گلوله آتشين
|
|
در ۳۰ آگوست سال ۱۹۷۲ در شهر «چب» كشور چك واسلواكي كه هنوز تجزيه نشده بود، پسركي از يك خانواده روستايي پاي به دنياي فوتبال نهاد كه به نظر مي رسيد نام «پاول» بيش از همه برازنده او بود. «پاول» ابتدا فوتبال خود را از «دوكلا پراگا» آغاز كرد، سپس به «اسپارتا پراگ» رفت و در يك انتقال و حادثه بزرگ به گفته خودش به «لاتزيو» منتقل شد و سال ۲۰۰۱ پس از انتقال زيدان به رئال مادريد، جانشين وي در تيم يوونتوس شد.
اين فوتباليست ۳۰ ساله زماني در مكاني به نام «اوليگياتا» در ۳۰ كيلومتري باشگاه لاتزيو و در كنار زمين تمرين اين تيم زندگي مي كرد، مكاني بسيار زيبا در كنار يك پارك سرسبز، اما هنگامي كه وي در سال ۲۰۰۱ به يووه منتقل شد تا مدتها به همراه «ايوانا» (همسرش) و دخترش در هتلي در شهر «تورين» زندگي مي كردند و هنگامي كه «جي جي بوفون» از وي مي پرسد كه چه مشكلي براي زندگي و پيدا كردن مكاني مناسب براي خانواده ات داري مي گويد: من به دنبال خانه اي هستم كه بتوانم در آن اسب نگاه دارم، من عاشق طبيعتم، هرچند كه در چك به او لقب «گلوله آتشين» داده اند. وي پس از مدتي به ديدار دكتر آنيلي يا بهتر است بگويم «اومبرتو آنيلي» وارث خانواده سلطنتي «آنيلي» و رياست باشگاه يووه و كمپاني اتومبيل سازي فيات مي رود و با كمك اين مرد يك ويلاي استثنايي در «ماندرپا» مي خرد و به گفته خودش به آرزوهايش جامه عمل مي پوشاند.
زندگي با يووه و با توريني ها آغاز مي شود و خود «پاول» با آن موهاي طلايي منحصر به فرد كه سوژه اصلي عكاسان و خبرنگاران است مي گويد: اينجا وضعيت خوب است، من با «يووه» مطمئناً به افتخارات بزرگي خواهم رسيد و دقيقاً سال بعد وي با «يوونتوس» قهرمان كالچو شد و تا فينال جام باشگاه هاي اروپا نيز پيش رفت هر چند از روي سكوهاي ورزشگاه اولدترافورد و با كت و شلوار بازي را نگاه كرد.خود او مي گويد: اين بزرگترين حسرت تمام عمر ورزشي اش است و اين گفته هاي وي در حالي به چاپ رسيده كه صورت وي از اشك حسرت خيس شده بود.
و در اين باره «زيبگنيو بونيك» ستاره اسبق تيم ملي لهستان و باشگاه يوونتوس در مورد «بانوي پير» (يوونتوس در ايتاليا به اين نام معروف است) تورين مي گويد: در اين تيم غير از ندود ستارگان فوق العاده ديگري نيز حضور داشتند، پلاتيني، زيدان و شايد لوكاويالي يكي از آنها باشند. در تيم كنوني اگر «دل پيرو» و يا «ترزه گه» مصدوم شوند به راحتي مي توان «زالايتا» و يا «دي وايوو» را جانشين آنها كرد اما به عقيده من «پاول» غيرقابل جانشين است.وي در ادامه مي گويد: خيلي ها «ندود» را با من مقايسه مي كنند، اما من به اين قضيه شكايت دارم، او يكي از بهترين هافبك هاي حال حاضر در فوتبال دنيا و يكي از معدود ستارگان فوتبال است كه از اروپاي شرقي طلوع كرد. او قدرتمند، جنگنده و داراي استيل خاصي از فوتبال است، او يك بازيكن كامل است.
در ادامه «جيام پيرو بوني پرتي» يكي ديگر از ستارگان اسبق يوونتوس مي گويد: او بازيكن بزرگي است و يكي از آنهايي است كه من به شدت به او علاقه دارم. او در هر بازي بهتر از بازي قبل است و فوق العاده ، با تعصب و مفيد بازي مي كند.
خود ندود در مصاحبه اخيرش با «گازتا دلااسپورت» مي گويد: در يوونتوس وضعيت ايده آلي دارم، اما در روزهاي ابتدايي ورودم دچار نوعي افسردگي شده بودم، دوست داشتم بهترين باشم اما در وهله اول بايد خود را پيدا مي كردم، تا مدت ها از اينكه وظيفه ام در تيم چيست؟ هيچ اطلاعي نداشتم اما روز به روز بهتر شدم. وي در ادامه در مورد اين كه آيا ندود ۳۰ ساله بهتر از «ندود» چند سال گذشته نيست يا هست مي گويد: مسلماً با گذشت سال ها انسان دچار تحولاتي مي شود و اصولاً پخته تر مي شود و من نيز چنين وضعيتي پيدا كرده ام. او در ادامه در مورد وظايف تهاجمي اش در تيم مي گويد: به عقيده من مهمترين مسأله در فوتبال، تهاجمي بازي كردن است. يووه داراي مدافعان مستحكمي است اما بايد به اصل حمله توجه كرد اگر گل نزنيد و از موقعيت ها استفاده نكنيد مسلماً گل خواهيد خورد. وي در ادامه صحبت هايش در باره وضعيت «يوونتوس» در هفته هاي پايان ليگ مي گويد: در روزهاي پاياني همه چيز ديگر به بچه ها بستگي داشت ما ۷۰ درصد راه قهرماني را رفته بوديم و كوچكترين لغزشي همه چيز را خراب مي كرد. بايد در هر بازي از تمام توان خودمان استفاده مي كرديم و سرانجام و با اقتدار قهرمان «كالچو» شديم.
وي در مورد حضور در رقابت هاي يورو ۲۰۰۴ مي گويد: در گروه بسيار سختي قرار داريم، هلند رقيب قلدر و قدرتمندي است و به هيچ وجه نبايد مقابل آنها دچار اشتباه شويم و در مورد اتريش نيز بايد بگويم از هر حريف كوچكي بايد ترسيد آنها در مقابل ما هميشه داراي انگيزه مضاعفي شده اند. ندود در ادامه درباره كسب چهارمين توپ طلاي كشور چك كه به بهترين بازيكن سال اين كشور اهداء مي شود مي گويد: خوب من يك سال به سختي زحمت كشيدم و بايد از انتخاب آنها تشكر كنم، البته با اين كار هنوز هم خاطره بد عدم حضور در فينال جام باشگاه هاي اروپا را از ياد نخواهم برد، من يكي از بزرگترين بازي هاي عمرم را از دست دادم به هر صورت اين هم جزيي از فوتبال است بايد با آن كنار آمد و به اين نوع جذابيت نيز عادت كرد.
به هر صورت يوونتوس براي بيست وهفتمين بار قهرمان كالچو شد اما مثل هميشه با مرد بدشانس و نقره اي ايتاليا يعني «مارچلو ليپي» قهرمان اروپا نشد و «پاول ندود» چشم به فصل آينده دوخته است، يك فصل موفق و پربار اما شايد اين بار بدون اشك هاي حسرت. مترجم : مسيح فرزانه
|