حميده عبدالهي
كلاهبرداري ناشناخته
فريدون ۴۶ساله، ساكن تهران شايد تا ۵ ماه پيش يك فرد كاملا ناشناخته بود مثل من وشما اما از شهريور ماه امسال به خاطر كلاهبرداري بي سابقه اي كه داشته است زبانزد عام وخاص شد.
شيوه كلاهبرداري
او ابتدا زنان ساده لوح را كه زيور آلات زيادي را با خود حمل مي كردند تعقيب و شناسايي كرده سپس از طريق كودكان، محله زندگي آنها و اطلاعات لازم وكافي را در مورد آنها كسب و با اين بهانه كه همسر شما برنده جايزه اي نفيس از طرف اداره اش شده است فرمي ساختگي در اختيار آنها مي گذاشت و پس از اغفال آنها طلاهايشان را سرقت مي كرد.
شاكيان
اغلب زناني كه مورد اغفال فريدون واقع مي شدند از اهالي محله هاي خاك سفيد و تهرانپارس بودند و بيش از ۴۵ مورد شكايت در پرونده وي ثبت شده است. در ميان شاكيان يك مورد شكايت از منطقه آزادي بوده است.
با ورود فريدون به دادسراي عمومي رسالت باراني از لنگه كفش و دمپايي بر سر وي باريدن گرفت. اين نتيجه فيزيكي خشم و نفرتي بود كه تمام ۴۵شاكي پرونده از اين فرد كوتاه قامت و چاق داشتند. فريدون اما خونسرد با دستبند وارددادگاه شد و كسي چه مي داند شايد در دلش به ساده لوحي و صداقت شاكيانش مي خنديد.
او توانسته بود با روشي نه چندان پيچيده و نه چندان قابل اعتماد نزديك به ۳۰ ميليون پول بي زبان را به جيب بزند.
- نحوه سرقت شما... مي خواهم درباره نحوه سرقت تان بدانم؟
فريدون با خونسردي كامل جواب قاضي را مي دهد او مي گويد براي من بيش از هرچيز تعداد طلاهايي كه خانم ها بدستشان مي آويزند اهميت دارد. من اول آنهايي را كه تعداد قابل توجهي طلا با خود حمل مي كردند شناسايي مي كردم و بعد به تعقيب آنها مي پرداختم وقتي مطمئن مي شدم منزل آنها كجاست و پلاك خانه شان چند است منتظر مي ماندم تا سر و كله  بچه هاي كوچك محل پيدا شود وبا خريدن كمي آبنبات و خوراكي آنها را گول مي زدم و اطلاعات مورد نظرم را درباره شغل همسر اين زن ها و محل كار آنها و وضعيت مالي شان ازطريق اين بچه ها كسب مي كردم.
روش سرقت فريدون اگر نگويم بي سابقه، در نوع خود كم سابقه است. او پس از شناسايي طعمه هايش به در خانه آنها رفته وخود را به عنوان يكي ازهمكاران مرد خانه معرفي مي كرد و با شور و شوق فراوان خبر برنده شدن او را در قرعه كشي اداره و محل كار، به طعمه اش مي داده است.
- بله! به آنها مي گفتم من از طرف تعاوني مسكن اداره براي تحقيق دراين مورد كه شما خانه داريد يا نه، آمده ام. آنها با شنيدن اين خبر از خوشحالي پر در مي آوردند و مرا به خانه دعوت وكلي از من پذيرايي مي كردند...
-مرديكه نامرد!
يكي از زن ها مي گويد و صحبت هاي او را قطع مي كند. فريدون انگار نه انگار كه چيزي شنيده است به صحبت هاي خود ادامه مي دهد.
- با ورود به خانه، من تقريبا پيروز شده بودم. وقتي به خانه آنها مي رفتم از آنها مي خواستم تا زيورآلات شان را پنهان كنند و فرمي را كه خودم از قبل تهيه كرده بودم به آنها مي دادم و از آنها مي خواستم كه اين فرم را حتما با خودكار سبز پر كنند...
و البته خودتان بهتر مي دانيد كه خودكار سبز خودكاري نيست كه در هر خانه اي باشد ! پس خانم هاي ذوق زده بي آنكه يادشان مانده باشد كه فريدون محل اختفاي طلاهايشان را ديده و جلوي چشم اين پيك خوش خبر آنها را پنهان كرده اند، به دنبال خودكار سبز مي شتافتند...
-به چه بهانه اي آنها را وادار مي كردي كه طلاهايشان را پنهان كنند؟
فريدون در جواب قاضي مي گويد: «به آنها مي گفتم فرد ديگري از طرف اداره در راه است تا ببيند شما استحقاق داشتن اين خانه را داريد يا نه! او در واقع براي سنجش ميزان ثروت شما به اينجا مي آيد. پس بهتر است كه شما طلاهايتان را پنهان كنيد و آنها طلاهايشان را پيش چشم من پنهان مي كردند و تا بروند خودكار سبز پيدا كنند من كار خودم را كرده بودم و از محل متواري مي شدم.»
فريدون چطور دستگير شد
حدود پنج ماه پيش زني با مراجعه به اداره آگاهي شمال شرق طي شكايتي عنوان كرد، مرد ميانسالي كه خود را همكار شوهرم معرفي كرد به منزلم آمد و ادعا كرد كه مامور تعاوني مسكن اداره شوهرم است و شوهرم در قرعه كشي اداره يك دستگاه آپارتمان برنده شده و او براي تحقيق در اين مورد به منزل من آمده است.
من هم كه از اين موضوع بسيار خوشحال شده بودم او را به خانه دعوت كردم و برايش يك ليوان نوشيدني آوردم. او طلاهاي مرا ديد و گفت همكارم بازرس است و قرار است يك ساعت ديگر به اينجا بيايد. اگر او طلاهاي شما را ببيند مطمئنا از دادن آپارتمان به شما خودداري مي كند. من هم با عجله طلاهايم را درآوردم و جلوي چشم او در گوشه اي پنهان كردم.
پس از گذشت چند دقيقه او فرمي از كيفش درآورد و گفت كه بايد آن را حتما با خودكار سبز پر كنم. چون در خانه خودكار سبز نداشتم به او گفتم در خانه منتظر بماند تا خودكار سبز بخرم و برگردم.
وقتي به خانه برگشتم او در خانه نبود، به سرعت به سراغ طلاهايم رفتم اما از آنها خبري نبود.
پس از شكايت اين زن و شكايت هاي متعددي از اين كلاهبردار حرفه اي، «سعيد اسماعيلي» بازپرس دادسراي رسالت دستور شناسايي و دستگيري اين مرد شياد را صادر كرد. پس از دستور بازپرس پرونده، ماموران آگاهي شمال شرق تحقيقات خود را آغاز كردند.
نحوه دستگيري 
پس از شكايات متعدد ماموران آگاهي با همكاري شاكيان توانستند عكس ظاهري متهم را درآورند.
متهم به گفته شاكيان مرد ميانسالي با قدي كوتاه و هيكلي تپل و ورزشكاري بود كه با موتور به محل مي آمد. همه شاكيان نيز اظهار داشتند كه او هميشه شلوار لي به پايش بود.
طي دستور بازپرس پرونده، چند تيم براي شناسايي و دستگيري متهم تشكيل شد.
ماموران آگاهي در حين گشت زني متوجه مرد ميانسالي سوار بر موتور هوندا شدند كه با مشخصات داده شده توسط شاكيان مطابقت داشت. آنها بلافاصه با رئيس آگاهي تماس و كسب تكليف مي كنند.
رئيس آگاهي شمال شرق تهران، طي تماس تلفني با سعيد اسماعيلي بازپرس پرونده از او دستور مي گيرد كه متهم را دستگير كند.
بازپرس پرونده مي گويد: «چون ماموران با خودرو در حال گشت زني بودند و متهم سوار بر موتور امكان فرار او از محل زياد بود بنابراين در آن شرايط بهتر ديدم كه متهم را تعقيب و منزل طعمه بعدي اش را شناسايي كنند. مطمئنا او دوباره به محل بر مي گشت. پس دستور دادم تا روز بعد دو تيم با موتور به محل شناسايي شده اعزام شوند و متهم را در حين ارتكاب جرم دستگير كنند.» ماموران گشت آگاهي شمال شرق پس از گرفتن دستور، «فريدون.ن» را تحت تعقيب قرار داده و محلي را كه او براي كلاهبرداري انتخاب كرده بود و همچنين محل زندگي وي را شناسايي كردند.
روز بعد با اعزام دو گروه موتور سوار به محل مورد نظر، متهم هنگامي كه در منزلي را زد و قصد داخل شدن به آن را داشت توسط ماموران آگاهي دستگير شد.
طبق روال هميشه همه متهمان 
فريدون ابتدا منكر هر گونه جرمي مي شد تا اينكه پس از دستور بازپرس پرونده، در بازجويي هاي فني و پليسي، او به بيش از ۶۵ سرقت و كلاهبرداري با همين شيوه ساده و تحت عنوان مامور قلابي ادارات دولتي اعتراف كرد.
پس از اعترافات متهم وي با قرار مجرميت مدتي در بازداشت به سر برد اما پس از چند روز اظهار كرد كه حاضر به همكاري هاي لازم است و همچنين از كارهاي گذشته پشيمان و توبه كرده است. بنابراين متهم به دستور قاضي با قرار وثيقه آزاد شد، اما به دستور بازپرس پرونده به طور غيرمحسوس تحت نظر بود كه تحقيقات لازم در مورد صحت توبه كردنش انجام گيرد. با اين حال ماجرا به همين جا ختم نشد چرا كه پس از آزادي او چند مورد شكايت جديد از او به ثبت رسيد و موضوع اين شكايت ها توسط قاضي اسماعيلي در حال پيگيري است. فريدون قرار است با پرداخت تمام ضرر و زيان شاكيان رضايت آنها را جلب كند.
پرونده در حال حاضر تكميل شده است و تمام شاكياني كه از متهم فريدون در كلانتري هاي اطراف آگاهي شمال شرق شده بود با استعلام به آنجا تحويل داده شد.
در آخرين لحظاتي كه اين گزارش را آماده مي كرديم با خبر شديم كه چند مورد شكايت جديد در دي ماه جاري با چنين نحوه سرقتي در آگاهي شمال شرق تهران به ثبت رسيده است و طي تماسي كه ما با بازپرس پرونده داشته ايم قرار شده است تا فريدون به همراه چند مظنون ديگر مورد شناسايي شاكيان قرار گيرند. ما فكر نمي كنيم در صورت اثبات اين ظن كه اين بار نيز فريدون دست به چنين كاري زده است او بتواند از سلول زندان بگريزد. شما چطور؟

دو زن آدم ربا كه با ربودن دختر بچه هاي خردسال طلا وجواهرات آنان را به سرقت مي بردند، از سوي دادگاه عمومي شهرضا به حبس طولاني مدت محكوم شدند.
اين دو زن كه «ق.الف» ۲۵، ساله و «د.س»۲۰، ساله نام دارند پس از دستگيري و در جريان جلسه محاكمه خود به جرم شان اعتراف كردند و قاضي دادگاه آنان را گناهكار شناخت و هريك از زنان كودك ربا را به ۸ سال حبس و تحمل ۷۴ ضربه شلاق محكوم كرد.
شرح ماجرا
مدتي قبل مردي با مراجعه به اداره آگاهي شهرضا به ماموران گفت« ۲ زن ناشناس طلا و جواهرات كودك  خردسال وي را ربوده اند.»
اين مرد توضيح داده «دخترم به تنهايي در كوچه مشغول بازي كردن بود كه ۲ زن جوان به سراغ وي رفتند و به بهانه خريدن شكلات براي او، فرزندم را ربودند و به مكان خلوتي كشاندند و پس از دزديدن گوشواره و گردنبندش او را رها كردند. »
پس از طرح اين شكايت، ماموران تحقيقات خود را براي شناسايي۲ زن ناشناس آغاز كردند و در نخستين گام از بررسي هاي خود پي بردند اخيراتعداد زيادي شكايت در همين رابطه عليه زنان ناشناس طرح شده است.
به اين ترتيب كاوش هاي كارآگاهان، واردمرحله تازه اي شد و آنان كه مي دانستند با ۲ سارق كاملا حرفه اي روبه رو هستند، مناطقي را كه زنان ناشناس بيشتر در آنجا دست به سرقت مي زدند شناسايي كرده و به طور نامحسوس زير نظر گرفتند.
چند روز پس از آغاز اين مرحله از تفحص هاي پليسي، بالاخره ماموران موفق شدند متهمان راشناسايي و دستگير كنند.
۲ زن پس از آن كه به اداره آگاهي انتقال يافتند به جرم خود اعتراف كردند و گفتند ما به خاطر اينكه كه شغل مناسبي نداشتيم و نمي توانستيم هزينه هاي زندگي مان را تامين كنيم تصميم گرفتيم از دختر بچه ها سرقت كنيم و شيوه كارمان به اين شكل بود كه ابتدا دخترهاي كم سن و سالي را كه به تنهايي در كوچه و خيابان مشغول بازي بودند شناسايي و به بهانه هاي مختلف آنها را اغفال مي كرديم.
پس از اعترافات متهمان پرونده آنها به مراجع قضايي ارجاع شده و دردادگاه، محاكمه و محكوم شدند.
دستگيري مامور قلابي امر به معروف
يك مامور قلابي امر به معروف و نهي از منكر كه دست به اعمال خلاف قانون مي زد دستگير شد.
اين مامور قلابي در پي شكايت يك زوج جوان شناسايي و دستگير و روانه دادگاه عمومي راور شد.
شاكيان اين مامور قلابي، در جلسه محاكمه وي گفتند: «اين مرد مرتب براي ما ايجاد مزاحمت مي كرد و دست از سرمان بر نمي داشت. آنقدر به كارهايش ادامه داد تا به ناچار از او شكايت كرديم اما وقتي كه دستگير شد تازه پي برديم وي دروغ مي گفته و مامور نيست.»
متهم نيز در جريان اعترافاتش گفت من با جعل كارت ماموران امر به معروف و نهي از منكر، براي اين زوج مزاحمت ايجاد مي كردم تا آنها ناچار شوند براي اينكه دست از سرشان بردارم و آبروريزي راه نيندازم به من باج بدهند اما نقشه هايم نقش بر آب شد ونتوانستم به هدفم برسم. قاضي دادگاه پس از شنيدن اظهارات ۲ طرف پرونده، مامور قلابي را با صدور قرار باز داشت روانه زندان كرد تا به زودي راي خود را درباره وي صادر كند.

همه جور ركوردداري و ركودشكني شنيده بوديم به جز اين يكي. از ايتاليا خبر مي رسد يك نوزاد پسر كه ۴ روز قبل در شهر «كولورينا» در شمال اين كشور متولد شد از نظر تعداد اجداد زنده، در جهان ركورددار است.
در اعلاميه مطبوعاتي شهرداري كولورينا آمده است: «نيكولاس كريستياني» تازه متولد شده داراي ۱۳ جد، يعني پدر و مادر بزرگ، پدران و مادران اين افراد و همچنين مادر يكي از اجداد مقدم است كه ۱۰۱ سال سن دارد.
قبل از اين نوزاد ايتاليايي كه داراي پدري ۲۷ ساله و مادري ۲۱ ساله است، «مارتينا جوديچه» دختر آرژانتيني با ۱۱ جد، ركورددار بود.
شهرداري كولورينا در نظر دارد براي گراميداشت تولد اين نوزاد ركورددار، جشني ويژه برگزار كند.

از رودبار و دزفول اينبار خبر خوبي داريم. ماموران نيروي انتظامي توانستند طي دو عمليات پيچيده، اعضاي دو باند مهم قاچاق اشياي عتيقه را شناسايي و دستگير كنند. دستگيري يكي از اين دو باند وقتي اتفاق افتاد كه ماموران نيروي انتظامي منطقه رودبار توانستند فردي به نام رضا را در حين انتقال مقادير زيادي از اشياي عتيقه دستگير كنند. در بازجويي هاي اوليه، رضا منكر داشتن هر گونه ارتباطي با اشياي مكشوفه مي شد اما پس از كمي بازجويي فني، او اعتراف كرد كه همه اين اشياي گرانقيمت را از شخصي به نام «رامين» در رشت خريداري كرده است.
سپس كارآگاهان اداره آگاهي رودبار با هماهنگي مقامات قضايي استان گيلان، عازم رشت شدند و در بازرسي از منزل رامين باز هم مقادير زيادي اشياي عتيقه كشف كردند! از جمله اين «مقادير زياد» ۱۳ عدد سكه مسي، ۶ النگو مفرقي و يك عدد مجسمه سر انسان، يك كوزه سفالي شكسته و ... كشف شد وچند نفر هم مطابق معمول در اين رابطه دستگير شدند و جهت تحقيقات بيشتر به اداره آگاهي رودبار منتقل شدند.
اما از استان گيلان كه بگذريم از استان خوزستان هم خبر خوبي در رابطه با دستگيري يك باند ديگر قاچاق اشياي عتيقه داريم؛ از دزفول خبر رسيده كه ماموران نيروي انتظامي اين شهرستان، توانسته اند در يك اقدام پليسي، ۵ نفر كه در امر خريد و فروش عتيقه جات فعال بودند را دستگير كنند و با تجسس و بازجويي از آنها و محل زندگي شان توانستند محل اختفاي اشياي گرانقيمتي را كشف كنند كه مهمترين آنها ۳۱۳ سكه عتيقه با آرم محمد رسول الله و تخت جمشيد بوده است.
همچنين در خانه يكي از اين متهمان، ۵۰۰ گرم حشيش و مقداري فشنگ و آلات استعمال مواد مخدر كشف شد و كليه متهمان هم تحويل مراجع قضايي شدند.

پسري كه براي ازدواج با دختر مورد علاقه اش ۱۰۰۰ سكه بهارآزادي مهر او كرده بود،  با به اجراگذاشتن مهريه از طرف عروس به دادگاه احضار شد.
اين پسر ۲۵ ساله كه مهندس عمران است، گفت: وقتي با پدر و مادرم به خواستگاري مهناز رفتم با ۱۰۰۰ سكه مهريه موافقت كردم و پس از انجام مقدمات، من و او به عقد هم درآمديم. اما يك هفته پس از عقد، وي به دادگاه رفت و مهريه اش را به اجرا گذاشت. اما من وضع مالي خوبي ندارم حتي نمي توانم از پس پرداخت يك سكه از آن بربيايم.
قاضي پرونده به زوج جوان مهلت داد تا با هم به توافق برسند.

اين خبر نشان مي دهد كه سادگي، صفتي است كه بايد از آن پرهيز كنيد. به گزارش خبرنگار ما، سردسته باندي كه جوانان ساده را شناسايي و سپس به وسيله آنها پول در مي آورد، دستگير شد.
مبناي كار اين باند، رفاقت ظاهري و سوءاستفاده بوده است. آنها براي جوانان ساده لوح دسته چك مي گرفتند و پس از خريد با اين چك ها، متواري مي شدند و علي مي ماند وحوضش.
تعدادي از اعضاي اين باند، با شكايت «رضا.ك» كه يكي از فروشنده ها بود در تحقيقات اوليه در خانه يكي از اعضا، دستگير و مقداري از اموال، كشف و ضبط شدند.
با همكاري يكي از اعضاي اين باند، سردسته آنها نيز دستگير شد.اين فرد با گذاشتن يك قرار صوري با «سيامك.ج» در يك رستوران، باعث دستگيري وي شد.

كيف قاپان موتورسوار، دستگير شدند. اين اصل خبر است. اما شرح خبر:
حدود هفت ماه پيش، زن ۶۰ ساله اي با مراجعه به اداره آگاهي مباركه گفت: «پس از گرفتن ۳ ميليون تومان تراول چك از بانك، هنگام رفتن به خانه، سه موتورسوار در ميدان شهرداري به سمت من حمله ور شدند و با سرقت كيف من از محل فرار كردند.»
ماموران، در بررسي هاي خود موفق شدند يكي از سارقان به نام عزيز (۱۹ ساله) را شناسايي و دستگير كنند.
عزيز در ابتدا، منكر سرقت شد ولي سرانجام لب به اعتراف گشود و به ۱۲ فقره سرقت با شيوه كيف قاپي در سطح شهر با همدستي سه نفر ديگر از دوستانش به نام هاي هادي، جواد و اميرحسين، اعتراف كرد. پايان داستان را هم خودتان مي توانيد حدس بزنيد.

دانشمند بودن هم هزار و يك دردسر دارد! همين چند روز پيش، ايگور اسكو پيلاتف- رئيس انستيتو روابط اقتصادي بين المللي سنت پطرزبورگ- را ترور كردند. جسد اسكوپيلاتف كه نمايندگي شوراي مركزي شهر را هم بر عهده داشت در كنار منزل مسكوني وي، در حالي كه چندين پوكه سلاح كمري در كنار آن قرار داشت، كشف شد.يك گروه از بازرسان پليس جنايي و اداره دادستاني در محل جنايت مشغول تحقيقات هستند. اما كارشناسان، اين قتل را را يك قتل سفارشي مي دانند. اين قتل در حالي صورت گرفت كه «پوتين در جمع مقام هاي سازمان امنيت فدرال، دفاع از شهروندان و بويژه دانشمندان و دستاوردهاي علمي آنها را از وظايف سازمان هاي امنيتي كشور، بويژه سازمان امنيت فدرال دانست.

تاحالا ضرب المثل «گوشت را از كنار گوساله بايد بريد» را شنيده ايد؟ يك باند، در تركيه كشف شده است كه دقيقا همين كار را مي كرد. ماموران شهرباني تركيه در پي كشف يك شبكه سرقت از خطوط لوله انتقال مواد نفتي در استانبول، دو نفر را دستگير كردند. نيروهاي شهرباني استانبول در پي بازرسي از يك انبار در منطقه « هالكالي» اين شهر، متوجه نصب شير فلكه در خط لوله انتقال مواد نفتي كه از زير اين انبار مي  گذشت، شدند. اين خط لوله، بنزين هواپيما را به تاسيسات نظامي « ناتو» در استانبول، منتقل مي كند. ماموران با دستگيري دو نفر در جست وجوي دو نفر ديگر از اعضاي شبكه هستند. گفته مي شود، اعضاي اين شبكه تاكنون دهها تن بنزين هواپيما را از اين خط لوله سرقت كرده اند.

نيروهاي مبارزه با مواد مخدر تايلند با كمك همكاران آمريكايي خود يك محموله ۷۰ كيلويي، هروئين در اين كشور كشف كردند.
نيروهاي مبارزه با مواد مخدر با دستگيري دو مظنون عضو باند بزرگ قاچاق مواد مخدر از محل اقامت آنها مقدار قابل توجهي هروئين و قرص هاي حاوي مواد مخدر كشف كردند. پليس پس از بازجويي از آنان موفق شد چهار نفر ديگر از اعضاي اين باند را در محل اقامتشان دستگير كرده و از محل سكونت آنها حدود ۷۰ كيلوگرم هروئين، تعداد قابل توجهي قرص حاوي مواد مخدر و ۵/۲۲ ميليون بات كشف كند.
قاچاقچيان، قصد داشتند اين مواد مخدر را به اروپا و آمريكا ارسال كنند.

مسافري كه قصد داشت با يك قبضه سلاح گرم در فرودگاه «استنستد» انگليس سوار هواپيما شود، دستگير شد. مقام هاي پليس منطقه «اسكس» انگليس اعلام كردند كه اين مسافر را كه قصد داشت در پرواز ساعت ۵ بامداد استنستد به اسپانيا سوار شود، هنگام عبور از دستگاه هاي كنترل كننده، شناسايي و دستگير كردند. نوع اسلحه كشف شده از اين مسافر ۴۴ ساله كه هويتش فاش نشده با توانايي شليك گلوله هاي توپي (گرد) اعلام شده است. به گفته مقام هاي پليس، فرد دستگير شده هم اكنون در حال بازجويي است. روز گذشته نيز رسانه هاي انگليس از دستگيري مردي در فرودگاه هيثروي لندن خبر دادند كه موفق شده بود با يك اسلحه از واشنگتن به انگليس پرواز كند.

اين هم از آن خبرها است. واتيكان مركز مذهب كاتوليك با ۴۹۲ نفر جمعيت مقيم، شاهد ثبت يكهزار و ۱۴۳ مورد ادعاي مدني و كيفري در سال ۲۰۰۳ بود كه جايگاه نخست فهرست جهاني در اين زمينه را به خود اختصاص داده است.
اين وضعيت سبب شده، مشغله كاري بخش هاي مختلف دادگاه  ها در مركز مذهب كاتوليك نسبت به سال ۱۹۹۹، حدود ۷۰ درصد افزايش پيدا كند. البته تمامي اين موارد مربوط به ساكنان واتيكان نيست بلكه بخش اصلي ادعاهاي قضايي مربوط به ميليون ها گردشگري مي شود كه هر ساله از مركز مذهبي كاتوليك ديدن مي كنند.

مقام هاي لبناني پس از ۷ سال، حكم اعدام را در مورد سه متهم به قتل عمد به اجرا گذاشتند كه اين موضوع در دوره زمامداري «اميل لحود» رئيس جمهوري لبنان در نوع خود بي سابقه است.
آخرين حكم اعدام در لبنان در ارديبهشت سال ۱۹۷۷ ميلادي در مورد دو نفر از مرتكبان به قتل عمد، صادر شد.
اين احكام پيش از اين به وسيله «رفيق حريري» نخست وزير و «بهيج طبار» وزير دادگستري لبنان امضا شده بود.
شوراي عالي دادگستري لبنان بالاترين مرجع قضايي اين كشور در سال ۲۰۰۲ ميلادي، حكم اعدام را براي سه متهم صادر كرده بود.