جاي خالي شهروند
طرح ها، توسعه شهري
چهار دهه شهرسازي در كشور نشان مي دهد در اين مدت هيچ توجهي به روح و روان شهروند نشده است
در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم، مجموعه طرح ها و راه حل هايي ارايه شده تا به هم ريختگي محيط كار وتداخل آن با محيط سكونت را به سامان برساند كه البته اين طرح ها به طور كلي بدون حضور مردم و هماهنگي با ويژگي هاي كيفي زندگي ارايه مي شد. اما در اواخر دهه ۵۰ و اوايل دهه ۶۰ ميلادي با توجه به به وجود آمدن بينش جديد در نظام شهرسازي، طراحي هاي اوليه تغييرات بسياري را به خود ديدند. عواملي موثر در اين تحول حضور بيشتر علوم اجتماعي در شهرسازي (برنامه ريزي و طراحي شهري)، رواج نظريه سيستمي و سايبرنتيك، توسعه و تكامل دانش مديريت كاربرد رايانه و مدل سازي در برنامه ريزي بود.
اين عوامل باعث شد تا تغييرات نويني در پايه هاي برنامه ريزي آمرانه، كالبدي و بدون انعطاف گذشته كه بدون حضور شهروند انجام مي شد، ايجاد شود. شيوه هاي جديد طرح ريزي نخست مبتني بر الگوي برنامه ريزي ساختاري و در دهه ۹۰ بر مبناي الگوي برنامه ريزي دموكراتيك و مشاركتي استوار شد. در الگوي جديد در تهيه طرح ها اهدافي چون توسعه پايدار، افزايش عدالت اجتماعي و رفاه عمومي، حفاظت از ارزش هاي تاريخي و فرهنگي، مشاركت بيشتر شهروندان در تهيه و اجراي طرح ها و استفاده بهينه در جهت صلاح و منافع عمومي به كار گرفته مي شود. همچنين در اين شيوه ها، هدف نهايي تمامي تلاش ها، ارتقاي كيفيت محيط شهري است.
حال بد نيست به سراغ طراحي شهري در ايران برويم. از اولين طرح هاي توسعه شهري در ايران بيش از ۴۰ سال مي گذرد. اولين طرح ها توسط وزارت كشور به صورت طرح هاي شهري و شبكه بندي شهرها توسط وزارت كشور از سال ۱۳۳۴ تهيه شد كه ناشي از توسعه فزاينده شهرنشيني در ايران بود. اولين طرح هاي جامع نيز توسط وزارت آباداني و مسكن تهيه شد. اما پس از تاسيس شوراي عالي شهرسازي و معماري ايران در سال ۱۳۵۱، تهيه طرح هاي جامع و تفصيلي براي شهرهاي بيش از ۵۰ هزار نفر در دستور كار وزارت مسكن و شهرسازي قرار گرفت ووزارت كشور نيز براي شهرهاي با جمعيت كمتر از ۵۰ هزار نفر طرح هادي تهيه كرد. به طور عمده اين طرح ها از طرح هاي اروپايي كپي برداري شده بودند و محتواي آنها را داشتند.
مهم ترين قانون شهرسازي كه مسايل شهرداري ها و از جمله توجه به تهيه طرح هاي توسعه شهري به آن استناد مي شود قانون شهرداري مصوب سال ۱۳۳۴ است.چند سال پس از آن، شهرداري ها موظف به نظارت بر طرز استفاده از زيرزمين در محدوده شهرها و تدوين ضوابط مربوط به طبقات و ارتفاع، نماسازي و كيفيت ساختمان ها شدند. اسفند ۱۳۵۱ قانون تاسيس شوراي عالي شهرسازي و معماري كه به طور كلي وظايفش هماهنگ كردن برنامه هاي شهرسازي به منظور ايجاد محيط زيست بهتر براي مردم است به تصويب رسيد. سال ۱۳۵۳ نيز قانون تغيير نام وزارت آباداني و مسكن به وزارت مسكن و شهرسازي را داشتيم. به دنبال تصويب اين دو قانون وزارت مسكن و شهرسازي و وزارت كشور، براي بسياري از شهرها طرح هاي جامع و تفصيلي و هادي تهيه كردند ولي متاسفانه در سال هاي اخير اقدامي جدي در زمينه اصلاح و تكميل قوانين شهرسازي به عمل نيامد و در حال حاضر جاي خالي «قانون جامع» شهرسازي كاملا محسوس است، چرا كه با پيچيده تر شدن مسايل توسعه شهري و رشد شهرنشيني بازنگري در محتوا و طرح هاي توسعه شهري ضروري است.
طرح هاي پژوهشي در اين زمينه
۱-«شيوه هاي تحقق طرح هاي توسعه شهري در ايران» مركز مطالعات برنامه ريزي شهري انجام شده توسط مهندسان مشاور شارمند ۱۳۷۸
۲-«برنامه ريزي ساختاري - راهبردي توسعه شهري و تجربيات اخير و جايگاه آن در ايران» مركز مطالعاتي و تحقيقاتي شهرسازي و معماري، تهيه شده توسط مهندسان مشاور فرنهاد ۱۳۸۰
۳-«تجديدنظر در تعاريف مفاهيم و محتواي طرح هاي توسعه شهري» مركز مطالعاتي و تحقيقاتي شهرسازي و معماري تهيه شده توسط آقاي احمد سعيد ۱۳۷۹
۴-طراحي شهري، مركز مطالعاتي و تحقيقاتي شهرسازي و معماري تهيه شده توسط انجمن صنفي مهندسان مشاور معمار و شهرساز.
مهندس فرهاد سلطاني كارشناس ارشد معماري مي گويد: «اين طرح هاي پژوهشي منجر به تجديدنظر در محتواي شرح خدمات تهيه طرح هاي توسعه شهري و شرح خدمات جديدي به عنوان طرح هاي راهبردي ساختاري تدوين شده به نظر مي رسد كه اين شرح خدمات با تمام كمبودها كه در محتوا و روش انجام دارد يك ترقي محسوب مي شود. دو ويژگي عمده كه در اين شرح خدمات مي تواند مورد توجه قرار گيرد نخست توجه به مسايل كيفيت محيط شهري و ديگري در مديريت شهري و مديريت اجرايي اين طرح هاست.
به طور كلي چهار دهه شهرسازي در كشور نشان مي دهد تمام تاكيد شهرسازي در اين مدت و هيچ گاه توجهي به روح و روان خود شهروند نشده است و در ضمن هيچ زماني كيفيت فضاي شهري كه بازتاب اين طرح هاست نيز بررسي نشده است.
نتيجه اينكه اين طرح ها نيازمند يك بازنگري كلي است تا جوابگوي نيازهاي توسعه شهري به ويژه از ديدگاه كيفي باشد. جايگاهي كه به شهروند اجازه مي دهد تا خود را در محيط شهرش سهيم بداند.
|
|
جايي كه شرق و غرب با هم در آميخته اند
خانه اي براي هزاره سوم
پيرامون خواهران حريري (گيسو و مژگان) معماران ايراني ساكن نيويورك و خانه اي كه براستي از آن آينده است...
جسور، رويايي، خبر دهنده، اينها كلماتي هستند كه متناوبا در توضيح اين خواهران ايراني الاصل شنيده مي شود
|
|
بهرام هوشيار يوسفي - نينا شاهرخي
اميلي ديكنسن شاعر، به سختي خانه زاهد منشانه آجري پدرش را در شهر دانشگاهي آمرست در ماساچوست ترك كرد؛ تقريبا در سال ۱۹۶۲، در اوج زندگي زاهد منشانه خود چند خطي نوشت كه زبان حال روحيات جهانمدارانه دو خواهر ايراني معمار نيويورك نشين، گيسو و مژگان حريري، در حين طراحي «خانه هزاره سوم» است:
من در امكان مي زيم،
خانه اي زيباتر از نثر،
پر از پنجره به سوي بيشتر،
و درهايي رفيع تر ،
خانه اي با اتاق خواب هايي مانند سرو،
تسخير ناپذير چون چشم،
و سقفي از جاودانگي، شيرواني از آسمان،
و از براي فضاي باز، دستان لطيف و باريكم ،
بهشت را گرد خود آوده اند...
..........................
۱۹۸۶ سال آغاز فعاليت دفتر معماريي در نيويورك بود كه به نام موسسين آن «دفتر معماري حريري و حريري»( HARIRI AND HARIRI) نام گرفت؛ خواهران حريري، دانش آموختگان معماري در دانشگاه كورنل ايالات متحده، حرفهاي بسياري در زمينه استفاده از فن آوري ديجيتال، استفاده ويژه از مواد و مصالح، ارائه احساساتي نو از فضا و نهايتا نوعي ديدگاه خالص، محض و فيلسوف مابانه از نور و فضا دارند، كه به صورتي پيوسته در مجموع آثار دفتر آنها در ۱۷ سال گذشته كاملا مشهود است. خواهران حريري به حق معماران آينده هستند...
«امكان»، كلمه اي است كه شما هر روز در جمع حريري ها مي شنويد؛ يك استوديوي فشرده سفيد در گرينويچ ويلج. جسور، رويايي، خبر دهنده، اينها كلماتي هستند كه متناوبا در توضيح اين خواهران ايراني الاصل شنيده مي شود. طرفداران آنها عقيده دارند كه آنها روح نسل آينده را با مثالهايشان نشان مي دهند.
گرد آوردن بهشت تنها يك شعار براي حريري ها نيست.مدل هاي بسيار عالي و دقيق پروژه ها و طرح هاي آنها آتليه دو طبقه شان را پر كرده است. آنها مي گويند: ما پراگماتيست (پيرو فلسفه عملي) هستيم؛ ساختن را دوست داريم. آپارتمان ها و استوديو هاي تجاري دراماتيك (نمايشي) واقع در منهتن و نوسازي و الحاقات خانه قرن بيست و يكم نمونه هايي از كارهاي آنهاست.
خانه قرن بيست و يكم،يك پروژه نظري است كه گيسو آنرا به عنوان يك زمينه آزمايشي براي خريداران خانه كه براي زندگي در قرن جديد آماده اند ارائه مي دهد؛ «ما دوست داريم آينده را تجربه كنيم و به آن بينديشيم.سعي ما بر اين است كه تئوري و عمل را با هم يكجا جمع كنيم.» خانه آينده آنها براي هزاره سوم يكي از طرح هاي برنده جايزه «آرشيتكتز دريم» نمايشگاهي در مركز هنرهاي معاصر سين سيناتي اوهايو در سال ۱۹۹۳ بود و بعد از حدود ۱۰ سال، هم اكنون مي توان به ارزشهاي واقعي و كاركردي آن پي برد!
«ما به طور ضمني آرزو و خيال را نشان داديم و همچنين كمال را. اگر هيچ در اختيار نداشته باشيد چه خواهيد كرد؟!» آنها تاكيد مي كنند كه به يك چشم انداز كلي از فضاي زندگي براي هزاره سوم نياز داشتند. قوه تخيل آنها ،خانه هاي پيشرفته غول پيكر امروزي را اهلي و رام مي كند.
وجه متمايز كننده حريري ها كه در عناصر «خانه قرن بيست و يكم» ظاهر گشته است اعجاب انگيز است و حكايت از چيزي دارد كه مي توان آنرا «نبوغ معمارانه» ناميد.
ساكنان اين خانه چه كساني هستند؟! خانواده اي كه درگير تصورات پيش فرض گونه در مورد ملت ها،قوانين جنسيتي و تبعيض و تسلط جنسيتي نيست.
محل اقامت اين خانه چگونه فضايي است؟خيلي بزرگ نيست.اتاقها چند عملكردي هستند و به جاي آن، معماري فضاي داخلي به اندازه كمترين واحد ها كوچك شده است. پوسته پيش ساخته است و خانه را از نظر اقتصادي توجيه مي كند.
چيزي كه طراحي حريري ها را اين چنين شگفت آور مي كند، يك ديوار سيال(مايع) است كه در تمام طول سازه حركت مي كند. نمونه اي از برآمدگي شفاف كه از «پانلهاي ال سي دي» ساخته شده است و ساكنان براي خواب كار و تفريح كه به طور عمودي در فرمي برج مانند منظم شده اند از نظر استعاره اي،سازه اي و تكنولوژيكي به اين ديوار ديجيتال متصل هستند. در اين ميان ساكنان مي توانند با هم ارتباط برقرار كنند، خريد خود را انجام دهند، به كارهايشان برسند و يكديگر را سرگرم كنند.
گيسو مي گويد:كشف كن كه مردم چه مي خواهند؟
اين خانه علاوه براينها يك فضايي براي شنا و همچنين دستگاه بازيافت هم دارد؛ شبكه اي از راهروها به واحد هاي غير متمركز خانه متصل مي شود و در نقشه و در طرح حريري ها ،سيمايي انتقادي مي سازد، زيرا در آنها ساكنان خانه لحظاتي از جهان مجازي جدا مي شوند.
گيسو مي گويد: اين فضا ها فضا هايي براي تفكر و تناسب فيزيكي و سلامتي روان هستند. اينجا مي توانيد با فضاي باز روبرو شويد.
غروب را تجربه كنيد!
گيسو و مژگان براي ديوار ديجيتالي امكانات بيشتري لحاظ مي كنند: مي تواند يك جداكننده شيشه اي باشد، يك پنجره يا يك ديوار داخل و خارج خانه. قالب بناي جديد آنها در زمان ساخت چندان درك نشد ولي هم اكنون جنبه و امكانات اجرايي آن كاملا قابل فهم است.
هر چند «تكنولوژي ال سي دي» هنوز هم بسيار گران است و آنقدر ها كه آنها تصور مي كنند شفاف نيست، با ابن وجود آنها به تحقيق در مورد امكانات آن براي جهان قرن ۲۱ ادامه مي دهند؛ در خلال اين تكنولوژي ديجيتالي آنها اعتقاد دارند كه جهان به هم پيوسته تر خواهد شد و البته با تعاملاتي باز تر و كم تمركز تر به حسب جنسيت يا طبقه اي خاص.
حريري ها در زندگي و كارشان دو فرهنگ متفاوت از شرق و غرب را به هم پيوند داده اند. مژگان مي گويد:تضاد (كنتراست) مصالح،به كار گيري وسايل ساخت دست و صنايع دستي، هندسه و... چيزهايي است كه ما در ايران تجربه كرده ايم. حريري ها در كارهايشان مصالح سنگين را ترجيح مي دهند مانند سنگ و ديوارهايي آجري كه ايده هاي قديمي را شكل داده اند، چيزي متفاوت با ساختمان هاي اسكلت چوبي كه از نظر مژگان سست و توخالي است.
آنها مي گويند:ما همواره با خودمان خاطرات زيادي حمل مي كنيم!
آنها اين خاطرات را به واقعيتي ظريف و احساس تبديل كرده اند كه در سال ۱۹۸۶ با يك پلكان با شكوه - كه قسمتي از آن صاف و قسمتي ديگر پيچ خورده است - براي خانه ساهو شروع شد. نرده ها از ورقه استل صيقلي ساخته شده كه در يك مارپيچ لگاريتمي مانند نوار موبيوس خم شده است.گيسو اضافه مي كند كه براي كاربردي بودن نرده ها استيل طوري است كه رد انگشت بچه ها را نشان نمي دهد!
براي ارتباط زمين بنا با محيط پيرامونش براي مثال حريري ها پنجره هايي طراحي كرده اند كه اثر افقي پوسته درختان غان جنگلهاي اطراف را منعكس كند.
كاملا قابل درك است كه حريري ها، به زيركي هرج و مرج و ناسازگاري را كه از سالي به سال ديگر بوجود مي آيند درك كنند.
گيسو مي گويد:اكنون كه ما در انقلاب صنعتي ديگري هستيم خانه ها بار ديگر مهم شده اند.به همين خاطر خانه هزاره سوم آنها گريزي است از طرحهاي ارسن،خانه باك مينستر فولر در سال ۱۹۴۰،خانه هاي فرانك لويد رايت،و بسياري از كانسپت هاي بنيادين از فرداهاي ديروز،از خانه هايي با سيماي بتني،گچي،آلومينيومي،تخته چند لا و شيشه.خانه اي كه مي توان با گرفتن لوله آب بر روي آن تميزش كرد يا خانه اي كه ميتوان در حاليكه در لوله اي پيچيده شده است به مكاني جديد حملش كرد!! خانه اي كه زن گرفتار و پر مشغله با اشتياق از در جلويي آن و يا آشپزخانه وارد شود، به ساعت نگاه كند و با يك كليد سيگارش را روشن كند و به راديو گوش كند.
يك خطر بزرگ كه حريري ها از آن مي هراسند اين است كه مردم ممكن است ارتباطات مردمي خود را در جهان ديجيتال آينده از دست بدهند. حريري ها با يك پارادوكس (متناقض نما) مواجه شده اند: مردم در آن واحد مي خواهند هم با زندگي شهري مرتبط باشند و هم نه!
آنها مي دانند كه ساكنان فردا بايد درك كنند كه چيزي به نام روح انساني وجود دارد كه بايد تغذيه شود.
از سوي ديگر اگر اميلي ديكنسن (شاعر) مزاياي زيادي از تنهايي اش مي بيند ،شايد ترس آنها بي پايه و اساس باشد!...
پي نوشت:
كتاب: «اگر اين خانه مي توانست صحبت كند» If this house could talk اليزابت اسميت براون استينabeth Smith BrownsteinzEli
وب سايت http: //www.haririandhariri.com/:
|
|
بهار در توكيو: بهار در تهران
|
|
ما چگونه به استقبال بهار رفتيم؟ ديگران براي پيشوازي چه كردند؟ در تهران كه خبري نبود، اما خيلي از شهرهاي ديگر جهان به استقبال بهار رفتند
همه چيز فرياد مي كرد بهار آمده است، نوروز از راه رسيده بود و همه چيز نشاني از آن داشت، الا در و ديوارهاي شهر تهران كه يخ زمستاني خود را باز مي كرد و چه بي صدا به استقبال بهار مي رفت.
در فرياد استقبال از نوروز، فضاي شهري تهران خاموش بود، حتي با كمترين صدا بيان نمي كرد «بهار آمده است».
امسال سال عجيبي بود، بجز تابلوهاي تبليغاتي برخي از موسسات و شركت ها كه آمدن نوروز را يادآور مي شد و كم شمار بودند، نشاني ديگر نبود، حتي بدبينانه احساس مي شد قرار است نوروز را فراموش كنيم.
جالب اينجاست در حالي اين اتفاق در پايتخت سرزمين ما اين ميراث دار عمده نوروز باستاني، زيباترين عيدها، مي افتاد كه در سرزمين هايي كه اعياد ديگر خود را دارند، شكوهمندانه به پيشواز بهار رفتند و آموزش را خجسه دانستند به شايستگي. آنان كه در پيشينه خود اين روزها را چندان مبارك نمي دانستند، برگزار كننده جشن هايي بودند كه فضاي شهري خود را آغشته به حد اشباع كردند و به همه شهروندان فهماندند «بهار آمده است»
اما درتهران خبري نبود
گل هاي پلاستيكي و كاغذهاي رنگي به اضافه بادكنك ها و بادبادك ها فضاي شهري شهرهاي ژاپن را پركرده بود، تا شهروندان متوجه شوند بهار آمده است، هزاران بروشور پخش شد، تا همه بدانند بهار آمده است و چه خبر است.
و در ژاپن خبر اينكه وقتي بهار مي آيد، درختان گيلاس شكوفه مي دهند.
در توكيو همين هنگام است كه گيلاس ها شكوفه مي دهند، چشم انداز آن در پارك ونو، باغ هاي شينكوكو و كاخ امپراطوري ، اطراف سواحل خندق سخت ديدني است، اما فقط طبيعت نيست كه بهار را نويد مي دهد، تزيينات مصنوعي چون فانوس هاي كاغذي كه شب هنگام سراسر پارك را روشن مي كند، به زيبايي بهار كمك مي كند.
استقبال ژاپني ها با آرايه هاي مصنوع خود از بهار ديدني است گرچه يادآور آن است كه «ما براي استقبال از آن چه كرده ايم.»
|
|
بازسازي آثار تاريخي عراق
دو موسسه برجسته در جهان كه از جمله قدرتمندترين موسسه هاي فعال درزمينه مرمت آثار فرهنگي هستند به طور مشترك براي بازسازي ميراث فرهنگي عراق اقدام مي كنند، صندوق ابنيه جهاني وانستيتو مرمت گتي دو موسسه اي هستند كه قصد دارند با همكاري وزارت فرهنگ و كميته ميراث و آثار باستاني عراق به ترميم خسارت وارده شده به ميراث فرهنگي عراق در جريان جنگ سال ۲۰۰۳ بپردازند.
اين طرح همكاري مشترك، ارتباطي با بازسازي و حفاظت از موزه هاي عراق ندارد. بلكه تمركز خود را معطوف به محوطه هاي باستاني و بناهاي در خطر تخريب عراق كرده است.
هدف از اين طرح، بسيج كمك ها و منابع بين المللي براي مرمت و بازسازي ميراث فرهنگي عراق و بازسازي زيرساخت هاي فرهنگي و تربيت كارشناسان متخصص در بخش هاي مديريتي ميراث فرهنگي عراق است.
اين طرح با دريافت يك كمك ۲۵۰ هزار دلاري از سوي بنياد جي. ام. كاپلان، مستقر در نيويورك آغاز به كار خواهد كرد.
|
|
گالري تاريخي مسكو سوخت
گالري مانژ روسيه كه در سال ۱۸۱۷ در كنار كاخ كرملين ساخته شده بود آتش گرفت.
اين اثر معماري تاريخي توسط اوسيپ بوه، آرشيتكت ايتاليايي و آكوستن بتانكور، مهندس اسپانيايي بنا شده است.
اين اثر تاريخي با عنوان گالري مورد استفاده قرار مي گيرد. اين گالري كه معماري غيرمعمول آن از يك سازه چوبي بدون ستون تشكيل شده است در اصل به عنوان يك پادگان نظامي ساخته شده بود اما در سال ۱۹۵۷ توسط حكومت كمونيست شوروي، به گالري هنري تبديل شد.
|
|
متهم آتش سوزي رباط ميبد
روز هشتم فروردين ماه در ورودي كاروانسراي تاريخي رباط در ميبد آتش گرفت.
بنا بر اطلاعات به دست آمده اين حملات نه توسط چندين نفر، بلكه توسط جواني ۲۳ ساله صورت گرفته است كه طبق بازجويي ها و بررسي ها به دليل عدم برخورداري از تعادل رواني حتي موتورسيكلت خود را نيز به آتش كشيده است.
هم اكنون با وسايل فلزي و به صورت موقت، دري براي كاروانسرا نصب شده است و محافظت از بنا توسط نگهبانان صورت مي گيرد.
جاي سوختگي در و تابلوهاي سردر كاروانسرا به نشان عزا با پارچه مشكي پوشانده شده است.
|