دارم! مي خورم، مي پوشم، مي گردم، مي روم...
ندارم! نمي خورم، نمي پوشم، نمي گردم، نمي روم...
زهرا رنجبر
شرايط اقتصادي تهران مثل خيابان هايش است، يك روز يك طرف را مي كنند، يك سال مي ماند، فردا آن طرفش را مي كنند، يه خورده اش صاف است، يه خورده اش چاله چوله دارد، آسفالت نو دارد، آسفالت كهنه دارد، خلاصه خيلي قشنگ است و همه كنار هم تردد مي كنند
ارژنگ امير فضلي ديپلمه گرافيك. متولد ۱۳۴۹ در تهران است، او بازيگري را به صورت جدي و حرفه اي در سال ۱۳۶۷ با بازي در تئاتر آغاز كرد و اولين تجربه بازيگري اش را در تئاتر «تجربه اي بر مسلم بن عقيل» به كارگرداني دكتر محمود عزيزي به دست آورد. ارژنگ اميرفضلي از سال ۱۳۷۱ كار بازيگري طنز را با تلويزيون شروع كرد. «زمستان ۷۱ »و به دنبال آن:«نوروز ۷۲»، «ساعت خوش»،«پرواز ۵۷» ، «آقاي حسابي».اين چند نفر «هژيرها»،«حرف تو حرف» و ... عناوين سريال هاي طنزي است كه او در آن حضور داشته است. او همچنين نويسنده، كارگردان و بازيگر مجموعه «همينه» در برنامه كودك است كه هم اكنون از تلويزيون در حال پخش است. ارژنگ امير فضلي همچنين فيلم ويدئويي «سياره سبز» و مجموعه نمايشي«آتيه» را به سفارش حوزه هنري سازمان تبليغات اسلا مي«سوره» تهيه كرده است. حال با هم نقطه نظرات ارژنگ اميرفضلي را در باب مسائل اقتصادي روزي مي خوانيد.
از كجاها بيشتر خريد مي كنيد؟
از سوپر ماركت ها، جايي كه بتوان به صورت كلي خريد كرد.
آيا براي خريد كردن دنبال مراكز ارزان مي رويد؟
صددرصد، همه مي روند.
آيا از دستفروش و حراجي خريد مي كنيد؟
خيلي دوست دارم.
تا به حال شده چيزي تن كسي ببينيد، خوشتان بيايد، برويد بخريد؟
نه، خوشم هم بيايد، نمي روم بخرم، مي گويم قشنگ است ولي نمي روم بخرم.
تبليغات چه اثر روي شما براي خريد دارد؟
تبليغات معمولا ً دروغ هم مي گويند، بنابراين خريد اول روي حساب ريسك است و انتظار ندارم چيز خوبي از آب در بيايد، ولي سعي مي كنم از چيزي كه مي خرم مطمئن باشم.
در مورد خريد مواد غذايي چه نكاتي را رعايت مي كنيد؟
هرچه تهيه اش راحت باشد مي گيرم، ديگر فرقي نمي كند.
بيشتر به ارزان بودن توجه مي كنيد يا به كيفيت؟
به هر دو توجه مي كنم، نصف به نصف.
آيا براي منزل خريدي انجام مي دهيد يا
گاه و بيگاه خريد مي كنيد؟
كل خريدهايم را خودم انجام مي دهم.
چند درصد از درآمدتان براي خريد مصرف مي شود، چه مقدار شخصي و چه مقدار خانگي است؟
تقريبا ۷۰ درصد آن خريد خانگي و ۳۰ درصد خريد شخصي است.
به نظر شما خريد ضروري چه نوع خريدي است؟
بخري، بخوري، شيكمت سبر بشه!
شرايط اقتصادي حاكم بر تهران را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
مثل خيابان هايش است، يك روز يك طرف را مي كنند، يك سال مي ماند، فردا آن طرفش را مي كنند، يه خورده اش صاف است، يه خورده اش چاله چوله دارد، آسفالت نو دارد، آسفالت كهنه دارد، خلاصه خيلي قشنگ است و همه هم تردد مي كنند.
آيا مي توانيد راه حلي بدهيد كه هر كسي با درآمد خود، خرجش را تطبيق دهد؟
اگر بلد بودم مي رفتم اقتصاددان مي شدم و يا كارخانه مي زدم. فكر مي كنم همه بلدند چه كار كنند!
آيا درآمد و هزينه هاي شما هماهنگي دارد؟
يك مدت دارم مي خورم، مي گردم، همه جا مي روم، يك مدت ندارم، نمي خورم، نمي گردم، نمي روم و نميآيم. يك مدت قرض مي كنم مي خورم، مي روم و ميآيم. بعد كه پول دستم آمد، بدهي هايم را مي دهم. فكر مي كنم سيستم زندگي همه هنرپيشه ها و بازيگرها اين طور باشد، كه اين هم به خاطر نوسان درآمدشان است، ما دائم كار نداريم و دائم پول نمي گيريم، بنابراين حقوق و درآمد ثابتي هم نداريم، در اين كار هم نمي توان دو شغله بود. يك بازيگر سينما در سال فوقش دو يا سه فيلم كار بكند، در تلويزيون هم كار ما به صورت دوره اي است،مثلا ُ خود من سه ماه بهار بيكار بودم، دو ماه تابستان كار كردم، بعد دوباره الا ن بيكار هستم و كارهاي خرده ريز مي كنم اگر بشود! متن مي نويسم مي رود ! ما به خاطر درآمد متغيرمان به نسبت كساني كه درآمد ثابت دارند هميشه در دلهره هستيم كه فردا خانه نشين مي شويم يا نه. كاري سراغمان ميآيد يا نه!
چه مقدار از غذاي آماده استفاده مي كنيد و چه مقدار درمنزل آماده مي كنيد؟
اگر بيرون باشم كه بيرون مي خورم، اگر هم خانه باشم سفارش مي دهم برايم بياورند.
آيا از بازار تهران هم خريد مي كنيد؟
بندرت ،چرا كه شلوغ است و ترافيك دارد . بيشتر از سركوچه و خيابان نزديك خانه خريد مي كنم، گاهي هم بازار تجريش مي روم، چون اين بازار را خيلي دوست دارم.
چه مقدار از درآمدتان صرف خريدهاي فرهنگي مي شود؟
ده درصد خريد فرهنگي دارم، بيشتر نوار بعد هم كتاب. اگر هم بتوانم صنايع دستي كه خيلي دوست دارم، اينهايي هم كه دارم يك مقدارش را خودم خريدم بقيه را هم برايم كادو آورده اند.
مستأجري را ترجيح مي دهيد يا صاحبخانه بودن را؟
فكر نمي كنم كسي مستأجري را دوست داشته باشد، مگر اين كه پول زيادي داشته باشد، من درخانه پدري ام به سر مي برم و همه خانواده ام اينجا زندگي مي كنند.
حساب بانكي شما از چه نوع حسابي است؟
يك حساب قرض الحسنه دارم در بانك ملي كه سالي دو روز پر مي شود، بقيه اش هميشه خالي است. كارتهاي اعتباري هم ندارم ، پولي كه مي رسد خرج مي شود، ديگر به آنجا نمي رسد كه در حساب بگذارم و دوباره بردارم.
مازاد درآمدتان را چه مي كنيد؟
چنين چيزي ندارم، اين سو‡ال براي كسي است كه درآمد ثابتي دارد و اگر آخر ماه چيزي اضافه آمد، كاري با آن بكند. اما من مازاد درآمدي ندارم. البته اگر اضافه بيايد سعي مي كنم جمع كنم و اگر بشود در آينده زميني بخرم.
آيا از كسي پول توجيبي مي گيريد؟
به قيافه و سن و سالم نميآيد، اگر فكر مي كنيد بهم ميآيد، مي گيرم! ولي اگر پول كم بياورم قرض مي گيرم و با لب و لوچه آويزان پيش مادرم مي روم البته اين كم اتفاق نمي افتد.
از درآمدتان به كسي هم كمك مي كنيد؟ چند درصد آن را؟
اگر بشود ده تا بيست درصد. ممكن است گاهي پيش بيايد اما اگر لا زم شد حتماً اين كار را مي كنم.
آيا نوسان درآمد براي شما مشكلي هم ايجاد كرده؟
فكر مي كنم به اين سيستم عادت كرده ام. حاضر نيستم حقوق ثابت داشته باشم، البته به آن شكل هم نگران آينده نيستم، چون به فكر فردا نيستم، فردا هرموقع آمد بهش فكر مي كنم، پس برايم مهم نيست، من اگر يك ميليون دستم بيايد، نيمي از آن مي رود براي قرض ها، با بقيه اش هم چاله و چوله ها را پر مي كنم، اگر مي شد كه هنرمندان يك حقوق ماهيانه ثابت داشتند، ديگر در زمان هاي بيكاري دست و پايشان نمي لرزيد.
آيا براي ديگران زياد خرج مي كنيد؟
خير.
به نظر خودتان آدم ولخرجي هستيد؟
روزگاري بود كه ولخرجي مي كردم.
آيا قسطي جنس مي خريد؟
اصلا ً نمي خرم. اگر نداشته باشم نمي خرم. از قسط و قرض بدم ميآيد، داشته باشم مي خرم، نداشته باشم نمي خرم.
اجناس خارجي را ترجيح مي دهيد يا اجناس ايراني را؟
بستگي به كيفيت آن دارد، ايراني باشد با كيفيت خوب، ايراني مي خرم اگر نباشد خارجي اش را مي خرم.
پولتان را به چه شكلي حمل مي كنيد؟
بيشتر چك مسافرتي مي گيرم، از اول امسال تا حالا يك بار رفتم بانك و آن هم چك مسافرتي گرفتم.
آيا از وسيله نقليه عمومي هم استفاده مي كنيد؟
از وقتي ماشين خريدم ديگر استفاده نكردم، قبل از آن چرا، اگر پول داشتم آژانس مي گرفتم، كم داشتم تاكسي، نداشتم هم از اتوبوس. بستگي به جيبم داشت.
آيا به خاطر محبوبيت به شما تخفيف هم مي دهند؟
بعضي جاها بله، بعضي جاها هم خير. نمي توانم چيز بيشتري بگويم، بعضي تزشان اين است كه آقا هنرپيشه است، حتماً وضع اش خوب است ازش بيشتر بگيريم.
آيا توصيه اي براي جوانان داريد كه پولشان را چگونه خرج كنند؟
پول هايشان را جمع كنند و چيزهاي اساسي و اوليه زندگي شان را مثل ماشين، موبايل، تلويزيون و ... را بخرند.
تاكنون به شما پيشنهاد سرمايه گذاري در كاري شده؟
پيشنهاد تأسيس شركت بوده، براي دفتركار، اما قبول نكرده ام چون همه شان معمولا ً چك هايشان برگشت مي خورد و ورشكست مي شوند، بعد هم مي بينيد كه پولتان را گذاشته ايد بعد هم هيچي به هيچي! من زماني كه ۲۳ ساله بودم آمدم و روي دلا ر سرمايه گذاري كردم، حول و حوش ۷۰۰ هزار تومان آن زمان دلا ر خريدم، همه چيزم را هم فروختم، در عرض شش ماه هفتصدهزار تومانم، چهارصد هزار تومان شد، به خودم خنديدم و گفتم كه من اهل اين كار نيستم، الا ن هم اگر مطمئن نباشم ديگر اين كارها را نمي كنم.
چه نظري در مورد صرفه جويي داريد؟ آيا با وضع اقتصادي فعلي مي توان صرف جويي هم كرد؟
گاهي صرفه جويي خودكار برحسب درآمد رخ مي دهد، البته خودم طي سال ها هرچه درآوردم خرج كردم، معمولا ً اندوخته هايي را براي روز مبادا كنار نگذاشته ام، اما گاه وبيگاه هم صرفه جويي كرده ام كه مثلا ً بتوانم ماشين يا موبايل بخرم.
ماشين خارجي را ترجيح مي دهيد يا توليد داخلي را؟
ماشين من پژو و توليد داخل است. با توليد خارجي مخالم، چون لوازم يدكي اش خيلي گران است. درآمد زيادي هم ندارم و نمي توانم ماشين خارجي داشته باشم.
چه تعريفي از پول داريد؟
پول خوب است و دوستش دارم، تا به حال از پول بدم نيامده و فكر نمي كنم كسي هم بدش بيايد.
اگر بسيار ثروتمند شويد چه مي كنيد؟
به من هرچي پول بدهيد كم است، اگر پول زيادي دستم بود، سرمايه گذاري مطمئن مي كردم بعد هم با خيال راحت زندگي مي كردم و دغدغه پول فردايم را نداشتم كه دارم بخورم يا ندارم نخورم!