اشاره؛
خانم دكتر « منير سادات مادرشاهي» مطلبي از سمينار هارتفورد درزمينه جهان اسلام به نوشته «پدرو بريگر» و «هنريك هر س كويچ» از دانشگاه بوئنوس آيرس ترجمه كرده است كه به بازشناسي هويت اسلامي مسلمانان آرژانتين مي پردازد. بخش اول اين مقاله را روز پنجشنبه در همين صفحه خوانديد. اكنون بخش پاياني مقاله را درپي مي آوريم.
تا انتخابات رياست جمهوري سال ۱۹۸۹ مسلمانان آرژانتين چندان در فعاليتهاي عمومي وراي آنچه مربوط به جامعه خودشان بود، وارد نمي شدند و همچنين تا آن زمان خواستار حق خود به عنوان اقليت مذهبي عليرغم تبعيض قانون اساسي آرژانتين عليه غيرمعتقدان به كاتوليك وابسته به كليساي رم، نبودند. لذا مؤسسات و مراكز عبادي آنها فقط در محدوده محله اي كه قرار داشت شناخته مي شد و يا به وسيله اعضاي جامعه كه مراكز كوچك آموزش زبان عربي و مطالعات قرآني برقرار مي كردند شناسانده مي شدند. بنابراين روشنفكراني مانند آسيس و ماسوح و سياستمداراني مانند «سادي» به خاطر عرب يا مسلمان بودنشان معروف نبودند بلكه به خاطر جايگاه خودشان در جامعه آرژانتيني شناخته شده بودند.
قانون اساسي آرژانتين كه از سال ۱۸۵۳ اجرا مي شود هنوز تصريح مي كند كه «دولت فدرال آرژانتين از مذهب كاتوليك وابسته به كليساي رم حمايت مي كند.» لذا براساس قانون اساسي، انتخاب شدن به رياست جمهوري و معاونت آن مشروط به اعتقاد به مذهب كاتوليك است. با روي كار آمدن كارلوس منم به رياست جمهوري آرژانتين در سال ۱۹۸۹ و تصويب مجموعه اي از موافقتنامه هاي سياسي در پي آن، تعديل قانون اساسي در آرژانتين فراهم شد. «كارلوس منم» اصليت سوريه اي دارد كه پدرش شائول منم و مادرش محبه عقيل در آغاز قرن از «يبرود» به آرژانتين وارد شده و در منطقه «لاريوجا» حومه اي كوچك و فقير نشين در مرز شيلي كه تعداد زيادي مهاجر عرب دارد، ساكن شدند. به قدرت رسيدن كارلوس منم كشور آرژانتين را انقلابي كرد. كارلوس منم عليرغم اينكه خودش را از اعقاب مسيحيان سوريه معرفي مي كرد، اما تصور عمومي در آرژانتين بر آن بود كه او مسلمان عرب است. كارلوس منم خود مايل به صحبت درباره ريشه عرب و مسلمان خود نيست و هميشه ادعا مي كند كه اساس عقايداو بر قرآن، تورات و انجيل است. همسر قبلي او سلمه جمعه كه آشكارا معترف به مسلمان بودن اوست، مي گويد: «كارلوس منم» در سال ۱۹۶۶، به خاطر احراز پست رياست جمهوري از اسلام روي برتافته و به مسيحيت گرويده است. وي هنوز او را مسلمان مي داند و مي گويد: روحانيون منطقه «لاريوجا» از او نيز خواستند تا به خاطر اهداف سياسي به مذهب كاتوليك بگرود ولي او قبول نكرده است.
اصلاحات قانون اساسي در۱۹۹۴ كه به صورت ساده و بر اساس خواست عمومي انجام شد، شرط مذهب براي احراز بالاترين پست در دولت را از ميان برد. از سال ۱۹۹۴ تنها شرط احراز پست رياست جمهوري، تولد در آرژانتين يا در خانواده شهروند آرژانتيني قرار داده شد. رئيس جمهوري و معاون او در زمان شروع كار به جاي قسم به كتاب مذهبي خود، فقط به وفاداري و فداكاري در انجام كارها و ايمان به قانون اساسي آرژانتين قسم ياد مي كنند.
رياست جمهوري «كارلوس منم» با اصليت عرب مسلمان، تبعات ملي و بين المللي به جا گذاشت. وي در دوران مبارزه انتخاباتي قول داد وقتي به قدرت برسد از سوريه ديدن خواهد كرد. گفته مي شود ژنرال معمر قذافي ۴ ميليون دلار براي انتخابات او پرداخته است. دولت آرژانتين حتي ۲ كشتي جنگي براي شركت در جنگ خليج فارس فرستاد. «كارلوس منم» در زمان تصدي پست رياست جمهوري به خاطر اعمال فاميل بازي و خويشاوندگرايي مورد انتقاد قرار گرفت. خواهر همسر او اميره يوما عضو كابينه شد و شوهر سوريه اي او ابراهيم آل ابراهيم عليرغم عدم آشنايي به زبان اسپانيايي شغل بالايي در فرودگاه بين المللي شهر بئونوس آيرس به عهده گرفت. ابراهيم در ميان شايعات، بازنشسته و از كشور فرار كرد. برادر منم به نام ادوارد كه او نيز در سال ۱۹۸۲ به مذهب مسيحيت روي آورده بود، رياست سنا را به عهده داشت و اميرجمعه، برادر همسرش تا زماني كه مورد مؤاخذه پول شويي قرار گرفت، منشي مخصوص او بود. عمه زاده اش «ريما سيمان» شغلي در سفارت آرژانتين در ايتاليا داشت و عمه زاده ديگرش امير عقيل در سفارت آرژانتين در سوريه خدمت مي كرد. برادر ديگر همسرش كريم جمعه كارمند وزارت خارجه بود و برادرش منير منم، رئيس واحد رياست جمهوري بود.
كارلوس منم مواظب بود تا اصليت خود را هيچ گاه تصريح يا انكار نكند، اگرچه يك بار گفته بود از اعقاب پيامبر اسلام(ص) است. در رزيدانس رياست جمهوري، ميهمانان با غذاهاي مخصوص خاورميانه مثل كبه لبن و آراك پذيرايي مي شدند. عليرغم اينكه سه مرتبه به عنوان عضو حزب پرونيست، به فرمانداري ايالت «لاريوجا» رسيده بود سياستهاي نئوليبرال او توسط بخشهاي مهمي از جامعه مورد انتقاد قرار گرفت. در خيابانها تظاهر كنندگان ترانه هايي را زمزمه مي كردند كه رفتارهاي ناشي از اصليت مسلماني او را به آهنگ برنامه مشهور تلويزيوني سالهاي۱۹۸۰ هجو مي كردند.
در دوران رياست جمهوري «كارلوس منم» براي اولين بار جامعه عرب- مسلمان آرژانتين مظنون به فعاليت هاي تروريستي شد و همزمان با آن مجموعه اي از امكانات رفاهي يهوديان در بوئنوس آيرس مورد هجوم واقع شد. در ۱۷ مارس ۱۹۹۲ بمبي سفارت اسرائيل و فرماندهي اصلي جامعه يهوديان (AMZA) را خراب كرد و ۲۹ نفر كشته داد. تقريباً ۲ سال بعد در ۱۸ جولاي ۱۹۹۴، حمله اي با تلفات تقريباً ۱۰۰ نفر در مؤسسه روابط متقابل اسرائيل- آرژانتين (انجمن همكاري متقابل يهوديان آرژانتين) منفجر شد. دولت آرژانتين از همان ابتدا تحت نفوذ سرويس هاي اطلاعاتي اسرائيل و آمريكا، ايران را مسئول اين حملات معرفي كرد. (۲۵) اعضاي جامعه اسلامي آرژانتين هم مظنون به همكاري شدند اگر چه هيچكس دستگير نشد.(۲۶)
در پايان سال ۱۹۹۴، رئيس ملي اداره مهاجرت آرژانتين درباره مسلمانان و عربهاي آرژانتين شروع به تحقيق كرد. سرويس اطلاعاتي دولت و ژورناليستهاي بين المللي و داخلي بر روي منطقه وسيعتر مشترك ميان آرژانتين، پاراگوئه و برزيل كه بيشتر به عنوان «منطقه مرزي سه وجهي» مشهور است متمركز شدند. منطقه مذكور شامل شهر آرژانتين «پوئرتو ايگوآزو»، شهر برزيل «فوزد ايگوآزو» و شهر پاراگوئه اي «سيوداد دل راسته»(۲۷) تشكيل شده است كه جامعه اسلامي بسيار مهمي از لبناني الاصل ها در آن جا قرار دارد. اخيراً در اطلاعيه وزارت كشور آمريكا آمده است. «عليرغم برخي پيشرفتها مرز سه گانه هنوز مركز اسلام گرايان راديكال است.»
جامعه اسلامي و عناوين سنّي و شيعه كه تا آنروز مورد غفلت رسانه هاي آرژانتين بود، تقريباً بصورت نقل روزمره آنها در آمد و از رهبران جامعه مسلمانان آرژانتيني در تلويزيون دعوت بعمل آمد تا ارتباط ميان اسلام و تروريسم را توضيح دهند و واژه بنيادگرا بتدريج مترادف مسلمان بكار گرفته شد و جامعه اسلامي آرژانتين بخاطر ارتباط فرضي با فعاليت هاي تروريستي بدنام شد. در ۶ ماهه اول ۱۹۹۵، كلارين، مهمترين روزنامه آرژانتين، واژه بنيادگرايي را با وضوح بيشتر و مدام به عنوان مترادف فناتيسم و بيشتر مترادف افراط گرايي اسلامي بكار مي برد. رسانه هاي ديگر آرژانتين نيز بتدريج از آن تقليد كردند. در ۱۹۹۶ مجله «پيام اسلام» كه بوسيله روحاني شيعه محسن رباني منتشر مي شد، به عنوان «صداي تاريك انديشي مذهبي، ضدنژادگرايي يهودي و تبعيض عليه زنان» تلقي مي شد.
منتقدان اظهار داشتند كه هرگز ژورنالي مربوط به جامعه يهودي به اين شكل توصيف نمي شود مگر اينكه در سطح دشمن يهود تلقي شود.
در مدت اين فعاليتها «كارلوس منم»، نيز متهم به تغيير وفاداري شد. بلافاصله پس از حمله به AMIA كارلوس منم در سال ۱۹۹۴ گفت: «خودش نيز ترسيده لذا موقعيت او نگران كننده بنظر مي رسد، بخاطر اعمال برخي اعراب، او در ميان آرژانتيني ها خائن بنظر مي آيد.» در مارس ۱۹۹۵ پسرش «كارليتو منم» در جريان يك سانحه هوايي درگذشت و مرگ وي تأثير زيادي بر روي افكار عمومي گذاشت. زيرا براي اولين بار مراسم تشيع اسلامي توسط ميليونها آرژانتيني از تلويزيون مشاهده شد.
در حالي كه همسر رئيس جمهوري سلمه جمعه با ظاهر اسلامي در آن شركت كرد. جمعه هنوز اصرار دارد كه قتل پسرش «حمله سوم» را بوجود آورد و تا حدودي مسئوليت قتل وي (البته با دلايل مبهم) به عهده پدرش است. دنياي عرب آرژانتين احساس مي كنند كه كارلوس منم به آنها خيانت كرده است. زيرا قبل از تصدي مقام رياست جمهوري راجع به مواضع ضد صهيونيستي و ضدامپرياليستي سخن مي گفت و حال آنكه بعد از تصدي مقام رياست جمهوري چرخشي آشكار در جهت حمايت از سياستهاي واشنگتن و اسرائيل كرد.
در سال ۱۹۹۰، مسلمانان آرژانتين بيشتر مورد سوءظن قرار گرفتند. همه هم و غم آنها اين بود كه ثابت كنند رابطه اي با حملات سازمانهاي يهودي نداشته اند. در حقيقت جامعه يهوديان آرژانتين تا آن موقع چنان آشكار تجربه تبعيض عليه خود را نداشتند و جمع آوري و تهيه پاسخ سياسي سازمان يافته در مقابل حمله مطبوعات برايشان مشكل بود. هنوز مكانيسمي براي تعيين اينكه چه نوع سازماني مي تواند نماينده مسلمانان آرژانتين در مقابل عدم تجانس جامعه باشد وجود ندارد.
مركز فرهنگي شاه فهد
بزرگترين مسجد در آرژانتين بخشي از پروژه گسترش اسلام تحت حمايت پادشاهي عربستان سعودي را بعهده دارد. اين مسجد در بوئنوس آيرس واقع شده و نام آن «سرپرستي مسجد مقدس مركز فرهنگ اسلامي شاه فهد» است و ساختمان آن تحت سرپرستي مستقيم وزارت امور مذهبي و اوقاف عربستان سعودي قرار دارد. اين مركز اسلامي در ۱۵ سپتامبر سال ۲۰۰۰ ميلادي با مراسم رسمي در حضور رئيس جمهور سابق آرژانتين «فرناندو دلاروآ» و شاهزاده عبدا... ابن عبدالعزيز وليعهد عربستان از جانب شاه فهد ابن عبدالعزيز افتتاح شد. اين پروژه شامل يك مسجد با دو منار و گنجايش ۱۵۰۰ نفر نمازگزار، يك كودكستان، دو مدرسه ابتدايي و دبيرستان- يكي براي پسران و ديگري براي دختران- (با ۳۰ كلاس كه هنوز مورد استفاده واقع نشده است)، يك كتابخانه، يك زمين ورزش، يك كافه تريا و يك اتاق كنفرانس است. اين مركز سمبل غم انگيزي از اسلام در وسط اين پايتخت اسپانيايي از نظر غرب است. سالن مركزي با عكسهايي از مكه و كعبه تزئين شده است كه بوسيله شاه فهد و شاهزاده عبدا... هديه شده و سمبلي از ارتباط آنان با مركز است. صداي اذان در خارج از مركز و خارج از دو مسجد ديگر شنيده نمي شود. تا موجب ناراحتي شهروندان نشود.
|
|
يكسال بعد از افتتاح مركز، مشكلاتي در رقابت با مساجد ديگر بئونوس آيرس پيدا شد زيرا نتوانست نمازگزاران زيادي را بخود جلب كند. بجز بعد از ظهرهاي جمعه براي آشنايي غيرمسلمانان با اسلام، ديدار از مركز با راهنما براي بازديدكنندگان ترتيب داده مي شود. در اين ديدارها مسئولان مركز اسلامي تلاش مي كنند تا اهميت تفاسير سياسي از اسلام، مثل آنچه در ايران و افغانستان وجود دارد را كاهش دهند. برخي احساس مي كنند مركز فرهنگي اسلامي براي اينكه بتواند مورد استفاده كليه جامعه مسلمانان قرار گيرد مشكلاتي دارد. زيرا بيشتر جامعه اسلامي عميقاً آرژانتيني هستند و مركز اسلامي روابط نزديك با سفارت سعودي دارد. علاوه بر آن مركز اسلامي يك سرمايه گذاري ۵۰ ميليون دلاري در كشور آرژانتين محسوب مي شود، همچنين به عنوان يك بنا به زيبايي شهر كمك كرده است.
نتيجه
عليرغم برخي تحقيقات انجام شده توسط مساجد و مراكز مطالعاتي در آرژانتين هنوز اطلاعات قابل اتكايي وجود ندارد كه بتوان مطمئن شد آيا شمار مسلمانان در آرژانتين رو به كاهش است يا نه؟ آثار خواندني نسبتاً كمي درباره اسلام به زبان اسپانيايي وجود دارد و انتقال نظام مند سنت مذهبي نيز از آن كمتر است. آنهايي كه خودشان را به معناي وسيع تري مسلمان مي نامند، هنوز شناسايي نشده اند. علاوه بر آن مطالعه خاصي درباره جامعه مسلمان وجود ندارد. همچنين ازدواج هاي نسبتاً زياد ميان پيروان اديان مختلف باعث شده كه فرزندان معمولاً خلوص و استحكام ديني سابق را نداشته باشند. به هرحال در سالهاي گذشته تعريف جديدي از اسلام در آرژانتين صورت گرفته است، مضاف بر آن در دفاع از اسلام در مقابل انجمن هاي تروريستي اطلاعات جديدي ارائه شده است. از بسياري جهات دين اسلام به صورت بخش لاينفك جامعه آرژانتين درآمده است و بنابراين هيچ كس تعجب نمي كند اگر كسي در مقابل عموم ادعاي مسلماني كند و يا سياستمداري مثل «سلمي حيدر»، وزير رفاه عمومي ايالت جوجوي، به قرآن قسم ياد كند. همان گونه كه فرزندان و حتي بيشتر نوه هاي مسلمانان مهاجر آرژانتيني به دنبال اصل و نسب و ميراث خود هستند، بسياري از آنان ارتباط و هماهنگي زيادي ميان تاريخ خود و تاريخ نياكان شان احساس مي كنند.