دوشنبه ۲۹ دي ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۸۷
ايرانشهر
Front Page

نگاهي به شب به ياد ماندني شجريان و همراهانش
سمن بويان، غبار غم...
گزارش اول
رضا سميعي 
001791.jpg

پس از سال ها غيبت صحنه اي، شجريان، استاد بلاشك آواز ايران، بازگشتي با شكوه داشت.
شجريان در كنار فرزندش همايون كه صدايي عجيب شبيه به پدر دارد، حسين عليزاده، مهم ترين دستاورد موسيقي سنتي در دو دهه اخير و كيهان كلهر، كمانچه كه در چند سال اخير نامي آشنا شده است، گروهي يكدست و منسجم بودند؛ شايعه اقبال آنها در گفتمان موسيقي غربي - نامزد شدن براي جايزه بسيار مهم و تعيين كننده گرامي - نيز در دست يافتن به همين مفهومBand است كه در گفتمان موسيقي غربي توجه خاصي به آن مي شود.
حاصل كار ذهن خلاق و نوآور عليزاده، نوازندگي به مفهوم غربي «ويرتوز» كلهر و تسلط و تكنيك بي بديل شجريان و فرزندش همايون كه آن شب بزرگترين شگفتي كنسرت بود، واجد كيفياتي بود كه انتظار موفقيت جهاني آن، چندان دور از ذهن نبود. شجريان به همراه گروهش آن شب درخششي مثال زدني داشت؛ او بي شك ستاره صحنه بود و واكنش عاطفي واحساسي سه هزار مخاطب كه از سر صدق و وصل به تشويق و تحسين هنرمند محبوبشان پرداختند نيز در نوع خود كم نظير.
شجريان كه سال ها بود كنسرت داخلي نداشت؛ آن شب و پس از لمس واكنش صادقانه مخاطبانش دانست كه چه شنونده هاي باوفا و پيگيري داشته است. اگر دخالت ماموران انتظامي در پايان كنسرت نبود، مشخص نبود كه خيل علاقه منداني كه آواز و هنر شجريان، هوش شان را ربوده بود با استاد چه مي كردند و شجريان خونسرد و متواضع و با لبخندي كه حكايت از خاكساري او در برابر شنونده ايراني داشت، در برابر احساسات بي دريغ علاقه مندانش سر تعظيم فرود آورد.
آن شب بدون شك شبي به ياد ماندني در تاريخ موسيقي ايران بود؛ شبي كه در آن يكي از ستاره هاي بي بديل پس از سال ها و البته به نيتي خيرخواهانه - كمك به زلزله زدگان بم - حضوري چنين مهيب و تكان دهنده بر صحنه داشت. و آن شب آن هم نفسي جادويي كه ميان هنرمند و مخاطب رخ مي دهد، شجريان را طراوت و نشاطي بخشيد كه رضايت صادقانه چهره او در پايان كنسرت گواه آن بود.
نواي «نوا» كه در تالار طنين انداخت بسياري را براي بم و شكوه ارگ فرو ريخته آن به گريستن واداشت وچه استادانه انتخاب شده بودند قطعات در غم بم.
درآمد نهفت، كردبيات و... در نهايت مهارت و قدرت اجرا شدند. عليزاده حس و حالي را بر مي انگيخت كه از عمق جان مي جوشيد. شور و نواي سرشار از حس و توانايي كلهر، پنجه هاي قوي همايون و صدايش كه شجريان جوان را به خاطر مي آورد، صداي جواني كه نشان از پختگي سال هاي بعد او خواهد داشت.
در بخش دوم، راست پنجگاه، نواي «نوا» را تكميل كرد و قطعه زيباي «فرياد» به اوجش رساند.
001794.jpg

«فرياد» درخشان ترين قطعه آن شب بود كه دل را به لرزه در مي آورد؛ بر اساس شعري از مهدي اخوان ثالث و ساخته خود شجريان و آنقدر شعر و موسيقي همچون تار و پود در هم تنيده شده بودند كه نمي دانستي شعر را براي موسيقي سروده اند يا موسيقي را براي شعر اخوان ساخته اند و يا اينكه از دل يكديگر آفريده شده اند. زه و زخمه با نوا و نغمه درآميخت و فرياد را از بن جان فرياد كرد.
و پس از آن تصنيف بوسه باران كه بر اساس شعري از شفيعي كدكني بود، آبي بر آتش شد، آتشي كه «فرياد» به پا كرده بود و حسن ختام بجايي بود براي آن مجموعه قطعات. اما به تقاضاي پرشور و احساس مردم، استاد مجبور شد تا قطعه جاودان «مرغ سحر» را اجرا كند. اجرايي زيبا كه شعر را به اوج خود رساند.
بخش نخست برنامه از آلبوم «بي تو به سر نمي شود» برگزيده شده بود و بخش دوم از آلبوم «فرياد».

تعادل
سيدابوالحسن مختاباد
استقبالي كه از كنسرت استاد محمدرضا شجريان به عمل آمد، تقريبا در تاريخ كنسرت هاي صحنه اي كم سابقه بوده است. فروش حدود ۹ هزار بليت در همان روزهاي اول و دوم، آن هم با قيمت هايي كه خود، باب تازه اي را در تعرفه گذاري كنسرت هاي خاصي از اين دست باز كرده، نشان مي دهد كه بازار تقاضاي كنسرت استاد شجريان تا چه اندازه بكر و دست نخورده باقي مانده است. ضمن آنكه در كنار شجريان نيز دو غول ديگر موسيقي سنتي، يعني حسين عليزاده و كيهان كلهر، حضور دارند و جواني خوشنام و با استعداد به نام همايون شجريان، با صداي پخته و البته جوان پسند كه همه اينها سبب مي شود تا متقاضيان اين كنسرت رو به فزوني گيرند و بليت ها در كمترين فاصله زماني به فروش رود و در مقابل، افراد بسياري در پشت درهاي بسته باقي بمانند. پرسش اصلي كه به ذهن متبادر مي شود، اين است كه براي به تعادل رساندن چنين بازاري، چه راه هايي متصور است. اين نكته را از اين بابت مي گويم كه برابر اخبار رسيده از گوشه و كنار، همين گروه قرار است ۶ ماه ديگر نيز كنسرتي در ايران داشته باشند و طبيعي است كه اگر دست اندركاران هنري كشور در فكر چاره اي نباشند كه تعداد بيشتري از شهروندان از اين كنسرت نصيب ببرند، باز اين چرخه تقاضاي فراوان و عرضه اندك تكرار خواهد شد. اين خواسته با توجه به اختصاص سالن ۳ هزار و ۵۰۰ نفري وزارت كشور كه تا به امروز مجهزترين سالن در اين حجم، براي اجراي موسيقي به شمار مي رود، تا حدودي پاسخ داده شد، اما به نظر مي رسد سيل متقاضيان بيش از اينهاست. طرح ساخت سالني ۴ تا ۵ هزار نفره در تپه هاي عباس آباد نيز متاسفانه، پس از ۵ سال از گذشت آن، هنوز به اجرا در نيامده است. از سوي ديگر و بنا به شنيده ها، شخص شجريان و نيز گروه، رضايت ندارند كه قيمت بليت ها را تا اين اندازه افزايش دهند كه از طريق عنصر گراني، گروهي از متقاضيان را از بازار تقاضا حذف كنند. (قيمت گذاري بالاي بليت هاي كنسرت اخير نيز به جهت نيت خير گروه و جناب شجريان براي اختصاص تمامي منافع حاصله از فروش بليت به زلزله زدگان بم، نوعي استثنا به شمار مي رود و اگرچه در تحليل اقتصادي همين مورد استثنايي نيز با توجه به فروش سريع و بي وقفه، مي توان آموزه هاي فراواني را به دست آورد كه از جمله مهمترين آنها؛ تقاضاي بسيار زياد و تازه آن هم فقط در تهران است.) در چنين وضعيتي بايد در طرف عرضه (يعني چگونگي اجراي كنسرت موسيقي) تغييرات ديگري لحاظ شود تا بازار به تعادلي نسبي و پايدار برسد كه از جمله آنها افزايش تعداد اجراها، اجرا در سالن هاي ورزشي بالاي ۵ تا ۱۰ هزار نفر و تناوب آنها در طول سال، اجراي كنسرت در شهرستان ها و يا برپايي تور موسيقي در سراسر ايران از سوي گروه و در نهايت پخش تلويزيوني است.

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   حوادث  |   در شهر  |   درمانگاه  |   سفر و طبيعت  |
|  يك شهروند  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |