ستون ما
چرا نپرسيديد؟
جواد رسولي
يك روز خبرنگاري از جان فورد مي پرسد: «شما چرا هيچ وقت در فيلم هايتان از كرين استفاده نمي كنيد؟» فورد جواب مي دهد: «چون بازيگرها از فيلمبردار پول بيشتري مي گيرند، بنابراين آنها هستند كه بايد قدري خودشان را تكان بدهند.» مي شود تصور كرد كه قبل و بعد از اين سوال هم، پرسش هاي زيادي از فورد شد. در موقعيت هاي مختلف و موقع نمايش هر كدام از انبوه فيلم هايش، هميشه منتقدان و خبرنگاراني بوده اند كه به فورد گير مي داده اند و او هم با آن رندي مثال زدني اش همه آنها را دست به سر مي كرده. اما به هر حال هم فورد و هم آن خبرنگاران قواعد بازي را خوب بلد بوده اند و هر بار تلاش مي كرده اند آنها را رعايت كنند. سوال پرسيدن و گير دادن به فيلم و سازندگانش، بخشي از بازي سينما است.
اما امسال در نشست هاي مطبوعاتي و گفت وگوي عوامل فيلم ها با خبرنگاران، انگار اين بازي كاملا فراموش شده. تعداد شركت كنندگان در جلسه ها هر شب كمتر مي شوند و سوال هايي كه از سازندگان فيلم پرسيده مي شود بي رمق، بي خاصيت و دور از هوشمندي لازم يك منتقد سينما است. مي شود حدس زد خيلي از كساني كه در جلسه حاضرند و حتي از كارگردان يا عوامل فيلم توضيحاتي مي خواهند، اصلا فيلم را نديده اند يا بعد از ديدن، چند دقيقه اي از سالن بيرون زده اند. اين شب ها، رويكرد خبرنگارها به خيلي از فيلم هاي جشنواره، محافظه كارانه و حتي جانبدارانه است. نمونه دم دست اين قضيه، جلسه مطبوعاتي فيلم گاوخوني بود. ميان آن همه خبرنگار و منتقدي كه آمده بودند فيلم تازه بهروز افخمي را ببينند، تعداد سوال هاي دقيق و نكته دار به تعداد انگشت هاي يك دست هم نرسيد. خيلي ها اصلا سكوت كردند و تصميم گرفتند در مقابل فيلمي كه ديده اند فعلا عكس العملي نشان ندهند و عده اي هم - از جمله مجري اين جلسه - از تعريف و تمجيد و تحويل گرفتن و تعارف، كوتاهي نكردند. جلسه مطبوعاتي كه مي توانست تبديل به جنجالي ترين و خبرسازترين بخش هاي جشنواره باشد به راحتي تبديل به گفت وگويي بدون جذابيت و سرد شد، آن هم به اين دليل ساده كه تعداد سوال هاي هوشمندانه - كه جواب هوشمندانه اي هم مي طلبد- نزديك به صفر بود.
بازي پرسش و پاسخ منتقدها و فيلمسازها فقط وقتي گرم و جذاب است كه هر دو طرف نقش شان را خوب بازي كنند. اين را هم نبايد فراموش كرد كه هميشه بازي از اين طرف زمين شروع مي شود، جايي كه روزنامه نگارها و منتقدان ايستاده اند. فيلمسازها هم هيچ وقت برخلاف ظاهرشان، از اين بازي دلخور نيستند. آن سوال و جواب اول، بين فورد و خبرنگار، فقط در چنين شرايطي است كه شكل مي گيرد، وقتي كه هر دو طرف هوشمندانه بازي كنند و اين شب ها مي بينيم كه يك طرف قضيه نقش اش را فراموش كرده است. كسي هست كه توضيح بدهد چرا روزنامه نگارهاي ما مدت ها است كه سوال هاي درستي نمي پرسند؟
|