فقط يك ذره ديگه
همه ما چشمهاي پف كرده و گريه كودكان را ديده ايم كه التماس مي كنند <فقط يك ذره ديگه> و مادر مدام غرولند مي زند كه زودباش مدرسه ات دير شده است.
پس از گذشت سالها هنوز هم كه بزرگ شده ايم شب ها استرس داريم كه شب زود بخوابيم تا صبح زودتر بتوانيم به محل كارمان برويم .بزرگ شده ايم اما هنوز هم اصرار مي كنيم <يك ذره ديگه>
|