در خصوص اين پرونده از ديدگاه حقوقي دو جرم مد نظر قرار مي گيرد.
۱-كلاهبرداري: اين مجرم براي اجراي اهداف خلافكارانه خود با فريب دختران وپسران جوان اقدام به كلاهبرداري از آنها مي كرد كه طبق ماده يك قانون تشديد مجازات مرتكبين ارتشا و اختلاس و كلاهبرداري هر كس از راه حيله و تقلب مردم را به وجود شركت ها يا تجارتخانه ها يا كارخانه ها يا موسسات موهوم يا به داشتن اموال و اختيارات واهي فريب دهد يا به امور غيرواقع، اميدوار كند يا از حوادث و پيشامدهاي غيرواقع بترساند و يا اسم و يا عنوان محصول اختيار كند و به يكي از وسايل مذكور و يا وسايل تقلبي ديگر وجوه و يا اموال يا اسناد يا حوالجات يا قبوض يا مفاصا حساب و امثال آنها تحصيل كرده و از اين راه مال ديگري را ببرد كلاهبردار محسوب و علاوه بر رد اصل مال به صاحبش، به حبس از يك تا هفت سال و پرداخت جزاي نقدي معادل مالي كه اخذ كرده است محكوم مي شود.
۲-موضوع دوم بحث جعل است. اين فرد شياد با جعل مهر و عنوان پزشك اقدام به فريب جوانان كرده بود كه طبق ماده ۵۲۵ قانون مجازات اسلامي علاوه بر جبران خسارت وارده، به حبس از يك تا ده سال محكوم خواهد شد.
سعيد مسيح 
عكس تزييني است.
فقط به خاطر قد. فقط به خاطر قد بلند يا كوتاهش از رسيدن به آنچه سال ها آرزويش را داشت بازماند. به همين سادگي! و از همان لحظه كه از كسي كه سال ها آرزوي رسيدن به او را داشت كلمه سنگين و بي رحم »نه« را شنيد تا لب پرتگاه دق كردن رفت و برگشت. چطور برگشت؟
سوال خوبي است. از در و همسايه شنيد كه فلان دكتر با بهمان دارو و متد جراحي مي تواند قد او را از ۱۳۰ سانتي متر به ۱۷۰ سانتي متر رساند. خداي من! چه خبر شيريني. اين بار نوش دارو را پيش از مرگ سهراب مي دهند؟!
آنچه مي خوانيد نه حكايت است، نه افسانه. حقيقت دارد. آدم هايي هستند كه به قد خودشان راضي نيستند ودر به در دنبال جراح مي گردند تا آنها را بلندقامت يا كمي كوتاه كند. آيا چنين چيزي شدني است؟ پس از جراحي بيني براي زيبايي، چشممان به عمل هاي جراحي كوتاه و بلند كردن قد در كشور هم روشن شد!
در چند سال اخير با افزايش تقاضاي اين عمل هاي زيبايي در كشور، شاهد فعاليت پزشكان متخصص در اين رابطه و گاها كلاهبرداراني بوده ايم. »اكثر مراجعه كنندگان براي عمل را دختران و زنان جوان تشكيل مي دهند كه با انجام عمل خواستار كوتاه شدن و يا بلند شدن قدشان هستند.» اين را منشي يكي از متخصصان ارتوپدي مي گويد.
اما خواندن ماجراي كلاهبرداري يك دكتر قلابي كه با معرفي خود به عنوان متخصص ارتوپدي اقدام به فريب دختران و پسران قدكوتاه مي كرد كه نمونه اي از ده ها مورد كلاهبرداري در اين رابطه است مي تواند بهترين هشدار براي جلوگيري از گرفتار شدن در دام اين كلاهبرداران باشد.
اين كلاهبردار حرفه اي كه شيوه اي تازه و دست نخورده اي را انتخاب كرده بود توانسته بيش از ۱۵۰ ميليون كلاهبرداري كند. اين مرد جوان با دادن آگهي در روزنامه ها، اعلام كرده بود كه با داروي معجزه آسايي و يا عمل جراحي مي تواند قد آدم ها را در مدت كوتاهي تا ۲۰ سانتي متر افزايش دهد.
ماموران در پي شكايت تعدادي از دختران و پسران جوان كه فريب حيله هاي او را خورده بودند در شعبه پنجم بازپرسي دادسراي عمومي تهران متوجه فعاليت خلافكارانه اين دكتر قلابي شدند.
كارآگاهان پس از تحقيقات مقدماتي با دستور قضايي وارد مطب دكتر كلاهبردار شدند و منشي مطب را دستگير كردند. منشي دستگير شده در بازجويي هاي اوليه گفت كه از دكتر هيچ آدرسي ندارد، اما پس از چند روز، اعتراف كرد كه وي از بستگان نزديك دكتر قلابي است و خود او در خانه اي در جنوب تهران مخفي شده است. با توجه به اعتراف منشي دكتر قلابي، ماموران طي يك عمليات غافلگيرانه موفق شدند دكتر قلابي را در خانه اي قديمي و متروكه در جنوب تهران دستگير كنند.
در ادامه تحقيقات مشخص شد، متهم كه »فرشيد« نام دارد، با جعل مدارك پزشكي و عنوان يك پزشك معتبر و مهر نظام پزشكي، كارت جعلي ساخته و با اين شيوه بيش از ۱۵۰ ميليون ريال از افرادي كه دوست داشتند قدي بلند داشته باشند، كلاهبرداري كرده است.
دو دسته اي در ميان شاكيان اين پرونده ها كاملا مشخص است. عده اي قدهاي بسيار كوتاه دارند و دسته ديگر از بلندي قد رنج مي برند.
«هر خواستگاري هنگامي كه با قد كوتاه من روبه رو مي شود بدون اينكه مشكلم را به رويم بياورد به بهانه هاي مختلف از ازدواج با من منصرف مي شود.» شاكي ديگري مي گويد: »مگر ما به خاطر كوتاهي و يا بلندي قدمان حق زندگي كردن نداريم همين نگاه بد جامعه به ما باعث شده است كه اين كلاهبرداران فرصت فعاليت پيدا كنند.»
يك مقام آگاه مي گويد:« متهم كه خودرا به دكتر ... معرفي مي كرد با ادعاي اينكه مي تواند با عمل هاي جراحي قدهاي كوتاه را بلند كند و يا بلند قدها را كوتاه كند از افراد بسياري پول گرفته و قصد فرار داشت كه به موقع دستگير شد.»
وي افزود اكثر شاكيان پرونده را دختران جوان تشكيل مي دهند كه به خاطر مشكل جسماني خود در زندگي با مشكل روبه رو شده و فريب اين كلاهبردار را خورده اند.
متهم ، مردي با ظاهري آراسته كه با نگاه اول مي توان حدس زد او دكتر يا حداقل مهندس است. تا چندي قبل اسم او به خاطر قول كار فوق العاده اي كه داده بود بر سر زبان ها بوده اما حالا همه مي دانند كه او ديگر فردي قابل اعتماد براي اينكه پول هاي خود را به او بدهند نيست. او فردي است كه از يك مشكل ظاهري افراد سوء استفاده كرده و از اين راه هم توانسته بود پول خوبي بدست آورد.
تبليغات ، خودمان! بله خودمان بدون هيچ گونه تحقيقي فريب ادعاهاي اين كلاهبرداران را مي خوريم و گاهي بدون اينكه حتي آنها را ديده باشيم چنان از آنها تعريف مي كنيم كه انگار صد سال است كه مي شناسيمشان. اينكه اين عمل ها آيا موفقيت آميز هستند يا نه بايد با متخصصان صحبت كرد و نظر آنها را در اين رابطه پرسيد.
يك متخصص مي گويد:« به تازگي گروهي از پزشكان موفق به بلند كردن قد افراد كوتاه قد شده اند.» اما ما به كساني كه ناراحتي قلبي دارند توصيه مي كنيم از خواندن شيوه كار اين پزشكان براي بلند كردن قد صرف نظر كنند. اين متخصصان ابتدا استخوان ساق پا را مي شكنند و در ميان آنها فاصله ايجاد مي كنند. اين پزشكان سپس در ميان شكاف ايجاد شده قطعه اي پلاتين قرار مي دهند كه پس از مدتي اين پلاتين كمبود استخوان آن قسمت را پرمي كند.
وي افزود:« اما بايد به اين نكته توجه داشت كه بلند كردن قد به اين شيوه به مقدار دو تا پنج سانتي متر خواهد بود و آنهايي كه ادعا مي كنند كه مي توانند قد افراد را به ميزان ۲۰ سانتي متر يا بيشتر افزايش دهند فقط قصد كلاهبرداري دارند ومن تاكنون به اين موضوع در كشور برخورد نكرده ام.
اما اين متخصص ارتوپدي به خوانندگان توصيه مي كند قبل از انجام عمل هاي زيباي و بلند و يا كوتاه كردن قد حتما با انجمن جراحان ايران تماس بگيرند و از آنها در مورد موفقيت اين دسته عمل ها در كشور اطلاعات لازم را بدست آورند و به محض موارد مشكوك موضوع را به دادسراي جرايم پزشكي و يا سازمان نظام پزشكي اطلاع دهند. خصوصا در مورد افرادي كه ادعا مي كنند با داروهاي معجزه آساي خود مي توانند قد افراد كوتاه قد را بلند كنند بايد بگوييم ، تمام استخوان ها و به طور كلي بدن آدمي تا سن خاصي به حال عمودي، رشد طبيعي خود را انجام مي دهد و داروهاي شيميايي به هيچ عنوان نمي تواند قد را حتي يك سانتي متر افزايش دهد.

براي بعضي ها عيد امسال عيد بدي بود. حالا تصادف و جاده و قتل و دزدي به كنار. دير آمدن زمستان و لنگي امكانات، عيد بعضي ها را به عزا و مصيبت تبديل كرده است.
در يك ماجراي غم انگيز، برادر و خواهر و پدر يك خانواده ۴ نفري بر اثر گازگرفتگي جان باختند. اين خانواده ۴ نفري تازه بعد از سال ها زحمت و مشقت توانسته بودند خانه اي ۵۰، ۶۰ متري در نارمك خريداري كنند و خوشحالي مضاعف آنها به خاطر اين بود كه دختر خانواده نيز در سال گذشته در رشته مهندسي عمران شاهرود و پسر خانواده هم در رشته پزشكي دانشگاه مشهد پذيرفته شده بودند و بعد از يك سال دوري از هم براي عيد گردهم آمده بودند تا آغاز فصل بهار را با هم جشن بگيرند و چه طالع نحسي كه گرد اين خانه مي چرخيد و آنها بي خبر. علي و زينب هر دو از سر اتفاق صبح زود به خانه مي رسند. آخرين صبح سال ۸۲ و زندگي شان. مادر خوشحال به آنها مي گويد: »بهتر است شما استراحت كنيد.» و خواهر و برادر به خوابي بي انتها مي روند. در همين لحظه پدر خانواده هم سر مي رسد. كارگري خسته كه از شيفت شب باز مي گردد. او هم با ديدن بچه ها و دلي خوش به خواب مي رود. مادر خانواده براي خريد از خانه بيرون مي زند وقبل از رفتن اجاق گاز را براي چاي و صبحانه روشن مي كند و زير آن را زياد. آب كه جوش مي آمد مادر سر صف نانوايي منتظر نان داغ و تازه و فرزندان و شوهرش در خواب. آب كه جوش آمد گاز شعله اش خوابيد و خانه را ذره ذره پر كرد. مادر نان را خريد و سراغ لبنياتي رفت و گاز تمام خانه را پر كرد. پر كرد و پر كرد و پر...
مادر ميوه هايش را هم خريده بود كه فرزندانش آخرين تقلا را براي زنده ماندن مي كردند و چه بي فايده. چانه زدن  هاي مادر و جان دادن هاي فرزندان. شوهرش هم آنقدر خسته بود كه نفهميد چطور مرد.
مادر اين خانواده مي گويد: »بيش از ۲ ساعت طول كشيد تا به خانه برگردم. وقتي از او پرسيديم شما كه مي دانستيد رفتنتان اينقدر طول مي كشد چرا گاز را روشن كرديد؟ حاضر نشد جوابمان را بدهد. او به خانه آمد و تا ساعتي نفهميد كه چه كاري كرده است. تنها بوي شديد و وحشتناك گاز او را وادار كرد كه در وپنجره ها را باز كند و براي صبحانه و بيدار كردن خانواده به سراغ آنها كه مي رود با وحشتناك ترين صحنه تمام عمرش روبه رو مي شود. سر و صورت فرزندانش كبود و خون از دهان و دماغشان جاري. از شدت وحشت به بيرون و خيابان مي رود و داد و فرياد مي كند، كمك مي طلبد و چه فايده مرگ كار خودش را كرده بود، حتي اگر اين مادر از شدت ناراحتي دق كند. به همين راحتي!

يك مامور اداره پست كه مدارك ارزشمند را از صندوق هاي پستي سرقت مي كرد در دادسراي عمومي تحت بازجويي قضايي قرار گرفت.
دست اين مامور متخلف زماني رو شد كه كارآگاهان نيروي انتظامي يك كيف قاپ را به دام انداختند.
مرد كيف قاپ پس از دستگيري در بازجويي هاي فني به ماموران گفت: »از آنجايي كه كار و كسب مناسبي ندارم به سرقت رو آوردم و شيوه كارم به اين شكل بود كه در خيابان ها پرسه مي زدم و افرادي را كه احتمال مي دادم پول زيادي حمل مي كنند شناسايي مي كردم و در فرصتي مناسب كيف آنها را مي دزديدم و مي گريختم اما از آنجايي كه فقط پول برايم مهم بود مداركي را كه داخل كيف بود به صندوق پست مي انداختم تا به دست صاحبش برسد.»
پس از اعترافات اين كيف قاپ ماموران، تحقيقات خود را پيرامون سرقت هاي انجام شده پي گرفتند تا رازهاي پنهان اين پرونده را افشا كنند.ماموران در اين مرحله از تحقيقات پليسي، چند نفر از مالباختگان را كه كيف شان توسط اين سارق ربوده شده بود تحت بازجويي قرار دادند و متوجه شدند برخلاف اظهارات مرد كيف قاپ، مداركي كه داخل كيف داشتند به دست آنها نرسيده است.
به اين ترتيب موضوع از سوي كارآگاهان تحت پيگيري قرار گرفت و در شرايطي كه آنها مشغول تحقيق اين ماجرا بودند موفق شدند يك مامور متخلف اداره پست را كه اقدام به سرقت مدارك از داخل صندوق هاي پستي مي كرد، دستگير كنند.
اين متهم پس از دستگيري به دادسراي عمومي منتقل شد و وي هنگامي كه در برابر بازپرس پرونده قرار گرفت در اعترافات خود گفت: »من پس از آنكه در صندوق هاي پستي را باز مي كردم مدارك مهمي كه داخل آنها افتاده بود و هيچ مشخصاتي از گيرنده و فرستنده  نداشت سرقت مي كردم و مي فروختم و اين كار را به خاطر اين انجام مي دادم كه بتوانم از عهده خرج و مخارج زندگي ام بربيايم.»
پس از اعترافات اين مرد، بازپرس پرونده، تصميم گيري درباره او وسارق كيف قاپ را به آينده موكول كرد.

عامل قتل دو كشاورز در روستايي در استان مركزي با تلاش ماموران نيروي انتظامي در تعطيلات نوروز دستگير شد.
ماموران نيروي انتظامي اراك درپي اطلاع از يك درگيري در روستاي بازنه در محل حاضر شدند. در تحقيقات اوليه مشخص شد، دو نفر از اهالي به نام هاي محمد و حجت با اسلحه شكاري به قتل رسيده اند. در ادامه ماموران موفق به شناسايي قاتل به نام حيدرعلي شدند كه پرونده براي شناسايي و دستگيري قاتل فراري با دستور بازرس پرونده به اداره آگاهي فرستاده شد.
كارآگاهان پليس آگاهي اراك با تحقيقات و بررسي هاي گسترده موفق شدند مخفيگاه متهم را در اطراف شهرستان بروجرد در يك مرغداري شناسايي كنند. پس از مشخص شدن مخفيگاه حيدرعلي، اكيپي از ماموران با اخذ دستور قضايي راهي محل شدند و قاتل فراري را طي يك عمليات غافلگيرانه دستگير كردند. ماموران همچنين در بازرسي متهم توانستند اسلحه شكاري كه دو كشاورز با آن به قتل رسيده بودند را كشف كنند.
عامل قتل دو كشاورز روستايي بازنه در بازجويي ها با اعتراف به قتل، اقرار كرد: »به خاطر اختلافاتي كه با دو كشاورز داشتم با آنها درگير شدم، در آن لحظه كنترلم را از دست داده بودم. به خانه رفتم. اسلحه شكاري ام را برداشتم و دوباره به محل درگيري بازگشتم و با شليك چند گلوله آنها را به قتل رساندم.»
متهم پس از بازجويي با تشكيل پرونده اي براي مجازات، تحويل دستگاه قضايي شد.
طبق ماده ۲۰۵ قانون مجازات اسلامي هرگاه فردي مرتكب قتل عمد شود به مجازات قصاص محكوم مي شود و اولياي دم با اذن ولي امر، قاتل را با رعايت شرايط مي توانند قصاص كنند و درخصوص اين پرونده چون قاتل مرتكب قتل دو نفر شده به دوبار قصاص محكوم مي شود.

عليرضا ۲۶ ساله بعداز دوستي خياباني با دختر معتادي به مواد مخدر اعتياد پيدا كرد. او براي تهيه مواد مخدر خود و دوست معتادش كه به علت فقر خانواده از منزلش فرار كرده بود اموال خانه پدرش را سرقت مي كرد. پدر عليرضا هنگامي كه متوجه علت سرقت هاي پسرش شد پس از درگيري و كتك خوردن از پسرش وي را از خانه بيرون كرد.
عليرضا بعد از برخورد پدرش دوبار دست به خودزني زد كه پس از اقدامات سريع پزشكان از مرگ نجات پيدا كرد.
او پس از مرخص شدن از بيمارستان به منزل پدرش رفت اما وقتي برخورد بد خانواده اش را ديد با پيچ گوشتي و چاقو با پدرش درگير شد و به سمت پشت بام رفت و تهديد كرد كه هر كس به او نزديك شود خودش را پايين مي اندازد.
خواهر عليرضا موفق شد مانع از خودكشي او از پشت بام شود. ماموران پليس ۱۱۰ كه پس از تماس همسايه ها به محل آمده بودند پس از شكايت خانواده او وي را دستگير كردند. عليرضا در حال حاضر در بازداشت به سر مي برد تا به دادگاه فرستاده شود.

»نيمي از درآمد افغانستان در سال گذشته (۲۰۰۳ ميلادي) از طريق موادمخدر بوده است.»
وي كه خواست نامش فاش نشود در حاشيه كنفرانس افغانستان در برلين در گفت وگو با به خبرنگار ايرنا افزود: »كشت كنندگان خشخاش در افغانستان سال گذشته حدود ۳ هزار و ۶۰۰ تن ترياك به ارزش يك ميليارد دلار توليد كردند.»
به گفته وي، قاچاقچيان مواد مخدر نيز در اين سال حدود ۳/۱ ميليارد دلار ازطريق تجارت اين مواد از افغانستان درآمد داشته اند.
اين مقام خواستار كمك هاي مالي كشورهاي جهان براي مقابله با مشكل مواد مخدر شد و تصريح كرد: »وضعيت مواد مخدر در افغانستان به مراتب جدي تر از آن است كه به نظر مي آيد.»

جواني كه خود را مجنون ناميده و براي خانواده اي ايجاد مزاحمت مي كرد، كه با شكايت اين خانواده دستگير شد.
مجيد بي غم كه ۲۳ ساله است از پنج سال پيش عاشق يكي از بستگانش شده است. او چند بار براي خواستگاري دختر مورد علاقه اش رفته بود و هر بار جواب منفي به او مي دادند. وي پس از شش بار خواستگاري تصميم گرفت مثل مجنون رفتار كند تا دل ستاره دختر مورد علاقه اش را به دست بياورد.
مادر ستاره در دادسرا به اسماعيلي بازپرس پرونده گفت: مجيد چند سال است براي دخترم ايجاد مزاحمت مي كند. شب ها به در منزلمان مي آيد و شعر و ترانه مي خواند. گاهي پسرم با او درگير مي شد اما وي سريع فرار مي كرد.
مجيد آبروي ما را جلوي همسايه ها برده است. بار آخر كه به در منزلمان آمده بود مشروب خورده بود و با پسرم درگير شد. من هم سريع با ۱۱۰ تماس گرفتم و پليس آمد و او را برد.
مجيد بي غم در بازجويي ها اعتراف كرد كه آن روز مشروب خورده بود و دليل خود را اينگونه بيان كرد، چند سال است كه به ستاره علاقه دارم اما هر بار كه به خواستگاري او رفتم به علت هاي مختلف جواب رد به من دا دند، يك روز يك كتاب شعر دست او ديدم و از آن به بعد تصميم گرفتم كه مثل مجنون برايش شعر بخوانم شايد ازدواج با من را قبول كند. دفعه آخر آنقدر ناراحت بودم كه مشروب خوردم و براي صحبت با مادرش به آنجا رفتم كه درگيري پيش آمد. بازپرس پرونده متهم را با قرار وثيقه به علت نداشتن كفيل به جرم ايجاد مزاحمت تا اقدامات بعدي به زندان فرستاد.

چند سارق كه اقدام به سرقت ۲ ميليون تومان پول نقد از يك تبعه افغاني كرده بودند، دستگير شدند.
مردي به نام محمد پاپازهي تبعه افغانستان و ساكنان قهدريجان با مراجعه به كلانتري ۱۴ اين شهر شكايت كرد سه نفر با پوشاندن صورت هاي خود با دستمال وارد منزل وي شده و مبلغ ۲ ميليون تومان وجه نقد از وي به سرقت برده اند.
پس از شكايت اين مرد، ماموران تحقيقات خود را براي شناسايي سارقان آغاز كردند و در ادامه شخصي به نام حسنعلي را دستگير كردند. همچنين در بازرسي از منزل وي يك قبضه سلاح و ۱۶عدد گلوله، و يك قمه پيدا كردند.
متهمان پس از دستگيري با اعتراف به سرقت ها اظهار داشتند با همدستي فردي به نام علي كه تبعه افغانستان است اقدام به سرقت كردند. ماموران در ادامه متهمان را با پرونده شان تحويل دستگاه قضايي دادند.

باز هم انفجار مين هاي باقيمانده از دوران جنگ حادثه آفريد.
انفجار مين كاشته شده در پايگاه متروكه روستاي بيوران عليا از توابع سر دشت باعث قطع پاشنه و زخمي شدن يك جوان شد. اين حادثه يك روز قبل از آخرين روز تعطيلات نوروز هنگامي اتفاق افتاد كه جواني براي انجام كارهاي كشاورزي از پاسگاه متروكه اي كه راه ميان بر هم بود عبور مي كرد با پا روي مين رفت و زخمي شد. اين جوان كه » مصطفي ايران ژاد« نام دارد پاشنه پايش قطع و در بيمارستان سردشت بستري است.
بر اثر وجود بقايايي از مين هايي كه در دوران هشت سال دفاع مقدس در نوار مرزي كار گذاشته شده است هر از گاهي حوادثي مشابه روي مي دهد كه بيشتر قربانيان آن را روستاييان و چوپانان تشكيل مي دهند.

مامور قلابي كه با اسلحه كلت موتورسيكلت سرقت مي كرد دستگير شد!
اين مامور قلابي با نشان دادن اسلحه كلت خود را از ماموران پليس معرفي مي كرد و بعد از بازرسي بدني موتورسوارها در يك فرصت، موتورسيكلت آنها را به سرقت مي برد. يكي از شاكيان اين مامور قلابي به بازپرس پرونده گفت: سرعتم با موتور زياد بود كه اين مرد با عنوان مامور كلانتري به من ايست داد و پس از بازرسي بدني من در يك فرصت قصد سرقت موتورم را داشت كه با كمك مردم توانستم او را دستگير كنم.
متهم در حال حاضر به بيش از هفت فقره سرقت موتور با اين روش اعتراف كرد.
وي در حال حاضر با قرار وثيقه به علت نداشتن كفيل تا اقدام بعدي در بازداشت به سر مي برد.

بعضي ها مثل اينكه آزار دارند. زورشان به كسي نمي رسد مي روند درخت ها را قطع مي كنند. فرد يا افرادي ناشناسي در يك شب ۳۸۰ اصله درخت ميوه گردو و بادام در حومه شهر بروجرد را قطع و خساراتي به اين باغ ميوه وارد كردند. اين درختان باغ ميوه در روستاي كيوره از توابع بروجرد، با استفاده از تاريكي شب و هنگام بارش باران شديد توسط افرادي ناشناس با تبر و اره قطع شده بودند. در اين باغ ميوه كه در پنج كيلومتري جنوب شهر بروجرد واقع است، حدود يك هزار درخت مثمر گردو، بادام، هلو و زردآلو وجود دارد.

تمام دنيا هم جمع شوند و دست به يكي كنند نمي توانند ركورد ما را بشكنند. در اندونزي يك اتوبوس با يك قطار تصادف كرده و فقط ۱۲ نفر كشته شده اند. »عمران سافري زامهي« مسوول خط آهن استان سوماتراي جنوبي در رابطه با وقوع اين تصادف گفت: اين حادثه در نزديكي ايستگاه قطار شهر »باتوراجا« از توابع استان سوماتراي جنوبي و در ۸۰۰ كيلومتري شمال غربي جاكارتا روي داد. وي افزود: تا به حال كشته شدن دست كم ۱۲ نفر در اين حادثه تاييد شده است.

اگر يك نامه ناشناس از يك جاي ناشناس و توسط يك فرد ناشناس به دستتان رسيد بدون آنكه آن را باز كنيد بي معطلي پرتش كنيد وسط خيابان و خودتان گوشه اي پناه بگيريد. چرا؟ به خاطر اين كه: در ادامه ارسال بمب هاي پستي براي مقام ها و مسوولان ايتاليا و برخي مراكز خدماتي كه از نيمه دوم سال گذشته ميلادي آغاز شد، ماموران پليس دو بسته بمب را در شهر رم خنثي كردند. به گزارش پليس ايتاليا، اين بمب ها براي رئيس اداره زندانيان و مدير اداري زندان ها ارسال شده بود كه با توجه به تدابير پيشگيرانه براي جلوگيري از وقوع عمليات دهشت افكني، بمب ها در اداره پست خنثي شد.

حراج! حراج! هر سلاحي كه بخواهيد با نازل ترين قيمت موجود است. البته اشتباه نكنيد. اينجا ايران نيست. از بنگلادش خبر رسيده پليس اين كشور در جريان يك عمليات در نزديكي شهر بندري »چيتاگونگ« محموله اي بزرگ متشكل از سلاح »آك-۴۷» و انواع ديگري از تسليحات جنگي كشف و ضبط كرد. هنوز مشخص نشده كه اين تسليحات قرار بوده است تا در بنگلادش مورد استفاده قرار گيرد يا به هند ارسال شود. در اين ماجرا نيروي پليس بنگلا دش، افرادي را يافت كه بامداد چند روز گذشته در ساحل رودخانه »كارنافولي« در حال تخليه دو جعبه بزرگ از داخل دو فروند قايق بودند.

كي گفته نبايد در اماكن سربسته سيگار كشيد. اصلا به كسي چه مربوط. تا دلتان مي خواهد سيگار بكشيد ولي از اين كارها نكنيد. كدام كارها؟ خبر را بخوانيد: »جان ديسي« نماينده پارلمان ايرلند نخستين قرباني سياسي قانون جديد ضداستعمال دخانيات در اماكن سربسته در ايرلند جنوبي شد.
«جان ديسي« نماينده پارلمان و سخنگوي امور قضايي حزب اپوزيسيون »فيناگل« پس از آن كه رسما به كشيدن سيگار در »بار« پارلمان ايرلند اعتراف كرد، از سمت ارشد حزبي خود بركنار شد.