فرهنگ 
كانادا سابقه فرهنگي - هنري چنداني ندارد. با اين حال در چند دهه اخير، اين كشور در عرصه هاي هنري چهره هاي مشهور و ماندگاري را به عالم هنر و فرهنگ معرفي كرده است. در عرصه سينما بدون شك ديويد كرانبنرگ، مشهورترين آنهاست. فيلمساز برجسته كانادايي و صاحب آثار مشهوري مثل تصادف، عنكبوت و مگس. در عرصه موسيقي نيز بدون شك بين المللي ترين چهره كانادايي، خانم سلين ديون است كه در ايران به خاطر ترانه فيلم مشهور تايتانيك به شهرت رسيد.
به هرحال فضاي آرام و بي دغدغه كانادا، مكان مناسبي براي اهل فرهنگ و هنر است.

نيك آهنگ كوثر
تورنتو و به عبارت بهتر شهر بزرگ تورنتو(G.T.A)، يكي از عجيب ترين شهرهاي بزرگ دنيا است. تابستان هايش بسيار داغ و زمستان هايش وحشتناك سرد.
جنوب شهر، سر به فلك كشيده و شمال شهر نسبتا تخت. بزرگترين برج مخابراتي دنيا را مي تواني از آن دور دورها ببيني. سي.ان.اور، حدود ۶۰۰ متر ارتفاع دارد...
تورنتو را مي توان شهر هفتاد و دو ملت نيز خواند، چيني ها آرام آرام دارند زياد مي شوند... ايتاليايي ها، پرتقالي ها، روس ها، بالكان ها و... يواش يواش به شهر اضافه شده اند، مانده اند و ريشه دوانيده اند. ايراني ها از اواسط دهه هشتاد در شمال تورنتو زياد شدند، منطقه يورك، شهرك هاي «تورن هيل»، «ماركهام» و «ميجرمكنزي» را ايراني ها دارند پر مي كنند از عطر خوراك هاي ايراني.
به سمت شرق كه مي روي سياهپوست هاي محله «اسكار برو» قدرت دارند و در خيابان اسپادانيا، زردپوستان...
متروي تورنتو را موشك ناميده اند كه شايعه است!
خدا نكند يكي اشتباهي نوار زرد پلاستيكي «خطر» را فشار دهد، يك قطار مترو كه متوقف شود، ده ها قطار آن مسير مجبور به توقف مي شوند. خوبي سيستم مترو، اتوبوس و اتوبوس هاي ريلي اين است كه با يك بليت دو دلار و بيست و پنج سنتي مي تواني به نزديكي  جايي كه مي خواهي بروي، برسي.
تاكسي سوار شدن در اين شهر به من و شما نيامده! به جيب خود رحم كنيد. اغلب راننده هاي تاكسي تورنتو، هندي و پاكستاني هستند.
پاساژها (مال ها) ي شهر در دور و اطراف تورنتو بسيار ديدني هستند. مال مركز ايتون، در زمستان و تابستان پناهگاه خوبي براي سرمازده ها و گرمازده ها است.
از قهوه خانه هاي شهر بگويم، به فاصله هر صد متر يك بار، چشمت به قهوه خانه هاي مدرن و زنجيره اي مي خورد با قهوه هاي جورواجور.
از آن بدتر. ساندويچ فروشي ها و رستوران هاي غذاي آماده، شهر را اشغال كرده اند! «مك دونالد»، «برگر كينگ»، «دونديز»، «ساب وي»، «پيتزا پيتزا» و...
هراز گاهي چشمت به يك رستوران يا ساندويچ فروشي مي خورد كه غذاي حلال براي مسلمانان دارد.
پارك كردن در كنار خيابان هاي اصلي يعني بدبخت شدن، جريمه دادن و راهي دادگاه شدن، يك بار با دوستي كه به جريمه اش اعتراض داشت به دادگاه رفتم. آنقدر برخورد قاضي و دادستان با متهمان خوب بود كه دلم مي خواست جريمه بشوم! جنوب شهر تورنتو پر از ساختمان هاي بلند است. بلندترين ساختمان تورنتو و كانادا، متعلق به «بانك مونتريال» است و بعد از آن دو تا ديگر از بانك هاي پولدار در رده هاي بعدي قرار دارند.
بسياري از ساكنان روز تورنتو، شب ها به شهرك هاي اطراف مي روند و به عبارت ديگر جمعيت شب هاي تورنتو خيلي كمتر از جمعيت روز آن است. قطارهاي«GO« و اتوبوس هاي بزرگ اين شركت در كنار ايستگاه راه آهن«Union Station« مسافر مي زنند و به شرق و غرب و شمال مي روند...يادم رفت! درياچه «اونتاريو» در جنوب شهر قرار دارد و زمستان ها اغلب يخ زده است...
سرماي زمستان بيداد مي كند. مثلا در سرماي منهاي۲۵ درجه، باد منهاي۵۰ درجه وزيدن مي گيرد و خشك مي شوي! بيچاره بي خانمان ها... البته بي خانمان ها از دولت پول مي گيرند و مي توانند به پناه گاه ها بروند، ولي انگار گدايي را بيشتر دوست دارند!
شهر پر است از سينما! و تا دلت بخواهد فيلم هاي هاليوودي طرفدار دارد. ولي چند تا از سينماهاي شهر فيلم هاي هنري را نمايش مي دهند. سه شنبه ها، قيمت بليت ارزان تر است و مثلا به جاي سيزده دلار، هشت دلار مي دهي. كتاب فروشي هاي شهر هم جالب هستند. كتاب فروشي هاي زنجيره اي مثلChapters وindigo آنقدر بزرگ هستند كه بايد ساعت ها در آنها راه بروي تا تمام قفسه ها را خوب ورانداز كرده باشي.
شهر چهار روزنامه اصلي و چندين روزنامه مجاني دارد. «تورنتو استار» پرتيراژترين روزنامه شهر است.
روزنامه هاي مجاني مثل «مترو»، «آي»، «ناو» و« ۲۴ ساعت» هم حال و هواي خوبي دارند. تا دلتان بخواهد هم نشريات آگهي فروش ماشين و مسكن، در دسترستان است و البته مجاني! كافه هاي اينترنت ياCyber Cafe ، در خيلي از نقاط جنوب شهر به وفور يافت مي شود. عين مواد مخدر! بوي علف چنان جوانان را مست مي كند كه دامنشان از دست مي رود! اينجا از اين نظر «وافور» نعمت است!
تورنتو شهر جالبي است كه بايد درباره هر خيابانش شرحي طويل ارايه داد و نمي توان اين بلاد را در نوشتاري كوتاه جا داد!

جريان صنعت بيمه، دقيقاً خلاف آنچه كه در ايران شكل گرفته است در كانادا جريان دارد. در ايران تنها بيمه شخص ثالث اتومبيل اجباري است و از بيمه هاي ديگر هم، نظير عمر، مسافرت، خانه و سلامتي استقبال چنداني نمي شود. درحالي كه در كانادا علاوه بر اجباري بودن انواع بيمه اتومبيل، پرداخت بيمه هاي ديگر تقريباً به يك عادت تبديل شده است. به همين دليل هم اگر هزينه و مشكلات اين عادت (كه ترك آن هم مشكل است) روز به روز زيادتر شود،  دردسرهاي تازه اي به دنبال خود مي آورد.
كانادايي ها در سال، حدود ۵۰ ميليارد دلار بيمه مي كنند كه شامل انواع بيمه مي شود،  اما در ميان همه، بيمه ماشين از پرسابقه ترين مشكلات زندگي مردم كاناداست، چون هزينه بيمه اتومبيل تقريباً برابر قيمت آن است و اين هزينه با يك مورد تصادف به شدت افزايش پيدا مي كند. اين هزينه بالاي بيمه اتومبيل باعث شده كه بسياري در كانادا فقط به خاطر اينكه نمي توانند هزينه بيمه را بپردازند،  اتومبيل نمي خرند.
اما اخيراً بيمه و به خصوص بيمه اتومبيل به يكي از موضوع هاي محوري مورد بحث در رسانه ها و مراجع سياسي تبديل شده است چراكه در كشوري كه افزايش قيمت تقريباً بي سابقه است، بيمه اتومبيل حدود ۳۰ درصد افزايش يافته است. اين مساله به قدري تاثيرگذار بوده است كه حتي نامزدهاي انتخاباتي در تبليغات خود تلاش در جهت كاهش نرخ بيمه را مورد توجه قرارداده اند. گزارشگران چندين و چند گزارش درمورد بيمه تهيه كردند و بحث هاي زيادي در دولت هاي محلي برسر نرخ بيمه و شرايط آن صورت گرفت.
كانادايي ها حالا اميدوارند تا با اين مباحث رسانه اي، قوانين و ضوابط تازه و بهتري براي بيمه تصويب شود؛ چون به هرحال ترك عادت پرداخت بيمه، سخت تر از پرداخت هزينه گزاف آن است.

در دو دهه اخير «تناسب اندام» و پيدا كردن وزن و هيكل مناسب، به يكي از دغدغه هاي مهم انسان غربي تبديل شده است. در كانادا نيز گرايش به تناسب و پرورش اندام، روز به روز گسترش مي يابد. مربيان زيادي به عنوان شغل حرفه  اي شان سراغ آن مي روند. دستمزد برخي از مربيان برجسته اين رشته ۶۵ دلار در ساعت است و همانگونه كه مردم بر خود واجب مي بينند كه به وكلا و حسابداران پول هاي هنگفتي بدهند؛ هزينه پرداخت دستمزد به مربيان پرورش اندام، نيز به بخشي از هزينه هاي جاري آنها تبديل شده است.

از ورود وزير دفاع كانادا به علت بوي بد دهان ممانعت به عمل آمد. بوي بد دهان او حاصل خوردن مشروبات الكلي بوده است و آقاي وزير نيز پس از اين حادثه چنان ناراحت و پشيمان شده است كه نه تنها اراده كرده خوردن مشروبات الكلي را كنار بگذارد، بلكه مي خواهد كشيدن سيگار را هم ترك كند. به هر حال آقاي وزير مجبور شد يك پرواز را از دست بدهد تا مسافران از بوي بد دهان ايشان آزرده نشوند، حتي اگر وزير دفاع باشد.

يك نماينده مجلس كانادا پيشنهاد داده است كه سازمان ملل از نيويورك به تورنتو منتقل شود. اين نماينده كه دنيس ميل نام دارد همان كسي است كه طرح كنسرت بزرگ راك را ارايه داد تا درآمد آن را صرف مبارزه با بيماري سارس كند.
به اين منظور او چهل هكتار از زمين هاي مجاور درياي انتاريو را پيشنهاد كرده كه هم اكنون بي مصرف است و قرار است در آنها برج سازي صورت گيرد. ساختمان فعلي سازمان ملل بسيار كهنه است و براي بازسازي آن به چيزي حدود ۱۰۳ ميليون دلار بودجه نياز است كه براي آن از آمريكا تقاضاي وام شده است.

دولت كانادا تمام تلاش خود را مي كند تا توريست بيشتري جذب كند. درآمد صنعت توريسم كه امروز ديگر موردتوجه بيشتر كشورهاي جهان است،  از وسوسه كننده ترين درآمدهاي ممكن براي كشورهاست. كانادا اخيراً تلاش مي كند تا با بستن قراردادي با چين،  شرايط بازديد يك ميليون توريست چيني را از كانادا فراهم كند. گرچه اين قرارداد، سالانه يك ميليارد دلار درآمد براي كانادا به ارمغان مي آورد اما تبعات نگران كننده اي هم دارد. در قوانين كانادا بسياري از توريست ها مي توانند از اين كشور تقاضاي پناهندگي كنند و حال اگر تعداد زيادي از اين توريست هاي چيني هوس كنند در كانادا بمانند ممكن است باعث دردسرهايي در مرزهاي جنوبي اين كشور براي آمريكا شوند.

يكي از جشنواره هاي مهم سينمايي، جشنواره فيلم تورنتو است. اين جشنواره به خصوص در يك دهه اخير در ميان جشنواره هاي نخبه گراي سينمايي، از جايگاه برجسته اي برخوردار شده است.
از ايران مجيد مجيدي شايد مهم ترين كارگرداني باشد كه فيلم هايش در اين جشنوراه با استقبال فراواني روبه رو شده است.
او تابه حال چند جايزه از اين جشنواره برده است و سال پيش نيز به عنوان رئيس هيات داوران اين جشنواره مشغول به كار شد. همان سالي كه خانم ليلا حاتمي، جايزه بهترين بازيگر زن جشنواره را براي فيلم ايستگاه متروك از آن خود كرد.