شنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۳۸۲ - شماره ۳۰۳۸- May, 3, 2003
سرنوشت كنكورد
فرود براي هميشه
ترجمه: عباس فتاح زاده
009822.jpg

شركت هواپيمايي ايرفرانس به ازاي هر صندلي هواپيماي كنكورد در مسير پاريس ـ نيويورك و بالعكس ۸۶۲۶ يورو از مسافران پول مي گيرد. بريتيش ايرويز، رقيب انگليسي، براي پروازهاي خود با اين هواپيما پول كمتري مي گيرد: انگليسي ها مسافران را از ساير كشورهاي اروپا به لندن آورده و از آنجا با كنكورد به نيويورك مي برند و در ازاي همه اين فعل و انفعال ها ۵۵۵۵ يورو به اضافه ماليات و عوارض دريافت مي كنند. اغلب مشتريان كنكورد ميانگين حقوق ماهانه اي به مراتب بيش از ارقام فوق دارند. آنها با شنيدن خبر بازنشستگي قريب الوقوع اين هواپيماي افسانه اي علاقه خود به آن را دوباره كشف كرده اند.
ايرفرانس در روز ۳۱ مه و بريتيش ايرويز در ۳۱ اكتبر امسال كنكورد را كنار مي گذارند. با بازنشسته شدن كنكورد اين امكان نيز كه ـ با توجه به مقايسه ساعت محلي نيويورك و ساعت در اروپا ـ زودتر از زمان حركت كنيم در ميان هواپيماهاي مسافربري از ميان مي رود. به عبارت ديگر پرواز اروپا به مقصد آمريكا با كنكورد موجب مي شود تا براساس ساعت محلي نيويورك زودتر از زمان شروع پرواز يك هواپيماي معمولي در اروپا به روز برسيم. هواپيماهاي كنكورد در شركت ايرفرانس براي رسيدن به آمريكا به سه ساعت و ۵۵ دقيقه و كنكوردهاي بريتيش ايرويز به اين منظور به سه ساعت و نيم زمان نياز دارند. اين در حالي است كه مبدا و مقصد پرواز شش يا پنج ساعت اختلاف زماني دارند ـ لذا همان گونه كه اشاره شد مسافران اروپا به آمريكا براساس ساعات محلي مي توانند زودتر از حتي زمان شروع پرواز خويش به مقصد برسند! در آينده با كنار رفتن كنكورد بايد منتظر طولاني تر شدن زمان سفرهاي اروپا به آمريكا و بالعكس بود. جايگزين هاي كنكورد هواپيماهاي بوئينگ ۶۴۶ يا ۶۶۶ و يا ايرباس A-340 هستند. پرواز به سوي «سيب بزرگ» (منظور آمريكا) با اين هواپيما بين ۵/۶ تا هشت ساعت طول خواهد كشيد. البته بهاي پرواز با اين هواپيما ارزان تر است. حتي كلاس درجه يك و كلاس تجاري در آن ها نيز كه بيشتر مسافران كنكورد در اين كلاس ها جاي مي گيرند هم از صندلي هاي كنكورد ارزان تر هستند. با اين حال اكنون دوستداران پرواز با هواپيماهاي مسافربري با سرعت ۲۲۰۰ كيلومتر در ساعت ديگر بايد روياي خويش را كنار بگذارند.
رود ادينگتون، مدير شركت بريتيش ايرويز، به مناسبت اعلام بازنشستگي كنكورد گفت: «ما از اين كه توانستيم هواپيماي اعجاب برانگيز و منحصر به فرد كنكورد را ۲۶ سال به خدمت بگيريم فوق العاده احساس غرور مي كنيم. اكنون زمان پايان عصري رويايي در صنعت هوانوردي جهان است. » شركت دولتي ايرفرانس ابتدا قصد داشت كنكورد را در سال ۲۰۰۶ كنار بگذارد، اما فشارهاي مالي اين كار را جلو انداخت. اين فشارها عمدتاً پس از سقوط يك فروند كنكورد در ژوئيه سال ۲۰۰۰ ـ كه به كشته شدن ۱۱۳ نفر انجاميد ـ پديد آمد. در آن زمان پرواز هواپيماهاي كنكورد به مدت يك سال متوقف شد. از سرگيري پروازها نيز ديگر چندان موفقيت آميز نبود.
در ميان طرفداران پروپاقرص هواپيماهاي كنكورد مي توان به نام هاي مشهوري نظير پل مك كارتني و هيوگرانت اشاره كرد. اين دو هنرمند همواره صندلي خاصي در اين هواپيما براي خود در نظر مي گرفتند. در مورد اين هواپيما مثلي وجود دارد كه مي گويند در هنگام استارت در داخل كابين آن بوي «قالي سوخته!» به مشام مي رسد. آلن دلون، بازيگر فرانسوي، نيز در سال ۱۹۶۹ در ساخت فيلمي پيرامون اين هواپيما مشاركت داشت. آندراس اشپت، يك كارشناس هواپيماي كنكورد، اخيراً با انتشار كتابي تحت عنوان «كنكورد ـ جت مسافربري مافوق صوت» به بسياري از سوالاتي كه در مورد اين هواپيماي افسانه اي وجود دارد، پاسخ گفته است. در كتاب مذكور تاريخچه هواپيما از زمان طرح ريزي و پرواز آزمايشي آن در دهه ۱۹۶۰ تا زمان فاجعه سال ۲۰۰۰ در پاريس شرح داده شده است. هفته نامه آلماني اشپيگل پيرامون پايان موقت عصر هواپيماهاي مسافربري مافوق صوت با آندراس اشپت مصاحبه اي را انجام داده است كه در بخش پاياني اين مطلب از نظرتان مي گذرد.
009834.jpg
009831.jpg
009828.jpg
از راست به چپ : آلن دلون، هيو گرانت و پل مك كارتني، هنرمنداني كه نام آنها يادآور نام هواپيماي كنكورد هم هست
• چرا كنكورد درست در زمان فعلي متوقف مي شود؟
شرايط كار در حال حاضر براي تمامي شركت هاي هواپيمايي دنيا به شكلي بي سابقه بد و مشكل شده است. بسياري از شركت هاي هواپيمايي بزرگ ديگر صرفاً براي ادامه بقا تلاش مي كنند. سير نزولي اقتصاد جهان ادامه دارد. جنگ و متعاقب آن رشد بالاي قيمت سوخت در كنار بيماري سارس براي بسياري از خطوط هوايي پيامدهاي فاجعه آميزي داشته است. در چنين شرايطي پايان يافتن عمر كنكورد نمي تواند اتفاقي بسيار تعجب آور يا شگفت انگيز باشد. كنكورد به ازاي هر ساعت پرواز آن قدر سوخت مصرف مي كند كه مساوي است با كل سوخت مصرفي يك جمبوجت در هنگام پرواز از اين سوي اقيانوس اطلس به آن سوي آن. تازه حداكثر ظرفيت مسافر در كنكورد صد صندلي است در حالي كه بسياري از هواپيماها داراي گنجايش بيشتري هستند. عمليات تعمير و نگهداري اين هواپيما نيز شش برابر يك هواپيماي معمولي هزينه دارد. تازه با بالارفتن عمر كنكورد هزينه مذكور بيشتر هم مي شود. علاوه بر اين كنكورد در زمان بدي شاهد حادثه بود. پس از حادثه ژوئيه ۲۰۰۰ در پاريس، پرواز كنكورد متوقف شد تا اين كه درست چند هفته پس از حوادث يازده سپتامبر ۲۰۰۱ پرواز آن از سر گرفته شد. اين زمان نمي توانست زمان خوبي براي شروع مجدد كار باشد. پس از حوادث يازده سپتامبر بخش عمده اي از بازار از ميان رفت. اكنون ديگر بسياري از شركت هاي معاملاتي و دلالي در وال استريت كه بخش قابل توجهي از مسافران كنكورد را به پرسنل خود اختصاص مي دادند، وجود ندارند. «گاوهاي مقدسي» مثل كنكورد ديگر با اين شرايط دشوار وفق پيدا نمي كنند.
• آيا فكر مي كنيد ناوگان كنكورد مي توانست تحت شرايطي چند سال ديگر نيز به فعاليت خود ادامه بدهد؟
به لحاظ فني كنكورد مي توانست در قالب استانداردهاي امروزي حدوداً تا سال ۲۰۰۹ پرواز كند. با اين حال تا آن زمان هزينه هاي تعمير و نگهداري چنان بالا خواهد شد و تحولات بازار چنان غيرقابل پيش بيني خواهند بود كه قطعاً پروازها به لحاظ مالي بدون سود صورت مي گيرند. حتي ادامه پرواز كنكورد تا سال ۲۰۱۵ هم از جهاتي امكان پذير است. من معتقدم مديران ايرفرانس و بريتيش ايرويز بيشتر تحت تاثير ابهام مقطعي فعلي قرار گرفته و راه حلي «افراطي» را برگزيده اند.
• اخيراً مشكلات فني اين هواپيما رشد زيادي داشت. علت اصلي آن چه بود؟
از زمان برقراري مجدد پروازها در روز هفتم نوامبر ۲۰۰۱ مجموعه اي از مشكلات فني بروز كرد كه حتي من را هم ترساند و به فكر فرود برد. ظرف تنها ۱۶ ماه بيش از دوازده اتفاق براي اين هواپيما افتاد. آخرين آن ها روز هشتم مارس (حدود دو ماه پيش) در باربادوس روي داد. موتور هواپيما دائماً دچار مشكل مي شود. چندين بار اين هواپيما فرود اضطراري داشت. اجزاي بخش هدايت هواپيما بعضي مواقع از هم جدا مي شوند. دماغه هواپيما هميشه خوب بالا نمي رود. يك بار هم يك پنجره ترك خورد. هواپيماهاي كنكورد به لحاظ تعداد ساعات پرواز از بعد فني هواپيماي چندان پيري محسوب نمي شوند. اما با وجود نسبتاً جوان بودن نشانه هاي پير شدن در آن ها به چشم مي خورد. در آينده پنهان كردن اين نشانه ها مستلزم صرف هزينه هاي فوق العاده اي است. اين هزينه ها به لحاظ اقتصادي توجيه پذير نيستند.
• آيا فكر مي كنيد در آينده دوباره هواپيماي مسافربري اي مشابه كنكورد خواهيم داشت؟
خير، نمي توان چنين چيزي را امكان پذير دانست. مشكل اصلي در اين زمينه همچنان لاينحل باقي مانده است. مشكل صداي شديد ناشي از شكستن ديوار صوتي و پرواز با بالاتر از سرعت صوت كه موجب محدوديت استفاده از كنكورد در مسير اقيانوس اطلس مي شد، قابل مرتفع شدن نيست. علاوه بر اين آلودگي محيط زيست و بالا بودن هزينه هاي توليد مانع مهمي بر سر راه پروژه هاي جديد مافوق صوت هستند. بوئينگ اخيراً قصد داشت توجه شركت هاي هواپيمايي را به پروژه موسوم به «سونيك كروزر» خويش جلب كند. پروژه سونيك كروزر در برگيرنده طراحي يك هواپيما است كه با سرعت اندكي كمتر از سرعت صوت حركت مي كند. با آنكه سرعت هواپيماي مذكور حتي به سرعت صوت هم نمي رسيد، شركت هاي هواپيمايي زير بار آن نرفته و آن را نپذيرفتند. شركت هاي مذكور در حال حاضر ترجيح مي دهند در پروژه هايي سرمايه گذاري كنند كه مربوط به توليد هواپيماهاي كم هزينه تر مي شوند.
منبع: اشپيگل

پايان راهپيمايي روي آب
خاندان بوش هنوز هم حسابش را با گرينسپن تصفيه نكرده و باب انتقام از وي را باز گذاشته است
009843.jpg
به جرات مي توان گفت طي ۱۶ سال گذشته هيچ كس به اندازه آلن گرينسپن ۶۶ ساله در اقتصاد آمريكا نفوذ نداشته است. اما به تدريج حرف هاي او اهميت كمتري نسبت به سابق پيدا مي كنند. پس از تركيدن حباب اقتصاد نوين و شركت هاي اينترنتي روز به روز تعداد كساني كه به خود جرات داده و از او انتقاد مي كنند بيشتر مي شود. حتي در واشنگتن برخي حرف هايي را هم پيرامون كنار رفتن وي از سمت رياست بانك مركزي آمريكا مطرح مي كنند.
خاندان بوش هم هنوز حسابش را با گرينسپن تصفيه نكرده و باب انتقام را باز گذاشته است. خانواده بوش رئيس بانك مركزي را در شكست جورج بوش پدر از كلينتون طي انتخابات رياست جمهوري مسئول مي دانند. وقتي بوش پدر درصدد آماده ساختن خويش براي مبارزات انتخاباتي جهت دور دوم رياست جمهوري خود بود به گرينسپن فشار وارد كرد تا با كاهش نرخ بهره اقتصاد آمريكا را به تحرك وا دارد.
اما گرينسپن در مقابل اين فشارها مقاومت كرد و از تسليم شدن در برابر چنين خواسته اي سرباز زد. متعاقب آن ميزان بيكاري افزايش يافت و سير صعودي آن تا زمان انتخابات ادامه پيدا كرد. بسياري يكي از دلايل ناكامي جورج بوش پدر در انتخابات را موضوع فوق مي دانند. هنوز هم بعضاً گرينسپن دوست كلينتون ناميده مي شود. بوش پدر در سال ۱۹۹۸ در يك مصاحبه تلويزيوني گفت: «من گرينسپن را در سمت خويش ابقا كردم، اما او مرا نااميد كرد. »
طي هفته هاي اخير بوش پسر نهايت توان خويش را به كار گرفته تا به «دوران گرينسپن» خاتمه دهد. دموكرات ها از وجود نوعي «جنگ در گوشي» عليه گرينسپن سخن رانده اند. رئيس جمهور آمريكا تاكنون در مقابل اين ادعا موضع گيري نكرده است. در ميان نزديكان به بوش از افراد زيادي به عنوان كانديدهاي جانشيني گرينسپن ياد مي شود. از ميان اين افراد مي توان به نام هايي نظير لاورنس ليندسي مشاور اقتصادي سابق بوش، گلن هابارد محقق علوم اقتصادي و جان تيلور معاون وزير دارايي، اشاره كرد. بوش همچنين توجه خاصي هم به بن برنانك، يكي از اطرافيان و همكاران گرينسپن، دارد و به دفعات با او به مشورت مي پردازد. برنانك طرفدار جهت گيري هاي جديد در سياست هاي پولي است. برخلاف گرينسپن، برنانك اصرار شديدي بر سياست هاي پولي منظم و قاعده مند دارد. برنانك تاكيد دارد كه نبايد همه چيز تنها به يك «نابغه» سپرده شود.
با وجود تمامي مطالب فوق بوش هفته گذشته اعلام كرد كه گرينسپن را همچنان جزو كانديدهاي دوره جديد رياست بانك مركزي كه از سال ۲۰۰۴ آغاز مي شود، مي داند. رئيس جمهور آمريكا با اين حرف همگان را غافلگير كرد. ضعف اقتصادي كشور ظاهراً مانع از جسارت بوش مي شود. طي دوران هايي كه وضعيت اقتصاد اينچنين بي ثبات است، معمولاً نمي توان به راحتي رئيس بانك مركزي را تغيير داد؛ آن هم كسي مثل آلن گرينسپن را كه به شكل كم نظيري مورد اعتماد سرمايه گذاران قرار دارد. بسياري از كارشناسان پس از سخنراني مشهور گرينسپن در ماه فوريه ادعا كردند كه وي در مورد ادامه رياست خويش در دوره بعدي سخن گفته است. گرينسپن به صورت غير مستقيم اصلاحات مالياتي بوش را تهديدي براي ثبات مالي كشور ذكر كرد. كاخ سفيد نيز اين موضوع را در ميان محافل مختلف شايع كرد كه بوش از اظهارات رئيس بانك مركزي ناراضي است. حتي متعاقب آن در وال استريت زمزمه هايي پيرامون خداحافظي گرينسپن مطرح شد.
پل مك كولي، مدير يك صندوق سرمايه گذاري در موسسه موسوم به «مديريت سرمايه گذاري پاسيفيك» مي گويد: «او عملاً ديگر نمي خواهد در مقام رئيس بانك مركزي باقي بماند. » ديويد ويس، اقتصاددان ارشد موسسه استاندارد اند پورز، نيز تاكيد مي كند: «ديگر دست اندركاران وال استريت فكر نمي كنند كه گرينسپن مي تواند روي آب راه برود. او پير مي شود و نمي تواند براي هميشه در سمتش باقي بماند. »
البته خود گرينسپن به هيچ وجه به فكر توقف كار خويش نيست. وي تاكيد دارد، «اگر رئيس جمهور من را كانديد كند حاضرم يك دوره ديگر نيز كار كنم. » نام گرينسپن به عنوان يكي از قدرتمندترين روساي بانك مركزي در تاريخ ثبت خواهد شد. او كسي بود كه اقتصاد را با موفقيت از دو بحران عبور داد: از بحران اقتصادي آسيا و از سقوط بورس در سال ۱۹۸۶. وي در دهه نود در رشد اقتصاد نقش داشت. شعار گرينسپن همواره پذيرش ريسك با هدف تحريك رشد بوده است. طي سال هاي آينده مشخص خواهد شد كه گسترش اينترنت توسط گرينسپن براي اقتصاد آمريكا مفيد بوده يا مضر. مادامي كه پاسخ سوال مذكور روشن نشده رئيس بانك مركزي به راحتي حاضر به كنار رفتن نخواهد شد. حتي در برخي سايت هاي اينترنتي شرط بندي مي شود كه او حتي نسبت به پاپ هم مدت زمان طولاني تري در سمت خويش باقي مي ماند. خود گرينسپن هم به داستان هاي اسطوره مانندي كه پيرامونش مطرح مي شود دامن مي زند. همسر او يك خبرنگار ورزشي است كه عمدتاً به گزارش بازي هاي NBA (ليگ حرفه اي بسكتبال آمريكا) مي پردازد. او كه آندرا ميچل نام دارد در اين زمينه داراي مسئوليت هم هست و در واقع به نوعي سرپرستي گروهي از خبرنگاران را كه به گزارش هاي NBA مي پردازند بر عهده دارد. خانم ميچل در مصاحبه اي اعتراف كرده است كه گرينسپن حتي در زندگي خصوصي اش نيز بعضي مواقع «قابل درك نيست. »
آندرا ميچل مي گويد كه رئيس بانك مركزي آمريكا دو بار از وي درخواست ازدواج كرده تا بالاخره آندرا به درستي «خواسته هاي آلن» را درك كرده است.
گرينسپن اگر نخواهد از رياست فدرال رزرو كنار برود، به راحتي نمي توان وي را كنار گذاشت. طي نظرسنجي هاي صورت گرفته ۶۲ درصد آمريكايي ها گفته اند كه از عملكرد گرينسپن راضي هستند. هيچ چهره سرشناس اقتصادي ديگري را نمي توان يافت كه در ايالات متحده اين قدر طرفدار داشته باشد. در نظرسنجي هاي جديد ميزان حمايت از بوش تنها ۴۶ درصد است. به عبارت ديگر گرينسپن اكنون در ميان مردم نسبت به بوش داراي مقبوليت بيشتري است.
از دهه نود عملاً به گرينسپن چهره يك قديس داده شده است. گروهي از طرفداران وي در سايتي اينترنتي تحت عنوان Get Exuberant.com تلاش مي كنند حرف هاي او را به فرمول هايي تبديل نمايند. كارشناسان اقتصادي نيز از حرف هاي وي شاخص هايي را براي پيش بيني وضعيت اقتصاد نتيجه مي گيرند. باب ود وارد، خبرنگار جنجالي آمريكا كه در گذشته رسوايي واترگيت را برملا كرد، به نوشتن بيوگرافي گرينسپن مشغول است. سناتور جان مك كين كه با وجود جمهوريخواه بودن يكي از رقبا و مخالفان بوش طي انتخابات رياست جمهوري بود، به شوخي مي گويد: «اگر اختيار امور در دست من بود تنها به ابقاي گرينسپن در سمتش بسنده نمي كردم. اگر او بميرد واي به حال ما. در صورت مرگش من سعي خواهم كرد، قصه فيلم «تعطيلات در برني» را اجرا كنم: او را پشت ميزش مي نشانم و بر روي چشمانش يك عينك آفتابي مي گذارم. »
در مورد اين كه گرينسپن تا چه زماني همچنان بر صندلي رياست بانك مركزي آمريكا (فدرال رزرو) تكيه خواهد زد، تنها مي توان حدس و گمان ها را مطرح كرد در هر حال وي مجبور است در سال ۲۰۰۶ از سمت خويش كنار برود، زيرا قوانين داخلي بانك مركزي اجازه رياست بيشتر را به او نمي دهد. با اين حال حتي باقي ماندن وي در سمتش حتي تا انتخابات رياست جمهوري در پاييز ۲۰۰۴ نيز زير سوال است. ماه مارس آينده او ۶۶ ساله خواهد شد. سابقه ندارد كه فردي با چنين سن بالايي بر بانك مركزي آمريكا حكم براند. البته گرينسپن تاكنون تنها عوارض معمولي پيرشدن را بروز داده و دچار بيماري شديدي نشده است. او كمردرد دارد و خودش اعتراف مي كند كه به خاطر آن مجبور است صبح ها زمان زيادي در وان حمام بماند. به صورت متناوب تنيس بازي مي كند. يك بار به شوخي گفت: «اگر روند بهبود بازي ام ادامه پيدا كند براي مسابقات ويمبلدون در سال ۲۰۰۸ تمرين خواهم كرد. » يكي از دوستان قديمي اش مي گويد: «فهميدن آنچه درون آلن مي گذرد، كار بسيار سختي است. از پشت شيشه هاي عينكش كه به ضخامت كف بطري هاي كوكاكولا است بعضي مواقع حتي نمي توان فهميد كه او خواب است يا بيدار. »
منبع: زوددويچه سايتونگ

حاشيه اقتصاد
• جريمه براي فريب سهامداران
009825.jpg

بانك هاي بزرگ «وال استريت» مركز سهام آمريكا در نيويورك، به خاطر فريب دادن سرمايه گذاران، يك ميليارد و چهارصد ميليون دلار جريمه و غرامت پرداخت خواهند كرد. يكي از اين بانك ها به نام «سيتي گروپ»، پس از آنكه يكي از تحليلگران اقتصادي آن به خاطر توصيه سهامي به عموم مردم كه در خفا تصور مي كرد ارزشي ندارد به دام افتاد، ۳۰۰ ميليون دلار جريمه پرداخت خواهد كرد. ۹ موسسه ديگر عظيم مالي نيز جريمه خواهند شد و دو نفر از افراد درگير در اين رشته فريبكاري ها مجموعاً ۱۹ ميليون دلار پرداخت خواهند كرد. هنري بلاجت، تحليلگر اقتصادي گروه مريل لينچ، در اي ميل داخلي شركت، سهامي را كه به عموم مردم توصيه كرده بود، «يك تكه آشغال»، «خنده دار» و با اصطلاحات ديگري كه قابل بازگفتن نيست توصيف كرده بود. او به خاطر اين فريبكاري ۴ ميليون دلار جريمه شد. براساس اي ميل هاي داخلي «سيتي گروپ»، يكي از تحليلگران اقتصادي آن به نام جك گروبمن نيز سهام هايي را تنها براي خوشايند رئيس خود به مردم توصيه كرد، چون احساس مي كرد با اين كار مي تواند فرزندانش را در مدرسه نخبگان نيويورك ثبت نام كند. آقاي گروبمن ۱۵ ميليون دلار جريمه شده است. ده بانك، شامل بزرگ ترين نام ها در وال استريت، مجموعاً ۴/۱ ميليارد دلار پرداخت خواهند كرد كه بخشي از آن جريمه و بخش ديگري براي انتصاب ناظراني به منظور جلوگيري از فريبكاري در آينده است.
اين وضع تا حدودي ناشي از اين امر بود كه بانك ها با تضاد منافع روبه رو بودند: از يك طرف آنها با توصيه سهام شركت ها براي آنها سرمايه مي اندوختند و به اين ترتيب مي خواستند با كمك به افزايش بهاي سهام اين شركت ها آنها را راضي نگاه دارند، اما از طرف ديگر بايد ارزش واقعي سهام همين شركت ها را به مردم توصيه مي كردند.
اين بانك ها رسماً اقرار به گناه نكرده اند اما پرداخت جريمه را پذيرفته و اعلام كرده اند ضمن تجديد ساختار بانكي، معضل تضاد منافع را حل خواهند كرد. آنها همچنين خود را براي ادعاهاي حقوقي كلان از سوي سرمايه گذاراني آماده مي كنند كه مي گويند به خاطر توصيه هاي كاذب اين بانك ها سرمايه هاي خود را باخته اند.
009840.jpg

• رئيس سابق و پرونده ۳ ميليارد توماني
در حالي كه باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از رئيس شعبه ۴۳ مجتمع جرايم اقتصادي از مراحل پاياني رسيدگي به پرونده تخلفات يكي از مسئولان اسبق بنيادها خبر داد، ناصر ولدخاني رئيس شعبه ۴۳ با اعلام اين خبر افزود: اين پرونده اولين پرونده اي است كه در سال ۸۱ به اين شعبه ارسال شد و پس از يك سال تحقيقات و پيگيري هاي مداوم و مستمر در مراحل پاياني رسيدگي قرار دارد. وي افزود: اين پرونده كه سازمان بازرسي كل كشور به مجتمع جرايم اقتصادي ارجاع كرده، ۵۲ متهم دارد كه رقم اتهامي آنها بدون در نظر گرفتن مبالغ حيف و ميل شده، بالغ بر سي ميليارد ريال است. ولدخاني تصريح كرد: متهم رديف اول اين پرونده كه از روساي اسبق يكي از بنيادها است با سپردن وثيقه آزاد است.
وي از جمله اتهامات متهمين اين پرونده به تصرف غيرمجاز در اموال دولتي و همچنين تعدي و تفريط منجر به تضييع بيت المال در معاملات دولتي اشاره كرد و افزود: با تحقيقات، محرز شده است كه متهم رديف اول پس از چند سال تصدي جرايم متعددي با معاونت ساير متهمين مرتكب شده و از اين طريق ضررهاي هنگفتي به بيت المال وارد كرده است. وي در تضييع اتهامات گفت: متهمين اين پرونده با سوءاستفاده از مقام خود معاملات دولتي را با خدعه و فريب به گونه اي تنظيم مي كردند كه به سود اشخاصي خاص و به زيان دولت بود يعني در معاملات امتيازي را براي طرف مقابل قائل مي شد.
وي افزود: تنها در يك مورد قطعه زميني به قيمت يك ميليارد تومان را با ترفندهايي به صد ميليون تومان فروخته و از اين طريق با ايجاد نفع براي ديگران نهصد ميليون تومان به دولت زيان وارد كرده است. ولدخاني تأكيد كرد: تمامي موارد اتهامي تا سه بار كارشناسي و صحت آنها محرز شده است.
009846.jpg

• چالش سلول هاي اقتصاد
كاهش تقاضا براي رايانه هاي شخصي (PC) موجب شده تا تقريباً تمامي توليدكنندگان تراشه در جهان ناچار به كاهش مداوم قيمت تراشه شده اند. البته پيش بيني هايي صورت گرفته مبني بر اينكه طي سه ماهه دوم سال ميلادي جاري قيمت تراشه مجدداً رشد خواهد يافت.
يك مجله انگليسي تحولات قيمت تراشه طي ماه هاي اخير را چنين تفسير كرده است: «سلول هاي اقتصاد نوين به موازات چالش هايي كه امروز اين اقتصاد با آن روبه روست دچار تغيير و تحول مي شوند.»

نگاه اقتصادي
زمان رياضت فرا مي رسد
009837.jpg
ترجمه: احد البرز
خانم جانت يلن (Janet Yellen) استاد اقتصاد در دانشگاه بركلي است. از سال ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۶ يكي از مديران خزانه داري فدرال بود و سپس به رياست شوراي كارشناسان اقتصادي دولت بيل كلينتون رسيد. هفته نامه لوپوئن چاپ فرانسه با وي گفت وگويي درباره وضعيت اقتصادي آمريكا انجام داده است كه برگردان فارسي آن را با هم مي خوانيم.
•••
• خانم يلن! آلن گرينسپن وزير خزانه داري آمريكا گفته است كه بعد از جنگ وضعيت اقتصادي بهتر خواهد شد. . .
اين يك نظر است و تنها زمان، درستي يا درستي آن را نشان خواهد داد. اما من مي ترسم پيش بيني وي نادرست از آب در آيد. من از آن بيمناكم كه اقتصاد مدت ها در همين حال باقي بماند حتي اگر جنگ بدون هيچ مشكلي به انجام برسد. ايالات متحده خبر از كسري «بازرگاني عظيمي» مي دهد و اين نشانگر آن است كه ما به كسري هاي دوگانه [بودجه و تراز بازرگاني] سال هاي ۸۰ باز مي گرديم.
• چرا جنگ خليج فارس موجب ركود شد؟
قيمت هاي انرژي به شدت بالا رفت هر چند با شروع عمليات «توفان صحرا» به سرعت كاهش يافت. از اين كه بگذريم روند اقتصاد پيش از آنكه جنگ آغاز شود به كندي گراييده بود. خزانه داري فدرال پيش از جنگ نرخ هاي بهره را براي مهار تورم افزايش داده بود. تركيب شدن يك سياست بودجه اي رياضت كشانه و افزايش قيمت نفت و افت اعتماد به ركود منجر شد.
• آيا جنگ دوم خليج فارس نيز همين تاثير را از خود بر جاي مي گذارد؟
بازارها پيشاپيش از وقوع جنگ آگاه شدند. اما آن ها به يك جنگ چند هفته اي و نيك فرجام مي انديشيدند. بازار بورس احتمال بروز يك فاجعه با هزاران كشته و سلاح هاي كشتارجمعي و نفت بشكه اي ۸۰ دلار و... را در نظر نگرفت. اگر چنين اتفاقاتي مي افتاد تاثيرش بر اقتصاد ويرانگر مي بود.
• آيا دولت مردم آمريكا را براي جنگ آماده كرد؟
جورج بوش بدون شك طوري رفتار نكرد كه جنگي پر هزينه از آن استنباط شود. فكر مي كنم اين غيرمسئولانه است كه وانمود شود هيچ تغييري در بودجه لازم نيست و مي توان به جنگ برخاست و در همان حال كاهش هاي وسيع مالياتي را تحقق بخشيد. ۵۰ تا ۱۵۰ ميليارد دلار هزينه براي يك جنگ در مقايسه با جنگ هاي گذشته مبلغي قابل ملاحظه است. نگهداري نيروي اشغال كننده هزينه بسيار سنگيني را روي دست دولت مي گذارد. جورج بوش بايد از آمريكايي ها بخواهد كه صرفه جويي پيشه كنند.
• اقتصاد آمريكا واقعاً امروز در چه وضعيتي است؟
در وضعيتي هستيم كه من آن را «رشد ركودي» مي نامم، دوره اي كه در آن رشد اقتصادي براي ايجاد اشتغال كافي نيست. چرا؟ يك نظريه ضعف رونق سرمايه گذاري را ترس از جنگ عراق مي داند. نظريه ديگر مسايل مختلفي را كه شركت ها با آن دست به گريبانند مطرح مي كند: سود اندك، افزايش قيمت هاي نفت، مازاد ظرفيت توليد، رسوايي هاي مالي. . . اگر جنگ كوتاه مدت باشد در خواهيم يافت كه آيا اقتصاد از شرايط نامناسب رنج مي برد يا از مسايل ساختاري.
• براي به گردش در آوردن دوباره چرخ هاي اقتصاد، دولت برنامه كاهش ۶۲۶ ميليارد دلاري ماليات طي ده سال آينده را پيشنهاد مي كند. در اين باره چه نظري داريد؟
من با اين كاهش كاملاً مخالفم و همراه با حدود ده تن از برندگان جايزه نوبل و شمار زيادي از اقتصاددانان طوماري را در مخالفت با اين طرح امضا كرده ام. اين طرح با توجه به وضعيت نظام مالي كشور اقدامي كاملاً غيرمسئولانه است. مضحك است فكر كنيم كه مي توانيم با حذف ماليات بر سود سهام مصرف را تقويت كنيم و در درازمدت، تغييرات دائمي قوانين مالياتي، افت كلان درآمدها را موجب مي شود و كسري هاي هنگفت موجود [بيش از ۳۰۰ ميليارد دلار در سال جاري] را بيشتر مي كند، آن وقت لازم خواهد شد از هزينه هاي آموزشي، بهداشتي و مانند آن كاسته شود.
آينده كسري بودجه تا ده سال ديگر كه نسل بعد از جنگ جهاني دوم به سن بازنشستگي مي رسد مصيبت بارتر خواهد بود. دولت نخواهد توانست به وعده هاي خود در خصوص بيمه اجتماعي عمل كند زيرا هزينه ها به طور سرسام آور افزايش مي يابد و اين موجب بروز مبارزه طبقاتي خواهد شد. طرح يك چنين برنامه اي از سوي جمهوري خواهان كه همواره دغدغه تعادل بودجه را دارند مايه شگفتي است.
• پس به نظر شما چه بايد كرد؟
براي رونق بخشيدن به اقتصاد، بايد در جهت افزايش تقاضا تلاش كنيم و ميزان مصرف كالا و خدمات را به سرعت افزايش دهيم كه البته اين افزايش بايد موقتي باشد تا باعث به هم ريختن نظام مالي كشور در طولاني مدت نشود. دولت مي بايست به ايالت ها كه همگي با كسري هاي هنگفت مواجهند كمك كند. براي مثال كاليفرنيا با يك كسري ۳۰ ميليارد دلاري روبه روست. در سال آينده تمام ايالت ها هزينه ها خود را كاهش مي دهند و ماليات ها را براي به دست آوردن ۸۰ ميليارد دلار بالا مي برند كه اين ضعف هاي اقتصاد را تشديد خواهد كرد.
منبع: لوپوئن

اقتصاد
ادبيات
ايران
جهان
علم
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  ايران  |  جهان  |  علم  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |