و الهه هايش را به باد يغما دادم...»
از خونريزي و آتش مي گويد. از كشتار و ويراني و از ...
از ديگر سوي اما كتيبه كوروش- سرسلسله هخامنشيان- پس از فتح بابل حكايت ديگر گونه اي است:
«... آن گاه كه بدون جنگ و پيكار وارد بابل شدم... مردوك(خداي بابلي) دلهاي پاك مردم را متوجه من كرد زيرا من او را ارجمند و گرامي داشتم... نگذاشتم رنج و آزاري به مردم اين شهر و اين سرزمين وارد آيد... من براي صلح كوشيدم. برده داري را برانداختم... فرمان دادم كه همه مردم در پرستش خداي خود آزاد باشند و آنان را نيازارند... فرمان دادم تمام نيايشگاه هايي كه بسته شده بود بگشايند. همه خدايان اين نيايشگاه ها را به جاهاي خود بازگردانم. اهالي اين محل ها را گرد آوردم و خانه هاي آنها را كه خراب كرده بودند از نو ساختم...» (نبشته هاي پارسي باستان- رضا مرادي غياث آبادي).
و اين لحن كلامي است كه در دنياي متحد و يگانه امروزي معنا مي يابد و شگفت اشاره بي مانندي است در هزاره هاي پيشين به آزادي انديشه و مذهب، احترام به عقايد ديگران، به ممنوعيت برده داري(قرنها قبل از حكم صريح اسلام) و تكلف فاتح به تأمن رفاه وآسايش مردم و آباداني سرزمين. سخني كه حتي همين چند سال گذشته در متمدن ترين كشورهاي دنياي امروز غيرقابل طرح و بدعتي گناه آميز بود.
شواهد ديگري مبتني بر كاوش هاي تخت جمشيد حكايت از نظامي دقيق براي عمليات ساختمان سازي اين مجموعه دارد. سيستم هاي اعجاب آور اداره كارگاه ها، چگونگي و نظام پرداخت دستمزدها، رفتار مسالمت آميز با اسيران جنگي، پرداخت هزينه هاي مربوط به تهيه بذر زارعان، ارائه خدمات رفاهي گونه گون به كارگران حتي كارگراني كه از سرزمين هاي ديگري به كار گرفته مي شدند، موقعيت اجتماعي زنان و... را مي توان از كامل ترين شيوه هاي عدالت گستري و حفظ آنچه امروزه «حقوق بشر» و «قانون كارگري» خوانده مي شود، ناميد. نظامي كه مي كوشد به ثبات، آرامش و امنيت جهاني دست پيدا كند.
در مورد رعايت حقوق زنان كارگاه و دربار، آنچه از متون كتيبه هاي مكشوف در تخت جمشيد برمي آيد اين است كه علاوه بر كارهاي معمولي مثل خياطي و كار در مزارع، عده اي از بانوان مسئوليت هاي مهم تري از جمله مديريت كارگاه هاي خزانه و... را نيز عهده دار بوده اند. همچنين از حقوق و مزاياي كافي برخوردار مي شدند. چنان كه حتي به مرخصي پنج ماهه زايمان و دستمزدهاي زنان در طول زايمان كه البته بستگي به جنسيت نوزاد داشته، نيز اشاره شده است.(از زبان داريوش- هايدماري كخ/ پرويز رجبي ص ۶۲ و ۶۵)
كارگراني كه از ديگر سرزمين هاي تحت تسلط هخامنشيان مي آمدند نيز مي توانستند در ازاي كار و نوع شغلشان همچون ديگران از جيره هاي جنسي مثل خرما، آب، جو، گندم و... استفاده كنند. كارگران كم سن و سال نيز از اين قاعده مستثني نبودند. در بخشي از كتيبه هاي مربوط به گزارش هاي دستمزدها در تخت جمشيد آمده است:
«تعداد پسرها شش نفر بود، هر كدام سه شكل و ثلث شكل دريافت مي كنند.»
جالب اين كه ميزان دريافت مشروبات در مورد شاغلين كم سال با رعايت و امساك تمام بوده است. همه كاركنان متناسب با كارآيي و نوع فعاليتشان داراي امتيازات مناسبي بوده و در طبقه و رده اداري خود تحت نظر مسئول ارشد و مسئول اداره زيردستان خود بوده اند.
وقتي بناي تخت جمشيد آغاز مي شود به دستور حكومت مركزي، هنرمندان سراسر جهان فراخوانده مي شوند. اسباب راحتي آنها مهيا مي شود تا هر يك متناسب با حرفه و تبحرشان از مزاياي مربوطه بهره مند شوند. به اين ترتيب مجموعه اي از شيوه ها و سليقه ها با برگزيده ترين فنون جهاني، دست در دست هم اثري شكوهمند خلق مي كنند. زيبايي و هنر تعريفي جهاني پيدا مي كند و بنايي وحدت آفرين- در تمام ابعاد معنايي آن- خلق مي شود. شايد اين نوع فراخواني و امكانات اسكان براي هنرمندان، اولين و كهن ترين نمونه مشابه از شهرك هاي هنري قرن حاضر باشد.
سعيد فلاح فر

علمي فرهنگي
اجتماعي
اقتصادي
انديشه
خارجي
سياسي
شهري
گلستان كتاب
محيط زيست
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
همشهري جهان
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   انديشه   |   خارجي   |   سياسي   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   گلستان كتاب   |  
|  محيط زيست   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |