جامعه ايران از يك سو با نسل جوان شيفته دانش روبه رو است و از سوي ديگر با دشواري مدرك گرايي دست به گريبان شده، نتيجه آن كه جوانان بسياري بر حسب علا قه و اجبار مجبور به كوچ از زادگاه خويش به شهرهاي ديگر شده اند. اما امكانات موجود در خوابگاهها براي دانشجويان كافي نيست و بسياري از آنها در شرايط نامطلوبي به سر مي برند يا هزينه هاي قابل توجهي را در اين زمينه مي پردازند.
خوابگاههاي دولتي
معمولا ً دانشجوياني كه دردانشگاههاي دولتي پذيرفته مي شوندنگراني كمتري نسبت به دانشجوياني كه به دانشگاه آزاد و دانشگاههاي غيرانتفاعي راه يافته اند دارند. اين دانشجويان از امكاناتي نظير خوابگاه، تغذيه و بن كتاب برخوردار هستند.
دولت براي رفاه آنهااقدام به تأمين واحدها و مجتمع هاي خوابگاهي كرده و سعي داشته اكثر آنها را در اين واحدها جاي دهد. در اين خوابگاهها امكاناتي نظير سلف سرويس، اتاق، تلويزيون، باجه هاي تلفن و امكانات رفاهي ديگر فراهم آمده و دانشجوياني كه در اين محيط ها زندگي مي كنند معمولا ً هزينه هاي كمتري نسبت به ساير دانشجويان غيربومي مي پردازند.
در خوابگاههاي دولتي امكانات قابل قبولي براي آرامش دانشجويان مهيا است و آنها مشكل چنداني در مقايسه با همتايان خويش احساس نمي كنند. بنابراين قبول شدن جوانان در كنكور سراسري نه تنها آنها را دانشجوي دانشگاههاي دولتي مي كند و از اين باب هزينه اي براي تحصيل نمي پردازند، بلكه امكانات قابل قبولي را در طول تحصيل نيز در اختيار آنها مي گذارد. در حالي كه دانشجويان ساير دانشگاهها مثلا ً دانشگاه آزاد در كنار پرداخت هزينه تحصيل بايد هزينه ماهيانه اي براي خوابگاه هم بپردازند. در عين حال كيفيت خوابگاه هاي دانشگاههاي آزاد نيز متفاوت است و گاهي فقدان سلف سرويس باعث مي شود تا دانشجوياني كه معمولا ً در يك اتاق سه تا پنج و حتي هفت نفره ساكن هستند با مشكل تغذيه مواجه شوند. در اين گونه موارد معمولا ً دانشجويان با نوشتن ليست خريدها و تسويه حساب در آخر ماه سعي در كاهش هزينه هاي زندگي مي كنند.
پانسيون هاي خصوصي
افزايش تعداد دانشجويان، فرهنگ «پانسيون نشيني» را قوام بخشيده و مراكزي در شهرهاي بزرگ خصوصاً تهران پذيراي دانشجويان دختر و پسر هستند و اتاق هايي براي اسكان آنها مهيا كرده اند و تعداد اين مراكز روبه افزايش است.
خوابگاههاي خصوصي مانند خوابگاههاي دولتي تقسيم بندي هاي گوناگون دارند. در شهري مثل تهران با توجه به تقسيمات شهري و طبقه اي ( بالاي شهر و پايين شهر) نوع اين پانسيون ها متفاوت است.
پانسيون هاي بالاي شهر از امكانات خوبي برخوردار هستند. در اين نوع پانسيون ها گاهي دو دانشجو صاحب يك اتاق هستند( البته برخي از اين پانسيون ها در اتاق هاي خود تعداد بيشتري را جاي مي دهند) آشپزخانه مجهز و تغذيه مناسب همراه با حضور يك آشپز مجرد، امكانات رفاهي مثل تلويزيون، ضبط، ويدئو، كامپيوتر و اينترنت، از خصوصيات بارز اين نوع پانسيون ها است.
طبيعتاً امكانات خاص اين نوع خوابگاهها هزينه اقامت در آنها را نيزافزايش مي دهد و كساني از اين پانسيون ها استقبال مي كنند كه از بضاعت مالي خوبي برخوردار هستند و خانواده هايشان توانايي پرداخت هزينه اين پانسيون ها را دارند.
به طور متوسط در يك پانسيون بالا شهري با امكانات خوب ۱۰۰ هزار تومان هزينه اقامت، ۱۰۰ هزار تومان هزينه تغذيه و حدود ۵۰ هزار تومان هزينه خدمات ديگر دريافت مي شود. در اين نوع پانسيون ها آزادي عمل ساكنان به مراتب بالاتر از دانشجويان خوابگاههاي دولتي است.در پانسيون هاي پايين شهري حدود ۴۰ هزارتومان بابت اقامت، ۳۰ هزار تومان بابت تغذيه و ۱۰ هزارتومان بابت خدمات ديگر دريافت مي شود.
در برخي پانسيون ها فقط تخت اجاره داده مي شود و مجبورند غذاي خود را فراهم كنند و گاهي در يك اتاق با چند نفر ( بعضي جاها اين چند نفر دو رقمي مي شود) هم اتاق شوند. محل اين پانسيون ها در نقاط جنوبي شهراست و معمولا ً دانشجويان كم بضاعت راهي آنها مي شوند و اقامت مي گزينند. كيفيت خدمات اين پانسيون ها بسيار اندك است و دانشجو فقط تختي براي خواب در اختيار دارد.
خانه مجردها
اگر سري به آگهي هاي روزنامه ها بزنيد قطعاً به نكاتي برمي خوريد مثل: نياز به يك همخانه ، اتاق دانشجويي، يك واحد به دانشجوي مجرد اجاره داده مي شود و ... كه نشان از خانه هايي دارد كه جدا از خوابگاههاي دولتي و پانسيون هاي خصوصي دانشجويان را به خود فرا مي خواند.
اين خانه هاي مجردي نمونه ديگري از خانه ها و سرپناه هاي دانشجويي هستند كه در آن يك يا چند نفر در كنار هم به زندگي مي پردازند. در اين نوع خانه ها معمولا ً «مادر خرج» و مديري انتخاب مي شوند كه هر يك وظيفه خاصي را بر عهده دارند. مادر خرج به كسي اطلا ق مي شود كه مسئوليت خريد لوازم مورد نياز را بر عهده مي گيرد و شهردار نيز اصطلا حاًً به فردي گفته مي شود كه مسئوليت فراهم آوردن امكانات دروني اعم از تغذيه و نظافت را عهده دار مي شود. انتخاب شهردارها معمولاً گردشي است و هر روز يك نفر در اين سمت انجام وظيفه مي كند.
ساكنان اين نوع از خانه ها براي آنكه در هزينه ها صرفه جويي كنند ابداعاتي انجام مي دهند كه كاهش هزينه ها را در بر دارد. استفاده از سويا به جاي گوشت، تهيه غذا با سيب زميني واستفاده از لوبيا در اين خانه ها بسيار رايج است. به قول يكي از دانشجوياني كه اين نوع زندگي را تجربه كرده است، نيمرو و سيب زميني «آب پز» باصرفه ترين و دائمي ترين غذاي اين نوع خانه ها به شمار مي رود.
معمولاً براي آنكه در حق هيچ كدام از ساكنان اجحاف نشود دفتري مخصوص ليست خريد تهيه مي شود و خريدهاي روزانه در آن ثبت مي گردد و در انتهاي هر ماه و به هنگام پرداخت اجاره خانه دفتر تسويه حساب مي شود.
زندگي «سرباري»
آخرين نوع زندگي هاي دانشجويي، زندگي سرباري است. اين نوع زندگي به اين مفهوم است كه خانواده اي يك نفر دانشجو را مي پذيرد و به او اسكان مي دهد.
اين نوع زندگي كه از لحاظ روحي و رواني پيامدهاي ناخوشايند در پي دارد، كم هزينه ترين نوع زندگي دانشجويي است. جوان دانشجو با قرارگرفتن در مجموعه يك خانواده مجبور مي شود خود را با شرايط آن خانواده وفق دهد و به فرهنگ آن خانواده تأسي جويد.
دانشجويان دختر
دشواري دانشجويان دختر درمقايسه با همتايان پسر خود در زمينه يافتن اسكان مناسب و امن بسيار بيشتر است و اكثر مراكز تحصيلي حداكثر تلا ش خود براي ارائه امكانات مناسب به دانشجويان دختر را انجام مي دهند. با اين وصف مسأله اسكان دختران دانشجو در مقياس كوچك تر خود مطرح است و در تهران برخي از پانسيون ها فقط امكاناتي را جهت ارائه به دانشجويان دختر تدارك ديده اند.
گردونه كماكان مي چرخد!
اين گردونه مي چرخد و هر روز آمار دانشجويان غيربومي در شهرها بالا مي رود.آنچه كه سال هاي آينده مقوله مراكز اسكان دانشجويان را جدي تر خواهد كرد و سرمايه هاي مختلفي را به سوي خود خواهد كشيد.