دوشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۶۷
امروز دوشنبه است
فوتبال مي رود، كتاب مي آيد
گزارش اول 
پايان ليگ برتر فوتبال و آغاز به كار نمايشگاه هفدهم كتاب فقط بهانه اي است براي تامل در رفتارهايي كه باعث نوسانات ركود و رونق كتاب و فوتبال مي شود
به نظر مي رسد در اين سال ها منابع اطلاعاتي سمعي و بصري و خوراك فرهنگي ماهواره اي و اينترنتي تا حدودي جاي كتاب را در خانواده هاي ايراني پر كرده است ودر اين سو هم هزينه خريد بليت و رفت و آمد به ورزشگاه نيمي از انگيزه طرفداران فوتبال براي رفتن به استاديوم را از بين مي برد
فوتبال و كتاب . اين دو چقدر به هم مربوطند و چقدر وجه اشتراك دارند؟ مي دانيم كه خيلي كم، اما همزماني پايان يك فصل فوتبال وشروع يك فصل كتاب با افتتاح نمايشگاه سالانه اتفاقي است كه ما را به ياد اشتراكات و تضادهاي اين دو پديده مي اندازد.
006294.jpg
صحنه اي بديع ديديم از يك رقابت فوتبال، تنها رمان و سينما مي توانند رقيب فوتبال باشند!
عكس:فرشاد عباسي 

دو پديده اي كه به نوبه خود گاه بسيار جنجالي اند و گاه راكد و آرام، گاه ميليون ها نفر را در يك مقطع زماني مجذوب خود مي كنند و گاه با بي اعتنايي كامل غريبانه روزگار سپري مي كنند.
هفدهمين نمايشگاه بين المللي كتاب در حالي امروز شروع به كار مي كند كه ليگ برتر فصل ۸۳-۸۲ بعدازظهر قهرمان خود رامشخص و كار خود را تمام مي كند. به اين همزماني وقتي بيشتر دقت كنيد متوجه مي شويد كه ترافيك نسبتا سنگين جنوب غرب و شمال غرب تهران در بعداظهر امروز اتفاقي نبايد باشد؛ در حالي كه دهها هزار نفر از تماشاچيان بعد بازي استقلال -پگاه، و پاس -استقلال اهواز راهي اتوبان ها و خيابان هاي غرب تهران شده اند، در شمال اتوبان چمران و خيابان هاي اطراف نمايشگاه هم جمعيت بازديد كننده از نمايشگاه كتاب كه روز اول نمايشگاه را گذرانده اند اين منطقه را ترك مي كنند. وداع با ليگ ۸۳-۸۲ و استقبال از نمايشگاه هفدهم كتاب تصوير غروب امروز تهران است.
غريبي در وطن
اين سرنوشت هر دو محصول وطني است. سرنوشت دو پديده اي كه روزگاري صدها هزار استقبال كننده داشت. آن هم پرو پاقرص، هنوز حتي نوجوان ها هم به ياد دارند كه براي يك بازي باشگاهي نه چندان حساس بين پرسپوليس با يكي از تيم هاي تهراني يا شهرستاني و يا استقلال با يكي از حريفانش دست كم شصت هزار نفر ورزشگاه را اشغال مي كردند و اين بازي اگر حساس تر مي شد لبريز شدن ورزشگاه آزادي از تماشاچي دور از ذهن نبود، اما همين دو هفته پيش، در يكي از حساس ترين، سرنوشت سازترين و البته زيباترين بازي هاي ليگ برتر كه بين استقلال و سپاهان برگزار شد، چيزي حدود پنجاه هزار نفر به آزادي رفتند و روزهايي در اين فصل بود كه اين ورزشگاه چيزي حدود هفت يا هشت هزار تماشاچي را به خود ديد.
غربت كتاب هم در ايران داستان تازه اي نيست، سالهاست كه تيراژ چاپ اين خوراك ذهن و به قول كتاب هاي درسي، يارمهربان، از دو تا پنج هزار نسخه بالا نرفته است و آن چند كتاب داخلي و خارجي كه هر سال با اقبال عمومي روبه رو مي شوند ستاره هاي آن سال نشر و ادبياتند. از مجموعه كتاب و نشر ، انتشار كتاب هاي درسي را كه حذف كنيم، مگر چند كتاب مثل«چراغ ها را من خاموش مي كنم» يا «هري پاتر» در سال داريم كه ركوردشكن باشند و تيراژي بالا با چاپ هاي مجدد متعدد را به خود اختصاص دهند. اينگونه مي شود كه حرف هاي نويسنده  ها و شاعران ماتوي انبار كتاب فروشي ها و انتشاراتي باد مي كند و روي هم تلنبار مي شود و ناشران آواز ورشكستگي سرمي دهند و از اين رو هم تيم فوتبال المپيك، در ورزشگاهي كه روزگاري هراس به دل هر تيم خارجي مي انداخت، صداي تشويق تماشاچيان كره اي را رساتر از هر صداي ديگري مي شنود.
آمار و واقعيت ها
آمار هميشه نشان دهنده همه واقعيت ها نيست، آن هم در جامعه پر تضادي چون جامعه ما در واقع وقتي اعداد و ارقام خبر مي دهند كه سرانه مطالعه دو تا سه دقيقه در روز است، كسي نبايد انتظار استقبال وسيع و چشمگير ازنمايشگاهي را داشته باشد كه يك هفته تا ده روز در سال در پايتخت برگزار مي شود. آن هم در حالي كه به جز كتاب هاي خارجي كتاب هاي داخلي نمايشگاه در طول سال به تدريج وارد بازار مي شود. با وجود اين در جريان نمايشگاه كتاب هر روز شاهد سيل بازديدكنندگان از نمايشگاهي هستيم كه محصولاتش در كتابفروشي ها از اقبال چنداني برخوردار نيستند.
در اين سو هم آمار، استقبال فراواني از ليگ را نشان نمي دهد اما بسياري از كارشناسان و ناظران معتقدند برنامه هاي ورزشي مختص فوتبال و به خصوص برنامه تلويزيوني «نود» از پربيننده ترين برنامه هاي سال هستند. بيشتر اين برنامه ها گاه تا ساعت ۱ يا ۲ بعد از نيمه شب طول مي كشد اما بيننده هاي بي شماري با چشمان خسته حاضرند تا اين ساعت بيدار بمانند تا مثلا داور ميهمان بگويد فلان خطا پنالتي بود يا نه و يا ... رابطه عجيبي است و شايد نشود به راحتي راهي براي حل معادله اش پيدا كرد، معادله اي كه مي پرسد چرا وقتي ميانگين استقبال تماشاچيان از بازي هاي ليگ نزديك به ۱۰هزار نفر است، برنامه نود كه به فوتبال داخلي اختصاص دارد يكي از پربيننده ترين برنامه هاست و چرا نمايشگاه كتاب كه رفت و آمد به آن در اين مقطع كوتاه مشكل و بازديد از آن مستلزم وقت زياد است با سيل بازديدكننده روبرو مي شود،آن هم در حالي كه سرانه مطالعه هر ايراني ۲ تا ۳ دقيقه در سال است.
يكي دو دليل بيشتر به ذهنمان نمي رسد. به نظر مي رسد در اين سال ها منابع اطلاعاتي سمعي و بصري و خوراك فرهنگي ماهواره اي و اينترنتي تا حدودي جاي كتاب را در خانواده هاي ايراني پر كرده است و از طرف ديگر هم كتاب از سبد خريد ماهانه خانواده حذف شده است و ديگر پدر و مادرها حاضر به اختصاص مبالغي براي خريد ماهانه كتاب خانواده نيستند.
در اين سو هم هزينه خريد بليت و رفت و آمد به ورزشگاه نيمي از انگيزه طرفداران فوتبال براي رفتن به استاديوم را از بين مي برد و نيمي ديگر هم قرباني پخش زنده و انجام بازي ها در روزهاي غيرتعطيل مي شود. بنابراين حس فوتبال دوستي را مي توان با برنامه هاي تلويزيوني شبانه ارضا كرد و حس فرهنگ دوستي و ژست اهل مطالعه بودن را با رفتن به نمايشگاه.
ورشكست مي شويم، ورشكست نمي شويم 
006303.jpg
كسي نمي داند خيل بازديد كنندگان از نمايشگاه كتاب در طول سال كجا هستند، نمايشگاه فقط  يك بهانه است؟

دست كم در يك مورد با هم وجه اشتراكي دارند. اگر پول دولتي به آنها نرسيد ورشكست مي شوند و بايد به فكر جمع كردن بساط خود باشند. صنعت نشر كتاب به شدت به كمك و يارانه هاي دولتي وابسته است و اگر يارانه زينك و كاغذ و فيلم نباشد و اگر وام هاي چاپ كتاب نرسد، قيمت واقعي كتاب بسيار بيشتر از آنچه كه هست خواهد بود و با اين وضع كسادي بازار سرنوشت دست اندركاران نشر كاملا نااميدكننده خواهد شد. در اين سو هم وضعيت باشگاه هاي فوتبال و متعاقب آن تيم هاي ملي به شدت به سياست هاي مالي دولت وابسته است. در حال حاضر بيشتر باشگاه هاي ليگ برتر يا تحت پوشش سازمان تربيت بدني اند، يا زيرمجموعه بخش هاي ديگري از دولت و يا متعلق به شركت هاي دولتي و نيمه دولتي.
بنابراين همان عواملي كه باعث فرسودگي يا نقص مجموعه هاي تحت پوشش دولت مي شوند در اينجا هم بر كيفيت صنعت فوتبال تاثير مي گذارند، عواملي مثل ضعف مديريت، اصراف و مخارج غيرضروري، ناكارآمدي و بازدهي پايين. به جز باشگاه هاي شموشك نوشهر و استقلال اهواز كه به طور خصوصي اداره مي شوند هر يك از باشگاه هاي حاضر در ليگ برتر به نحوي وابسته به دولتند و عدم حمايت دولت آنها را با بحران هاي جدي روبه رو مي كند.
كتاب و فوتباليست ها
اگر بشنويد كه بازيكني اهل كتاب است يا يك مربي مدام مطالعه مي كند، چه احساسي به شما دست مي دهد؟
شايد شما ديد منفي نسبت به اين قضيه داريد و كتاب و بازيكن را مثل جن و بسم الله مي دانيد...
بايد گفت تا حدي درست رفته ايد. عادل فردوسي پور، گزارشگر شناخته شده فوتبال مي گويد:« در بين آنهايي كه مي شناسم كسي نيست كه اهل كتاب باشد. اكثرشان علاقه اي به مطالعه كتاب ندارند. فقط آقاي عليدوستي يك خورده دنبال اين چيزها مي رود.»
در مورد خود عادل بايد گفت كه او هم از مطالعه، خواندن روزنامه ها و نشريات تخصصي مربوط به كارش را انتخاب كرده و زياد به سمت كتاب نمي رود.
مجيد جلالي مربي پاس كه تيمش در آستانه دستيابي به قهرماني ليگ برتر است شايد بر خلاف مربيان ديگر، خواندن كتاب را فراموش نمي كند. به رغم اينكه فرصت زيادي ندارد و رسيدگي به مسايل باشگاه تمام وقتش را مي گيرد (او ساعت ۸صبح به باشگاه مي رود ۸ شب به منزل بر مي گردد) جلالي مي گويد: «اگر به طور دقيق بگويم هر سه ماه دو كتاب مطالعه مي كنم، چون خيلي وقت ندارم.»
جلالي كتاب هايي را برمي گزيند كه مربوط به فوتبال باشند. «بعضي ها را دوستانم از خارج مي فرستند، بعضي ها را هم از همين داخل تهيه مي كنم بيشتر مربوط به مديريت فوتبال است. اين اواخر دو تا كتاب گرفتم كه تا حالا چندين بار آنها را خواندام.»
سرمربي پاس اهل رمان نيست اما علاقه اي بسيار به كتب تاريخي دارد.
بر عكس مجيد جلالي، علي پروين جزو آن دسته از مربياني است كه شايد تنها سري به كتاب هاي درسي اش در دوران تحصيل زده و با ساير كتب  بيگانه است. او در مصاحبه اي كه با نشريه «كتاب هفته» داشت به صراحت گفت كه اصلا كتاب نمي خواند.
محمد مايلي كهن شايد تنها فردي باشد كه درجامعه مربيان و بازيكنان, قلم به دست گرفته و كتابي به نگارش درآورده است. او خاطرات خود را در جريان مسابقات مقدماتي جام جهاني ۹۸ در قالب كتابي منتشر كرده كه در آن صراحتا به بسياري تاخته است. اين كتاب بسيار خبر ساز بود و تا روزها نشريات ورزشي درباره آن چيزهايي مي نوشتند. مايلي كهن قرار بود اين كتاب را دردو جلد منتشر كند كه جلد اول آن سال ۷۹ توزيع شد اما جلد دوم آن هنوز به بازار نيامده است.
هاشمي طبا، رئيس سابق سازمان تربيت بدني و رئيس كنوني كميته ملي المپيك نيز «داستان يك صعود» را در كارنامه نويسندگي اش دارد. اين كتاب چگونگي صعود تيم ملي به جام جهاني ۹۸ را كه در دوران رياست او برسازمان تربيت بدني رخ داد، تشريح مي كند.
در اين بين مي توان به كتاب «پرسپوليس» به رنگي كه هرگز نديده ايد، اشاره كرد كه ماجراي منازعات سهام پرسپوليس به طور مفصل در قالب يك مجله در آن آمده است. اين كتاب را حوزه هنري منتشر كرده است كه خود يك طرف دعوي در جريان سهام بود.
علي دايي،  هنگامي كه در بايرن مونيخ بازي مي كرد با كتاب رابطه نزديكي داشت كه به خاطر قانون اجباري باشگاه بايرن مونيخ بود. دايي در اين باره مي گويد:« هفته اي يك كتاب به ما مي دادند و ما بايد آن را مي خوانديم. هر كتابي كه علاقه داشتيم.»
مجيد جلالي، سرمربي پاس هم اكثر بازيكنان تيم خود را اهل مطالعه مي داند و به خصوص از رودباريان, دروازه بان اين تيم نام مي برد. او هفته اي را بدون كتاب به پايان نمي رساند.
در اين بين بايد به يك جمله جالب از علي انصاريان اشاره كرد. بازيكن سابق پرسپوليس كه تحصيلات خود را تا به آخر ادامه نداد. او مي گويد:« اگر كتاب خوان بودم، درسم را تمام مي كردم و فوتباليست نمي شدم.»
نويسندگان و فوتبال
آمار چنداني در دست نيست، در مورد خارجي ها البته نمونه هاي بسياري مثل كامو و ماركز وجود دارد، اما آن طور كه ما شنيده ايم چند نويسنده مثل يارعلي پورمقدم، شهريار مندني پور، احمد غلامي و مديا كاشيگراهل فوتبال و طرفدار آنند. البته اين فهرست چندان معلوم نيست شايد ذكر اسم اين چند نفر هم خيلي ضروري نبود.
چند نكته
روزنامه ها
۱۱ روزنامه ورزشي در مقابل يك هفته نامه تخصصي براي كتاب. مسلما نبرد برابري نيست. اما در اين نبرد نابرابر هر دو بازنده اند. چه شمارگان تمام روزنامه هاي ورزشي با هم بيش از ۳۰۰ هزار نيست.
ستاره ها
برعكس ستاره هاي فوتبال ستاره هاي ادبيات دوست دادند دوراز اجتماع در سكوت باشند. يك نفر مي گويد رويا پيرزاد، نويسنده كتاب مشهور «چراغ ها را من خاموش مي كنم» هرگز تن به مصاحبه نمي دهد، در حالي كه موبايل تمام فوتبالي ها براي اظهار نظر روشن است.
درآمد
صنعت فوتبال و صنعت كتاب صنايع پردرآمدي نيستند. باورتان مي شد از بين نويسندگان فقط به تعداد انگشتان يك دست از اين راه نان مي خورند؟ در عين حال ستارگان فوتبال با درآمدهاي نجومي تغيير طبقه را به سخره مي گيرند. البته اين نكته را نيز در نظر داشته باشيد كه عمر درآمد يك فوتباليست از راه اين حرفه محدود است.

بودجه شهرداري، پروژه هاي عمراني
در شهري كه پروژه هاي عمراني هزينه كلا ني را روي دست شهرداري مي گذارد و منابع درآمدي محدودي در اختيار است كميسيون برنامه و بودجه شوراي شهر نقش حياتي در مديريت شهري دارد
006306.jpg
رئيس كميسيون برنامه و بودجه مشكل تهران را علاوه بر بي برنامگي و نبود الگوي توسعه، نبود منابع درآمد پايدار مي داند و معتقد است بر همين اساس كميته اي با عنوان كميته درآمد پايدار در اين كميسيون درنظر گرفته شد
آزاده بهشتي 
بنابر مصوبه اي كه در مجلس شوراي اسلامي تصويب شد، دولت تمام مسووليت هاي خود را در تامين هزينه هاي شهر تهران منتفي كرده و شهرداري ها را مكلف كرد برنامه هاي خود را براساس امكانات و مواردي كه در اختيار دارند درنظر بگيرند و به اين صورت اداره شهرداري خودكفا شد.
يكي از مسايل مهم در شهرداري و شهر رسيدن به تعريف صحيح «منابع درآمدي پايدار» است تا از طريق آن زمينه ارايه خدمات و فعاليت هاي عمراني در هر شهر فعال شود.
شهر تهران نه تنها در زمينه الگوي درآمدي تطابقي، فاقد واقعيت هاي موجود است بلكه حتي از شرايط طبيعي يك مديريت شهري صحيح نيز برخوردار نيست.
بين سال هاي ۵۵ و ۵۶ چيزي حدود ۳۰ درصد درآمد شهرداري از محل عوارض بود كه در سال ۸۰ اين عدد به چيزي حدود ۱ درصد كل بودجه رسيد كه اين نشان مي دهد منابع محدود شهر دچار مشكل جدي براي تامين منابع درآمدي است.
تمام اين مسايل نشان مي دهد تهران نيازمند فعاليت گسترده و جهشي جهت پيشبرد اهدافي است كه درنظر گرفته، گرچه با توقف و كاهش فروش تراكم، محدودشدن زمينه هاي اخذ عوارض و كاهش نقش دولت در تقبل هزينه ها اين امكانات چندان مهيا نيست.
اصلاح براي تامين درآمد
كميسيون برنامه و بودجه و امور حقوقي به عنوان يكي از كميسيون هايي كه به طور مستقيم با اين موضوعات درگير است، پس از آغاز فعاليت دومين دوره شوراي اسلامي شهر تهران با احساس نياز به ارايه الگوي توسعه براي تهران فعاليت خود را به اين سمت حركت داد.
نادر شريعتمداري به عنوان رئيس اين كميسيون مشكل تهران را علاوه بر بي برنامگي و نبود الگوي توسعه، نبود منابع درآمد پايدار مي داند و معتقد است بر همين اساس كميته اي با عنوان كميته درآمد پايدار در اين كميسيون درنظر گرفته شد تا ضمن بررسي منابع درآمدي پايدار، مواردي به عوارض شهرداري اضافه كنند تا كمكي شود به تامين درآمدها و سهيم شدن مردم در امور شهري.
در كنار اين مسايل طي بحث هايي كه از طريق اين كميسيون با دولت و مقامات ذي ربط صورت گرفت، سعي شد تا سهم بيشتري در زمينه اجراي پروژه هاي عمراني كه در حد و اندازه ملي هستند، به آنها داده شود.
استفاده از سرمايه هاي بخش خصوصي براي بهره مندي از پتانسيل هاي غني شده مردمي، راهكاري بود كه اين كميسيون در قالب كميته مشاركت به آن پرداخت.
نادر شريعتمداري در اين زمينه به پيگيري هاي اين كميته اشاره مي كند و مي گويد: از طريق فعاليت هاي اين كميته به نتايج خوبي رسيديم و با هماهنگي شهرداري و مسوولا ن ذي ربط توانستيم زمينه هاي مناسبي را فراهم كنيم كه در سال ۸۲ نتايج اين فعاليت ها به خوبي مشهود است.
يكي از طرح ها و لوايحي كه در اين كميسيون براي كمك به تامين درآمد صورت گرفت ۲۸ مورد لايحه عوارض براي سال ۸۳ و همينطور اصلاح بودجه جاري و عمراني بود كه از اين طريق منابع درآمدي تامين شود.
كميته بودجه و عمران 
يكي از مسايل و معضلات پيش روي تهران اين بود كه مكانيزم و ساختار تنظيم بودجه و مجموعه نظام درآمد و هزينه اي كه در شهرداري پيش بيني شده بود، شفاف نبود، رئيس كميسيون برنامه و بودجه و امور حقوقي شوراي اسلامي شهر تهران معتقد است، تاكيد مسوولان و مقامات و خود مجموعه شهرداري بر اين بود كه بايستي عملكرد مالي اين سازمان را شفاف كرد و بودجه ها به جاي خود هزينه شوند.
از ديگر مشكلات بزرگ در شهرداري و شوراي شهر پروژه هاي نيمه تمامي است كه به علت تعريف نكردن برنامه ها و مشخص نبودن اولويت و عدم تخصيص مناسب بودجه، به سرانجام نرسيده اند.
شريعتمداري با اشاره به اينكه شوراي شهر و شهرداري خسارت هاي زيادي از اين بابت متحمل شده اند، گفت: از طريق تشكيل يك كميته تخصصي براي بودجه، تنظيم مسير آن و هزينه هايي كه در شهرداري ايجاد مي شود را با نظارت و كنترل بيشتر و در جهت شفاف سازي حركت داديم.
تعريف اولويت هاي اجرايي پروژه هاي عمراني و تخصيص يافتن بودجه به موقع و آگاهي از آغاز و پايان پروژه ها در زمان مقرر، از جمله راه هايي است كه مي تواند مفيد باشد.
در كنار كميته بودجه، كميته اي با عنوان نظارت بر اجراي پروژه ها در كميسيون بودجه، برنامه و امور حقوقي در نظر گرفته شد كه كار نظارت بر اجراي پروژه هاي مصوب شهرداري را بر عهده گرفت كه به گفته رئيس اين كميسيون عملكرد اين دو كميته در زمينه بودجه شهرداري و درآمدزايي قابل توجه بود.
در صورت حل معضلي با عنوان كاستي هاي نظام مالي شهرداري نيمي از مشكلات اين سازمان حل خواهد شد. چيزي كه به صورت نقدي در حساب هاي شهرداري واريز مي شود به عنوان درآمد محسوب مي شوندو هزينه ها هم از همان طريق محاسبه مي شوند، اما شريعتمداري معتقد است كه شوراي شهر و شهرداري هيچ اطلاعات دقيقي از دارايي هاي خود ندارد.
در توافق هايي كه بين شهرداري و شوراي اسلامي شهر تهران صورت گرفته، طرحي با عنوان اصلاح ساختارها و نظام مالي شهرداري در دستور كار گنجانده شد و با ارايه قرارداد تهيه طرح اصلاحي تا آخر سال ۸۳ ،بخش هايي از اين كار صورت مي گيرد، شريعتمداري معتقد است كه نمي توان منكر تاثيرات مثبت و روشن اين كار در به سرانجام رسيدن پروژه هاي عمراني شد.
برنامه ريزي مناسب و مديريت صحيح درآمدها و هزينه ها موجب مي شود تا قيمت تمام شده پروژه هاي عمراني و بازده اين فعاليت ها واضح و روشن باشد. در عين حال بي توجهي به اين مسايل موجب مي شود تا بسياري از پروژه ها بسيار گران تر از قيمت واقعي تمام شود كه به اعتقاد شريعتمداري اين موضوع قابل قبول نيست. پس بايد درآمدها و هزينه ها در كنار يكديگر قرار بگيرند.
شوراي اسلامي شهر تهران در برنامه ريزي هاي ميان مدت خود، با گنجاندن كميته اي با عنوان كميته برنامه ريزي در كميسيون برنامه و بودجه و امور حقوقي طي مصوباتي از شهرداري به عنوان بخش عمده اجرايي و مديريت شهر تهران درخواست كرده است كه برنامه ريزي هاي خود را براي اين شهر اعلام كند تا در برنامه ريزي، افق سالانه تهران ترسيم شود. شهرداري تا پايان خردادماه فرصت دارد اين برنامه ريزي را به شورا تقديم كند.
در كنار تمام اين مسايل، توجه شوراي شهر به مسايلي مانند بيمه شهرداري و بانك شهرداري بحث درآمدزايي به سرانجام مي رسد. شريعتمداري، بحث هايي از اين دست را به عنوان يك عامل موثر در ارايه خدمات به مردم و همينطور صرفه جويي در بسياري از هزينه ها و تامين درآمدها مي داند كه البته با مشكلات حقوقي مواجه است كه بايد رفع شود.
يك كميسيون و ۷ كميته 
كميسيون برنامه و بودجه و امور حقوقي يكي از سه كميسيون شوراي شهر تهران است كه در زمينه مسايل حقوقي و بودجه بندي فعاليت مي كندو همان طور كه از اسم كميسيون بر مي آيد تمامي طرح ها و لوايح و پيشنهادهايي كه به نوعي مربوط به مسايل حقوقي، بودجه بندي و برنامه ريزي شهري است به اين كميسيون ارايه مي شود.
در كنار اين كميسيون بر اساس بررسي بر روي مشكلاتي كه از سوي كارشناسان در شهر تهران شناسايي شد، ۷ كميته به صورت مجزا جهت پيگيري و حل اين مشكلات در نظر گرفته شد.
كميته هاي حقوق، بودجه، برنامه ريزي، نظارت و بودجه، مشاركت، زيست محيطي و درآمدهاي پايدار، با نكته بيني بر روي مسايل و مشكلات، حركت خود را در جهت حل آنها پيش برد.در ۵۸ جلسه اي كه از ابتداي سال ۸۲ در اين كميسيون انجام شد طرح هاي عمراني و اجرايي ساماندهي شده است.
نگاهي به آمارهاي ارايه شده از سوي اين كميسيون در مورد مجموعه لوايح و مصوبات ارايه شده حاكي از فعاليت گسترده اين كميسيون است به طوري كه از ۱۴۸ لايحه رسيده به شوراي شهر، كميسيون برنامه و بودجه در ۱۱۰ لايحه، «كميسيون اصلي» بوده و از ۶۰ طرح ارايه شده، كميسيون فوق در ۱۹ طرح، «كميسيون اصلي» بوده است.
۶۰ لايحه و ۱۵ طرح از مصوبات كميسيون در صحن علني شورا به تصويب رسيده و مابقي لوايح، تغيير و سپس به تصويب رسيده است.
لوايح مصوب سال ۸۲ در كميسيون مورد بحث، شامل بررسي ترازنامه سال ۸۱ سازمان هاي غيرمستقل مثل سردخانه، تاكسيراني، ترافيك و ترمينال ها، اجازه خريد لوكوموتيوهاي مورد نياز مترو از طريق تسهيلات خارجي، بررسي و تصويب آيين نامه تقسيط مطالبات شهردار تهران است.

در شهر
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
خبرسازان
درمانگاه
زيبـاشـهر
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  درمانگاه  |  زيبـاشـهر  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |