دور هم جمع شدن و ميهماني گرفتن يكي از رسوم ديرآشنا و پسنديده ايرانيان تلقي شده و به عنوان پايه و اساسي زندگي اجتماعي مطرح مي شود. اما به نظر مي رسد كيفيت و شمايل ميهماني ها در ايران رو به دگرگوني است و بسوي نوعي نمايش و مصرف گرايي پيش مي رود. اين امر تا چه حد سنتي و تا چه حد وام دار معيارهاي غربي است؟
زهرا بختياري
در ايران ميهماني ها معمولا ً به دو نوع خاص تقسيم مي شوند كه نوع اول آن زاييده تفكر مذهبي صرف و نوع دوم آن زاييده تفكر مدرن در عين زندگي محسوب مي شود. ميهماني هاي نوع اول در حال حاضر در تمام زندگي هاي سنتي با ديدگاه مذهبي ديده مي شود، همان سفره هاي توسل به شخصيت هاي مذهبي است كه معمولا ً زنان جامعه ما به نيتي آن را برگزار مي كنند.
ميهماني هاي مذهبي در مقايسه با ساير ميهماني ها به دليل استفاده از ساده ترين نوع لوازم مصرفي كم هزينه تر تلقي مي شوند چرا كه در اين نوع مراسم ديدگاه نه ارائه موجودي مالي خانواده بلكه اداي يك دين مذهبي است كه شخص بر روي دوش خود احساس مي كند البته با توجه به تضادهاي فرهنگي به وجود آمده در كشورمان اين نوع ميهماني ها هم روبه تشريفات و افزايش هزينه ها گذاشته است.
اما ميهماني هاي غيرمذهبي يا همان دوره هاي معروف زنان ايراني در برخي از مواقع با توجه به تورم، هزينه هاي بسيار بالايي را در بر مي گيرد. اين افزايش هزينه گاه سرعتي بيشتر از سرعت تورم داشته و اصطلا حاً به دليل چشم و هم چشمي هاي موجود در جامعه خانواده را دچار مشكلا ت خاص مي كند نگرشي كوتاه به جامعه و گفتگو با شهروندان تهراني نشان مي دهد كه تفكر حاكم بر اين نوع ميهماني ها چه تبعات وحشتناكي را درپي دارد.
خانم س. صالحي ۲۴ ساله حسابدار است، همسر وي صاحب شغلي آزاد و احتمالا ً با درآمدي مناسب مي باشد. گرچه او هزينه هاي حاكم بر ميهماني را قابل توجيه نمي داند ولي منكر علا قه وافرش به ميهماني نمي شود و مي گويد: «اگر سه ماه يك بار باشد و البته فاميلي خيلي خوب است البته من به جيب شوهرم نگاه مي كنم و بيشتر دوست دارم از عهده خرجش بربيايم ولي دوست هم ندارم جلوي كسي كم بياورم.
اما چشم و هم چشمي هم تأثير بسيار زيادي روي اين مسأله دارد. خانم صالحي مي گويد: «بعضي وقت ها حاضرم حقوق يك برج را براي يك ميهماني خرج كنم تا فكر نكنند جلوي آنها كم آورده ام.»
اين نوع ميهماني ها قبلا ً بسيار كم هزينه تر بودند ولي امروز روي اقتصاد خانواده فشار بالايي وارد مي كند او ادامه مي دهد: «الا ن خيلي فرق كرده، سابقاً ساده تر برگزار مي شد و بيشتر دور هم جمع مي شديم ولي حالا كه مجبوريم دير به دير همديگر را ببينيم بايد بتوانيم خوب خرج كنيم تا خجالت زده نشويم.»
خانم شهبازي سالي يك بار «سفره حضرت ابولفضل» دارد و اكثراً تمام فاميل ها هم ميآيند. او مي گويد: «ساليانه مقداري پول پس انداز مي كنم تا سفره را برگزار كنم متأسفانه هزينه اين جور كارها خيلي بالا رفته است قبلا ً با ۵۰-۶۰ هزار تومان مي شد يك سفره خوب برگزار كرد ولي الا ن گراني و چشم و هم چشمي باعث شده تا هزينه اين سفره ها به ۱۵۰ هزار تومان برسد. من دوره هم دارم كه اعضاي آن در سفره هم شركت مي كنند البته اگرچه از لحاظ روحي به اين برنامه ها نياز داريم ولي متأسفانه از لحاظ اقتصادي هزينه سنگيني براي ما دارد.»
خانم م.محمدي ۳۲ ساله، مجرد و شاغل است. درآمد او در حدي نيست كه بتواند ميهماني بدهد: «به برگزاري ميهماني علا قه دارم ولي به خاطر هزينه اش نمي توانم. من روزانه حقوق مي گيرم و بعضي وقت ها حقوقم دو هزار، يا دو هزار و پانصدتومان مي شود پس نمي توانم خرج اضافه داشته باشم مخصوصاً هم كه مجبورم خرج مادرم را هم بدهم. متأسفانه هزينه هاي اين چنين برنامه هايي بالا است و درآمد من كم. با اين درآمد اگر بتوانم زندگي خودم را اداره كنم هنر كرده ام.»
خانم نيكخو، ۳۰ ساله و خانه دار نيز مي گويد: «ميهماني زياد برگزار مي كنيم، خرجش هم زياد مهم نيست مهم اين است كه دور هم جمع بشويم. اين ميهماني ها در واقع يك جور دوره است كه هر هفته منزل يكي از اقوام برگزار مي شود.»
او در مورد مخارج اين نوع ميهماني ها ناراحت نيست چرا كه معتقد است با درآمدشان مغايرت ندارد. خانم نيكخو اضافه مي كند: «هزينه ها مطمئناً نسبت به قبل بيشتر شده ولي مهم برگزاري آبرومندانه يك ميهماني است نه هزينه هاي بالا ي آن.»
اما برگزاري اين ميهماني ها از نظر آقايان چگونه است؟ آقاي ع.نهضت مي گويد: «نه اينكه بگويم بد است ولي بايد ملاحظه درآمد هم بشود. متأسفانه امروز خانم ها هم الگوبرداري مي كنند و روز به روز هزينه را بالا مي برند اين نه تنها مفيد نيست بلكه باعث مي شود مشكلا ت و تبعات مختلفي در پي داشته باشد.
م-آشتياني نيز مي گويد: «ميهماني خوب است به شرطي كه از تجملا ت و افراط و تفريط ها جلوگيري شود. من درآمدم بد نيست ولي اگر بلد نباشم آن را درست خرج كنم مطمئناً دچار مشكل خواهم شد و اصلا ً اين مسأله به مزاق من خوش نميآيد. خانم ها مي تواند به ساده ترين وجه ممكن ميهماني ها را برگزار كنند ولي نمي دانم چرا وقتي اسم فلا ني مي آيد مجبور مي شويم ده نوع غذا و ميوه تهيه كنيم. اين تنوع ها هم زحمت خانم ها را بالا مي برد و هم به ما آقايان فشار وارد مي كند.
ر.عليزاده با مفيد توصيف كردن ميهماني آن را رسومات زيباي ايرانيان مي داند و معتقد است: «اين زيبايي تا جايي است كه زشتي به دنبال نداشته باشد. به عنوان مثال اگر من مجبور باشم هفته اي صد هزار تومان خرج اين ميهماني ها كنم بايد ماهي دو ميليون درآمد داشته باشم تا بتوانم از عهده آن برآيم چون چنين درآمدي ندارم پس مجبورم قرض كنم و ...»
اين ميهماني لا زمه جامعه ايراني است و بايد باشد. اخلا قيات ايرانيان نه تنها مانعي بر سر راه اين نوع ميهماني ها نيست بلكه راه را همواره تر از گذشته مي كند و مسير را براي ادامه اين راه مي گشايد. مجيد ابراهيمي جامعه شناس در اين زمينه معتقد است: «روابط بين انساني با توجه به حاكم بودن روح نزديك در جامعه ايران، باعث مي شود خود به خود گرايش به اين نوع ميهماني ها افزايش يابد اين گرايش هم در پس خود تبعاتي همچون هزينه هاي مختلف را دارد گرچه اين هزينه ها لا زم و ضروري است ولي جايي كه به روابط خانوادگي لطمه وارد نكند مفيد و ضروري خواهد بود.
خديجه استحقي، كارشناس امور خانواده، نيز مي گويد: «خانواده ها براي گردش افكار نياز به تجمع در كنار يكديگر و بهره جويي از فضاي حاكم بر مهماني را دارند. اين تجمع ها طبيعتاً براي نزديكي دل ها است نه به نمايش در آوردن درآمدها(!) پس بهتر است به جاي اينكه هزينه ها را روز به روز بالا تر ببريم به فكر اعمال سليقه اي باشيم تا هم بتوانيم آبرومندانه اين مراسم را برگزار كنيم و هم با ايجاد تنوع سليقه اي از هزينه هاي غيرضروري جلوگيري كنيم.»
توجه به ساختارهاي اقتصادي خانواده و ايجاد يك رابطه بين دخل و خرج باعث خواهد شد هر مجلسي و هر مراسمي با ويژگي هاي خاص خود به نحو احسن برگزار شده و تحسين حاضرين را برانگيزد. استفاده بهينه از كوچك ترين و كمترين امكانات و بهره وري مناسب از لوازم موجود عاملي خواهد شد براي كاهش هزينه هاي زندگي.
تفكر، ابتكار و خلا قيت تنها در علم كاربرد ندارد بلكه در زندگي خصوصي نيز فر آيندي را به وجود خواهد آورد كه در مسير خود مهر و عطوفت را در پي داشته باشد. به نظر مي رسد هزينه كردن براي ميهماني ها در جامعه ايراني بسيار راحت تر از جايگزيني سليقه شده است. ظاهراً بي راه نيست كه مي گويند ايراني ها ساده ترين راه را براي رسيدن به هدف انتخاب مي كنند. اين راه ساده همان راهي است كه هزينه بسيار بالا يي را در پي دارد ، هزينه اي كه چه بسا موجبات فروپاشي بنيان خانواده ها را در پي داشته باشد. بازنگري دوباره مصرف گرايي در ايران بسيار ضروري به نظر مي رسد و خانواده هاي ايراني بايد در مورد كيفيت ميهماني ها، هزينه هاي مربوطه و فرهنگ ميهماني دادن تعمق بيشتري كنند.