نگاهي به كاركرد تلويزيون آموزشي در نظامهاي برنامه ريزي درسي جهان
حلقه مفقوده تكنولوژي آموزشي
|
|
تلويزيون آموزشي، از پديده هايي است كه تا به حال در بسياري از كشورها به عنوان بخشي از وسيله هاي كمك آموزشي به كار گرفته شده است. بررسي هاي عيني، به ويژه ارزشيابي برنامه هاي آموزشي در اين كشورها، نشان مي دهد كه نتايج حاصل از اين رسانه ها، گاهي رضايت بخش و زماني غيرقابل قبول بوده است. اگرچه اين نوسان نتايج اساساً ناشي از تنوع شرايط فرهنگي- اجتماعي و سياسي كشورها از يك سو و نحوه به كارگيري برنامه هاي تلويزيون آموزشي از سوي ديگر بوده است، اما به نظر مي رسد كه عامل مهم و اساسي در موفقيت و اثربخشي برنامه هاي تلويزيون آموزشي در هر كشور، هماهنگي و همگامي با نظام آموزش و پرورش آن كشور باشد.
«دياموند» تلويزيون آموزشي (E.TV) را چنين تعريف مي كند: «تلويزيون آموزشي، وسيله اي است سمعي و بصري براي رساندن پيام هاي آموزشي به مخاطب از طريق امواج مغناطيسي.»
كارپنتر معتقد است: تلويزيون نه تنها در تدريس مفاهيم و مهارتهاي ساده مفيد است، بلكه در تقويت و ابداع و تهييج منبع اصلي انديشيدن (فكر) نيز مي تواند مفيد باشد.
وي، همچنين به اين نكته اشاره مي كند كه تلويزيون يادگيري قبلي را نيز مي تواند تقويت كند، به ويژه زماني كه تلويزيون با ديگر انواع آموزش از طريق رسانه، همراه باشد يا معلمان كلاس، آن را مورد استفاده قرار دهند.
اهميت آموزشي وسايل ارتباط جمعي در جوامع معاصر به حدي است كه بعضي از جامعه شناسان، براي مطبوعات، راديو، تلويزيون و سينما، نقش «آموزش موازي» يا «آموزش دائمي» قائل هستند.
چارلز سيلبرمن مؤلف كتاب «بحران در كلاس درس» مي نويسد: دانش آموزان از طريق تلويزيون و فيلم، بيشتر مي آموزند تا از كلاس درس.
«مارشال مك لوهان» نيز عقيده دارد: زماني كه كودك وارد مدرسه ابتدايي مي شود، در واقع به اندازه پنج سال از تلويزيون آموزش ديده است.
يكي از قسمتهاي مفيد تشكيل دهنده تلويزيون آموزشي، «فيلم آموزشي» است. چرا گاهي كودكان از فيلمهايي تأثير مي پذيرند كه به نظر ما فاقد ارزش تلقي مي شود؟ و چرا تأثير اين فيلمها حتي تا پايان عمر در روحيه كودك حفظ مي شود؟
امروزه همه صاحب نظران در اين مورد اتفاق نظر دارند كه در يك اثر هنري ارزشمند، فرم و محتوا، آن چنان درهم تنيده است كه قابل جداشدن از يكديگر نيست و نمي توان به طور جداگانه روي هيچ كدام تأكيدي گذاشت، درست مثل تاروپود يك قالي كه در كل تماميت قالي را مي سازد. موفق ترين آثار هنري، آنهايي است كه محتوايشان در فرم عجين شده و در واقع فرمشان، بيان محتواست. فيلمهاي «روبر برسون» مثال خوبي بر اين گونه آثار است. روان شناسي كودك، مواد خام زيادي براي شناخت دنياي كودك در دسترس هنرمند قرار مي دهد، مواد خامي كه هيچ كدام شكل قطعي و تعيين شده ندارد، بلكه تنها به مثابه اطلاعات و ابزار در دسترس هنرمند قرار مي گيرد، تا با آن راحت تر، به اين دنياي جادويي راه پيدا كند.
در يك فيلم كودك، فيلمساز هر حرفي را كه مناسب بداند، مي تواند به كودك بگويد؛ فقط بايد طريقه بيان آن را بلد باشد و اين طريق را نخواهد آموخت، مگر آن كه زبان كودك، طريق تفكر او و نگاه او به جهان را بشناسد.
مزاياي استفاده از فيلم و تلويزيون درآموزش
* انتقال برنامه هاي زنده و تصاوير متحرك را از طريق كابل، ميكروويو و كانال هاي تلويزيوني را ميسر مي سازد.
* به شاگردان امكان مي دهد تا با مشاهده برنامه ها به سواد ديداري خود بيفزايند و به برقراري ارتباط مؤثر براي انتقال ايده هاي خود دست يابند.
* فرصت مشاهده اماكن و اشيايي را كه به فاصله دوري از مدارس قرار دارند (مانند موزه ها، مزارع، كارخانه ها و...) فراهم مي كند.
* اجبار حضور در مدرسه و كلاس را براي فراگيران منتفي مي سازد.
* از طريق استفاده از خاصيت بزرگنمايي، مشاهده اشيا و موجودات بسيار كوچك را براي شاگردان ميسر مي سازد.
* در يك محدوده از زمان، انتقال حجم بيشتري از اطلاعات توسط تلويزيون امكان پذير است تا تدريس حضوري.
* در اكثر برنامه هاي تلويزيوني، محتوا و متن ديداري آنها، بيشتر از متن كلامي آنها جلب توجه مي كند.
در پژوهشي كه در دانشگاه كاليفرنيا انجام شد و در آن، دو هزار نفر از دانش آموزان به عنوان گروه نمونه شركت كردند، نتايج زير به دست آمده است:
* از مقايسه ميزان پيشرفت، كودكان در ۴۸ مهارت اساسي (نظير خواندن، نوشتن و حل مسئله) قبل و بعد از استفاده از تلويزيون، با ۹۵ درصد اطمينان در ۳۲ مورد از نمونه ها تلويزيون مؤثر بوده است.
با توجه به نتايج تحقيقات و پژوهش هاي مختلفي كه در مورد تأييد تلويزيون در يادگيري صورت گرفته، بايد اين واقعيت را پذيرفت كه در مواردي كه با كمبود معلم، حجم زياد مطالب درسي و تعداد زيادي دانش آموز روبه رو هستيم، تلويزيون مي تواند وظيفه تدريس بسياري از مفاهيم را برعهده بگيرد.
الهام سليمي
كارشناس ارشد برنامه ريزي آموزشي
منابع
۱- احديان، محمد و مهدي، داوود، مباحث تخصصي در تكنولوژي آموزشي، تهران، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۷.
۲- يثربي، چيستا، ويژه نامه فيلم و سينما- بنياد سينمايي فارابي، تهران، پائيز ۱۳۷۳.
|