يكشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۷۳
ماهي مركب غول آسا
هيولاي نهنگ كش
ماهي هاي مركب غول آسا حتي در حال نبرد با نهنگ هاي بالغ هم ديده شده اند. سال ۱۹۶۵ يك صياد نهنگ يك ماهي مركب را در حال نبرد با يك نهنگ اسپرم ۴۰ تني ديده است كه البته اين مبارزه برنده اي نداشت.
نوامبر سال ۱۸۶۱
006672.jpg

كشتي فرانسوي آلكتون در آب هاي جزاير قناري مشغول گشت زني است.
خدمه كشتي چيز غيرعادي روي آب مي بينند موجود عجيبي شبيه يك هيولاي دريايي با بازوهاي متعدد و دم بلند. او را هدف مي گيرند و با توپ و تفنگ به سمت آن شليك مي كنند. جانور عجيب در هم مي پيچد حالا ديگر كشتي آنقدر به او نزديك بود كه خدمه بتوانند با نيزه هاي مخصوص صيد نهنگ به بدن او بزنند.
سرانجام كمندي به طرف هيولا انداخته مي شود و به دم حيوان مي پيچد. سعي مي كنند هر طور شده آن را به روي عرشه بياورند. اما كمند كه در اثر كشش، بيش از حد محكم شده، دم هيولا را قطع مي كند و جثه بزرگ حيوان به قعر آب مي رود. اما دم او بالا كشيده مي شود و كاپيتان آن را به كنسولگري فرانسه در تنريف اسپانيا مي برد. دم به همراه گزارش به آكادمي علوم فرانسه فرستاده مي شود.
اما اين گزارش به باد تسمخر گرفته شده و هيچ يك از دانشمندان آن را جدي نمي گيرند و وجود چنين حيواني را باور نمي كنند و يكي از اعضاي اين آكادمي اين گزارش را مغاير قوانين طبيعي مي خواند.
به هر حال چه خلاف طبيعت و چه غير از آن، اين موجود توسط آلكتون ديده شده بود و امروز ما به آن ماهي مركب غول آسا مي گوييم.
اين موجود از جنس آركيتوتيس بوده و وجود دارد، گرچه اطلاعات دقيقي از رفتار آن به دليل زندگي در اعماق آب ها در دسترس نيست.
ماهي مركب غول آسا جانور نرم تن و گوشتخواري است، با بدن بلند و دوكي شكل. دهان منقار مانندش آدم را ياد طوطي مي  اندازد اما اينقدر قوي است كه مي تواند يك كابل فلزي را قطع كند. ۵ جفت بازو هم در اطراف دهان دارد كه يك جفت از آنها به منظور گرفتن غذا و انتقال آن به دهان، باريك و بلند شده است.
درست در پشت دهان چشم ها قرار دارند. اين چشم ها ۱۸ اينچ (حدود ۴۵ سانتي متر) قطر دارند يعني بزرگترين چشم ها در قلمرو حيوانات.
سيستم حركت ماهي هاي مركب مثل جت است. آب توسط يك مجرا با فشار از بدن موجود خارج شده و آن را به جلو مي راند.
افسانه كاركن كه ماجراي هيولايي وحشتناك است كه مي توانسته يك كشتي را زير آب بكشد ظاهرا بر مبناي همين ماهي مركب غول آسا ساخته شده است.
بزرگ ترين ماهي مركبي كه تاكنون اندازه گيري شده، دوم نوامبر ۱۸۷۸ در تيمبل تيكل كشف شد، سه ماهي گير كه چندان هم از ساحل دور نبودند، ناگهان متوجه توده شناوري مي شوند كه به نظر مي رسد بقاياي يك كشتي شكسته باشد. وقتي نزديك تر شدند ماهي مركب غول آسايي را در اطرافشان شناور يافتند كه احتمالا رو به مرگ بوده. آنها با كمك لنگر جانور را كه هنوز زنده بود با خود كشيده و به يك درخت بستند و وقتي آب در اثر جزر فروكش كرد با موجود غول پيكري مواجه شدند كه ۲۰ فوت (برابر ۶ متر و ۶۰ سانتي متر) طول بدن يعني از دم تا نوك منقار درازا داشت و طول شاخك هايش به ۳۵ فوت (۱۱ متر و ۵۵ سانتي متر) مي رسيده است. نوك شاخك ها با اعضاي مكنده ۴ اينچي (۶/۹ سانتي متر) احاطه شده بوده است.
آنها اين موجود غول آسا را تكه تكه كرده و به عنوان غذا به سگ ها دادند ماهي مركب غول آسا بنا بر اظهار شاهدان عيني حتي با وال ها وارد جنگ مي شوند. در اكتبر ۱۹۶۶ دو تا از نگهبان هاي فانوس دريايي دينچر پونيت آفريقاي جنوبي يك بچه نهنگ را كه مورد حمله يك ماهي مركب غول آسا قرار گرفته بود ديدند. يك ساعت و نيم تمام هيولا به بدن بچه نهنگ چسبيده بود تا او را از پا در بياورد. در حالي كه نهنگ مادر بي دفاع و مستاصل صحنه را تماشا مي كرد، نهنگ كوچك هر ۱۰ تا ۱۲ دقيقه خود را بالا مي كشيد و با خارج كردن آب از سوراخ روي سر نفس مي گرفت ولي دوباره ماهي مركب غول آسا او را به زير آب مي كشيد سرانجام ماهي مركب دلسرد شد اما بچه نهنگ ديگر به روي آب نيامد.
006678.jpg

ماهي هاي مركب غول آسا حتي در حال نبرد با نهنگ هاي بالغ هم ديده شده اند. سال ۱۹۶۵ يك صياد نهنگ يك ماهي مركب را در حال نبرد با يك نهنگ اسپرم ۴۰ تني ديده است كه البته اين مبارزه برنده اي نداشت. بعد از مدتي نهنگ را يافتند كه شاخك هاي ماهي مركب به دور گلويش پيچيده شده بود و پس از بررسي ماهي مركب را در داخل شكم نهنگ يافتند.
نهنگ هاي اسپرم معمولا ماهي هاي مركب را صيد مي كنند و به نظر مي رسد كه اين درگيري ها حاصل حمله نهنگ به ماهي هاي مركب باشد كه البته ماهي مركب به اين سادگي ها تصميم ندارد طعمه نهنگ شود.
برانسويك يك تانكر هزار و ۵۰۰ تني نيروي دريايي سلطنتي نروژ، در دهه ۱۹۳۰ دست كم سه بار مورد حمله ماهي مركب غول آسا قرار گرفت و در هر سه مورد ماهي مركب خود را به يك طرف كشتي كشيده، با آن حركت مي كند و سپس ناگهان چرخيده، وارد كشيده شده و شاخك هاي خود را به دور بدنه كشتي مي پيچد. اما او نمي داند كه اين كار او را به كام مرگ خواهد كشيد چرا كه حيوان بعد از مدتي كوتاه توانايي نگه داشتن خود را روي بدنه فلزي كشتي از دست داده ليز خورده و روي ملخ هاي توربين هاي كشتي مي افتد. شايد ماهي هاي مركب كشتي را يك نهنگ تصور مي كرده اند. پس در اين صورت هميشه نهنگ ها آغازكننده نبرد نيستند.
متاسفانه براي محققان و خوشبختانه براي بقيه، ماهي هاي مركب غول آسا با انسان ها برخورد نمي كنند. اينطور به نظر مي رسد كه ماهي هاي مركب در اعماق آب ها زندگي مي كنند.
آنها مجبور به اين كارند چرا كه با كم شدن عمق، دماي آب بالا رفته و دماي خون ماهي هاي مركب هم بالا مي رود و قابليت حل كردن اكسيژن افت پيدا مي كند و با ادامه اين روند ماهي هاي مركب غول آسا خفه مي شوند.
همچنين بر مبناي تحقيقات دكتر مالكوم كلارك از اتحاديه زيست شناسي دريايي به نظر مي رسد كه درجه حرارت بر روي مكانيزم شناوري ماهي هاي مركب هم تاثير مي گذارد و ظاهرا اگر به روي آب بيايند ديگر قادر به بازگشت نخواهند بود.
بنابراين چندان عجيب نيست كه اغلب ماهي هاي مركب به گل نشسته در محل به هم رسيدن دو جريان اقيانوسي ديده شوند چرا كه يكي سرد و ديگري گرم است و ماهي مركب ناگهان خود را در آبي بيش از حد تحمل گرم مي يابد.
تلاش هاي زيادي براي كسب اطلاعات بيشتر از نحوه زندگي ماهي مركب غول آسا صورت گرفت اما هيچ يك موفق نبود چرا كه اعماق اقيانوس ها به اين راحتي در دسترس نيست. كلاير روپر براي تهيه عكس از عادات و طبيعت زندگي ماهي هاي مركب كار جالبي انجام داد. او سعي كرد با استفاده از نهنگ هاي اسپرم اين كار را انجام دهد.
او يك دوربين اتوماتيك را به پشت نهنگ وصل كرد. لنز اين دوربين همراه با حركت بيني حيوان تغيير جهت مي داد.
او اميدوار بود كه وقتي نهنگ براي شكار به اعماق آب مي رود دوربين بتواند لحظاتي از شكار را ثبت كند. اين دستگاه طوري طراحي شده بود كه بعد از چند ساعت از بدن حيوان جدا شده و به سطح آب بيايد بدين ترتيب دوربين را از آب گرفته و تصاوير را بررسي كند.
اما متاسفانه به رغم تمام تلاش ها و عكس هاي زيبايي كه از نهنگ ها گرفته شده بود هيچ تصويري از ماهي مركب غول آسا وجود نداشت.
اين سوال هميشه وجود داشته كه يك ماهي مركب تا چه اندازه رشد مي كند. برآوردهايي كه بر اساس قطعات يافته شده از بدن ماهي مركب در شكم نهنگ ها انجام گرفته حاكي از آن است كه طول بدن آن تا ۱۰۰ فوت (حدود ۳۳ متر) مي رسد.
اگرچه گزارشات غيرموثقي درباره بزرگتر بودن جثه اين حيوان وجود دارد.
يك شب در خلال جنگ جهاني دوم يك كشتي ماهي گيري نيروي دريايي انگلستان در حوالي جزاير مالديو در اقيانوس هند لنگر انداخته بود. يكي از خدمه كشتي كه تنها روي عرشه مشغول ماهي گيري بود ناگهان چيزي را در آب مشاهده كرد، او مي گويد: «وقتي با دقت نگاه كردم، دايره اي سبزرنگ در محدوده نور چراغ ديده مي شد.
ناگهان متوجه شدم كه اين كره كدرسبز، يك چشم است. سطح آب به واسطه وجود اين موجود متلاطم بود. كم كم متوجه شدم كه به يك ماهي مركب غول آسا خيره شده ام.»
او طول كشتي را طي كرد تا به انتهاي دم و شاخك هاي اين موجود رسيد كشتي بيش از ۱۷۵ فوت طول داشت.
ترجمه: عليرضا آشوري

گرم شدن رودخانه، نابودي ماهي آزاد
چگونه مي  توان از گرم شدن آب رودخانه ها جلوگيري كرد؟
سال گذشته اسكاتلند گرم ترين تابستان ثبت شده در تاريخ خود را تجربه كرد و در نتيجه صدها ماهي آزاد در رودخانه هاي سراسر اين كشور جان سپردند. صندوق جهاني حيات وحش اخطار كرد چنانچه تغييرات آب و هوايي به همين نحو ادامه يابد، در سال ۲۰۰۴ شاهد مرگ و مير بيشتر ماهيان آزاد خواهيم بود، مگر آنكه اقدامات فوري و جدي صورت گيرد.
ماهي آزاد آتلانتيك(Salmo salar) يكي از گونه هاي در معرض خطردر اثر پديده گلخانه اي (گرم شدن زمين) است. علت مرگ و مير اين ماهي در اسكاتلند آن است كه اصولا ماهي آزاد گونه اي است كه در آب سرد زندگي مي كند و چون براي تخم ريزي از دريا به رودخانه هاي اسكاتلند وارد مي شود و اين رودخانه ها هميشه داراي آب سرد بوده، ناگهان با گرماي غير عادي آب مواجه مي شود و چون متابوليسم ماهي هاي بالغ ذاتا به دماي آب وابسته است، اين گرما باعث هلاك آنها مي شود. وقتي آب گرم مي شود، ماهي آزاد نياز به اكسيژن بيشتري پيدا مي كند، اما وقتي آب گرم تر مي شود توان بدن ماهي براي جذب اكسيژن كافي از آب كاهش مي يابد. پژوهش ها نشان داده كه دماي ۲۰ درجه سانتيگراد براي ماهي آزاد وحشي آستانه هلاك است.
كارشناسان بر اين عقيده اند كه براي جلوگيري از مرگ و مير ماهي هاي آزاد، دخالت ماهيگيران ورزشي، مالكان اراضي اطراف رودخانه ها، كشاورزان و صيادان ماهي الزامي است. اما سوال اين است كه چگونه مي توان از افزايش دماي رودخانه  ها جلوگيري كرد. كارشناسان راه هاي زير را پيشنهاد مي كنند:
-جلوگيري از برداشتن آب از رودخانه ها براي مصارفي چون: مصارف خانگي، دامي، صنعتي، تفريحي و امثال آن، به نحوي كه حجم آب رودخانه ها كاهش نيابد.
-كاشت درختان بومي پرسايه در كنار رودخانه ها به طوري كه در اثر سايه آنها آب رودخانه  گرم شود.
-حذف آلودگي هاي ناشي از كود آبه و ضد آفات مزارع اطراف.
-توافق داوطلبانه براي ايجاد مقرراتي كه براساس آن وقتي دماي آب به بيش از ۲۰درجه سانتيگراد مي رسد، هيچ كس ماهيگيري نكند.

تا سال ۲۰۵۰، آيا جزاير مرجاني نابود خواهند شد؟
گزارش تازه صندوق جهاني حيات وحش حاكي است تا سال ۲۰۵۰ بيش از ۵درصد پوشش مرجاني مجموعه بزرگ آبسنگ مرجاني ساحلي باقي نخواهد ماند و علت اين امر انتشار ۲Co است. بدين ترتيب چنانچه بشر نتواند از خروج گازهاي گلخانه اي به ويژه ۲Co و پاكسازي توليد انرژي بر روي زمين جلوگيري كند، جزاير مرجاني ، اين بزرگترين منابع تنوع زيستي بر روي زمين تا حدود ۴۵ سال ديگر به كلي نابود خواهند شد.
پرفسور گلدبرگ، استاد دانشگاه كويينز لند گفت: «جزاير مرجاني يكي از بزرگترين ضايعات تغيير آب و هوا را تحمل خواهند كرد. تنها اميدي كه براي نجات اين اكوسيستم هاي زيبا داريم كاهش خروج گازهاي گلخانه اي و ثابت كردن دماي زمين در سطح ۲درجه سانتيگراد پيش از دوران صنعتي است.»
استراليا يكي از بزرگترين منابع جزاير مرجاني را دارا است و جز آمريكا، تنها كشوري است كه پروتكل كيوتو در رابطه با عدم استفاده از سوخت هاي آلوده را امضا نكرده و در صنايع خود به طور انبوه و گسترده اي از زغال سنگ استفاده مي كند. اين كشور بيشترين ميزان انتشار سرانه ۲Co در جهان را داراست. كشورهاي توسعه يافته، مثل استراليا، لازم است تا سال ۲۰۵۰ ميزان انتشار ۲Co خود را تا ۸۰ درصد كاهش دهند.
بيش از ۱۲۰ كشور پروتكل كيوتو را امضا كرده و در پي جايگزيني سوخت هاي غير آلوده به جاي سوخت هاي فسيلي و توليد انرژي تميز وكافي هستند.

حيات وحش ايران
۳۸- قوچ وحشي
006663.jpg

گونهOvis orientalis:
خانواده:گاوسانانBOVIDAE
راسته: زوج سمان (سم شكافتهARTIODACTYLA )
رده : پستاندارانMammalia
با وجودي كه در مورد قوچ هاي ايران تاكنون مطالعات زيادي انجام گرفته است، معهذا اين مطالعات كافي نبوده و هنوز نمي توان به طور قاطع در مورد رده بندي قوچ هاي شرقي (اوريالOvis vignei ( و قوچ هاي غرب (ارمنيOvis Orientalis ( و ساير قوچ هاي مناطق ديگر ايران را زير گونه هايي از اين دو گونه مي دانند. بعضي از محققان نيز كليه قوچ هاي ايران را فقط يك گونه، به نامOvis ammon و برخي ديگرOvis arientalis مي دانند.
006669.jpg

به طور كلي به جز در مناطق شرق ايران كه قوچ هاي اوريال خالص و غرب كه قوچ هاي ارمني خالص زندگي مي كنند، در بسياري از ديگر مناطق كشور، بر اثر اختلاط و تاثيرات شرايط زيستي، قوچ و ميش ها از نظر فرم شاخ، اندازه جثه، رنگ و حتي تعداد كروموزوم ها با يكديگر متفاوت و تعداد كروموزوم هاي مختلف را مشاهده كرده تعداد كروموزوم ها در قوچ هاي اوريال ۵۸، ارمني ۵۴، البرز مركزي ۵۴، ۵۵، ۵۶، ۵۷ و ۵۸، اصفهان ۵۴، لارستان ۵۴ و در قوچ كرمان ۵۴ تا ۵۵ كروموزوم است.
و اما اولين زيرگونه قوچ اوريالOvis orientalis arkali بزرگترين و شكيل ترين قوچ ايران و حتي جهان است. نرها شاخ هاي بلندي دارند كه طول آنها گاهي به ۱۱۸ سانتيمتر مي رسد. شاخ ها حلزوني شكل اند و به طرف پهلوي صورت و رو به جلو خميدگي دارند. سطح جلويي شاخ ها پهن با زاويه اي تند به طرف لبه پشتي است، به طوري كه مقطع شاخ ها مثلثي به نظر مي رسد. ماده ها هم شاخ هاي كوتاهي دارند. از مشخصه اين قوچ ها وجود موهاي بلند و سفيدرنگي در ناحيه گلو و سينه است. موها در تابستان كوتاه به رنگ زرد شني و در زمستان بلند و قهوه اي رنگ است. زير شكم و كفل ها سفيد اند. طول سر و تنه حدود ۱۵۰ سانتيمتر و وزن آن به ۸۵ كيلوگرم مي رسد. بيشتر در تپه و ماهورها و دامنه كوهستان ها زندگي مي كند و در ايران از شرق و شمال خراسان تا مناطق در شرق استان هاي سمنان و مازندران پراكندگي دارد. قوچ اوريال خالص با ۵۸ كروموزوم فقط در شمال استان خراسان و شرق گلستان وجود دارد.

ماجراهاي طبيعت
حيوانات شگفت انگيز زندگي من
006666.jpg
دكتر ريموند ديتمارس 
قسمت بيست وششم 
صبح روز بعد موقع صبحانه ناخدا سر ميز من آمد. لحظه وحشتناكي بود. سعي مي كردم خود را آرام نشان دهم و خود را براي هر نوع سرزنشي آماده مي ساختم. ناخدا گفت: «رفتم پايين قفس را ديدم. خوب رديف و قرص و محكم شده.» خنده اي در عمق چشمانش مي درخشيد. سپس لبخند ناشي از يادآوري يك خاطره خنده دار بر لب هايش نشست و كم كم بيشتر و بيشتر شد. عاقبت با كف دست به ميز كوبيد و شليك خنده را سر داد و تا چشمانش خيس اشك نشد آرام نگرفت.
با تعجب گفت: «عجب صحنه اي بود. تئاتر از اين بهتر نمي شود. خيلي روي من اثر گذاشت. آدم شما با چنان طمطراقي موزها را از يكي از كاركنان گرفت كه انگار يك مراسم سلطنتي در جريان بود. موزها را روي گردونه لنگر گذاشت و يكي يكي شروع به خوردن كرد. به نظرم ده تايي خورد. چنان سريع مي خورد كه فكر كردم با پوست مي بلعدشان. هيچ ميمون گرسنه اي در جهان نمي تواند چنين منظره اي را تحمل كند. آنها چنان دل و دين از دست داده بودند كه تقريبا خود را از دكل به پايين پرت كردند. راستش را بخواهيد من هم اگر به جاي ميمون ها بودم همين كار را مي كردم!
اين چاق سلامتي دوستانه و دور از انتظار احساس شادي عميقي در من پديد آورد، اگرچه دو دقيقه اي بيشتر طول نكشيد چون تهوع دوباره يادم آورد كه فراز و فرود و تكان هاي كشتي خارج ازتحمل هر مسافري به جز ملوان هاي كاركشته است. در صبحانه من قهوه فراواني وجود داشت. كسالت ناشي از سفر دريايي باعث مي شد كه وقتي چهره بشاش و خلق خوش ناخدا را هنگام خروج از اتاق غذاخوري مي ديدم به حال او غبطه بخورم. تمام صبح را مي لوليديم. در ميان بوي تند محيط بايد جرج و دستيارش را نيز در چگونگي تميز كردن قفس ها هدايت مي كردم. گاهي كه براي انجام كاري بيرون مي رفتم و جريان شديد هوا به صورتم مي خورد چند دقيقه اي حالم بهتر مي شد، هرچند كه هر آن امكان داشت در اثر ضربه يك موج روي زمين پرت شوم.
وقت غذا دادن عصر فرا رسيد، حالت پيچش بدتر از صبح بود، اما غذا دادن به حيوانات يك وظيفه شخصي بود و بايد به هر مشقتي بود انجام مي شد. مردم گاهي از من سوال مي كنند آيا حيوانات هم دچار دريازدگي مي شوند. در جواب بايد بگويم كه حتي يكي از حيوانات نبود كه غذايش را با اشتها نخورد. دلم مي خواست اقلا يكي از آنها را به حال و روز خود ببينم كه با او همدردي كنم، اما هيچ كس نبود! بايد صف قفس ها جيره كامل دريافت مي كردند كه كار ساده  اي نبود. در ميانه كار، در حالي كه حس مي كردم حالم بدتر شده يك خانم مسن ثروتمندكه كشتي هاي كندرو را دوست مي داشت پايين آمد تا كلكسيون حيوانات مرا ببيند!
در آن كشتي بالا و پايين رونده مثل يك وايكينگ راحت بود. با سوالاتش سوهان به جانم مي كشيد. چرا حيوانات دچار درياگرفتگي نمي شوند؟ رژيم غذايي مخصوص آنها چيست؟ قيمت پنگوئن ها چقدر است؟ آيا آنها هميشه سرپا مي ايستند يا گاهي هم مي نشينند؟
چرا «شيطان تاسماني»(۱) شبيه سگ است وشبيه شيطان نيست؟ تمام سعي ام را كردم كه جواب هاي جالب و كاملي به سوالاتش بدهم اما چندان توفيقي نيافتم. روز بعد با نسيمي مفرح كه از مقابل مي وزيد آغاز شد، دريا صاف و آرام شده بود. هواي خوبي بود و من از ناخدا اجازه گرفتم دريچه اصلي را باز كنم تا نور آفتاب به قفس ها بتابد. در اين شرايط حيوانات به طرز خارق العاده اي در دريا سرحال به نظر مي رسند. از آن به بعد سفر بدون حادثه گذشت زماني بعد خبرگزاري آسوشيتدپرس ازطريق بي سيم برايم پيامي فرستاد:«آيا حيوانات زيادي به همراه مي آوريد؟»
داشتم جلوي قفس ها را تخته كوبي مي كردم و جلوي در را سيم توري محافظ مي كشيدم، به ويژه فقس هايي كه حاوي حيوانات خطرناك با پنجه هاي تيز بود. در واقع داشتم قفس ها را براي پياده كردن در بندر، جايي كه بايد از ميان ازدحام مردم كنجكاو و هيجان زده عبور مي كردند و هر آن ممكن بود وجود يك سوراخ بزرگ حادثه آفرين شود و كسي را زخمي وناكار كند، آماده مي كردم. پاسخ آسوشيتدپرس را با عجله در يك جمله نوشتم و به اتاق بي سيم دادم تا مخابره شود، «چند سري حيوان كم نظير از پستانداران، پرندگان و خزندگان نادر» بعد متوجه شدم كه اين پيام حاوي هيچ خبر جالبي براي خبرنگاران منتظر و مشتاق نيست.
به اتاق بي سيم برگشتم و خبررا اينطور اصلاح كردم: «چند سري از پستانداران، پرندگان و خزندگان كمياب - و يك شيطان تاسماني.»
در واقع شيطان تاسماني خيلي هم شبيه اسمش نيست، او يك كيسه دار شبيه سگ است و قدوقواره اي بزرگتر از يك بوستون تري ير ( نوعي سگ) ندارد ولي سر اين حيوان به طرز ناجوري بزرگ و آرواره هايش به طورشگفت انگيزي قوي است. گفتم زياد شباهت به اسمش ندارد اما اين اسم خواه ناخواه در هر روزنامه نگاري ايجاد انگيزه مي كند تا داستان مفصلي از آن بسازد. در نتيجه وقتي به بندر رسيديم گروه كثيري از روزنامه نگاران در قرنطيه جمع شده بودند و با ديدن من پيش دويدند و مرا در ميان گرفتند. در تمام مسير تا بندر وتا سوار شدن من به اتومبيل صداي دوربين هاي عكاسي لحظه اي قطع نمي شد و به دنبال آن گزارش هاي مفصل وخواندني در روزنامه هاي سراسر آمريكا درباره شيطان تاسماني به چاپ رسيد.
پي نوشت:
شيطان تاسماني): گوشتخواري بسيار حريص، پرخور و قوي از خانواده ) Tasmanian devil
. جزو كيسه داران است sarcophilus harrisiبا نام علمي Dasyuridae در تاسماني زندگي مي كند . (در استراليا)، پشمي سياه با خال هاي سفيد و سري بزرگ دارد-

دولت سبز در قم
006681.jpg
دولت سبز بزنيد جايزه بگيريد. به زودي دولت سبز در قم راه اندازي مي شود. دولتي كه تمام تصميمات مديريتي اش بر اساس حفظ موازين محيط زيست است. در مديريت سبز، مجموعه سازمان هاي دولتي بايد كليه شرايط پايه اي يك تشكيلات سبز را داشته باشند و اگر در اين راه موفق بشوند علاوه بر كسب ديپلم مديريت سبز، جايزه هم دريافت خواهند كرد. فعلا اين تصميم فقط براي ارگان هاي دولتي است، اما در آينده سازمان هاي خصوصي و حتي خانواده ها را هم مشمول خواهد شد. در استان قم سند توسعه استان براي همه دست اندركاران و صاحبنظران فرستاده شد تا از نظرات آنها در پيشبرد هرچه بهتر و بيشتر اين هدف استفاده شود.

همايش صنايع سبز
006684.jpg
هفت سال از برگزاري اولين همايش صنايع سبز مي گذرد. اين گردهمايي با هدف آشتي دادن صنعت و طبيعت و در واقع جا انداختن مقوله توسعه پايدار شكل گرفت و در راستاي رسيدن به اين هدف از سال ۷۷ تا كنون هر سال  همايش صنعت سبز برگزار مي شود.
امسال هم مثل سال هاي قبل روز بيست و يكم خردادماه همزمان با هفته محيط زيست و با هدف ترويج فرهنگ زيست محيطي و قدرداني از صنايعي كه در راستاي حفاظت محيط زيست تلاش مي كنند، اين همايش از طرف سازمان حفاظت محيط زيست در محل دايمي نمايشگاه هاي بين المللي تهران برگزار مي شود. اين همايش با حضور مقامات دولتي و مسوولان و مديران صنايع سبز برگزار خواهد شد.

انرژي پاك
006675.jpg
قابل توجه كساني كه در مقوله انرژي پاك حرفي براي گفتن يا پروژه اي براي طرح دارند. اولين كنفرانس اكوانرژي ايران از دهم تا دوازدهم شهريورماه برگزار خواهد شد. اين سمينار را معاونت پژوهشي و دانشكده فني دانشگاه اروميه با همكاري آكادمي بين المللي اكوانرژي جمهوري آذربايجان ترتيب داده است و موضوعات قابل طرح در آن، اقتصاد انرژي، انرژي خورشيد، انرژي باد، برف، آب، نفت و گاز، بيوگاز، انرژي زمين گرمايي، انرژي محيط زيست و مديريت انرژي است. اگر اطلاعات بيشتري در اينباره خواستيد مي توانيد با تلفن۲۷۸۰۴۹۷- ۰۴۴۱ تماس بگيريد يا با آدرس اروميه، كيلومتر ۵/۱ جاده سرو- دانشكده دانشگاه اروميه- صندوق پستي ۱۴۵۳- ۵۷۱۳۵مكاتبه كنيد.

سفر و طبيعت
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
خبرسازان
در شهر
زيبـاشـهر
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |