باران كه در لطافت طبعش...
نگاهي به پيامدهاي افزايش برف و باران بر اقليم و كشاورزي ايران
|
|
دكتر پرويز كردواني استاد نمونه دانشگاه تهران
ايران را از لحاظ شرايط اقليمي، به طور كلي مي توان به دو بخش تقسيم كرد: مناطق مرطوب و مناطق خشك: مناطق مرطوب كه شامل نواحي نيمه مرطوب و مرطوب مي شود، حدود ۱۰ درصد كشور را پوشانيده است (تقريباً از مينودشت تا آستارا در شمال كشور) كه تقريباً در تمام ماه هاي سال، داراي بارندگي است، بقيه مناطق كشور خشك است كه در تمام ماه هاي سال بارندگي ندارد. اين مناطق وسيع خشك، از چهار ناحيه متفاوت از لحاظ مقدار بارش و توزيع بارندگي تشكيل شده است: نيمه خشك، خشك، نيمه بيابان و بيابان.
نواحي نيمه خشك مانند شمال غرب، غرب و شمال شرق كشور كه تقريباً ۹ ماه از سال را بارندگي دارد كه در آن زراعت هاي ديمي هم امكان پذير است. اما تابستانها معمولاً فاقد ريزشهاي جوي است.
نواحي خشك مانند نواحي واقع در محدوده تهران تا نزديك مشهد، از تهران تا قم، كاشان، قم، اصفهان و غيره كه مانند نواحي نيمه خشك فصول مرطوب ندارد ولي فقط چند بار بارندگي در طول سال و بيشتر در فصلهاي پائيز و زمستان و بهار در آنها رخ مي دهد. نواحي نيمه بياباني مانند يزد، نائين، خور، جندق و حواشي بيابان لوت كه امكان دارد در طول يكسال، حتي يك بارندگي مؤثر (كه در رشد گياه مؤثر واقع بشود) هم نداشته باشد و خلاصه بيابان واقعي مانند بيابان لوت، ميرجاوه (مرز ايران وپاكستان) كه امكان دارد در طول يكسال يا سالها در آن بارندگي صورت نگيرد.
آنچه تا اينجا به اختصار نوشتيم، درواقع شرايط اقليمي معمولي و عادي نواحي مختلف ايران است اما از يك طرف در برخي سال ها، خشكسالي ها، به ويژه توأم با گرم شدن هوا اين نظام اقليمي را به هم مي ريزد و نامنظم مي كند و مسئله كمبود بارندگي و آب را به وجود مي آورد و از طرف ديگر در بعضي سالها بارندگيهاي زياد بخصوص توأم شدن با سردي زياد هوا در مواردي سودمند واقع مي شود ولي در بسياري موارد زيانهايي را به بار مي آورد.
درباره خشكساليهاي گذشته شاهد اثرات نامطلوب و زيانهاي آن بوديم كه در اينجا نيازي به شرح آنها نيست، هرچند هنوز هم در بخشهايي از كشور همچنان شرايط خشكسالي (كمبود بارندگي نسبي) حاكم است، حتي در سال آبي جاري كه در بسياري از مناطق كشور به طور تقريباً بي سابقه يا كم سابقه اي برف و باران زيادي باريده است، اما مناطقي مانند سيستان و بلوچستان، نواحي جنوبي استان خراسان و نواحي جنوبي و جنوب شرقي استان كرمان و حتي بخشهاي قابل توجهي از استان فارس مانند داراب، فسا، لارستان و غيره، از كاهش بارندگي، رنج مي برند.
اثرات بارندگي زياد و توأم با سرما را در نواحي مختلف كشور به اختصار مورد بررسي قرار مي دهيم.
- در نواحي مرطوب شمال كشور: اقليم شمال كشور به گونه اي است كه بيشتر بارندگي در درجه اول در فصل پائيز و بعد در فصل زمستان صورت مي گيرد (تحت تأثير جريان هوايي پرفشار سردسيبري). در آغاز بهار بارندگيها نسبت به فصول گذشته كاهش مي يابد و هوا هم رو به اعتدال مي رود تا شرايط براي شكوفه كردن درختان ميوه، آماده سازي و كشت برنج و غيره فراهم گردد. سرماي امسال موجب به تأخير افتادن شكوفه ها و به وجود آمدن رخ هاي جديد در درختان ميوه مانند كيوي، مركبات و گردو (در ارتفاعات) شده است. بارندگي زياد و سرما شرايط را براي كشت برنج نيز نامساعد كرده است. زيرا در سالهاي اخير براي كاهش زيان هاي آفت بزرگ برنج يعني كرم ساقه خوار برنج، كشاورزان سعي مي كنند، كشت برنج را جلو بيندازند تا قبل از آنكه كرم ساقه خوار فعال شود، شاخه برنج ضخيم و چوبي شده باشد. براي اين كار، كشاورزان شاليكار با كاشتن نشاء هاي مورد نياز خود در گلخانه يا زير به اصطلاح پلاستيك، نشاء هاي قابل كشت را فراهم مي كنند. امسال، هم بارندگي زياد و هم سرما هر دو به زراعت كشت شده، زيان وارد آورد زيرا برخي از كشاورزان، از ترس كرم ساقه خوار برنج، نشاء را در هفته سوم فروردين كاشتند كه هم فشار و شدت زياد باران و هم سرما، باعث نابودي نشاء ها شد. بنابراين شاليكاران بر سر دوراهي قرار دارند. اگر كشت برنج را به خاطر تأثير نامطلوب اقليم به تأخير بيندازند، محصولشان دچار طعمه كرم ساقه خوار برنج مي شود و نيز توليد در واحد سطح پائين مي آيد و اگر از ترس كرم ساقه خوار، هراكش (زود) بكارند، باران شديد و سرما آنها را نابود مي كند و تازه مسئله كمبود نشاء و گراني بذر برنج (جو) پيش مي آيد كه كشاورزي را غيراقتصادي مي كند و با دوباره كاري يعني عقب افتادن كشت، توليد محصول در واحد سطح به شدت كاهش مي يابد، ضمن آنكه هزينه بيشتري هم به كشاورزان تعلق مي گيرد.
در مورد سبزي ها: شرايط اقليمي نواحي مرطوب و معتدل شمالي كشور به گونه اي است كه در اين فصل، از توليد ات آن سبزي است. بارندگي زياد سبب افزايش بيش از حد حلزون ها مي شود كه از عوامل آلوده كننده سبزي ها به شمار مي رود. امسال اين شرايط پيش آمده است به همين دليل مصرف سبزي در مناطق پرباران بايد با دقت بيشتر صورت گيرد. در مورد غلات ديم رسم است كه در ارتفاعات مناطق شمالي كشور گندم مي كارند كه گندم ديم ناميده مي شود. در سالهاي معمولي (از لحاظ بارندگي) اين زارعت خوب مي شود. اما بارندگي زياد، باعث كاهش محصول مي گردد .زيرا بارندگي زياد باعث اسيدي تر شدن خاك و نامساعد شدن شرايط براي موجودات خاكزي و نيز شسته شدن و فقير شدن خاك از لحاظ مواد غذايي و ديگر اثرهاي نامطلوب مي شود، در حالي كه در ديگر مناطق ديم خيز كشور مانند نواحي غربي و شمال غربي و شمال شرقي كشور، بارندگي بيشتر باعث توليد بيشتر محصولات ديمي در واحد سطح مي گردد.
اما بارندگي زياد حتي توأم با سرما براي درختان جنگلي و جنگلهاي شمال و بسياري از ديگر مناطق كشور، بسيار مفيد است زيرا هم آب بيشتر به آنها مي رسد و هم امكان از بين رفتن برخي آفات آنها براثر سرما وجود دارد.
- تأثير بارندگي زياد توأم با سرما در مناطق كوهستاني و نيمه خشك كشور: در اين مناطق مانند نواحي كوهستاني البرز، زاگرس، آذربايجان شرقي، اردبيل، آذربايجان غربي، كرمانشاه، كردستان، لرستان و غيره بارندگي زياد توأم با سرما براي جنگل ها و زراعتهاي ديم (غلات و حبوب) بسيار مفيد ولي در ديگر موارد غالباً زيانبخش است:
- مراتع: بهترين مراتع كشور ما (بهاري و تابستاني) در همين مناطق كوهستاني و نيمه خشك كشور است. هرچند بارندگي براي رشد گياهان مرتعي سودمند است ولي تداوم آن باعث برودت هوا مي شود و هواي سرد مانع رشد گياهان مرتعي مي شود. اين در حالي است كه دامداران، دامهاي خود را از مراتع قشلاقي (زمستاني) به مراتع بهاري در اين مناطق برده اند ولي هنوز گياهان مرتعي به علت سرما به رشد لازم نرسيده اند و به علاوه مرتع كاملاً خيس است. در نتيجه هم دامها علوفه كافي ندارند و هم با لگد مال كردن عرصه هاي تحت تأثير چراي خود باعث تخريب خاك و نابودي علفهاي مرتعي مي شوند.
باغهاي ميوه: از ويژگي هاي نواحي كوهستاني و نيمه خشك، وجود باغهاي ميوه محصولات سردسيري است مانند سيب، زردآلو، گلابي، گيلاس و غيره. بارندگي هاي شديد به ويژه توأم با تگرگ باعث فروريختن شكوفه ها و شكستن شاخه هايي از درختان مي شوند. سرماي ناگهاني باعث سرمازدگي شكوفه ها و به اصطلاح «سردرختي ها» مي شود چيزي كه در بسياري از اين مناطق اتفاق افتاده و محصولات سردرختي را از بين برده است.
تأثير بارندگي زياد توأم با سرما در مناطق خشك داخلي كشور، مانند دشتهاي جنوبي كوه هاي البرز و بينالود (از تهران تا سمنان وشاهرود تا نزديكي مشهد) از تهران به قم، كاشان، نطنز، از قم به اصفهان، نواحي جنوبي خراسان تقريباً تمام استان كرمان به غير از بيابان لوت و حواشي آن و ديگر مناطق. در اين مناطق بارندگي براي زراعت غلات (گندم و جو) بسيار مفيد بوده و حتي سرماي آن تأثير بسيار مفيد و ويژه داشته است، زيرا سرماي توأم با بارندگي، باعث نابودي بزرگترين آفت غلات (گندم و جو) يعني «سن» شده. اگر كشاورزان اين مناطق به دليل فقر و عدم توانايي مالي قادر به پرداخت هزينه بالغ بر چهار هزار تومان به ازاء هر هكتار براي سمپاشي مزارع را با هواپيما نداشتند، خدا در اينجا نيز يار آنان بوده كه با يك بارندگي شديد توأم با سرما، اكثر سن ها نابود گشتند.
پنبه در اكثر مناطق داخلي كشور، مهمترين محصول بشمار مي رود. متأسفانه بارندگي هاي شديد و سرما به محصول سال گذشته، لطمه شديد وارد آورد و باعث خسارات زياد به كشاورزان شد زيرا به علت مكانيزه نبودن عمليات برداشت، محصول پنبه (وش) با دست جمع آوري مي شود. سال گذشته كه كارگران خارجي (افغاني) در اين مناطق زياد بودند، جمع آوري محصول پنبه، مسئله چنداني نبود و محصول در همان ماه آبان جمع آوري و براي فروش به تعاوني، كارخانه يا ديگر نهادها عرضه مي شد. اما به علت نبود يا كمبود كارگر بيگانه، (بيرون كردن آنها از كشور و يا رفتن داوطلبانه آنها به كشور خودشان) عمليات كشاورزي در بسياري موارد با مشكل مواجه شده است. پنبه كه مي بايست معمولاً در مهر و آبان سال گذشته برداشت مي شد به علت نبودن كارگر پنبه چين، هنوز هم در بسياري از مزارع، جمع آوري يا برداشت نشده است كه مي توان آن را فاجعه اي بدتر از خشكسالي ناميد. زيرا اگر به علت كمبود آب، در خشكسالي، از سطح كشت كاسته مي شد يا سطح توليد پائين مي آمد، اكنون كشاورزان با زحمت و هزينه بسيار زياد پنبه را توليد كرده اند و فقط وسيله اي براي چيدن يا بهره برداري از آن ندارند كه به اصطلاح در جلوي چشممان در حال نابودي است، در حالي كه كشاورزان اين مناطق با فرا رسيدن فصل بهار بايد كشت جديد آن را آغاز كنند اما هنوز پنبه سال گذشته آنها برداشت نشده است.
بارندگي شديد توأم با سرما نه تنها به محصول برداشت نشده پنبه سال گذشته، زيان وارد آورده است بلكه يا مانع كشت به موقع محصول بهاره (پنبه) امسال مي شود و يا آنچه كه كاشته شده را نابود مي كند .زيرا باعث سفت و سخت شدن زمين و مانع از سبز شدن بذرها مي گردد. در نتيجه كشاورز ناچار است قسمت هايي را كه سبز نشده به اصطلاح «واكاري كند» يعني جاي آنها مجدداً بذر بكارد و يا حتي در مواردي تمام مزرعه را دوباره شخم زده از نو بكارد كه هم هزينه زيادي براي كشاورز دارد و هم با سپري شدن زمان به موقع كشت درآمد در واحد سطح كاهش مي يابد.
در بسياري از اين مناطق بارندگي شديد توأم با سرما به سردرختي ها (ميوه ها) لطمه شديد وارد آورده است. به عنوان مثال سبب وارد آمدن ميليونها تومان خسارت به محصولات كشاورزي در منطقه خراسان به ويژه تربت جام و بالاخص تربت حيدريه شده است. بنابراين در مجموع بارندگي ها و سرما براي زراعت غلات موجود مفيد ولي براي محصولات بهاره (پنبه، خربزه و نقدي كاري مانند خيار، گوجه، بادنجان و كدو) زيانبخش بوده است.
و اما در مورد كشت هاي گلخانه اي كه به ويژه به موجب برنامه هاي دولت، در سالهاي اخير براي ايجاد اشتغال سرمايه گذاري زيادي شده و بسيار گسترش يافته است.
كشور هلند از لحاظ كشت گلخانه اي، مقام اول را در دنيا دارد، هر چند از شرايط آب و هوايي نامساعدي برخوردار است، زيرا هوا، غالباً ابري و توأم با باد است، درحالي كه گياهان گلخانه اي هم نياز به نور آفتاب دارند. اما چون صاحبان گلخانه ها به اين شرايط نامساعد آگاه هستند، با نصب چراغ هايي در داخل گلخانه ها نور مورد نياز براي گياه را به طور مصنوعي تأمين كرده اند، هرچند هزينه بسيار زيادي را هم متحمل شده اند. بنابراين ابري بودن و نامساعد بودن هوا با ايجاد گلخانه هاي مجهز، نمي تواند اثرات نامطلوب بر محصولات گلخانه اي داشته باشد كه گفته مي شود حدود دو برابر پول نفت در كشور ما، كشت گلخانه اي براي كشور هلند، درآمد دارد! اما در كشور ما، گلخانه هاي پيشرفته احداث نشده و مجهز به تجهيزات لازم نيستند و لذا تمام گلخانه ها وابسته به نور خورشيد هستند. چندين روز هواي ابري و تقريباً فاقد نور خورشيد، باعث زرد شدن و يا حتي در حال از بين رفتن بسياري از محصولات گلخانه اي به ويژه خيار شده است. از آنجا كه اين گلخانه ها مجهز به سيستم نور مصنوعي نيستند هيچ راه مقابله يا اقدامي براي نجات آنها وجود ندارد و لذا گلخانه داران بايد شاهد نابودي تدريجي دسترنج خود باشند، مگر آنكه لطف خداوند شامل حال آنان گردد و با آفتابي شدن هوا، اين دسته از كشاورزان را ياري كرده، محصول آنان را از نابودي نجات دهد.
اين شرايط هوايي غيرعادي كنوني حاكم بر كشور ما، نتيجه نوسان هاي اقليمي است كه بشر براي خود به وجود آورده، اگر ما در اين فصل از سال از بارندگي هاي زياد و سرما نگرانيم، گرماي شديد و ناراحت كننده هوا، به طور غيرعادي يعني دماي ۳۰ درجه سانتي گراد! سراسر اروپا را فراگرفته و ساكنان آن را غافلگير و به شدت ناراحت كرده است. در سطح كره زمين، عده اي از سرما و عده اي ديگر از گرما رنج و زيان مي برند!
|