حالا توجه تمام جهان به اين مجسمه طلا يي جلب شده است و طبعاً به تالا ر و شهري كه اين مراسم در آنجا برگزار شده. لس آنجلس و حومه، هر سال هنگام برگزاري چنين مراسمي شكل و شمايل ديگري پيدا مي كنند؛ ونيز و كن هم همين طور. تهران يك كاخ جشنواره لا زم ندارد؟ جشنواره فجري ها هر سال بايد در به در تالا ر وحدت و ميلا د باشند؟
امير قادري
مراسم اسكار امسال پيش بيني پذيرتر از آن بود كه فكرش را بكنيد. همان هايي جايزه بردند كه انتظارش را داشتيم. اين است كه ذوق مان براي انجام بازي پيش بيني پذير و ناپذيرها كور شده، اما به هر حال انجام دادنش، بهتر از انجام ندادنش است. اين قاعده بازي است.
بهترين تدوين
اميدوار:شهرخدا پر از بازي هاي تدويني است. تدوين نظرگيري دارد. نامزد شدنش در مراسم به هيچ وجه عجيب نبود.
برنده: قابل انتظار به نظر مي رسيد. سه گانه ارباب حلقه ها به شدت مديون تدوين گرانش است. بخشي از شورانگيزي اين سه گانه به خاطر ريتم پرتنشي است كه آنها براي بسياري از سكانس هاي فيلم هاي پيترجكسون تدارك ديده اند.
ضمن اينكه در ميان هياهو و جنجال ديوها و شياطين واژدها فرصت استفاده از واكنش هاي چهره دلپذيربازيگران فيلم را از دست نداده اند.
بهترين گريم
اميدوار: همه درباره چهره پردازي دزدان دريايي كارائيب و نفرين مرواريد سياه حرف مي زنند. دي وي دي فيلم پر است از ضمايمي كه درباره گريم شخصيت هاست. اگر مي برد، غيرمنتظره نبود.
برنده: اما در سه گانه ارباب حلقه ها، گريم جزيي از شخصيت پردازي آدم هاست. نمي شود موهاي آراگون را جور ديگري تصور كرد يا گندالف را طور ديگري ديد. كيت بلانشت وليوتيلور هم احتمالا عكس هاي شان سر صحنه اين فيلم را تا آخر عمر حفظ خواهند كرد. اينها تازه غير از صورت هاي عجيب و غريبي است كه گريمورهاي فيلم براي اورك ها و ديگر موجودات خيالي داستان ساخته اند.
بهترين آواز
اميدوار: كوهستان سرد، با دو آواز نامزد شده بود كه يكي از آنها را استينگ خوانده بود. همين نكته، شانس را بالا مي برد.
برنده: ترانه هاي انيا براي ارباب حلقه ها، به جزيي جدا نشدني از اين حماسه بدل شده اند. جايزه بردن آني لنوكس، خيلي از هواداران فيلم را خوشحال كرد.
بهترين موسيقي متن
برنده: با هاواردشور نمي شود شوخي كرد. كاري كه او براي اين سه گانه انجام داد، در تاريخ سينما خواهد ماند. چيزي در مايه هاي كار ميلكوش روژا براي حماسه هاي قديمي تري مثل بن هور و ال سيد.
بهترين فيلمنامه اورجينال
اميدوار: جيم شرايدن را حالا به عنوان يك درام نويس درجه يك مي شناسند. براي «درآمريكا» هم خيلي تحسينش كردند. دراماتيك كردن يك ماجراي واقعي هيچ وقت كار ساده اي نبود.
برنده: آنقدر گمشده در غربت سوفيا كوپولا تحسين شد كه بعيد نبود اسكار بهترين فيلم را ببرد. ولي اسكاري ها معمولا دوست دارند جايزه بهترين فيلم را به محصول پرخرج تر و عظيم تر بدهند و جايزه بهترين فيلمنامه را به فيلم كوچك تر و تحسين شده تر.
بهترين فيلم انيميشن
اميدوار: سه قلوهاي بلويل، توهمي تر و غريب تر و بدهيبت تر از آن بود كه راي دهنده هاي اسكار از آن خوش شان بيايد، ولي به هر حال اسكار را كه هميشه به بهترين ها نمي دهند.
برنده: مثل روز روشن بود كه در جست وجوي نمو جايزه را مي برد. فروشش كه عالي بود، منتقدها هم تحويلش گرفتند. تازه نامزد جايزه بهترين فيلمنامه هم بود كه نبرد.
بهترين فيلمنامه اقتباس شده
اميدوار: شكوه آمريكايي، خيلي ها درباره اين فيلم مستقل صحبت مي كردند. حاشيه پرست ها حتي جايزه بهترين فيلم را برايش كنار گذاشتند، ولي اسكار زياد به اينجور آثار اهميت نمي دهد.
برنده: جوايز مربوط به بخش هاي فني را كه كنار بگذاريد، اين اولين جايزه مهمي بود كه ارباب حلقه ها در طول مراسم اهداي جوايز برد. اگر كتاب يكي دو هزار صفحه اي ارباب حلقه ها را خوانده باشيد، فهميده ايد كه گنجاندنش در يك سه گانه هشت - نه ساعته كار خيلي سختي بوده است.
بهترين هنرپيشه نقش دوم زن
برنده: سازندگان كوهستان سرد، انتظار جايزه هاي بيشتري را داشتند. ولي به هر حال احتمال اسكار بردن رنه زلوگر، بيشتر بود.
بهترين هنرپيشه نقش دوم مرد
اميدوار: بنيچودل تورو فيلمش بيست و يك گرم، هر دو تحسين شده اند، اما دل تورو چند سال قبل به خاطر نقش آفريني حيرت انگيزش براي قاچاق، جايزه را برده بود.
برنده: اين قدر در مراسم مختلف به تيم رابينز در اين رشته جايزه داده بودند كه ديگر شكي نمانده بود، مگر اين كه راي دهندگان مي خواستند به اعتراض هاي ضدجنگ رابينز واكنش نشان دهند.
بهترين هنرپيشه نقش اول زن
برنده: بي هيچ حرفي چارليز ترون؛ اين يكي هم مثل تيم رابينز است، انگار همه ترون را در نقش يك قاتل زنجيره اي در هيولا قبول داشتند.
بهترين هنرپيشه نقش اول مرد
اميدوار: برنده نشدن بيل موري، واقعا عجيب بود. كمتر كسي فكر مي كرد جايزه را به بازيگر ديگري بدهند، اما انگار راي دهنده ها سورپريز امسال را گذاشته بودند براي تعيين برنده نهايي اين رشته.
برنده: به مجموعه كارهايش در اين چند ساله نگاه كنيد، متوجه خواهيد شد كه برنده شدن شون پن، حقش بوده. اما به هر حال كمتر كسي فكرش را مي كرد، به خصوص كه احتمال واكنش هاي ضدجنگ هم از طرف او بود.
بهترين كارگردان
اميدوار: كلينت ايستوود يك بار اين جايزه را گرفته بود. ولي به هر حال خيلي ها فيلمش را حرمت داشتند.
برنده: سه سال است كه جكسون، به خاطر ساختن ارباب حلقه ها نامزد جايزه است. او برعكس كارگردان هاي ديگري كه سه گانه ساخته اند (كوپولا و پدرخوانده۳ اش را مستثني كنيد) بخش آخر اين سري فيلم ها را خوب از كار درآورده بود. حتي بهتر از قسمت اول و دوم شان.
بهترين فيلم
برنده:اين يكي كه ديگر معلوم بود. آن هم در چنين مراسمي كه همه چيزش بيش از حد پيش بيني ناپذير از كار درآمده است. شماره ۱۱، ارباب حلقه ها.