دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۵۴
سفر و طبيعت
Front Page

در پايانه بيهقي
۰ ۱ شب اصفهان
001410.jpg
عكس: هادي مختاريان 
ايمان مهدي زاده 
ز سفر كه نمي شود گذشت، مي شود؟ براي اينكه از زندگي لذت ببريد، سفرهاي شغلي و تحميلي را نيز مي توانيد از مزاياي سفرهاي تفريحي برخوردار كنيد و براي مسافرت، حتما اتومبيل شخصي لازم نيست.
صدايي از بلندگو موسيقي را قطع مي كند: از مسافران محترم ۱۰ شب تبريز خواهش مي كنم براي سوار شدن به سكو مراجعه كنند.فريادهاي بلند كمك راننده ها و واسطه ها، ۱۰ شب اصفهان، ۱۰ شب همدان، ۱۰ شب ... ساعت ۴۵/۹ شب است و از پانزده دقيقه قبل فريادها در فضا طنين مي اندازد. البته ايام قبل از عيد نوروز و اواخر تابستان اين گونه نيست. در اين ايام آن قدر حجم مسافر زياد مي شود كه مسافران به دنبال راننده ها مي روند و به جاي فرياد، خيلي آرام و مودبانه تقاضاي يك يا دو صندلي دارند. اينك ترمينال پر از اتوبوس هاي پارك شده است و مسافران خيلي كمتر.
البته تنها حجم مسافرت ها در ايام تعطيل خلاصه نمي شود، مسافران زيادي در ايام معمولي حتي اواسط هفته سفر مي كنند.
نگاهي به اطراف مي اندازيم: زوج جواني كه با چمدان هاي زياد، لبخند به لب دارند و در جست وجوي يك كالسكه يا گاري كه بتوانند بار خود را بر آن نهاده و به تاكسي هاي بيرون پايانه، دور ميدان آرژانتين برسانند؛ كمي با نگاه و پس از آن، گفتن جمله كوتاهي «كالسكه اي در كار نيست»، آنها را به بيرون از محوطه هدايت مي كند.
چهار جوان دانشجو كه با ساك هايشان بر دوش، ترانه اي زمزمه مي كنند و به توقفگاه اتوبوس ها نزديك مي شوند، يكي از ايشان ساكش را به دوست كناري داده و شتابان براي تهيه بليت به سمت باجه بليت فروشي مي رود.
در هواي خنك پاييزي صفي كوچك برابر باجه براي بليت اصفهان تشكيل شده است. مسافران با چهره هاي متفاوت و اغلب رضايت بخش در صف ايستاده اند و قصد حركت به سوي اصفهان - نصف جهان - دارند.چند خانم دانشجو نيز به امتداد صف ملحق مي شوند، اتوبوس ها در پاركينگ روشن مي شوند و يكي يكي كنار سكوها مي ايستند. مسافران پس از جا دادن چمدان هاي خود در جعبه بغل، به كمك، كمك راننده جوان، در صف كوتاهي جلو در اتوبوس مي ايستند و يكي يكي سوار مي شوند. مثل اين كه كسي جا مانده است. كمك راننده فرياد مي زند: «آقاي رياحي، مسافر ۱۰ شب اصفهان،آقاي رياحي» و از چند متر آن سوتر، جواني سريع خود را به صف مي رساند و با معرفي خود و نشان دادن بليت سوار مي شود.
بيشتر مسافران لبخند به لب دارند. اينجا پر از انرژي مثبت است. مسافران با شور و هيجان از يكديگر خداحافظي مي كنند و آنان كه رسيده اند چنان شادمان مي خندند كه ناخودآگاه هوس مسافرت مي كنم. رو به دوستم: «نگاه كن چه انرژي زيادي دارند. خوب است ما هم به مسافرت برويم.» و او مي گويد: «لابد با ۱۰ شب اصفهان.» و آرام به راه مي افتم. كنار باجه اي مي ايستم.
بليت اصفهان داريد؟
بله، چند نفر.
بليت تبريز چطور؟
نگاهي مي كند و با لبخند مي پرسد: «بالاخره كجا مي خواي بري؟ برو فكراتو كن، من در خدمتم.»
رفتارش مودبانه است و من ناخودآگاه ترغيب شده به سفر مي گويم: «اگر همين الان بخواهم راهي شوم، به كجا مسافرت كنم؟» مي پرسد: «براي چه كاري؟» سفرهاي اين وقت سال (اواخر پاييز) در اين پايانه به چند بخش تقسيم شده است:
سفرهاي دانشجويي: با توجه به نزديكي امتحانات ميان ترم، دانشجوياني كه محل زندگي شان شهري دور از محل تحصيلشان است؛ براي ديدار خانواده، تجديد روحيه براي زندگي در غربت و استفاده از وقت به دست آمده بدون هيچ درنگي در نخستين فرصت، مسافرت را در راس برنامه ها قرار مي دهند.
اجباري يا تحميلي: برخي مردم به اين گونه سفرها، «توفيق اجباري» مي گويند. ماموريت ها و مسافرت هاي شغلي زيرمجموعه اين سفرها محسوب مي شوند. خريد اجناس و لوازم شغلي، انتقال اطلاعات اداري و مراجعه از شهرستان هاي كوچك به شهرهاي بزرگ براي مداوا يا عيادت بيماران دلايل اين سفرها را تشكيل مي دهد.
ديد وبازديد: ايرانيان از عهد باستان مردمي متمدن و اخلاق گرا بوده اند كه صله رحم را در فرصت هايي كه توان سفر داشته باشند، انجام مي دهند، ايشان اغلب بر اساس حس نوستالژيك و يا احياي خاطرات خوش گذشته به مقاصدي سفر مي كنند كه قبلا نيز در آنجا بوده اند و يا آشناياني در مقصد دارند.
تفريحي: در اين فصل سال سفرهاي تفريحي به حداقل مي رسد. مردم خود را در پنجه زندگي زمخت شهري گرفتار مي بينند و با توجه به برودت هوا خود را از بهترين گونه مسافرت محروم مي كنند. استعداد و جاذبه هاي سفرهاي تفريحي در ايران، توان بيشتري نسبت به گونه هاي ديگر سفر، براي جذب مسافران دارد. جاذبه هاي تاريخي، طبيعي، فرهنگي و ...
فرياد «۱۰ شب اصفهان» مرا از جريان متلاطم افكارم بيرون مي كشد و نگاهم را متوجه مسافران شاد و سرزنده اصفهان مي كند. در حالي كه بيشتر مسافران تفريحي اصفهان هستند و در همين لحظه به ياد عالي قاپو و چهار باغ و مسجد امام و سي و سه پل و ... مي افتم. از شادي مسافران و صداي خنده هاشان به هيجان آمده ام و شوق سفر در رگ هايم مي دود.
اتوبوس از نظر دور مي شود ولي هنوز صدايش در گوشم مي گويد: ۱۰ شب اصفهان حركت.

دبي و كسالت
001416.jpg
به نظر مي رسد بازتاب تنش هاي سياسي منطقه و همسايگاني چون عراق و حملات تروريستي عربستان و تركيه ، تاثير چنداني بر رونق بازار گردشگري امارات متحده عربي، اين شيخ نشين پر هياهو نداشته است. صنعت مهمانوازي آن، رونق لحظه اي دارد. گويا گردشگري اين كشور، مسير صحراي پيشرفت وترقي را چهار نعل در پيش گرفته است. سواحل شني آن در تصرف تسهيلات و تفريحگاه هاي گردشگري درآمده و كجاوه هاي اعراب باديه نشين قديم، نشيمنگاه گردشگران امروز شده است.
در ماه رمضان كه انتظار مي رفت نيم روز بودن ساعات كار هتل ها و به جنب و جوش در آمدن مردم در پايان روز، حضور گردشگران در اين كشور كمرنگ تر باشد، امسال از رونق بسيار خوبي برخوردار بود چرا كه تلاش هاي دولت باعث شده بود تا دبي گزينه ديگري در كنار تفريحگاه هاي جزاير كارائيب باشد. دبي توانسته چهره متمايزي به عنوان محل امن و قابل اطمينان از خود بجا بگذارد. شايد بتوان نتيجه گرفت كه چگونه كشوري مانند امارات متحده عربي با آفتاب، سواحل شني و صحراهاي خود، توانسته است در دل توريست هاي غربي جا باز كند، اما شواهد و گزارشها حكايت از آن دارد كه همين تعداد توريست ها بعد از دو روز حضور در اين كشور، كلافه از سپري كردن چند روز باقي  مانده از رزرو هتل خود هستند و با مراجعه به سفارتخانه هاي كشورهاي همجوار، قصد سفر به اين مناطق را دارند.

درياچه گهر
001414.jpg
توسعه راههاي دسترسي به درياچه گهر با در نظر گرفتن حفظ محيط طبيعي معني ندارد.
به دنبال درخواست نمايندگان استان لرستان در مجلس شوراي اسلامي از سازمان ايرانگردي و جهانگردي در خصوص ممانعت از ايجاد راه ارتباطي از سوي شرق به درياچه گهر لرستان، مسوولان اكوتوريسم منطقه اعلام كردند: راه ارتباطي جديد از سمت غرب استان به رونق گردشگري اين منطقه كمك خواهد كرد.
درياچه گهر واقع بين دو شهرستان اليگودرز و درود در محدوده منطقه حفاظت شده اشترانكوه، سالها است از سوي شهرستان درود قابل دسترسي مي باشد و با ايجاد راه ارتباطي جديد، از طريق شهرستان اليگودرز علاوه بر گردشگراني كه صرفا با هدف بازديد و اقامت در كنار درياچه به اين منطقه سفر مي كنند، امكان جذب تعدادي از گردشگران اليگودرز نيز از اين درياچه به وجود خواهد آمد كه اين امر موجب رونق گردشگري هر دو شهرستان مي شود.بديهي است توسعه گردشگري اين منطقه با شرط پايداري و حفظ محيط طبيعي امكان پذير است. سازمان ايرانگردي و جهانگردي از مردم بومي و گردشگران اين درياچه خواست به منظور حفظ طبيعت اين درياچه، در صورت مشاهده هرگونه آسيب به محيط طبيعي منطقه ناشي از توسعه راهها، اطلاعات خود را در اختيار مسوولان اكوتوريسم استان لرستان قرار دهند.

ماجراهاي طبيعت
دونده سرخ
001412.jpg
نويسنده: ارنست تامپسون ستون
برگردان: حميد ذاكري 
قسمت سيزدهم 

بعضي پدرها هيچ توجهي به فرزندان كوچك خود ندارند، اما پرقرمز خيلي زود پا پيش گذاشت تا در پرورش فرزندان به براوني كمك كند. آنها خوردن و نوشيدن را، همچون پدرشان در گذشته هاي دور، فراگرفته بودند، و مي توانستند اين طرف و آن طرف تاتي تاتي كنند و به دنبال مادرشان به هر سو بروند، در حالي كه پدر، دور و اطرافشان مي چرخيد يا پشت سر حركت مي كرد و مواظب بود.
درست روز بعد، وقتي از دامنه تپه در خطي مستقيم به سوي جويبار مي رفتند و به نخي شبيه بودند كه دانه هايي كوچك در وسط و دو دانه بزرگ در دو انتها داشت، يك سنجاب قرمز كه اطراف درخت كاجي جست و خيز مي كرد آنها را ديد و آرام به تماشاي آنها پرداخت و «رانتي» در فاصله اي پشت سرش ول مي گشت. پرقرمز، چند متر عقب تر از خانواده، مشغول تميز كردن و صاف كردن پرهايش روي يك كنده بود و سنجاب قرمز نتوانسته بود او را ببيند، چرا كه ديدار جوجه ها او را سخت خوش آمده و فرصتي يگانه را در دسترس مي ديد. به قصد كشتن آخرين جوجه، از جا جهيد و حمله كرد. پرقرمز زماني او را ديد كه براي هر اقدامي خيلي دير شده بود، اما بي محابا دست به اقدام زد. به سوي قاتل موقرمز پريد؛ اسلحه اش مشت هايش بود، يعني محل اتصال گره مانند بال ها و چه ضربه هايي مي توانست بزند! در اولين حمله، ضربه اي دقيق بر انتهاي دماغ سنجاب ، ضعيف ترين نقطه، وارد آورد و غلتان او را به سويي انداخت. سنجاب به درون بوته اي غلتيد - جايي كه در نظر داشت كبك كوچولو را به آنجا حمل كند - و نفس زنان در حالي كه خون از بيني اش مي چكيد نشست.
كبك ها او را به حال خود واگذاشتند و از اينكه چه بر سرش آمد هرگز چيزي نفهميدند، اما او ديگر هيچ دردسري ايجاد نكرد.خانواده راهش را به طرف آب ادامه داد، اما يك گاو، جاي پاهاي عميقي در خاك رس آميخته با علف و گياه خشك پديد آورده بود و يكي از جوجه ها داخل يكي از اين جاي پاها افتاد و وقتي ديد نمي تواند خارج شود شروع به جيرجيرها ي وحشتناك ناشي از حس خطر مرگ كرد.

نشست راهنمايان تورهاي جهانگردي
جلسه نشست جامعه راهنمايان تورهاي ايرانگردي و جهانگردي فردا سه شنبه برگزار خواهد شد.از آنجا كه چندي پيش جامعه راهنمايان جهانگردي رسما كار خود را آغاز نمود، اين نشست با حضور هيات موسس جامعه تهران، با هدف اطلاع رساني و تشريح اهداف اين جامعه از ساعت ۱۳تا۱۵ در محل خ سيندخت - مركز تحقيقات سازمان جهانگردي تهران برگزار مي شود. اين اولين نشست پس از تاسيس جامعه است كه راهنمايان تورهاي جهانگردي سراسر تهران بزرگ در آن شركت خواهند كرد.

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   جهانشهر  |   حوادث  |   در شهر  |   درمانگاه  |
|  سفر و طبيعت  |   طهرانشهر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |