پنج شنبه۶ آذر ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۳۶
گفت و گو با مهدي اميني خواه، بازيگري از نسل امروز در مورد اقتصاد خانواده، مشكلا ت مالي جوانان، پول، مصرف و...
اكثر ما شرايط مشابهي داريم
درگذشته، مشاركت بچه ها در اقتصاد خانواده مشهودتر بود، اما كودكان امروز فقط هزينه مي تراشند
تورم فعلي در كنار سياست گذاري هاي اشتباه، مشكلا تي است كه بيشتر ضرر را متوجه اقتصاد خانواده ها مي كند
001004.jpg
مهدي اميني خواه متولد ۱۳۵۳، فرزند آخر خانواده، فارغ التحصيل از دانشكده هنر و معماري است. وي ۱۲ سال پيش كار هنري خود را از دوران دبيرستان پايه گذاري كرد و بعد به صورت حرفه اي در زمينه تئاتر فعاليت كرد.
اما آغاز فعاليت او در تلويزيون به سال ۷۶ و سريال شنهاي كف رودخانه باز مي گردد. پس از آن چهره او با بازي در سريال مهماني از بهشت بيشتر شناسانده شد. اميني خواه كار خود را در سريالهاي ديگري از جمله مرگ، راه سوم، كژدم ۳۳، تنگنا، همسفر، سوگ سهراب، من يك خبر بد دارم، نفس سنگ، جوان امروز، نيستان، آبي مثل دريا، روشنايي دشت،  هليا،  حضور رفقاي خوب (آماده پخش)، شهر باران (در حال پخش از شبكه دوم)، ماه و خورشيد، نقش بر آب، معما و... ادامه داد. حال ببينيم اين بازيگر جوان نسل امروز در رابطه با مسائل اقتصادي، پول، خريد مصرف و ... چه نظري دارد.
محورهاي اصلي يك اقتصاد سالم چيست؟
بايد بين وجود سرمايه و سياست حاكم بر سرمايه يك رابطه منطقي وجود داشته باشد زيرا اين چرخها با هم كار مي كنند و لا زم و ملزوم يكديگرند.
جامعه كنوني را با چه معضلا ت اقتصادي روبرو مي بينيد؟
معضلا ت و مشكلا ت عديده اي بر سر راه است. به طور خلا صه بزرگترين آن پايين بودن سطح درآمد از سطح مخارج است.
فكر مي كنيد مشكلا ت اقتصادي خانواده ها از چه ناشي مي شود؟
يكي از علل مشكلا ت اقتصادي خانواده ها،مراودات اقتصادي جامعه است كه دچار ضعف شده از آنجا كه خانواده يكي از نهادهاي اصلي جامعه را تشكيل مي دهد، تضعيف اقتصاد جامعه اثر مستقيم بر اقتصاد خانواده دارد.
معمولا ً دردهاي اقتصادي تان را با چه كساني در ميان مي گذاريد؟
با هيچ كس، زيرا هر كس به نوبه خود مشكلا ت و دردهايي دارد، كسي نيست جز خودم، خودم و خداي خودم (با لبخند).
بازيگري تنها شغل شماست؟
بله، البته قرار بود با يك آموزشگاه بازيگري همكاري داشته باشم كه بر اثر مشكلا ت پيشآمده و تصادفي كه سر صحنه فيلمبرداري شهر باران داشتم و مدتي در بيمارستان بستري بودم، اين همكاري ميسر نشد.
حرفه شما مشكلا ت مالي تان را مرتفع مي سازد؟
خير، كار بايد به طور مستمر باشد تا جبران شود. اگر فاصله بيفتد، مشكلا ت سرازير مي شوند. كه در مورد شغل بازيگري اينطور است. فاصله اين قرارداد با قرارداد ديگر يك تيك زماني است كه هميشه دست ما را خالي مي گذارد.
اگر وارد اين رشته نشده بوديد چه مشغله اي را ترجيح مي داديد؟
به شغل هاي هوايي علا قه فراواني دارم. البته به موسيقي هم علا قمندم (شايد يك موزيسين خوب و حرفه اي مي شدم).
چقدر از بار مالي خانواده بر دوش شماست؟
چون من مجرد هستم، بار مالي خانواده به صورت مستقيم بر دوش من نيست ولي نقش كمي دارم. البته خودم يكسري مسئوليتها را پذيرفته ام.
چند درصد از همكاران شما مرفه هستند؟
به ظاهر درصد بالا يي از دوستان و هنرمندان، ولي در باطن همه مثل هم هستيم. البته هستند تعداد معدودي كه در وضعيت مطلوبي به سر مي برند.
ميانه شما با خريد روزمره منزل چگونه است؟
اگر وقت داشته باشم خريد انجام مي دهم. البته اين مسئوليت بيشتر با پدر و مادرم است ولي خريد كردن را خيلي دوست دارم (اگر پول داشته باشم).
شغل شما باعث شده تا در خريد تخفيف بگيريد؟
بله، بعضي ها لطف مي كنند و تخفيف مي دهند. البته درصد كمي، ولي بيشتر اوقات گرانتر هم مي دهند. مثلا ً يك جنس ۵۰۰۰ توماني را من كه مي روم مي گويند قابلي ندارد و كلي تعارف تكه و پاره مي كنند و در آخر مي گويند ۷۰۰۰ تومان است ولي شما ۶۵۰۰ تومان بفرمائيد. (خلا صه از اين تخفيفها هم شامل حال ما مي شود!)
آيا چانه هم مي زنيد؟
اصلا ً اهل چانه زدن نيستم، هر چه بگويند همان را مي دهم.
اكثر خانواده ها با درآمد ناچيز زير ۲۰۰ هزار تومان زندگي مي كنند. آيا خودتان را جاي آنها گذاشته ايد؟
البته بچه كه بودم يا دوران دانشجويي و سربازي به دليل استقلا ل شخصي، سختي زيادي متحمل شدم مخصوصاً در دوران دانشجويي، به همين علت با اين درد آشنا هستم و مي توانم احساس آنها را درك كنم و خود را جاي آنها بگذارم.
فاصله طبقاتي و فاصله درآمدها را ناشي از چه مي دانيد؟
اين فاصله ها كه روز به روز بيشتر مي شوند ناشي از برنامه هاي اقتصادي است كه بر امور مالي حاكم است. بايد يك برنامه ريزي صحيح صورت گيرد تا اين فاصله ها به حداقل برسد (ادعا نمي كنيم  از بين برود چون مي دانيم ممكن نيست).
صاحب منزل شخصي هستيد يا مستأجريد؟
در منزل شخصي زندگي مي كنيم.
صرفه جويي نمونه چگونه است؟
در مورد هر چيزي مي شود صرفه جويي كرد، از جمله وقت، كالا  و ... صرفه جويي يك فرهنگ است بايد چگونگي صحيح مصرف را آموزش داد، در كل بهينه مصرف كردن و به جا مصرف كردن را صرفه جويي نمونه مي گويند.
بيشترين خرج شخصي شما كدام است؟
خرج مسافرت، زيرا علا قه فراواني به طبيعت و گردشگري دارم حالا  چه داخلي و چه خارجي، البته ناگفته نماند كشور خودمان مراكز ديدني و گردشگري فراواني دارد، به غير از آن خرج لباس و ماشين و موبايل.
آيا شده تا به حال كفگيرتان به ته ديگ بخورد؟
بله، خيلي از وقت ها، فقط توكل به خدا مي كنم.
خريد قسطي هم مي كنيد؟
خير از بدهكار بودن بدم ميآيد، مگر امكان نقد خريد كردن را نداشته باشم،كه به هرحال از لحاظ روحي آزارم مي دهد.
بيشتر طرفدار جنس خارجي هستيد يا ايراني؟
جنس خارجي، به دليل مرغوبيت، كيفيت خيلي برايم مهم است، البته اگر جنس ايراني مطلوب و با كيفيت بالا  باشد ، يعني در حد كالا ي خارجي باشد،حتماً مي خرم.
چقدر از درآمدتان صرف خريد فرهنگي مي شود؟ چه مي خريد؟
به تناسب درآمدم، مقداري را هم صرف خريدهاي فرهنگي مي كنم، به طور مثال: كتاب، فيلم، نوار، كتاب هاي هنري و به خصوص اطلا عات عمومي در زمينه هاي مختلف ، در ضمن عاشق جغرافيا و تحقيق در رابطه با ملل  مختلف دنيا مي باشم.
جامعه مصرف گرا يعني چه؟
جامعه اي كه از لحاظ فرهنگ مصرفي دچار مشكل باشد، توليد نداشته باشد و يا مصرف بيشتر از توليد باشد. اكثر كشورهاي جهان سوم مصرف گرا هستند و كمتر توليدكننده. به طور كلي در جامعه مصرف گرا، ميزان مصرفي مردم بيشتر از خط توليدشان مي باشد.
براي رفع مشكلا ت مالي خانواده ها چه راهكارهايي را پيشنهاد مي كنيد؟
اتحاد بين اعضاء خانواده، نسبت به توان و كارآيي افراد خانواده. به طوري كه هركس به نوبه خود بار مالي خانواده را كمتر كند. مادر با صرفه جويي و كم كردن خريدهاي غيرضروري خانواده، فرزندان با كاستن خواسته هاي نا به جا و پدر تلا ش در راه بيشتر كردن سطح درآمد خانواده.
سبد خريد خانواده يعني چه؟
سبد خريد خانواده، شامل مايحتاج ضروري خانواده است، ممكن است حتي خريد وسائل صوتي و تصويري هم جزو سبد خريد خانواده باشد. به طور كلي هر چيزي كه براي استفاده خانواده ضروري است در سبد خريد خانواده قرار مي گيرد.
در يك جمله احساستان را از ديدن پسركي بگوئيد كه با لباس مندرس در يك روز سرد زمستاني، دستفروشي مي كند؟
متأثر و متأسف مي شوم، بايد گفت: چه كسي پاسخگو است، كدام مسئول يا مسئولين اقتصادي كشور جوابگوي اين كودكان پا برهنه مي باشد، به هر حال هر كاري حتي جزئي از دستم برآيد دريغ نمي كنم.
مشكلا ت مالي حرفه  شما كدام است؟
از شروع يك پروژه تا پروژه بعدي اگر وقفه بيفتد (كه اغلب مي افتد) خوب مشكلا ت مالي سراغ مان ميآيد يعني اندوخته به اتمام مي رسد و به قول معروف كفگيرمان به ته ديگ مي خورد و به قول خودمان دوره سمي را مي گذرانيم.
آيا بيمه هستيد؟
خير(البته متأسفانه) زيرا نمي توانم از محسنات آن استفاده كنم ولي خوب چه مي شود كرد؟
عضو اتحاديه بازيگران و هنرمندان هستيد؟
بله.
نظرتان در مورد صندوق هاي خانوادگي چيست؟
خيلي خوب است، يك پشتوانه مالي براي اعضاي خانواده و كاملا ً در دسترس به عبارتي همان مثل خودمان، قطره قطره جمع گردد وانگهي دريا شود، كلاً در رابطه با مشكلا ت مالي خانواده خيلي مو‡ثر است.
فلسفه كمك مالي ميهمانان به داماد و عروس در جشن عروسي چيست؟
قديم ها مرسوم بود به عنوان هديه ازدواج، كالا  يا مبلغي به عروس و داماد داده مي شد. اين روزها همان هديه جنبه كمك دارد و به صورت مالي يا غير مالي كه براي تشكيل زندگي مشترك مفيد است داده مي شود كه كار خيلي خوب و پسنديده اي است. چون به قولي در اوايل زندگي بايد دست عروس و داماد را گرفت تا چرخ زندگي شان به چرخش درآيد و روي غلتك بيفتد.
عرف مرسوم خانواده ها در تبادلا ت مالي مربوط به ازدواج مثل مهريه،شيربهاء و غيره را تا چه حد پسنديده مي دانيد؟
دوست ندارم همسر به صورت كالا  معامله شود. مهريه را به صورت امروز خير،قبول ندارم. البته مهريه پشتوانه مالي براي زن بعد از ازدواج يا طلا ق است، ولي من احساس واقعي را قبول دارم كه اينها زيرمجموعه آن قرار مي گيرند، عمر كالا  سر ميآيد ولي عمر عشق نه، شيربهاء را اصلا ً قبول ندارم، زيرا شيره وجود يك مادر قيمت و بهاء ندارد. در كل بقيه امور ازدواج از قبيل خريد و غيره را به صورت معقول و منطقي قبول دارم.
چرا ازدواج به شكل يك سد بزرگ درآمده؟
مسائل و مشكلا ت اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، دست به دست هم داده و ازدواج را به شكل يك سد بزرگ درآورده، من از ازدواج مي ترسم همان اندازه كه از مواد مخدر مي ترسم، چون هدف زندگي مشترك است،خاله بازي نيست.
چقدر از وخامت وضع فعلي ازدواج مربوط به اوضاع نابسامان اقتصاد جامعه است و چقدر مربوط به فرهنگ غلط خانواده ها؟
اگر بخواهيم از ۱۰۰ درصد در نظر بگيريم بايد گفت ۶۰ درصد اوضاع نابسامان اقتصاد جامعه و ۳۵ درصد فرهنگ غلط خانواده ها و ۵ درصد بقيه مسائل حول محور ازدواج.
آيا دخل و خرجتان يكي است؟
خير، خرج من بيشتر از دخلم است؛ البته سعي مي كنم توازن ايجاد كنم ولي با تورم و نوسان قيمتها اين روزها مشكل است.
بيشترين قبض تلفني كه پرداخت كرده ا يد چقدر بوده؟
به غير از تلفن خارج از كشور ۳۰۰ هزار تومان.
آيا تا به حال چك برگشتي داشته ايد؟
چك برگشتي خير؛ اما دست چكم چندي پيش به سرقت رفت، البته سريع اقدام كردم، ولي آقا دزده با دسته چك تجارت مي كرده و خلا صه كلي خوش گذرانده.
فكر مي كنيد يك جوان با درآمد ۲۰۰ هزار تومان در ماه كي صاحبخانه مي شود؟
هيچ وقت، البته الا ن خانه را به صورت متري به فروش مي رسانند ولي يك متر خانه هم بالا ي اين مبلغ است به نظر من اگر خانه سانتي به فروش برسد، شايد.
استرس هاي ناشي از مشكلا ت مالي تا چه حد در بروز بيماريهاي رواني مو‡ثر است؟
به نظر من استرس هاي مالي از نوع بدترين استرس ها و فشارهايي است كه مي تواند بر انسان وارد شود و وي را از پاي درآورد. شايد ۸۰ تا ۹۰ درصد انسان ها به علت بار مالي مشكلا ت و استرس هاي وارده دچار بيماريهاي رواني مي شوند. به هر جهت هر آدم عاقلي مي داند كه اگر آرامش بر زندگي حاكم باشد و مشكلا ت مالي انسان را در فشار قرار ندهد مسائل خودبه خود حل مي شوند و به آرامش نسبي مي رسد.
آيا از دوستان و آشنايان كسي در فقر مطلق بسر مي برد؟ در اين صورت چه كمكي به وي كرده اي؟
از دوستان و آشنايان نزديك خير، ولي كساني را مي شناسم كه اوضاع مالي نابساماني دارند، خوب در حد توانم كمكهايي كرده و مي كنم به قولي هرچه از دستم برآيد انجام مي دهم و دريغ ندارم.
بهترين نوع پس انداز چيست؟ افتتاح حساب بانكي يا سرمايه گذاري در كار؟
خريد ملك، اگر بازار سرمايه گذاري آلوده نباشد قطعاً سرمايه گذاري.
آيا تابه حال كاسبي هم كرده ايد؟
بله، در بازار. دوران دانشجويي هم درس مي خواندم هم كار مي كردم.
حدس مي زنيد بيشترين درآمد در ايران چند برابر كمترين درآمد است؟
۱۰۰ برابر، آمار درآمد ماهيانه افرادي را مي شناسم كه نجومي است.
تجارت الكترونيكي يعني چه؟
در معناي واقعي همان طور كه از اسمش پيداست تجارت الكترونيكي زير سايه الكترونيك و فن آوري به نام اينترنت است. با پيشرفت علم و صنعتي شدن كشورها و ماشيني شدن و حذف نيروهاي انساني و جايگزين شدن ماشينها تجارت هم به شكل نوين خود يعني الكترونيكي (يا بهتر بگويم خريد اينترنتي) درآمده.
آيا تابه حال از طريق اينترنت هم خريد كرده ايد؟
خير، البته دوست داشته ام؛ ولي شرايطش پيش نيامده، البته بماند كه در كشور ما كاملا ً جا نيفتاده و رواج نيافته.
چقدر به تجارت الكترونيكي اعتماد داريد؟
زياد، به خاطر هوشمند بودن قابل اعتماد است.
به نظر شما كشور ما به يك رابين هود احتياج دارد؟
حتماً، چرا كه نه؛ اما رابين هود را ، مگردرهمان قصه ها بتوان پيدا كرد.
چرا خانواده ها به سينما نمي روند؟
به دليل معضلا ت و مشكلا تي كه پيرامون سينما شكل گرفته، هنر و سينما رنگ بومي خود را كم كم دارد از دست مي دهد.
تجربه نشان داده حتي اگر بهترين فيلم خارجي با نازل ترين قيمت در سينما اكران شود، باز استقبال چشمگيري مشابه آنچه در غرب رخ مي دهد به عمل نمي آيد، مشكل در چيست؟
مدتي است سينما جايگاه خود را از دست داده و در مجموع مثل قديم نيست كه مردم حداقل آخر هفته را به سينما و ديدن فيلم مورد علا قه خود اختصاص دهند، مردم ديگر وقتي براي ديدن فيلم ندارند چه ايراني و چه خارجي؛ البته با مشكلا ت اقتصادي در حال حاضر چون فيلم خارجي كمتر اكران مي شود خوب، فرهنگ خود را از دست داده و جز عده اي خاص و محدود كمتر استقبال مي كنند.
فكر نمي كنيد مشكل در اين است كه مردم ناي نفس كشيدن هم ندارند چه برسد به فيلم ديدن؟
شايد، مشكلا ت مالي خيلي مهم است. مردم همانطور كه گفتم از صبح تا شام مي دوند تا بتوانند نان شب را مهيا كنند، ديگر وقتي نمي ماند؛ البته ناگفته نماند در مورد بعضي ها هم علا قه هست ولي امكانات مالي اجازه نمي دهد.
با كار كردن همسر آينده تان موافقيد؟
بله، فقط بستگي به شغلش دارد؛ البته هر شغلي براي خود محترم است و جايگاه خاص خود را در جامعه داراست ولي اين نظر شخصي بنده است، من اين عقيده را دارم كه در جامعه كنوني زن و مرد بايد همپاي هم كار كنند تا بتوانند به موفقيتهاي لا زم برسند و پله هاي ترقي را طي كنند.
چرا درآمدهاي فعلي تا اين حد كمتر از مخارج ضروري است؟
تورم و طبق معمول مقوله مشكلا ت و معضلا ت اقتصادي و نوع سياست گذاري هاي اشتباه ، دست به دست هم داده اند و مشكلا ت حاضر را به وجود آورده اند، در كل هر قدر سطح درآمدها را بالا  ببريم باز با اين تورم مخارجهاي ضروري بالا  و بالا تر مي روند. به قولي آش همان و كاسه همان. بر مي گرديم سرخانه اول. بايد ريشه اي حل مشكل كرد.
اگر پول چرك كف دست است، پس چرا اين همه به دنبالش مي دويم؟
چون نيازمنديم، در جامعه بدون پول زندگي ميسر نيست، مي دانيم كه مانند چرك كف دست بي ارزش است و مي آيد و مي رود ولي چه مي شود كرد. اين چرك از نوع خاص است كه به جاي اينكه همه آن را بشويند و از بين ببرند براي بدست آوردن آن تلا ش فراوان مي كنند. چون حيات بدون آن ممكن نيست.
پول نباشد، آب نيست، خوراك نيست، لباس و پوشاك و در كل مايحتاج نيست، بيمار باشي، درماني نيست، خلا صه بي پولي مساوي است با مرگ تدريجي.
بچه هاي چند سال پيش بيشتر در اقتصاد خانواده مشاركت داشتند يا بچه هاي امروز؟
بچه هاي قديم، در گذشته بچه ها در حل مشكلا ت خانواده كمك مي كردند و هر يك حتي شده به مدت كم كاري مي كردند و درآمدي بدست مي آوردند ولي بچه هاي امروز  جز هزينه درست كردن براي خانواده كاري ندارند. خوب البته جامعه پيشرفت كرده و خواسته ها هم به تبع آن پيشرفت كرده و مترقي شده ولي دردسر فرزندان و اوامر آنها بيشتر شده.
از مترو هم استفاده مي كنيد؟
خير، چون وسيله شخصي دارم.
استفاده مردم از وسائل نقليه عمومي را مي پسنديد يا اين كه هر كس يك اتومبيل داشته باشد و با آن آمد و شد كند؟
البته وسائل نقليه عمومي خوب است اگر جوابگوي نياز مردم باشد و آ نها را معطل نكند، اگر هر كس با اتومبيل خود به طور تك سرنشين آمد و شد كند خير، به همان مقوله ترافيك برمي خوريم كه با آن هر روز در حال دست و پنجه نرم كردن هستيم.
آيا شده زير برف و باران بمانيد و پس از نيم ساعت ماشين سوارتان كند ولي براي مسير مثلا ً ۱۰۰ توماني، ۱۰۰۰ تومان مطالبه كند؟
بله، خيلي، حتي من را هم شناخته اند و گفته اند قابلي ندارد مثلا ً شما ۸۰۰ تومان بدهيد (براي مسيري كه كرايه اش ۱۵۰ تومان بوده).
جوان كارگري را در نظر بگيريد كه پس از ۴ روز بيكاري به او ۴ ساعت كار سنگين پيشنهاد مي كنند و ۳ هزار تومان دريافت مي كند به نظر شما او با آن ۳ هزار تومان چه كار كند؟
مجبور است به اندازه نيازش استفاده كند، هرچه واجب تر است را در اولويت قرار دهد و صرف آن كند.
يك پيام اقتصادي در حد تجربه هاي خويش به جوانان بدهيد.
اگر مي خواهند دچار تحول اقتصادي مثبت شوند و روز به روز به رشد اقتصادي برسند بايد به انديشه ها جهت دهند و هدفدار عمل كنند و برنامه ريزي صحيحي در كارها داشته باشند. با قرار دادن اين فاكتورها كنار يكديگر و پيرامون آن تحقيق و بررسي كردن، به يك تحول اقتصادي مثبت دست پيدا مي كنند و روز به روز صعود مي كنند و از نابساماني اقتصادي فاصله مي گيرند كه هم در آينده خودشان مؤثر است و هم در رفاه جامعه.
سميه انتظاريان 
ديدگاه ها:
تحول اقتصادي خانواده ها نيازمند نگرش نوين و برنامه ريزي و مشاركت است 
خريد اينترنتي را مي پسندم، گرچه  هنوز در كشور ما جانيفتاده
جنس ايراني را اگر با كيفيت باشد ترجيح مي دهم
صندوق هاي خانوادگي پشتوانه مالي مناسب بوده و نشان از تعاون و دستگيري دارد
اگر مسكن سانتيمتري به فروش رود شايد يك روز همه خانه دار شوند


«مغازه هايي كه همه چيز مي فروشند»
فروشندگان غيرمتخصص
001020.jpg
عليرضا قاسمي 
تهران نمونه كامل از يك شهر با هزاران چهره متفاوت و بعضاً ناخوشايند شهري است.
تفاوت چشمگير طبقاتي در گوشه و كنار تهران به چشم مي خورد و گروهي از شهروندان غافل از اين همه تبعيض تنها به فكر گذران عمر و امرار معاش هستند. در شهري كه براي عده اي شنيدن افزايش دويست درصدي بعضي از اقلا م همچون لطيفه اي بي مزه مي ماند هستند بسياري كه چشمهاي نگرانشان تاب ديدن قيمت اجناس را ندارد.
بحث ما بحث عوامل غني و فقير سازي نيست ما نگران قشر آسيب پذيري هستيم كه به سبب ضعف در اكثر موارد توان انتخاب را نخواهند داشت. يقيناً اولين و ساده ترين ضربات اجتماعي و اقتصادي به اين قشر برخورد مي كند و مطمئناً زبان كسي گوياي درد آنها نيست.
آنانكه كه توان مالي بالا  دارند مي توانند اطلا عات كاملي نسبت به نيازهاي روزمره زندگي خود كسب كنند و به سبب غناي مادي، منابع مطمئني براي تهيه مايحتاج خود انتخاب كنند ولي آنان كه براي تأمين هزينه زندگي ساده خود سردرگمند چگونه مي توانند به فكر تأمين بهترين گزينه ها باشند. حتي اگر از آگاهي كامل هم برخوردار باشند آيا توان پرداخت اين هزينه ها را دارند؟
تورم، افزايش هزينه هاي شهرنشيني و درصد بالا ي بيكاري سبب گرديده كه اكثريت شهروندان به سختي تنها از پس تأمين نيازهاي واجب زندگي خود برآيند به همين دليل نمي توانند در تنوع محصولا ت جستجو كنند تا براي خود بهترين را انتخاب كنند.
در يك نگاه ساده اقتصادي براحتي مي توان دريافت كه مصرف اجناس با كيفيت در طولا ني مدت بازدهي بهتري دارد مثلا ً اگر ما براي خودروي خود از روغن مرغوب استفاده كنيم موتور اتومبيل هميشه سالم و منظم كار مي كند؛ اما بسياري از روغن درجه ۳ و ۴ استفاده مي كنند و تنها دليل اين مسأله قيمت آن است.
در اين مقوله بهترين گروهي كه مي تواند راهنماي خوبي براي ما باشد فروشندگان هستند. آشنايي به اجناس، تنوع توليدكنندگان، اطلا ع از كيفيت آنها و بازتاب نظر مصرف كنندگان از عواملي هستند كه مي توانند فروشندگان را به يكي از منابع قابل دسترس تبديل كنند. هرگاه عامل فروش از اطلا عات كامل برخوردار باشد و خريدار را بدون در نظر گرفتن نفع شخصي راهنمايي كند يقيناً نتيجه كار يك خريد معقول و صحيح است؛ اما مشكل اساسي در اين است كه لا به لا ي اين مشكلا ت اقتصادي، اكثر فروشندگان در سطح شهر تهران داراي تخصص در زمينه فعاليت خود نيستند. حتماً مغازه هايي را ديده ايد كه بعضاً در طول سال چند بار شغل عوض مي كنند يا اينكه در يك مغازه چند كالا  كه هيچ شباهتي به يكديگر ندارند عرضه مي شود. فروشنده (خواه صاحب مغازه باشد و خواه مستأجر) كالا هاي مورد نياز بازار را با توجه به سود رساني و نه اطلا عات و خدمات خود عرضه مي كند.
نكته قابل تأمل اينجاست كه اكثراً اين نحوه عرضه در محله هايي از شهر صورت مي گيرد كه همان اكثريت آسيب پذير سكونت دارند و اين گره مشكل را محكمتر مي كند.
فروشگاه هايي كه در سطح تهران به صورت تخصصي كار مي كنند و مشتريهاي به خصوص خود را دارند، شايد در طول روز مراجعه كنندگان بسياري نداشته باشند؛ اما از بين همان تعداد، درصد بالا يي جنس موردنظر خود را خريداري مي كنند. از آنجائيكه اكثراً كيفيت كالا  در اينگونه فروشگاه ها تضمين شده است سود حاصله نيز قابل توجه مي باشد.
البته در اكثر موارد سرمايه گذاري قابل توجهي از نظر موقعيت فروشگاه، دكوراسيون و تنوع مدلهاي اجناس و ... صورت گرفته است.
ولي مغازه هاي مورد بحث ما به دليل عرضه چندين نوع جنس گاه ناهمگون و كم كيفيت ولي با قيمتهاي نسبتاً ارزان داراي مراجعه كنندگان بسياري هستند كه اطلا عات صحيح و كاملي از اجناس خود ندارند، ولي تلا ش بسياري براي جلب نظر مشتريان سردرگمي كه شايد تنها قيمت ارزان دليل توجه شان بوده، مبذول مي دارند.
فشارهاي اقتصادي به حدي زياد شده كه متأسفانه قشري از جامعه تنها به دنبال ارزان خريدن است.. از اين رو بازار فروشندگان غيرمتخصص داغ تر است؛ اما زماني كه غناي مالي همين غيرمتخصص ها به جايي برسد كه در فروشگاه هاي تخصصي به عرضه همان اجناس بي كيفيت بپردازند، به راستي چه بايد كرد؟
پيشنهاد ما اين است كه در كنار نگاه حيرت زده به قيمتها نيم نگاهي هم به كيفيتها داشته باشيم.

آيينه تصوير
گل از گل ايرانيان شكفت وقتي جوان برومندشان، بر سكوي قوي ترين مرد جهان، تصوير روز اكثر رسانه هاي جهان شد. مي خواهيم عكس رضازاده و فلا حتي نژاد را درشت، به همين درشتي كه مي بينيد، كار كنيم. آخر او و امثال او افتخار جامعه اند، فرقي هم نمي كند كدام قشر جامعه، پولدار يا فقير، با درآمد چند ميليون توماني يا ۶۰ هزار توماني، سير يا گرسنه. يقيناً آن هنگام كه طنين يا ابوالفضل رضازاده در فضا مي پيچد و لحظاتي بعد وزنه هاي نفسگير بالا  سر او مي روند اشك شوق در چشم هر ايراني حلقه مي زند.
001032.jpg
001028.jpg
فراموش نكنيم رضازاده و امثال او از مناطق محروم كشور برخاسته، بدور از هرگونه امكانات رفاهي و مالي مطلوب - بسان رقباي بين المللي خود- همچون كوهي ستبر به مقابله با مشكلا ت پرداخته و نشان قهرماني را بر سينه آويخته اند. اين قهرماني مباركشان باد.

001026.jpg
پرتوهاي نور شمالي بر فراز جزيره. طوفاني قطبي با هجوم بر دفاع خارجي زمين نمايشي از رنگ هاي زيبا و معجزه گون را پديد آورده كه بر فراز اسكاتلند صحنه اي بديع و منظره اي بكر را رقم زده است. ذرات برانگيخته شده فضايي تحت تاثير مغناطيس زمين و در برخورد با جو آن منجر به شكل گيري منظره اي زيبا از آميزه رنگ هاي ناهمگون قرمز و سبز مي شود. اين پديده به ندرت در سطح زمين ديده مي شود از اين رو جهانگردان بسياري از سراسر گيتي براي رويارويي با معجزه  طبيعت راه سرزمين اسكاتلند را در پيش گرفتند تا فرصتي را كه ممكن است تنها يك بار در طول حيات هركس پيش بيايد از دست ندهند. جاي ما خالي!

پاسخ مسؤولا ن
موانع جمع آوري شد
احتراماً در خصوص مطلب مندرج در تاريخ ۱۷/۸/۸۲ در مورد موانع فيزيكي در كوچه عليزاده واقع در خيابان بوستان سعدي به اطلا ع مي رساند، موانع ياد شده از محل جمعآوري گرديد. روابط عمومي شهرداري منطقه ده 
جوي هاي تجريش ديگر بو نمي دهند
عطف به پيام مندرج در صفحه چهار ويژه نامه بازارچه (ضميه روزنامه همشهري) مورخ ۷/۸/۸۲ با عنوان «بوي بد جوي هاي آب ميدان تجريش » توضيحات ذيل جهت استحضار و تنوير افكار عمومي ارسال مي گردد.مورد مطرح شده مربوط به نهر مقابل فروشگاه كفش ملي است كه با اعلا م به پيمانكار خدمات شهري از محل رفع مشكل شده است.لا زم به ذكر است هر روز صبح از ساعت ۶ تا ۳۰/۶ صبح خيابان شهرداري و دو شب در هفته نهرها و پياده روهاي آن توسط تانكر به طور اساسي لا يروبي و شستشو مي شود.
روابط عمومي شهرداري منطقه يك 
تفاوت هاي پيش فروش و فروش فوري 
بازگشت به مطلب به چاپ رسيده در صفحه ۴ بازارچه مورخ ۱۴/۸/۸۲ آن جريده محترم تحت عنوان «فروش ويژه براي تبليغات بوده» مواردي را جهت استحضار و تنوير افكار عمومي متذكر مي شود.فروش خودرو در كشور به صورت پيش فروش و تحويل فوري صورت مي گيرد:
۱- در روش پيش فروش معمولا ً زمان پرداخت اولين پيش پرداخت تا تحويل خودرو نزديك به يك سال و گاهي بيشتر است و بسته به نوع قرارداد و ميزان توليد معتبر مي باشد.در اين روش به پيش پرداخت مشتري بر اساس مصوبات كميته خودرو، سود مشاركت پرداخت و در صورتي كه خودرو در زمان تعيين شده تحويل نشود خسارت ناشي از تأخير در تحويل نيز پرداخت خواهدشد.
۲- در روش دوم كه تحويل فوري است، مشتري تمام مبلغ قيمت خودرو را يكجا به خودروساز داده و توليد كننده حداكثر يك ماه فرصت دارد خودرو متقاضي را تأمين و تحويل نمايد. در اين روش قيمت خودرو متناسب با قيمت روز بازار بوده و هيچ گونه تخفيف يا سود مشاركتي به مشتري تعلق نمي گيرد.در حالي كه نرخ خودرو در روش اول، مصوب كميته خودرو بوده و شامل تخفيفات ديگري نيز مي باشد.اين سازمان در صورتي كه احتمال تخلف از طرف شركت هاي خودروساز را احساس نمايد، نسبت به بررسي دقيق مورد تخلف در اسرع وقت اقدام و در جهت احقاق حقوق مصرف كنندگان تلا ش خواهد نمود. گفتني است شهروندان عزيزي كه در رابطه با موارد فوق با مشكلا تي مواجه شده اند، مي توانند شكايت خود را به آدرس: تهران- خيابان شريعتي، خيابان ملك- شماره ۳۳ - سازمان بازرسي و نظارت بر قيمت و توزيع كالا  و خدمات، اداره كل نظارت بر كالا هاي فلزي و معدني تسليم تا نسبت به پيگيري آن اقدام شود.
حوزه رياست و روابط عمومي سازمان بازرسي و نظارت بر قيمت و توزيع كالا  و خدمات

صداي مصرف كننده ۶۹۵۵۲۵۷
تردد خودروها را محدود كنيد
چرا مي خواهند براي رهايي از مشكلا ت اقتصادي و آلودگي هوا، بنزين را گران كنند كه دوباره قشر آسيب پذير متضرر واقعي باشد؟ اگر راست مي گويند تردد ماشين ها را محدود كنند و الزامي كنند مثلا ً هر خودرو بيش از ۱۰ ليتر بنزين در روز نسوزاند. بعد هم بنزين را ارزان كنند. اين طوري بهتر نيست؟
يك شهروند
فكري به حال موتورها بكنيد
اين همه مطلب و گزارش مختلف در روزنامه ها و مطبوعات از معضل موتورسيكلت ها و تخلفات موتورسوارها نوشته مي شود، اما جاي تأسف دارد كه در بهبود اوضاع حتي يك ذره مؤثر نبوده است. واقعاً چرا فكري اساسي در اين باره نمي كنند؟ تا كي مردم بايد خطرات و گرفتاري هاي ناشي از تردد ناهمگون موتورها در شهر را به جان بخرند؟ واقعاً خيلي سخت است اگر براي موتورسوارهاي متخلف، دست كم يك برگ جريمه صادر شود؟
يك خانم شهروند
سد معبر كسبه مغازه دار!
چرا شهرداري فكري به حال سد معبر مغازه دارهاي بازار تهران و بازار جديد شهر ري نمي كند؟ اگر گذري به بازار تهران داشته باشيد مي بينيد ويترين مغازه هاي بزرگ و جا دار تا ۵/۱ متر به معبر عمومي تجاوز كرده و تردد عابران و خريداران را با مشكل روبرو ساخته است. همچنين در حالي كه مغازه هاي بزرگ بازار شهر ري خالي است، بساط كاسبي روي زمين در محل گذر مردم پهن شده است.
علي محمد سعيد
كمتر از مردگان مي ارزيم 
مطلب بنزهاي الگانس مختص متوفيان، خيلي ذهن مردم را روشن تر كرد. ما كه اصلا ً نمي دانستيم چنين حركت عجيبي صورت گرفته، ولي آيا واقعاً ارزش ما زندگان اين دنيا كمتر از رفتگان آن دنياست؟ آيا به جاي خريدهاي اين چنيني و يا ضيافتهاي مجلل و پر زرق و برق اداره ها و سازمانها براي افطاري ماه رمضان، بهتر نبود قدري به فكر رفاه آن عده از مردم مي افتادند كه با اين تورم و هزينه ها درآمدي بيشتر از ۷۰، ۸۰ هزار تومان در ماه ندارند؟
كارمند خونين دل

گوناگون
بازارچه خوراك
بازارچه لوازم خانگي
بازارچه مسكن
بازارچه آخر هفته
بازارچه حمل و نقل
|  بازارچه خوراك  |  بازارچه لوازم خانگي  |  بازارچه مسكن  |  بازارچه آخر هفته  |  بازارچه حمل و نقل  |   گوناگون  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |